امروز،عزل جناب خلیفه ازجانب خدواند

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امروز،عزل جناب خلیفه ازجانب خدواند

عزل ابوبکر و تعیین علی بن ابی طالب علیه السلام برای تبلیغ سوره برائت (1)

در 1ذی الحجة در سال نهم هجرت ، ابوبکر از تبلیغ سوره برائت عزل شد. سپس پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین علیه السلام را روانه فرمود که آیات برائت را از ابوبکر بگیردو خود بر اهل مکه قرائت فرماید.(2)
آغاز ماجرا ازاین قرار بود که در سال 9 هجری قمری پیامبر صلی الله علیه واله ابوبکر را به مکه فرستاد تا آیات اوایل سوره برائت را بر کفار بخواند.
پس از رفتن او جبرئیل نازل شد: (( یا رسول الله ، ادای این امر باید به دست شما یا به دست مردی که از شماست انجام شود)). به روایت دیگر (( باید علی علیه السلام از جانب تو تبلیغ کند)).(3)
پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین علیه السلام را که به منزله جانش بود معین کردند و به او فرمودند: شتاب کن و آیات را از ابوبکر بگیر و در موسم حج بر مردمان قرائت کن.

فرستادن امیرالمومنین وبازگشت ابوبکر
آن حضرت نامه غضباء را به امیرالمؤمنین علیه السلام داد و آن حضرت همراه جابربن عبدالله حرکت فرمود،و در روز دوم به ابی بکر رسید و آیات برائت را از وی گرفت و اختیار آمدن یا برگشتن را به خود او واگذار کرد.
ابوبکر به مدینه بازگشت و به پیامبر صلی الله علیه واله عرض کرد: (( مرا برای کاری لایق دانستی که دیگران مشتاق آن بودند، ولی مقداری که رفتم مرا معزول نمودی))؟
حضرت فرمود: (( من تو را معزول نساختم بلکه خدا تو را معزول ساخت)).

تبلیغ سوره برائت توسط امیرالمومنین حیدر کرار علی علیه سلام

امیرالمؤمنین علیه السلام آیات را در سه روز ایام تشریق در منی که مجمع کفار و مشرکین بود و از بغض و عداوت علی آکنده بودند،هر صبح وشام همراه با فرمایشات پیامبر صلی الله علیه و اله بر مردم قرائت می نمود و سپس به مدینه مراجعت فرمود.
از هنگامی که علی علیه السلام به مکه رفته بود،از فراق او آثار حزن بر صورت مبارک پیامبر صلی الله علیه واله ظاهر گشته بود.
صحابه با خود می گفتند:شاید خبر فوت آن حضرت از آسمان رسیده،یا از ما دلتنگ شده باشد.
ابوذر رحمه الله نزد پیامبر صلی الله علیه واله دارای مقام و منزلتی بودولذا او را نزد آن حضرت فرستادند.
ابوذر کلمات اصحاب را عرضه داشت،و آن حضرت فرمود: ((حزن و اندوه من برای مفارقت علی است)).

بازگشت امیرالمومنین علیه سلام از تبلیغ برائت

ابوذر برای اطلاع از حال علی علیه السلام از مدینه به استقبال آن حضرت حرکت کرد،ودر اثنای راه به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و با آن حضرت دیدن کرد و عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما باد،آهسته تشریف بیاورید تا من پیشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پیامبر صلی الله علیه واله بدهم.
ابوذر به سرعت خود را به پیامبر صلی الله علیه واله رسانید و آمدن علی علیه السلام را به پیامبر صلی الله علیه واله بشارت داد.
آن حضرت با اصحاب به استقبال علی علیه السلام آمدند و چون به آن جناب رسیدند،پیاده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارک خود را بر شانه علی علیه السلام گذاشتند و ازشوق دیدار گریستند و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز گریستند.
پس پیامبرصلی الله علیه واله به علی علیه السلام فرمود: (( پدر و مادرم به قربانت، در مکه چه کردی))؟
امیرالمؤمنین علیه السلام از آنچه انجام شده بود به آن حضرت خبر داد(4)

علامه مجلسی رحمة الله از تاریخ نقل می فرماید : هنگامی که پیامبرصلی الله علیه واله درسال ششم هجرت نظر مبارکش براین قرار گرفت که بطرف مکه برای ادای عمره حرکت کند ،‌عمر را طلبید وبه او فرمود : بمکه برو واشراف قریش را از حال ما باخبر کن . عمر گفت من برجانم از اشراف غریش می ترسم(5)

منبع : استاد ومحقق عزیزبزرگوار و نورچشمم .جناب عبدالحسین نیشابوری

1- مناقب آل ابی طالب علیهما سلام ج2 ص 144 . بحار النوار ج21 ص276-264 ، ج 30 ص427-411 ، ج 35 ص 313 -284 . الغدیر: ج 6ص350-338 .غایة المرام : ج 5ص 51-39 . شرح احقاق الحق : ج30 ص 440-427 ،ج7 ص 426-419 ، ج22 ص 409-436 ،ج 31ص44-35 . مناقب امیرالمومنین علی علیه سلام ج 1 ص 346،484،499،474،471، ج2 ص23،466. نهج الایمان :ص251 -264 . مسند احمد:ج1ص151،ج3ص212،283.سنن ترمذی:ج4ص339.مستدرک حاکم ج3ص51. انساب الاشراف:ص107،155. مجمع الزوائد: ج7ص29، ج8ص239 .مستدرک حاکم :ج3ص51 .انساب الاشراف: ص 107،155 .مجمع الوائد:ج7ص29، ج8ص239، 241.فتح الباری ج 8ص242-239 مسندابیعلی:ج 5ص413 . خصائص امیرالمومنین علیه سلام .(نسائی) ص91 .تاریخ طبری: ج2ص383 .تاریخ دمشق: ج 42 ص349-347 .شواهد النزیل:ج1 ص 318-305 .کنزل العمال :ج2ص383. تاریخ دمشق: ج42 ص117 .شواهد التنزیل :ج1 ص318-305 .کنزالعمال:ج2ص432-417 .الدرالمنثور: ج3ص209 .المعجم الکبیر:ج11ص315 .الاحادیث المختارة:ج 6ص171.مسندالشاشی:ج1ص126.المصنف(ابن ابی شیبة)ج7ص506

2- مصباح المتهجد:ص613 . توضیح المقاصد:ص 29. مصباح کفعمی:ج2 ص 600 .بحارالنوار:ج35ص286 ج97ص384 .شرح احقاق الحق:ج7ص422.اقبال:ج2ص36.اختیارات :ص39 .فیض العلام :ص 107-106 .منتخب التواریخ : ص 61 .مستدرک سفینة البحار : ج 1ص315

3- بحارانوار:ج21ص 273،274،ج35ص295،ج95ص190 .دعائم الاسلام:ج1ص340:تفسیرعیاشی: ج2 ص73 .غایةالمرام:ج5ص 48 بود كه در سال 9 هجري پيامبر صلى الله عليه و آله ابوبكر را به مكه فرستاد تا آيات اوايل سوره برائت را بر كفار بخواند. پس از رفتن او جبرئيل نازل شد: «يا رسول اللَّه، اداى

4- فیض العلام:ص107

5- ببحارالنوارج35ص287 . اقبال :ج2ص38 . عین العبرة ص24.الصحیح من السیرة:ج3ص185.مسند احمد حنبل:ج4ص324.تاریخ طبری:ج2ص278 .سیرة النبی(ابن هشام ) ج3ص780 .البدایة والنهایة: ج4ص191.تفسیرثعالبی:ج5ص254 .عمربن خطاب :161

سعد بن ابي وقاص ضمن گفتگو با دو نفر که در راه مکه با آنان برخورد کرده بود مي گويد: من چهار خصلت و فضيلت درباره ي علي بن ابي طالب شنيدم که اگر يکي از آن چهار مورد درباره ي من صادر شده بود، برايم بيش از همه ي دنيا ارزش مي داشت:

يکي از آن خصلتها همين است
وقتي سوره ي مبارکه ي «توبه» که اعلام انزجار مسلمين از کفار است نازل شد، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آن را به ابوبکر داد تا براي مردم مکه بخواند. وقتي مقداري از راه را رفت، حضرت، اميرمؤمنان را فرستاد و فرمود: سوره ي «برائت» را از او تحويل بگير و پيش من بياور تا کسي را بفرستم که براي اين کار شايسته است.
اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) رفت و سوره ي توبه را تحويل گرفته آورد و سؤال کرد: چرا ابوبکر اين سوره را به مردم مکه ابلاغ نکند؟ آيا حادثه اي اتفاق افتاده است؟
رسول خدا فرمود: جبرئيل از طرف خداي سبحان پيام آورد: «لايؤدي عنک الا أنت أو رجل منک» اي پيامبر يا شخصا تو اين سوره را براي مردم مکه بخوان يا مردي که از تو باشد اعزام کن «و علي مني و أنا من علي» (1) علي از من است و من هم از علي هستم. تنها علي مي تواند سوره ي برائت را از طرف من براي مشرکان بخواند.

1.بحار، ج 26، ص 3.

موضوع قفل شده است