چرا امامان (ع) برای دفع ضرر از علم غيب استفاده نمی ‏كردند؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا امامان (ع) برای دفع ضرر از علم غيب استفاده نمی ‏كردند؟

چرا امامان در دفع ضرر از علم غيب استفاده نمي‏كردند؟ آيا چنين تكليفي نداشتند؟

دلیلش بسیار واضح و روشن است چون امامان فاقد علم غیب بوده اند.
اگر شما فکر می کنید دارای علم غیب بوده اند ادله و شواهد خود را عرضه کنید.

زنده ی بیدار;4831 نوشت:
دلیلش بسیار واضح و روشن است چون امامان فاقد علم غیب بوده اند.
اگر شما فکر می کنید دارای علم غیب بوده اند ادله و شواهد خود را عرضه کنید.

شما که این مساله را قبول ندارید نباید به آن پاسخ میدادید جای اثبات علم غیب امامان اینجا نیست چرا که فرض سوال این است که علم غیب مورد قبول است البته اگر کارشناسان محترم بخواهند در مورد این مساله هم میتوان بحث کرد اما فی الحال بحث چیز دیگری است که چون شما مقدمه آن را قبول ندارید پس نباید در اصل بحث هم وارد شوید.

زنده ی بیدار;4831 نوشت:
دلیلش بسیار واضح و روشن است چون امامان فاقد علم غیب بوده اند.


سلام

جناب زندۀ بیدار

از شما بعید است. اینکه گفتید: " چون امامان فاقد علم غیب هستند" به نظر خودتان، شد دلیل واضح و روشن؟

پیشتر هم گفته ام در مباحث علمی دقت کنید، ادعای خودتان را دلیل فرض نکنید. طرح ادعا آغاز بحث است، اگر دلایلی بر ادعایتان دارید بطور منسجم و مبسوط ارائه کنید و گرنه بفرمایید "به نظر من"، یا "من اینگونه فکر می کنم" و در مسائلی که علم ندارید توقف کنید و بحث از آنرا به اهلش واگذارید. "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون"(1)

زنده ی بیدار;4831 نوشت:
اگر شما فکر می کنید دارای علم غیب بوده اند ادله و شواهد خود را عرضه کنید.

دوست عزیز

در این که آیا امامان معصوم، علم غیب مطلق و تمام به امور داشته اند؛ یعنی به تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. طبق آموزه های قرآنی، علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ زیرا اوست که احاطۀ همه جانبه بر تمامی عالم دارد. این معنا از آیات، 4سورۀ رعد، 20سورۀ یونس و 65سورۀ نحل استفاده می شود. بنابراین، عده ای با استفاده از این گونه آیات منکر علم ائمه به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند.

اما اکثر علمای شیعه، با استفاده از برخی آیات قرآن نظیر: آل عمران، 179 و جن، 26 و 27 که می فرمایند: خدواند علم غیب را در اختیار رسولان قرار می دهد، معتقدند که اولیای الاهی، نیز اجمالاً از غیب آگاهی دارند. این معنا همچنین از روایات ائمه استفاده می شود. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "هنگامی که امام اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد".(2)

بنابراین، با توجه به این دسته از آیات و روایات و با توجه به این که پیامبران الاهی مأمور هدایت انسان ها در تمام جنبه های مادی و معنوی بودند، باید سهم بسیار بزرگی از علم و دانش داشته باشند، تا بتوانند به خوبی این مأموریت را انجام دهند و امامانی که جانشینان پیامبرند نیز همین حکم را دارند. پس آنان نیز به صورت وسیع و گسترده علم به غیب دارند، از جمله علم به زمان و مکان شهادتشان.(3)

در هر صورت و بر فرض ثبوت علم امامان به زمان و مکان شهادت خود، باید گفت:

اوّلاً: هر انسانی روزی می میرد و اگر کسی هر اندازه هم علم داشته باشد، از این قاعده مستثنا نیست. پس علم شخص مانع از مرگ و یا شهادت او نمی شود.

ثانیاً: قضا و قدر خداوند اگر حتمی شود به هیچ وجه عوض شدنی نیست.

ثالثاً: علم امامان از طریق غیب به زمان مکان شهادتشان فقط علم به یک واقعۀ حتمی است و رضایت آن بزرگواران به این قضا و قدر موجب ترفیع درجات آنها می شود.

رابعاً: ائمۀ معصومین (ع) هم علم غیب به امور داشته اند به طوری که تا وقتی که می دانستند قضا و حکمت خداوند به این تعلق نگرفته است که به شهادت برسند، از هر وسیله ای برای نجات خود از مرگ استفاده می کردند.

در روایات نقل شده که امام هادی (ع) برای شفای بیماری خود شخصی را برای دعا به کربلا فرستاد، یا امام کاظم (ع) خرمای زهر آلودی که هارون الرشید به حضرت داد را میل نفرمود و گفت: هنوز وقتش فرا نرسیده است و یا امام باقر (ع) می فرماید: "ما برای دفع شر سلطان فلان دعا را می خوانیم".(4)

همۀ اینها حاکی از آن است که این ذوات مقدسه برای حفظ جان شریفشان از هیچ کوششی فرو گذار نکرده اند.

نتیجه اینکه: جلوگیری نمودن از بهترین مرگ؛ یعنی شهادت که مطابق با خواست حتمی خدای متعال است، معنایی غیر از عدم رضایت به خواست خداوند، ندارد که چنین امری نه تنها از آنان بعید است، بلکه آنچه را که از گفتار و کردار آنها استفاده می شود، این است که آنها راضی به قضای الاهی و تسلیم امر پروردگار بودند.

علاوه بر آنکه، مرگ این چنینی؛ یعنی شهادت در راه خدا بزرگ ترین آرزوی آنها بوده و هر لحظه برای رسیدن به چنین آرزویی دعا و لحظه شماری می کردند؛ مثلاً امام حسین (ع) با این که از شهادت خود و یارانش اطلاع داشت، ولی در عین حال از آن استقبال کرد؛ چرا که شهادت آن حضرت آثار و برکات مثبت و تأثیر گذاری بر جهان اسلام داشته و موجب احیای دین شده است.

موفق باشید ...:roz:

پاورقی_____________________________________

1. نحل، 43؛ انبیاء، 7.
2. کلینی، اصول کافی، ج 1، باب، ان الائمه اذا شا ؤوا ان یعلموا، علموا، ح 3.
3. البته آگاهی از غیب، همه جا نشانه ی کمال نیست، بلکه گاهی نقص است. مثلاً شبی که امام علی (ع) در جای پیامبر (ص) خوابید، اگر آن حضرت علم داشت که مورد خطر قرار نمی گیرد، کمالی برای آن حضرت محسوب نمی شد؛ زیرا در این صورت، همه حاضر بودند جای آن حضرت بخوابند، در این جا، کمال، علم نداشتن به غیب است ( قرائتی، تفسیر نور، ج 4، ص 245.)
4. مقتل الحسن، مقرٌم، ص 57، بنقل از سایت اسلام کوئست با کمی دخل و تصرف و اضافات.

موضوع قفل شده است