اولین ساختمان رمی جمرات را کی ساخت؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اولین ساختمان رمی جمرات را کی ساخت؟

ساختمان رمی جمرات و ستون جمرات را کی ساخت؟

اصل عمل رمی جمرات از مسلمات است که در صدر اسلام بوده ولی قراین نشان می دهد که در عصر رسول اللّه صلی الله علیه و آله و در ایّام ائمّه معصوم علیهم السلام ستونی در محلّ جمرات وجود نداشته و حاجیان سنگ های خود را بر آن قطعه زمین می انداختند و سنگ ها روی هم انباشته می شد و بدین جهت آن را جمره؛ یعنی «مجتمع الحصی» (= محل جمع شدن سنگریزه ها) گفته اند.
برای پی بردن به این حقیقت، نخست به سراغ عبارات فقهای شیعه و اهل سنّت می رویم، بعد کلمات ارباب لغت و سپس روایات اسلامی را بررسی می کنیم:
عبارات گروهی از فقهای شیعه در معنای جمره
همان گونه که پیشتر اشاره شد، بسیاری از فقها در توضیح معنای جمره سکوت اختیار کرده اند؛ ولی گروهی از آن ها تعبیراتی دارند که نشان می دهد جمره همان قطعه زمین اطراف ستون هاست.
در اینجا قول چهارده کتاب از فقهای معروف (هفت کتاب از فقهای شیعه و هفت کتاب از فقهای اهل سنّت) را می آوریم که نشان می دهد جمره در عصر آنها به همان قطعه زمین اطلاق می شده است، که سنگ بر آن می انداختند:
1 ـ مرحوم سید ابوالمکارم ابن زهره در کتاب «غُنیه» چنین می گوید:
«وإذا رمی حصاة فوقعت فی محمل أو علی ظهر بعیر، ثمّ سقطت علی الأرض أجزأت... کلّ ذلک بدلیل الإجماع المشار إلیه».
هنگامی که سنگی بیندازد و آن سنگ در محمل یا روی پشت شتر بیفتد، سپس روی زمین (جمره) قرار بگیرد، کافی است... تمام اینها به دلیل اجماعی است که قبلاً اشاره کرده ایم !»(1)
2 ـ مرحوم علاّمه حلّی، در کتاب «منتهی» می فرماید:
«إذا رمی بحصاة فوقع علی الأرض ثمّ مرّت علی سَنَنها(2) أو أصابت شیئاً صلباً کالمحمل و شبهه ثمّ وقعت فی المرمی بعد ذلک أجزأه، لأنّ وقوعها فی المرمی بفعله و رمیه»
«هنگامی که سنگریزه ای بیندازد و روی زمین بیفتد و سپس بغلتد، یا به چیز محکمی مانند محمل یا شبه آن بخورد، سپس در داخل محلّ رمی بیفتد، کافی است؛ زیرا افتادن در محلّ رمی، با فعل او و به وسیله او بوده است.»(3)
این تعبیر نشان می دهد که محلّ رمی کمی گود بوده و اگر سنگ نزدیک آن می افتاده و غلط می خورده و در آن محل می افتاد، کفایت می کرده است. این دلیل بر آن است که ستونی در آنجا به عنوان «مرمی» (محلّ رمی) وجود نداشته است.
منبع
1 . غنیه، قسم الفروع، ص 189
2 . سَنَن (بر وزن بدن) به معنای «طریق» است و «امض علی سَنَنک»؛ یعنی به راه خود ادامه بده. بنابراین، معنای جمله چنین می شود: سنگریزه به زمین افتاد و به راه خود ادامه داد و در جمره افتاد.

قبل از پاسخ به این سوال لازم است مقدمه ای را خدمتتان ارادئه بدهم:
مسأله مهم این است که آیا جمره همین ستون هاست که امروز به آن سنگ می زنند؟ یا آن قطعه زمینی است که اطراف ستون ها قرار دارد؟ یا هر دو ؟
بسیاری از فقها از شرح این مطلب سکوت کرده اند، ولی گروهی از آنها تعبیراتی دارند که به خوبی نشان می دهد «جمره» همان زمین اطراف ستون هاست؛ همان قطعه زمینی که سنگریزه ها به هنگام رمی در آن جمع می شود.
این که چه کسی و در چه زمانی آن را بنا کرده است ، سؤال مهمّی است که کمتر کسی به جواب آن پرداخته و شاید نتوان پاسخ دقیقی برای آن یافت؛ ولی قرائن فراوانی که از کلمات فقهای خاصّه و عامّه و همچنین از سخنان ارباب لغت استفاده می شود، نشان می دهد که این ستون ها در عصر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام و قدمای اصحاب وجود نداشته و در اعصار بعد به وجود آمده است، و ساختن آنها به احتمال قوی برای این بوده که نشانه و علامتی بر آن محل باشد، امّا به تدریج تصوّر بر این شده که باید ستون ها را رمی کنند و با گذشت زمان این پندار تقویت شده است.
ولی در کلمات بسیاری از فقها آمده است که رمی باید به آن زمین باشد و در این اواخر بعضی به تخییر میان رمی ستون و رمی زمین قائل شده اند و کم کم بعضی ستون را متعین دانسته اند !

[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic] جمرات نام سه محل در منا است که اگر از سمت مکه رو به منا برویم از دامنه کوهی که فاصل میان مکه و منا است، شروع می‌شود و هر یک بصورت ستونی چهارگوش است که از سنگهای برهم چیده شده، با ملاطی از سیمان ساخته شده است . [=Century Gothic]


چهار طرفش باز است جز جمره عقبه که در گذشته فقط یک طرفش باز و آزاد بوده زیرا به کوه متصل بوده است و در سالهای اخیر که کوه برداشته شده، در جانب کوه، دیواری سیمانی، آن سمت را پوشانیده، ولی در موسم حج سال 1372 هـجری شمسی مشاهده شد که دیوار پشت آن را برداشته اند و آن نیز شکلی چون دو ستون دیگر پیدا کرده است.

هر یک از جمرات نامی دارد: به ترتیب از سمت منا رو به مکه، به اولی جمره اولی و به دومی جمره وُسطی و به آخری جمره عَقَبه می گویند.

سابقه تاریخی رمی جمرات

رمی جمرات یعنی سنگریزه زدن به سه محل گفته شده که باید روز عید قربان و روز یازدهم و دوازدهم و در مواردی روز سیزدهم ذیحجه انجام شود.


در برخی روایات سابقه این عمل تا زمان حضرت آدم کشانده شده و برخی دیگر سابقه تاریخی آن را تا ابراهیم (ع) می رسانند.
در مورد حضرت ابراهیم نیز نظرات و تحلیلهای متفاوتی وجود دارد.
برخی روایات آن را از تعالیم جبرئیل به ابراهیم هنگام آموزش مناسک حج می داند و پاره ای دیگر ظهور شیطان به ابراهیم و سنگ انداختن ابراهیم به او را آغاز پیدایش این عمل معرفی می کند و دسته دیگر آن را یادآور سنگهایی می داند که ابراهیم (ع) به قوچ قربانی زد.

از امام صادق (ع) نقل شده است: نخستین کسی که رمی جمار نمود (به جمرات سنگ انداخت) آدم بود.
چون خداوند اراده فرمود که آدم را توبه دهد، جبرئیل را نزد او فرستاد، جبرئیل گفت:
خداوند مرا نزد تو فرستاده تا مناسکی که بوسیله آن توبه تو پذیرفته می شود وقتی خواست او را از منا به طواف خانه خدا آورد، در ناحیه جمره عقبه شیطان بر آدم ظاهر شد و از او پرسید: آهنگ کجا داری؟
جبرئیل به آدم گفت: او را هفت سنگ بزن و با انداختن هر سنگی تکبیر بگو. آدم چنانکه جبرئیل گفت، انجام داد و شیطان رفت.
جبرئیل روز دوم دست آدم را گرفت تا به جمره اولی رسید. ابلیس بر او آشکار شد، جبرئیل گفت: هفت سنگ به او بزن و با هر سنگی تکبیر بگو. آدم چنان کرد. ابلیس رفت و دوباره در محل جمره وسطی بر او آشکار شد و به آدم گفت: آهنگ کجا داری؟ جبرئیل گفت: او را هفت سنگ بزن و با هر سنگی تکبیر بگو، و آدم چنان کرد و ابلیس فرار کرد و این عمل را تا چهار روز انجام داد و جبرئیل بعد از آن به آدم گفت: شیطان را بعد از این هرگز نخواهی دید.

روایت دیگر این است که چون ابراهیم از ساختن خانه خدا فارغ گشت، جبرئیل مناسک و آداب حج را به او آموخت و چون وارد منا شدند و از ناحیه عقبه فرود آمدند، شیطان در ناحیه جمره عقبه بر او آشکار شد، جبرئیل گفت: او را سنگ بزن، ابراهیم هفت بار او را سنگ انداخت و شیطان پنهان شد.
دوباره در جمره وسطی بر او ظاهر شد، جبرئیل گفت: او را سنگ بزن، ابراهیم هفت بار سنگ انداخت و شیطان پنهان شد. برای بار سوم در محل جمره اولی بر او آشکار شد. مجدداً جبرئیل گفت: او را سنگ بزن، ابراهیم نیز هفت سنگ بر او زد و شیطان مخفی شد.
در گزارشی دیگر چنین آمده است: چون ابراهیم از ساختن خانه خدا فارغ گشت، گفت خداوندا کار را به سامان رساندم، اینک مراسم را به ما تعلیم فرما. خداوند جبرئیل را فرستاد که ابراهیم را حج یاد دهد. روز قربانی که فرا رسید شیطان بر او آشکار گشت، جبرئیل گفت: او را سنگ بزن، ابراهیم هفت سنگ انداخت و فردا و روز سوم نیز چنین کرد.

طبری رمی جمرات را یادآور سنگهایی می داند که ابراهیم خلیل به قوچ قربانی زد. و آن بیست و یک سنگ که ابراهیم انداخت نیز سنتی گشت که حاجیان چون بدان جایگاه رسند سه روز هر روزی ایشان را بیست و یک سنگ بباید انداخت.
روایات منقول از امامان شیعه، با گزارش سوم سازگار است. این روایات از طریق ائمه از پیامبر اسلام (ص) نیز نقل شده است و از این نظر از اهمیت بیشتری برخوردار است. چنانکه از امام صادق (ع) نقل شده است: نخستین کسی که رمی جمار کرد، آدم بود. بعد از آن جبرئیل نزد ابراهیم آمد و گفت: ای ابراهیم سنگ بزن، ابراهیم به جمره عقبه سنگ انداخت زیرا شیطان نزد جمره بر او آشکار شده بود.


جمرات سمبل شیطان شمرده می شود و سنگ زدن به آنها نوعی اظهار نفرت و انزجار از شیطان محسوب می گردد چنانکه در دعای رمی جمرات نیز به این معنا اشاره شده است: الله اکبر اللّهمّ ادحرْ عنّی الشیطان؛ خدایا شیطان را از من دور گردان.
(وسائل الشیعه)
فقهای شیعه و اهل سنت اتفاق دارند که یکی از واجبات حج و اعمال منا، رمی جمرات است. همچنین تعداد سنگها و چگونگی انداختن آنها مورد اتفاق است.
موضوع قفل شده است