موضع ایران باستان نسبت به انجام حج در حجاز چی بود؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
موضع ایران باستان نسبت به انجام حج در حجاز چی بود؟

آیا حکومت های ایران باستان با حج در بین عربها موافق بودند؟ شده پرده کعبه بفرستند یا کمکی کنند؟ یا برعکس شده که بخواهن خرابش کنند؟ اصلا چرا ایرانی ها مکه را تصرف نکردند؟

دوست عزیز منظورت از باستان قبل اسلام که نیست!!!!!!!!!!!!!

[=arial, helvetica, sans-serif]مسعودی در مروج‌الذهب (جلد یکم، ص۲۸۳ و ۲۸۴)خبری را نقل کرده است که خلاصه آن چنین است:ایرانیان در گذشته به زیارت خانه‌ی خدا در مکه می‌رفتند و بدور آن طواف می کردند.چون هنگامی که ساسان نیای اردشیر بابکان به آنجا می‌رفته بر چاه اسماعیل نیز زمزمه می‌کرده است و ایرانیان دیگر نیز چنین می‌کرده اند، به همین سبب آن چاه را زمزم نامیده‌اند.

[=arial, helvetica, sans-serif]مسعودی شعری را هم که در قدیم‌الزمان شاعری در این زمینه سروده است نقل می‌کند:
زمزمت الفرس علی زمزم / و ذاک فی سالفها الاقدام

[=arial, helvetica, sans-serif]مسعودی سپس می‌افزاید که: ایرانیان در گذشته اموال و جواهرات هم به کعبه پیشکش می‌داده اند؛ و ساسان ابن بابک دو آهوی زرین و مقداری جواهر، چند شمشیر و طلای بسیار به کعبه هدیه کرده بود که آنها را در چاه زمزم دفن کرده بودند.
[=arial, helvetica, sans-serif]همچنین تا چند سال پیش تکه سنگ‌های خردشده از [=arial, helvetica, sans-serif]آناهیتا[=arial, helvetica, sans-serif] (فرشته آب و پاکی ایرانیان) در کناره حوض زمزم قرار داشت، که در بازسازی جدید محوطه خانه خدا ازمیان رفت.( بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، ص ۲۷۵)
[=arial, helvetica, sans-serif]در کتاب المعارف و المعاریف آمده است که: پارسیان بدین عقیده که روح هرمز (اهورامزدا) در کعبه حلول نموده، آنرا تقدیس می نمودند و به حج این خانه می آمدند.
[=arial, helvetica, sans-serif]دکتر سید جعفر حمیدی در نوشتاری درباره رستم چنین می‌گوید:حکایت رستم در عصر ساسانى در بین مردم عربستان موجود و رایج بوده و حتى در صدر اسلام این داستان و داستانهاى دیگر ایرانى توسط شخصى به نام «نضربن حارث» در مکه روایت مى‏شد.
[=arial, helvetica, sans-serif]دکتر رضا مرادی غیاث‌آبادی در تارنمای پژوهش‌های ایرانی چنین می‌نویسند:
ایرانیانِ پیش از اسلام، علاوه بر اینکه هر ساله به طواف کعبه می‌رفته‌اند (مسعودی)، هدایا و پوشش‌هایی را نیز برای کعبه می‌فرستاده‌اند و بازسازی و مرمت آنرا به عهده می‌گرفته‌اند. به‌ویژه که شمار فراوانی از ایرانیان، ساکن شبه ‌جزیره بوده‌اند و به قول محمد بن احمد مَقْدِسی در «احسن التقاسیم» شمار بازرگانان، صنعتکاران و کشتی‌سازان ایرانی در کرانه‌های دریای سرخ به اندازه‌ای فراوان بوده که زبان غالب در آنجا، زبان فارسی بوده است.

[=arial, helvetica, sans-serif]ارزقی در «اخبار مکه» از گروه هیربدانی یاد می‌کند که مقیم شهر مکه بوده‌اند. یکی از آنان به نام «مهر» در آنجا خواندن و نوشتن آموزش می‌داده و کوچه‌ای در مکه به نام او کوچهٔ «مهر» نامیده می‌شده است (ارزقی، ص ۴۹۵ و ۵۳۶).
[=arial, helvetica, sans-serif]
جلیل اخوان زنجانی در «رصد و تاریخ گذاری در ایران» (ص ۱۷۸) این گمان را پیش کشیده است که واژه «تازی» دلالت بر اعراب نمی‌کند و منظور از تازیان یا تاجیان/ تاجیکان، ایرانیان ساکن شبه‌جزیره بوده است.

[=arial, helvetica, sans-serif]در بارهٔ ساخت کعبه به دست ایرانیان، روایت‌های جالبی از ابوالفرج اصفهانی در «الاغانی» در دست است: او آورده است که ابن مسجع (موسیقیدان بزرگ ایرانی که در شبه‌جزیره به بردگی گرفته شده بود و کسی بود که نغمه‌های موسیقی ایرانی را بر نغمه‌ها و الحان عربی توافق و تطبیق داد) آوازی را به عربی در نزد خواجه خود خواند. خواجه پرسید که این آواز را از که آموختی؟ و ابن مسجع گفته بود که از «ایرانیانی که مشغول ساختن کعبه هستند» (سامی، ص ۴۹۴).

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: مقداد

[="Tahoma"]

هوريا شاهويي;154481 نوشت:
آیا حکومت های ایران باستان با حج در بین عربها موافق بودند؟ شده پرده کعبه بفرستند یا کمکی کنند؟ یا برعکس شده که بخواهن خرابش کنند؟ اصلا چرا ایرانی ها مکه را تصرف نکردند؟

با عرض سلام و ادب

در پاسخ به این سوال که چرا ایرانی ها به مکه حمله نمی کردند،می توان گفت:

ظاهراً منطقه حجاز به دليل عدم حاصل‏خيزى و بيابانى بودن زمين و عدم رواج مدنيّت در بين مردم، از چشم ‏طمع حكومت‏ها دور مانده و به آن رغبتى نشان نمى ‏دادند. به همين دليل، در آن سرزمين، حكومت مركزى و مستقلى وجود نداشت و دايره حكومتى، منحصر در قبيله و طايفه بود و نظام ملوك الطوايفى در آن مناطق حكم‏فرما بود، تا اين كه پيامبر اكرم(ص) به پيامبرى برانگيخته شد و از مكه به مدينه مهاجرت نمود و پايه‏ هاى يك حكومت جهانى را در اين شهر بنا نهاد؛ اما در اطراف حجاز حكومت‏هاى مستقل و نيمه‏ مستقلى وجود داشت و حاكمانى از سلسله ‏ها و تيره‏ هاى مختلف حكومت مى ‏كردند. اين حكومت‏ها عبارت بودند از: ايران، روم شرقى، حبشه، يمن، حيره، غسّان، يمامه و مصر.

همه حكومت‏هاى اطراف حجاز، تحت نفوذ سه دولت مركزى، يعنى امپراتورى بزرگ ايران، امپراتورى عظيم روم شرقى و حبشه بودند.

موضوع قفل شده است