خدمت به بندگان خدا

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدمت به بندگان خدا

به نام خدا
با سلام

از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حسّ تعاون و تعاضد و خدمت به مردم بخصوص خدمت به مؤمنان و صالحان است.
از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء ـ علیهم صلوات الله ـ استفاده می شود كه پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیكو است. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصاً در رفع حوایج آنان اقدام می كردند.
از قرآن مجید استفاده می شود كه آنچه به سود مردم باشد پایدار و جاوید خواهد بود و آنچه سودمند نباشد، مانند كف بر روی آب، بزودی از میان می رود و اثری از آن باقی نمی ماند. خداوند متعال می فرماید:

«... فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْكُثُ فِی الْأَرْضِ كَذلِكَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»[1]
... اما كف به كناری می افتد و نابود می شود ولی آنچه به مردم سود می رساند (مثل آب یا فلز خالص) در زمین می‎ماند.خداوند متعال اینچنین مثال می زند.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ در تفسیر آیه شریفه «وَ جَعَلَنِی مُبارَكاً أَیْنَ ما كُنْتُ ...»[2]
كه درباره حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ نازل گشته می فرماید: مقصود از «جَعَلَنی مُباركاً» ، «جعلنی نفّاعاً»[3] می باشد، یعنی خداوند عیسی را برای مردم بسیار سودمند قرار داد. در حدیث دیگری آمده است: آنگاه كه از رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پرسیدند: محبوب ترین مردم كیست؟ فرمود: آن كس كه وجودش برای مردم سودمندتر باشد.[4]

در حدیثی دیگر آمده است كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«الْخلقُ عِیالُ الله فَأحبُّ الْخلق إلی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلِ بیْتٍ سُرُوراً.»[5]
مردم عائله و جیره خواران خداوندند. محبوب ترین آنها نزد خدا كسی است كه سودش به عائله خدا برسد و خانواده ای را خوشحال كند.

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«دخل عبْدٌ الْجنَّهَ بِغُصْنٍ من شوكٍ كان علی طریقِ الْمسلمین فَاَماطَهُ عنهُ.»[6]
بنده ای از بندگان خدا در اثر اینكه شاخه خاری را از سر راه مسلمین برداشت اهل بهشت شد.
بعضی از مردم گمان می كنند كه عبادت تنها به نماز خواندن و روزه گرفتن است و پاره ای از اینان بحدّی در غفلت و نادانی و خودخواهی فرو رفته اند كه اگر در برابر دیدگانشان مردم از گرسنگی جان دهند هیچ متأثّر نمی شوند.

مكرر دیده شده كه این گونه افراد حتی در مسافرتهای عبادی مانند زیارت و حج تمام اوقات خود را به زیارت و دعا واعمال مستحبّه فردی می گذرانند و هیچ كمكی به همراهان و همسفران خود نمی كنند با اینكه می دانند در میان آنها افراد ضعیف و ناتوان فراوان وجود دارند كه سخت به كمك و مساعدت نیازمندند.
در هر حال، یكی از اسباب سلوك، حسن سلوك با مردم و حس خیرخواهی نسبت به بندگان خدا است و این احساس، انسان را از خودخواهی و خودبینی باز می دارد و به اخلاق الهی و ملكوتی متخلّق می سازد.
خداوند تعالی می فرماید: همچنانكه خداوند با فضل و رحمت با شما رفتار می كند شما نیز نسبت به یكدیگر دارای فضل و نیكی باشید (وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَكُمْ)[7] ، مبادا این رابطه فطری و الهی را فراموش كنید.

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«أنْسكُ النّاس نُسكاً أنْصَحُهُمْ جَیْباً وَ‌اسْلَمُهُم قلباً لِجَمیعِ الْمسلمینَ.»[8]
عابدترین مردم آن كسی است كه نسبت به مردم خیرخواه تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب تر و باصفاتر باشد.

بنابراین، اگر مرجع حاجات مردم شدید، خوشحال باشید كه خدا شما را دوست می دارد، و چنانچه در خانه یا دفتر كارتان به روی مردم بسته شد و مردم به شما مراجعه نكردند یا نتوانستند مراجعه كنند، بدانید كه از رحمت خدا محروم شده اید و باید به جای خوشحالی، ناراحت و اندوهگین شوید.

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ می فرماید:
نزدیكترین شما به من در روز قیامت كسانی هستند كه در گفتار راستگوتر و در امانت داری استوارتر و در عهد و پیمان باوفاتر و در اخلاق نیكوتر و نسبت به مردم نزدیكتر و خدمتگزارتر باشند.[9]

حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
ای رفاعه! به خدا و محمد و علی ـ علیهما السّلام ـ ایمان نیاورده است كسی كه هرگاه برادر مؤمن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، با چهره باز با او برخورد نكند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد باید در این باره به سرعت اقدام كند و اگر نمی تواند، نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورده سازد، و اگر كسی غیر از این باشد كه برایت وصف كردم هیچ گونه ولایت و رابطه ای بین ما و او نیست.[10]

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«إنَّما الْمؤمنون فی تَراحُمهم و تَعاطُفِهم بِمنزلهِ الْجَسد الْواحِدِ إذا اشَتَكی مِنْهُ عُضوٌ واحدٌ تداعی لهُ سائِرُ الْجسد بِالْحُمّی والسَّهَرِ.»[11]
مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یكدیگر مانند یك پیكرند كه هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضاء (از راه تب و بیداری و ناراحتی) همدردی خود را با آن عضو ابراز می دارند و به كمكش می شتابند.

بعید نیست كه حدیث شریف، الهام بخش سعدی شیرازی در شعر معروفش باشد كه می گوید:
بنی آدم اعضای یكدیگرند كه در آفرینش ز یك گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت دیگران بی غمی نشاید كه نامت نهند آدمی[12]

از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ در منی خطبه ای ایراد كرد كه در ضمن آن فرمود:
مسلمانان با هم برادرند، ارزش خون آنها با یكدیگر برابر است و تعهد وامانی كه كوچكترین فرد آنها بدهد برای همه شان محترم است و آنها در برابر بیگانگان، یكدل و یكدست به هم پیوسته و متشكّل اند.[13]

بنابراین، فرد مسلمان هیچگاه نباید نسبت به ناراحتی و گرفتاریهای سایر مسلمانان بی تفاوت و از اوضاع و احوال آنها بی خبر باشد، چون كسی كه در این گونه مسائل بی تفاوت باشد به طریق اولی در مورد مسائل مهمتری كه در اجتماع رخ می دهد نیز عكس العملی از خود نشان نخواهد داد. این گونه افراد، خودآگاه یا ناخودآگاه، دچار خودخواهی خاصی هستند كه جز به خود به هیچ كس نمی اندیشند و از روح تعاون و نیكوكاری برخوردار نیستند با اینكه قرآن مجید مسلمین را به همكاری و تعاون در كارهای خیر دعوت می كند و می فرماید:
«تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى...»[14]
در راه نیكی و پرهیزكاری به یكدیگر كمك كنید... .

افراد بی تفاوت و خودخواه لزوم تعاون و همكاری در نیكوكاری و سالم سازی اجتماع را كه یك اصل مهم اسلامی است نادیده می گیرند با اینكه طبق این اصل تمام مسلمین وظیفه دارند در كارهای نیك و پسندیده به كمك یكدیگر بشتابند. بنابراین، كسی كه می خواهد متخلّق به اخلاق حسنه باشد باید بكوشد تا روح همیاری و همدردی را در خود ایجاد كند و با ریاضت و اقدام عملی، حالت بی تفاوتی و خونسردی را به خونگرمی و سوز و گداز و حسّ فردگرایی را به روح اجتماعی مبدّل سازد؛ یعنی همین كه احساس ناراحتی و نیاز در برادر دینی خود كرد بی درنگ وارد عمل شود و در رفع مشكل او اقدام مقتضی معمول دارد و چه بهتر آنكه پیش از تقاضا و استغاثه او در مقام یاری و اغاثه برآید تا برادر دینی به ذلّ سوال دچار نشود.

رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:
«مَنْ أصْبح لا یَهْتمُّ بِأمورُ الْمسلمینَ فَلیْس منهم و من سَمِعَ رَجلاً یُنادی یا لَلْمسلمینَ فَلم یُجبه فلیْسَ بِمًسلمٍ.»[15]
كسی كه در هر صبحگاه به امور مسلمین همّت نگمارد و در اندیشه كارهای آنان نباشد از آنها نیست، و كسی كه بشنود مردی فریاد می زند و كمك می طلبد و به او كمك نكند مسلمان نیست.
از احادیث استفاده می شود كه هر كس امكانات خداداده را در رفع حوایج براداران دینی به كار نگیرد قهراً آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد.

امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«مَنْ بَخِل بِمَعُونهِ أخیِه الْمسلِم و الْقیام لهُ فی حاجَتِهِ (الّا) ابْتُلِیَ بِمَعُونهٍ مَنْ یَأَثَمُ علیهِ و لا یُوجَرُ.»[16]
كسی كه در كمك كردن به برادر مسلمانش بخل ورزد و از اقدام در انجام حاجتش كوتاهی كند ناچار می شود به كسی كمك كند كه با این امكانات علیه خود او اقدام كرده و در این راه هیچ اجر و پاداشی نخواهد برد.

در روایت دیگری ابی بصیر از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل می كند كه آن حضرت فرمود:
هر یك از شیعیان ما كه نزد یكی از براداران دینی خود برود و از او كمك بخواهد و او با اینكه می تواند وی را یاری دهد كوتاهی كند خدای متعال او را گرفتار می كند كه حاجت دشمنان ما را برآورد تا بدین وسیله خداوند در روز قیامت او را عذاب كند.[17]

خواری دنیا و آخرت

در روایت دیگری امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«مامِنْ مؤمن یَخْذُل أخاهُ و هو یقْدرُ علی نصْرتِه إلّا خَذَلهُ الله فی الدُّنیا و الْاخرهِ.[18]»
هر مؤمنی كه برادر دینی خود را یاری ندهد با اینكه قدرت این كار را دارد خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش كند.

[1] . رعد / 17.
[2] . مریم / 31.
[3] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 165، حدیث 11؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 341.
[4] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 164، حدیث 7.
[5] . همان، صفحه 164، حدیث 6.
[6] . سفینه البحار، ج 2 / صفحه 82.
[7] . بقره / 237.
[8] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 163.
[9] . بحارالانوار، ج 72 / صفحه 94.
[10] . همان، صفحه 176.
[11] . سفینهالبحار، ج 1 / صفحه 13. این روایت به همین مضمون در تفسیر قرطبی (چاپ بیروت، جزء / 16 صفحه 327) و اصول كافی، ج 2 / صفحات 165، 166، احادیث 1 و 4) نقل شده است.
[12] . كلیات سعدی، صفحه 25. البته رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ جامعه مسلمین را به منزله پیكر واحد دانسته نه جامعه بشریت را، و حق هم همین است زیرا جامعه كفر و نفاق نمی تواند پیكر واحد باشد، كه در كفر و نفاق جز جنگ و نزاع و خودخواهی و فریب چیزی وجود ندارد و نیز كفر و ایمان در یك جا نمی گنجد.
[13] . وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج 19 / صفحه 55؛ امالی صدوق، چاپ بیروت، مجلس 56، صفحه 287، حدیث 3.
[14] . مائده / 2.
[15] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 164، حدیث 5.
[16] . همان، صفحه 366، حدیث 1.
[17] . همان، صفحه 366، حدیث 2؛ معراج السعاده، صفحه 385.
[18] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 312 و ج 72 / صفحه 17؛ امالی صدوق، چاپ بیروت، مجلس 73، صفحه 393، حدیث 16.


خیانت به خدا و پیامبر

در روایت دیگر آمده است كسی كه از برآوردن حاجت برادر دینی خود دریغ ورزد به خدا و رسول خیانت كرده و اهل جهنم است.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
هر مؤمنی كه دست رد بر سینه برادر نیازمندش بزند با اینكه می تواند از پیش خود یا دیگران نیاز او را برآورد خداوند روز قیامت او را با روی سیاه و چشم كبود و دستهای به گردن بسته وامی دارد و سپس گفته می شود این است آن خیانتكاری كه به خدا و پیامبرش خیانت كرده. آنگاه دستور داده می شود كه وی را به دوزخ ببرند.[1]

محروم شدن از رحمت خدا

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«مَنْ كانَتْ لهُ دارٌ فَاحْتاجَ مؤمنٌ الی سُكْناها فَمنعَهُ إیاها قالَ اللهُ عزَّوجلَّ یا مَلائِكتی أبَخِلَ عَبْدی علی عبدی بِسُكنی الدّار الدُّنیا و عزَّتی و جلالی لا یسْكُنُ جَنانی أبداً.»[2]
كسی كه خانه ای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را از اقامت در آن خانه محروم كند خدای عزّوجلّ به فرشتگانش خطاب می كند: ای فرشتگان من! چرا این بنده از واگذاردن خانه اش به بنده دیگرم بخل ورزید؟ به عزّت و جلالم سوگند كه او هرگز ساكن بهشت من نخواهد شد.

این روایات و نمونه‎های فراوانی از این قبیل، بیان كننده آن است كه اگر كسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورد و كوتاهی كند مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت و ذلّت و خواری دنیا و آخرت را برای خویش آماده ساخته است؛
از این رو هر كس می تواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نكند و اگر كسی به او روی آورد با روی باز از او استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمتهای پروردگار بداند، زیرا از نعمتهای بزرگ خداوند حاجتها و تقاضاهای بندگان خدا است كه به انسان اعطا می شود. و خوشا به حال آنان كه در خانه خویش را به روی مردم باز گذارند و بدا به حال كسانی كه به آستانه خود كسی را راه ندهند.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إنَّ الرَّجل لَیَسْألُنی الْحاجهَ فَاُبادرُ بِقَضائِها مَخافهَ أنْ یَسْتَغْنی عَنْها فلا یَجِدُ لها موْقعاً إذا جائتْهُ.»[3]
كسی كه برای حاجتی نزد من می آید از ترس اینكه نكند حاجت او از طریق دیگری برآورده شود زودتر اقدام می‎كنم و نیاز وی را برمی آورم تا این توفیق نصیب من گردد.

ثواب رفع حوایج مؤمنان

حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«مَنْ قَضی لِأخیهِ الْمؤمن حاجهً قضَی اللهُ عزَّوجلَّ لهُ یوْمَ القِیامهِ مِأَهَ الْفِ حاجهٍ من ذلك، أوَّلها الْجنَّهُ و من ذلك أن یُدْخل قرابَتَهُ و مَعارفهُ و أخوانَهُ الْجنَّهَ بعْد أنْ لا یَكُونوا نُصّاباً.»[4]
كسی كه یكی از خواسته های برادر دینی خود را برآورد خداوند عالم در روز قیامت صدهزار خواسته او را بر می‎آورد كه نخستین آنها بهشت است و از جمله این پاداشها آن است كه خویشان و آشنایان و برادران دینی او را نیز وارد بهشت می كند و به شرط اینكه ناصبی نباشند.

و نیز فرمود:
«قَضاءُ حاجهِ الْمؤمنِ خیرٌ مِنْ عِتْقِ ألْفِ رَقبهٍ و خیْرٌ منْ حُمْلان ألفِ فرسٍ فی سبیلِ اللهِ.»[5]
روا ساختن حاجت مؤمن از آزاد ساختن هزار بنده و بار كردن هزار اسب در راه خدا (فرستادن به جهاد) بهتر است.

و در روایت دیگری فرمود:
«ما قَضی مسْلمٌ لِمُسلمٍ حاجهً إلّا ناداهُ اللهُ تباركَ و تَعالی علیَّ ثَوابُك و لا أرْضی لكَ بِدُون الْجَنَّهِ.»[6]
هر مسلمانی كه حاجت مسلمان دیگر را برآورد خداوند متعال به او ندا می دهد كه ثواب تو با من است و به كمتر از بهشت برای تو راضی نمی شوم.

در حدیثی كه امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ از رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نقل كرده است می‎خوانیم:
«مَن قَضی لِأَخیهِ الْمُؤمن حاجهً كانَ كمنْ عبدالله دَهْرَهُ.»[7]
كسی كه حاجت برادر دینی خود را برآورد مانند كسی است كه همه عمر خدا را عبادت كرده باشد.

و فرمود:
«مَنْ سعی فی حاجهِ أَخیهِ الْمؤمن فَكانَّما عبدالله تسْعَهَ الافِ سَنهٍ صائماً نَهارَهُ قائماً لیْلهُ.»[8]
كسی كه برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود كوشش كند مانند این است كه نُه هزار سال خدا را عبادت كرده باشد كه روزها را به روزه داری و شب را به شب زنده داری بگذراند.

همچنین امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ به كمیل بن زیاد فرمود:
«یا كُمیل مُرْ أهلك أنْ یَروحُوا فی كَسْب الْمكارم، و یُدْلِجُوا فی حاجهِ مَنْ هوَ نَائِمٌ، فَوَالذَّی وَسِع سَمْعُهُ الْأصْواتَ‌ما من أحدٍ أوْدع قلْباً سُروراًُ الّا و خلقَ اللهُ لَهُ منْ ذلك السُّرور لطْفاً فإذا نزلت بِهِ نائِبهٌ جری إلیْها كَالْماءِ فی انْحِدارِهِ حتّی یطْرُدَها عنْهُ... .»[9]
ای كمیل! خاندان و خویشان خود را وادار كن كه روزها در پی كسب فضایل و مكارم باشند و شبها در انجام حوایج مردمی كه خوابند بكوشند. سوگند به كسی كه تمام صداها را می شنود، هر كس سرور و خوشحالی در قلبی ایجاد كند خداوند به عوض آن برایش لطف و مهربانی می آفریند كه هرگاه مصیبت و اندوهی به او برسد این لطف مانند آب به سوی آن سرازیر می شود تا آن مصیبت را از او دور كند،... .

خلاصه آنكه آنقدر درباره اهمیت كمك به برادران دینی و برآوردن حوایج آنان سفارش شده است كه اگر كسی برای رفع حاجت برادر دینی خود گام بردارد ولی موفق نشود باز هم اجر زیادی نزد خدا دارد،

تا آنجا كه امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«أوْحی الله عزَّوجلَّ إلی موسی أنَّ مِنْ عبادی مَنْ یَتقرَّبُ إلیَّ بِالْحسنهِ فَأُحكمهُ فِی الْجنَّهِ فقال موسی یا ربِّ و ما تِلْكَ الْحسنهُ؟ قال یَمْشی مَعَ‌أخیهِ المؤمنِ فی قضاءِ حاجتِهِ قُضِیَتْ أوْلَمْ تُقْضَ!»[10]
خدای عزَّوجلَّ به موسی ـ علیه السّلام ـ وحی فرمود: همانا از جمله بندگانم كسی است كه به وسیله حسنه و كار نیك به من تقرّب جوید و من او را در بهشت حاكم سازم (:بهشت را در اختیار او گذارم). موسی عرض كرد: پروردگارا! آن كار نیك چیست؟ فرمود: اینكه همراه برادر مؤمنش در راه برآوردن حاجت او گام بردارد، چه آنكه برآورده شود یا نشود.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«و ما من مؤمنٍ یَمْشی لِأخیهِ فی حاجهٍ إلّا كَتَبَ‌الله لَهُ بِكُلِّ خُطْوهٍ حسنهً و حَطَّ عنْهُ بها سیِّئَهً و رفع لهُ بها درجهً.»[11]
هر مؤمنی كه برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی یك ثواب می نویسد و یك گناه از او كم می كند و یك درجه در بهشت به مقام او می افزاید.

در روایتی از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«مَنْ مشی فی حاجهِ أخیهِ الْمسلمِ كَتبَ الله لَهُ بِكَلِّ خُطْوهٍ سَبْعینَ حسنهً و كفَّر عنْهُ سَبْعینَ سَیِّئَهً.»[12]
كسی كه جهت برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی هفتاد ثواب در نامه عمل او می نویسد و هفتاد گناه او را می بخشد.

ـ دو تذكّر لازم:

1.عرض حاجت نزد برادران دینی دلیل بر امید و اعتماد و اتكای به آنها است. انسان باید در برابر این احساس عملاً به گونه ای برخورد كند كه موجب تضعیف آن نشود بلكه آن را تأیید و تأكید نماید، همان گونه كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«كَفی بِالْمرءِ اعْتماداً علی أخیهِ أنْ یُنْزِلَ بهِ حاجتَهُ.»[13]
در اثبات اعتماد به برادر دینی همین بس كه شخص حاجتش را نزد او آورد.

2. در فرهنگ اسلامی از حوایج مردم تعبیر به نعمت و رحمت شده است. بنابراین، افرادی كه در اثر تمكّن مالی یا موقعیت خاص اجتماعی در معرض هجوم امواج تقاضاها و حاجتها واقع می شوند باید بدانند كه درهای رحمت الهی به روی آنان گشوده شده و هیچ كس از فراوانی نعمت خسته و ملول نمی شود.
به این جهت حضرت امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرمود:

... از نعمتهای خدا این است كه مردم حوایج خود را نزد شما می آورند، پس از نعمتهای خدا (كه حاجت مردم است) ناراحت نشوید[14]

همچنین امام هفتم ـ علیه السّلام ـ در ضمن روایتی فرمود:
كسی كه برادر مؤمنِ حاجتمندِ او نزد وی برود تا نیازش را برطرف سازد رحمتی است كه خدا به سوی او فرستاده است... .[15]

بنابراین، هر انسان مسلمانی باید از این نعمتها و رحمتهای پروردگار بخوبی استقبال كند و تا آنجا كه توان دارد در برآوردن حاجت حاجتمندان بكوشد و در صورتی كه قدرت نداشته باشد حدّاقل با بیانی امیدوار كننده جوابش را بدهد، كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ این گونه بود:
«منْ سألهُ حاجهً لَم یَرُدهَّ إلّا بها أوْ بِمَیْسورٍِ من الْقول.»[16]
یعنی آن حضرت ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ هیچگاه صاحب حاجت را برنمی گرداند مگر با حاجت برآورده شده و در صورتی كه توان برآوردن حاجت او را نداشت حدّاقل با سخنان امیدواركننده پاسخ او را می داد.

به هر حال، اگر كسی نمی تواند نیاز نیازمندی را برآورد باید به گونه ای با او سخن بگوید كه دل شكسته و مأیوس نشود.

قرآن مجید می فرماید:
«و إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَهٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیْسُوراً»[17]
و هرگاه از آنها (:مستمندان) روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در كارت پدید آید و به آنها كمك كنی) با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو.

[1] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 367؛ معراج السعاده، صفحه 385؛ محاسن برقی، ج 1 / صفحه 100.
[2] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 367، حدیث 3.
[3] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحات 286، 317.
[4] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 193، حدیث 1 با اندكی تفاوت.
[5] . همان، حدیث 3؛ بحارالانوار، ج 71 / صفحه 324؛ اختصاص مفید، صفحه 26 با اندكی تفاوت.
[6] . قرب الاسناد، صفحه 19؛ اصول كافی، چاپ اسلامیه، ج 2 / صفحه 194، حدیث 7؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71/ صفحه 285.
[7] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 302، حدیث 4.
[8] . همان، صفحه 315.
[9] . نهج البلاغه فیض الاسلام، حكمت 249.
[10] . الجواهر السنیه، صفحه 441، اصول كافی، ج 2 / صفحه 195، حدیث 12.
[11] . اختصاص مفید، صفحه 27.
[12] . مكاشفه القلوب غزالی، صفحه 131.
[13] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 198، 131، حدیث 8.
[14] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 71 / صفحه 318.
[15] . اصول كافی، ج 2 / صفحه 196، وسائل الشیعه، ج 11 / صفحه 578، حدیث 9.
[16] . المحجه البیضاء، ج 4 / صفحه 161.
[17] . اسراء / 28.

رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پس از نزول این آیه هنگامی كه كسی از ایشان چیزی طلب می كرد و حضرت چیزی نداشت كه به او بدهد می فرمود:
«یرْزقنا اللهُ و أیّاكم مِنْ فضْلِهِ.»[1]
امیدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزی دهد.

از این رو كسی كه نمی تواند حاجت نیازمندی را برآورد باید با گفتن سخنانی امیدوار كننده از قبیل اینكه «امیدوارم خدا نیازت را برطرف كند، من نیز تا آنجا كه در توان داشته باشم برای تو تلاش می كنم» او را دلداری دهد نه اینكه با پرخاشگری و تندی با او روبرو شود و او را ناامید برگرداند. چنین كسی در آخرت در امان خدا نخواهد بود، زیرا كسانی در امان خواهند بود كه در دنیا پناهگاه صاحبان حاجت باشند
و این همان است كه حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:

«أنَّ لله عباداً من خلقِهِ فی ارضه یفْزع العبادُ إلیهم فی حوائج الدنیا و الاخره اولئك هم المؤمنون حقاً امنون یوم القیامه.»[2]
خدای متعال در روی زمین بندگانی دارد كه مردم در انجام خواسته های دنیوی و اخروی خود به آنان پناه می برند و آنها مؤمنان حقیقی بوده و روز قیامت در امان خدا هستند.

[1] . مجمع البیان، چاپ اسلامیه، ج 3 / صفحه 411.
[2] . تحف العقول، صفحه 281، این حدیث مضمون در بحارالانوار (چاپ بیروت، ج 74 / صفحه 157) نقل شده است.

منبع: http://www.andisheqom.net
محمد رضا مهدوي كني ـ نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي

خدمت به بندگان خدا

علامه محدث اُرمَوی می فرماید ازثقةالاسلام میرزا محمد طهرانی صاحب مستدرک البحار شنیدم که خاتم المحدثین حاج میرزا حسین نوری در برآوردن حوائج برادران ایمانی بیشتر از حد متعارف مبالغه و اهتمام می ورزید بعضی از شاگردان علت را پرسیدند فرمود
در بین اعمال کمتر عملی داریم که در فضیلت و ثواب به زیارت سید الشهدا برسد با وجود این من در روایات دیده ام که ثواب بر آورده کردن حاجت برادر مومن برتر از ثواب زیارت سید الشهدا علیه السلام است لذا من به این امر بیشتر از سایر امور اعتنا و اهتمام دارم
(ر. ک. جامع الدرر مرحوم فاطمی ج2 ص332 پاورقی)

موضوع قفل شده است