آیا پیامبران دیگر را دوست داریم ؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا پیامبران دیگر را دوست داریم ؟

سلام:Gol:
تولی را دوست داشتن دوستان خدا معنا می کنند ولی حقیقتا این دوست داشتن در ما بالفعل است ؟ آیا محبت به سایر انبیاء و اولیاء را در خود تجربه کرده ایم ؟ احیانا کمی از این مطلب ابا داریم چرا ؟ چون این ذهنیت در فرد ممکن است بوجود آید که بالفعل کردن دوستی انبیاء دیگر به معنای پذیرش شریعت آنها و میل به دین ایشان است .
اما غافل از آنیم که دین اسلام چیزی جز نسخه کامل ادیان دیگر نیست و دوست داشتن سایر انبیاء مستلزم تبعیت از شریعت آنها نمی باشد .
البته این یک نمونه از دلایل اعراض است . شاید برخی انگیزه های دیگری داشته باشند .
اما بدون تعارف باید بدانیم که تولی یعنی دوست داشتن بالفعل همه دوستان خدا پس باید همه انبیاء از آدم ع تا خاتم ص را همه را دوست بداریم و به همه عشق بورزیم .
البته دوست داشتن اینهمه انسان با اختلاف ادوار و اطوار برای قلبهای کوچک کمی مشکل است
نظر شما چیست ؟
موفق باشید

حامد;148904 نوشت:
سلام:gol:
تولی را دوست داشتن دوستان خدا معنا می کنند ولی حقیقتا این دوست داشتن در ما بالفعل است ؟ آیا محبت به سایر انبیاء و اولیاء را در خود تجربه کرده ایم ؟ احیانا کمی از این مطلب ابا داریم چرا ؟ چون این ذهنیت در فرد ممکن است بوجود آید که بالفعل کردن دوستی انبیاء دیگر به معنای پذیرش شریعت آنها و میل به دین ایشان است .
اما غافل از آنیم که دین اسلام چیزی جز نسخه کامل ادیان دیگر نیست و دوست داشتن سایر انبیاء مستلزم تبعیت از شریعت آنها نمی باشد .
البته این یک نمونه از دلایل اعراض است . شاید برخی انگیزه های دیگری داشته باشند .
اما بدون تعارف باید بدانیم که تولی یعنی دوست داشتن بالفعل همه دوستان خدا پس باید همه انبیاء از آدم ع تا خاتم ص را همه را دوست بداریم و به همه عشق بورزیم .
البته دوست داشتن اینهمه انسان با اختلاف ادوار و اطوار برای قلبهای کوچک کمی مشکل است
نظر شما چیست ؟
موفق باشید

با سلام
حرف شما کاملا منطقی و بدیهی است که انسان باید همه پیغمبران و دوستان خدا را دوست بدارد ولی اینکه می فرمایید شاید یکی از دلایل اعراض این باشد من چنین احتمالی را ضعیف می دانم.

به نظر من عدم شناخت کافی نسبت به مقام پیغمبران و اولیای الهی باعث این موضوع می شود.

اما در مورد سوال جنابعالی در مورد دوست داشتن این همه آدم با قلب کوچک باید بگم دوست داشتن اینها اینطور نیست که مثلا چون قلب ما کوچک است پس اگر مثلا 5 تا را دوست داشته باشیم دیگر ظرفیت تکمیل است و...


بلکه قلب انسان می تواند دوست داشته باشد بدون محدودیت زیرا دوست داشتن از مقوله مکان و حجم نیست.
موفق باشید

حامد;148904 نوشت:
نظر شما چیست ؟


با سلام

بنده هم دوست داشتن جناب حامد را اعتقاد معنا می کنم تا مشکل حل شود
اعتقاد داشتن به تک تک انبیاء از ادم تا خاتم یکی از اصول دین ماست و به نظر اعتقاد داشتن فراتر از دوست داشتن است
وقتی به مساله ای معتقدیم یعنی که از مبانی معرفتی ماست و ما ان را قبول داریم حال به هر دلیلی نسبت به ان اطلاعات کمتری داریم ولی بالجمله ان را می شناسیم

همین مساله نبوت
که هیچ کسی نمی تواند تعداد و اسامی انبیاء را بگوید مگر معصوم علیه السلام
که به فرموده ایشان تعداد 124000ولی اطلاعات بیشتری در این زمینه نداریم

همین بالجمله اشنا بودن ما کافی است برای اعتقاد داشتن به انبیاء الهی
که هر چند اگر لازم باشد تا اطلاعات بیشتری در مورد ایشان به دست اوریم باید این کار را بکنیم البته نه درمورد همه انبیاء

الغرض که معتقد بودن به تک تک انبیاء الهی از اصول دین ماست و ما تک تک انبیاء را معصوم و نماینده خداوند بر روی زمین می دانیم

علامه حلي;149048 نوشت:
اما در مورد سوال جنابعالی در مورد دوست داشتن این همه آدم با قلب کوچک باید بگم دوست داشتن اینها اینطور نیست که مثلا چون قلب ما کوچک است پس اگر مثلا 5 تا را دوست داشته باشیم دیگر ظرفیت تکمیل است و... بلکه قلب انسان می تواند دوست داشته باشد بدون محدودیت زیرا دوست داشتن از مقوله مکان و حجم نیست.

سلام
با تشکر
البته منظور ما از کوچکی قلب همان نداشتن سعه صدری است که بتواند این تنوع و تکثر را بپذیرد نه حجم مادی قلب

طاها;149148 نوشت:
بنده هم دوست داشتن جناب حامد را اعتقاد معنا می کنم تا مشکل حل شود اعتقاد داشتن به تک تک انبیاء از ادم تا خاتم یکی از اصول دین ماست و به نظر اعتقاد داشتن فراتر از دوست داشتن است وقتی به مساله ای معتقدیم یعنی که از مبانی معرفتی ماست و ما ان را قبول داریم حال به هر دلیلی نسبت به ان اطلاعات کمتری داریم ولی بالجمله ان را می شناسیم همین مساله نبوت که هیچ کسی نمی تواند تعداد و اسامی انبیاء را بگوید مگر معصوم علیه السلام که به فرموده ایشان تعداد 124000ولی اطلاعات بیشتری در این زمینه نداریم همین بالجمله اشنا بودن ما کافی است برای اعتقاد داشتن به انبیاء الهی که هر چند اگر لازم باشد تا اطلاعات بیشتری در مورد ایشان به دست اوریم باید این کار را بکنیم البته نه درمورد همه انبیاء الغرض که معتقد بودن به تک تک انبیاء الهی از اصول دین ماست و ما تک تک انبیاء را معصوم و نماینده خداوند بر روی زمین می دانیم

سلام و متشکر
البته اعتقاد به انبیاء لازم و یکی از عقاید ماست اما اتفاقا منظور ما اعتقاد نیست به همین خاطر آنرا تحت عنوان تولی که از فروع است مطرح کردیم تا بر فعلیت این محبت در قلب و عمل و نه صرفا در باور تاکید کنیم چه اینکه ممکن است انسان یک باور ذهنی نسبت به انبیاء داشته باشد اما آنها را بالفعل دوست ندارد به این معنا که معرض از محبت ورزی به آنها باشد یا بی اعتنا باشد
موفق باشید

حامد;149151 نوشت:
سلام و متشکر البته اعتقاد به انبیاء لازم و یکی از عقاید ماست اما اتفاقا منظور ما اعتقاد نیست به همین خاطر آنرا تحت عنوان تولی که از فروع است مطرح کردیم تا بر فعلیت این محبت در قلب و عمل و نه صرفا در باور تاکید کنیم چه اینکه ممکن است انسان یک باور ذهنی نسبت به انبیاء داشته باشد اما آنها را بالفعل دوست ندارد به این معنا که معرض از محبت ورزی به آنها باشد یا بی اعتنا باشد موفق باشید

با تشکر از شما

سوالی که مطرح می شود اینست که محبت عملی است فلبی و اینکه می فرمایید باید باالفعل باشد می توانید مثالی بزنید تا برای خوانندگان جا بیفتد که مثلا وقتی اسم یکی از انبیای گذشته مانند حضرت خضر(ع) می آید چگونه باالفعل محبت خود را ابراز کنیم؟

با تشکر

حامد;148904 نوشت:
سلام:Gol:
تولی را دوست داشتن دوستان خدا معنا می کنند ولی حقیقتا این دوست داشتن در ما بالفعل است ؟ آیا محبت به سایر انبیاء و اولیاء را در خود تجربه کرده ایم ؟ احیانا کمی از این مطلب ابا داریم چرا ؟ چون این ذهنیت در فرد ممکن است بوجود آید که بالفعل کردن دوستی انبیاء دیگر به معنای پذیرش شریعت آنها و میل به دین ایشان است .
اما غافل از آنیم که دین اسلام چیزی جز نسخه کامل ادیان دیگر نیست و دوست داشتن سایر انبیاء مستلزم تبعیت از شریعت آنها نمی باشد .
البته این یک نمونه از دلایل اعراض است . شاید برخی انگیزه های دیگری داشته باشند .
اما بدون تعارف باید بدانیم که تولی یعنی دوست داشتن بالفعل همه دوستان خدا پس باید همه انبیاء از آدم ع تا خاتم ص را همه را دوست بداریم و به همه عشق بورزیم .
البته دوست داشتن اینهمه انسان با اختلاف ادوار و اطوار برای قلبهای کوچک کمی مشکل است
نظر شما چیست ؟
موفق باشید

با سلام و تشكر از طرح بحث خوب شما و مشاركت دوستان:Gol:

فراتر از همه اينها گفتني است: بي شك؛ ايمان و اعتقاد به حقايق و اصول دين در كانون قلب محقق مي شود و محبت و دوست داشتن نيز امري قلبي است.

محبت و دوست داشتن با اعتقاد و ايمان، يك تعامل دوسويه است، يعني چنانكه اعتقاد و ايمان به چيزي يا كسي موجب دوست داشتن و تعلق خاطر مي شود، محبت و دوست داشتن نيز زمينه ساز اعتقاد و ايمان مي شود.

قرآن در آيه 285 سوره بقره به اين ايمان و اعتقاد اشاره مي كند: آمن الرسول بما انزل اليه من ربه والمومنون، كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله، لا نفرق بين احد من رسله ...

اين اعتقاد و ايمان، به خدا و ملائكه و كتب و انبياء الهي فارق از محبت و تعلق خاطر نيست و همه مومنان، اعتقادشان آميخته ي با محبت و دوست داشتن است.

اما بديهي است كه همانگونه كه سطح و مراتب اين ايمان و اعتقاد، در بين مومنان، از 1 تا 100 متفاوت است، مرتبه ي محبت و دوست داشتن نيز به همين منوال است، از اينرو شايد مقصود حامد عزيز اينست كه بايد با تقويت مرتبه ايمان، سطح محبت و علاقه را نيز ارتقاء بخشيد.

موفق باشيد ...:Gol:

صدیق;149205 نوشت:
اما بديهي است كه همانگونه كه سطح و مراتب اين ايمان و اعتقاد، در بين مومنان، از 1 تا 100 متفاوت است، مرتبه ي محبت و دوست داشتن نيز به همين منوال است، از اينرو شايد مقصود حامد عزيز اينست كه بايد با تقويت مرتبه ايمان، سطح محبت و علاقه را نيز ارتقاء بخشيد.

سلام
به نظر بنده یک تفاوت ظریف بین اعتقاد و ایمان و محبت است و آن این است که :
اعتقاد مربوط به مقام اندیشه و همان تصدیق است که پس از تصور موضوع حاصل می شود
اما ایمان نوعی فعل قلبی است که موجب اطمینان و سکون دل می شود
و محبت نوعی میل قلبی و کشش است که از میل باطنی انسان به کمال ناشی می شود
لذا اعتقاد و ایمان زمینه ساز محبت است
این محبت نسبت به همه انبیاء و اولیاء الهی شاید در خیلی افراد فعلیت ندارد چون در تفکر عام دینی ما جای چندانی برای اولیاء الهی خارج اسلام باز نشده است و این در حالیستکه قرآن و روایات ما مملو از شرح زندگی و کلمات نورانی آنهاست
باور کنید من تا به حال از مسلمانی نشنیده ام بگوید من حضرت عیسی ع را دوست دارم یا حضرت نوح ع را دوست دارم با اینکه عرض ارادت به اولیاء دین اسلام بسیار فراگیر است
موفق باشید


حامد;149218 نوشت:
باور کنید من تا به حال از مسلمانی نشنیده ام بگوید من حضرت عیسی ع را دوست دارم یا حضرت نوح ع را دوست دارم با اینکه عرض ارادت به اولیاء دین اسلام بسیار فراگیر است


با سلام

بنده با این مطلب علالمه حلی هم موافق ام

علامه حلي;149180 نوشت:
مثالی بزنید تا برای خوانندگان جا بیفتد که مثلا وقتی اسم یکی از انبیای گذشته مانند حضرت خضر(ع) می آید چگونه باالفعل محبت خود را ابراز کنیم؟


این محبت باید ثمراتی در بیرون داشته باشد
مسلمان چه می تواند بکند در مواجهه با نام پیامبر که به نیکی از ایشان یاد می کند و ان را معصوم خلیفه خدا می داند

شاید انچه که جناب حامد را ازار می دهد مطالبی است که درمورد پیامبران مطرح می شود
توجه کنید
همین پیامبران الهی با چه چیزی بین مردم شناخته شده اند ؟؟؟

حضرت ادم با اخراج اش از بهشت
حضرت نوح با ناتوانی در هدایت، حتی فرزند خود
حضرت موسی با مردمان جهول و نادان خود
حضرت یونس با سرپیچی از امر الهی و گرفتاری در دل ماهی
حضرت یعقوب که انگار همه کارش را ول کرده بود و فکر و ذکرش پسرش بود و در فیلم هم تمام هدایت او را به چند بچه خلاصه کرده بودند
و....................

خب بزرگوار

وقتی از پیامبران چنین معارفی به جامعه تحویل می دهند چه انتظاری از مردم داریم ؟!؟!!؟!؟

وقتی شناخت مردمان از پیامبران شان -- العیاذ بالله -- به ناتوانی در انجام دستورات الهی و سرپیچی از قوانین الهی ختم شود
چه انتظاری می رود ؟؟؟؟

با سلام و عرض ادب و تشکر از بحث خوب دوستان
به نظر بنده محبت ما به همه انبیاء و هر آنچه مورد تایید اسلام است وجود دارد و این در قلب همه ما هست ولو اینکه به زبان نمی آوریم.علت این امر هم این می باشد که ما چون ارتباط بیشتری با پیامبر اکرم(ص)وائمه داریم بخاطر دلایلی که واضح است اظهار ارادت بیشتری هم به این انوار مقدسه داریم و بیشتر توجهات به سوی اینهاست.لذا نفی شی اثبات ما عدا نمی کند.
مثال بزنم:ببینید ما به پدر و مادر خود محبت زیادی داریم و ممکن است به عمو یا دایی چنین محبتی نداشته باشیم و حتی اظهار هم نکنیم ولی این دلیل بر این نیست که ما به اینها هیچ علاقه ای نداشته باشیم.
دوست داشتن و محبت به دیگران یک امر نسبی و تشکیک پذیر است و ممکن است شدت و ضعف داشته باشد ولی نمی توانیم منکر اصل این محبت باشیم.

طاها;149228 نوشت:
این محبت باید ثمراتی در بیرون داشته باشد

سلام
انبیاء الهی شناخته شده هریک مظهر کمال یا کمالات خاصی هستند لذا این ابراز محبت باعث میل بیشتر ما به آن کمال می شود مثل علم آدم ع ، استقامت نوح ، جهاد ابراهیم ع و حضور اجتماعی موسی ع و خارق العاده بودن عیسی ع . البته اصل محبت به انبیاء خود ثمره است اما ابرازش باعث میل به صفات آنهاست و این همان چیزی است که از محبت اهل بیت ع نیز مقصود است .

طاها;149228 نوشت:
وقتی از پیامبران چنین معارفی به جامعه تحویل می دهند چه انتظاری از مردم داریم ؟!؟!!؟!؟ وقتی شناخت مردمان از پیامبران شان -- العیاذ بالله -- به ناتوانی در انجام دستورات الهی و سرپیچی از قوانین الهی ختم شود چه انتظاری می رود ؟؟؟؟

موافقم و تنها این نیست ما(اهل منبر هم) اغلب برای نشان دادن بزرگی پیشوایان اسلام ، انبیاء علیهم السلام را می کوبیم طوری که مخاطبین فکر می کنند آنها افراد عادی بودند و این نوعی ظلم به ایشان است
ما چنان مسیحیت را می کوبیم که نشان از عظمت خود مسیح ع نمی ماند تا جایی که نام مسیح نعوذ بالله تداعی کننده شرک می شود

عمار;149277 نوشت:
دوست داشتن و محبت به دیگران یک امر نسبی و تشکیک پذیر است و ممکن است شدت و ضعف داشته باشد ولی نمی توانیم منکر اصل این محبت باشیم.

اما آنقدر این اظهار محبت مغفول مانده که اصلش هم فراموش شده است
بنده وقتی در قرآن یا روایات کلماتی مثل " و سلام علی نوح فی العالمین " را می بینم بخاطر رنجی که سبب این سلام است رقت قلبی نسبت به حضرت نوح علیه السلام می یابم و با تمام وجودم آن استقامت الهی هزار ساله اش را تقدیس می کنم .
اما ما ظاهرا انحصاری شده ایم مثل اینکه حتی گاهی در مورد ائمه ع هم منحصر در یک امام می شویم
موفق باشید
موضوع قفل شده است