کلیپ دیدار رهبر معظم انقلاب با جانبازان قطع نخاعی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کلیپ دیدار رهبر معظم انقلاب با جانبازان قطع نخاعی

[="Magenta"]حسینیه امام خمینی، دیروز در آخرین روز از هفته دفاع مقدس، در دیدار رهبر معظم انقلاب با شماری از جانبازان قطع نخاعی، سرشار از عطر حماسه و ایثار و استقامت شد و خاطرات دلدادگی و وفاداری رزمندگان میهن را به اسلام و امام و انقلاب دوباره در یادها زنده كرد.[/]

منبع:[="Red"]roshangari.ir[/]

[="Red"]حجم6.3مگابایت[/]

سلام

دیروز که دیدم خیلی حالم بود. ما برای شون چیکار کردیم ! یا اینهایی که پیش شون بودن چطور دلشون شاد کردن !

یاعلی


[="Blue"]شور و شيدايي يك ديدار

ديدار ديروز حضرت آقا با جمعي از جانبازان قطع‌نخاعي در فضايي سرشار از معنويت و صميميت صورت گرفت . اين ديدار با حاشيه‌هاي جالب و قابل تأملي همراه بود،بخشي از اين حاشيه‌ها را به نقل از خبرگزاري‌ فارس با هم مرور مي‌كنيم:

ـ‌ آقا به هركدامشان كه مي‌رسند اول از روي كارتي كه روي سينه تمامشان هست مشخصاتشان را مي‌خوانند و بعد به اسم، باهاشان حال و احوال مي‌كنند. رهبر دست مجروحش را مي‌گذارد روزي شانه يا گردن جانبازها و آنها را مي‌بوسد. و جانبازها هم بلااستثنا مثل يك دومينو با بوسيدن و بوييدن آقا مي‌زنند زير گريه.

ـ‌ رهبر بعد از ابراز احساسات هركدام از جانبازها، اندكي كنارشان تأمل مي‌كنند و حرف‌هايشان را مي‌شنوند و حرف‌هاي جانباز كه تمام مي‌شود آقا مي‌روند كنار تخت يا ويلچر نفر بعدي. يكي از جانبازها چفيه رهبر را طلب مي‌كند و آقا هم قبول مي‌كنند اما با رندي خاصي چفيه جانباز را از روي دوشش بر‌مي‌دارند و مي‌‌اندازند روي شانه خودشان.

ـ‌ جانباز ديگري هم تعدادي عكس را از دوران جنگ آورده و دارد به آقا نشانشان مي‌دهد و وقتي آقا از او مي‌پرسند: «اين عكس‌ها را براي ما آورده‌ايد؟» جواب منفي مي‌دهد. آقا 2 قطعه از عكس‌ها را برمي‌دارند و مي‌دهند به دست يكي از بچه‌هاي بيت و مي‌گويند: «اينها را اسكن كنيد بعد برگردانيد به ايشان.»

ـ‌ رهبر به يكي از جانبازها كه مي‌رسند، مي‌گويند: «شما پسر آقاي... هستيد؟» و بعد از خوش و بش مي‌پرسند: «كجا هستيد الآن؟»

ـ‌ ميان اين همه گريه‌هاي جانانه جانبازها و محبت‌هاي بي‌پيرايه رهبر هم يكي از جانبازها مطايبه‌اي مي‌كند كه ما ميان هياهوي اين طرف ويلچرها اصلا نمي‌شنويم چه گفت...؟! اما لابد آنقدر بهجت‌آور بوده است كه رهبر مي‌خندند طوري كه ما هم صداي خنده‌شان را مي‌شنويم و همه شاد مي‌شوند.

[="Red"]‌ روايت ناله‌ها[/]

رهبر با يك جانباز مشغول خوش و بش است كه از جلوي ما كه چند تا ويلچر اين طرف‌تر ايستاده‌ايم صداي ناله يك جانباز همه را به سكوت مي‌كشاند. جانباز روي تخت خوابيده و دهانش نيمه باز است. و دوباره در عمق همان سكوت صدايي شبيه ناله از گلويش خارج مي‌شود و با پيچ و تاب مي‌چرخد به سمت آقا. رهبر كه صداي ناله توجه ايشان را هم جلب كرده است، مي‌گويند: «سلام» و جانباز ديگر ناله نمي‌كند و آقا به احوالپرسي‌ها ادامه مي‌دهند. و حالا رهبر رسيده‌اند كنار تخت همان جانباز. گويا نمي‌تواند حرف بزند. همه ساكت‌اند. با دست‌هاي بي‌رمقش دست‌ مجروح آقا را گرفته است و مي‌كشد روي صورتش. جانباز به صورتي ممتد ناله مي‌زند. ناله‌هايي كه كم‌كم صداي هق‌هق همه را بلند مي‌كند. خانم‌ها هم كه تخت اين جانباز جلوي جايگاه آنهاست، دارند بلندبلند گريه مي‌كنند. جانباز هنوز دارد ناله مي‌كند. آقا اين يكي را چندين بار مي‌بوسند. و او گويا دارد با ناله‌‌‌هايش با آقا حرف‌هايي مي‌زند كه فقط 2 جانباز يعني خودش و آقا مي‌فهمند. سردارهاي كنار آقا هم شانه‌هايشان دارد، مي‌لرزد. حتي ما خبرنگار‌ها و عكاس‌ها و محافظ‌ها. و فقط آقاست كه مهربانانه دارد به چشم‌هاي جانباز خيره‌خيره نگاه مي‌كند. تخت اين جانباز بيشترين موقف تأمل آقاست و رهبر بعد از او هم جانبازهاي مانده در انتهاي حلقه را مورد تفقد قرار مي‌دهند. چند دقيقه بعد همان جانبازي كه دل همه را با خودش برده بود باز هم شروع مي‌كند به ناله كردن. بچه‌هاي بيت مي‌روند دورش و او با دست شروع مي‌كند چيزهايي روي هوا نوشتن. همان حوالي نشسته‌ام. از بين محافظ‌هاي دور تخت جانباز راه باز مي‌كنم و روان نويسم را مي‌دهم دستش و كاغذي را هم مي‌گيرم جلويش. همه سرهايمان را خم كرده‌ايم روي كاغذ كه ببينيم جانباز روي آن چه چيزي مي‌نويسد. و او كلمه “شال گردن” را روي كاغذ نقش مي‌زند.

مي‌فهميم كه چفيه آقا را مي‌خواهد.

ـ‌ دقايقي بعد كه سخنراني آقا با توصيه به خانواده‌هاي جانبازان مبني بر اين‌كه اين جانبازان نعمت‌اند و شما هم قدر اين نعمت‌ها را بدانيد به پايان مي‌رسد؛ يكي از محافظ‌ها چفيه آقا را مي‌گيرد و مي‌آورند به جانباز مي‌دهند.

و احوالپرسي صميمانه رهبر با جانبازها درست رأس ساعت 11 تمام مي‌شود و آقا مي‌روند سمت جايگاه.

سخنراني رهبر هم كوتاه است. آقا در ابتداي سخنانشان چند بار تأكيد مي‌كنند كه كار مسوولان در مهيا كردن اين ديدار خيلي فكر خوبي بود و تأكيد مي‌كنند كه:« ان شاء‌الله اين كار هر سال انجام بگيرد.»

[="Purple"]تا كه با عشق تو پيوندم زنند[/]

رهبر در خلال صحبت‌هايشان براي جانبازها شعر قشنگي هم مي‌خوانند كه من كم حافظه‌ هم حتي يادم مي‌ماند و يادداشتش مي‌كنم:

[="DarkGreen"]هر بلايي كز تو آيد رحمتيست

‌ هر كه را رنجي دهي خود رحمتيست

زان به تاريكي‌گذاري بنده را ‌

تا ببيند آن رخ تابنده را

تيشه زان بر هر رگ و بندم زنند‌

تا كه با عشق تو پيوندم زنند[/][/]
منبع

[="Blue"]گفتگوی جانبازان قطع نخاعی با رهبر انقلاب

در آخرين روز از هفته دفاع مقدس در حسينيه امام خميني (ره)
6 / 7 / 1390
حجم : 12 مگابايت | فرمت wmv
لينك دانلود : [="Red"]مستقيم[/]
و
[="Magenta"]هربلائي كز تو آيد رحمتي است![/]

گزارش بسیار زیبا و دیدنی دلاوری از حاشیه دیدار صمیمانه رهبر انقلاب با جانبازان قطع نخاعی.
حجم : 13 مگابايت | فرمت wmv

لينك دانلود : مستقيم
منبع:انصار کلیپ
[/]

شیرپسرهای ایرانی خاک پای تک تک شون هستیم :Gol:

[="Blue"]
چه گفتی با آقایمان که ما محرمش نبودیم
نکند از ما گله کرده باشی
نکند از روزگاری گفته باشی که ما را با خود برده است
نکند که...
امروز خیلی خوشحال شدی ،مرد
تو بودی و حضرت ماه
و غیرت دستهایی که در این روز گار بی غیرتی
طاقت اخمی بر صورت آقایش ندارد
امروز تو می خندیدی
ومن های های گریه کردم...
دریافت تصویر بزرگ تر[/]

گالری

کلیپ ((تا نفس است با شما هستم))

کلیپ تکان دهنده و بسیار زیبا از دیدار مقام معظم رهبری با جانباران عزیز