پيش نياز اطاعت از خدا چيست؟

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پيش نياز اطاعت از خدا چيست؟

با سلام.چه جوري ميشه مطيع فرامين خدا بود؟يعني پيش زمينه اين حس اطاعت چيه؟يا چيكار كنيم كه بتونيم خالصانه از خدا اطاعت كنيم؟البته من در احكام مشترك بين زن و مرد مشكلي ندارم ولي درمورد مسائلي كه به بانوان مطرح ميشه نميتونم كاملا مطيع خدا باشم ميشه لطفا راهنماييم كنيد؟واقعا خودم ميخوام ولي هروقت ميخوام در اين مسائل نيز از خدا اطاعت كنم نميتونم

خواهش ميكنم كمكم كنيد دوست ندارم با اين ايمان بميرم يعني اينكه حس ميكنم خدا زنها را دوست نداره چه جوري ميشه اين حس را از بين برد؟هر دعايي فكر كنيد خواندم ولي تاثيري نداشته:Ghamgin:

شايد فكر كنيد دروغ ميگم ولي در اين 2 سالي كه اين حس پيدا كردم يه چشمم خونه يه چشمم اشك از هر كسي كه فكر كنيد تقاضاي كمك كردم شايد بالاخره يكي پيدا شه جواب سوالم بده داغونم. نشده به كسي التماس دعا نگفته باشم يا امامزاده اي كه در دسترس باشه نرفته باشم يا كتابي كه مرتبط به اين موضوع باشه نخونده باشم فقط با اشك ريختن زنده ام از طرفي چون ميدونم حسم گناهه ناراحتيم دوچندان ميشه براي همه گناهام توبه كردم و اگه خصلت بدي داشتم سعي كردم ترك كنم يا نمازم اول وقت بخونم ولي اين كارا هم تاثيري نداشته
وقتي اين حال خودم ميبينم ياد اين حكايت ميفتم كه به درويشي كه همه جور بيماري را داشته ميپرسن چرا شكر ميكني ميگه چون از بزرگترين بلا در امانم ميگن بزرگترين بلا چيه ميگه كفر:Gol:

با سلام خدمت شما دوست عزیز

بنظر حقیر شما اول باید اعتقادات خودتون رو قوی کنید.
کسی که خدا رو شناخت و با تمام وجود او رو قبول کرد دیگه حاضر نیست کوچکترین کاری رو انجام بده که خدا رو ناراحت کنه.
اول اصول اعتقاداتتون رو درست کنید و از خدا کمک بخوایید حتما موفق خواهید شد.
باید در وجودتون به این مساله برسید که خدا قابل ستایش هست تا بتونید به خوبی او را ستایش کنید و ازش اطاعت کنید .
که این جز با شناخت صحیح بوجود نمی آید .

fargol;157531 نوشت:
با سلام.چه جوري ميشه مطيع فرامين خدا بود؟يعني پيش زمينه اين حس اطاعت چيه؟يا چيكار كنيم كه بتونيم خالصانه از خدا اطاعت كنيم؟البته من در احكام مشترك بين زن و مرد مشكلي ندارم ولي درمورد مسائلي كه به بانوان مطرح ميشه نميتونم كاملا مطيع خدا باشم ميشه لطفا راهنماييم كنيد؟واقعا خودم ميخوام ولي هروقت ميخوام در اين مسائل نيز از خدا اطاعت كنم نميتونم

باسمه تعالي، سلام بر شما.
جناب خانوم فرگل، اگر ما بدانيم كه خداوند از هر مهرباني مهربانتره و لحظه اي از ما غافل نمي شه، هر لحظه بهترين ها را براي ما نازل مي كنه،(چه بدانيم و چه ندانيم) راضي به رضاي او مي شويم، تمام حقيقت بندگي ما از توجه ما و انس ما به حقيقت الله تبارك و تعالي نشأت مي گيره، شما به اندازه علمتان خدا را عبادت كنيد و ذكر شريف، الحمدلله و لاحول ولا قوه الا بالله را با توجه به معناي آن، زياد بگوييد، و از تمام اين وسوسه هاي شيطاني به خدا پناه ببريد و مراقب باشيد كه تمام اعتمادتان به خدا باشد و شيطان اين اعتماد را از شما نگيرد، ديگر فكر چرا؟ وقتي حسابت با خدايي است كه ارحم الراحمين است، ديگر چه غمي؟ چه غصه اي؟ وقتي ما حقيقتا معناي بندگي و رابطه خودمان را با خدا فهميديم به تمام مقدراتمان كه از ناحيه خداوند رحمن و رحيم است راضي مي شويم، ديگر هر چه بادا باد، خداوند در سوره زمر مي فرمايد:

أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ... (36) آيا خدا كافى براى امور بنده خود نيست؟

حال اگر شما از جهت فكري و عقلاني شبهه اي داريد، اين مطلب عقلا قابل اثبات است كه از خدا جز خير و خوبي صادر نمي شود،‌ به عبارت ديگر محال است كه صادر بشود، از خداي حكيم هر چه صادر بشود، بهترين است.
موفق باشيد.

سلام ممنون خيلي تلاش كردم ولي فايده نداره اين حس كه فكر ميكنم خدا زنها را دوست نداره آزارم ميده البته از روي اين ميگم كه حقوق مادي و معنوي خانمها كمتره خصوصا معنوي يعني زنها نميتونن به درجات مردا برسن با اينكه سختي و رنج خيلي چيزا براي زنهاست اما ارزشي ندارن مثلا چند تا عارف زن داريم؟كدوم زن همسطح يه پيامبره؟:Gol:

سلام

من میدونم دروغ گناه است بد است اما باز انجام میدم چرا؟

در واقع در هویت برو روی کاغذ نوشته که دروغ گناه است بد است ما این در هویت انسانه و باید مسیر را طی کند و به باور برسد

انسان از هر چیزی زیاد تعریف کند آن چیز از هویت به باور انسان انتقال می یابد

شما باید هر نوع نقصی می بخشید آ مثلا هر اشتباه یا گناهی گاه گاهی انجام میدی باید همان گناه را از دیگران منع کنی( شاید شرمت بیاد بری یکی را نهی از منکر و امر به معروف کنی)

اما حتی تو اگه با درخت هم همین کارو انجام بدی بخدا تاثیر فوق العاده ای داره

به زیر خوب بنگر:Hedye:

خودم کشفش کردم !:Gig:

دین

هر د برابر است با هزاران گنجینه! بشتابید
فقط کافی است روی د عمل کنید تا همه چیز را کسب کنید:Moteajeb!: بانک ؟؟؟!!!

د ------»یــــــــــــــــن
» دعوت » یقین » نیت

اولین حرفش (د) است دعوت: اگه د عمل کردی با دعوت هرچیز آن چیز به باور انسان میرسه
حرف دوم میرسی (ی) یقین یا باور اگه به ی رسیدی
اگه به یقین رسیدی دیگه ن خود به خود مو جود است همان نیت مهم همینه

کنار درخت کوهستانی است و در مناطق گرم است

که سه مرحله دارد

اول کشت ودوم رشد سوم میوه

ما فقط درخت کنار را می کاریم ( همان دعوت) د از حرف دین

خود به خود رشد می کندبدون اینکه من برم هر روز آب بدم (یقین) ی از حرف دین

وقتی رشد کرد دیگه میوه خود به خود میده(نیت)ن از حرف دین

پیشنهاد میکنم قبل از دعوت تسبح زیاد بگی یا تلاوت داشته باشی بعد بری دعوت در واقع
دکر یک چراغ است و علم یک راه

با چراغ برو بهتر میرسی

میدونم خجالت باعث میشه که روم نشه به دوستم امر به معروف ونهی از منکر کنم چون بهم میخندن اما اگر حضرت حسین (ع) تو اون زمان رفته جهاد و جانش را تقدیم ما کرده

ما حداقل کار امر و نهی را انجام بدین و شرم را زیر پا بذاریم مثل اینه جهاد رفتیم:Sham:
من در نماز در رکوع میگم خدا پاک است خدا پاک است خدا پاک است شاید با قلب نگم و ثواب کمی بهم برسه و خدا ناراضی باشه

اما وقتی به دوستم میگم خدا پاک و مهربانه دیگه ثوابو بردم

اگه یک نفرو به نماز بیاری تا تمام عمر نمازش به تو ثواب میرسه و اگه اون هر را امر و نهی بکنه تا قیامت چون تو در پایه یکمی نقش داشتی همیشه و همیشه برات ثواب است

موفق باشید

fargol;158799 نوشت:
سلام ممنون خيلي تلاش كردم ولي فايده نداره اين حس كه فكر ميكنم خدا زنها را دوست نداره آزارم ميده البته از روي اين ميگم كه حقوق مادي و معنوي خانمها كمتره خصوصا معنوي يعني زنها نميتونن به درجات مردا برسن با اينكه سختي و رنج خيلي چيزا براي زنهاست اما ارزشي ندارن مثلا چند تا عارف زن داريم؟كدوم زن همسطح يه پيامبره؟:gol:

برخلاف اینکه فرمودید کتابهای زیادی خوانده ایدمن فکر می کنم کتابهای مناسبی نخوانده اید.
کتاب آیتالله جوادی آملی به نام زن در آیینه جلال وجمال وهمچنین سی دی های صوتی استاد دکتر انصاری با نام سیمای زن در قرآن وکتاب استادمطهری با نام نظام حقوق زن در اسلام .
اینکه می فرمایید عارفان زن نداشته ایم هم کاملا اشتباه است.کتابهای فراوانی هم هست که زندگی نامه های این زنان را منتشر کرده. چه بسیار زنان مجاهد وشهید در صدر اسلام وهمین تاریخ معاصر خودمان داریم که می توانید زندگی نامه های آنها را مطالعه فرمایید.
بخصوص در مورد حضرت فاطمه به نظرم اطلاعات کافی ندارید.از کارشناسان محترم سایت تقاضا می کنم درباره مقام حضرت زهرا ونمونه زنان برتر تاریخ اسلام این خواهرمان را باذکر نمونه راهنمایی فرمایند وکتابهای بیشتری معرفی نمایند.خواهر عزیزم تمام این حرفها در ارتباط با عدم توانایی زن درکسب مقامات بالای معنوی خرافات وبرخلاف نص صریح قرآن است.نیاز به مطالعه صحیح بیشتری دارید.به خصوص روی قرآن

سلام و تشكر كتاب هايي كه فرموديد خواندم ميگم 2 ساله كه.....شده براي بعضي سوالاتم به حوزه رفتم ولي تاثير عميق نداشته.فردي به حضرت عيسي ميگه تو كه همرو شفا ميدي بيا يه ادم احمقي هست انم درمان كن حضرت ميگه من نميتونم ميگه چرا ميگه من كور مادرزاد و هر مرضي را درمان ميكردم چون خدا اذن داده ولي احمقي قهر خداست خيلي داستان قشنگيه و حقيقت بعضي شك ها هم شايد جز خدا نتونه برطرف كنه

سلام وعرض ادب

این تاپیک میتونه کمک زیادی به شما بکنه

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11689&page=15

البته ممکنه شما دچار وسواس فکری شده باشید در این زمینه، که برای رفع این مشکل هم اقداماتی لازمه.

fargol;160980 نوشت:
فردي به حضرت عيسي ميگه تو كه همرو شفا ميدي بيا يه ادم احمقي هست انم درمان كن حضرت ميگه من نميتونم ميگه چرا ميگه من كور مادرزاد و هر مرضي را درمان ميكردم چون خدا اذن داده ولي احمقي قهر خداست خيلي داستان قشنگيه و حقيقت بعضي شك ها هم شايد جز خدا نتونه برطرف كنه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

از حضرت عیسی علیه السلام صحبت فرمودید بگذارید از حضرت عیسی بپرسیم که خدا چه نظری در مورد بندگانش دارد.

نقل اول :

یوحنای بزرگوار از عیسی علیه السلام سوال میکند که حضرت آقا خداوند چقدر بنده اش را دوست دارد ؟ ( این سوال برای هر دو جنسیت است و مختص جنسیت خاصی نیست )

حضرت میفرمایند که ای یوحنا هر گاه بنده ای مرتکب اشتباه و خطائی میشود و بواسطه ارتکاب آن گناه مکدر و غمگین میگردد(نفس لوامه او را شماتت میکند ) خداوند آن زمان بنده گناهکار را تسلای قلب میدهد .

فرشته ای از خدا پرسیده بود که ای خدای من این بنده اهل معصیت است و این بار نیز یک معصیت کبیره کرده و این غم بواسطه ارتکاب به آن معصیت است شما چرا بر این بنده اینقدر مهربانید
خداوند در پاسخ فرمود بنده من بغیر از من کسی را ندارد و محبت من هرگز از بنده ام قطع نمیشود .

مقایسه محبت خدا به بنده با محبت مادر به فرزند بر اساس همین روایت

اگر کودک 3 ساله ای ظرف چینی مادرش را بشکند و بواسطه انجام این خطا ناراحت و غمگین شود آیا مادر این کودک به ناراحتی او وقعی میگذارد و توجهی میکند ؟ من مادرهای بسیاری را دیده ام که کودکشان را از جانشان بیشتر دوست دارند ولی هیچکدامشان چنین همدم و یار کودکشان نیستند و نخواهند بود.

نقلی دیگر :

روایت شده حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بدور کعبه طواف میکردند و ذکر یا صمد میگفتند.
کافری شنید و در هر باری که نبی ذکر یا صمد میفرمود او همزمان با نبی میگفت یا صنم تا بدین شکل حضور قلب نبی را از بین ببرد ولی نبی خطائی نکرد تا اینکه کافر از روی اشتباه گفت یاصمد

نبی اکرم شنید از عرش صدای لبیک می آید . سوال پرسید که این کافر از روی اشتباه بجای یا صنم گفت یا صمد آیا ذکر او قبول است؟
دوباره خداوند همان پاسخ را که در روایت قبلی ذکر شد تکرار فرمودند.

و...

یاحق

bina88;161003 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

از حضرت عیسی علیه السلام صحبت فرمودید بگذارید از حضرت عیسی بپرسیم که خدا چه نظری در مورد بندگانش دارد.

نقل اول :

یوحنای بزرگوار از عیسی علیه السلام سوال میکند که حضرت آقا خداوند چقدر بنده اش را دوست دارد ؟ ( این سوال برای هر دو جنسیت است و مختص جنسیت خاصی نیست )

حضرت میفرمایند که ای یوحنا هر گاه بنده ای مرتکب اشتباه و خطائی میشود و بواسطه ارتکاب آن گناه مکدر و غمگین میگردد(نفس لوامه او را شماتت میکند ) خداوند آن زمان بنده گناهکار را تسلای قلب میدهد .

فرشته ای از خدا پرسیده بود که ای خدای من این بنده اهل معصیت است و این بار نیز یک معصیت کبیره کرده و این غم بواسطه ارتکاب به آن معصیت است شما چرا بر این بنده اینقدر مهربانید
خداوند در پاسخ فرمود بنده من بغیر از من کسی را ندارد و محبت من هرگز از بنده ام قطع نمیشود .

مقایسه محبت خدا به بنده با محبت مادر به فرزند بر اساس همین روایت

اگر کودک 3 ساله ای ظرف چینی مادرش را بشکند و بواسطه انجام این خطا ناراحت و غمگین شود آیا مادر این کودک به ناراحتی او وقعی میگذارد و توجهی میکند ؟ من مادرهای بسیاری را دیده ام که کودکشان را از جانشان بیشتر دوست دارند ولی هیچکدامشان چنین همدم و یار کودکشان نیستند و نخواهند بود.

نقلی دیگر :

روایت شده حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بدور کعبه طواف میکردند و ذکر یا صمد میگفتند.
کافری شنید و در هر باری که نبی ذکر یا صمد میفرمود او همزمان با نبی میگفت یا صنم تا بدین شکل حضور قلب نبی را از بین ببرد ولی نبی خطائی نکرد تا اینکه کافر از روی اشتباه گفت یاصمد

نبی اکرم شنید از عرش صدای لبیک می آید . سوال پرسید که این کافر از روی اشتباه بجای یا صنم گفت یا صمد آیا ذکر او قبول است؟
دوباره خداوند همان پاسخ را که در روایت قبلی ذکر شد تکرار فرمودند.

و...

یاحق


من عذرخواهي ميكنم بيشتر حرفام بي محتواست وقتي فكر ميكنم. فقط يادمه تا چند سال قبل اينقدر روي مساله حكمت خدا حساس بودم كه حد نداشت يعني از قلب به حكمت خدا كاملا ايمان داشتم ولي از وقتي حليته المتقين خواندم ايمانم فروريخت البته حتما ايمان محكمي نبوده كه با يه كتاب از بين رفته......حالا من چيكار كنم حالم خوب شه؟خدا هم ازم ناراحت نباشه؟

همه بر اين عقيده هستن حتي نظر بيشتر مردها اينه كه خدا هواي زنها را نداره...ما خودمون انتخاب كرديم دختر يا پسر باشيم يا خدا تعيين كرده؟خيلي خوشحالم از جنسيتم اگه خدا ما را هم قبول داشته باشه. از كجا ميتونم بفهمم زن و مرد براي خدا يكسانه وقتي اينقدر به مردا بها داده شده حقوق بيشتر اقايون بخاطر اينه كه حوا ادم گول زده؟؟البته از اين موضوع اطلاع دقيقي ندارم

fargol;157540 نوشت:
شايد فكر كنيد دروغ ميگم ولي در اين 2 سالي كه اين حس پيدا كردم يه چشمم خونه يه چشمم اشك از هر كسي كه فكر كنيد تقاضاي كمك كردم شايد بالاخره يكي پيدا شه جواب سوالم بده داغونم. نشده به كسي التماس دعا نگفته باشم يا امامزاده اي كه در دسترس باشه نرفته باشم يا كتابي كه مرتبط به اين موضوع باشه نخونده باشم فقط با اشك ريختن زنده ام از طرفي چون ميدونم حسم گناهه ناراحتيم دوچندان ميشه براي همه گناهام توبه كردم و اگه خصلت بدي داشتم سعي كردم ترك كنم يا نمازم اول وقت بخونم ولي اين كارا هم تاثيري نداشته

با سلام دوست عزيز


اينكه اين سوال براي شما پيش آمده جاي نگراني نيست و نبايد به خاطر اين افكار خودتان را اذيت كنيد.براي هر انساني در طول زندگي سوالاتي پيش مي آيد كه با انديشه به پاسخ خود خواهد رسيد.

در هر امتي هستند كساني كه شناخت خاصي از دين ندارند و چون در مكان و زماني به دنيا آمده اند كه مردم آن دين را داشتند آنها هم از همان روش پيروي مي كنند.

حال اگر يك مسلمان بيايد مسائل عقيدتي خود را از اول مرور كند و هركدام را عمقي بررسي كند طبيعتا به شناخت بيشتري مي رسد.

پس نه تنها اين ترديد ها مذموم است بلكه اگر درست هدايت شوند شناخت بيشتري به انسان خواهند داد.


باید دانست که به تصریح قرآن، کسانی که در این راه قدم بردارند، مورد هدایت و راهنمایی خدا نیز واقع خواهند شد،[عنکبوت، ۶۹، “و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا”]

و به فرموده پیامبر (ص): “آن چه از تردیدها بر قلب امت من می گذرد، یکی از مواردی است که بخشوده خواهد بود”.[

حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۳۶۹، روایت ۲۰۷۶۹، مؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ هـ ق]

اما اينكه فرموديد پيش نياز اطاعت از خدا چيست ، جواب شما يك كلمه است و آن هم شناخت است.آري شناخت نيروي پايه و موثر براي هدايت بشر به اطاعت است.


رسولان الهي هم در اول دعوت خود به اين نكته اهتمام ويژه اي داشتند و شناساندن خداوند را مبناي دعوت لحاظ مي كردند و فطرت خفته مردم را بيدار ميكردند.


[=tahoma][=&quot]طارق محاربی نقل می نماید که پیامبر (ص) را در ابتدای بعثت مشاهده نمودم که با لباس سرخی در بازارچه ذوالمجاز، مردم را به خدا دعوت نموده و می فرمود: “قولوا لا اله الاّ الله تفلحوا”؛ یعنی به خدای یگانه ایمان بیاورید تا رستگار شوید، و در همان حال، عمویش ابولهب به دنبال او روانه بوده و با سنگ او را هدف قرار می داد، تا جایی که پاهای پیامبر (ص) خون آلود شده و به مردم می گفت که او دروغ گو است! حرف او را گوش نکنید.[[/][=&quot]مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۲، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ هـ ق.]

[/]

[/]

آري رسول خدا(ص) ايمان به خداوند را سرچشمه رستگاري انسان ها بيان مي كنند و بديهي است كسي كه خداوند را بشناسد و به او ايمان بياورد ، در راه او هر سختي را به جان مي خرد و مي داند اوست كه عالم به تمام هستي و خلقت انسان هاست و طبق علم بي نهايت خود دستوراتي براي انسان ها وضع مي كند تا بندگان به رستگاري برسند.


منظور از شناخت هم شناخت سطحي ونظري نيست بلكه شناختي است كه با باور و ايمان همراه باشد.

سَنُرِيهِمْ ءَايَـٰتِنَا فِي‌ الافَاقِ وَ فِي‌ٓ أَنفُسِهِمْ حَتَّي‌' يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنـَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنـَّهُ و عَلَي‌ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ *

(آيۀ پنجاه‌ و سوّم‌ از سورۀ فصّلت‌)

«ما به‌ زودي‌ آيات‌ خود را هم‌ در آفاق‌ و هم‌ در نفس‌هاي‌ آنها، به‌ ايشان‌ نشان‌ ميدهيم‌؛ تا براي‌ آنها روشن‌ و هويدا گردد كه‌: اوست‌ حقّ. آيا براي پروردگار تو اين‌ بس‌ نيست‌ كه‌ او بر هر چيزي‌ شاهد و حاضر است‌؟

بسياري از انسان ها خداوند را مي شناسند و به او ايمان دارند ولي آيا همين كافي است؟طبيعتا شناختي مد نظر هست كه باور قلبي هم به خدايي او داشته باشيم.هرچه قدر انسان اين باور را در خود بپروراند و ايمان داشته باشد به كمال مطلق او .

موفق و مويد باشيد

fargol;162296 نوشت:
همه بر اين عقيده هستن حتي نظر بيشتر مردها اينه كه خدا هواي زنها را نداره...ما خودمون انتخاب كرديم دختر يا پسر باشيم يا خدا تعيين كرده؟خيلي خوشحالم از جنسيتم اگه خدا ما را هم قبول داشته باشه. از كجا ميتونم بفهمم زن و مرد براي خدا يكسانه وقتي اينقدر به مردا بها داده شده حقوق بيشتر اقايون بخاطر اينه كه حوا ادم گول زده؟؟البته از اين موضوع اطلاع دقيقي ندارم

با عرض سلام و احترام:
تعیین جنسیت نوزاد به دست خداوند متعال است.خداوند میفرماید:"یهب لمن یشاء اناثا و یهب لمن یشاء الذکور او یزوجهم ذکرانا و اناثا"سوره شوری آیه 50 .یعنی خداوند به هر کس که بخواهد دختر و به هر کس که بخواهد پسر و به هر کس که بخواهد از هر دو می بخشد و هبه می کند.همانطور که از آیه معلوم شد،فرزند چه پسر و چه دختر هدیه و بخشش الهی است واین خدای بخششگر را باید سپاسگزاری کرد.
اما این که خدا هوای زنها را ندارد و بیشتر هوای مردها را دارد، نسبت ظلم به خداوند است "و ماربک بظلام للعبید"یعنی خداوند به هیچ کس کوچکترین ظلمی نمی کند.وخداوند سبحان است یعنی پاک و منزه از عیب و ظلم به بندگان است.برای برطرف شدن شبهه شما،توجه شما را به کلام آیت الله جوادی آملی جلب می کنم.ایشان فرمودند:ارزش انسان به روح الهی اوست ."ونفخت فیه من روحی"همین روح باعث برتری انسان بر حیوانات است .این روح الهی، مجرد است یعنی زن و مرد ندارد این بدن انسان است که زن و مرد دارد.پس ملاک ارزش و برتری انسان به طور مساوی در زن و مرد وجود دارد.خداوند برای ادامه نسل بشر بعضی را مرد و بعضی را زن کرده واین جنسیت هیچ برتری و کمالی را در انسان ایجاد نمی کند.درنزد خدا هرکس باتقواتر و فرمانبردارتر باشد مقربتر است خداوند می فرماید:ای مردم ما شما را از یک زن و مرد آفریدیم و...ان اکرمکم عندالله اتقاکم.یعنی شماها چه زن و چه مرد از یک مرد و زن خلق شده اید و مطیعترین شما نزد خدا گرامیترین شماست.پس خدای عادل را باید پرستید.از این جا معلوم می شود اختلاف احکام زن و مرد به بدن آنها بر می گردد و ملاک برتری و فضیلت نیست.
اما راجع به این که آیا حضرت حواء باعث گمراهی حضرت آدم علیه السلام شده یا نه .باید بگویم طبق نظر اسلام و قرآن ،هر دوی ایشان تحت تاثیر وسوسه های شیطان قرار گرفتند و از آن شجره خوردند"فازلهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه"و حواء تاثیری در گمراهی حضرت آدم نداشته.بله طبق نظر اهل کتاب(یهود و نصاری)حضرت حواء ،حضرت آدم را تحریک به خوردن گندم کرده و درگمراهی او و اخراج از بهشت نقش داشته.و ما مسلمانیم و به کتابهای تحریف شده آنها کاری نداریم.

خانم فرگل
خیلی عجیبه! کتابهای به این محکمی خوانده اید وحوزه هم رفته اید اما هنوز باور نکرده اید؟ آخر علت عدم باور شما چیست؟ حلیت المتقین؟ !!! اما دوست عزیز این کتابهایی را که بنده معرفی کردم وشما می فر مایید خوانده اید را کسانی نوشته اند که از بنده وشما به حلیت المتقین مسلط ترند!!! خواهر عزیز اگرمن یک کتاب تخصصی پزشکی را بخوانم شاید یک چیزهایی بفهمم اما چون مسلط نیستم ممکن است اشتباه برداشت کنم ودچار سوء تفاهم شوم. بهتر است کار را به کاردان بسپارید.یا بروید کامل درس حوزه بخوانید وخودتان متخصص شوید یا به حرف متخصصین گوش کنید!!!
شاید هم وسواس و سوء ظن شما به خدای تعالی ریشه های دیگری دارد.مثلا مشکلات دنیا شما رابه خدا بدبین کرده. خیلی کلی و صرفا احساسی حرف می زنید. احساس بدبینی توام با احساس گناه از این بدبینی ! پیشنهاد می کنم اول احساس گناه را کنار بگذارید وسپس مورد شبهه تان را دقیقا با ذکر آیه یا حدیثی که به آن شبهه دارید مطرح کنید تا کارشناسان بتوانند جواب بدهند

با او
سلام وادب

در باب سوال دوست عزیز، آیدی محترم فرگل چند نکته عرض می کنم، لطفا دقیق مطالعه بفرمائید، کامل و با تمرکز؛

اولا از خطرناک ترین کارها در دین داری و ایمان، این هست که فردی قبل از تسلط کامل و ویژه در ادبیات عرب و معانی و اصول و فقه و رجال و درایه و منطق و فلسفه و....، به صورت مستقیم به کتاب روائی رجوع کند. دلیل این امر هم، این هست که بسیاری از روایات وارده در کتب روائی یا کلا جعلی است و یا تحریف شده است. و عمدتا محدّثان ما بیشتر به جمع روایات پرداخته اند و نه بررسی صحت آنها. البته باز در کتب روائی امثال مرحوم کلینی این مشکلات کم تر است. اتفاقی که می افته این که فرد ده ها و صدها روایت جعلی را به اسم اینکه از معصوم است می خواند و در ذهنش سخنی درست جلوه می کند.
علاوه بر جعل و تحریف، روایات، مطلق و مقیّد دارند،مخاطب خاص دارند،محکم و متشابه دارند مثل قرآن و فهم دلالت های روایات کار ساده ای نیست.
مثلا عبارت جعلی النساء نواقص العقول که در نهج البلاغه آمده، عالِم خبیری مثل آیت الله جوادی آملی می تواند تشخیص بدهد که این عبارت دارای مغالطه است و خلاف کلام شیعی است.
پس الان بسیاری از تصاویری که در ذهن شما از دین و خدا و ائمه و نگرششان به بانوان ایجاد شده، مبتنی بر یک سری روایات بررسی نشده، بعضا جعلی یا تحریف شده و بعضا مجهول الدلالة است.

*****************************************

ثانیا تردید و شک دو گونه است، یکی فکری و دیگری قلبی. شک و تردیدِ فکری مبتنی بر یک سری اطلاعات غلط ایجاد می شود و یا اعتماد به یک سری اطلاعات غلط. یعنی مثلا شما چهارتا روایت باطل و جعلی مبتنی بر کم تر بودن خانم ها نسبت به آقایون خوندید، بعد کتاب آیت اله جوادی آملی را هم می خوانید و می بینید خلاف آن روایایت را ایشان از روایات دیگر استنباط و تبیین نموده اند، ولی در این بین به اولی اعتماد می کنید ونه دومی و موجب تردید فکری می شه.

اما تردید قلبی ریشه های متعددی داره که یکیش وسواس هست، وسواس را باید بی توجهی کرد. چه وسواس فکری، چه وسواس ایمانی. و عدم رفاقت با خدا یکی دیگر از عوامل تردید قلبی است.

*****************************************


ثالثا راه این مسائل ذکر و دعا و امام زاده رفتن نیست، این عالَم علت و معلول است، کسی تشنه باشه و بره صد تا دعا بخونه و ده تا امام زاده بره که من رو سیراب کنید نمی شه، برای سیراب شدن خداوند علت آب رو قرار داده و باید بره آب بخوره. رفع این شبهات هم راهی مطالعه و تفکر و ... است.
صرف خوندن این کتابها که مهم نیست، باید درست و عمیق خوند. الان از عباراتی که فرمودید در این مورد که چند عارف زن داشتیم؟ و... معلومه که کتاب زن در آینه ی جلال و جمال آقای جوادی را نخوندید، چون ایشون دقیقا یک فصل رو به عرفان بانوان اختصاص دادن و در همون جا نام چندین نفر از بانوان عارف را در طول تاریخ معرفی کردند. تازه ایشون بخشیش رو گفتن. منتها چون در طول تاریخ مرد سالاری حاکم بوده و امنیت در جامعه ها نبوده، خانم ها منزوی بودن و لذا تاریخ نتونسته توانایی ها و عظمت های بانوان رو ثبت کنه.

دقت کنید به این حرف: کم ذکر شدن بانوان عارِف در تاریخ، دلیل کم بودن آنها بوده؟ یا دلیل ثبت نشدن آنها در تاریخ است؟ اصلا کلا اگر چیزی در تاریخ ثبت نشده باشه، یعنی نبوده؟؟؟!!!

لازم هم نیست ده تا کتاب بخونید، فقط یک کتاب همون زن در آینه ی جلال و جمال آیت الله جوادی آملی را خوب بخونید ، کم کم و فکر کنید، ببینید ذره ای از این افمار در ذهنتون باقی می مونه یا خیر. مثلا وقتی ببینید که اونجا آقای جوادی املی ضمن بحثی ثابت می کنند که مانعی برای مرجع تقلید شدن خانم ها وجود نداره و اونها می تونن مرجع تقلید مسلمین بشوند، می بینید که کم تر از مرد ها نیستن.و البته بودن هم، بانو امین اصفهانی را آیت الله امجد می فرمودن: مراجع می رفتند دم در خانه ی بانو امین که التماس دعا بگویند.
من توصیه می کنم این کتاب زن در اینه ی جلال و جمال را اگر ندارید بخرید و کاملا با تمرکز و دقت از اول تا آخر بخونید، این کار باعث می شه تاثیر اطلاعات نادرستِ حلیةالمتقین هم در ذهنتون کم رنگ بشه.

*****************************************


رابعا شما باید بعد از کتاب زن در آینه ی جلال و جمال، متمرکز بشید به شخصیت و زندگی حضرت زهرا و حضرت زینب و حضرت معصومه و... و درست اینها را بشناسید. یعنی اولا بدونید که اینها در خانم بودنشان فرقی با شما نداشته اند و اگر حقوق خانم ها و یا توانایی خانم ها کم تر باشه، شامل حال اونها هم می شه. چون خدا در حلقت نوعی خودش، استثناء ایجاد نمی کنه و این حضرات هم جبراً اینی نشدند که شدند، بلکه به تلاش و نورانیت و همت خودشان شدند.
چرا از بین این همه دختر پیامبر فقط حضرت زهرا به این مرتبه رسید؟
چرا از بین این همه فرزندان امام علی، فقط حضرت زینب و ... به این مرتبه رسیدند؟!! باقیشون دختر معصوم نبودن؟!

و کافیه بدونید که اتفاقا حضرت زهرا هیچ چیز از پیامبر ص کم نداشته، شما چایی گفتید کدوم زن به حد پیامبر می رسه. اگر منظورتون زن غیر معصوم است، بله هیچ کس، ولی این که با مرد ها فرقی نداره، چون مرد غیر معصوم هم به پیامبرها نمی رسه. ولی اگر کلا جنسیت خانم ها رو می گید، حضرت زهرا شانه به شانه ی حضرت رسول است.
در روایتی یکی از ائمه فرمودن ما حجت خدا بر شما هستیم و مادرمان حضرت زهرا حجت خداست بر ما.

دقت کنید ها، دوباره می گم حضرات استثناء نیستن، خداوند در خلقت نوعی خودش استثناء نمی زاره، پس چطور شده؟ اصلا نه حضرت زهرا، فقط کافیه در احوال قضه، ندیمه ی حضرت بررسی کنید ببینید ایشون چه زن بزرگ و اهل معنا و عظیمی بوده.

در خود قرآن کریم، ملکه ی سبا نمونه ی یک زنِ حاکم است که بر یک سرزمین حکومت می کنه و جالبه که ذکر شده که به خوبی داشته اون سرزمین رو حکومت می کرده و اتفاقا در مورد ماجرای حضرت سلیمان هم به خوبی عمل می کنه و از نظر دینی هم سرزمینش رشد می کنه و خودش هم ایمان میاره و حضرت سلیمان هم نمی گه که خانم ها حق حکومت ندارن، برو کنار یک مرد بیاد حکومت کنه، نه می گه شما ایمان بیارید و همچنان بر سرزمین سبا حکومت کنید. اینها در قرآن نیست؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

در این مسائلی که عرض کردم دقت کنید و ترجیحا خلاصه ای از هر 4 شماره را در کاغذی بنویسید و داشته باشید.

پیوسته متعالی
یاحق

طارق;164819 نوشت:
[=arial]با او
[=arial]سلام وادب

[=arial]در باب سوال دوست عزیز، آیدی محترم فرگل چند نکته عرض می کنم، لطفا دقیق مطالعه بفرمائید، کامل و با تمرکز؛

[=arial]اولا از خطرناک ترین کارها در دین داری و ایمان، این هست که فردی قبل از تسلط کامل و ویژه در ادبیات عرب و معانی و اصول و فقه و رجال و درایه و منطق و فلسفه و....، به صورت مستقیم به کتاب روائی رجوع کند. دلیل این امر هم، این هست که بسیاری از روایات وارده در کتب روائی یا کلا جعلی است و یا تحریف شده است. و عمدتا محدّثان ما بیشتر به جمع روایات پرداخته اند و نه بررسی صحت آنها. البته باز در کتب روائی امثال مرحوم کلینی این مشکلات کم تر است. اتفاقی که می افته این که فرد ده ها و صدها روایت جعلی را به اسم اینکه از معصوم است می خواند و در ذهنش سخنی درست جلوه می کند.
[=arial]علاوه بر جعل و تحریف، روایات، مطلق و مقیّد دارند،مخاطب خاص دارند،محکم و متشابه دارند مثل قرآن و فهم دلالت های روایات کار ساده ای نیست.
[=arial]مثلا عبارت جعلی النساء نواقص العقول که در نهج البلاغه آمده، عالِم خبیری مثل آیت الله جوادی آملی می تواند تشخیص بدهد که این عبارت دارای مغالطه است و خلاف کلام شیعی است.
[=arial]پس الان بسیاری از تصاویری که در ذهن شما از دین و خدا و ائمه و نگرششان به بانوان ایجاد شده، مبتنی بر یک سری روایات بررسی نشده، بعضا جعلی یا تحریف شده و بعضا مجهول الدلالة است.

[=arial]*****************************************

[=arial]ثانیا تردید و شک دو گونه است، یکی فکری و دیگری قلبی. شک و تردیدِ فکری مبتنی بر یک سری اطلاعات غلط ایجاد می شود و یا اعتماد به یک سری اطلاعات غلط. یعنی مثلا شما چهارتا روایت باطل و جعلی مبتنی بر کم تر بودن خانم ها نسبت به آقایون خوندید، بعد کتاب آیت اله جوادی آملی را هم می خوانید و می بینید خلاف آن روایایت را ایشان از روایات دیگر استنباط و تبیین نموده اند، ولی در این بین به اولی اعتماد می کنید ونه دومی و موجب تردید فکری می شه.

[=arial]اما تردید قلبی ریشه های متعددی داره که یکیش وسواس هست، وسواس را باید بی توجهی کرد. چه وسواس فکری، چه وسواس ایمانی. و عدم رفاقت با خدا یکی دیگر از عوامل تردید قلبی است.


[=arial]
[=arial]*****************************************


[=arial]ثالثا راه این مسائل ذکر و دعا و امام زاده رفتن نیست، این عالَم علت و معلول است، کسی تشنه باشه و بره صد تا دعا بخونه و ده تا امام زاده بره که من رو سیراب کنید نمی شه، برای سیراب شدن خداوند علت آب رو قرار داده و باید بره آب بخوره. رفع این شبهات هم راهی مطالعه و تفکر و ... است.
[=arial]صرف خوندن این کتابها که مهم نیست، باید درست و عمیق خوند. الان از عباراتی که فرمودید در این مورد که چند عارف زن داشتیم؟ و... معلومه که کتاب زن در آینه ی جلال و جمال آقای جوادی را نخوندید، چون ایشون دقیقا یک فصل رو به عرفان بانوان اختصاص دادن و در همون جا نام چندین نفر از بانوان عارف را در طول تاریخ معرفی کردند. تازه ایشون بخشیش رو گفتن. منتها چون در طول تاریخ مرد سالاری حاکم بوده و امنیت در جامعه ها نبوده، خانم ها منزوی بودن و لذا تاریخ نتونسته توانایی ها و عظمت های بانوان رو ثبت کنه.

[=arial]دقت کنید به این حرف: کم ذکر شدن بانوان عارِف در تاریخ، دلیل کم بودن آنها بوده؟ یا دلیل ثبت نشدن آنها در تاریخ است؟ اصلا کلا اگر چیزی در تاریخ ثبت نشده باشه، یعنی نبوده؟؟؟!!!

[=arial]لازم هم نیست ده تا کتاب بخونید، فقط یک کتاب همون زن در آینه ی جلال و جمال آیت الله جوادی آملی را خوب بخونید ، کم کم و فکر کنید، ببینید ذره ای از این افمار در ذهنتون باقی می مونه یا خیر. مثلا وقتی ببینید که اونجا آقای جوادی املی ضمن بحثی ثابت می کنند که مانعی برای مرجع تقلید شدن خانم ها وجود نداره و اونها می تونن مرجع تقلید مسلمین بشوند، می بینید که کم تر از مرد ها نیستن.و البته بودن هم، بانو امین اصفهانی را آیت الله امجد می فرمودن: مراجع می رفتند دم در خانه ی بانو امین که التماس دعا بگویند.
[=arial]من توصیه می کنم این کتاب زن در اینه ی جلال و جمال را اگر ندارید بخرید و کاملا با تمرکز و دقت از اول تا آخر بخونید، این کار باعث می شه تاثیر اطلاعات نادرستِ حلیةالمتقین هم در ذهنتون کم رنگ بشه.


[=arial]
[=arial]*****************************************


[=arial]رابعا شما باید بعد از کتاب زن در آینه ی جلال و جمال، متمرکز بشید به شخصیت و زندگی حضرت زهرا و حضرت زینب و حضرت معصومه و... و درست اینها را بشناسید. یعنی اولا بدونید که اینها در خانم بودنشان فرقی با شما نداشته اند و اگر حقوق خانم ها و یا توانایی خانم ها کم تر باشه، شامل حال اونها هم می شه. چون خدا در حلقت نوعی خودش، استثناء ایجاد نمی کنه و این حضرات هم جبراً اینی نشدند که شدند، بلکه به تلاش و نورانیت و همت خودشان شدند.
[=arial]چرا از بین این همه دختر پیامبر فقط حضرت زهرا به این مرتبه رسید؟
[=arial]چرا از بین این همه فرزندان امام علی، فقط حضرت زینب و ... به این مرتبه رسیدند؟!! باقیشون دختر معصوم نبودن؟!

[=arial]و کافیه بدونید که اتفاقا حضرت زهرا هیچ چیز از پیامبر ص کم نداشته، شما چایی گفتید کدوم زن به حد پیامبر می رسه. اگر منظورتون زن غیر معصوم است، بله هیچ کس، ولی این که با مرد ها فرقی نداره، چون مرد غیر معصوم هم به پیامبرها نمی رسه. ولی اگر کلا جنسیت خانم ها رو می گید، حضرت زهرا شانه به شانه ی حضرت رسول است.
[=arial]در روایتی یکی از ائمه فرمودن ما حجت خدا بر شما هستیم و مادرمان حضرت زهرا حجت خداست بر ما.

[=arial]دقت کنید ها، دوباره می گم حضرات استثناء نیستن، خداوند در خلقت نوعی خودش استثناء نمی زاره، پس چطور شده؟ اصلا نه حضرت زهرا، فقط کافیه در احوال قضه، ندیمه ی حضرت بررسی کنید ببینید ایشون چه زن بزرگ و اهل معنا و عظیمی بوده.

[=arial]در خود قرآن کریم، ملکه ی سبا نمونه ی یک زنِ حاکم است که بر یک سرزمین حکومت می کنه و جالبه که ذکر شده که به خوبی داشته اون سرزمین رو حکومت می کرده و اتفاقا در مورد ماجرای حضرت سلیمان هم به خوبی عمل می کنه و از نظر دینی هم سرزمینش رشد می کنه و خودش هم ایمان میاره و حضرت سلیمان هم نمی گه که خانم ها حق حکومت ندارن، برو کنار یک مرد بیاد حکومت کنه، نه می گه شما ایمان بیارید و همچنان بر سرزمین سبا حکومت کنید. اینها در قرآن نیست؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

[=arial]در این مسائلی که عرض کردم دقت کنید و ترجیحا خلاصه ای از هر 4 شماره را در کاغذی بنویسید و داشته باشید.

[=arial]پیوسته متعالی
[=arial]یاحق



سلام ميدونم حرفاي شما درسته:Gol: براي خدا فرقي نداره بخاطر همينه ميگم شك دارم نميگم يقين دارم كه خدا خيلي با خانمها خوب نيست.ولي گاهي با اتفاقاتي كه در جامعه ميفته ادم شك ميكنه مثلا حق طلاق با مرداست اگه مردي بخواد ميتونه بدون رضايت همسر طلاقش بده خوب اين زن بيچاره اگه حامي نداشته باشه بايد چيكار كنه؟؟چه جوري زندگي كنه حالا اگه يه نمونه بارزشم ببينم كه ديگه هيچي...خيلي ناراحت ميشم البته سخنان مطهري را در اين مورد خواندم ولي بنظرم جواب كامل نيست خيلي موارد ديگه هم هست كه بگم به حال خانمها گريه ميكنيد سخنان ايت الله جوادي هم خواندم علاقه خاصي هم به ايشان دارم ميدونم تعالي انسانها به روحشونه كه روح هم جنسيت نداره همه اينا را ميدونم ولي بحث حقوق كه ميرسه زنها ارزشي ندارن. البته نميگم زنها نزد خدا ارزش ندارن ولي بنظرم اگه خدا بخواد يكي را برتري بده ان هم جنس مرده مثل پيامبر خودمون اينا را كه ميگم خدايي نكرده بخاطر دشمني نست خدا و پيامبرش قبول دارم شايد نظر شما درست باشه ولي كسي عقيده نداره حضرت فاطمه هم رتبه پيامبره.بقيه كاري به كار خدا ندارن ايمانشونم بهتره حاضر بودم حتي يكي از واجبات انام ندم به خدا هم كاري نداشته باشم كه كي را دوست داره:Cheshmak:

اگه بخوام موردي بگم يه موردش در سوره زخرف كه خدا فرموده ايا كسي كه در زينت پرورش يافته لايق فرزندي است يا در سوره نجم كه خدا ميفرمايد اگه اينطور هم باشه تقسيم نادرستيه واقعا هم اينطور هست كه دخترها لايق فرزندي خدا نيستند. ولي مگه پسرا هستن؟ببخشيد اين ميگم ولي حس ميكنم باز خدا پسرا را ترجيح داده به دخترا بنظرم هممون افريده خداييم چرا پس برتري كه خدا خودش در ذات بعضي گذاشته مثلا جنسيت باعث شده يكي ارزشش بالاتر بره

جوادی;164789 نوشت:
خانم فرگل
خیلی عجیبه! کتابهای به این محکمی خوانده اید وحوزه هم رفته اید اما هنوز باور نکرده اید؟ آخر علت عدم باور شما چیست؟ حلیت المتقین؟ !!! اما دوست عزیز این کتابهایی را که بنده معرفی کردم وشما می فر مایید خوانده اید را کسانی نوشته اند که از بنده وشما به حلیت المتقین مسلط ترند!!! خواهر عزیز من یک دندانپزشکم.اما اگر یک کتاب تخصصی پزشکی را بخوانم با اینکه به فهم من نزدیک است اما چون مسلط نیستم ممکن است اشتباه برداشت کنم ودچار سوء تفاهم شوم. بهتر است کار را به کاردان بسپارید.یا بروید کامل درس حوزه بخوانید وخودتان متخصص شوید یا به حرف متخصصین گوش کنید!!!
شاید هم وسواس و سوء ظن شما به خدای تعالی ریشه های دیگری دارد.مثلا مشکلات دنیا شما رابه خدا بدبین کرده. خیلی کلی و صرفا احساسی حرف می زنید. احساس بدبینی توام با احساس گناه از این بدبینی ! پیشنهاد می کنم اول احساس گناه را کنار بگذارید وسپس مورد شبهه تان را دقیقا با ذکر آیه یا حدیثی که به آن شبهه دارید مطرح کنید تا کارشناسان بتوانند جواب بدهند

سلام درمورد احساس گناه مگه ميشه نداشته باشم شك به حكمت هاي خدا واقعا كناه بزرگيه خصوصا من كه بيان هم كردم البته خدا هم مهربونه ميدونه كه عمدي و اختياري نيست

fargol;164920 نوشت:
اگه بخوام موردي بگم يه موردش در سوره زخرف كه خدا فرموده ايا كسي كه در زينت پرورش يافته لايق فرزندي است يا در سوره نجم كه خدا ميفرمايد اگه اينطور هم باشه تقسيم نادرستيه واقعا هم اينطور هست كه دخترها لايق فرزندي خدا نيستند. ولي مگه پسرا هستن؟ببخشيد اين ميگم ولي حس ميكنم باز خدا پسرا را ترجيح داده به دخترا بنظرم هممون افريده خداييم چرا پس برتري كه خدا خودش در ذات بعضي گذاشته مثلا جنسيت باعث شده يكي ارزشش بالاتر بره

وقتی می گیم کتاب آقا را نخواندید بازهم بگید خواندم!
خواهر من بحث احکام فقهی یک چیز است .ارزش انسان یک چیز دیگر. احکام فقهی وحقوقی بر مبنای ارزش انسانها بنا نشده. خوب روی این جمله دقت بفر مایید.انسانها در این جهان مادی که ما فعلا در آن زندگی می کنیم بر اساس تواناییهای مادی و جسمانی یا به عبارت دقیقتر این دنیایی
طبقه بندی وارزش گذاری می شوند واین طبقه بندی صرفا برای راه افتادن امور دنیایی است.
مثلا بر اساس مدرک دانشگاهی یا میزان سرمایه .مدرک دانشگاهی در این دنیا وبر اساس معیارهای این جهانی ملاک برتری است. در این جهان یک استاد دانشگاه از یک دانشجو برتراست .چرا ؟چون باید کار جامعه راه بیفتد. استاد یا کارفرما دستور بدهد. دانشجو یا کارگر اطاعت کند.اما ما در این جهان هرکه باشیم وهر شغل یا مقامی داشته باشیم در پیشگاه خدا که ارزش گذار واقعی است فقط بر اساس تقوی طبقه بندی می شویم. برای خدا جنسیت یا شغل یا حتی میزان معلومات نظری ما مهم نیست. مهم تقوی است .که صریح آیه قرآن در آن تفاوتی بین زن ومرد وملیت وهر چیز دیگر قایل نشده. احکام فقهی بر اساس مقامات دنیایی است.خانواده رییس می خواهد .این رییس مرد است.جون تواناییهای جسمانی وبدنی وخلاصه این دنیایی بالاتری دارد. رییس هم طبیعی است که باید اختیارات بیشتری داشته باشد! اما نه این رییس نه هیچ رییس دیگری در اسلام از لحاظ انسانیت ویا ارزش یا آن چیز دیگری که معیار برتری واقعی نزد خداست بر زیر دستانش برتری ندارد.دقت کنید .میگیم ارزش حقیقی نه اعتباری .ارزشهای این جهانی اعتباری است. ارزش واقعی فقط قرب به خدا وتقوی است.
حالا میرسیم به اینکه آیا همین احکام فقهی واین جهانی عاذلانه هست یا نه ؟ به همان مثال کارگر وکارفرما دقت کنید.کارفرما در راس قرار دارد وتصمیم گیرنده کارخانه است. دستور دهنده است.چرا؟ چون سرمایه دارد چون معلومات بیشتری دارد. چون بر کل کارخانه احاطه دارد و....حال یک نفر بگوید : این عادلانه نیست. کارگر هم باید به همان اندازه اختیار ومقام وقدرت داشته باشد.باید کاملا از هرنظر با هم مساوی باشند. همان حرفی که کمونیستها تا صد سال می زدند. واقعا خنده دار نیست؟ عقل این را می پذیرد؟ اما علی رغم برتری قانونی ومقامی کارفرما در این دنیا در جهان آخرت ودرپیشگاه خدا هر دو یکسان خواهند بود وآنجا برتری فقط به تقوی است.آنجا معیارها دگرگون می شود.طبقه بندی ها عوض می شود.احکام فقهی هم دیگر دورانش تمام میشود.
اشکال تمام کسانی که به احکام فقهی اسلام ایراد می گیرند این است که فکر می کنند این احکام نشاندهنده ارزشهای انسانها در اسلام است.نه .این احکام فقط تقسیم مسئولیتهاست بر اساس تواناییهای فردی وکاربردش هم فقط مخصوص این دنیاست. حالا اگر بازهم فکر می کنید این احکام تامین کننده نیازهای زنان نیست البته با فرض پذیرش مسئولیتها وتواناییهای مردان بفرمایید که دراین باره هم صحبت کنیم.در مورد آیه مورد بحث هم من در یک تاپیک دیگر گفته ام .اولا از پیش خودتان جمله خدا را تکمیل نکنید. جمله این آیه فعل ندارد. شما برایش از پیش خودتان فعل گذاشتید وتمامش کردید. شاید منظورخدا این است که دختر به مناسبت ساختار جسمی وروحی لطیف والبته ضعیفی که دارد واین هم به مناسبت مسئولیتهایش است مناسب راه انداختن کار خدا در این جهان نیست !! کار خدا هم همان کاری است که انبیا انجام دادند .یعنی رسالت ونبوت .یعنی رهبری جامعه . شاید می خواهد بگوید اگر هم قرار بود خدا برای خود فرزندی می گرفت از جنسیتی انتخاب می کرد که قدرتمند باشد نه ظریف ولطیف ! برای اینکه مردم را هدایت کند .خوب چرا اینطور تفسیر نکنیم ؟

شما هم حرف من زديد ديگه بالاخره خدا فرموده برترن البته نه مطلق ولي نسبت به زنها برترن.چاره اي نيست ديگه ما هم قبول ميكنيم.درمورد مسائل حقوقي هم حق با شماست ولي بهر حال تاحدودي ظلم ميشه چون قدرت دست مرداست اينم چاره اي نيست ديگه.:Cheshmak:البته شما جزء روشن فكراييد خيلي ها اين فكر را نميكنند الان ميدونيد مسلمانها دو دسته اند البته منظورم بين شيعه ها يعني كشور خودمونه:بعضي ها براشون جا افتاده كه انگار پذيرش دين يعني رو ندادن به خانمها البته ادعا دارند كه بايد احترام گذاشت ولي زياد تحويلشون نگرفت چون زنها خودشون گم ميكنند عده اي هم مثل شما ميگن انسانها برابرند اسلام با نظر دوم موافقه؟؟دوست دارم دينمون با دومي موافق باشه واقعا هنوز نميدونم كه خدا كدوم ميپسنده؟:Gol:

fargol;165174 نوشت:
شما هم حرف من زديد ديگه بالاخره خدا فرموده برترن البته نه مطلق ولي نسبت به زنها برترن.چاره اي نيست ديگه ما هم قبول ميكنيم.درمورد مسائل حقوقي هم حق با شماست ولي بهر حال تاحدودي ظلم ميشه چون قدرت دست مرداست اينم چاره اي نيست ديگه.:cheshmak:البته شما جزء روشن فكراييد خيلي ها اين فكر را نميكنند الان ميدونيد مسلمانها دو دسته اند البته منظورم بين شيعه ها يعني كشور خودمونه:بعضي ها براشون جا افتاده كه انگار پذيرش دين يعني رو ندادن به خانمها البته ادعا دارند كه بايد احترام گذاشت ولي زياد تحويلشون نگرفت چون زنها خودشون گم ميكنند عده اي هم مثل شما ميگن انسانها برابرند اسلام با نظر دوم موافقه؟؟دوست دارم دينمون با دومي موافق باشه واقعا هنوز نميدونم كه خدا كدوم ميپسنده؟:gol:

خواهر گلم.من ناراحتی شما را درک می کنم.چون خودم هم یک زمانی این دوران را داشتم.
می دانید چرا شما اینقدر به برتریهای مادی واین جهانی اهمیت می دهید؟البته خیلی ها اینطور فکر می کنند. با عرض پوزش از اینکه مجبورم صریح صحبت کنم . چون این دنیایی هستید!
چون تو دنیا گیر کرده اید.چون محدوده دید شما از این جهان محسوس خارج نشده. بابا خدا مثل شما فکر نمی کنه .ارزشها از دید خدا مادی و محدود به این جهان نیست. ارزش برای اون چیز دیگه است. خوب در این دنیا مردها برترند.خوب باشند .چه اهمیتی داره؟ مهم اینه که کی
رو خدا بیشتر دوست داره که این هم به همان خدا قسم فرقی بین زن ومرد یا سفیدوسیاه یا عرب وعجم نیست. چرا قرآن رو باور نداری ؟ صریح آیات قرآن این است.همین سوال را زمان پیامبر زنی به نام اسما از پیامبر کرد.در جوابش آیه ای از سوره احزاب نازل شد.شماره اش یادم نیست.اما سوره کوچکی است.بخوانی پیدا می کنی .یا همان آیه معروف که می گوید : انا خلقنا من ذکر وانثی و..... تاآنجا که می گوید: ان امرمکم عندالله اتقکم .
این هم که می فرمایید در جامعه به زنها ظلم می شه با اینکه من چندان مطمئن نیستم چون تو دور و بریهای من عکس این حالت بوده!!! اما برفرض هم که درست باشه ربطی به قانون خدا نداره . برای اجرای عدالت فقط قانون کفایت نمی کند .مجری هم باید عادل باشد. وگرنه چرا همین شیعه که شما بهش نسبت ظلم می دهید اینقدر اصرار به اصل امامت ورهبری دارد؟
بهترین قانون هم که باشد اگر مردم درست اجرا نکنند ظلم پیش می آید.
علت این هم که هنوز به خدا وقوانینش شک داری درک میکنم. عقاید سنتی قدیم درباره زن آمیخته با خرافات وشایعات بی پایه واساس است که متاسفانه در اثر کج فهمی مردم قدیم به دین نسبت داده شده. شما بهتر ه به جای این حرفها به قرآن و تفسیر مفسرین وعلمای جدید اطمینان کنی و خودتوبیشتر از این بابت یک مسئله بی اهمیت ناراحت نکنی.این حرف هم که شک گناهه ومن نباید شک کنم و..... درست نیست.شک خوبه ولی به شرطی که بعداز خواندن صحبتهای منطقی به حرف علما وتخصص اونا اعتمادکنی وباز هی نگی پس حلیت المتقین چی؟؟؟؟ این دیگه می شه وسواس.

جوادی;165312 نوشت:
خواهر گلم.من ناراحتی شما را درک می کنم.چون خودم هم یک زمانی این دوران را داشتم.
می دانید چرا شما اینقدر به برتریهای مادی واین جهانی اهمیت می دهید؟البته خیلی ها اینطور فکر می کنند. با عرض پوزش از اینکه مجبورم صریح صحبت کنم . چون این دنیایی هستید!
چون تو دنیا گیر کرده اید.چون محدوده دید شما از این جهان محسوس خارج نشده. بابا خدا مثل شما فکر نمی کنه .ارزشها از دید خدا مادی و محدود به این جهان نیست. ارزش برای اون چیز دیگه است. خوب در این دنیا مردها برترند.خوب باشند .چه اهمیتی داره؟ مهم اینه که کی
رو خدا بیشتر دوست داره که این هم به همان خدا قسم فرقی بین زن ومرد یا سفیدوسیاه یا عرب وعجم نیست. چرا قرآن رو باور نداری ؟ صریح آیات قرآن این است.همین سوال را زمان پیامبر زنی به نام اسما از پیامبر کرد.در جوابش آیه ای از سوره احزاب نازل شد.شماره اش یادم نیست.اما سوره کوچکی است.بخوانی پیدا می کنی .یا همان آیه معروف که می گوید : انا خلقنا من ذکر وانثی و..... تاآنجا که می گوید: ان امرمکم عندالله اتقکم .
این هم که می فرمایید در جامعه به زنها ظلم می شه با اینکه من چندان مطمئن نیستم چون تو دور و بریهای من عکس این حالت بوده!!! اما برفرض هم که درست باشه ربطی به قانون خدا نداره . برای اجرای عدالت فقط قانون کفایت نمی کند .مجری هم باید عادل باشد. وگرنه چرا همین شیعه که شما بهش نسبت ظلم می دهید اینقدر اصرار به اصل امامت ورهبری دارد؟
بهترین قانون هم که باشد اگر مردم درست اجرا نکنند ظلم پیش می آید.
علت این هم که هنوز به خدا وقوانینش شک داری درک میکنم. عقاید سنتی قدیم درباره زن آمیخته با خرافات وشایعات بی پایه واساس است که متاسفانه در اثر کج فهمی مردم قدیم به دین نسبت داده شده. شما بهتر ه به جای این حرفها به قرآن و تفسیر مفسرین وعلمای جدید اطمینان کنی و خودتوبیشتر از این بابت یک مسئله بی اهمیت ناراحت نکنی.این حرف هم که شک گناهه ومن نباید شک کنم و..... درست نیست.شک خوبه ولی به شرطی که بعداز خواندن صحبتهای منطقی به حرف علما وتخصص اونا اعتمادکنی وباز هی نگی پس حلیت المتقین چی؟؟؟؟ این دیگه می شه وسواس.

با سلام و تشكر.من خودم به خودي خود از دين و دستورات خدا ناراحت نيستم.علت اينكه به حليه المتقين گير دادم اين بود كه مؤلفش ادم بزرگي بوده بعد حس كردم
عقايدم با ايشان فرق داره ايشان هم كه صددرصد بهشتيه پس من..يعني حس كردم احاديثي كه جمع كردند مطابق با افكارشون بوده البته خدا من ببخشه شايدم اينطور نيست رفتم ان دنيا ازشون ميپرسم.بعد يه جوي هم همه جا ايجاد شده كه در اسلام به زنها ظلم شده منم زود جوگير ميشم ميگم راست ميگن ولي خودم ته دلم ميدونم اينطور نيست.بنظرم دو ديدگاه وجود داره درباره زنان اوليش همونيه كه گفتم مردها اختيار دار تامند و هر دستوري تا جايي كه گناه نباشه ميتونن بدن دوم اينه كه اگه خدا مردها را قوام قرار داده بايد منصفانه هم دستور بدن يعني نه به ميل خودشون و نفع خود.
البته يه حديثي هم از امام سجاد شنيدم اگه درست نيست كارشناسان اصلاح كنند حديث طولانيه ولي در اخر ميفرمايند كه هرچند حق تو(مرد)بر زنش واجب تر و اطاعتش لازم تر است خواه به ميل زن باشه خواه نه تاجايي كه گناه نباشه ولي حق ارامش زن هم بايد رعايت شه اين قسمتش كه فرمودند خواه به ميلشون باشه خواه نه يعني مردان هر دستوري تا جايي كه گناه نباشه ميتونند بدن؟

درضمن من كي گفتم شيعه ظلم ميكنه؟؟؟؟؟؟؟منظورم اين بود جامعه ما كه خوبشه باز هم در خيلي جاها به زنها ظلم ميشه اخه سني ها و رفتار اعراب را كلا قبول ندارم

با او
سلام و ادب؛

در پاسخ شما به نوشته ام، چند نکته به نظرم رسید که عرض می کنم؛

اوّلاً دین و معارف دین، سه بخش است: عقاید-اخلاق-احکام(حقوق)
مکرّر عرض کرده ام که بخش احکام و حقوق دین، که دانش فقه متولّی اون هست، یک دانش بشری است که از منابع الهی ووحی تغذیه می کنه. ولی خودش یک دانش بشری است. پس لزوما آنچه که در فقه بیان می شه، همان نظر خداوند متعال نیست. احکام فقهی و حقوقی، به شدّت تحت تاثیر فهم علما و فقها از دین هست. هر چه فهم فقها از متن قرآن و حدیث عمیق تر و دقیق تر بشه، آراء فقهی که از این متن قرآن و حدیث، استنباط و بیان می کنند هم عمیق تر و دقیق تر می شه، برای همین ما در دانش فقه هم مثل همه ی علوم دیگر، تکامل را می بینیم.

از آنجا که ابتدا به ساکن از گذشته ها، فقها بیشتر توجهشون به معنای ظاهری و ابتدایی آیه بوده، و به وجوه تفسیری و... کم تر دقت می کردند، فهمشان ساده تر و سطحی تر بوده و آراء فقهی شان هم نپخته تر بوده. کم کم که دانش تفسیر رشد کرد و فهم عمیق تری از متن قرآن و حدیث را به دست داد، این مساله روی فقه و آراء فقهی هم موثر واقع شد و اون رو پیشرفت داد.

پس این مسلّم است که آنچه در دانش بشری فقه بیان می شه، لزوما نظر خداوند متعال و دین نیست، بلکه حکم استنباط شده ی فقیه از دین مبتنی بر فهم او از قرآن و روایات است. برای همین هم همه ی مراجع اول رساله شان نوشته اند:

احکام این رساله مطابق با فتاوی این حقیر بوده و ان شا الله مُجزی است.

تا حالا در این جمله ی رساله ها که همه ی مراجع نوشته اند، دقت کردید؟! راجبش فکر کردید؟ اولا وقتی می گه مطابق با آراء این حقیر است، یعنی از انتساب مستقیم و قطعی این رساله به خدا جلوگیری کرده و می گه بر اساس تلاش و آراء و فهم من از دین است. ثانیا می گه: ان شا الله مُجزی است، یعنی عمل به اون ان شا الله انجام تکلیف رو کفایت می کنه. این یعنی احتمال خطا را مطرح می کند که ان شا الله مُزی است ولی ممکنه که دقیقا مطابق امر الهی نباشه.

****************************************************

نکته ی دیگر اینکه بطور کلی کلّ تاریخ بشریت، یک تاریخ مردسالارانه بوده. در همه ی ملل گذشته، زنان جنس پایین، دارای نقص، کم تر از مرد، نوعی کالا، هم شأن برده و دارای حقوق کم بوده. نه تنها دنیای اسلام یا مسیحیت و یهودیت و ادیان توحیدی، بلکه حتی ملل دارای غیر آیین توحیدی و ادیان آسمانی هم همینطور بودند. برای اطلاع از بخشی از این مطالب توصیه می کنم بخش بررسی تاریخی کتاب مساله ی حجاب شهید مطهری که تقریبا اولین بخش کتاب هست رو بخونید، با استناد به منابع تاریخی گفتند که چه وضع بدی داشتند خانم ها در ملل گذشته.

حالا اینکه چرا اینطور بوده ، خودش یک جامعه شناسی ملل تاریخی می خواد و... و واقعا هم اتفاق تلخ و خیلی بدی هست. از نظر بنده این بخش از تاریخ، مایه ی شرمندگی تاریخ زندگی بشری هست، که یک جنسیت، جنسیت هم رتبه ی خودش رو چقدر محدود و بسته نگه داشته و باعث شده استعدادهای این جنسیت تلف بشوند.
یک دلیل اینکه ما در بسیاری از شاخه ها، خانم های مطرح و موثری نداشتیم، همین هست که خانم ها عرصه ای برای فعالیت و ظهور نداشتن که بتونن استعدادهاشون رو شکوفا کنند. و بسیاری از استعدادها سوخته در این میان.

اما این مساله هیچ ربطی به خدا و دین نداره، این روحیه ی مردسالاری بوده که همه ی جوامع بشری گذشته داشتند و واقعا هم بد بوده و مایه ی تاسّف بوده و از جهالت و حماقت بعضی از مردها و تظلّم پذیری و سکوت خود خانم ها ناشی شده.


حالا نکته اینجاست که در جهان اسلام و ملل اسلامی هم که عمدتا کشورهای عرب بوده اند و... این روحیه مثل همه جای دنیا بوده و چه بسا در اعراب، این روحیه ی کم تر دیدن خانم ها بیشتر هم بوده تا حدی که فرزندان دختر را زنده به گور می کرده اند که البته این جور کارها خداراشکر بعد از تسلط اسلام، برچیده شد.
و پیامبر در احیای حقوق خانم ها خیلی تلاش ها کردند، از جمله در روزگاری که اعراب برای خانم ها حق حرف زدن هم قائل نبودند، پیامبر مجبورشون کرد که نخیر، برای بیعت با من، شما حق ندارید جای زنان خود نظر بدید و باید خودشون بیان و با اختیار و اراده ی خودشون اگر خواستند بیعت کنند و در ظرف آبی دست گذاشتند و خانم ها هر کس که می خواست می آمد و در طرف دیگر ظرف آب دست می گذشات و بیعت می کرد.

اما متاسفانه ریشه و اصل روحیه ی مرد سالارانه، در افراد موند، و عاِمان دینی عرب هم که عمدتا عرب بودند، همین روحیه ی مردسالارانه را داشتند. حتی در ایران باستان هم متاسفانه همین کم تر دیدن و تضییع حقوق خانم ها بوده. همین روحیه در اکثریت عالِمان ایرانی هم ناخوداگاه بوده. و اتفاقی که افتاده اینه که این روحیه، در فهمشون از دین و بیان فتاوی شون اثر گذاشته.
این مسئله را ما در دانش شناخت شناسی تحت عنوان تاثیر عوامل غیرمعرفتی بر تفکر بررسی می کنیم که عواملی هست مثل روحیه و نژاد و نوع پرورش فرد و... که اینها روی تفکر و فهم متن افراد اثر مثبت یا منفی میزاره.

اما رفته رفته که تفکر ها رشد کرده، اخلاق در جهان گسترش پیدا کرده، جهان پیشرفت کرده، خانم ها در احقاق حقوقشون تلاش کردند، علوم پیشرفت کرد و فهم افراد از متون و از جمله از دین کامل و خالص تر شده، این مشکلات کم تر شده و در بسیاری حوزه ها از بین رفته.

****************************************************

پس تا اینجا دو چیز رو دقت کنید؛
1-محصولات دانش بشری فقه عین نظر خدا نیست.
2-عملکرد جوامع بشری در طول تاریخ ، نظر خدا و مورد رضایت او نیست.

برای همین شما کافیه در حقوق خانم ها، به فتاوی رهبری، آیت الله جوادی آملی، آیت الله محمد ابراهیم جناتی، آیت الله صادقی تهرانی، آیت الله صانعی و... رجوع کنید تا ببینید که تقریبا همه ی آنچه شما بنظرتون در فقه اسلامی خلاف حقوق خانم هاست، در نظر این حضرات آیات متفاوت است.
نمی دونم اطلاع دارید یا نه که الان دیه ی خانم و آقا در بسیاری موارد و یا شاید همه ی موارد در قانون رسمی کشور یکی شده طبق فتوای رهبری، یا مثلا آیت الله جوادی آملی نظرشون اینه که خانم ها می تونن مرجع تقلید بشن و... به سایت این مراجعی که گفتم برید و گزیده ی فتاوی شون رو ببینید در مورد حقوق خانم ها. مثلا سایت آیت الله محمد ابراهیم جناتی برید ببینید.

پس شما فتوا و نظر عده ای از فقهای دینی رو نمی تونید به معنی نظر قطعی خدا بگیرید.

****************************************************

اما در مورد یکی دو موردی که اشاره کردید؛

یکی بحث طلاق بود. خوب دقت کنید: به حصر عقلی جدا شدن دو همسر، سه حالت بیشتر نمی تونه داشته باشه:
1-مرد خواهان جدا شدن باشه
2-زن خواهان جدا شدن باشه
3-هر دو خواهان جدا شدن باشن

اتفاقا دقیقا دین ما هم هر سه حالت رو به رسمیّت شناخته و هر کدوم اسم ویژه ای داره و در روایات معصومین هم به هر سه اشاره شده. اسمشون به ترتیب بالا اینه: طلاق-خُلع-مُبارات

پس اتفاقا اینطور نیست که زن حقّ طلاق یکطرفه نداشته باشه، بلکه با شرایطی که این شرایط در طلاق یک طرفه ی مرد هم لازمه، می تونه جدا بشه. حالا ممکنه این مساله در نظر عده ای از فقها نباشه، ولی نظر عد های از فقها، نظر دین و خدا نیست.

اما در مورد اون آیه ی سوره ی زُخرف، دقیقا برای همین در پیام قبل گفتم که شما تا به ادبیات عرب و اصول و... تسلط داشته باشید، نمی تونید دلالت های آیات و روایات را بفهمید. اینکه الفاطی به معنایی دلالت کنه، قانون وقاعده داره، همینطوری که هر چیزی بر هر چیزی دلالت نمی کنه. الان در اون آیات، هیچ گونه ترجیح مردان به زنان نیست. بلکه داره در اون آیات خداوند، جواب مشرکین را با مبنای خودشون می ده.
شما الان می گید این آیات دلالت به برتری پسرها می کنه، در صورتی که این دلالت دلیل می خواد. چه دلیل حالی یا مقالی یا در خود عبارت دارید که این دلالت رو برسونه؟!!!!!
دقت کنید: مثلا شما طلا و برلیان دارید در دستتون. در واقع هم، هر دو ارزشمند است. ولی از نظر شما، به اشتباه، طلا ارزشی نداره. بعد به پدرتون میگید: بابا! طلاها مال خودتون، برلیان مال من. پدرتون میگه: اولا که اشتباه می کنی که برلیان ارزشش بیشتر از طلاست. ثانیا به فرض اینکه حرفت درست باشه، چیز بدتر رو می دی به من؟ خجالت نمی کشی؟!
الان اگر پدرتون این جمله ی دوم رو بگه، یعنی منظورشون اینه که آره واقعا برلیان بهتر از طلاست؟! نه می گه با فرض اینکه این حرف غلطِ تو درست باشه،چرا نوعی توهین به من می کنی؟!

می بینید، الان در این مثال تا حدی متوجه دلالت آیه می شید و متوجه میشید که دلالتی که شما از آیه فهمیدید اشتباه هست.

و چرا آیات دیگری که در بزرگداشت و حفظ حقوق خانم هاست بیان نمی کنید ودقت نمی کنید؟ مثلا آیا این آیه را دیدید؟ در مورد دادن مهریه که حق مسلم خانم هاست، خداوند خطاب به آقایون می گه:

وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَة

مهریه ی خانم ها را با مهربانی و ادب، بدهید.

یعنی اولا می گوید که وظیفه ی شما مردهاست که مهریه ی خانم ها را بدهید، ثانیا با ادب و مهربانی هم بدهید، یک وقت بی ادبانه یا از سر اجبار و... ندید، با ادب و احترام و مهربانی.


حالا روی اینها دقت بفرمائید، باز نکته ای باشه می تونیم گفت و گو را ادامه بدیم.
پیوسته متعالی
یاحق


خدایا کمک کن! من اینقدر حدیث در وجوب رعایت حال خانمها توسط آقایان شنیده ام که حد ندارد. اما الآن یادم نیست.ای کاش همه را نوشته بودم.
یکی کمک کنه.چقدرپیامبر خدا سفارش زنان را کرده اند. می گفتند من از این دنیای شما 3چیز را فقط دوست دارم.یکیش زن است.چقدر جلوی مردم جاهلی که زن را زنده به گور می کردند به فاطمه زهرا احترام می گذاشتند و دستش را می بوسیدند.علی ع به امام حسن سفارش می کنند مراقب زن باشید زیرا زن ریحانه است.کجای فقه ما گفته هر دستوری حتی اگر ظالمانه باشه مرد حق داره به زن بده؟ قبول ندارید رساله فقها را بخوانید.آیه قرآن می فرماید: لهن مثل الذی علیهن . در اسلام هر انسانی در مقابل وظایف وتکالیفی که دارد حقوقی هم دارد.هر حقی در مقابل یک تکلیف .اینکه یک نفر فقط حق داشته باشد وتکلیف نداشته باشد عقلا مخالف عدالت وصفات کمالیه ذات باریتعالی است.و نه در فقه ما چنین چیزی است.اما زن در موارد ی واجب است اطاعت شوهر کتد .در مواردی هم مستحب است. به همان دلایلی که در مورد رئیس ومرئوس گفتم. اگر زن ازشوهر اطاعت ظاهری کند وتواضع ظاهری به خرج دهد مرد هم خدمتگزار ومطیعش می شود. اینها قوانین طبیعت است نه قانون اجباری اسلام. همه قوانین اسلام در مسیر وهماهنگ با طبیعت است.این غربیها هستند که با قوانین من دراوری وخلاف طبیعت وآفرینش می خواهند برای بشر تکلیف تعیین کنند وچه قشنگ هم کرده اند! خانواده های از هم پاشیده ! فرزندان آواره وبی پدر! به دوش کشیدن بار زندگی فرزندان توسط زن به تنهایی! روابط نا مشروع ! سوء استفاده از جنسیت زن خوار وخفیف کردن جنس زن تا حد یک وسیله عیش وعشرت مفت ومجانی مردان! و....
اینهاست ره آورد عدالت خود ساخته غربی !
اسلام اگر بگوید در محیط خانه که یک جامعه کوچک است وهر جامعه ای رهبر می خواهد اعضای خانواده از رئیسشان اطاعت کنند در عوض بار زندگی را از دوش زن برداشته ظالمانه است آنوقت غربی ها که می گویند زن ومرد در کشیدن بار زندگی وفرزاندان مساوی هستند وباید هردو کار کنند وهردو خرج کنند و به یک اندازه جان بکنند ودر ضمن چون هردو مساویند ! هر دو آزادند با هر کسی خواستند رابطه داشته باشند! عادل است ؟
اگر شدت تبلیغات غرب آنقدر زیاد است که جوان مسلمان ما اینقدر اطلا عاتش نسبت به اسلام کم است پس وای بر حال هر چه مسلمان!

وضرب الله مثلا للذین آمنو امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنت ونجنی من فرعون وعمله ونجنی من القوم اظالمین
سوره تحریم.آیه 11
خداوند مثل می زند برای همه اهل ایمان به عنوان یک نمونه مجسم ایمان که همه باید از او الگو بگیرند از زن ومرد ! یک زن را !!! زنی که شوهرش بدترین فرد عالم بود اما بر سر ایمانش ایستاد وتسلیم او نشد وعاقبت خدا برایش خانه ای در بهشت بنا کرد!
حضرت صادق می فرمایند : این جمله جزو اذان شیعه است:
اشهد ان فاطمه الزهرا بنت رسول الله عصمت الله الکبری !!! حجت الله علی الحجج!!!! یعنی حضرت زهرا بر تمام امامان پس از خود حتی بر امام زمان ولایت دارد وحجت است وخلاصه برتر است.
وهمین زهرای مرضیه با این مقام برای خانمها پارتی بازی کرده وفرموده اگر خانمی در این جهان عبادات واجبش را انجام دهد ودر واموری که شرع مقدس واجب کرده اطاعت شوهرش را بکند من روز قیامت خودم شفاعتش می کنم .
افتخاری که هیچ مردی اینقدر راحت به آن نمی رسد!
خداوند هم مسئولیتهای طاقت فرسای مردانه را از دوش زن برداشته هم برایش پارتی به این کلفتی گذاشته ودر ازایش از او یک چیز خواسته . عفت .
مرد به ظاهر مدیر خانواده است .از باب مسئولیتهای طاقت فرسا . اما ستون خانواده وعامل دوام وقوام آن زن است.با حفظ عفاف وبا پذیرش متواضعانه آنچه مرد خانه صلاح می داند وبا تربیت فرزندان نیکو وبا هدیه دادن عشق وعاطفه ومحبتی که از آن سرشار است جنس مرد را که روحیه خشن وخشکی دارد تلطیف می کند وبه او قدرت می بخشد.آن وقت است که مرد از جان ودل مطیع او می شود . اسلام می خواهد زن بر قلب مرد حکومت کند نه به زور قانون که تجربه غرب ثابت کرد اینگونه حکومت زن جز خواری وخفت برایش چیزی به ارمغان نمی اورد!

سلام متشكرم خيلي لطف داريد حرف شما درسته من خيلي از خدا دور شدم كه اين فكرا رو ميكنم ايماني كه سالها براي بدست اوردنش زحمت كشيدم را به راحتي از دست دادم

طارق;165544 نوشت:
سلام ممنون از لطفتون من بيشتر ايه 18 زخرف مد نظرم بود اينكه كسي كه در زينت پرورش داده شده و در خصومت عاجز است...

سلام 3 تا سوال ديگه هم دارم
1)اين حديث كه بيشتر اهل جهنم زنان هستند درسته؟
2)احاديث ديگه كه درمورد نكوهش مشورت با زنان است چطور؟
3) اطاعت زن از همسرش و جلب رضايتش حتي درصورتي كه بهش ظلم شده باشه لازمه؟
من بيشتر احاديثي كه خواندم درمورد احترام زن به همسرش بوده برعكسش انگشت شماره شايد زنها بيشتر ظلم ميكنند:Gol:

من احساس می کنم شما با جهت گیری قبلی ذهنی خودتان مطلب خوانده اید ونه بی طرفانه.شاید چون تحت تاثیر تبلیغات عزت نفس خودتان به عنوان یک زن را از دست داده بودید.کتابهای خوب ومعتبر بخوانید.
پذیرش ظلم از نظر اسلام گناه است.علی ع در زمان حکومتش با مردی که به زنش ظلم می کرد درگیر شدند.اما این را به یاد داشته باشید سنگ زیرین خانواده زن است نه مرد.خداوند به زن صبوری ای داده که به مرد نداده. گاهی برای رضای خدا وبرای حفظ ارکان خانواده صبوری زن لازم است.مشورت با زن هم باید با احتیاط صورت گیرد.زیرا اولا مردان خیلی تحت نفوذ عاطفی وطبیعی زنان هستند وامکان سوء استفاده زنان بد از این موقعیت زیاد است.ثانیا زنان به شدت تحت تاثیر عواطف هستند وعموما ونه البته همه تحت تاثیر این نقطه ضعف ممکن است تصمیمات غلط بگیرند.اینگونه توصیه ها فقط از این باب بوده.دقت بفرمایید.حدیث شناسی یک رشته کاملا تخصصی است.هر حدیثی در شرایط خاصی وبرای افراد خاصی گفته شده که شناخت آن در حد افراد غیرکارشناس نیست.شک اولتان هم که به نظر من جز شایعات بی اساس ومسخره چیزی نیست ومن عکس آن را شنیده ام! ولی در هر صورت غلط است چون اینگونه اموراز اسرار غیبی است ودلیلی ندارد در دسترس عموم قرار گیرد.

سلام اين احاديث را از همين سايت خواندم در هر صورت بيشتر صحت يا عدم صحت احاديث را ميخوام التماس دعا

سلام جناب طارق ميشه جوابم بديد؟:Gol:

fargol;167059 نوشت:
سلام اين احاديث را از همين سايت خواندم در هر صورت بيشتر صحت يا عدم صحت احاديث را ميخوام التماس دعا[
ببخشیدکه باز هم دخالت میکنم .مهم اینه که با اثبات صحت این احادیث به چه نتیجه ای می خواهی برسی؟ آیات قرآن در کتار هم باید تفسیر شوند.احادیث هم همینطور.یکی از خطاهای شناختی فیلتر ذهنی است.شما هر آیه وحدیثی که به ظاهر علیه زن است در ذهنت نگه می داری وبا آن کلنجار می روی و حتی بزرگنمایی می کنی وهر چه به نفع زن است فیلتر می کنی ! هر چه ما در نفی شبهات شما می گیم مدت کوتاهی قانع می شی دوباره می ری یک حدیثی پیدا می کنی وخودت را آزار می دی.پیشنهاد می کنم برای باز یابی عزت نفس جنسیتی خودت مدتی از خواندن احادیثی که در بیان ضعفهای زن است خودداری کن وبه آیات وروایات به نفع زن بپرداز .بعد ازمدتی که حالت بهتر شد حاضرم کمکت کنم که از این ناراحتی کلا خارج شوی. اما در هر حال صلاح کار خویش خسروان دانند.

fargol;157533 نوشت:
حس ميكنم خدا زنها را دوست نداره

سلام دوست عزیز ، اتفاقا برعکسه خدا زنها را خیلی دوست داره ، بیشتر از اونی که بتونی تصور کنی ، زیرا بیشترین حمایت را از آنها می کنه ، در اروپا درصد زنانی که جذب اسلام می شوند بیشتر از مردان هست ، فکر می کنی چرا؟ برای اینکه دین اسلام برای آنها مانند حرم امنی در برابر صدمات خارجی هست.

و پیش نیاز اطاعت از خدا همون اطاعت بی چون و چرا هست ، اگر اطاعت بی چون وچرا کردی بعد از مدتی حکمت آن برایت آشکار خواهد شد ، پس به خدا توکل و اعتماد کن ، و ازته دل حدود را رعایت کن.
هر کس چهل روز خود را برای خدا خالص گرداند، چشمه های حکمت از قلب و درونش می جوشد و بر زبانش جاری می شود.(میزان الحکمه/ج3/ص66/ح4805/چاپ دفتر تبلیغات اسلامی/1362شمسی)

التماس دعا خدانگهدار

جوادی;167582 نوشت:
fargol;167059 نوشت:
سلام اين احاديث را از همين سايت خواندم در هر صورت بيشتر صحت يا عدم صحت احاديث را ميخوام التماس دعا[
ببخشیدکه باز هم دخالت میکنم .مهم اینه که با اثبات صحت این احادیث به چه نتیجه ای می خواهی برسی؟ آیات قرآن در کتار هم باید تفسیر شوند.احادیث هم همینطور.یکی از خطاهای شناختی فیلتر ذهنی است.شما هر آیه وحدیثی که به ظاهر علیه زن است در ذهنت نگه می داری وبا آن کلنجار می روی و حتی بزرگنمایی می کنی وهر چه به نفع زن است فیلتر می کنی ! هر چه ما در نفی شبهات شما می گیم مدت کوتاهی قانع می شی دوباره می ری یک حدیثی پیدا می کنی وخودت را آزار می دی.پیشنهاد می کنم برای باز یابی عزت نفس جنسیتی خودت مدتی از خواندن احادیثی که در بیان ضعفهای زن است خودداری کن وبه آیات وروایات به نفع زن بپرداز .بعد ازمدتی که حالت بهتر شد حاضرم کمکت کنم که از این ناراحتی کلا خارج شوی. اما در هر حال صلاح کار خویش خسروان دانند.

با سلام و عرض ادب دخالت نيست نه شما هركس جواب ميده لطف ميكنه منم چون هيچ كاري از دستم برنمياد ميگم اجرتون با خدا و از ته دل از خدا ميخوام ايمان خالص به همتون عطا كنه و اين شبهات براتون پيش نياد:Gol:
واقعا فكر ميكنيد هنوز اين احاديث ميخونم؟؟؟؟؟نخوندم هيچي فقط گاهي به ذهنم مياد.ميخوام بدونم به عنوان يه دختر چه جايگاهي نزد خدا دارم و پيامبر و ساير امامان چه نظري داشتن من از نظر فطرت خودم مشكلي با جايگاه خودم ندارم و ميدونم خدا دوستم داره ولي ياد احاديثي كه خواندم ميفتم حالم بد ميشه به خدا ارادي نيست ديگه خود ازاري كه ندارم:Gol:

fargol;167768 نوشت:
جوادی;167582 نوشت:

ميخوام بدونم به عنوان يه دختر چه جايگاهي نزد خدا دارم و پيامبر و ساير امامان چه نظري داشتن من از نظر فطرت خودم مشكلي با جايگاه خودم ندارم و ميدونم خدا دوستم داره ولي ياد احاديثي كه خواندم ميفتم حالم بد ميشه به خدا ارادي نيست ديگه خود ازاري كه ندارم:Gol:

با عرض سلام
درقرآن کریم آمده: ان اکرمکم عندالله اتقاکم و فرقی بین زن و مرد نگذاشته
یا حدیث لولاک لما خلقت الافلاک ... نشان از برتری یک زن (حضرت زهرا) نسبت به همه عالم امکان و حتی پیامبر اسلام و امیرالمومنین دارد
و آیات و روایات متعددی درباره زنان آمده که نشان از ارزش والای مقام زن است
و صد البته در تاریخ هم چنین زنانی بوده اند که قران و تاریخ از آنان به نیکی یاد کرده مثل آسیه و حضرت مریم و حضرت خدیجه و حضرت زهرا و حضرت زینب و حضرت معصومه و مادر و همسر ام وهب در کربلا و ... که تعداد آنها کم نیست
اگر ما نیز عملمان را به گونه ای قرار دهیم یقینا از بسیاری از مردان بهتر خواهیم شد و به قدری می توانیم در قرب به سوی خدا پیش برویم که از همه پیشی گرفته و جلو بیفتیم

آشنای قریب;168802 نوشت:
حدیث لولاک لما خلقت الافلاک ... نشان از برتری یک زن (حضرت زهرا) نسبت به همه عالم امکان و حتی پیامبر اسلام و امیرالمومنین دارد

باسمه تعالی، سلام بر شما دوست عزیز، جناب آشنای قریب.:Gol:

با تشکر از زحمات شما و مطالب خوبتان، به نظر بنده، یک مورد بسیار ظریف و دقیق وجود دارد که خدمت شما عرض می کنم و آن اینکه:

ظاهرا در حدیث شریفه (لو لاک...)،ملازمه ای بین لولا فاطمه لما خلقتکما و فاطمه افضلهما، وجود ندارد.

حدیث شریف حسین منی و انا من حسین هم می تواند ما را در معنای دقیق لولاک... کمک بکند.

هشام;168916 نوشت:
باسمه تعالی، سلام بر شما دوست عزیز، جناب آشنای قریب.:Gol:

با تشکر از زحمات شما و مطالب خوبتان، به نظر بنده، یک مورد بسیار ظریف و دقیق وجود دارد که خدمت شما عرض می کنم و آن اینکه:

ظاهرا در حدیث شریفه (لو لاک...)،ملازمه ای بین لولا فاطمه لما خلقتکما و فاطمه افضلهما، وجود ندارد.

حدیث شریف حسین منی و انا من حسین هم می تواند ما را در معنای دقیق لولاک... کمک بکند.


سلام حالا دوستمون خواست من دلداري بده نگران نباشيد منم باور نكردم:Ghamgin:اخه از اين ناراحتم كه اينهمه سوال پرسيدم يكيشم جواب نداديد خوب مگه دينداري فقط نماز خواندنه
موضوع قفل شده است