چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

محمد;4742 نوشت:
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

با سلام وعر ض ادب

چند دلیل که به ذهنم می رسد را ذکر میکنم :

1- کلام کامل به جمله یا کلامي مي گويند که از نظر جمله بندي و معنا کامل باشد .حال کلامي که کامل است ممکن است از نظر مضمون احتياج به توضيح و تفسير باشد مانند بسياري از جملات بوستان و گلستان سعدي با اينکه اين جملات در اين کتابها تمام است اما احتياج به توضيح و تفسير دارد .

2-از طرف ديگر انديشه بشر محدوديت دارد، از اين رو خداوند دانش بيكران خود و مضامين بلند مرتبه آن را در قالب الفاظ متداول آورده است، تا براى بشر قابل فهم باشد، اين الفاظ هر چند هم كه گويا و رسا باشد، گنجايش آن مفاهيم بلند مرتبه و دانش بيكران خداوند را ندارد، چرا كه الفاظ، مربوط به محسوسات و عالم ماده است، بدين جهت براى درك بيشتر آن مفاهيم عاليه و معنوى، الفاظ قرآن نياز به تفسير بيشترى دارند.

3-خداوند متعال در بيان آيات احكام، به كليات آن ها بسنده كرده است و به بسيارى از جزئيات اشارت ننموده است و اين خود نيازمند به تفسير و توضيح بيشتر است كه بر عهده رسول خدا (ص ) و اهل بيت گرامى او مى باشد. امام صادق (ع )مى فرمايد:نماز بر مردم نازل شد، اما خداوند بيان نكرد چند ركعت است، سه ركعت يا چهار ركعت، و اين رسول خدا (ص) بود كه براى مردم ركعات نماز را تفسير نمود.اگر به جزئیات هم می پرداخت آیا به نظر شما چند جلد می بایست تدوین شود؟

4-بيشتر آيات قرآن در رابطه با حوادث و موضوعاتى خاص نازل شده است و تنها افرادى كه هنگام نزول قرآن، حضور داشته اند از عمق حادثه و كم و كيف آن آگاهى دارند ولى ديگرانى كه از چگونگى نزول وحى دانشى ندارند، مطالب براى آنان به طور كامل مفهوم نيست.آیا برای این افرادی که در صحنه حضور نداشتند نفسیر وتوضیح لازم نیست؟

موارد دیگری نیز هست که فعلا به خاطر بلند شدن اذان مغرب به افق قم به همین اندازه کفایت میکنم.

التماس دعا

محمد;4742 نوشت:
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

سلام
خوب اگر خداوند قرار بود كتابي نازل كند كه نياز به تفكر وتعقل در ان نبود ديگر حتي نيازي به اين نبود كه برگزيدگان خود را براي هدايت مردم بفرستد.
در ايات اول سوره مباركه بقره خداوند فرمود"در اين كتاب هيچ قيد وشكي نيست وبراي هدايت اهل تقواست" پس مي توان از اين ايه نتيجه گرفت كه انسان اول خودش را به درجه تقوا برساند وبعد خود را تحويل قران دهد . و در اين صورت شما به در جه اي ميرسيد كه با اين كتاب الهي محرم شيديد ونياز به تفسير نداريد.
حال بايد اول معني واقعي تقوا را دانست
بعد راه رسيدن به تقوا و اينكه چگونه از متققين باشيم

[quote=محمد;4742]چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟[/quote]

با عرض سلام خدمت دوست خوبمون محمد

ضمن تشکر از طرح سوال خوبتون باید به عرض برسونم که هرکلامی که صادر بشه برای افرادی که در اون سطح نیستند ولی قابلیت فهم اون مطلب رو دارند ؛ با تفسیر و تبیین اون کلام می تونند به مفاهیم اون برسند . همون طور که شاهد هستید تمام علوم روز برای دانش آموزان و دانش پژوهان با تببیین و تفسیر استاد قابل فهم و استفاده است اگر چه در این میان عده ای خواهند بود که با صرف مطالعه آن را خواهند فهمید ولی معمولا برای اکثریت تفسیر و تبیین لازم است .



حال گوینده سخن هر چه عمیق تر و دقیق تر سخن گفته باشد به دقت و تامل و تفسیر بیشتری نیاز دارد و چه کسی در این عالم حکیم تر و عالم تر است ؟ وچه کسی سخن حکیمانه تر از خدا می تواند بگوید ؟ تمام حکمای عالم همه به نوعی شاگردی پیامبران الهی را نموده اند تا توانسته اند کلامی چند در راستای حکمت بگویند . و البته پیامبران نیز از آبشخور حکمت الهی بهره ای برده اند . و امروزه ما شاهد آنیم که سخن حکیمان عالم را در دانشگاهها تدریس می کنند که خود نوعی تفسیر و تبیین است . پس چطور ممکن است کلام خدا نیازمند تفسیر و تبیین نباشد . و البته نیازمند بودن به تفسیر به خاطر پایین بودن سطح کلاس ماست ، به طوریکه اگر ما سطح فهم خود را ارتقا بخشیم آنگاه فهم خیلی از آیات برای ما نیز نیازمند تفسیر نخواهد بود .

به امید آن روز

التماس دعا :Gol::Gol::Gol:

ایمان;5440 نوشت:
هرکلامی که صادر بشه برای افرادی که در اون سطح نیستند ولی قابلیت فهم اون مطلب رو دارند ؛ با تفسیر و تبیین اون کلام می تونند به مفاهیم اون برسند . همون طور که شاهد هستید تمام علوم روز برای دانش آموزان و دانش پژوهان با تببیین و تفسیر استاد قابل فهم و استفاده است اگر چه در این میان عده ای خواهند بود که با صرف مطالعه آن را خواهند فهمید ولی معمولا برای اکثریت تفسیر و تبیین لازم است .

سلام
به عقیده من فرق است بین کتاب خداوند و علوم زمینی و ساخت بشر!!
اینطور که من از صحبتهای دوستان برداشت میکنم قرآن برای خواص است نه برای عموم مردم.
شما قرآن را با گلستان و بوستان و ... که توسط انسانها تحریر شده نمیتوانید مقایسه کنید. خداوند خیلی راحت میتوانست کتابی بیاورد که نیاز به تفسیر نداشته باشد و عموم مردم قادر به خواندن و درک آن باشند. علت باید چیز دیگری باشد نه اینهایی که شما میفرمایید.

یابنده;57726 نوشت:
شما قرآن را با گلستان و بوستان و ... که توسط انسانها تحریر شده نمیتوانید مقایسه کنید. خداوند خیلی راحت میتوانست کتابی بیاورد که نیاز به تفسیر نداشته باشد و عموم مردم قادر به خواندن و درک آن باشند. علت باید چیز دیگری باشد نه اینهایی که شما میفرمایید.

سلام علیکم جمیعا
محمد گرامی و باز از اون سوالای سخت و ناب

به عقیده بنده دوستان درست تحلیل کردند. لازم است انسان برای درک مفاهیم قرآنی تفکر و تعقل نماید.

یاحق

به نام حق

جناب محمد گرامی

یک اثر مخصوصا اگر متن باشد هنگامی ماندگار است و در طول زمان همیشگی خواهد بود که چند لایه باشد

حافظ به این دلیل ماندگار شده که من جوان قرن 21 ام همانقدر لذت می برم که مردم قرون دیگر و هر کس بر طبق حکمت و معرفت و دانشش از آن برداشتی می کند

ولی نقص بزرگی که این گونه شاهکارهای انسانی نسبت به قرآن دارند این است که اولا برای آنها سقف مفهومی وجود دارد ، یعنی یک مفهوم در یک شعر و یا نثر هر قدر که زیبا و عمیق و فطری هم که باشد بازهم در نهایت از سقف آن مفهوم بالاتر نمی رود و هم اینکه نوع دیگری نمی توان که برداشت کرد یعنی یک فیلسوف و یا یک فرد عادی و یا یک ریاضی دان حتی اگر سعی هم بکنند هیچ برداشت و قرائت دیگری نمی توانند از آن اثر بکنند و نمی توانند از آن نفعی در راستای علم خویش ببرند زیرا درست است که لایه لایه است ولی لایه هایی محدود دارد و در یک کانال خاص
و نقص دیگر اینکه تنوع برداشت ها بسیار محدود است و قرائتی جز آنها نمی توان کرد.

ولی قرآن کلامی بی نظیر است که نقص آنها را ندارد.

قرآن مانند رودی عظیم است که از کنار هر زمان می گذرد و هر کس با هر مرتبه از علمی که دارد به حد وسع خود از آن سیراب می شود. قرآن کانالی محدود نیست و هیچ نقصی در مفهوم ندارد

بعنوان مثال شما تفسیر سوره ی عصر را در همین فضا مطالعه کنید.

یا مسائل فیزیکی و ریاضی که سالهاست از قرآن استخراج می شود و هنوز هم بسیاری معترفند که باز هم مسائلی عظیم در قرآن موجود است که نقص بشری ما جبرا از فهمیدنش محروممان می کند

و....

قرآن کتابی است جامع که از هر علمی و حکمت و شاخه ای در آن هست از فلسفه و عرفان و جامعه شناسی بگیرید تا روش حکومت و اخلاق و احکام و تا مسائل شخصی و تا تاریخ و فیزیک و ریاضی و ...
یک فیلسوف همانقدر از قرآن لذت برده و حیران در آن غرق می شود که یک عارف ... این عجیب نیست ؟؟؟

قرآن یکی از دلایلی که معجزه است دقیقا همین چند لایه بودنش است که هر ازاده ی متفکری را متحیر و حیران می کند

چند لایه است و وسعت علمی اش محدود در یک زمینه نیست که می بینید هر کس بر حد وسع خود چه نفعی از قرآن می برد

شما توجه کنید که هر روز شاهد تفسیر های بهتر و جامعه تر و با کیفیت تر از قرآن هستیم بر طبق پیشرفت علمی و معرفتی قرن حاضر .

شما می بینید که قرآن 1400 سال پیش هنوز سلاحی محکم است که هیچ خللی در آن راه ندارد و در پیشرفته ترین مظاهر فکری بشر نظیر لیبرالیسم و اومانیسم ، را در وجود خود حل می کند.

50 سال پیش همین قرآن مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم را نیز در خود حل کرده بود
بنده در طی این سالها نظام فکری به پویایی اسلام ندیدم زیرا کتابی مستحکم در پشت خود دارد که هیچ نقصی ندارد.
اگر سرمایه ی مارکس پایه ی فکری مارکسیسم بود و یا کتاب جان لاک پایه ی فکری لیبرال ، پایه ی فکری اسلام ، قرآن است. این یکی از دلایلی است که مکاتب انسانی به مرور زمان پیشرفت می کنند و مسئله ی جدیدی را به دلیل نقصان به این کتب فکری شان اضافه می کنند زیرا این کتب ناقص اند و جبرا در زمان گم می شوند و یا بطور کل اصلا ان کتاب ها را حذف می کنند . ولی در اسلام ما هیچگاه به این نقصان بر نمی خوریم و احتیاجی به اضافه کردن نداریم بلکه تنها باید این چارچوب مشخص و متعالی را مطابق نیاز زمان خود و علم و ادراک خود بکار بندیم.

در واقع درباره ی قرآن برعکس هر اثر دیگری این ماییم که نسبت به او نقص داریم نه اینکه قرآن نسبت به ما نقص داشته باشد. ماییم که علممان 2 حرف از 27 حرف هم نیست

صد البته این را توجه کنید که اشتباه نشود . در زمینه های مهم اخلاقی - حکومتی و... که وحدت افکار لازم است و موضوع بسیار حساس ، ما تفاسیر ائمه را چراغ راه خود داریم تا هرگاه به انحراف نزدیک شدیم ، مانع شوند

انها در واقع حدود و مرزهای برداشت و قرائت از قرآن را در این مسائل مهم مشخص کردند.

امیدوارم منظورم را رسانده باشم

اگر توضیحی لازم دیدید بنده در خدمت هستم

یا حق

سرباز اسلام;57770 نوشت:
نقص دیگر اینکه تنوع برداشت ها بسیار محدود است و قرائتی جز آنها نمی توان کرد.

سلام
این جمله شما مربوط به کتابهایی همچون حافظ و گلستان و ... میباشد و میفرمایید که این نقص است که تنوع برداشت از آنها بسیار محدود است. یعنی تنوع برداشت از قرآن محدود نیست.
حال سوال من این است که آیا این مزیت است که تنوع برداشت از قرآن محدود نیست؟ یعنی هر کس هر برداشتی خواست میتواند از قرآن بکند؟ این مساله مزیت نیست برادر من. گفته شده صراط المستقیم یعنی یک راه برای رسیدن به خدای واحد وجود دارد حالا برداشتهای مختلف از قرآن دیگه چه صیغه ای است؟ اگر اینطور باشد قرائت قرآن برای من که تفسیر نمیدانم گناه بسیار بزرگی است چون ممکن است برداشتی از آیه یا سوره کنم که مطابق با شریعت نباشد یا کلا اشتباه برداشت کنم.
حالا که بحث به اینجا رسید یک سوال اصلی تر در ذهن من پررنگ شد که آیا قرآن برای عموم مردم آمده یا برای فقط چند نفر خاص؟

حق

جناب یابنده ی گرامی

در ابتدا باید در توضیح بیشتر جمله ای که شما نقل کردید عرض کنم که :

منظور از برداشت محدود در کتبی که نام برده شده به این دلیل است که همانطور که اشاره شد انها دارای سقف مفهومی هستند و تنها در یک جهت بکار می آیند مثلا تنها در عرفان و ما از آنها جز انبساط روحی و لذت مفرط و یا در حداکثر ترین حالتش پرواز روح به سمت زیبایی و حق مطلق خداوند تبارک و تعالی ، هیچ استفاده ی دیگری نمی توانیم بکنیم

ولی قرآن چنین نیست به هیچ وجه زیرا قرآن کتابی جامع است که علوم بسیاری را در خود جای داده چنان که ذکر گردید و هر کسی با هر نوع از تخصص و علم خاص ، می تواند از آن استفاده نماید و یکی از دلایل این موضوع چند لایه بودن قرآن است.

بنده در اینکه یک راه برای رسیدن به حق وجود دارد با شما موافق هستم ولی با تعبیر دیگری

خواهشا به تعبیر بنده بحد کفایت دقت کنید :

راه رسیدن به حق و کمال انسانی یکی است و لاغیر و انسان از هر راهی جز این راه هیچگاه به حقیقت نمی رسد

ولی زمان پیوستن به این راه بسته به ظرفیت و استعداد و عوامل محیطی و ... فرق دارد.

یعنی شخصی شاید از ابتدا در این مسیر قرار گرفت و یک شخص مثلا بودایی در انتهای عمر به این راه پیوست .

در واقع این راه مستقیم تنهاترین راه است و فرعی هایی وجود دارند که می توانند هر کسی که از این راه دور است را - اگر ازاده و محقق باشد - به راه اصلی برسانند و این راه های فرعی همان میزانی از حقیقت است که در اکثر ادیان و نظام های فکری وجود دارد- کم یا زیاد.

درواقع همین مقدار ناقص از حق در نظام های فکری یا ادیانشان همچون چراغی انها را از راه های فرعی و البته با سختی های بسیار به راه یکتای رسیدن به کمال رهنمون می سازد.

منظور بنده از برداشت های مختلف این بود که هر کس با هر تخصصی امکان ندارد قرآن بخواند و دست خالی باز گردد

اگر اشتباه از نوع بیان بود عذر خواهی می کنم.

در جواب به سوالتان نیز باید عرض کنم که قرآن هم برای خواص است و هم عوام

و این تنها یکی از اعجاز های قرآنی است

چون چندین لایه دارد

دوباره مثال رود را می زنم

من امی و کم سواد به میزان ظرفیت خودم از رود خروشان و وسیع و عمیق قرآن برمیدارم و شما عالم و داشنمند به حد خود

من سطح رویین ان را ادراک می کنم و شما سطح های زیرین ترش را

در اینجا فرد امی توسط ادراک های زیرین تر توسط فضلا و علما ، به بلوغ بیشتری می رسد و با مفاهیم و عمق تازه تری از قرآن اشنا می شود نظیر علامه ی طباطبایی که سطحی زیرین تر از امثال من کم سواد ، را ادراک کردند و حالا من با خواندن کتاب با ارزششان ، دریچه ای تازه تر برایم گشوده شده است
مسلما لایه های ائمه بسیار حیاتی و با ازش هستند و در اولویت

دین اسلام کاملا دینی پویا و همواره در حرکت است و به هیچ وجه ساکن نیست

امیدوارم منظورم را توانسته باشم برسانم

در غیر این صورت با کمال میل در خدمت هستم

یا علی

حق

اگر خداوند قرآن را چنان نازل می کرد که احتیاج به تفسیر نداشت دیگر چند لایه بودن را در قرآن نمی دیدیم و می شود ادعا کرد دیگر قرآن معجزه نبود

زیرا نقص زبان بشر به گونه ایست که تنها کتابی و زبانی و کلامی و نظم و نثری پایدار می ماند و بعد گذشت زمان از ارزش و اعتبار ساقط نمی شود ، که چند لایه باشد

این چند لایه بودن یکی از اعجاز های عجیب قرآن است

یا علی

با سلام .
جواب های خوبی داده شد وبنده هم چند کلامی عرض کنم:
با توجه به اين كه يكي از راه‌هاي اثبات نبوت‌، معجزه است‌، پيامبران الهي معجزه داشته‌اند، و معجزة هر پيامبري مناسب با زمان خودش بوده است‌.
معجزه‌هاي پيامبران پيشين‌، مادي و محسوس بوده است‌; زيرا سطح عقلاني مردمان زمان آنان پايين بوده است‌; با اين حال‌، برخي از معجزه‌هاي آنان‌، از سوي متخصصان و اهل فن‌ّ قابل تشخيص بوده و عوام به آن‌ها پي نمي‌بردند; مانند: اژدها شدن عصاي حضرت موسي‌، كه ساحران به معجزه بودن آن پي بردند و با ديدن آن به خدا ايمان آوردند (اعراف‌،120; شعرأ، 46; طه‌، ،70) و شفاي كور مادرزاد و پيسي به دست حضرت عيسي‌، كه اطبّا به معجزه بودن آن پي بردند.(آل‌عمران‌، 49 و مائده‌، 110)
پيامبر اسلام‌، معجزه‌هاي فراواني داشت‌.(ر.ك‌: راه و راهنماشناسي‌، آيت اللّه مصباح يزدي‌، ص 133ـ145، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني / كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، علامة حلّي‌، ص 355ـ357، دفتر انتشارات اسلامي‌.) بزرگ‌ترين معجزة آن حضرت‌، قرآن كريم است‌، كه معجزة جاويدان مي‌باشد.
از آن جا كه مردمان آخرالزمان از نظر عقلاني رشد كرده‌اند، معجزة جاودان پيامبر اسلام‌عقلاني است‌. قرآن از جهات متعدد معجزه است‌: فصاحت و بلاغت‌، عدم اختلاف (نسأ،82) از جانب پيامبر امّي بودن (يونس‌، 16; عنكبوت‌، 48) جامعيت‌، بيان مطالب علمي‌، خبرهاي غيبي‌، معارف الهي‌، وضع قوانين‌، تاريخ‌، آهنگ و جاذبه‌، اعجاز عددي‌.( ر.ك‌: تفسير الميزان‌، علامه طباطبايي‌، ج 1، ص 59ـ73، دفتر انتشارات اسلامي / راه و راهنماشناسي‌، همان‌، ص 122ـ131 / كشف المراد، همان‌، ص 357 / پيام قرآن‌، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 8، ص 113ـ328، دارالكتب الاسلامية / اعجاز قرآن در نظر اهل‌بيت عصمت‌: و بيست نفر از علماي بزرگ اسلام‌، سيد رضا مؤدب‌، ص 133ـ203، انتشارات احسن الحديث‌. )
گرچه همة موارد اعجاز قرآن براي همگان قابل فهم نيست‌، برخي از موارد آن را همگان مي‌توانند بفهمند.
به هر كس بگويند، شخصي درس نخوانده‌، در ميان مردمان بي سواد، كه تعداد كساني كه مي‌توانستند بنويسند به بيست نفر نمي‌رسد، ادعاي پيامبري كرد و كتابي آورد كه‌، مردمان عصر خودش و زمان‌هاي بعدي را شگفت زده نمود و به همگان گفت‌: هر كس در اين كه قرآن از سوي خداوند است شك دارد، سوره‌اي همانند آن بياورد (بقره‌،23) و كسي نتوانست چنين كاري انجام دهد، مي‌فهمد كه قرآن معجزه است‌.
هر شخصي بفهمد قرآن خبرهاي غيبي از گذشته‌، حال و آينده داده است كه آن خبرها به طور دقيق و كامل واقع شده‌، مي‌فهمد كه قرآن معجزه است‌.
به هر انساني گفته شود، قرآن نكاتي از علوم طبيعي و تجربي را در عصر جاهليت و در ميان مردمي بي سواد، بيان كرده است كه قرن‌ها بعد، دانشمندن آن‌ها را كشف نموده‌اند، مي‌فهمد قرآن معجزه است‌.
برخي ديگر از جهات اعجاز قرآن‌، جنبه‌هاي تخصصي دارد و براي پي بردن به اعجاز آن موارد، بايد به متخصص رجوع كرد، مانند همة كارهاي تخصصي كه غير متخصص به متخصص رجوع مي‌كند.

محمد;4742 نوشت:
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

بسیاری از کتب علمی و روانپزشکی وغیره و. .... تنها توضیحی و تحقیقی است بر یک آیه آن هم از سوی کسانی که اصلا قران نخوانده اند
در جواب شما باید بگویم که اگر قرار بود قرآن مو به مو توضیح دهد بگوید باید چند میلیون کتاب بر حضرت محمد (ص ) نازل می شد

محمد;4742 نوشت:
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

با سلام

دوستان مطالب مفيدي فرمودند

-- انچه از سوال هم بر مي ايد ايشان قران را به عنوان معجزه قبول دارند
معجزه از اعجازبر مي ايد و اعجاز هم با هم نوع هاي خود متفاوت است كه نام اعجاز بر خود گرفته است

-- قران براي تمام ابناء بشر نازل شده است و بايد به صورتي نازل مي شد كه در تمام اعصار با توجه به بتن هاي مختلف جواب گوي نيازهاي مردمان زمانهاي مختلف باشد

-- قران براي تمام نوع بشر از عالم و دانشمند و مهندس و دكتر و كارگر و .......نازل شده است و هركسي به اندازه درك و فهم خود از قران برداشت هايي دارد

-- قران كتابي است براي هدايت بشر و هركسي به اندازه معرفت خود مي تواند توسط قران هدايت يابد

-- سادگي و بدون تفسير بودن متني نمي تواند بيان گر معجزه بودن ان باشد يادمان باشد كه قران زماني نازل شده است كه هم اوردي با متون عربي و شاعران و عالمان زمان خود داشت

-- خيلي از ايات قران نياز به تفسير ندارد و همه مي توانند با مطالعه ان به بيان قران پي ببرند

-- شان نزول و بيان كردن معناي اياتي كه نازل شده است فرق دارد با تفسير قران و اين با تفسير اشتباه نشود بسياري از مردم مشكل در شان نزول قران دارند و نمي دانند كه چه شد كه اين ايات با اين لحن نازل شده است و اكر ان را بدانند مشكل برداشت از قران تا حدي حل مي شود

طاها;58076 نوشت:
[=arial]

-- قران براي تمام نوع بشر از عالم و دانشمند و مهندس و دكتر و كارگر و .......نازل شده است و هركسي به اندازه درك و فهم خود از قران برداشت هايي دارد

با سلام و تشكر از پاسخ ها

در مورد سوال تاپيك فكر ميكنم قران مثل لوح فشرده هست همه چيز رو داره اما جمع و جور شده .
مثلا يك كلمه چندين صفحه تفسير داره و چه بسا در اينده تفاسير ديگري هم از اين كلمه پيدا بشه . به هر حال قران و امام حاضر بايد با هم باشن :Ghamgin:

و يه سوال

من با خوندن تفسير قران يه مشكل دارم اونم اينه كه يك ايه واحد در تفاسير مختلف ،متفاوت تفسير شده
حالا كدومش درست ميگن

رو اين مسئله كه فكر كردم اخرش به اين نتيجه رسيدم كه شايد همه اين معاني در كنار هم درست باشن . و يا اينكه اين تفاسير اشتباه نيستند اما شايد باز هم اصل تفسير چيز ديگه اي باشه و هر كس طبق درك خودش يه چيزي رو متوجه ميشه اما هنوز به اصل و واقعيتش نرسيده .

و فكر ميكردم تفاسير رو با اين ديد كه نظر شخصي افراد هست بخونم نه تفسير واقعي قران .
البته ميدونم كه صاحبان اين تفاسير انسان هاي فوق العاده برجسته اي بودن . ولي وقتي از يه تفسير يه چيزي مي خونم بعد همون تويه يه تفسير ديگه يه جور ديگه معني شده ببخشيد منو عصباني ميكنه .
با تفسير هايه متفاوت چه جور ميشه كنار اومد؟

تمامی مطالب را با دقت مطالعه کردم و به یک نتیجه کلی رسیدم و از دوستان تقاضا میکنم که مرا راهنمایی کنند که آیا این نتیجه گیری من درست است یا خیر؟

نتیجه: قرآن به آن علت قابل تفسیر نازل شده است که نشاندهنده معجزه بودن آن باشد.

یابنده;58291 نوشت:
قرآن به آن علت قابل تفسیر نازل شده است که نشاندهنده معجزه بودن آن باشد.


با سلام

بزرگوار

شايد يكي از دلايل اين باشد

نمي توان گفت كه قران فقط براي همين منظور قابل تفسير نازل شده ايت و به زبان ساده نازل نشده ايت

و چندين دليل ديگر كه در پست 13 امده و دوستان هم مطالب خوبي مطرح نموده اند

به نظر بايد همه اين موارد را مد نظر گرفت

t4h9r1;58238 نوشت:
من با خوندن تفسير قران يه مشكل دارم اونم اينه كه يك ايه واحد در تفاسير مختلف ،متفاوت تفسير شده حالا كدومش درست ميگن رو اين مسئله كه فكر كردم اخرش به اين نتيجه رسيدم كه شايد همه اين معاني در كنار هم درست باشن . و يا اينكه اين تفاسير اشتباه نيستند اما شايد باز هم اصل تفسير چيز ديگه اي باشه و هر كس طبق درك خودش يه چيزي رو متوجه ميشه اما هنوز به اصل و واقعيتش نرسيده . و فكر ميكردم تفاسير رو با اين ديد كه نظر شخصي افراد هست بخونم نه تفسير واقعي قران . البته ميدونم كه صاحبان اين تفاسير انسان هاي فوق العاده برجسته اي بودن . ولي وقتي از يه تفسير يه چيزي مي خونم بعد همون تويه يه تفسير ديگه يه جور ديگه معني شده ببخشيد منو عصباني ميكنه . با تفسير هايه متفاوت چه جور ميشه كنار اومد؟


با سلام

بزرگوار

هيچ كدام از مفسرين صددرصد ادعا نكرده اند كه تفسيري كه گفته اند درست است وبقيه نادرست

علما با توجه به شان نزول ايات و رواياتي كه از ائمه در اين موارد رسيده و .........تفسيري را درمورد ايات مي نويسند

و عالم ديگري هم با سند و دليل و مدرك وروايات و.....تفسير ديگري را مطرح مي نمايد

دين هم خواندن هيچ كدام از تفاسير را واجب ندانسته و فقط قران است كه براي ما مهم است

تفاسير هم در درك بهتر وبيشتر ايات قران راه گشاي ماست

مثلا كسي مي خواهد در مورد شان نزول ايه اي و رواياتي كه در مورد اين ايه از ائمه وارد شده و يا ماجراي تاريخي ايه اي را بداند به تفاسير مراجعه مي كند

پي اگر تفاسيري در مورد ايه اي نظرات متفاوتي داشتند در برداشت هاي علما از تاريخ و روايت است

طاها;58397 نوشت:
شايد يكي از دلايل اين باشد
نمي توان گفت كه قران فقط براي همين منظور قابل تفسير نازل شده ايت و به زبان ساده نازل نشده ايت
و چندين دليل ديگر كه در پست 13 امده و دوستان هم مطالب خوبي مطرح نموده اند به نظر بايد همه اين موارد را مد نظر گرفت

با سلام
جناب طاهای گرامی
من مجددا پست های دیگر دوستان و همچنین پست های شما اللخصوص پست شماره 13 را مطالعه کردم اما مطلب دیگری بغیر از آنچه که من فهمیدم یافت نشد. یعنی اینکه قرآن فقط به دلیل مشخص شدن بر اینکه معجزه است، طوری نازل شده است که قابل تفسیر باشد.
بحث خاصی در این زمینه وجود ندارد. اما به عقیده من اصلا منطقی نیست که بخواهیم قدرت خداوند را محدود قلمداد کنیم.

به عقیده من(که سر رشته ای در علوم دینی ندارم) خداوندی که قادر و توانا در انجام هر کاری میباشد، میتوانست خیلی راحت قرآن را به زبان ساده و بدون نیاز به تفسیر نازل کند و در ضمن طوری باشد که معجزه نیز قلمداد شود.
آیا در این مطلب که خداوند قادر به انجام چنین کاری باشد شکی است؟!!!

محمد;4742 نوشت:
چرا خداوند قرآن را به صورتی نازل نکرد که نیاز به تفسیر نداشته باشد؟

از نظر من قران برای کسانی نازل شد که دختر بچه را زنده به گور می کردند انها کلام قران رو متوجه شدن حالا شما تو قرن 21 احتیاج به تفسیر داری؟

بسمه تعالی
با سلام و تشکر

مخاطبان قرآن کریم افرادی هستند که دارای هوشمندی و مراتب فهم یکسانی نیستند و به تعبیر برخی روایات همانند معادن طلا و نقره متفاوتند: « الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه » برخی از مخاطبان قرآن کریم انسانهای ساده اندیش و برخی حکیمان فرزانه و ژرف اندیشان باریک بین اند.از این رو لازم است کتاب جهان شمول الهی، معارف فطری را با روشهای متفاوت و در سطوح گوناگون تبیین کند تا ژرف اندیشان محقق به بهانه ی نازل بودن مطالب وحی خود را بی نیاز از آن نپندارند و ساده اندیشان مقلد نیز به دستاویز پیچیدگی معارف آن، خود را محروم نبینند. و لازمه بیان معارف با روشهای متفاوت و در سطوح گوناگون این است که در بعضی از آیات معنای آیه روشن و نص و برخی دیگر نیازمند به تفسیر و روشن کردن مراد خداوند متعال باشد.( برگرفته از تسنیم)
تشکر:Gol:

موضوع قفل شده است