چه کسی پس از معصومین به مقام اولیاءالله رسید؟؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه کسی پس از معصومین به مقام اولیاءالله رسید؟؟

به نظر شما چه کسی بعد از معصومین واقعا چه کسی فضایل اخلاقی را به سر حد کمال رساند؟
و واقعا از اولیای خدا شده؟ حتما هم لازم نیست از معاصرین باشد:Gol:

beroz;155450 نوشت:
و واقعا از اولیای خدا شده؟ حتما هم لازم نیست از معاصرین باشد

سلام

الله اعلم

اما به نظرم

فرزندان امام حسین (ع) و حضرت عباس و زینب(س) باشند

بله حرفتان درست است

غیر از فرزندان ائمه دیگر چه کسانی؟

یعنی فقط این بزرگواران اولیاء خدایند بعد از معصومین؟

beroz;155450 نوشت:
چه کسی پس از معصومین به مقام اولیاءالله رسید؟؟

سلام
الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین آمنوا و کانوا یتقون ( یونس 62 و 63)
آگاه باشید که اولیاء الهی نه خوفی بر آنان است و نه غمگین می شوند کسانی که ایمان آورده و پرهیزگاربودند
ایمان و پرهیزکاری انسان را به مقام اولیاء الهی می رساند
الحمد لله

خوب حرف شما روی چشم. چه کسانی به این مقام رسیدند تا ا به انها اقتدا کنیم؟

beroz;155533 نوشت:
خوب حرف شما روی چشم. چه کسانی به این مقام رسیدند تا ا به انها اقتدا کنیم؟

اصلا کسی هست که به ان اقتدا کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

beroz;155533 نوشت:

خوب حرف شما روی چشم. چه کسانی به این مقام رسیدند تا ا به انها اقتدا کنیم؟

با سلام و احترام

با چه اجازه ای میخواین به شخصیت غیر معصووم علیهم السلام اقتدا کنید؟!

آذر بانو;155722 نوشت:
با سلام و احترام

با چه اجازه ای میخواین به شخصیت غیر معصووم علیهم السلام اقتدا کنید؟!

اگر کسی از انسانها به مقام اولیاءالله رسیده باشند در طریق زندگی نمی شود به انها اقتدا نمود؟


با سلام و احترام

پاسخ بسیار خوبی جناب mkk1369 دادند، منتهی باید یادمون باشه که در بین فرزندان معصومین علیهم السلام فقط چند تن به مقام بسیار بالا رسیدند. مثل حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت عباس علیهم السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها و...

و ضمناً دقت کنید: ما حق نداریم به جز چهارده معصوم سلام الله علیها به کس دیگه ای اقتدا کنیم.

منتهی در بین علمای بزرگ و شخصیت های معروف که به نظرم مقام های برتر رو افرادی دارند که معصومین علیهم السلام ازشون تقدیر کردند:

به عنوان مثال :

:1: فضل بن شاذان نیشابوری رحمت الله علیه

شخصیتی که در زمان سه امام معصوم علیه السلام در قید حیات بوده
و در عظمت و شخصیت او همین بس که امام معصوم حضرت امام حسن عسگری علیهم السلام درباره ی او چنین می فرمایند:

انی اَغْبِطُ اَهْلَ خُراسانَ لِمَكانِ الْفَضلِ بن شاذان

من بر مردم خراسان غبطه می‏خورم به این خاطر که فضل بن شاذان در میان آن‏هاست.


:2: شیخ مفید رحمت الله علیه

شخصیتی که وقتی از دنیا میرن حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف درباره او چنین می فرمایند:

لا صوت الناعی بفقدک إنه ........ یوم علی آل الرسول عظیم
إن کنت قد غیبت فی جدث الثّری ........ فالعدل والتوحید فیک مقیم
والقائم المهدی یفرح کلما......... تلیت علیک من الدروس علوم

ترجمه:
خبر دهنده ی مرگ تو صدایش را بلند نکند که آن روز برای آل رسول روز مصیبت باری خواهد بود.

تو با رفتن در قبر و زیر خاک عدالت و توحید را با خودبرده و دفن کردی.

هرگاه دروس و علوم در حلقه ی درس تو خوانده شود، قائم مهدی خوشحال و مسرور می گردد.

beroz;155724 نوشت:
اگر کسی از انسانها به مقام اولیاءالله رسیده باشند در طریق زندگی نمی شود به انها اقتدا نمود؟

ببینید به فرمایش امیرالمومنین علیه السلام: (ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الي معرفة؛)
هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو در آن نیازمند معرفت و شناخت هستی.

بنده در پست قبلی هم عرض کردم به چه دلیل و با چه اجازه ای میخواین به این افراد (به قول شما اولیاءالله) اقتدا کنید؟

یک سوال می پرسم:
کسی که معصوم نیست امکان خطا داره یا نه؟

آذر بانو;155727 نوشت:
ببینید به فرمایش امیرالمومنین علیه السلام: (ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الي معرفة؛)
هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو در آن نیازمند معرفت و شناخت هستی.

بنده در پست قبلی هم عرض کردم به چه دلیل و با چه اجازه ای میخواین به این افراد (به قول شما اولیاءالله) اقتدا کنید؟

یک سوال می پرسم:
کسی که معصوم نیست امکان خطا داره یا نه؟

یعنی ما فقط باید به معصوم اقتدا نماییم؟ فقیهان ، عارفان که علوم اهل بیت را نشر کردند ارزش احترام ندارند . خوب اگر انها نبودند علوم معصومین نشر نمی شد و ما به عنوان راوی و مجتهد در کلام معصوم به انها اقتدا می کنیم

با سلام و احترام

beroz;155737 نوشت:
یعنی ما فقط باید به معصوم اقتدا نماییم؟

بله

beroz;155737 نوشت:

فقیهان ، عارفان که علوم اهل بیت را نشر کردند ارزش احترام ندارند . خوب اگر انها نبودند علوم معصومین نشر نمی شد و ما به عنوان راوی و مجتهد در کلام معصوم به انها اقتدا می کنیم


ما موظفیم برای تمامی شیعیان امیرالمومنین علیهم السلام احترام قائل باشیم.
و همچنین احترام مروجین واقعی و مدافعین دین در جای خود محفوظ است. و مسلما مورد دعای خیر حضرات معصومین علیه السلام واقع می شوند.(رحم الله من احیا امرنا...)
و این تلاش و خدمت شون صدقه ی جاریه ای هست تا قیامت؛

اما در مسئله اقتدا به افراد، جز به معصوم علیهم السلام اجازه نداریم.
ایاک ان تنصب رجلا دون الحجه و تصدقه فی کل ما قال؛


**********************

ضمناً بنده در پست قبلی هم دو تا سوال پرسیدم:

:1: به چه دلیل و با چه اجازه انسان به افراد غیر معصوم اقتدا کنه؟

:2: کسی که معصوم نیست امکان خطا داره یا نه؟

به نظر من اینکه چه کسی به مقامات بالای الهی رسیده ویا بهشتی شده یا جهنمی و سوالاتی از این
دست نه در حد تشخیص انسانهای عادی است ونه دانستن آن صلاح آنهاست.چون اولا شناخت حقیقت
مقام و وضع اخروی انسانها نیاز به علم غیب دارد ودرحقیقت نوعی قضاوت است که درانحصار خداوند ومعصومین است ثانیا دانستن آن صلاح عموم مردم نیست. مثلا ممکن است من بگویم:
حالا که فلانی با فلان کار خوب به چنین مقامی رسیده(حالا از تمام مسائل که خبر ندارم)پس من هم با همین کار واحیانا بدون زحمت اضافی می رسم! یا بگویم:فلانی که فلان کار بد(به زعم من) راکرده پس چطور به این مقام رسیده؟ پس خدا نعوذبالله عادل نیست!
اما ما می توانیم وبسیار هم خوب است که عمل افراد را الگو قرار دهیم.مثلا عبادات فلان مرجع تقلید یا مجاهدت فلان رزمنده یا از این قبیل و قضاوت نهایی را که در نهایت به ما هم مربوط نیست را به خدا واگذار
کنیم.البته من درمجالس ومحافل این نوع قضاوتها را زیاد می شنوم اما آن را درست نمی دانم. مثلا اگر فردی در تمام عمر عبادت کرده باشد وشهرت داشته باشد اما همه این کارها را برای همان شهرت انجام داده باشد ما می دانیم؟ اولیاء واقعی را فقط معصومین می توانند معرفی کنند اگر صلاح بدانند وخود اولیاء
که من قکر نمی کنم خودشان هم به دلایلی که عرض کردم این کار را بکنند.

جوادی;155793 نوشت:
به نظر من اینکه چه کسی به مقامات بالای الهی رسیده ویا بهشتی شده یا جهنمی و سوالاتی از این
دست نه در حد تشخیص انسانهای عادی است ونه دانستن آن صلاح آنهاست.چون اولا شناخت حقیقت
مقام و وضع اخروی انسانها نیاز به علم غیب دارد ودرحقیقت نوعی قضاوت است که درانحصار خداوند ومعصومین است ثانیا دانستن آن صلاح عموم مردم نیست. مثلا ممکن است من بگویم:
حالا که فلانی با فلان کار خوب به چنین مقامی رسیده(حالا از تمام مسائل که خبر ندارم)پس من هم با همین کار واحیانا بدون زحمت اضافی می رسم! یا بگویم:فلانی که فلان کار بد(به زعم من) راکرده پس چطور به این مقام رسیده؟ پس خدا نعوذبالله عادل نیست!
اما ما می توانیم وبسیار هم خوب است که عمل افراد را الگو قرار دهیم.مثلا عبادات فلان مرجع تقلید یا مجاهدت فلان رزمنده یا از این قبیل و قضاوت نهایی را که در نهایت به ما هم مربوط نیست را به خدا واگذار
کنیم.البته من درمجالس ومحافل این نوع قضاوتها را زیاد می شنوم اما آن را درست نمی دانم. مثلا اگر فردی در تمام عمر عبادت کرده باشد وشهرت داشته باشد اما همه این کارها را برای همان شهرت انجام داده باشد ما می دانیم؟ اولیاء واقعی را فقط معصومین می توانند معرفی کنند اگر صلاح بدانند وخود اولیاء
که من قکر نمی کنم خودشان هم به دلایلی که عرض کردم این کار را بکنند.

خوب اگر بر ما کاملا ثابت شود که فلانی از اولیاء خداست چی؟

در ضمن اگر این جوره ما کجا عبادت امیرالمومنین ائمه رو دیدیم که بر ما ثابت شود عبادتشان

و اجتهادشان تا درست قضاوت کنیم؟؟

آذر بانو;155755 نوشت:
ما موظفیم برای تمامی شیعیان امیرالمومنین علیهم السلام احترام قائل باشیم. و همچنین احترام مروجین واقعی و مدافعین دین در جای خود محفوظ است. و مسلما مورد دعای خیر حضرات معصومین علیه السلام واقع می شوند.(رحم الله من احیا امرنا...) و این تلاش و خدمت شون صدقه ی جاریه ای هست تا قیامت؛ اما در مسئله اقتدا به افراد، جز به معصوم علیهم السلام اجازه نداریم. ایاک ان تنصب رجلا دون الحجه و تصدقه فی کل ما قال؛ ********************** ضمناً بنده در پست قبلی هم دو تا سوال پرسیدم: به چه دلیل و با چه اجازه انسان به افراد غیر معصوم اقتدا کنه؟ کسی که معصوم نیست امکان خطا داره یا نه؟

سلام
خواهر بزرگوار
1- شما یک چیز در امر دین را بطور نمونه مطرح کنید که در آن ، یک یا چند عالم واسطه ما و معصومین ع نباشد
2- مگر قرآن نفرمود : انما یخشی الله من عباده العلماء
3- مگر پیامبر ص علماء را وارثان انبیاء معرفی نفرمود
4- مگر امیر مومنان ع مردم را به سه دسته : عالم ربانی ، متعلم سالک سبیل نجات و همج رعاع تقسیم نکرد
5- مگر امام صادق ع رد عالمان الهی را رد ائمه معرفی نفرمود
6- مگر امام زمان ع عالمان پرهیزکار را حجت خود و مرجع مردم معرفی نفرمود
7- مگر نظام مرجعیت ما همان اقتدای به علمای ربانی و پرهیزکار نیست
8- مگر ولی فقیه مقتدای اهل ایمان در امر حکومت و سیاست نیست
9- آیا شما مرجع و مقتدایی ندارید ؟
10- اگر دارید که خلاف قول خودتان است و اگر ندارید که خلاف امر ائمه ع عمل کرده اید
موفق در اندیشه صواب

آذر بانو;155755 نوشت:
ضمناً بنده در پست قبلی هم دو تا سوال پرسیدم: به چه دلیل و با چه اجازه انسان به افراد غیر معصوم اقتدا کنه؟ کسی که معصوم نیست امکان خطا داره یا نه؟

سلام
خواهر بزرگوار
جواب 1- به امر خود ایشان و به دلالت عقل واما اوامر ایشان در منابع روایی ما مضبوط و شناخته شده است و دلالت عقل آنستکه در هر امری باید به متخصص آن رجوع نمود لذا اقتدا به علماء همان اقتداء به متخصص است که عقل هر عاقلی بدان حکم می کند
جواب 2- آن بزرگواران هم می دانستند ارجاع به علماء مانند ارجاع به معصوم نیست پس یا باید خود ضامن آن مقدار از خطا شده باشند یا مردم را در امر دین مهمل و رها سازند و معلوم است که اولی مقبول و دومی مردود است
موفق در اندیشه صواب

آذر بانو;155725 نوشت:
پاسخ بسیار خوبی جناب mkk1369 دادند، منتهی باید یادمون باشه که در بین فرزندان معصومین علیهم السلام فقط چند تن به مقام بسیار بالا رسیدند. مثل حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت عباس علیهم السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها و...

سلام

منم منظورم همان چند نفر بود نه همه ی آنها:Gol:

فکر کنم حمزه سید الشهدا
و دیگران نیز به این مقام رسیده باشند:Gol:

حامد;155895 نوشت:

سلام خواهر بزرگوار 1- شما یک چیز در امر دین را بطور نمونه مطرح کنید که در آن ، یک یا چند عالم واسطه ما و معصومین ع نباشد2- مگر قرآن نفرمود : انما یخشی الله من عباده العلماء3- مگر پیامبر ص علماء را وارثان انبیاء معرفی نفرمود4- مگر امیر مومنان ع مردم را به سه دسته : عالم ربانی ، متعلم سالک سبیل نجات و همج رعاع تقسیم نکرد5- مگر امام صادق ع رد عالمان الهی را رد ائمه معرفی نفرمود6- مگر امام زمان ع عالمان پرهیزکار را حجت خود و مرجع مردم معرفی نفرمود7- مگر نظام مرجعیت ما همان اقتدای به علمای ربانی و پرهیزکار نیست8- مگر ولی فقیه مقتدای اهل ایمان در امر حکومت و سیاست نیست9- آیا شما مرجع و مقتدایی ندارید ؟10- اگر دارید که خلاف قول خودتان است و اگر ندارید که خلاف امر ائمه ع عمل کرده اید موفق در اندیشه صواب

حامد;155896 نوشت:

سلام خواهر بزرگوار جواب 1- به امر خود ایشان و به دلالت عقل واما اوامر ایشان در منابع روایی ما مضبوط و شناخته شده است و دلالت عقل آنستکه در هر امری باید به متخصص آن رجوع نمود لذا اقتدا به علماء همان اقتداء به متخصص است که عقل هر عاقلی بدان حکم می کند جواب 2- آن بزرگواران هم می دانستند ارجاع به علماء مانند ارجاع به معصوم نیست پس یا باید خود ضامن آن مقدار از خطا شده باشند یا مردم را در امر دین مهمل و رها سازند و معلوم است که اولی مقبول و دومی مردود است
موفق در اندیشه صواب

با سلام و احترام

منظور بنده در مسائل اعتقادی است که به هیچ عنوان تقلیدی نیست.

و همچنین در مسائل اخلاقی و... ما به علما اقتدای تام نمی کنیم بلکه به روایات اهلبیت علیهم السلام که توسط این علما جمع آوری شده رجوع می کنیم و زندگی و اعمال و رفتار ایشان را با دو حجت الهی (1- انبیاء و ائمه علیهم السلام * 2- عقل) میسنجیم.

beroz;155892 نوشت:
خوب اگر بر ما کاملا ثابت شود که فلانی از اولیاء خداست چی؟

در ضمن اگر این جوره ما کجا عبادت امیرالمومنین ائمه رو دیدیم که بر ما ثابت شود عبادتشان

و اجتهادشان تا درست قضاوت کنیم؟؟


درجواب سوال اول اگربرماثابت شودکه ازاولیاء الهی است الگو گیری ازاو اشکالی ندارد به شرطی که همه جوانب زندگیش را بشناسیم ودرنظر بگیریم.یعنی با اشراف کامل که البته سخت است وباز خطراتی دارد.
درموردسوال دوم که بایدعرض کنم حساب ائمه کلا جداست.آنها رهبروالگوی بدون تردیدماهستند.خداونداصلا آنها را درمعرض شناخت ما قرارداده که ما الگو داشته باشیم وبدانیم چگونه زندگی کنیم.تمام زندگی آنها تا آنجا که برای یادگیری ما لازم بوده آشکاروروشن وباشواهدتاریخی قابل اثبات است.
درضمن عرض بنده این نیست که اولیاء دیگری غیر از آنها وجودندارد.منظورم این است که
اگرلازم باشدازطریق ائمه یا خودآن افرادبرتر معرفی می شوند.اما در موارداندکی لازم می شود.نه فقط برای کنجکاوی.برای الگو گیری ما ائمه کافی هستندوازهمه اولیاء هم بالاترند.
به نظرمن نیازی به دیگران نیست.به هرحال انسانهای خوب زیادی درطول تاریخ ودرزمان ما
بوده اند که می توانیم بامقایسه عملکرد آنها با معصومین صحت عملکردشان را بررسی واگر درست بود پیروی کنیم.فقط عملشان.دیگر کل وجودوشخصیتشان به ماربطی ندارد.

آذر بانو;155980 نوشت:
با سلام و احترام منظور بنده در مسائل اعتقادی است که به هیچ عنوان تقلیدی نیست. و همچنین در مسائل اخلاقی و... ما به علما اقتدای تام نمی کنیم بلکه به روایات اهلبیت علیهم السلام که توسط این علما جمع آوری شده رجوع می کنیم و زندگی و اعمال و رفتار ایشان را با دو حجت الهی (1- انبیاء و ائمه علیهم السلام * 2- عقل) میسنجیم.

سلام
خواهر بزرگوار
1- یا اقتدا صحیح است و باید اقتدای تام کرد یا غلط است و نباید اقتدا کرد
آنچه که در عقاید تقلیدی نیست اجمال عقاید است نه تفصیل آن چه اینکه تفصیل عقاید خود یک امر تخصصی است و جز از عهده متخصص بر نمی آید لذا آیا قائل به تفصیلی در این باب هستید ؟ اگر قائلید بفرمایید
2- منظور شما از کلمه ایشان کیست ؟ اگر منظور رفتار علماست که باید با معیار فقه سنجیده شود که در این مورد ما مقلدیم نه قضاوت کننده اگر منظور رفتار ائمه ع است که نمی تواند خودش معیار خودش باشد . دیگر آنکه حجت دوم الهی عقل است نه عقل من و شما و دیگری و فرق است بین این دو . منظور از عقل برهان عقلی است که در صورت صحت مابین عقلا مشترک و مورد توافق همگان است که به میزان علم منطق سنجیده می شود .
موفق باشید

حامد;156150 نوشت:
سلام خواهر بزرگوار 1- یا اقتدا صحیح است و باید اقتدای تام کرد یا غلط است و نباید اقتدا کرد آنچه که در عقاید تقلیدی نیست اجمال عقاید است نه تفصیل آن چه اینکه تفصیل عقاید خود یک امر تخصصی است و جز از عهده متخصص بر نمی آید لذا آیا قائل به تفصیلی در این باب هستید ؟ اگر قائلید بفرمایید 2- منظور شما از کلمه ایشان کیست ؟ اگر منظور رفتار علماست که باید با معیار فقه سنجیده شود که در این مورد ما مقلدیم نه قضاوت کننده اگر منظور رفتار ائمه ع است که نمی تواند خودش معیار خودش باشد . دیگر آنکه حجت دوم الهی عقل است نه عقل من و شما و دیگری و فرق است بین این دو . منظور از عقل برهان عقلی است که در صورت صحت مابین عقلا مشترک و مورد توافق همگان است که به میزان علم منطق سنجیده می شود . موفق باشید

سلام علیکم جمیعا

اگر در معنی کلمه اقتدا و تعریف آن دقت بیشتری شود خلط مبحث خیلی کمتر میشود.

یاحق

bina88;156240 نوشت:
سلام علیکم جمیعا اگر در معنی کلمه اقتدا و تعریف آن دقت بیشتری شود خلط مبحث خیلی کمتر میشود. یاحق

سلام
با تشکر
معنای لغوی اقتدا همان پیروی کردن و تقلید است
توجه بفرمایید :
فرهنگ أبجدي عربي-فارسي، متن، ص: 110
اقْتدَى-
اقْتِدَاءً [قدو] بفلان في كذا: در آن كار از فلانى پيروى و تقليد كرد.
القِدَة-
[قدو]: پيروى از ديگران، آنچه كه از ديگرى فراگيرند.
القُدْوَة-
[قدو]: پيشوا، مقتداى، آنچه كه از آن پيروى كنند.

تفاوت اقتدا به تفاوت افراد است که یا با واسطه یا بی واسطه از اهل بیت ع پیروی می کنند . عوام با واسطه علما و علماء بطور مستقیم و با استفاده از منابع تعالیم اسلامی یعنی قرآن و حدیث به ایشان متمسک می شوند . البته منظور از عوام جاهل به حکم یا تفصیل عقیده است .
موفق باشید

موضوع قفل شده است