من از تو رسیدم به باور تو...

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من از تو رسیدم به باور تو...

میدونید به کی میگن یه آدم زیرک؟

به نظر من کسی زیرک وبا هوشه که بدونه پشت هر نگاه و عمل یه حرفی خوابیده.

وبدونه که هیچ رفتاری ارادی ایی از هیچ آدمی سر نمیزنه،مگه اینکه پشت اون رفتار یه دلیل خوابیده باشه.

وباید این مطلب رو هم بهش دقت کرد که همه دلیل هایی که آدمها با تمسک به اون دست به کاری میزنند،ریشه در یه اعتقاد وباور در اون افراد داره.

پس ما قبل از اینکه به عمل کسی خیره بشیم باید نگاه کنیم که این عمل از کدوم سرچشمه جاری شده .ودقت کنیم که ریشه این عمل در کدوم باور جا خوش کرده.


کلام آخر اینکه،عمل هیچ شخصی از اعتقاد او جدا نیست؛پس برای قضاوت در درستی عمل یک شخص باید به باور او نظر انداخت.

یه نظر بدی ممنون میشم...

با سلام

کلام حضرت علی هم تا حدودی مؤید و مکمل کلام شماست که میفرمایند :

مراقب افکارت باش که گفتارت می شود، مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود، مراقب رفتارت باش که عادتت می شود،مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود، مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.

ولی با این قسمت کمی من مشکل دارم:Gig:

راهی;154388 نوشت:
کلام آخر اینکه،عمل هیچ شخصی از اعتقاد او جدا نیست؛پس برای قضاوت در درستی عمل یک شخص باید به باور او نظر انداخت.

برای تشخیص درستی عمل یک شخص باید به باورهای خود شخص نگاه کرد؟:Gig:

عرشیان;154410 نوشت:

برای تشخیص درستی عمل یک شخص باید به باورهای خود شخص نگاه کرد؟:Gig:

منظور بنده این بود که اگه بخوایم به عمل کسی امتیاز بدیم باید به اعتقادی که پشت اون عمل هم هست نگاه کنیم چرا که ممکنه یه عمل فی حد نفسه خوب باشه، یعنی حسن فعلی داشته باشه ولی، انگیزه ایی که باعث شده اون عمل از جانب عاملش صورت بگیره چیز درستی نباشه که باعث میشه اون عمل بی ارزش بشه یعنی حسن فاعلی نداشته باشه...
مثال نمازی که به انگیزه ریا خوانده میشه و ریا خودش ناشی از یک اعتقاد نادرست هستش:ok:

عمل صالح در گرو باور به مبدأ و معاد

در آيه اول، پروردگار مى‏فرمايد:
« مَنْ عَمِلَ صَــلِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ »
كسى كه حركتش، حركت صالح است. عمل يعنى حركت، كسى كه عمل، حركت، كار و قدم برداشتنش صالح است، صالح يعنى چه؟ يعنى هماهنگ با خواسته‏هاى پروردگار. هر عملى كه هماهنگ با خواست صاحب عالم است، قرآن آن عمل را با صفت صالح ذكر كرده است.
اين آدمى كه حركت و عملش صالح است، در باطن هم با خدا و روز قيامت پيوند دارد؛ هم مبدأ را قبول دارد و هم معاد را. بين خدا و قيامت زندگى مى‏كند و از اين ميزان هم تجاوزى ندارد.
هر كس يا هر چه سراغش مى‏آيد، چه مردم و چه باطن خودش، مى‏گويد: ببينم اين درخواست تو اى انسان، اى زن، اى مرد، اى رفيق، اى شهوت، اى شكم، برابر با خواسته حضرت حق است؟ و معمارى براى آخرت من مى‏كند؟ من گوش مى‏دهم، اگر با خواسته مولاى من موافق نيست، آخرتم را خراب مى‏كند، انجام نمى‏دهم.
چيزى كه مطابق با خواسته مبدأ و معمار آخرت است، دو دستى به آن مى‏چسبد و آن را رها نمى‏كند.
حضرت مى‏فرمايد: اجازه فوت شدن آن كار را هم نمى‏دهد، به هر زحمت و مشقتى باشد، انجام مى‏دهد، مى‏خواهد تلخ باشد، يا شيرين. مى‏خواهد تجارت مالى باشد يا شهادت در راه خدا. براى او فرقى نمى‏كند، چون به مال و جان وابسته نيست، بلكه به مبدأ و معاد وابستگى دارد.
در تجارتخانه براى تجارت برود، به دستور حضرت حق رفته است. به مال كارى ندارد. در جبهه براى جهاد برود، باز هم به دستور او رفته است، به جان كارى ندارد؛ چون نه جان ترمزى براى او در اجراى فرمان خدا است، و نه مال گول زننده او كه او را از دوست جدا كند. او حُرّ است ( شیخ حسین انصاریان)

با سلام خدمت شما دوست گرامی

من هم با شما موافقم که در پشت هر عملی اعتقادی است ولی به نظر من قضاوت کردن در مورد افراد کار خیلی دشواره و در متون دینی هم به ما سفارش شده تا جایی که امکان داره ، افعال مومنین رو به عنوان کارهای نیک تلقی کنیم و سعی کنیم سوء ظن نداشته باشیم . زیرا اعتقادات یک فرد و از آن مهم تر نیت هر فرد رو به سادگی نمی توان تشخیص داد .

موفق باشید

بیکرانگی;154549 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

من هم با شما موافقم که در پشت هر عملی اعتقادی است ولی به نظر من قضاوت کردن در مورد افراد کار خیلی دشواره و در متون دینی هم به ما سفارش شده تا جایی که امکان داره ، افعال مومنین رو به عنوان کارهای نیک تلقی کنیم و سعی کنیم سوء ظن نداشته باشیم . زیرا اعتقادات یک فرد و از آن مهم تر نیت هر فرد رو به سادگی نمی توان تشخیص داد .

موفق باشید


با سلام خدمت دوست عزیز

یه بزرگی میفرمود در زندگی آدم باید دوتا عینک داشته باشه

1. عینک درشت بین:منظورش این بود که آدم در اکثر جاها، نه همه جاها، وقتی با یه آدم برخورد میکنه که خوب نمیشناسدش خیلی تو کاراش دقیق نشه و کلی نگری کنه و کاراش رو تا جایی که میتونه حمل به خیر کنه

2.عینک ریز بین:این تو جاهایی مورد استفاده هستش که سرنوشت آنسا به نگاه درست به اون فرد بسته شده ؛ مثال ساده اش مثل خواستار آدم و یا اینکه تو بعضی از جاها آدم میخواد از یه نفر الگو بگیره و اون رو راهنمای خودش قرار بده که اینجاها دیگه نمیشه با اون عینکِ حملِ به خیر نگاه کنه

توی کارهای حساس تو مجبوری که این دقت رو در افراد بکنی و منظور من هم توی همچین شرایطی بود

با تشکر

موضوع قفل شده است