آیا خداوند از نور است؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا خداوند از نور است؟

سلام


اگر منظور از اين سخن اين باشد که ذات الله تعالي از نور خلق شده است؟ در اينصورت چنين سخني باطل و کفر آميز است! زيرا اين سخن به اين معناست که الله تعالي مخلوق است و هرکس چنين سخني را بگويد که خدا مخلوق است، او کافر مي شود و بايد توبه کند و دوباره شهادتين بر زبان جاري کند. چرا که خود نور مخلوق خداست، و اين ملائکه هستند که از نور خلق شده اند، همانگونه که رسولاكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «فرشتگان از نور، و جنيان از آتش و آدم از چيزي كه براي شما بيان شده است، آفريده شدهاند».


اما آنچه که در قرآن کريم در سوره نور خداي متعال را توصيف مي کند:
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». (نور 35)
يعني: خدا نور آسمانها و زمين است.
که مراد از اينکه خدا نور است، يعني خداوند با ذات خود نور است، يعني نور يکي از صفاتش است، البته آنگونه که لايق به ذات باري تعالي داشته باشد، نه آنگونه که مخصوص مخلوقاتش است. و ذات و صفت خداوند يکي هستند و از هم جدا و مجزا نمي باشند.
و نور حجاب الله تعالي است، بعبارتي حجاب الله تعالي نور است، چنانکه در حديث صحيح آمده که پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند: «إن الله عز وجل لا ينام ولا ينبغي له أن ينام، يخفض القسط ويرفعه، ويرفع إليه عمل الليل قبل عمل النهار، وعمل النهار قبل عمل الليل، حجابه النور، لو كشفه لأحرقت سبحات وجهه ما انتهى إليه بصره من خلق». مسلم
يعني: خداوند عزوجل نمي خوابد و شايسته او نيست که بخوابد، قسط (عدل) را بوسيله (ظالمان و ستمگران) برمي دارد و بوسيله (ائمه عادل) برپا مي دارد، عمل (انساني) در شب قبل از انجام عملش در روز نزد الله عرضه مي شود، و همچنين عمل روز قبل از انجام در شب به او عرضه مي شود، حجاب خدا نور است، و اگر اين مانع (حجاب) را بردارد و خود را به مخلوقاتش بنماياند، شكوه عظمت ذاتش همه آفريدگانش را ميسوزاند.
علامه عبدالرحمن سعدي در تفسير آيه فوق مي نويسد : «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ خداوند نور آسمانها و زمين است. نور حسي و معنوي آسمانها و زمين است، چون خداوند با ذات خود نور است و حجابش نور ميباشد پيامبر صلي الله عليه وسلم ميفرمايد: «چيزي كه مانع آن است خداوند از سوي بندگان ديده شود، نور است و اگر اين مانع را بردارد و خود را به مخلوقاتش بنماياند، شكوه عظمت ذاتش همه آفريدگانش را ميسوزاند». با نور خدا عرش و كرسي و خورشيد و ماه و روشنايي، نوراني شدهاند، و با نور او بهشت منور گشته است. و همچنين نور معنوي به خدا برميگردد، پس كتاب خدا نور است، و شريعت او نور ميباشد و ايمان و معرفت در قلبهاي پيامبران و بندگان مومنش نور است. پس اگر نور الهي نبود تاريكي و ظلمتها روي هم انباشته ميشد، و هر جا نور نباشد در آن تاريك و تنگي خواهد بود».
همچنين علامه عبدالعزيز ابن باز رحمه الله در تفسير اين آيه مي فرمايد: «معني آيه کريمه نزد علما اينست که خداوند سبحان آنرا منور کرده است، و تمامي نوري که در آسمانها و زمين و در قيامت است همگي از نور خداوند سبحان هستند. و دو نور وجود دارد:
نور مخلوق: و آن نوري است که در دنيا و آخرت و بهشت است و نيز نور ماه و خورشيد و ستارگاني است که در بين مردم الان منتشر است، و همچنين نور برق و آتش، که همگي اين نورها مخلوق (خداوند) هستند و جزو خلقت الله سبحان و متعال مي باشند.
و اما نور دوم: نوري است که مخلوق نيست (يعني خلق نشده است) بلکه آن نور جزو صفات خداوند سبحان است. و (بايد بدانيم که) خداوند پاک و منزه با تمامي صفاتش، خالق است، و هرآنچه غير خدا باشد مخلوق مي باشد، پس نور وجه خداوند و نور ذات او، هر دو غير مخلوق هستند بلکه آن دو (نور) دو صفت (همچون ديگر) صفات الله تعالي هستند.
و اين نور بزرگ و عظيم که براي او وصف شده مخلوق نيست، بلکه آن نور، صفتي از صفات اوست همانند صفت سمع (شنيدن) و بصر (بينايي) و يد (دست) و قدم و ديگر صفات بزرگ و عظيم خداوند سبحان و متعال، و اين (تفسير و منهج) همان منهج حقي است که اهل سنت و جماعت بر آن قرار دارند». "مجموع فتاوى ومقالات متنوعة ابن باز؛ الجزء السادس".

و آنچه که در سوره توبه آمده که:
« يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ». (توبه 32)
يعني: هدف آنان از اين کار اين است که مي خواهند نور خدا را با سخنان خود خاموش گردانند.
نور در اينجا، يعني دين خدا.
علامه عبدالرحمن سعدي در تفسير اين آيه مي نويسد: « و نور خدا ، همان ديني است که پيامبران را براي تبليغ آن فرستاده و کتابها را در تاييد آن نازل کرده ا ست. و خداوند دين را نور ناميده است، چون تاريکي ها و جهالت و اديان باطل به وسيله آن روشن مي شود».

لازمست توجه داشت که ما انسانها اطلاع چنداني از ذات پاک الله تعالي نداريم، و مأمور هم نيستيم که در اين مورد کنجکاوي نمائيم، چرا که نه از آن سوال مي شويم و نه سودي براي دينمان دارد، تنها ما مسلمانان اعتقاد جازم داريم که ذات پاک الله تعالي از هرگونه نقصي مبراست و تمامي صفات نيکو و کمال از آن اوست، و مخلوقات نمي تواند او را توصيف کنند، چنانکه خود مي فرمايد: « قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا» (کهف 109). يعني: «اگر دريا براي کلمات پروردگارم جوهر شود، پيش از آنکه سخنان پروردگارم پايان پذيرد، بدون شک دريا تمام خواهد شد، هر چند همسان آن دريا را به [کمک] آن آوريم.
کلام (كلمه) خداوند صفت اوست، و صفات او مخلوق نيستند و حد و پاياني ندارند، و هر گستردگي و عظمتي را که دلها تصور نمايند خداوند بالاتر از آن استز
بنابراين شايسته است يک انسان مسلمان از پرداخت به مسائلي که حقيقت آن بر انسانها مجهول و نامعلوم است، پرهيز کند و خداي متعال را با مخلوقاتش تشبيه نسازد و از افتادن در مباحث کلامي و فلسفي در امان باشد، چرا که اين نوع مباحث را اکثر مبتدعين کلامي وارد اذهان مردم مي کنند.
و تنها مي گويئم که « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». خداوند نور آسمانها و زمين است.

والله اعلم

سلام.

[="red"]يَا نُورَ النُّورِ يَا مُنَوِّرَ النُّورِ يَا خَالِقَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ النُّورِ يَا مُقَدِّرَ النُّورِ يَا نُورَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً قَبْلَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً بَعْدَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً فَوْقَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً لَيْسَ كَمِثْلِهِ نُورٌ ــــــ[/]

ای نورِ نور ، ای روشن کننده ی نور ، ای خالق نور ، ای تدبیر کننده ی نور ، ای تقدیر کننده ی نور ، ای نور هر نوری ، ای نوری که قبل از هر نوری است ، ای نوری که بعد از هر نوری است ، ای نوری که فوق هر نوری است ، ای نوری که همانند او نوری نیست.» (بحارالأنوار ، ج91 ، ص390)

این نور همان وجود بحت و محض است که خالی از هر حدی است حتی از این حد نیز اطلاق دارد،و بقیه موجودات مظهر به وجود اویند ،پس او ظاهر بالذات است(عین وجود است) ومظهر بالغیر(وجود دهنده غیر)،که نور مادی نیز یکی از این مظهرات است....

-------

موضوع قفل شده است