شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان در دوره امام جوادع به چه صورت بوده است ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان در دوره امام جوادع به چه صورت بوده است ؟

شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان در دوره امام جوادع به چه صورت بوده است ؟

با سلام

شرايط بحراني كه امامان شيعه(ع) درزمان عباسيان به مركزيت بغداد با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزار جديدی براي برقراري ارتباط با پيروان خود جستجو كنند.اين ابزار،سازمان وكالت نام داشت که وظیفه او تعيین نمايندگان و كارگزاران در مناطق مختلف بود.
مشكلات شيعيان در قرن سوم و چهارم به حد اعلای خود رسيد.
مخالفت حكومت عباسيان با شيعيان باعث شده بود كه آنان به تقيه و تبليغات مخفي روي آورند.مخالفان براي ايجاد تفرقه بين شيعيان پاره اي روايات نادرست را منتشر و از این راه سود مي جستند.
به همين حهت براي حفظ شيعيان، جلوگیری از انحراف آن ها و برقراری ارتباط آنان با امامان شیعه(ع)، سازمان منسجم و تحت برنامه سازمان وكالت پیگر این مباحث بود. اهداف دیگر سازمان وكالت،جمع آوري خمس،زكات،نذر و هدايا از مناطق مختلف و تحويل آن به محضر امام(ع)و نيز رساندن پاسخ های امام(ع) به سوالات و مشكلات فقهي،عقيدتي،شيعيان وتوجيه سياسي آنان بود.این تلاش به وسیله وکلا صورت می گرفت.
این روش از زمان امام صادق (ع)به بعد عملی شد و فقدان تماس مستقيم بين امام(ع) وپيروانش را حل کرد و نقش مذهبي وسياسي وكلا را افزايش داد.
وكلا عمده كار خود را بصورت مخفيانه انجام مي دادند.آنان شيعيان را بر مبناي نواحي مختلف تقسیم می کردند.از جمله می توان به نواحی،بغداد ، مدائن و كوفه،بصره ، حجاز،و با گسترش اسلام قم و همدان،يمن و مصر اشاره کرد..
بغداد يكي از این مناطقي است كه ائمه اطهار در آن وكيل داشته وپل ارتباط بين امامان(ع)و شيعیان اين شهر بودند.
امام رضا(ع)درسال 203 قمري بدست مامون به شهادت رسيد.
شيعه براي اولين بار با يك مسئله غير متقربه روبرو شد و آن سن كم جانشين امام هشتم(ع)بود.اگر چه امام رضا(ع)در زمان حياتشان ابو جعفر،محمدبن علي معروف به جواد(ع)را به جانشيني خود معرفي كرده بود.اما شيعيان ،شهادت زود هنگام امام را پيش بيني نكرده بودند از طرفی دیگر امام جواد(ع) درآن زمان فقط هشت سال داشت.(1) در شهرهاي شيعه نشين مانند بغداد و كوفه شيعيان متحير شدند كه چكار كنند.بزرگان شيعه از بغداد،ريان بن صلت صفوان بن يحيي،محمد بن حكيم،علي بن حسان ثابتي،اسحاق بن اسماعيل بن نوبخت ويونس بن عبدالرحمن با گروه ديگری از شيعيان در يكي از محله هاي بغداد بنام بركه زلزل شهر بغداد درخانه عبدالله بن حجاج براي عزاداري اجتماع كردند.

يكي از شيعيان برخاست وگفت: گريه رارها كنيد تا مساله رهبري راتحقيق كنيم.تصيم بر اين شد كه عده اي ازبزرگان شيعه نزد امام جواد(ع ) بروند ومساله راتحقيق كنند.آنان به مدينه مشرف شدند و ابتدا عبدالله عموي امام جواد(ع )را آزمودند اما وي نتوانست مساله آنان راپاسخ دهد.
سپس نزد امام جواد (ع)رفتند و هر مساله اي راكه مطرح مي كردند حضرت پاسخ آنرا مطابق نظر شيعه ابراز مي داشت و آنها مطمئن شدند كه امام جواد (ع ) جانشين پدر است.(2)
پس از تثبیت امامت امام جواد(ع)،وكلاي مزبور در سمت خود ابقاء شدند و امام جواد(ع ) شروع به گسترش و توسعه فعاليت هاي سازمان وكالت در نواحي مختلف نمود.
اين گونه گزارشها علاوه بر حکایت از حضور مقتدرانه شیعه در بغداد دارد،نشانگر فعال بودن بغداد و مركزيت آن دررفع مشكلات اعتقاد وسياسي شيعيان است.
عبدالرحمن حجاج در بغداد سكونت داشت و گاه بعنوان رابط عراق و مدينه در رفت و آمد بوده است.
درعصر امام كاظم(ع )علي بن يقطين از وکلای ساکن ناحيه بغداد و عامل نفوذ شيعه در دربار عباسي بود،وي گاهي براي ارسال اموال وپيام به محضر امام كاظم(ع)درمدينه،ازعبدالرحمن حجاج و گاه افرادي نظير اسماعيل بن سلام و ابن حميد استفاده مي كرد.(3)
به گفته نجاشی،عبدالرحمن بن حجاج از اصحاب امام رضا(ع )وامام جواد (ع )و امام هادي (ع )بوده است.(4)
خردسالي امام جواد(ع)مانع از آن نبود كه مردم از عمق معلومات واطلاعات آن حضرت بهره گيري كنند،مامون از اين حقيقت نسبت به امام جواد(ع)و نيز راي و نظر شيعه درباره آن حضرت بي خبر نبود،بنابراين مصلحت را بر اين ديد که درصدد بالابردن مقام ومنزلت امام(ع)واحترام نسبت به وي برآيد.لذا امام (ع)را از مدينه به بغداد آورد.مامون با اسرار فراوان دختر خويش ام فضل را به ازدواج امام(ع)درآورد(5)زیرا او از این کار اهدافي را مد نظر داشت:
1)با فرستادن دختر خود به خانه امام جواد(ع)آن حضرت را براي هميشه زير نظرداشته باشد و از كارهاي او بي خبر نماند.
2)با اين وصلت علويان را از اعتراض وقيام نسبت به خود باز دارد.
با توجه به جايگاه امامت كه هدف اصلي امامان شیعه(عليهم السلام )هدايت انسانها به دو صورت تكويني وتشريحي است قطعا با حضور امام جواد(ع)در بغداد، شيعيان اين شهر چه به صورت حضوري ويا ارتباط ازطريق وكلا مسائل ومشكلات خود را با ايشان در ميان گذاشته و آن حضرت نیز،آنان را هدايت وراهنمايي كرده است.
امام جواد(ع)بعد از سپري شدن مدت زمانی،از بغداد به مدينه بازگشت تا آنگاه كه معتصم درسال ق/218 برمسند خلافت نشست ودرسال ق/220 امام جواد(ع)را در کنترل ایشان از مدينه به بغداد فراخواند.(6)معتصم براي جلوگيري از بحران سياسي و ساكت كردن شورشها گاهي امام جواد (ع)را تحت فشار قرار مي داد و بالاخره آن حضرت را به شهادت رساند.(7)
امام جواد(ع) باتمام محدوديت هاي موجود،ازطريق نصب وكلا ونمايندگان ارتباط خود را با شيعيان حفظ مي كرد.درسراسر حكومت و قلمرو خليفه عباسي،امام(ع)كارگزاراني را اعزام مي كرد و با فعاليت گسترده آنان،از تجزيه شيعيان جلوگيري مي كرد.

امام(ع)به شيعيان خود اجازه مي داد كه به درون دستگاه حكومت نفوذ كرده و مناسب حساس را بدست بگيرند تا شيعيان نقطه اميدي پيدا كنند.از اين رو بود که نوح بن دراج چندي قاضي بغداد و پس از آن قاضي كوفه گرديد.(8)
از جمله وكلاي امام جواد(ع)در بغداد محمد بن فرج رخجي است.شيخ طوسي نام او را در رديف اصحاب امام رضا(ع)وامام جواد(ع)و امام هادي(ع)آورده است.(9)بنا به نقلي امام جواد(ع) طي توقيعي به وي فرمودند، خمس را براي من ارسال دار، و من جز دراين سال، آنرا اخذ نخواهم كرد.(10)
ابن ابي دواد كه زمان مامون،معتصم،واثق و متوكل عباسي قاضي بغداد و مخالف شيعيان بود، اعتراف مي كند كه،پس از اينكه معتصم عباسي راي امام جواد(ع)را در مقابل فقهاي اهل سنت، درمورد قطع دست سارق مي پذيرد، ابن دواد در خلوت به او تذكر مي دهد كه چرا خليفه كسي را كه نصف امت به امامت او قائلند در حضور درباريان،فرماندهان،وزراء وكاتبان بر نظر تمام علماي مجلس ترجيح مي دهد.(11)
با شهادت امام جواد (ع) شيعيان پيرامون خانه آن حضرت جمع شدند وجنازه آن حضرت رابيرون آوردند. شيعيان درحالي كه شمشير را برروي شانه قرار دادند با هم پيمان مرگ بستند ، زيرا معتصم سعي مي كرد از تشيع جنازه آن حضرت ممانعت بعمل آورد.(12)
از مجموع آنچه بیان شد مي توان گفت حضور شيعیان در بغداد، جمعیت قابل توجهی را تشكيل داده و از اقتدار نسبي برخوردار بوده و نحوه ارتباط خود را با ائمه، در دریافت پاسخ مسائل شرعی و سیاسی از رهگذر وکلا حل کرده اند،و نيز از رهگذر كثرت روايت راویان شيعه مي توان به فروني علم و اطلاعات علمي آنها در این دوره زمانی واقف گرديد.
چنانكه از طريق كثرت احتجاجات و منازعات شيعه بويژه در مساله امامت بقدرت آنان بر احتجاج و نيروي كافي آنان در دفاع از حريم مذهب حق و اوضاع وشرايط درخشان آنها مي توان پي برد.
پس از شهادت امام جواد(ع)سران شيعه بغداد در منزل محمد بن فرج اجتماع كردند تا درباره جانشين آن حضرت به بحث بپردازند.محمد بن فرج نامه اي به خادم و دستیار امام جواد(ع) فرستاد و او را از تجمع شيعه در منزلش آگاه ساخت و اضافه كرد كه اگر خوف اشتهار و خطرات ناشي از آن نبود به همراه آنان به خانه امام(ع) مي آمد.(13)

1.شیخ مفید،محمدبن محمد بن نعمان. الارشاد في المعرفة حج الله علي العباد،تحقیق مؤسسه آل البیت،(قم،مؤسسه آل البیت،بی تا)،ج2،ص272 به بعد
2. مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،پیشین،ج50،ص99
3.جباری،محمد رضا. سازمان وكالت ،(قم موسسه امام خميني چاپ اول 1382 ش.)ج2،ص490
4.نجاشی اسدی،ابوالعباس احمد بن علی.رجال نجاشی،تحقیق سید موسی شبیری زنجانی،(قم،مؤسسه النشر الاسلامی،چاپ پنجم1416ق)،ص238
5. شیخ مفید، محمدبن محمد بن نعمان.الارشاد في معرفة حج الله علي العباد، ترجمه ، محمد باقر بهبودي،( تهران 1364 ش)ص719
6. مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،پیشین،ج50،ص63
7.ابن اثیر،عزالدین علی. الکامل فی التاریخ، ،ترجمه ابولقاسم حالت،(تهران، مطبوعاتی علمی1371ش)،ج17،ص89
8. نجاشی اسدی،ابوالعباس احمد بن علی.رجال نجاشی،پیشین،ص102
9.شیخ طوسی،ابی جعفر محمد بن الحسن.رجال طوسی،تحقیق جواد القیومی الاصفهانی،(قم،مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین1415ق)،ص377
10. مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،پیشین،ج50،ص63
11. مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،پیشین،ج50،ص7
12.مظفر،محمد رضا،تاریخ تشیع،ترجمه سید محمد باقر حجتی،پیشین،ص 120
13.مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،پیشین ،ج50 ص

امام جواد - علیه السلام - با تمام محدودیتهای موجود، از طریق نصب وكلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می كرد. در سراسر قلمرو حكومت خلیفه عباسی، امام، كارگزارانی (وكلایی) را اعزام می كرد و با فعالیت گسترده آنان از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری می شد. كارگزاران امام در بسیاری از استانها مانند: اهواز، همدان، سیستان، بُست، ری، بصره، واسط، بغداد و مراكز سنتی شیعه یعنی كوفه و قم پخش شده بودند.
امام به هواداران خود اجازه می داد كه به دورن دستگاه حكومت نفوذ كرده مناصب حساس را در دست بگیرند، از اینرو «محمد بن اسماعیل بن بزیع» و «احمد بن حمزه قمی» مقامات والایی در دستگاه حكومت داشتند. «نوح بن درّاج» نیز چندی «قاضی بغداد»، و پس از آن قاضی «كوفه» بود.
بعضی دیگر از شیعیان مانند «حسین بن عبد الله نیشابوری» حاكم «بُست» و «سیستان» شد و «حكم بن علیا اسدی» به حكومت «بحرین» رسید. هر دو نفر به امام جواد - علیه السلام - خمس می پرداختند كه حاكی از بستگی پنهانی آنان به امام نهم بود.
چنانكه در بحث خردسالی امام جواد - علیه السلام - نوشتیم، «علی بن اسباط» در دیدار با آن حضرت، با دقت به قیافه امام نگریست تا آن را به ذهن خود سپرده در بازگشت به مصر، برای پیروان امام در آن منطقه بیان كند و این، نشان می دهد كه امام در آنجا نیز پیروان و ارادتمندانی داشته است.
می گویند: گسترش نفوذ تشیع در آن زمان، در مصر، بر اثر هجرت بسیاری از محدثان كوفه همچون «محمد بن محمد بن اشعث»، «احمد بن سهل»، «حسین بن علی مصری» و «اسماعیل بن موسی الكاظم» به مصر، و فعالیت آنان در آن سرزمین بوده است .
مرحوم «كلینی» نقل می كند كه حضرت جواد، بنا به درخواست یكی از شیعیان بُست و سیستان، طی نامه ای به والی این منطقه سفارش كرد كه در اخذ مالیات، بر او سخت نگیرد. والی كه از پیروان امام بود، نه تنها بدهی او بابت خراج را نگرفت، بلكه اعلام كرد تا آن زمان كه بر سر كار است او را از پرداخت خراج معاف خواهد كرد. علاوه بر این دستور داد برای او مستمرّی نیز تعیین كردند!

1. . دكتر حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه دكتر سید محمد تقی آیت اللّهی، چاپ اول، تهران، مؤسسه امیر كبیر، 1367
2. فروع كافی، ج 5، ص.111

موضوع قفل شده است