امام حسن (ع) و ایران

اگر منظور شرکت در فتوحات است دروغ محض بوده و ساخته ی اهل خلاف علیهم لعائن الله می باشد.

در اینترنت نیز مقالات متعددی در رد این دروغ آشکار! موجود است.

البته بفرض محال اگر چنین مطلبی نیز موجود بود باز هیچ اتفاقی به نفع خصم ملعون نمی افتد بلکه بیشتر مظلومیت اهل البیت علیهم السلام روشن تر می شد..

[=Century Gothic]با سلام
در منابع تاریخی صحیح چنین چیزی را نیافتیم
اما در مورد جنگها میتوانید به این تاپیک نگاه کنید

آیا امام حسن در لشکر عمر یا عثمان در حمله به ایران بوده؟

تو تاریخ اومده که ایشون به شمال اومده بودن
از شهر ما هم گذشتن و گفتن که این شهر زیبایی هست که آبهای روان و پرندگان زیبا داره .

ما و طیر

واسه همین اسم شهر ما در قدیم مامطیر بوده . از همین جمله ی امام حسن (ع)
اگه عربیشو پیدا کردم براتون میذارم .

با سلام
لطف منبع سخنانتان را عنوان کنید

تاریخ طبرستان، جلد اول، ص73، نوشته ابن اسفندیار

ابن اسفندیار در کتاب تاریخ طبرستان، درباره نامگذاری این شهر به مامطیر مینویسد :

آن موضع که مامطیر است به چشم امام حسن بن علی دلگشای و نزه آمد، آبگیرها و مرغان و شکوفه‌ها و ارتفاع بقعه و نزدیک به ساحل دریا دید، گفت : بقعة طیبة و ماء طیرٌ . .

آنچه ابن اسفنديار گفته با گفته بسياري از مورخين منافات دارد اردشیر برزگر در کتاب 'تاریخ تبرستان پیش از اسلام' درباره مامطیر گفته که این نام، معرب نام مه‌میترا است و این شهر باستانی جای میترای بزرگ و به بیان دیگر، آتشکده میترا بوده است .[1]همچنين ولي اولياءاله آملي مي‌آورد: در عهد خلافت اصحاب از قبل خلفاي راشدين، هيچ كس، تخصيص به تبرستان نيامد و آنچه در تاريخ تبرستان مسطور است كه در ايام خلافت عمربن الخطاب امام ابومحمدالحسن علي(ع)، و عبداله ابن عمر، و مالك بن حارث الاشتر و قسيم بن العباس به تبرستان آمده‌اند به حقيقت اصلي ندارد.در اين باره اختلاف نظر زيادي وجود دارد. از جمله آنكه عده‌اي فتح طبرستان را در زمان عثمان مي‌دانند نه به عهد خلافت عمر ؛ و عده‌اي از مورخين نيز حضور امام حسن را در فتح طبرستان صريحا نفي كرده‌اند و عده‌اي ديگر به حضور آن حضرت در فتح طبرستان اشاره‌اي نمي‌كنند. اما براساس مدارك به دست آمده نام مامطير در يك واقعه تاريخي مربوط به سال (250 ه.ق) هنگام قيام حسن بن زيد علوي (داعي كبير) ضد حكمران عرب طبرستان آمده است.1.تاریخ مازندران، جلد دوم، ص200، نوشته اسماعیل مهجوری

[=Century Gothic]با سلام
و تشکر از عماد گرامی :Gol:

دوست گرامی چنین سخنی در هیچ یک از کتب تاریخی شیعه ذکر نشده است
[=Century Gothic]اولیاالله آملی در تاریخ خود این نظریه ((ابن اسفندیار[=Century Gothic]))را رد می‌کند زیرا در روایات و آثار [=Century Gothic] اسلامی شیعه در این باره خبری گفته نشده .
اردشیر برزگر در کتاب 'تاریخ [=Century Gothic]تبرستان پیش از اسلام' درباره مامطیر گفته که این نام ، معرب نام مه‌میترا
[=Century Gothic] است و این شهر باستانی جای میترای بزرگ و به بیان دیگر ، آتشکده میترا
[=Century Gothic]بوده است .
[=Century Gothic]تا میانه سده هشتم هجری ، این شهر را به نام مامطیر میخواندند تا آن که
[=Century Gothic] کیاییان جلالی آخرین شاه باوندیان - حسن - را شکست دادند و در همان سال
[=Century Gothic] سادات مرعشی به سرپرستی میربزرگ از آمل قیام کردند و کیاییان جلالی را
[=Century Gothic]شکست دادند و مامطیر را گشودند .
[=Century Gothic]سید قوام‌الدین مرعشی وارد مامطیر شد و رفت و آمد دراویش مرعشی
[=Century Gothic]باعث رواج کسب و کار در مامطیر شد و نام شهر به بارفروش ده تغییر یافت .
[=Century Gothic]
مرعشیان تا سال 1006 هجری قمری در مازندران حکومت کردند . در این سال
[=Century Gothic] شاه عباس آنان را برکنار ساخت و این منطقه را تابع حکومت مرکزی کرد . در
[=Century Gothic] این دوران به نظر برخی تاریخ نویسان رفته رفته نام شهر به بارفروش تغییر
[=Century Gothic] یافت و پسوند ده از نامش حذف شد .
البته برخی معتقدند که این تغییر نام در [=Century Gothic]اواخر زندیه و اوایل قاجار اتفاق افتاد .
[=Century Gothic]این شهر ظاهراً در اواخر دوران قاجار باول نامیده میشد که این نام از رودخانه
[=Century Gothic]باول رود که امروزه بابل رود خوانده می‌شود گرفته شده .
سرانجام در سال 1306 [=Century Gothic]به بابل تغییر نام داد .
بابل را با عنوان «شهر بهار نارنج» نیز می شناسند.

با سلام به همه دوستان و جناب nakisa عزیز
در تاریخ خلیفه که متوفای 240هجری می باشد اسمی از حضور امام حسن در این جنگ نیامده است وی سنی مذهب بوده ااست ص تاريخ‏خليفة،ص:96
[=&quot]
طبری نیز از قول سیف بن عمر نقل کرده که به گفته شیعه وسنی ضعیف می باشد تاريخ‏الطبري/ترجمه،ج‏5،ص:2116
[=&quot]ضمنا یعقوبی که متقدم بر طبری می باشد از حضور امام حسن علیه السلام در این جنگ حرفی به میان نیاورده است ابن اسفندیار متوفای قرن هفتم می باشد وبا صدر اسلام فاصله زیادی داردوباز گفته این اسفندیار با طبری متفاوت می باشد چون فتح طبرستان ر ا در زمان عثمان می داند وابن اسفندیار در زمان عمر
[=&quot]به هر حال اهل تسنن چه در زمان طبری وچه در زمان فعلی در صددند که اثبات کنند امام حسن علیه السلام در این فتح شرکت کرده اند تا رابطه ایشان را بار خلفا خوب جلوه دهند که از این سخن دروغ به نفع خود استفاده کنند. ولی عدم همکاری ائمه با خلفا مگر در حد ضرورت از قطعیات تاریخی ومذهبی ما است

با سلام
وقتی یه مطلبی تو کتب تاریخی شیعه نباشه و در کتب اهل سنت آورده شده باشد باید به دنبال قصد و قرضی باشید که آنها با عنوان کردن این طور مطالب میخواهند به دست بیاورند که ان چیزی جز روابط حسنه امامان ع با خلفا نیست !!
در ضمن هر گاه نقلی از بزرگانی میکنید با دلیل و مدرک سخن بگوید لطفا !
یک نمونه ذکر میکنم هنوز خیلیها فکر میکنند که عایشه در سن ۶ سالگی با پیامبرص ازدواج کرده و در بعضی از سایتها هنوز نمایان است در صورتی که الان ثابت شده که سن ازدواج عایشه ۲۲ و یا ۲۴ ساله بوده !
و در آخراین که در سایت, مطالب, تخصصی و بر حسب منابع معتبر تاریخی برسی میشود .
یا علی ع

خب شاید امام حسن خودشون تنهایی اومدن مسافرت .
مگه حتما اومده بوده جنگ ؟
مگه امامای ما واسه تفریح نمیرفتن مسافرت؟

با سلام
جناب نکیسا منبع گفتاری شما صحیح نمیباشد
امام حسن ع در کتب تاریخی شیعه هرگز به ایران نیامده اند !
اگر منبعی دارید که در کتب تاریخی شیعه چنین چیزی آمده باشد خوشحال میشویم عنوان کنید !
در تاریخ ما بر حسب سند و مدارک سخن میگویم نه احتمالات و یا سخن از خود و یا نقل قول نا صحیح !
یا علی ع

با سپاس فراوان از دوست همیشه گی و یاور بزرگ گروه تاریخ
درباره آمدن امام حسن به ایران سندی وجود دارد و آن اینکه امام علیه سلام وقتی به مدائن آمد در واقع به ایران قدیم وارد شده بود. نه ایران امروزین. جالب است بدانیم که نام ایران بیشتر مربوط به دوره صفویه است و پیش از آن نام سرزمین فارس بیشتر به کار می رفت گرچه فردوسی و برخی از شاعران اشاره کرده اند اما این متداول نبود.به هر حال امام به مدائن رفت و درنگی در کاخ سفید خسروپرویز نمود. درنگ امام به این خاطر بود که گویا آنجا مقر حکومت مدائن بوده است و امام نیز آن زمان زخم برداشته بودند و این کار در جنگ امام با معاویه بود که امام رفته بود تا از آنجا یاورانی را تدارک ببیند.
متن عربی: و مضى الحسن رضى الله عنه مثخنا حتى دخل المدائن، و نزل القصر الأبيض، و عولج حتى برا، و استعد للقاء ابن عامر.(لأخبار الطوال، ابو حنيفه احمد بن داود الدينورى (م 282)، تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال،قم، منشورات الرضى، 1368ش،ص:217)
و أفاق الحسن من غشائه و قد ضعف، فعصبوا جراحه و أقبلوا به إلى المدائن، قال: و عامل المدائن يومئذ سعد بن مسعود الثقفي عم المختار بن أبي عبيد، قال: فأنزل الحسن في القصر الأبيض، و أرسل إلى الأطباء فنظروا إلى جراحته و قالوا: ليس عليك بأس يا أمير المؤمنين. قال: فأقام الحسن بالمدائن يداوى.
«تاب الفتوح، أبو محمد أحمد بن اعثم الكوفى (م 314)، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/199، ج‏4،ص 288»