سالروز شهادت شهید محراب آیت اللّه اشرفی اصفهانی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سالروز شهادت شهید محراب آیت اللّه اشرفی اصفهانی

تولدشهید محراب
شهید محراب، آیت اللّه عطاءاللّه اشرفی اصفهانی در سال 1281 هجری شمسی در «خمینی شهر» اصفهان و درخانواده ای روحانی و مذهبی، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رساند. سپسدر نوجوانی، برای ادامه ی تحصیل، راهی اصفهان شد و نزدیک به ده سال از محضر استادان بنام حوزه یعلمیه ی اصفهان بهره جست. شهید والامقام آیت اللّه اشرفی اصفهانی در بیست سالگی برای ادامه ی تحصیل ورسیدن به مقام های عالی علمی و معنوی، ره سپار شهر مقدس قم شد تا آینه ای گردد پاک و با صفا برایآیندگان.


تحصیلات عالی در حوزه

شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی برای کسب مقام علمی و معنوی، از شهر اصفهان به حوزه ی علمیه یقم هجرت کرد و در آن جا، از محضر آیات ومراجع عالی قدر، بهره های فراوان برد. وی مدت دوازده سال دردرس مرجع عالی قدر، حضرت آیت اللّه بروجردی(ره) حضور می یافت و همه ی دروس آن مرجع والامقام رامی نوشت. شور و شعف ایشان در تحصیل و تحمل سختی های زندگی، وصف ناپذیر است. ایشان با اراده ایآهنین و با تلاش و کوشش های بسیار، در چهل سالگی به درجه ی عظیم اجتهاد نایل آمد و ستاره ای روشن گر درآسمان تبلیغ دین و فقاهت گردید.

هجرت برای تبلیغ دینشهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی پس از گذراندن تحصیلات عالیه در حوزه ی علمیه ی قم و بهره گیری ازمحضر مراجع بزرگی چون آیت اللّه حجت(ره) و آیت اللّه العظمی بروجردی(ره) و رسیدن به درجه ی عظیماجتهاد، بنابر دستور مرجع بزرگ جهان شیعه؛ حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی(ره) به استان باختران هجرتکرد این درحالی بود که رژیم طاغوت به روحانیان و سخنرانی های آنان، بسیار حساس بود، ولی این شهیدوالامقام با شجاعت فراوان، مسایل سیاسی روز را برای آگاهی مردم بازگو می کرد. به همین دلیل، بارها موردآزار و اذیت نیروهای رژیم منحوس پهلوی قرار گرفت.
از 19 دی سال 56 تا پیروزی انقلاب اسلامی

پس از قیام خونین 15 خرداد سال 42، ملت رنج دیده ی ایران در زیر چکمه ی استبداد طاغوت، چون انبارباروتی، آماده ی انفجار بود. با چاپ مقاله ای توهین آمیز درباره ی امام خمینی(ره)، در 19 دی سال 56،مرحله ی تازه ای از قیام مردم آغاز شد. شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی در این حرکت توفنده ماننددیگر روحانیان، نقش بسزایی داشت. ایشان با برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای 19 دی و نیز برگزاری مراسمبزرگداشت شهادت آیت اللّه سیدمصطفی خمینی(ره) و ایراد سخنرانی های روشن گر، مردم غیور باختران رابرای انقلاب بزرگ اسلامی آماده می کرد.

پس از پیروزی انقلاب در سنگر نماز جمعه
یکی از عوامل مهمی که در ثبات و تداوم انقلاب اسلامی، نقش ارزنده ای داشت نماز سیاسی ـ عبادی جمعهبود. شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی از جمله رادمردانی است که به فرمان امام خمینی(ره) به امامتنماز جمعه ی باختران منصوب شد، تا این بار در صحنه ی حفظ و پاسداری از نظام مقدس، اسلامی تلاش وجان فشانی کند.


شهید محراب و جنگ تحمیلی

استکبار جهانی به سرکردگی امریکا که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، منافع خود را در خطر جدی می دید، بهتوطئه های داخلی و محاصره ی اقتصادی دست زد. هنگامی که این نیرنگ ها ناکام ماند، توطئه ی جنگ تحمیلیرا برای شکست نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، اجرا کرد. در چنین شرایطی، دمیدن روح شهادت طلبیدر میان رزمندگان و دل گرم کردن آنان برای مقابله با دشمن بعثی، بسیار با اهمیت بود. شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی از جمله عالمان وارسته و مجاهدین در راه حق است که با حضور خود در میدان های نبرد وایراد سخنرانی های شورانگیز، روح مقاومت و شهادت را در کالبد جوانان غیور میهن اسلامی می دمید و با ایناعمال معنوی به آن عزیزان، دل گرمی می داد.

نقش شهید محراب در وحدت بین تشیع و تسنن

دشمن جهان خوار و استکبار جهانی همیشه درتلاش بوده است تا بین امت های اسلامی، تفرقه افکند نمید و ازانسجام و وحدت آنان جلوگیری کند؛ اما بیداری عالمان دینی ما، همیشه توطئه های آنان را نقش بر آب کردهاست. شهید محراب، آیت اللّه شرفی اصفهانی از همان بیدار دلان و مجاهدانی است که درباره ی وحدت بینشیعه و سنی، رنج های فراوانی را متحمل شد. او با انجام مسافرت های متعدد به شهرهای پاوه، جوانرود وروانسر و تشکیل سمینارهای بی شمار مرکب از ائمه ی جمعه سنی و شیعه در استان باختران، در خنثی کردنتوطئه های تفرقه افکنان داخلی و خارجی، سهم بسزایی داشت.

تاج زرّین شهادت در محراب عبادت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکست امریکا، این جنایت کار غارت گر آرام ننشست و برای ضربه زدن بهانقلاب اسلامی، چهره های بزرگ انقلاب را یکی پس از دیگری ترور کرد. آیت اللّه اشرفی اصفهانی که یکی ازیاران دیرینه ی امام و از شخصیت های شناخته شده و مورد توجه مراجع و حوزه های علمیه بود، در پیشبردانقلاب نیز نقش بسزایی داشت. از این رو، استکبار جهانی و مزدوران داخلی آن ها و منافقان از خدا بی خبر،کینه ی او را به دل داشتند. آیت الله اشرفی سرانجام پس از دو بار ترور ناکام، در مهرماه سال 1361، به آرزویدیرینه ی خود؛ یعنی شهادت در راه خدا نایل شد و مانند مولایش، امام علی علیه السلام در محراب نماز، تاج زریّنشهادت را بر سر نهاد.
چندجمله از پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت شهید محراب

«چه سعادت مندند آنان که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند و در آخر عمر فانی به فیضعظیمی که دل باختگان به لقاءاللّه آرزو می کنند، نایل آیند. چه سعادت مند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها وپست و بلندی های حیات خویش به دام های شیطانی و وسوسه های نفسانی نیافتادند، آخرین حجاب بینمحبوب و خود را با محاسن غرقه به خون، خرق نموده، به قرارگاه مجاهدین فی سبیل اللّه راه یافتند. چهسعادت مند و خوش بخت اند آنان که به دنیا و زخارف آن، پشت پا زدند و عمری را به زهد و تقوا گذراندند وآخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه ی جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقیفائض و به والاترین شهید محراب که به دست جنایت کاران اشقی الاشقیاء به ملاء اعلا شتافت، محلق شدند».

زهد و تقوای شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانیشهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی، در شمار عالمان وارسته ای است که پس از سال ها تلاش در تحصیلعلوم اهل بیت علیهم السلام ، مجاهدت نفس، آراسته شدن به اخلاق انسانی، دوری از زخارف پست دنیا و شبزنده داری، در راه ارشاد و تبلیغ دین، گام نهاد. وی تا آخرین لحظه ی زندگی از این فریضه ی عظیم، دستبرنداشت و سرانجام در محراب عبادت و با بدنی پاره پاره به دیدار معبود شتافت.
شهید آیت اللّه اشرفی اصفهانی در کلام امام خمینی(ره)

«مرحوم شهید بزرگوار حاج آقا عطاءاللّه اشرفی اصفهانی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح واطمینان قلب و خالی بودن از هواهای نفسانی و ترک هوا و اطاعت امر مولا و جامعیت علم مفید و عمل صالحمی شناسم».

شهید آیت الله اشرفی اصفهانی پس از 80 سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن، توسط یکی از مزدوران امریکا و منافقین کوردل در ساعت 15/12 ظهر 23 مهرماه 1361 در سنگر نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد و طومار زندگی پرافتخارش نه تنها بسته نشد بلکه ورقی دیگر خورد و نامش در صحنه گیتی مانند خورشید برای همیشه می درخشد. این نوشتار خلاصه ای از زندگی نامه این شهید بزرگوار می باشد. شهید بزگوار حضرت آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی در سال 1323 هجری قمری در یک خانواده روحانی در خمینی شهر متولد شد. وی فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین میرزا اسدالله فرزند مرحوم حجت الاسلام میرزا محمد جعفر بود و جد اعلای ایشان از علمای بزرگ جبل عامل بود. وی تنها فرزند ذکوری بود که از پدرشان بیادگار مانده بود و پس از دوران کودکی جهت تحصیل علوم دینیه به شهر اصفهان رهسپار شد.





منبع : ساخته شده توسط شناخت رهبری

[h=1][/h]


[/HR]
منافقان کوردل، وقتی خود را در مقابله با انقلاب اسلامی و فرزندان بسیجی امام امّت، عاجز و زبون یافتند، تصمیم گرفتند یاران امام را به شهادت برسانند. بدین ترتیب در ساعت 12:15 ظهر جمعه 23 مهرماه 1361، سنگر نمازجمعه کرمانشاه، محراب شهادت امام جمعه بصیر و مجاهد این شهر شد.


[/HR]
چهارمین شهیدمحراب در سن 80 سالگی به پیشگاه ابدیّت تقدیم شد و روح بزرگ آیت اللّه اشرفی اصفهانی به ملکوت اعلی پیوست. آری منافقان، بزرگ مردی را ترور کردند که اسلحه ای جز زبان و قلم نداشت و کسی را به شهادت رساندند که کشتنش جز موج خشم و نفرت امت مسلمان نتیجه ای نداشت و اگر بدن پاکش در خون طپید، اندیشه اش بیش تر تجلّی کرد و از برکت خون مطهرّش تحرّکی تازه در باورهای امت اسلام به وجود آمد.
[h=2]امام (ره ) درقسمتی از پیام خود درباره شهید می گویند:[/h] « چه سعادتمندند آنانكه عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند و در آخر عمر فانی، به فیض عظیمی كه دلباختگان به لقاالله آرزو می كنند، نایل آیند.
چه سعادتمند و بلند اخترند آنانكه در طول زندگانی خود كمر همت به تهذیب نفس و جهاد اكبر بسته و پایان زندگانی خویش را در راه اهداف الهی با سرافرازی به خیل شهدای در راه حق پیوستند.
چه سعادتمند و پیروزند آنانكه در نشیب و فرازها و پستی و بلندی های حیات خویش به دام های شیطانی و وسوسه های نفسانی نیفتاده و آخرین حجاب بین محبوب و خود را با محاسن غرق به خون , خرق کرده و به قرارگاه مجاهدین فی سبیل الله راه یافتند.
چه سعادتمند و خوشبختند آنانكه به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست یكی از منافقین و منحرفین شقی، فائز و به بالاترین شهید محراب كه به دست جنایتكار اشقی الاشقیا به ملا اعلا شتافت، ملحق شدند.»
با همین بهانه نگاهی به نقش این شهید محراب در 8 سال دفاع مقدس می اندازیم.
شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی نیز از جمله افرادی است که برای تقویت روحیه رزمندگان اسلام برنامه ریزی داشت.
زمانی که عراق به ایران حمله کرد، شهید اشرفی اصفهانی نیز با سخنرانی های خود به میدان نبرد آمد.
[h=2]در پشت جبهه[/h] او در پشت جبهه نیز تلاش می کرد تا برای رزمندگان کاری انجام دهد. از این رو یکی از کارهایی که کرد، افتتاح حسابی در بانک برای جمع آوری کمک های نقدی به جبهه ها بود.
امام خمینی (ره) درباره او فرمودند: «او در جبهه‌ دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی جوانان جبهه بود و از مصادیق بارز رجال صدقوا عاهدواالله علیه بود.»
من از این محل نمی روم و آماده هر گونه مسئله ای هستم؛ خون من رنگین تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست. من باید تا پایان عملیات این جا باشم

[h=2]در جبهه[/h] وی مسئله جنگ را مهم می دانست و به مدت 25 ماه در تمام خطبه های نماز جمعه، مصاحبه ها و پیام های خود به حضور مردم در جبهه ها تأکید می کرد.
با توجه به کهولت سن خود نیز در جبهه حضور داشت. به طوری که گفته می شود، که با طی مسافت های طولانی و راه های صعب العبور هر ماه، حداقل دوبار به جبهه‌ها می‌رفت و با حضور در مناطق عملیاتی سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیار در آن ها می شد.
آن جا که می رسید، با رزمندگان ملاقات می کرد و مقید بود تا برای آن ها سخنرانی کند و البته بارها در خط مقدم جبهه تیر نیز حاضر می شد.
[h=2]
آزادی خرمشهر[/h] در دومین سفر خود به خوزستان پس از آزادی خرمشهر، به اهواز رفت و مردم این شهر نماز شکر را به امامت ایشان به جای آوردند.
بعداز ظهر همان روز علی رغم مخالفت فرماندهان، به همراه امام جمعه اهواز عازم منطقه خرمشهر شد و پس از ورود به شهر، به مسجد جامع در جمع رزمندگان رفت و از فتح خرمشهر اظهار شادمانی کرد و گفت:
«امروز یکی از روزهای مهم اسلامی و یوم الله است و از جمله آرزوهای من فتح خرمشهر بود که بحمدالله من زنده ماندم و این روز را دیدم.»
[h=2]نیایش تا عملیات مسلم بن عقیل[/h] عملیات مسلم بن عقیل، شب جمعه هشتم مهر 1361 در منطقه غرب، با حضور شهید اشرفی اصفهانی و چند تن از مقامات کشوری و لشکری آغاز شد.
گفته می شود که در آن شب، یک لحظه آرام نداشت و بی هیچ استراحتی، تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود. نزدیکی صبح، یک عدد گلوله توپ در نزدیکی چادر وی منفجر شد.
فرماندهان اصرار کردند که محل را ترک کند،‌ اما او نپذیرفت و گفت:
«من از این محل نمی روم و آماده هر گونه مسئله ای هستم؛ خون من رنگین تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست. من باید تا پایان عملیات این جا باشم.»
در نهایت شهید محلاتی، عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر و دوش او گذاشت؛ عصا را به دستش داد و او را عازم کرمانشاه کرد.