چرا ما قرآن می خوانیم با اینکه چیزی از آن نمی فهمیم.

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا ما قرآن می خوانیم با اینکه چیزی از آن نمی فهمیم.

بسم رب الشهدا و الصدیقین

چرا ما قرآن می خوانیم با اینکه چیزی از آن نمی فهمیم .

یک پیرمرد آمریکایی مسلمان همراه با نوه کوچکش در یک مزرعه در کوههای شرقی کنتاکی زندگی می کرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت میز آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند. نوه اش هر بار مانند او می نشست و سعی می کرد فقط بتواند از او تقلید کند.
یه روز نوه اش پرسید : پدربزرگ من هر دفعه سعی می کنم مانند شما قرآن بخوانم ، اما آن را نمی فهمم و چیزی را که نفهمم زود فراموش می کنم و کتاب را می بندم ! خواندن قرآن چه فایده ای دارد؟
پدر بزرگ به آرامی زغالی را داخل بخاری گذاشت و پاسخ داد : این سبد زغال را بگیر و برو از رودخانه برای من یک سبد آب بیاور. پسر بچه گفت : اما قبل از اینکه من به خانه برگردم تمام آب از سوراخهای سبد بیرون می ریزد!؟ پدر بزرگ خندید و گفت : " آن وقت تو مجبور خواهی بود دفعه بعد کمی سریعتر حرکت کنی." و او را با سبد به رودخانه فرستاد تا سعی خود را بکند .
پسر سبد را آب کرد و سریع دوید ، اما سبد خالی بود قبل از اینکه او به خانه برگردد. در حالی که نفس نفس می زد به پدربزرگش گفت که حمل کردن آب در یک سبد غیر ممکن بود و رفت که در عوض یک سطل بردارد .
پیرمرد گفت : "من یک سطل آب نمی خواهم ، من یک سبد آب می خواهم ، تو فقط به اندازه کافی سعی خود را نکردی ." و او از در خارج شد تا تلاش دوباره پسر را تماشا کند .
این بار پسر می دانست که این کار غیر ممکن است ، اما خواست به پدر بزرگش نشان دهد که اگر هم او بتواند سریعتر بدود باز قبل از اینکه به خانه باز گردد آبی در سبد وجود نخواهد داشت .
پسر دوباره سبد را در رود خانه فرو برد و سخت دوید ، اما وقتی که به پدربزرگش رسید سبد دوباره خالی بود.نفس نفس زنان گفت : " ببین! پدربزرگ ، بی فایدست .
پیرمرد گفت : "باز هم فکر می کنی که بی فایدست ؟ به سبد نگاه کن."
پسر به سبد نگاه کرد و برای اولین بار فهمید که سبد فرق کرده بود
، سبد زغال کهنه و کثیف حالا به یک سبد تمیز تبدیل شده بود داخل و بیرون آن.


پسرم ، چه اتفاقی می افتد وقتی که تو قرآن می خوانی . تو ممکن است چیزی را نفهمی یا به خاطر نسپاری ، اما وقتی که آن را می خوانی تو تغییر خواهی کرد ، باطن و ظاهر تو و این کار الله است در زندگی ما
.

:Sham:التماس دعا

چرا ما قرآن می خوانیم با اینکه چیزی از آن نمی فهمیم.

با سلام خدمت دوست محترم

منظور از اين كه چيزي نمي فهميم چيست؟
اگر منظور اين است كه عربي را نمي دانيم خوب با ترجمه بخوانيدمثلا داستانهاي قراني را بخوانيداز آن چيزي نمي فهميد حتما كه مي فهميد

اگر منظور اين است كه تمام قران را نمي فهميد ؟
خوب هركس به فراخر درك وفهم خود از قزان مي فهمد قران مثل سفره اي است كه براي همه غذا تدارك ديده شده است
و هركي به استعداد خود مي تواند از ان استفاده كند مثلا فقيه به ايات فقهي استدلال مي كند و احكام دين را در مي اورد -فيلسوف از ايات فلسفي استفاده مي كند و.....
من و شما هم به نسبت استعداد و نيازهاي خود از قران اسثفاده مي كنيم

عزيز برادر
شما زماني مي توانيد ادعاي عدم استفاده از قران را بكنيد كه نياري داشته باشيد و قران ان نياز شما را براورده نكند
-وصد البته اين را بايد در نظر بگيريم اين كه مي كوييم نياز شما يعني چيزي از قران بخواهيد كه هدف قران براي ان است
قران كتاب انسان ساز است وامده راه بهتر زيستن در اين دنيا را به انسانهابياموزد و انسانها را به راه سهادت رهبري كند
اگر انتظار داريد كه قران مسايل فيزيك بكويد و قانون چندم در برابر دانشمندان بياورد تا كم نياورد و اگر نياور و چيزي نگفت بكو ييم پش چه كتابي است انتظار بي چايي است -
ان وقت مي توانيد بگوييد كه ما از قران استفاده نكرديم پس چه نيازي به قران است

از طرفي قران كتاب خداست و معجزه الهي است و طبق اعتقادات ما مسلمين خواندن متن قران به عربي هرچند كه از ان چيزي نفهميم هم ثواب دارد

ولایت عشق;4447 نوشت:

سبد زغال کهنه و کثیف حالا به یک سبد تمیز تبدیل شده بود داخل و بیرون آن.

وقتی که آن را می خوانی تو تغییر خواهی کرد ، باطن و ظاهر تو و این کار الله است در زندگی ما.


ظاهر این داستان قشنگ است اما
اما چگونه می توان داستان سبد آب را به خواندن قرآن شبیه دانست؟؟
من سبد کثیف را می بینم که سیاه بوده است و بعد از چند بار غوطه خوردن در آب تمیز شده است. حال چگونه می توانم ثابت کنم که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن مانند همان آبی عمل می کند که سبد را تمیز کرده است؟
سبد را می توان دید که تمیز شده است. چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟
من از سر تجربه دریافته ام که آب آلودگی را پاک می کند و از همین رو با مشاهده می بینم که در اثر وجود آب رودخانه سبد پاک شده است ولی چگونه می توانم نسبت آب به سبد را همانند نسبت قرآن به قلب بدانم؟
شما هر بار که سبد زغالی را در آب رودخانه چندین بار غوطه ور کنید همگان می بینند و به تمیز شدن آن اعتراف می کنند. در سراسر دنیا با انواع سبدها ی زغالی و انواع رودخانه ها می توان این کار را تکرار کرد و نتیجه ی یکسان گرفت. ولی می توان نشان داد که هر کس در سراسر دنیا با معتقدات گوناگون قرآن بخواند صفات ناپسند از وجودش زایل می شود؟؟
با آزمایشات شیمیایی می توان نشان داد که چگونه آب در تمیز کردن ذرات زغال و آلودگی از سطح سبد نقش ایفا می کند. ولی چگونه می توان نشان داد که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن موجب زدودن صفات ناپسند می شود. برای مثال اگر جنایتکاران و تبه کاران را ملزم به خواندن قرآن کنیم انسانهای شریفی می شوند؟؟
از این رو دلخوش داشتن به چنین متل هایی حاکی از فقدان تفکر انتقادی است و مانع و رادعی است جهت رسیدن به حقیقت.

نقل قول:
چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟


نیازی به دیدن نیست ادمی خودش احساس میکند که پاک شده ....مگه باید دید ..باید درک کرد ...باید حس کرد ...

ولایت عشق;4555 نوشت:

نیازی به دیدن نیست ادمی خودش احساس میکند که پاک شده ....مگه باید دید ..باید درک کرد ...باید حس کرد ...


یک هندو نیز زمانی که مناسک عبادی خویش را به جای آورد از بی احترامی به گاو مقدس اجتناب کرده به وی احترام بگذارد و در رود گنگ خود را بشوید با تمام وجود احساس می کند روحش پاک و تمیز شده است. دیگر ادیان نیز چنین است.
کل حزب بما لدیهم فرحون
دوست من این احساسات توهمی بیش نیست.

زنده ی بیدار;4517 نوشت:
سبد را می توان دید که تمیز شده است. چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟

با سلام خدمت دوست عزیز

فرموده اید که تمیزی سبد را می شود دید چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟

برادر عزیز در عالم اموراتی هستند که باچشم مادی دییدن آن میسر نیست واین را بالوجدان هرکسی درک میکند ونیازی به مجادله ندارد ودر لسان دین از این امورات تعبیر به امور مادی می شود

شما در عالم خیلی چی ها را نمی بینید پس باالطبع باید بدانها

اعتقاد نداشته باشید شما (من) خویش را نمی بینید ولی آن را درک مکنید

جنابعالی عقل خویش را نمی بینید ولی ان را درک میکنید ودیگران نیز به این عقل شما اعتمتد دارند و وقتی می گویید عقل من این نظر را می دهد همه از شما قبول می کنند

اگر به قول شما همه چیز را می خواستیدبینید پس اول مشکل خویش را باآن دو حل کنید و بعد....

واین که قران روح وجان ما را جلا می دهد منظور این است که

-قران نور است زیرا کلام خداست و خداوند نیز در کلام خویش این اثر را گذاشته که (هر کس )ان را تلاوت بکند روح اش نورانی می شود واین سخن واین اثر را توسط پیامبر خویش به ما رسانده است .
به نظر شما کجای این حرف اشال دارد ؟بفرمایید

زنده ی بیدار;4517 نوشت:
از این رو دلخوش داشتن به چنین متل هایی حاکی از فقدان تفکر انتقادی است و مانع و رادعی است جهت رسیدن به حقیقت.

با سلام

برادر عزیز نمی دانم منظور شما از تفکر انتقادی در مورد قران چیست؟ اگر می شود لطفا بیشتر توضیح دهید

در ثانی منظور شما از حقیقت چیست ؟ شما دنبال چه حقیقتی هستید که می خواهید بدان برسید ؟می توانید بیشتر توضیح دهید؟

از کجای سخن ما که قران خواندن راسبب جلا روح می دانیم تنها راه رسیدن به حقیقت در می اید که شما ان را مانع رسیدن به حقیقت قلمداد کرده اید ؟

مکر ما در تفکرات اسلامی ومبانی معرفتی خویش تنها راه رسیدن به خداوند را قران خواندن صرف می دانیم
که شما ان را منع میکنید
جنبعالی ز مبانی تفکرات تشیع در رسیدن کامل و ومقامات معنوی اطلاع دارید؟

زنده ی بیدار;4589 نوشت:
یک هندو نیز زمانی که مناسک عبادی خویش را به جای آورد از بی احترامی به گاو مقدس اجتناب کرده به وی احترام بگذارد و در رود گنگ خود را بشوید با تمام وجود احساس می کند روحش پاک و تمیز شده است. دیگر ادیان نیز چنین است.

با سلام
برادر عزیز نه تنها هندو که همه انسانها به دنبال معنویت هستند زیرا خداوندرسیدن به کمال معنوی را نهاد انسان قرار داده است به همین خاطر است که هر کس به هر طریقی دنبال معنویت است یکی به قول شما ان را در اب می بیند ودیگری با احترام به چوب و سنگ ودیگری با اعتقاد به شیطان و....

انچه مهم است این که رسیدن به کمال را همه می دنند ولی در مصداق اشتباه می کنند این که در فلسفه وجود پیامبران می گوییم امده اند تا راه درست را نشان بدهند همین است و برای همین است که عقل را کافی نمی دانیم

زیرا عقل در تشخیص مصداق اشتباه می کند و برای همین باید پیامبری باشد تا راه درست را بشناساند

زنده ی بیدار;4517 نوشت:
چگونه می توانم ثابت کنم که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن مانند همان آبی عمل می کند که سبد را تمیز کرده است؟


با سلام خدمت دوست عزیز زنده بیدار

خداوند هر نعمتی را که آفریده عبث وبیهوده نبوده وبرای هر کدام اثر وضعی قرار داده که خواه نا خواه تاثیر گذار است . بطور مثال خورشید اثر وضعی آن گرما بخشی آن است ؛ که ما چه بدانیم و چه ندانیم اثر خود را می گذارد . و آب نیز اثری مثل رطوبت دارد که بر اشیاء مماس با خود می گذارد و دانستن وندانستن ؛ فهمیدن و نفهمیدن ودیدن و ندیدن در اثر گذاری آن هیچ تاثیری ندارد .
همه چیز در عالم دارای اثری است که خداوند چنین خواصی را برای آنها در نظر گرفته است ؛ حتی الفاظ قران که مخلوق خداست دارای آثاری است که اثر بخشی آن نیاز به فهمیدن و نفهمیدن آن ندارد واگر چه فهمیدن مفاهیم قران در عمل کردن به آن بسیار مفید خواهد بود بنابراین تلاوت قران بدون فهمیدن نیز مثمر ثمر خواهد بود .اثرات قران را از زبان قران و روایات در فرصثی دیگر در خدمت شما خواهم بود و فقط به یک واقعه که نمونه ای از هزارن است اشاره می شود .
سید قطب ؛ روشنفکر و مفسر قرآن کریم در ذیل آیه 38 سوره یونس این چنین نقل می کند : ما شش نفر بودیم که با یک کشتی مصری عازم نیویورک شدیم . از صد و بیست سر نشین فقط ما مسلمان بودیم . روز جمعه ای به این فکر افتادم که با اجازه نا خدای کشتی نماز جمعه را بر پا کنیم . هنگامی که خطبه های نماز را می خواندم مسافران دیگر کشتی دور تا دور ما جمع شده بودند و به سخنان من گوش می دادند بعد از نماز خانمی مسیحی که اهل يوگسلاوي بود و به شدت تحت تاثير قرار گرفته بود با چشمان پر از اشك جلو آمد و گفت : زباني كه شما با آن سخن مي گفتيد آهنگ و اثر خاصي داشت .ولي در ميان سخنان شما گاهي جملاتي وجود داشت كه موسيقي و آهنگ ويژه اي داشت و اثر عميق تري بر من مي گذاشت به گونه اي كه لرزه بر اندامم مي افتاد و من احساس مي كردم ، شما لبريز از روح القدس شده ايد .
مدتي كه فكر كردم فهميدم آن خانم مسيحي از آيات قراني كه در خطبه ها مي خواندم شديدا متاثر شده بود . اين نكته اعجاب مرا بر انگيخت كه چطور خانمي كه هيچ عربي نمي داند ، اين گونه تحت تاثير موسيقي قران قرار مي گيرد .

(هشت صد نكته در باره قران / رضا باقي زاده / 232 / به نقل از مجله بشارت ؛سال اول ،شماره سوم ، ص 31)

زنده و بیدار باشید . :Gol::Gol::Gol:

زنده ی بیدار;4517 نوشت:
ظاهر این داستان قشنگ است اما
اما چگونه می توان داستان سبد آب را به خواندن قرآن شبیه دانست؟؟
من سبد کثیف را می بینم که سیاه بوده است و بعد از چند بار غوطه خوردن در آب تمیز شده است. حال چگونه می توانم ثابت کنم که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن مانند همان آبی عمل می کند که سبد را تمیز کرده است؟
سبد را می توان دید که تمیز شده است. چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟
من از سر تجربه دریافته ام که آب آلودگی را پاک می کند و از همین رو با مشاهده می بینم که در اثر وجود آب رودخانه سبد پاک شده است ولی چگونه می توانم نسبت آب به سبد را همانند نسبت قرآن به قلب بدانم؟
شما هر بار که سبد زغالی را در آب رودخانه چندین بار غوطه ور کنید همگان می بینند و به تمیز شدن آن اعتراف می کنند. در سراسر دنیا با انواع سبدها ی زغالی و انواع رودخانه ها می توان این کار را تکرار کرد و نتیجه ی یکسان گرفت. ولی می توان نشان داد که هر کس در سراسر دنیا با معتقدات گوناگون قرآن بخواند صفات ناپسند از وجودش زایل می شود؟؟
با آزمایشات شیمیایی می توان نشان داد که چگونه آب در تمیز کردن ذرات زغال و آلودگی از سطح سبد نقش ایفا می کند. ولی چگونه می توان نشان داد که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن موجب زدودن صفات ناپسند می شود. برای مثال اگر جنایتکاران و تبه کاران را ملزم به خواندن قرآن کنیم انسانهای شریفی می شوند؟؟
از این رو دلخوش داشتن به چنین متل هایی حاکی از فقدان تفکر انتقادی است و مانع و رادعی است جهت رسیدن به حقیقت.



دوست عزیز

مادامیکه انسان اندیشه و زاویۀ نگاهش را بر اساس مبانی جهان بینی مادی و مادیگرایان تنظیم و کوک کند و از اندیشه و مبانی جهان بینی الهی محروم باشد نه تنها این رابطۀ ساده و ابتدائی را نمی فهمد بلکه حتی از درک بسیاری از رابطه های عادی دیگری که در همین عالم ماده موجود است عاجز است، چه رسد به رابطه هائی حقیقی که مابین رفتار خوب و بد ما و تأثیراتی که در همین عالم برای ما رخداد می کند، بماند تأثیراتی که از قِبَلِ اعمال ما متوجه پروندۀ آخرتی مان می شود.

آیا شما که در وجود رابطه و تأثیر قرآن بر وجود ما تشکیک می کنید تا کنون به نکات زیر توجه کرده اید:

1. در ارتباط با همین داستان (ظرف زغال و آب)، گفتنی است: هر چیزی بسته به جنسی که دارد پاک کننده ای دارد اگر آن شیء مادی باشد به شیوه و پاک کننده ای مادی محتاج است و نیز اقتضاءات خاص خود را دارد. اما اگر آن چیز غیر مادی و امری معنوی باشد آیا با ماده قابل شستشو و پاک شدن است؟ آیا شما منکر اقتضاءات خاص برای امور معنوی و الهی هستید؟ آیا می توان امور معنوی و روحی را با اقتضاءات مادی و دنیوی سنجید و مقایسه کرد؟
فهم نادرست و نتیجه گیری بی پایه و عدم درک و انطباق درست از حقایق مادی و معنوی و تأثیرات آنها بر یکدیگر، تنها در صورتی ممکن است که آدمی قائل به روح و امور معنوی و الهی نباشد؟ آیا بر اندیشۀ شما چنین نسبتی حاکم است؟

2. اگر قائل به وجود روح در وجود خودتان باشید باید به وجود چیزهائی پاک کننده و نیز راه و روش خاصی برای آن تمکین کنید. زیرا "یک بام و دو هوا" نمی شود و این آغاز بحث است، در اندیشه دینی و الهی روح، حقیقتی الهی دارد چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: "فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین"(ص، آیه 72)؛ یعنی در وجود آدمی از روح خویش دمیده آنگاه فرشتگان را امر به سجده نمودم. حال با این نگاه روشن می شود که چه چیزی می تواند آلودگی ها و شائبه های روح را پاک کند قطعاً ماده عاجز است و باید امری الهی باشد هر چیزی که به یاد خدا و رضایت او منجر شود، گاهی به طلب بخشش از دیگران، گاهی به انفاق و صدقه، گاهی به استغفار و توبه و گاهی به ذکر و دعا و تلاوت قرآن.

3. ممکن است گفته شود وقتی قرآن را نمی فهمیم چه فایده؟ پاسخ آنست که در مواجهه بین دو امر تأثیر گذار و تأثیر پذیر حتماً آمادگی و وجود همۀ شرایط در امر تأثیر پذیر شرط نیست بلکه اگر امر تأثیر گذار قوی باشد، و از مجرای خودش وارد شود، اثر خود را حتی بطور حداقلی خواهد گذاشت. و تکرار آن، میزان اثر را به حد مطلوب و حداکثری خواهد رساند.

بعنوان مثال انسانی که قدرت چشائی اش را از دست داده و از خوردن و آشامیدن هیچ نمی فهمد، آیا خوردن او بی معنی و بی فایده است؟ قطعاً خیر، نفهمیدن او دلیل بر عدم نیاز بدنش به غذا نیست، حتی عدم شناخت و فقدان فهم و درک دقیق او از فعل و انفعالات و عکس العمل های درونی وجودش در مواجهه با پدیدۀ غذا نیز او را از خوردن و اشامیدن باز نمی دارد.

یا اگر کسی بدلیل اینکه نمی داند غذا یا شرابی که می خورد مسموم است، می تواند مانع تأثیر گذاری و یا کم کردن اثر آن سم، شود؟ خیر، به محض ورود سم، اثر وضعی آن در وجود شخص نمایان می شود تا مقصد هلاکت.

پس اگر ما قرآن را درست نمی فهمیم، مانع تأثیر گذاری مستقیم و غیر مستقیم آن بر روح و فطرت و وجدان خود نیز نمی توانیم باشیم. وانگهی اگر به ذهن خودآگاه و ناخودآگاه که حقیقتی علمی و مورد قبول همۀ دانشمندان است معتقد باشید. به نسبت و رابطۀ قرآن خواندن، و تأثیر آن بر روح بیشتر واقف می شوید. زیرا که انسان در مواجهه با بسیاری مسائل، به حسب ظاهر، چپزی نمی فهمد و یا زود فراموش می کند و ... و این عدم فهم و درک، مربوط به مرحلۀ ذهن خودآگاه ماست اما مواجهۀ ذهن ناخودآگاه ما با همۀ پدیده های عالم ماده و معنا صورت دیگری دارد اگر چه ما بدلیل حجاب های مادی وجودمان از آن مرحله بی بهره ایم.

4. وانگهی مقایسه شما در تأثیر گذاری قرآن بر روح و قلب جنایتکاران و تبه کاران که از این داستان ساده و دقیق (تأثیر آب بر زغال) استخراج کردید نوعی مناقشه آشکار است و به تعبیری مصادره به مطلوب خویش کرده اید؟ زیرا که در آن داستان صحبت از پاک کنندگی آب بر جرم کثیفی و آلودگی ظاهری ظرف است و در مثال تبه کاران و جنایتکاران، آلودگی از حد جرم و کثیفی ظاهری گذشته بلکه به عمق روح و وجودشان رسوخ کرده است. اگر چه در این خصوص هم اگر هنوز روح اعتقاد در قلب اشخاص نمرده و به کفر منتهی نشده باشد، امکان تحول و تغییر و پاک کنندگی و تأثیر گذاری یاد خدا و آیات قرآن منتفی نیست. کما اینکه در طول تاریخ، افرادی در عین شهرت به فسق و فجور و جنایت، در مقطعی بدلیل قرار گرفتن در مسیر نسیم نورانی آیات الهی، با یک جرقۀ کوچک، متنبه شده و به لطف الهی به راه حق و حقیقت و خیر و فضیلت بار یافته اند.



موفق باشید ...

[=Times New Roman]بسمه تعا لی:Sham::Sham:
[=Times New Roman]ما در جهان ماده هستیم که قانون علت ومعلول حاکم بر آن است واز آن جدایی ناپذیر.که اصل علیت حاکم بر ذهن بشراست ونیازی به استدلال نیست.
[=Times New Roman]هر چیزی که از وجود بهره ای برده است اثری از خود به جا می گذارد هرچند بسیار نا چیز باشد.
[=Times New Roman]تمام رفتار ها وگفتارهای ما نیز که با اختیار ما صورت می گیردو به عبارتی به وجود می آید اثر وضعی از خود به جا می گذارد چه به اثر آن توجه داشته باشیم و چه نداشته باشیم .
[=Times New Roman]تلاوت قرآن نیز یک نوع عمل است فعل است که از ما صادر می شود و اثری از خود به جا می گذارد
[=Times New Roman]در کاری هر قدر به جنبه غیر مادی آن توجه بیشتری شود آن جنبه تاثیر بیشتری در روح ما خواهد داشت چرا که روح نیز غیر مادی است چرا که خود امر نیز امری غیر مادی است و یکی از افعال نفس است.
[=Times New Roman]بااین مطلب بسیار ساده می گوییم تلاوت بدون توجه اثر وضعی خواهد داشت ولی مسلم است تلاوت با توجه و تامل در معانی وتدبر درآیات اثری بس وسیعتر دارد.اساس اعجاز قرآن نیز در همین است که هر کسی به فراخور حالش از آن بهره مند می شود.بنابر این تلاوت ظاهری بی تاثیر نیست ولی طبیعی است که تلاوت با تدبر اثری بس عمیق تر در روح انسانی دارد البته این مطلب را قرآن نیز متذکر می شود؛افلا یتدبرون فی القرآن ام علی قلوبهم اقفالها ؛محمد، 24 .قرآن گله می کند چرا در قرآن وآیاتش تدبر نمی کنید آیا بر قلوب شما قفل زده شده.

[quote=زنده ی بیدار;4517] ظاهر این داستان قشنگ است اما
اما چگونه می توان داستان سبد آب را به خواندن قرآن شبیه دانست؟؟
من سبد کثیف را می بینم که سیاه بوده است و بعد از چند بار غوطه خوردن در آب تمیز شده است. حال چگونه می توانم ثابت کنم که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن مانند همان آبی عمل می کند که سبد را تمیز کرده است؟
سبد را می توان دید که تمیز شده است. چه کسی قلب و روح را می بیند که تمیز شده است؟
من از سر تجربه دریافته ام که آب آلودگی را پاک می کند و از همین رو با مشاهده می بینم که در اثر وجود آب رودخانه سبد پاک شده است ولی چگونه می توانم نسبت آب به سبد را همانند نسبت قرآن به قلب بدانم؟
شما هر بار که سبد زغالی را در آب رودخانه چندین بار غوطه ور کنید همگان می بینند و به تمیز شدن آن اعتراف می کنند. در سراسر دنیا با انواع سبدها ی زغالی و انواع رودخانه ها می توان این کار را تکرار کرد و نتیجه ی یکسان گرفت. ولی می توان نشان داد که هر کس در سراسر دنیا با معتقدات گوناگون قرآن بخواند صفات ناپسند از وجودش زایل می شود؟؟
با آزمایشات شیمیایی می توان نشان داد که چگونه آب در تمیز کردن ذرات زغال و آلودگی از سطح سبد نقش ایفا می کند. ولی چگونه می توان نشان داد که خواندن قرآن به رغم نفهمیدن آن موجب زدودن صفات ناپسند می شود. برای مثال اگر جنایتکاران و تبه کاران را ملزم به خواندن قرآن کنیم انسانهای شریفی می شوند؟؟
از این رو دلخوش داشتن به چنین متل هایی حاکی از فقدان تفکر انتقادی است و مانع و رادعی است جهت رسیدن به حقیقت. [/quote]دوست عزیزم سلام و عرض تبریک ما را به مناسبت عید غدیر پذیرا باشید . اما درباره آنچه فرموده اید می توان چنین پاسخ داد : از آنجا که خواندن قرآن ،براساس خود قرآن و روایات فروان بر قلب انسان اثر گذاشته و موثر است و مطلق انسان مورد نظر است نه تنها شخص مسلمان پس اثر گذاری قران بر انسن سخنی گزافه نیست . چه انکه با ملاحضه تاریخ اسلام نمونه های فراوانی را می بینیم که با شنیدن قران ایمان اورده اند مانند سعد بن معاذ و ... حتی ابوسفیان ومشرکین درجه اول مکه به شنیدن قران از خود علاقه نشان دادند.و مستحضرید که شنیدن مرتبه ای پایین تر از خواندن است .اما اینکه چگونه می توان تاثیرش را ملاحضه کرد ،پاسخ این است که تاثیر ات امور روحی در حالات فردی و نحوه عملکرد و رفتار شخص پیدا و آشکار می شود . مثلا تا زمانی که با قرآن آشنا نبوده و اکنون که آشنا شده اگر رفتار او را بررسی کنید ،تفاوت آشکاری در رفتارش خواهید دید و این اثر موثر قرآن است .حتی قرآن می گوید شنیدن قران امید است که شما را به امرزش برساند. اما درباره جنایکاران ،باید گفت که آنها معمولا قابل به اصلاح نیستند و کار از کارشان گذشته است و سخن درباره آنهانیست گرچه نمونه هایی را در تاریخ داریم که پی عمری جنایت با شنیدن قران توبه کردند مانند فضیل عیاض . پس در اظهار نظر درباره هر چیز و از جمله تاثیرات قران بر افراد به جای اینکه آن را به متل تشبیه کنیم راه نقد صحیح آن است که به نقد درونی و برونی بپردازیم نه به نقادی پرخاشگرانه و بدون اصول

باسمه تعالی
با سلام

خواص قرائت قرآن در این شبهه که «تلاوت قرآن برای انسان خاصیتی ندارد»،پاسخ داده شده است.
آنچه که بایدبه آن توجه کرد این است که کمال
خواندن قرآن، که در قرآن مجید با این عبارت آمده:« الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته اولئک یومنون به...» بنابر روایتی از امام صادق علیه السلام این است که «آيات آن را شمرده شمرده مى‏خوانند، و در معناى آن تدبر نموده، به احكامش عمل مي كنند، و به وعده‏هايش اميد مى‏بندند، و از تهديدهايش مى‏هراسند، و از داستانهايش عبرت مى‏گيرند، اوامرش را بكار بسته، نواهيش را اجتناب مى‏كنند و بخدا سوگند، معناى حق تلاوت اينست، نه اينكه تنها آياتش را حفظ كنند، و حروفش را درس بگيرند و سوره‏هايش را بخوانند و بند بند آن را بشناسند كه مثلا فلان سوره ده‏يكش چند آيه و پنج‏يكش چند است».


موضوع قفل شده است