شما در میان شهدای کربلا بیشتر عاشق کدام شهید هستید؟ چرا؟

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شما در میان شهدای کربلا بیشتر عاشق کدام شهید هستید؟ چرا؟

با عرض سلام خدمت دوستان محترم
محرم نزدیکه، همچنین این ایام، ایام به شهادت رسیدن مسلم بن عقیله
لذا به نظرم اومد برای اینکه نسبت به شهدای کربلا معرفت بیشتری پیدا کنیم و محرم امسال نسبت به سالهای گذشته پر شور تر در مراسمات شرکت کنیم و عزاداری نماییم، این تاپیک زده بشه
امیدوارم که دوستان با استقبالشون بنده رو یاری کرده و همگی از عارفین قرار بگیریم
السلام علیک یا ابا عبدالله ...
السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین


قربون عظمت خداوند برم که هر کدوم یه عشق خاصی رو توی دل آدم دارند که انتخاب یکی از بین بقیه سخته

آرام بذکر الله;157683 نوشت:
قربون عظمت خداوند برم که هر کدوم یه عشق خاصی رو توی دل آدم دارند که انتخاب یکی از بین بقیه سخته

سلام.
درسته. منم نمی تونم انتخاب کنم.

درسته که ویژگیهای تمام شهدای کربلا جذابه و انتخاب در میان اونها سخته و شاید اشتباه هم باشه چرا که همه آنها از بهترین انسانهای تاریخ بوده اند اما ما نسبت به برخی از شهدای کربلا علاقه ویژه ای داریم به خاطر ویژگیهای منحصر به فردشان
مثلا برخی از ویژگیهای سعید بن عبدالله و جون غلام اباذر و ابالفضل العباس و قاسم بن حسن و عبدالله بن حسن بسیار جذابه به همین دلیل بنده نسبت به این بزرگواران خیلی ارادت دارم که البته انشا الله ویزگیهای این بزرگواران رو یکی یکی بیان می کنم تا علت جذابیت این بزرگواران در وجود من برای شما عزیزان روشن بشه
مثلا سعید بن عبدالله همان کسی است که ظهر در مقابل امام ایستاد تا امام نمازش را بخواند و در طول مدتی که در مقابل امام ایستاد تیرهای متعددی به سوی امام آمد که جانانه تمام تیرها را به جان خرید و نگذاشت که حتی یک تیر به سمت امام برود درحالی که گاهی ما اگر یک گچ به سمتمان پرتاب شود سرمان را پایین می آوریم و دستمان را سپر می کنیم و چشممان را می بندیم به همین خاطر بنده در میان تمام شهدای کربلا این شهید بزرگ مرتبه را خیلی دوست دارم
ادامه دارد...

عموی خوبم حضرت عباس.
چون حافظ حرم بود.
هر وقت صداش زدم بدجوری دلم لرزیده. انگار هست. تو غربت عجیب هوامو داشت.

حربن یزید ریاحی:Gol:
بخاطر آزادگی که ایشون داشتن
ایشون گنارکار بودن ماهم هستیم
ایشون بازگشتند
ماهنوز در اوج گناه...

منم حضرت عباس(ع) رو دوست دارم.
از بین بقیه یاران هم زهیر و حبیب رو دوست دارم.
چند ماه پیش رفته بودیم کربلا. توی حرم امام حسین(ع) چند تا ضریح دیگه هم هست، یکیش مال حبیبه، یکیش مال شهدای دیگه، یکیش هم مال یه شهید که ضریحش جداست اما اسمش یادم رفته. اونجا من شده بودم راهنمای دوستام توی کاروان تا از ضریح ببرمشون پیش قتلگاه، چون می دونستم کجاست. توی مسیر هم اشتباهی ضریح اون شهید بزرگوار رو می گفتم ضریح حبیبه. الان یادم رفته اون شهید کی بود که من اشتباهی می گفتم حبیبه، اما هرکس که بود حس می کنم دوستش دارم...

با سلام

واقعا جواب دادن به این سوال خیلی سخته

صحبت از عشق میکنی و ما هم آرزو به دل عاشق شدنیم.

عاشقا به این سوال جواب بدن.من عاشق نیستم. چون نشانه های عاشقا رو تو خودم نمیبینم.

به نظر من بهتره بگید کدوم یکی ازشهدا رو بیشتر دوست دارید؟

که البته جواب دادن به این سوال هم خیلی سخته

سلام
انتخاب اینکه عاشق کدوم یک از شهدای کربلا هستم خیلی سخته ، وقتی داستان تک تک شهدا رو میخونم میبینم عاشق فدایی بودنشون در راه امام حسین هستم والبته ارادت ویژه ای نسبت به حضرت علی اصغر دارم هر بار که صحنه تیر خوردن به گلوی نازنینشون رو تجسم میکنم ناخودآگاه اشک از چشمام جاری میشه و عاشق آزادگی جون غلام ابوذر که امام حسین در روز عاشورا به ایشون فرمودند تو آزادی وبرای سلامتی به همراه ماآمدی پس خودت رو گرفتار نکن ولی بازهم در کنار امام حسین موندند و حربن یزید ریاحی که نمونه کامل عاقبت به خیر شدنه ،إنشاءالله همه مون عاقبت به خیر شیم

سها;157728 نوشت:
توی حرم امام حسین(ع) چند تا ضریح دیگه هم هست، یکیش مال حبیبه، یکیش مال شهدای دیگه، یکیش هم مال یه شهید که ضریحش جداست اما اسمش یادم رفته.

آن ضریحی که کنار ضریح های مطهر امام حسین علیه السلام و حبیب ابن مظاهره ضریح مطهر یکی از سادات است که عاشق امام حسین و یارانش بوده اسم وی ابراهیم است ملقب به "مجاب" ایشان فرزند محمد بن موسی بن جعفر (نوه امام هفتم) است
به ایشان مجاب می گفتند چون ایشان به امام حسین سلام کرد و جواب سلامش را شنید به همین خاطر ایشان معروف شد به ابراهیم مجاب

امام حسين عليه السلام.....
چرا؟ : نمي دونم!(البته شايد)


همه ی شهدای کربلا مقدس هستند و هر کس که ازشون شناخت درستی داشته باشه
بدون شک عاشق شخصیت بی نظیر .. جوانمردی .. فداکاری .. شهامت و بزرگواریشان میشود
چون که این شهدای اسلام بودند که به همه ی مسلمانان واقعی درس آزادی و فداکاری و مجد و
عظمت را آموختند


دوستان از فضایل این بزرگواران هم بگین

تا افرادی مث من بیش از پیش آشناییت پیدا کنند

انا مجنون الحسین

جنون دلیل و منطق سرش نمیشه

خلق می گویند در بهداری قرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان می کند
یا حسین

هر شهیدی شاهکاری داشت دراینجا ولی
کارهایت ای برادر جان همه برجسته بود

یا حسین

آشنای قریب;157678 نوشت:
شما در میان شهدای کربلا بیشتر عاشق کدام شهید هستید؟ چرا؟

باز سلام

همه شهداء کربلا بی نظراند و تاریخ چنین انسانهایی را به خود نخواهد دید
انتخاب یکی از بین چنین انسانهایی است امری است بس دشوار

زینب که نظر ندارد
علی اکبر بی همتاست
علی اصغر مهر تایید ماجرای کربلا
اصحاب هم که تکرار نشدنی اند
رباب همسر مولا بانویی شکیبا و مطیع

و......

ولی خب ابوالفضل یه چیز دیگه است

اى که به عشقت اسير خيل بنى آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر كه غمت را خريد عشرت عالم فروخت‏
باخبران غمت بى خبر از عالمند
در شكن طره‏ ات بسته دل عالمى است
و آنهمه دل بستگان عقد گشاى همند
يوسف مصربقا در همه عالم توئى‏
در طلبت مردوزن آمده با درهمند
تاج سربوالبشر خاك شهيدان تست
كاين شهدا تا ابد فخر بنى آدمند
در طلب اشك ماست رونق مرآت دل‏
كاين در ر با فروغ پر تو جام جمند
چون به جهان خرمى جز غم روى تو نيست‏
باده كشان غمت مست شراب غمند
عقد عزاى تو بست سنت اسلام و بس‏
سلسله كائنات حلقه اين ماتمند
گشت چو در كربلا رايت عشقت بلند
خيل ملك در ركوع پيش لوايت خمند
خاك سر كوى تو زنده كند مرده را
زانكه شهيدان او جمله مسيحا دمند
هردم از اين كشتگان گرطلبى بذل جان
در قدمت جان فشان با قدمى محكمند
سر خداى ازل غيب در اسرار تست
سر تو با سر حق خود ز ازل توأمند
محرم سر حبيب نيست بغير از حبيب‏
پيك و رسل در ميان محرم و نامحرمند
در غم جسمت «فؤاد» اشك نبارد چرا
كاين قطرات عيون زخم ترا مرهمند

خب من که يه جوري زلفم گره خورده با حضرت علي اکبر(ع) و گل ليلايي شدم.
ولي غير از حضرت ابالفضل العباس(ع) که جاي خود دارند به حضرت مسلم بن عقيل هم ارادت خاصي دارم.:Gol:

سلام بر آنکه دست داد و چشم داد و جان داد
اما دست از دامان امام زمانش برنداشت....

روم نمیشه بگم

خوش به حال همه ی شما
من خیلی بدبختم :geryeh:

سها;158022 نوشت:
سلام بر آنکه دست داد و چشم داد و جان داد
اما دست از دامان امام زمانش برنداشت....

عماد;157931 نوشت:
خلق می گویند در بهداری قرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان می کند
یا حسین

طاها110;157941 نوشت:

انتخاب یکی از بین چنین انسانهایی است امری است بس دشوار
...
ولی خب ابوالفضل یه چیز دیگه است

گل ليلا;158013 نوشت:
خب من که يه جوري زلفم گره خورده با حضرت علي اکبر(ع) و گل ليلايي شدم.
ولي غير از حضرت ابالفضل العباس(ع) که جاي خود دارند به حضرت مسلم بن عقيل هم ارادت خاصي دارم.:gol:

با عرض سلام مجدد
یکی از شهدای کربلا که خیلی ها شیفته اویند حضرت ابالفضل العباس است
بنده هم مثل همه شما دوستان عزیز شیفته ایشانم اما عاشقش شدم چون:
1 از مدینه با امام حسین علیه السلام اومد اما حتی یک کلمه نظر خواهی نکرد چه برسه به اینکه بخواد اعتراض کنه یا امام رو با نصیحت کردن از هدفش بازداره
2 علمداری بود که دشمنش هم او رو تحسین کرد اونجایی که علمش رو بردند نزد یزید لعنت الله علیه و وی پرسید که این علم در دست که بوده گفتند عباس برادر امام حسین علیه السلام و یزید آنجا ابالفضل العباس رو تحسین کرد چرا که همه جای علم جای ضربت شمشیر و تیر و ... بود مگر محلی که دست ابالفضل العباس قرار داشته که این نشان از شجاعت وی است چرا که ضربت به دست مبارکش می خورد اما دست از علم بر نداشت
3 تا درون شریعه رفت و با اینکه خیلی تشنه بود اما آب ننوشید چون تشنگی برادرش و کودکان او را از این کار باز داشت
4 هیچ گاه امام حسین را برادر صدا نکرد تا زمانی که به ایشان اذن داده شد و حضرت زهرا ایشان را پسر خود خواند
5 آقا قمر بنی هاشم نشان داد که محو در امام حسین علیه السلامه آنجا که دستانش قطع شده بود و روی زمین افتاده بود خطاب به امام حسین علیه السلام عرض کرد برادر جان اگه می شه خونهای چشمم رو پاک کن تا در لحظات آخر عمرم تو را نظاره کنم

السلام علیک یا قمر بنی هاشم یا ابالفضل العباس

شهلا;158025 نوشت:
روم نمیشه بگم خوش به حال همه ی شما من خیلی بدبختم


با سلام

چرا بزرگوار

فکر نکنید این رابطه دو طرفه است که همه ما امدواریم باشد و این خانواده اهل کرامت اند و قطعا دست خالی و تنهایمان نمی گذارند

این طور نیست که چون ما عاشق انها هستیم ایشان هم بی صبرانه منتظر دیدار ما -- البته بنده خودم را عرض می کنم---

نخیر بزرگوار
اگر این گونه بود که غم و غصه نداشتیم

ما یک طرفه به این خاندان اعتقاد داریم و محبت
اگر عمل و کردارمان انچه باشد که ایشان فرموده اند ایشان هم ما را از محبان و شیعیان خود خواهند دانست والا خدا به دادمان برسد

شما هم شیعه هستید و قطعا محب همه اهل بیت (ع)
کام شما را با تربیت کربلا برداشته اند نفرمایید بد بخت اید
گوشت و پوست و استخوان بچه شیعه ها در محرم و عاشورا و روضه ها قد کشیده است

برای هر اتفاقی که برایمان می افتاد مادر و پدرانمان یاحسین و یا علی می گفتند
چند ماهه بودیم و دستمان می گرفتند و بلندمان می کردند و می گفتند بگو یا علی

  • چرا می فرمایید بدبخت
  • ندای یا علی که می شنوید شعفی وصف ناپذیر دلتان را می لرزاند این یعنی محبت
  • کربلا را که می بینید دلتان می گیرد
  • با تصویر جمکران اه می کشید
  • همه و همه اینها فریاد می زند محبت شما را به اهل بیت
یا علی

شهلا;158025 نوشت:
روم نمیشه بگم خوش به حال همه ی شما من خیلی بدبختم

سلام.
فکر کن حالا هم نگی. چند روز دیگه که محرمه..
دلت می اد اون موقع هم صداشون نزنی یا از عشقشون دم نزنی؟
شب عرفه شب بازگشته، اگر مدتیه دور شدیم..:ok:

با سلام مجدد
... آمد خدمت امام حسین علیه السلام
عرض کرد یابن رسول الله به من اذن میدان بده
امام حسین علیه السلام وی را مخاطب قرار داد و فرمود من بیعتم را از تو برداشتم و تو به امید عافیت و آسایش تا به این جا همراه ما بودی ؛ در راه ما خود را به ناراحتی و مصیبت مبتلا نکن!
وی خود را به پای امام حسین انداخت و شروع کرد به بوسیدن پاهای ابا عبدالله الله الحسین و عرضه داشت: "ای فرزند رسول الله! من در زمان رفاه و آسایش کاسه لیس شما باشم ولی در شدت و ناراحتی و در مقابل دشمن دست از یاری شما بردارم؟ درست است که بدنم بو می دهد و خاندانم ناشناخته و رنگم سیاه است ولی با بهشت برین بر من بگذار تا بدنم خوشبو و رنگم سفید و خاندام به عزت و سربلندی نایل گردد، نه به خدا سوگند! هرگز از شما جدا نخواهم شد تا خون سیاهم با خون شما آمیخته شود"
پس از شهادت این بزرگوار امام در حق ایشان اینگونه دعا کردند: "خدایا چهره اش را سفید، بدنش را خوشبو و او را از خوبان و نیکان محشور گردان و میان او و محمد و آلش آشنایی بیشتر مقرر فرما"
در تاریخ نقل شده که وقتی بنی اسد آمدند که جنازه شهدا را دفن نمایند دیدند که جنازه مطهر این غلام سیاه پس از چند روز بوی مشک می دهد
وی کسی نبود جز جون غلام ابوذر که پس از وفات حضرت ابوذر نوکری خانه اهل بیت می کرد

[=arial][=&quot]گر چه نژادي پست دارم، سربلندم[/]
[=&quot]کز جان به قرآن و به عترت پايبندم[/]
[=&quot] سرمشق عزت از ابوذر برگرفتم[/]
[=&quot]درس غلامي را ز قنبر برگرفتم[/]
[=&quot] غير از تو اي جان جهان، مولا ندارم[/]
[=&quot]از دادن جان در رهت پروا ندارم[/]
[=&quot]من ريزه خوار خوان احسان شمايم[/]
[=&quot]پيوسته سر بر خط فرمان شمايم[/]
[=&quot] صد بار اگر جان در رهت بسپارم اي دوست[/]
[=&quot]حاشا که دست از دامنت بردارم اي دوست[/]
[=&quot] من چون ابوذر با خبر از راز عشقم[/]
[=&quot]در جانفشاني کمترين سرباز عشقم[/]
[=&quot] بر سينه ي من دست رد مگذار، مولا[/]
[=&quot]از چهره ي جان پرده ام بردار، مولا[/]
[=&quot] بگذار خونم بوي مشک ناب گيرد[/]
[=&quot]روي سياهم جلوه مهتاب گيرد[/]
[=&quot][/]
[/]
[=&quot][/]

[=&quot] [/]

من علاوه بر موالی من که همه با شنیدن نام عاشورا یاد اونها میافتیم
عاشق اون گم نام هایی هستم که در عاشورا خالصانه امامشان را تنها نگذاشتند و شاید حتی در عمرمون نامشون رو یک بار هم نشنویم

اللهم ارزقنا توفیق شهادة فی سبیلک
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین یوم الورود


سلام علیکم

علی اکبر علیه السلام رو حقیر بیشتر دوستشان دارم بعنوان جوانی که در آن سن کم با آگاهی و یقین کامل لباس شهادت برتن می پوشد.

یاحق

طاها110;158053 نوشت:

این طور نیست که چون ما عاشق انها هستیم ایشان هم بی صبرانه منتظر دیدار ما...

نخیر بزرگوار
اگر این گونه بود که غم و غصه نداشتیم

ما یک طرفه به این خاندان اعتقاد داریم و محبت
اگر عمل و کردارمان انچه باشد که ایشان فرموده اند ایشان هم ما را از محبان و شیعیان خود خواهند دانست والا خدا به دادمان برسد


می دونم
من که اون طوری نیستم اونا دوسم داشته باشن
اصلاً این انتظار رو هم ازشون ندارم

طاها110;158053 نوشت:
شما هم شیعه هستید و قطعا محب همه اهل بیت

اهل بیت آره
ولی از شهدای کربلا....

طاها110;158053 نوشت:
(ع)
طاها110;158053 نوشت:
کام شما را با تربیت کربلا برداشته اند نفرمایید بد بخت اید

طاها110;158053 نوشت:

گوشت و پوست و استخوان بچه شیعه ها در محرم و عاشورا و روضه ها قد کشیده است

برای هر اتفاقی که برایمان می افتاد مادر و پدرانمان یاحسین و یا علی می گفتند

چند ماهه بودیم و دستمان می گرفتند و بلندمان می کردند و می گفتند بگو یا علی


اینا که دست خودمون نبوده
همه اش ظاهری بوده البته برای من

وی یازده سال بیشتر نداشت
دید عمویش را محاصره کرده اند
دوید تا خود را به عمو برساند اما عمه اش جلو او را گرفت
امام حسین علیه السلام از خواهرش زینب خواست که این کودک یازده ساله را با خود ببرد
اما کودک فریاد زد به خدا سوگند از عمویم جدا نمی شوم
بحر بن کعب با شمشیر به اباعبدالله الحسین [که بر زمین افتاده بود] حمله ور شد؛ کودک یازده ساله بر او بانگ بر آورد و گفت: ای فرزند زن ناپاک! می خواهی عمویم را بکشی؟
بحر شمشیر را بر اباعبدالله الحسین فرود آورد و کودک یازده ساله دست خود را سپر کرد و دست مبارکش به پوست آویزان شد.
صدا زد یا اماه ؛ مادر کجایی؟ حسین علیه السلام او را در آغوش کشید و فرمود "برادر زاده عزیزم در آن چه برایت رخ داده صبر و شکیبایی کن و در انتظار پاداش نیک باش، خداوند تو را به نیای شایسته ات ملحق خواهد کرد"
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن

من همیشه به یاران با وفای امام حسین در کربلا غبطه میخورم و میگم خوشا بحالتون که امام زمانتون شناختین رو یاریش کردید و باز هم برایشون درود میفرستم
و علی اصحاب الحسین
کاش ما هم یه روزی فدای امام زمانمون بشیم:Doaa:

با سلام
یکی از شهدای کربلا که دل منو برده "بُریر بن خُضیر همدانی" است
وی از عالمان و قاریان قرآن است فردی بسیار محترم در میان اهل کوفه
زمانی که شنید امام حسین از مکه روانه کوفه می شوند به سمت امام حرکت کردند و در رکاب امام بودند
روز تاسوعا ایشان با عبدالرحمن شوخی و مزاح می کرد و عبدالرحمن را می خنداند. عبدالرحمن به وی گفت دست از سر ما بردار به خدا حالا وقت بیهوده گویی نیست! بریر گفت: به خدا اطرفیان من می دانند که
من نه در جوانی و نه در پیری هیچ گاه بیهوده گویی نکرده ام ولی به خدا سوگند از آنچه به دیدار آن خواهم شتافت شادمانم به خدا فاصله ما با حورالعین این است که بر دشمنان حمله کنیم و آنان با شمشیر های خود برما یورش ببرند و ...
یقین این مرد به سعادت اخروی منو عاشق خودش کرده

با سلام

شهداي كربلا هركدام جلوه اي از ايثار و جانبازي و بندگي حق و اطاعت از امام زمان خويش بودند.شهادت هركدام از ايشان و ماجراي هركدام از آنها درسي بزرگ به بشريت است.

شهداي كربلا با جانفشاني خود در راه حق چنان آتشي بر دل مومنان بر پا كردند كه هرگز خاموش نخواهد شد.

اما اگر بخواهيم در مورد جايگاه شهداي كربلا بعد از حضرت سيدالشهداء سخن بگوييم ،جايگاه حضرت ابالفضل العباس(ع) و حضرت علي اكبر(ع) ،برتر است.

اما يكي از صحنه هايي كه در عاشورا خيلي قلب انسان را ميسوزونه صحنه اي است كه حضرت سيدالشهداء ،قصد برگرداندن جسم شريف حضرت علي اصغر (ع) را به سمت خيمه داشتند اما هي به سمت خيمه ميرفتند و نمي توانستند با مادر حضرت علي اصغر (ع) روبرو شوند....

اينك حسين، ميان ميدان كربلا مانده. نه تاب ايستادن دارد و نه توان بازگشتن به خيمه ها را. آرام، اصغر را به پشت خيام برد. با شمشير قبر كوچكي حفر نمود و ميوة دلش را در ميان قبر گذاشت.

سلام
خیلی تاپیک قشنگی بود دست شما درد نکنه
من اولی که تاپیک و باز کردم و قبل از اینکه کلشو بخونم میخواستم بنویسم حضرت ابوالفضل بعد که اومدم یاد حضرت قاسم افتادم خواستم بنویسم حضرت ابوالفضل و حضرت قاسم بعد دیدم نمیشه اسم حضرت علی اکبر و ننویسم ولی مگه میشه حضرت علی اکبر و بنویسی و اسمی از حضرت علی اصغر نبری؟
تازه بازم دیدم این لیست اسم حضرت زینب و حضرت رقیه و حضرت سکینه رو کم داره
در حقیقت نمیشه یعنی من نتونستم فقط یه اسم ببرم

سلام
به نظر من یکی از بهترین یاران دشت کربلا حر بود که ایمانش ایمان واقعی بود.......

"اگر دین ندارید لااقل ازاده باشید"
امام حسین (ع)

من اسم حضرت ابالفضل رو خیلی دوست دارم

اما فقط اسمش رو میدونم
من عاشق نیستم
به همه غبطه میخورم
چرا امام حسین و واقعه ی کربلا دل همه رو برده به جز من؟؟
می دونم باید از خجالت آب شم برم زیر زمین

شهلا;162216 نوشت:
من اسم حضرت ابالفضل رو خیلی دوست دارم اما فقط اسمش رو میدونم من عاشق نیستم به همه غبطه میخورم چرا امام حسین و واقعه ی کربلا دل همه رو برده به جز من؟؟ می دونم باید از خجالت آب شم برم زیر زمین

سلام
کسایی که عاشق نیستن غبطه هم نمی خورن
غبطه رو کسی میخوره که عاشقه اما فکر میمکنه از همه کمتر عاشقه البته خصلت عاشق اینه
حضرت آدم وقتی اسم امام حسین(ع) رو از فرشته وحی شنید زد زیر گریه و هروله کرد گفت اسم حسین(ع) جگرم رو سوزوند خب ماهم عاشقی رو از پدرمون به ارث میبریم
بعنوان خواهر کوچیک شما میگم:شما واقعه کربلا رو تو روزمرگی زندگیتون گم کردید کمی بگردی تو خودتون پیداش میکنیدحتی کربلا رو میتونی تو خجالتی که داری جستجو کنی یا تو همون یه قطره آبی که دوست داری بشی بری تو زمین
توصیه میکنم کتاب در کربلا چه گذشت رو مطالعه کنی مسلما عاشق ترین میشی...

من تو شهدای کربلا ارتباط عمیقی با مسلم بن عقیل (ع) و حضرت قاسم (ع) دارم :Gol:

مطهره;162340 نوشت:

من تو شهدای کربلا ارتباط عمیقی با مسلم بن عقیل (ع) و حضرت قاسم (ع) دارم :gol:

یکی از حماسه سازان کربلا که دلبره حضرت قاسم سیزده ساله است
آخه شب عاشورا وقتی امام جایگاه شهدای کربلا رو نشونشون داد حضرت قاسم عرض کرد: عمو جان آیا فردا من هم شهید می شم؟ امام فرمود: مرگ نزد تو چگونه است؟ عرض کرد: شیرین تر از عسل است امام فرمود: فردا تو هم شهید می شی اما مرگ خیلی سختی خواهی داشت!!!! هر کس جای قاسم علیه السلام بود شاید ناراحت می شد که مرگ خیلی سختی در انتظارشه اما این که قاسم علیه السلام تو دلم رفته به خاطر اینه که حضرت قاسم وقتی شنید که مرگش سخت خواهد بود احساس فرح کرد و شکر خدا به جا آورد
السلام علیک یا قاسم بن الحسن

عماد;157931 نوشت:
خلق می گویند در بهداری قرب حسین دردها را بیشتر عباس درمان می کند یا حسین
طاها110;157941 نوشت:
ولی خب ابوالفضل (ع)یه چیز دیگه است

اسمشون که میاد ادبشون در ذهنم تجلی میکنه و نا خود آگاه ادب میکنم و دو زانو میشینم.
وقتی میری کربلا باید اذن ورود به حرمین مبارک را از ایشون بگیری که هنوز هم غیورانه علمداره حرمند.
وقتی روضه میخونن ،باید اجازه هر روضه را از ایشون گرفت و به کربلا و مصائبش وارد شد.
تربیت شده دامان مادری است که فرزندش را در بدو تولد فدایی فرزندان حضرت زهرا(س) میکند.
قمریست که بر شب های بنی هاشم تابیده است.
آب هم شرمنده بزرگواری ایشون هستند و بعد از شهادتشون دور حرمشون میگردند.
بین اعراب هنوزم که هنوزه ترس و احترام خاصی به این حضرت هست و سینه به سینه روایت و اتفاقات بعد از شهادتشون را نقل میکنند.
.
.
.

bentolhodaa;158435 نوشت:
من علاوه بر موالی من که همه با شنیدن نام عاشورا یاد اونها میافتیم عاشق اون گم نام هایی هستم که در عاشورا خالصانه امامشان را تنها نگذاشتند و شاید حتی در عمرمون نامشون رو یک بار هم نشنویم

از جمله شهدایی که به نامهای عمر و ابوبکر و عثمان بوده و از فرزندان علی(ع) و یا فرزندان حسنین (ع) بودند و در کربلا به شهادت رسیدند
عثمان بن علی (ع)
ابوبكر بن حسين بن على (ع)
ابوبكر بن علي(ع)
ابوبكر بن حسن بن على بن ابيطالب ...

وقتی اسمش میاد دلت میرزه
آخه مگه اون چه گناهی داشت ، جز اینکه تشنه یه جرعه آب بود
مگه میتونست بکسی آسیبی برسونه
خدا لعنت کنه حرمله رو ........
علی لای لای علی لای لای

من از این وضعیت خسته شدم
من میخوام عاشق بشم
ماه محرم رسید و من هنوز مثل سالهای قبل در حسرت سوختن از عشق کربلایی هام
میخوام امام حسین و کربلایی ها رو بشناسم
دلگیرم
دلگیرم از اینکه هر بار که دلم دنبال معرفت بوده روضه برام خوندن
کتاب لهوف رو پیشنهاد دادن
بابا
من اصلا نمیدونم این حسین کیست؟؟؟
چطور جگرم بسوزه از زخم های تنش؟
از بلاهایی که سر خاندانش آوردن؟
من زینب و اباالفضل رو نمیشناسم
درسته که با این روضه ها دل آدم خون میشه اما مگه کمن کسانی که تو راه اهدافشون این طور جون دادن؟
من میخوام حسین رو بشناسم تا نتونم پای روضه اش بشینم
تا نذارم خونش پایمال شه
تا بدونم گریه ام برای چیه
گفتم علی کیه؟ یکی گفت نهج البلاغه بخون میفهمی کی بوده
یک دور خوندم و یه ذره فهمیدم
حالا دلم براش میتپه و از مظلویتش یه چیزایی می دونم
(هذا من فضل ربی)
اما امام حسین و حضرت ابالفضل و زینب و قاسم و علی اکبر و .... چه طور و از کجا بشناسم؟
عاشقای اباعبدلله کمکم کنید
با اباعبدلله نذار این محرم هم بی معرفت و بی عشق و بی اثر بیاد و بره
کمکم کن

[=&quot]عموجان عباس........[/]
[=&quot]فدای دستان بریده ات...[/]
[=&quot]فدای لبهای تشنه ات...[/]
[=&quot]فدای عشق و معرفتت...[/]
[=&quot]عموجان عباس.....ادرکنی...[/]

السلام علی محتسب الصابر

يه سال منتظر بوديم هر اتفاقي افتاد گفتيم عيب نداره محرم مياد تلافي مي كنم با خدا دوست مي شم
اما حالا داره تموم مي شه اون اتفاقي كه بايد مي افتاد نيفتاد اگر چه اتفاقاتي افتاد كه فهميدم امام حسين فراموشم نكرده
با موضوع تاپيك تون مخالفم عاشق يعني چي؟ ما همان ارادت بهشون بسمونه.
يا حضرت علي اكبر عليه السلام

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام

اي كه حاجت ز حسين

ميطلبي

دقت كن

پرچم شاه به سوي حرم

عباس است

يا كاشف الكرب عن وجه الحسين

يا علي مدد
التماس دعا



با اینکه انتخابه سختیه و همشونه ولی
ذکر جنونم ذکر حسینه
فکر و خیالم فکر حسینه


سلام به همه دوستان نازنین

من میدونین از کدوم شهید کربلا خیلی خوشم میاد از همه خوشم میاد ولی یکی رو خیلی دوست دارم اسمش رو بلد نیستم ولی اکگه بگم شماها حتما میدونید همون غلام سیاه فکر کنم اول اسمش ج داشت

او در روز عاشورا دلیرانه می جنگید و رجز می خواند:« من حّر هستم که میزبان میهمان‌هایم. شمشیرم را بر شما فرود می آورم و از بهترین کسی که ساکن سرزمین بلا شده است حمایت می کنم. می زنم شما را و باکی ندارم.»

بار پروردگارا توفیق توبه و شهادت را به ما ببخش.
یا ارحم الراحمین

موضوع قفل شده است