چرا و چگونه حکومت شیعیان در هند از بین رفت؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا و چگونه حکومت شیعیان در هند از بین رفت؟

چگونه حکومتهای شیعیان در هند از بین رفتند؟ مگر سالهای سال حکومت هند دست مسلمانان نبود پس چرا از بین رفتند؟ کی اونها را از بین برد؟ لطفا توضیح بدهید مدتیه این سوال ذهنم را مشغول کرده

برچسب: 

با سلام

ظهور دین اسلام و فتح شام و ایران، مسلمانان در همسایگی با هند قرار گرفتند؛ فتوحات مسلمانان در سند، روابط هندیان با مسلمانان را رقم زد و علاقه به تجارت و بازرگانی هر دو گروه، روابط مسالمت آمیز بین آنها بوجود آورد.

در حقيقت اسلام از دو طریق وارد هند شد؛ از شمال بوسیله ایرانیان و از جنوب بوسیله بازرگانان، لذا در جنوب زبان عربی رایجتر است.

در دوره عباسیان گزارش قابل توجهی در زمینه حضور مسلمانان در هند به چشم نمی خورد، اما با شکل گیری دولت غزنویان و فتوحات محمود غزنوی، اسلام به صورت آشکارا در هند گسترش یافت.

باید گفت اولین ظهور رسمی تشیع در هند مربوط به دوره سقوط ایلخانان در ایران و شکل گیری دولت سادات بهمنی با رهبری فردی به نام حسن کاکو با تبار ایرانی است.

پس از مهاجرت نوه شاه نعمت الله ولی، و بعد از آن خانواده او، تشیع با رنگ صوفیانه در هند گسترش یافت؛ سادات بیهقی نیز با فعالیت هایی که انجام داد، بویژه با سیاست های مسالمت آمیز، در زمینه گسترش تشیع نقش زیادی ایفا کرد.

در دوره عادلشاهیان، شاهد رسمیت يافتن زودگذر تشیع هستیم که پس از فشار اهل سنت، رسمیت آن لغو شد و شیعه، در حکومت نظام شاهیان با کمک اکبرشاه به صورت تقریبی قدرت گرفت، اما در دوره حکومت قطب شاهیان تشیع برای همیشه رسمی گردید و عالمان و اندیشمندان بسیاری از شیعه به آنجا مهاجرت کردند؛ عالمانی چون میر محمد مؤمن استرآبادی که وزیر آنان نیز شد.

برخی از نیشابوریان در هند، پایه حکومت اود را مستقر کردند که پرقدرت ترین دوره حکومت شیعیان در هند است؛ این حکومت در لکنهو، بزرگترین حوزه شیعه را که با حوزه نجف برابری می کرد، تأسیس کردند، این مرکز بیش از 300 اثر ارزشمند تقدیم جهان تشیع کرد؛ مجموع نامه های مبادله شده بین علمای نجف و لکنهو، عظمت پایگاه علمای هند را نشان می دهد.

در دوره حکومت قطب شاهیان، شاه رسمیت خود را از پیشوای حکومت می گرفت. سلطان عبدالله قطب شاه از جمله شاهاني بود كه خود هم مجتهد بود و هم تفسیر و فقه می گفت. از آنجا كه وي مایل به تبعیت از اهل سنت نبود، به همین دلیل محلی بنا کرد تا علمای مذاهب مختلف در آنجا حاضر شده و به بحث و مناظره بپردازند.

در منطقه دکن و حیدر آباد هند، تمرکز و تراکم شیعیان چشمگير است؛ آغاز نفوذ فرهنگ ایرانی و شیعی در دکن را باید از دوران بهمنی ها دانست، خاندان بهمنی ها با علاقه فراوانی که به فرهنگ فارسی و عرفای ایرانی داشتند، بسیار کوشیدند که به حضور شاه نعمت الله ولی و خواجه حافظ شیرازی در دربار خود مفتخر گردند، اما توفیق نیافتند؛ این سلسله جشن ها و اعیاد ایرانی از جمله نوروز را باشکوه فراوان برگزار می کرد.


تاريخ شاهد رابطه قوی شاهان صفوی و پادشاهی قطب شاهیان بوده است؛ از جمله اقدامات قطب شاهیان بنای شهر فعلی حیدر آباد است که می خواستند با نامیدن این شهر به نام امیرالمومنین حیدر کرار، مراتب ایمان خود را به ولایت حضرت علی (ع) نشان دهند.

پس از سلسله قطب شاهیان، اهل سنت و شیعیان با هم زندگی و تعامل داشتند؛ آخرین حاکم پس از استقلال هند از استعمار انگلیس، خواستار پیوستن اين دو شهر به پاکستان شد که با برخورد نظامی دولت مرکزی هند روبرو گردید و حیدرآباد و دکن به خاک هند افزوده شد و ایالت «آندرپرادش» نام گرفت؛ این امر با مهاجرت هندوها از سایر مناطق به حیدرآباد و تبلیغات مسیحیان و غربی سازی شهر همراه شد و مسلمانان در اقلیت قرار گرفتند.

هم اکنون «چهار منار»، قدیمی ترین بنای تاریخی شهر حیدرآباد است که به دستور قطب شاه ساخته شد؛ این اثر تاریخی آمیزه ای از فرهنگ اسلامی – ایرانی است و به عنوان نماد تشیع شهر حیدرآباد شناخته می شود.

وضع كنوني شیعیان

در گذشته با وجود حضور مجتهدان بسیار در هند، شیعه از قدرت خاصی برخوردار بود و حتی برخی مراجع تقلید در هند بسر می بردند، اما هم اکنون اين امر کمتر به چشم می خورد.

شیعه هند اکنون، نه فرهنگ، نه سیاست و نه اقتصاد دارد، لذا در بین جمعیت بیش از يك میلیاردي اين كشور هضم شده و از بین می رود؛ علت این روند عدم توجه کافی به تاریخ تشیع در هند است.

اگر چه روزگاری عمارت «چهارمنار» مدرسه دینی شیعیان بود، اما متأسفانه امروزه، مدرسه کوچک دینی امام رضا (ع) با تعداد معدودی طلبه در فضایی محقر و نه چندان مناسب، ميراث‌دار حيات علمي شيعيان آن خطه است.

در 50 سال اخیر سیر نزولی عجیبی در تشیع هند دیده می شود؛ به طوري كه مبلغان برای تبلیغ به هند مسافرت نمی کنند و طلبه های هندی که برای تحصیل به ایران آمده اند دیگر به هند باز نمی گردند؛ چرا که با استفاده از امکانات رفاهی که در ایران وجود دارد، دیگر توان زندگی در شرايط سخت لکنهو را ندارند.

گر چه عده معدودی از شیعیان توانستند به مدارج بالای اقتصادی و مالی دست یابند، اما عموم شیعیان در مناطق قدیمی شهر به فروشندگی و دکان داری به روش سنتی مشغول هستند.

یکی دیگر از مشاغل شیعیان هند، آماده ساری و دوخت پارچه ها و پرچم های عزاداری و یا اعیاد دینی است؛ البته حجم اصلی درآمد این افراد مربوط به ايام محرم می باشد.

موضوع قفل شده است