چگونه عاشق امام زمان شویم؟!

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه عاشق امام زمان شویم؟!

سلام

موضوع روشنه کسی راه حلی سراغ داره

بگویید

:Gol:

(اگر منظورمو متوجه نشدید به برچسب ها نگاه کنید):Sham:

فکر کنم دوستان منظورمو نفهمیدند؟

سلام:Gol:

جناب mkk لطفا سوالتونو واضح مطرح کنید.


سلام
برچسب ها را هم دیدم
اما یک توضیحی بفرمایید که چرا حضرت را با نام اسماعیل زهرا(س) خواندید؟
قضیه یوسف بودن معلومه اما اسماعیل:Gig:

mkk1369;144974 نوشت:
فکر کنم دوستان منظورمو نفهمیدند؟


با سلام

همچنان منتظر توضیح بیشتر و تبیین سوال از طرف شما گرامی هستیم

یا علی

زینب سادات;144983 نوشت:
سلام جناب mkk لطفا سوالتونو واضح مطرح کنید.

سلام

مسیحا;144986 نوشت:
اما یک توضیحی بفرمایید که چرا حضرت را با نام اسماعیل زهرا(س) خواندید؟ قضیه یوسف بودن معلومه اما اسماعیل

طاها;144996 نوشت:
همچنان منتظر توضیح بیشتر و تبیین سوال از طرف شما گرامی هستیم

دوستان نگاه کنید

آیا فیلم یوسف پیامبر را دیدید؟

غم فراق کی پایان یافت؟

آیا زمانی نبود که حضرت یعقوب(ع) حضرت یوسف را برای خدا قربانی کرد؟
یا خدا حضرت اسماعیل (ع) را چه زمانی به حضرت ابراهیم بخشید؟

آیا زمانی نبود که حضرت ابراهیم (ع) حضرت اسماعیل (ع) را برای خدا قربانی کردند؟

(چیزی که توی فیلم گفتو یادتون است؟)

خوب بعد از گذشت 1300 سال با اینکه کلی شیعه و مخلص امام وجود داشت(یا کسانی که ادعای خلوص می کنند)

چرا امام ظهور نکرده اند؟

آیا نباید امام را نیز برای خدا قربانی کرد؟

چگونه؟
ایا این کار نیز جزء حکمت خدا است یا اینکه ما هم باید خودمونو قربانی کنیم؟

امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید؟

باید چه کار کنیم؟:Gol:

mkk1369;145108 نوشت:
آیا فیلم یوسف پیامبر را دیدید؟ غم فراق کی پایان یافت؟ آیا زمانی نبود که حضرت یعقوب(ع) حضرت یوسف را برای خدا قربانی کرد؟ یا خدا حضرت اسماعیل (ع) را چه زمانی به حضرت ابراهیم بخشید؟ آیا زمانی نبود که حضرت ابراهیم (ع) حضرت اسماعیل (ع) را برای خدا قربانی کردند؟ (چیزی که توی فیلم گفتو یادتون است؟) خوب بعد از گذشت 1300 سال با اینکه کلی شیعه و مخلص امام وجود داشت(یا کسانی که ادعای خلوص می کنند) چرا امام ظهور نکرده اند؟ آیا نباید امام را نیز برای خدا قربانی کرد؟ چگونه؟ ایا این کار نیز جزء حکمت خدا است یا اینکه ما هم باید خودمونو قربانی کنیم؟ امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید؟ باید چه کار کنیم


با سلام
به این نکات توجه نمایید:
1-
در مورد حضرت یوسف(ع) چه قربانی مطرح بود؟؟؟ کجا قربانی صورت گرفت؟؟؟؟ بچه اش را می برند و می فروشند قرانی در کار نیست؟؟؟
2-
در مورد حضرت ابراهیم(ع) هم مساله امتحان الهی مطرح است
3-
به نظرم این مقایسه مقایسه خوبی نیست
در مورد پیامبران، امتحان الهی مطرح است و خداوند پیامبران خود را سبک و سنگین می کند
قربانی کننده و قربانی شوند هر دو معصوم اند
یعنی چه که مار امام را قربانی کنیم؟؟
4-
مساله ظهور به امر الهی اتفاق خواهد افتاد و سری از اسرار الهی است که امام معصوم هم زمان ان را نمی داند
این که چرا امام نیامده است را نمی دانیم و باید که هنگام ظهور از خود حضرت سوال کرد
5-
ولی اینکه چاره چیست ؟؟؟
این که تکلیف و وظیفه خود را بشناسیم و بدان عمل کنیم
--عمل به قوانین دین
--اطاعت از فرامین الهی
--اماده سازی زمینه های ظهور
--چه فردی و چه اجتماعی

بزرگواراین که نمی شود

هر کاری دلمان می خواهد می کنیم و هر راهی نفس و شیطان نشانی می دهد با سر ان مسیر را طی می کنیم
و وقتی هم حوصله نداشتیم و دلمان گرفت و مشکلی برایمان پیش امد سرودی زمزمه کنیم و بگوییم خدایا چرا امام زمان نیامد
می گوید فردی داشت در مورد ظهور مطالعه می کرد که برقها رفت بلند شد شمع روشن کند پایش به میز گیرکرد و افتاد زمین دوباره بلند شد رفت روی چارپایه که شمع بردار شمع و برداشت و چارپایه رفت وخورد زمین و کبریت را اورد و موقع روشن کردن کبریت افتاد زمین و کمی از فرش سوخت و داد زد خدایا مصیبت اسلام ومسلمین زیاد شد پس چرا امام زمان نمی اید

گاها مثل ما هم مثل این اقاست
وقتی گرفتار شدیم و غصه دار و بدهی ها و بیماریها و کنکور و.....یادمان افتاد به فکر ظهوریم و وقتی مشکل حل شد بی خیالیم

بزرگوار بحث مهدویت نه بحث قومی و قبیله ای و نه بحث مذهب ونه بحث دین و ایین خاصی است
مساله امام زمان مساله جهان است
و منجی ذخیره الهی است
و ثمره کار تمام انبیاء الهی است
از ادم تا خاتم پیامبران هر انچه را که نتوانسته اند انجام دهند را همین منجی کامل خواهد کرد
در مواجهه با موضوع مهدویت خیلی باید دست به عصا راه رفت ومواظب بود

طاها;145150 نوشت:
با سلام

و علیکم السلام

طاها;145150 نوشت:
1- در مورد حضرت یوسف(ع) چه قربانی مطرح بود؟؟؟ کجا قربانی صورت گرفت؟؟؟؟ بچه اش را می برند و می فروشند قرانی در کار نیست؟؟؟

فکر کنم شما سریال را مشاهده نکرده اید:Gig:

در ان سریال حکمت فراق و عدم تمام شدن ان را قربانی نکردن حضرت یوسف (ع)توسط حضرت یعقوب(ع) را بیان می نماید

یعنی آنکه حضرت یعقوب آن قدر به یاد حضرت یوسف بودند که از غم فراق چشمشان سفید شد
بعد انجا جبرییل اومد و ماجرای حضرت ابراهیم را بازگو کرد و حتی خود حضرت یوسف هم همین استدلال را در ان طرف کرد

و جمله در سریال بیان می شود که اسماعیل ها(حضرت یوسف و برادشان) نیز باید قربانی شوند تا غم به پایان یابد؟!

طاها;145150 نوشت:
2- در مورد حضرت ابراهیم(ع) هم مساله امتحان الهی مطرح است

در مورد شیعیان امام چه طور آیا امتحان الهی مطرح نیست؟

طاها;145150 نوشت:
در مورد پیامبران، امتحان الهی مطرح است و خداوند پیامبران خود را سبک و سنگین می کند قربانی کننده و قربانی شوند هر دو معصوم اند یعنی چه که مار امام را قربانی کنیم؟؟

منظور از قربانی کردن نه آنکه امام را بکشیم!!
مثل حضرت یعقوب(ع) و یوسف پیامبر(ع)

در مورد شیعیان مطرح نیست؟

طاها;145150 نوشت:
بزرگوار بحث مهدویت نه بحث قومی و قبیله ای و نه بحث مذهب ونه بحث دین و ایین خاصی است مساله امام زمان مساله جهان است

به نظر بنده

همه این ها یکی است در یک طول

طاها;145150 نوشت:
در مواجهه با موضوع مهدویت خیلی باید دست به عصا راه رفت ومواظب بود

آیا دست به عصا راه رفتن به معنای مفلوج شدن است؟

یا احتیاط در حرکت؟

یعنی ما چون زیادی!!!! به امام زمان توجه داریم از خدا غافل شدیم و غرق در امام گشته ایم؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
حالا باید قربانیشون کنیم؟!!!!!!!!
اما گفتید یوسف زهرا
پس ما بابد بشینیم تا حضرت زهرا امام زمان را قربانی کنند!!!!!

mkk1369;145154 نوشت:
فکر کنم شما سریال را مشاهده نکرده اید در ان سریال حکمت فراق و عدم تمام شدن ان را قربانی نکردن حضرت یوسف (ع)توسط حضرت یعقوب(ع) را بیان می نماید یعنی آنکه حضرت یعقوب آن قدر به یاد حضرت یوسف بودند که از غم فراق چشمشان سفید شد بعد انجا جبرییل اومد و ماجرای حضرت ابراهیم را بازگو کرد و حتی خود حضرت یوسف هم همین استدلال را در ان طرف کرد و جمله در سریال بیان می شود که اسماعیل ها(حضرت یوسف و برادشان) نیز باید قربانی شوند تا غم به پایان یابد؟!

با سلام

بزرگوار ما که نمی توانیم در مورد سریال بحث کنیم
حالا دیالوک هایی گفته شده است در سریال
مبانی ما که نمی تواند گفته ها و دیالوک های بازیکران باشد مگر این که سند موثق به این گفته ها باشد و عین روایات بیان شود
همچنان که برخی دیالوک های سریال کلمات قران بود

از طرفی
شما در پست بعدی منظورتان را کامل و واضح توضیح دهید که :
منظورتان چیست وچه می خواهید بگویید؟؟؟
چه کسی باید قربانی شود؟؟
منظورتان از قربانی چیست؟؟؟
چرا قربانی لازم است ؟؟
چرا این موارد را با هم مقایسه می کنید؟؟؟
وجهه قیاس شما چیست؟؟؟
چه تشابهی بین حضرت یوسف و یعقوب و ابراهیم و اسماعیل و ما وامام زمان است که این گونه می فرمایید؟؟؟
و...........

بفرمایید تا بحث را پی بگیریم
یا علی

haghjoo110;145183 نوشت:
یعنی ما چون زیادی!!!! به امام زمان توجه داریم از خدا غافل شدیم و غرق در امام گشته ایم؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!! حالا باید قربانیشون کنیم؟!!!!!!!! اما گفتید یوسف زهرا پس ما بابد بشینیم تا حضرت زهرا امام زمان را قربانی کنند!!!!!

سلام

اشتباه برداشت نکنید!!!!

منظور این نیست که به امام توجه نکنیم

منظور اینه که فراموش نکنیم خدا اولی ترینه

راه را بیابیم و مسیر درست را بپیماییم

آیا به آندازه کافی به امام توجه کردیم؟
آیا تاحالا کسی بوده که واقعا تصمیم داشته باشه
آنقدر به خدا دل ببنده که معشوق اش امام زمان را برای خدا قربانی کند؟
آیا به آن درجه رسیده ایم؟

به راستی رسیده ایم؟

یا یاد امام فقط در زبان ما هست درصورتی که خود امام تمام زندگیشونو وقف خدا کرده اند و بنده مخلص خدا اند
آیا ما نیز نباید این کار را بکنیم؟

آیا امام خود را برای خدا قربانی نکرده اند؟:Gol:

طاها;145187 نوشت:
چه تشابهی بین حضرت یوسف و یعقوب و ابراهیم و اسماعیل و ما وامام زمان است که این گونه می فرمایید؟؟؟

سلام

ماجرای حضرت یوسف را همه می دانیم

همه می دانیم که از روی حسد برادرانش او را به چاه انداختند و حتی خواستند بکشند که خدا نخواست و به
مصر برد و عزیزش نمود و بعد فراق پایان یافت!!!

خدا به ابراهیم پیامبر فرزندی نداد
وقتی داد او را به مکه فرستاد و دستور داد تا در انجا رهایش کنند

بعد از چند سال دوری خدا فرمان داد تا او را قربانی کنند

و حضرت به مکه امده و دستور خدا را اجابت کردن
و خدا اسماعیل را به حضرت ابراهیم(ع) بخشاند

به چه علت حضرت اسماعیل و مادرش هاجر از حضرت ابراهیم جدا شدند؟

آیا ماجرای حضرت یوسف و اسماعیل شبیه به هم نیست؟!

به شیعیان و امام در زمان ظاهر بودن ایشان بنگرید!!

ببینید ارتباطی پیدا می شود یا خیر؟

اول کمی فکر لازم است مسیر روشن است!!

mkk1369;145108 نوشت:
آیا فیلم یوسف پیامبر را دیدید؟

غم فراق کی پایان یافت؟

آیا زمانی نبود که حضرت یعقوب(ع) حضرت یوسف را برای خدا قربانی کرد؟
یا خدا حضرت اسماعیل (ع) را چه زمانی به حضرت ابراهیم بخشید؟

آیا زمانی نبود که حضرت ابراهیم (ع) حضرت اسماعیل (ع) را برای خدا قربانی کردند؟

(چیزی که توی فیلم گفتو یادتون است؟)

خوب بعد از گذشت 1300 سال با اینکه کلی شیعه و مخلص امام وجود داشت(یا کسانی که ادعای خلوص می کنند)

چرا امام ظهور نکرده اند؟

آیا نباید امام را نیز برای خدا قربانی کرد؟

با سلام

توی قضیه حضرت اسماعیل و حضرت یوسف یه عشق وافر به این دو معصوم وجود داشت که در مقابل عشق به خدا ازش گذشتند که اون موقع حضرت اسماعیل و حضرت یوسف به پدرانشون بخشیده شدند .

اما حالا اگر هم بخوایم با غیبت امام زمان مقایسه کنیم آیا اصلا این عشق وافر وجود داره که بعد در مقابل به عشق خدا ، خدا وند اولی باشه و ما از علاقه وافر به امام بگذریم که امام به ما برگردانده بشه ؟

دلیل غیبت چیز دیگه ای هست . دلیل غیبت این نیست که ما معشوق خودمون رو به جای خدا امام گرفتیم .

یا مثلا اگر درست جمله آبی رنگ شما رو متوجه شده باشم . اون آدم های مخلص و شیعیان واقعی امام چون عشقشون برای امام بوده نه خدا پس به این دلیل ظهور اتفاق نیفتاده .

mkk1369;145198 نوشت:
منظور این نیست که به امام توجه نکنیم
منظور اینه که فراموش نکنیم خدا اولی ترینه

راه را بیابیم و مسیر درست را بپیماییم


اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید که منظورتون از پیمودن راه و مسیر صحیح چی هست ؟
میشه بفرمایید اشتباه الان چی هست ؟

mkk1369;145198 نوشت:
آیا به آندازه کافی به امام توجه کردیم؟
آیا تاحالا کسی بوده که واقعا تصمیم داشته باشه

آنقدر به خدا دل ببنده که معشوق اش امام زمان را برای خدا قربانی کند؟


آیا به آن درجه رسیده ایم؟

به راستی رسیده ایم؟

یا یاد امام فقط در زبان ما هست درصورتی که خود امام تمام زندگیشونو وقف خدا کرده اند و بنده مخلص خدا اند
آیا ما نیز نباید این کار را بکنیم؟

حالا چرا به این نتیجه رسیدید که برای اثبات دل بستن خودمون به خدا امام زمانمون رو قربانی کنیم

یعنی ما به درجه ای برسیم که به خاطر خدا ، امام رو قربانی کنیم ؟

حالا چه جور باید قربانی کنیم

برای اثبات دلبستگی به خدا بندگی لازمه

اونجایی که حضرت ابراهیم فرزندشون رو می خواستند قربانی کنند هدفشون اطاعت امر خدا و بندگی بود

و ما هم باید بنده و مطیع هر امری از خدا باشیم که دلبستگیمون به خدا ثابت بشه

و هر امری از خدا برای ما قربانی کردن نفسمونه

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

برادر یا خواهر عزیز.
مگر شیعیان به حضرت بقیه الله چقدر توجه دارند که این توجه شان باعث طولانی شدن امر غیبت شود.

شما فکر می کنید که عامه مردم که اللهم عجل لولیک الفرج می گویند چقدر به حضرت ارادت دارند؟
سخن حکیمانه ی آیت الله بهجت را فراموش نکنید که فرمودند اگر ما به صف دشمنان حضرت نپیوندیم کار بزرگی کردیم.
سخنی که از آیت الله بهجت که در آن سن و سال و آن مرتبه از عرفان به ما رسیده مثل حرف های من و شما نیست که به راحتی از روی آن گذشت.
خارج کنید از گوشتان حرف های عامه را که گفته می شود که فقط در روز اول 1 میلیون نفر از ایران با حضرت بیعت می کنند.

اگر شیعیان به حضرت توجه داشتند که تهران وضعش الان این نبود.

شما یعنی فکر می کنید که مردم که الان اسیر شهوت و دنیا هستند و به همه چیز توجه دارند الا مرگ و خدا را فراموش کرده اند بخاطر عشق به حضرت است؟

اگر ابراهیم علیه السلام اسماعیل را قربانی کرد به دستور خدا بود.
دستور خدا برای ما مودت اهل بیت است.

اگر ما خودمان را قربانی کنیم کافی است.
کیست که حاضر باشد آینده اش را در راه خدا فدا کند؟
کیست که حاضر باشد آبرویش را در راه خدا فدا کند؟
کیست که حاضر باشد از دنیایش در راه خدا بگذرد؟

مگر توجه به خدا به گونه ی دیگری هم ممکن است که ما از ولایت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دست بکشیم تا به آن برسیم.
اگر با فدا کردن قرآن ناطق به خدا می شود رسید چرا خدا قرآن را فرستاد؟

روشنا;145223 نوشت:
توی قضیه حضرت اسماعیل و حضرت یوسف یه عشق وافر به این دو معصوم وجود داشت که در مقابل عشق به خدا ازش گذشتند که اون موقع حضرت اسماعیل و حضرت یوسف به پدرانشون بخشیده شدند .

سلام

بله درست است آیا ما شیعیان به راستی آنچنان که سفارش شده عاشق شده ایم؟

در روایات بسیار به این نکته توجه شده حال کارشناسان بهتر می دانند
چه قدر یاد امام باشید
چه قدر دعا کنید
با اسم قائم مستحبه بلند شیم
و...

آیا این ها نشانه هایی از عشق نیست؟

روشنا;145223 نوشت:
اما حالا اگر هم بخوایم با غیبت امام زمان مقایسه کنیم آیا اصلا این عشق وافر وجود داره که بعد در مقابل به عشق خدا ، خدا وند اولی باشه و ما از علاقه وافر به امام بگذریم که امام به ما برگردانده بشه ؟

آیا نباید ما یا عاشق بشیم

یا توبه کنیم!!

روشنا;145223 نوشت:
یا مثلا اگر درست جمله آبی رنگ شما رو متوجه شده باشم . اون آدم های مخلص و شیعیان واقعی امام چون عشقشون برای امام بوده نه خدا پس به این دلیل ظهور اتفاق نیفتاده .

یکی از شرایط آماده بودن یاران امام است درست است؟(سیصد و اندی یار مخلص)

روشنا;145230 نوشت:
اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید که منظورتون از پیمودن راه و مسیر صحیح چی هست ؟ میشه بفرمایید اشتباه الان چی هست ؟

راه صحیح هر راهی است که مارا به خدا نزدیک و نزدیک تر کند.

و یکی از اشتباهات را جناب طاها در چند پست قبل اشاره کردند

روشنا;145230 نوشت:
اونجایی که حضرت ابراهیم فرزندشون رو می خواستند قربانی کنند هدفشون اطاعت امر خدا و بندگی بود و ما هم باید بنده و مطیع هر امری از خدا باشیم که دلبستگیمون به خدا ثابت بشه و هر امری از خدا برای ما قربانی کردن نفسمونه

خوب چگونه باید بندگی کرد تا حاضر باشیم امام را برای خدا و بندگی او قربانی کنیم؟

آیا می توانیم به ان درجه برسیم؟

سرگزشت انبیا روشنی بخش زندگی ما هست درست است که انها نبی بودند اما قران کتاب داستان نیست
کتاب زندگی است پس ما باید به ان چنگ زده و با تعالیم عترت حقایق را در یابیم

بگذارید یک مقایسه کنم(اگر ماجرا رو اشتباه گفتم اصلاح نمایید)

ماجرای حضرت اسماعیل(ع):

حضرت ابراهیم(ع) از ساره همسر اولشون صاحب فرزند نمی شوند و بنا به داستانی همسر دومشان هاجر را اختیار می نماییند هاجر صاحب فرزند می شود اما ساره از این ماجرا ناراحت می شود که بعد حکم ورود به مکه صادر می شود و حضرت ابراهیم هاجر و حضرت اسماعیل(ع) را به حجاز آورده و رها می سازد
و بعد از چند سال دوری خداوند حکم قربانی کردن حضرت(ع) را می دهد و حضرت ابراهیم (ع) این کار را می خواهند انجام دهند
می آیند به حضرت اسماعیل (ع) می گویند و بعد در 3 نقطه ابلیس بر او ظاهر می شود و می خواهد او را منصرف نماید ام موفق نمی شود می رود تا قربانی کند چاقو نمی برد چاقو را امتحان می کند باز نمی برد که در آخر بره ایی فرستاده می شود تا ان قربانی شود و اسماعیل به (ع) به ابراهیم(ع) بازگردانده می شود

حضرت یوسف(ع):
حضرت یعقوب به یوسف عشق می ورزید برادران یوسف به او حسادت کرده و نقشه کشتن او را می کشند که در اخر تصمیم به فروختن حضرت می کنند حضرت از پدر دور می شود پدر نالان است و از غم دوری مویه می کند
و در ان طرف خدا یوسف را عزیز می کند و قحطی می فرستد و در قحطی و مشکلات یوسف باز می گردد

اگر با توجه به نشانه های آخر الزمان و توصیه های معصومین در زمان غیبت به این دو متن بنگرد در خواهید یافت که ارتباطی شبیه به هم دارند

در هر سه مورد عزیزی از دیده پنهان شده
در هر سه مورد به دلیل بی کفایتی یا ناسپاسی و یا عدم توجه (یا موضوعی شبیه به این ) عزیز دور شده است
در هر سه مورد زمانی عزیز بر می گرده که مشکلات زیاد شده و امتحانی سخت در پیش است
(حضرت ابراهیم(ع)--------قربانی کردن، حضرت یوسف(ع)--------قحطی و بی آبی ، حضرت مهدی(ع)----نشانه های آخر الزمان )

حال یک نکته:

اگر ما شیعیان را به دسته برادران یوسف و و حضرت یعقوبی و ابراهیمی (منظور روش است و اگر نه مقام انبیا خیلی بالا است) دسته بندی کنیم چه می شود؟

شیعیان واقعی که یاران مخلص امام هستند و
و شیعیان که به علل مختلف امام از دیده آنها پنهان شد

(اگر می توانید دسته بندی را کامل تر نمایید بهتر است)

حالا نظرتون چیست؟:Gol:

کهیعص;145251 نوشت:
مگر شیعیان به حضرت بقیه الله چقدر توجه دارند که این توجه شان باعث طولانی شدن امر غیبت شود.

سلام

آیا این همین یکی از دلایل طولانی شدن نیست؟

کهیعص;145251 نوشت:
شما فکر می کنید که عامه مردم که اللهم عجل لولیک الفرج می گویند چقدر به حضرت ارادت دارند؟

اگر ارادتمند واقعی بودند که الان امام ظهور می کرد

کهیعص;145251 نوشت:
شما یعنی فکر می کنید که مردم که الان اسیر شهوت و دنیا هستند و به همه چیز توجه دارند الا مرگ و خدا را فراموش کرده اند بخاطر عشق به حضرت است؟

با ظاهر افراد نمی شود قضاوت کرد

کهیعص;145251 نوشت:
اگر ابراهیم علیه السلام اسماعیل را قربانی کرد به دستور خدا بود. دستور خدا برای ما مودت اهل بیت است.

بله دستور خدا بوذ
آیا دستور خدا پیوسته به یاد امام بودن نیست؟

کهیعص;145251 نوشت:
اگر ما خودمان را قربانی کنیم کافی است. کیست که حاضر باشد آینده اش را در راه خدا فدا کند؟ کیست که حاضر باشد آبرویش را در راه خدا فدا کند؟ کیست که حاضر باشد از دنیایش در راه خدا بگذرد؟

عده ایی خاص!!

کهیعص;145251 نوشت:
مگر توجه به خدا به گونه ی دیگری هم ممکن است که ما از ولایت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دست بکشیم تا به آن برسیم. اگر با فدا کردن قرآن ناطق به خدا می شود رسید چرا خدا قرآن را فرستاد؟

نه دوست من آیا حضرت یعقوب(ع) از یوسف(ع) دل کند؟ و او را فراموش کرد؟

یا حضرت ابراهیم(ع)؟

اشتباه نکنید

منظور فراموشی امام نیست

منظور پیوسته به یاد امام ماندن و بودن است و در همین حال امام را رها کردن و به یاد خدا بودن است

نه اینکه ولایت را ترک گوییم
بلکه به ولایت درست چنگ زنیم!!
تا جایی که به درجه ایی برسیم

که اگر امام مهدی(عج) آمدند و گفتند منو قربانی کن!!!!

همین کار را انجام دهیم

به نظر من توی ماجرای حضرت یوسف و حضرت ابراهیم یه علاقه ی فامیلی مطرح بود ولی در مورد ما و امام زمان اگر هم ما واقعا امام را دوست داشته باشیم به خاطر سفارشیست که خود خدا در مورد این خاندان به ما کردند والا که ما نه امام زمان را دیده ایم،ونه...
در واقع اگر حب به امام داریم بخاطر حبی است که به خدا داریم.

haghjoo110;145459 نوشت:
به نظر من توی ماجرای حضرت یوسف و حضرت ابراهیم یه علاقه ی فامیلی مطرح بود

توی ماجرای حضرت ابراهیم(ع) شاید

اما توی سریال حضرت یوسف(ع)
آخرشو اگر دیده باشید

توی مکالمه حضرت یعقوب(ع) و جبرئیل امین (ع)
اخرش حضرت یعقوب(ع) چرایی گریه برای حضرت یوسف (ع) را گم کردن آیینه جمال خدا(یا جلال؟) بیان می کند
و ذور شدن ولی خدا از او

احتمال اش چه قدر است که در مورد حضرت اسماعیل(ع) هم همین باشد؟:Gol:

haghjoo110;145459 نوشت:
در واقع اگر حب به امام داریم بخاطر حبی است که به خدا داریم.

یک نکته را باز متذکر شوم

منظور این نیست که حب به امام نداشته باشیم

بلکه کاری کنیم که آنقدر دوستش داشته باشیم

که حکم خدا را فراموش نکنیم

آیا ما آنقدر دوست اش داریم تا اگر حکم داد که منو قربانی کنید سریع همین کارو بکنیم؟
آیا حاضریم اطاعت بی چون و چرا کنیم؟:Gol:

سلام

دوباره سوال می کنم

چگونه امام زمان(عج) را قربانی کنیم؟:Gol:

mkk1369;145204 نوشت:
ماجرای حضرت یوسف را همه می دانیم همه می دانیم که از روی حسد برادرانش او را به چاه انداختند و حتی خواستند بکشند که خدا نخواست و به مصر برد و عزیزش نمود و بعد فراق پایان یافت!!! خدا به ابراهیم پیامبر فرزندی نداد وقتی داد او را به مکه فرستاد و دستور داد تا در انجا رهایش کنند بعد از چند سال دوری خدا فرمان داد تا او را قربانی کنند و حضرت به مکه امده و دستور خدا را اجابت کردن و خدا اسماعیل را به حضرت ابراهیم(ع) بخشاند به چه علت حضرت اسماعیل و مادرش هاجر از حضرت ابراهیم جدا شدند؟ آیا ماجرای حضرت یوسف و اسماعیل شبیه به هم نیست؟! به شیعیان و امام در زمان ظاهر بودن ایشان بنگرید!! ببینید ارتباطی پیدا می شود یا خیر؟ اول کمی فکر لازم است مسیر روشن است!!

با سلام

بزرگوار
سوالات و مطالب که فرمودید درست و به جا
ولی بزرگوار نظر بنده این است که چه ارتباطی بین این مواردی که فرمودید است
ماجرای حضرت یوسف(ع) و یعقوب(ع) و ابراهیم(ع) واسماعیل(ع) را چگونه به امام زمان(ع) و شیعیان ارتباط می دهید؟؟
چه رابطه ای و چه تشابهی بین اینها است
مسیر این طور هم که می فرمایید روشن روشن هم نیست
مساله هنوز تبیین نشده است که منظور شما چیست ؟؟؟
سوال هنور مبهم است

جناب mkk1369

شما میفرمایید که ما باید به حدی از اعتقاد و ایمان به خدای خودمون برسیم که اگر خدا از ما در شرایطی مثل حضرت ابراهیم(ع) خواست عزیزترین کسمون را به خاطر خدا قربانی کنیم حتی لحظه ای هم درنگ نکنیم؟برای ما حکم خدا حتی از عزیزترینمون که امام زمانه و حب ولی زمانمان را نادیده بگیریم و فرمان خدا راانجام بدهیم.
اگر منظورتون را درست فهمیدم
صحبت شما صحیح که باید از حب هامون بگذریم در راه خدا اما مقام ما کجا و مقام امام زمانمون کجا؟
شما نمونه هایی را آورید از پیامبران که بهشون جبرئیل امین نازل میشده و پیام و خاسته خدا را مستقیم به آنها عرضه میکرده،مثلا اگر چنین حسی برای ما پیش بیاد یقین میتونیم بکنیم که پیام خداست یا بیشتر فکر میکنیم که ابلیس بر ما تسلط یافته؟تازه اونها در غیر از این که بهشون مستقیم وحی بشه از فرامین قبلی خدا سرپیچی نمیکردن.
حالا ما با چه ضمانتی میخواهیم امامون را قربانی کنیم؟وحی بهمون رسیده؟
در خودمون مقام وحی را میبینیم؟
اگر وحی هم باشه به امامون قبل از ما صورت میگیره و اگر قرار باشه بر فرض مثال چنین امری واقع بشه خود امام باید دستورش را به ما بدن.
در مثال های شما پیامبر بی واسطه با خدا ارتباط داشت ما برای دریافت پیام خدا بی واسطه نیاز به امام داریم که از کلام ایشون امر خدا را بفهمیم


mkk1369;145410 نوشت:
آیا نباید ما یا عاشق بشیم یا توبه کنیم!!


با سلام

یا عاشق شویم و یا توبه کنیم؟؟؟ منظور؟؟؟

mkk1369;145410 نوشت:
خوب چگونه باید بندگی کرد تا حاضر باشیم امام را برای خدا و بندگی او قربانی کنیم؟ آیا می توانیم به ان درجه برسیم؟


همین را متوجه نمی شوم که قربانی کردن امام یعنی چه؟؟
و شما مساله را پیچیده تر هم کردید و به بندکی انسان به خدا هم ربط دادید؟؟
و سوالاتی بسیار بی جواب

mkk1369;145415 نوشت:
در هر سه مورد عزیزی از دیده پنهان شده در هر سه مورد به دلیل بی کفایتی یا ناسپاسی و یا عدم توجه (یا موضوعی شبیه به این ) عزیز دور شده است در هر سه مورد زمانی عزیز بر می گرده که مشکلات زیاد شده و امتحانی سخت در پیش است (حضرت ابراهیم(ع)--------قربانی کردن، حضرت یوسف(ع)--------قحطی و بی آبی ، حضرت مهدی(ع)----نشانه های آخر الزمان )


مورد اول و دوم قبول
ولی مورد سوم هر دوزمانی بر می گردند که مشکلات زیاد شود نه این طور نیست
در ماجرای یوسف مشکلات حل شده بود کجا زیاد شده؟؟؟
در مورد اسماعیل هم که مشکلات حل شده مساله بی ابی و غدایی مادر و پسر و....پس چه مشکلی است؟؟؟

در ثانی
همین دوری انها از هم امتحان است، دیگر چه امتحانی است؟؟؟ هر چند بنده دوری را فقط در مورد یوسف قبول دارم و مساله اسماعیل بحث دیگری بود که به بحث انتظار ربطی ندارد

ثالثا:
نشانه های اخرالزمان را چطور مشکل می خوانید ؟؟؟
انها که مشکل نیستند؟؟؟
علایمی هستند که خداوند با این علایم رسیدن وقت ظهور را خبر می دهد

اصلا این وضع تقسیم و دسته بندی خیلی اشفته است
بزرگوار
باور بفرمایید مطلب را درست تبیین نکرده اید و هر چه بحث را تبیین می کنید سوالات هم رفته رفته بیشتر و بیشتر می شود

مسیحا;145820 نوشت:
شما نمونه هایی را آورید از پیامبران که بهشون جبرئیل امین نازل میشده و پیام و خاسته خدا را مستقیم به آنها عرضه میکرده،مثلا اگر چنین حسی برای ما پیش بیاد یقین میتونیم بکنیم که پیام خداست یا بیشتر فکر میکنیم که ابلیس بر ما تسلط یافته؟تازه اونها در غیر از این که بهشون مستقیم وحی بشه از فرامین قبلی خدا سرپیچی نمیکردن. حالا ما با چه ضمانتی میخواهیم امامون را قربانی کنیم؟وحی بهمون رسیده؟ در خودمون مقام وحی را میبینیم؟ اگر وحی هم باشه به امامون قبل از ما صورت میگیره و اگر قرار باشه بر فرض مثال چنین امری واقع بشه خود امام باید دستورش را به ما بدن.

سلام

ببینید

وحی پایانی یافته است

سخن از وحی نیست

ما الان در انتظار به سر می بریم و منتظر اماممان نشسته اییم

اما آیا همین که بگوییم منتظر امامیم و بگوییم شاید این جمعه بیاید شاید و...
کافی است؟

یا به راستی باید به درجه ایی برسییم که اگر امام گفتند برو در آتش بریم
داستانشو شنیدید؟

ما جرای انبیا روشنی بخش راه ما هست
که داستان های انان علاوه بر معنی ظاهری معنی باطنی نیز دارد

قربانی کردن یعنی از عزیز ترین چیز برای خدا گذشتن!!

یعنی را ه رسیدن به معرفت حقیقی برای وصل و پایان فراق

هابیل زمانی مقام پیدا کرد و عزیز شد که قربانی ارزش مندی داد

یعقوب زمانی به یوسف رسید که حب به یوسف او را به خدا رساند و خود را خاص درگاه خدا کرد
زلیخا هم به یوسف رسید وقتی خدای او را شناخت
ابراهیم پس از گذشتن از عرفات و جمرات به محل قربانگاه رسید و اسماعیل به او بخشیده شد

تمام این ماجرا ها آیا به ما نمی آموزند که باید از خود بگذریم و به خدا برسیم؟

آیا به ما نمی گویند که باید خالص شویم تا به امام زمان برسیم؟

قربانی یعنی رهایی از دنیا و دلبستگی های باطل و رسیدن به خدا!!!

طبیعی است ما دارای وحی الهی نیستیم

و حکم خدا از طریق امام به ما می رسد که او ولی خدا است و حامل کتاب و سنن انبیا

و حکم او در طول حکم خدا قرار دارد و اگر گفت برو باید برویم و اگر گفت بیا باید بیاییم

آیا این توانایی را داریم؟

طاها;145852 نوشت:
با سلام یا عاشق شویم و یا توبه کنیم؟؟؟ منظور؟؟؟

سلام

هم عاشق و هم توبه

عاشق شویم چون حضرت یعقوب و زلیخا
و توبه کنیم همچون برادران حضرت یوسف

ما نمی دانیم در کدام دسته قرار داریم؟!

در دسته دوست امام در دسته دشمن امام در دسته شبهه دوست امام یا در دسته شبهه دشمن

پس باید خود را دوست بدانیم و عاشق شویم
و هم دشمن و توبه کنیم

یعقوب(ع) دوست یوسف (ع) بود عاشق اش شد تا چشمانش سفد گشت و خدا بالاخره یوسف(ع) را به او رساند

برادران یوسف بعضی از انها شبهه دوست بودند توبه کردند و دوست شدنند

و بعضی دشمن

زلیخا نیز هم دوست بود و هم دشمن عاشق شد و توبه کرد و به یوسف رسید

آیا ماجرا شبیه به شیعیان نیست؟

چرا عده ایی امام را می بینند و ما نمی بینیم؟
و...

mkk1369;146159 نوشت:
همین را متوجه نمی شوم که قربانی کردن امام یعنی چه؟؟ و شما مساله را پیچیده تر هم کردید و به بندکی انسان به خدا هم ربط دادید؟؟ و سوالاتی بسیار بی جواب

:Gig:
ببخشید

آیا حضرت ابراهیم (ع) بندگی خدا را نکرد تا به یوسف اش رسید؟
بندگی حضرت(ع) چه بود؟ آیا قربانی کردن(گذشتن برای خدا) حضرت اسماعیل(ع) نبود؟
قربانی هرگز از یاد قربانی کننده نخواهد رفت اگر قربانی کننده عاشق او باشد

آیا ما نباید عاشق شویم؟
بنده خدا شویم تا عاشق امامان باشیم؟

به هم ربط ندارد؟

طاها;145852 نوشت:
در ماجرای یوسف مشکلات حل شده بود کجا زیاد شده؟؟؟

آیا دوری پدر از پسر مشکل نیست؟

طاها;145852 نوشت:
در مورد اسماعیل هم که مشکلات حل شده مساله بی ابی و غدایی مادر و پسر و....پس چه مشکلی است؟؟؟

آیا دوری پدر از پسر و قربانی کردن ان مشکل نیست؟
اونم پدری چون حضرت ابراهیم(ع) و پسری که تازه دیدتش و چون حضرت اسماعیل(ع)

طاها;145852 نوشت:
همین دوری انها از هم امتحان است، دیگر چه امتحانی است؟؟؟ هر چند بنده دوری را فقط در مورد یوسف قبول دارم و مساله اسماعیل بحث دیگری بود که به بحث انتظار ربطی ندارد

آیا برای ما نیز امتحان نیست؟
طاها;145852 نوشت:
نشانه های اخرالزمان را چطور مشکل می خوانید ؟؟؟

آیا این همه مشکلات که بر سر شیعه آمده مشکل نیست؟
دوری امام و غیبت ایشان چه طور آیا این یکی از نشانه های آخر الزمان نیست؟:Gol:

طاها;145852 نوشت:
باور بفرمایید مطلب را درست تبیین نکرده اید و هر چه بحث را تبیین می کنید سوالات هم رفته رفته بیشتر و بیشتر می شود

فکر نمی کردم این همه سوال پیش بیاد چون من سریال حضرت یوسف را دیدم(ع) اونجا گفتند و من هم دیدم شبیه به ماجرای ما است و سوال کردم:Gig::Gol:


mkk1369;146164 نوشت:
هم عاشق و هم توبه عاشق شویم چون حضرت یعقوب و زلیخا و توبه کنیم همچون برادران حضرت یوسف ما نمی دانیم در کدام دسته قرار داریم؟! در دسته دوست امام در دسته دشمن امام در دسته شبهه دوست امام یا در دسته شبهه دشمن پس باید خود را دوست بدانیم و عاشق شویم و هم دشمن و توبه کنیم یعقوب(ع) دوست یوسف (ع) بود عاشق اش شد تا چشمانش سفد گشت و خدا بالاخره یوسف(ع) را به او رساند برادران یوسف بعضی از انها شبهه دوست بودند توبه کردند و دوست شدنند و بعضی دشمن زلیخا نیز هم دوست بود و هم دشمن عاشق شد و توبه کرد و به یوسف رسید آیا ماجرا شبیه به شیعیان نیست؟ چرا عده ایی امام را می بینند و ما نمی بینیم؟ و...


با سلام

بزرگوار

با این سرهم و یه کاسه کردن مطالب و درهم کردنشان به جایی نخواهیم رسید

در ماجرای یوسف نبی غیبت فقط برای پدر بود و برادران والسلام

نمی دانم شما چرا زلیخا را داخل در بحث انتظار می کنید؟!!؟!؟
مساله رسیدن به یوسف توسط زلیخا با مساله غیبت یکی نیست بزرگوار

این است که می گویم مسایل باید جدا از هم شوند و درست تبیین شوند

در ماجرای ما هم یک یوسف است و بقیه منتظر

بحث زلیخا و برادران با بحث (منتظران ) شیعه قاطی نشود

در ماجرای بحث انتظار فقط وظایف منتظران است و عمل به تکالیف
زلیخا و برادران و یعقوب در یک ریدف نیستند که شما منتظران را در ردیف انها می گذارید و دسته بندی می کنید

زلیخا مساله اش جداست
و برادران هم همین طور (توبه می کنند چون مجرم اند و گناهکار دراز دست دادن نعمت ان هم پیامبری معصوم) و برادران منتظر یوسف نبودند

و فقط یعقوب منتظر است و بس و انتظار در مورد ایشان صدق میکند

mkk1369;146164 نوشت:
آیا حضرت ابراهیم (ع) بندگی خدا را نکرد تا به یوسف اش رسید؟ بندگی حضرت(ع) چه بود؟ آیا قربانی کردن(گذشتن برای خدا) حضرت اسماعیل(ع) نبود؟ قربانی هرگز از یاد قربانی کننده نخواهد رفت اگر قربانی کننده عاشق او باشد



باز تاکید می کنم مساله ابراهیم و اسماعیل اصلا ربطی به بحث انتظار و غیبت ندارد لطفا مطالب را در هم داخل نکنید تا به نتیجه برسیم

mkk1369;146164 نوشت:
آیا ما نباید عاشق شویم؟ بنده خدا شویم تا عاشق امامان باشیم؟


باز سلام

بله باید که عاشق شویم و این را در مثلث محبت ومعرفت و اطاعت تبیین کردیم در تایپک های دیگری

انسان تا عاشق خدا و مبانی ومعارف و دین و امام خود نباشد اطاعت نمی تواند معنای صحیحی داشته باشد

اگر محبت و عشق نباشد اطاعت در کار نخواهد بود و پریدن در اتش معنا ندارد و همچنین اگر معرفت نباشد باز اطاعت نخواهد بود
این تبیینی است برای اطاعت از امام در بحث غیبت و انتظار

طاها;146292 نوشت:
با سلام بزرگوار

سلام

طاها;146292 نوشت:
با این سرهم و یه کاسه کردن مطالب و درهم کردنشان به جایی نخواهیم رسید

زنجیره های یک زنجیر از هم جدا اند اما با یک اتصال کوچک همه به هم وصل می گردند

طاها;146292 نوشت:
در ماجرای یوسف نبی غیبت فقط برای پدر بود و برادران والسلام

کمی فکر کنید

طاها;146292 نوشت:
نمی دانم شما چرا زلیخا را داخل در بحث انتظار می کنید؟!!؟!؟

زلیخا خود باعث شد تا حضرت به زندان یبافتد و خود باعث شد تا یوسف از جلو دیدگانش پنهان شود

زلیخا عاشق یوسف نبی بود اما خدا را نمی شناخت و فقط یوسف نبی را دوست داشت

زلیخا در آخر انقدر از نرسیدن به یوسف و عشق و دوری یوسف گریست تا کور شد و در آخر همان عشق او را به خدا رساند و بعد به یوسف رسید

حالا آیا زلخیا منتظر رسیدن و در عشق به یوسف نبی نمی سوخت؟

طاها;146292 نوشت:
مساله رسیدن به یوسف توسط زلیخا با مساله غیبت یکی نیست بزرگوار

با توجه به چند خط قبل آیا به هم شباهت ندارند؟

طاها;146292 نوشت:
این است که می گویم مسایل باید جدا از هم شوند و درست تبیین شوند

به شکل زنجیروار باید بررسی شوند

هم جدا و هم مرتبط با توجه به شباهت ها آن موقع متوجه می شویم که در همه این روایات زلیخا و حضرت ابراهیم (ع) و حضرت یعقوب(ع) هر سه به واسطه یک عزیز و گذشتن از او به خاطر خدا (گذشتن به معنی فرا رفتن و به خدا رسیدن نه فراموش کردن)

به عزیزشون رسیدند
ابراهیم خلیل الله با اجرای حکم خدا و قربانی کردن حضرت اسماعیل (ع)
یعقوب نبی با فهمیدن اشتباه خود و مجدد تمام حواس را به خدا کردن و از او مدد خواستن(ماجراشو می دانید صحیح است؟)
و زلیخا نیز با ایمان به خدا و توجه به او به یوسف (ع) رسید

آیا ما نیز عزیزی نداریم؟

ماجرای ما شبیه به همین روایات نیست؟

طاها;146292 نوشت:
در ماجرای ما هم یک یوسف است و بقیه منتظر

مطمئنید که همه منتظریم؟

آیا مثل برادران یوسف(ع) وجود ندارد؟
آیا ما شیعه ای مثل برادر حضرت لاوی نداریم؟
مثل زلیخا چه طور؟

همه با گذشتن و بازگشت به خدا و توجه به او به عزیزشان رسیدند آیا منطقی نیست؟

باز می گویم

گذشتن و قربانی کردن تنها کشتن نیست

بلکه عاشق شدن برای رسیدن به خدا و کسب معشوق است

طاها;146292 نوشت:
زلیخا و برادران و یعقوب در یک ریدف نیستند که شما منتظران را در ردیف انها می گذارید و دسته بندی می کنید زلیخا مساله اش جداست و برادران هم همین طور (توبه می کنند چون مجرم اند و گناهکار دراز دست دادن نعمت ان هم پیامبری معصوم) و برادران منتظر یوسف نبودند و فقط یعقوب منتظر است و بس و انتظار در مورد ایشان صدق میکند


این بخش از سخناتان را با سخنان چند خط قبلم بررسی کنید ببینید جور در می آید؟

طاها;146292 نوشت:
در ماجرای بحث انتظار فقط وظایف منتظران است و عمل به تکالیف

آیا وظیفه منتظران انتظار نیست؟

طاها;146292 نوشت:
باز تاکید می کنم مساله ابراهیم و اسماعیل اصلا ربطی به بحث انتظار و غیبت ندارد لطفا مطالب را در هم داخل نکنید تا به نتیجه برسیم

آیا مطالب زنجیر وار نیستند؟

طاها;146296 نوشت:
اگر محبت و عشق نباشد اطاعت در کار نخواهد بود و پریدن در اتش معنا ندارد و همچنین اگر معرفت نباشد باز اطاعت نخواهد بود این تبیینی است برای اطاعت از امام در بحث غیبت و انتظار

سلام
حال اگر ما عاشق امام باشیم می توانیم به آتش بپریم؟

مخصوصا وقتی اولین روز از اتمام انتظار باشد

یا باید خود را به طور کامل خالص کنیم

و از منتظر فراتر رویم؟

mkk1369;146357 نوشت:

سلام
زلیخا خود باعث شد تا حضرت به زندان یبافتد و خود باعث شد تا یوسف از جلو دیدگانش پنهان شود

زلیخا عاشق یوسف نبی بود اما خدا را نمی شناخت و فقط یوسف نبی را دوست داشت

زلیخا در آخر انقدر از نرسیدن به یوسف و عشق و دوری یوسف گریست تا کور شد و در آخر همان عشق او را به خدا رساند و بعد به یوسف رسید

حالا آیا زلخیا منتظر رسیدن و در عشق به یوسف نبی نمی سوخت؟

با توجه به چند خط قبل آیا به هم شباهت ندارند؟

به شکل زنجیروار باید بررسی شوند

هم جدا و هم مرتبط با توجه به شباهت ها آن موقع متوجه می شویم که در همه این روایات زلیخا و حضرت ابراهیم (ع) و حضرت یعقوب(ع) هر سه به واسطه یک عزیز و گذشتن از او به خاطر خدا (گذشتن به معنی فرا رفتن و به خدا رسیدن نه فراموش کردن)

به عزیزشون رسیدند
ابراهیم خلیل الله با اجرای حکم خدا و قربانی کردن حضرت اسماعیل (ع)
یعقوب نبی با فهمیدن اشتباه خود و مجدد تمام حواس را به خدا کردن و از او مدد خواستن(ماجراشو می دانید صحیح است؟)
و زلیخا نیز با ایمان به خدا و توجه به او به یوسف (ع) رسید

آیا ما نیز عزیزی نداریم؟

ماجرای ما شبیه به همین روایات نیست؟

مطمئنید که همه منتظریم؟

آیا مثل برادران یوسف(ع) وجود ندارد؟
آیا ما شیعه ای مثل برادر حضرت لاوی نداریم؟
مثل زلیخا چه طور؟

همه با گذشتن و بازگشت به خدا و توجه به او به عزیزشان رسیدند آیا منطقی نیست؟

باز می گویم

گذشتن و قربانی کردن تنها کشتن نیست

بلکه عاشق شدن برای رسیدن به خدا و کسب معشوق است


آیا وظیفه منتظران انتظار نیست؟


با سلام:Gol:

خودتان با اين اشارات، بگونه اي به پاسخ هم اشاره كرده ايد، گر چه طرح بحث با اين بيان كه "امام زمان عج را چگونه قرباني كنيم" تلويحاً داراي اشكال است. و به عبارتي خود شما در ادامه بحث به اين اشكال پي برده، و با عباراتي كه در اين پست ذكر كرده ايد مسير بحث را ترميم كرده ايد.

همانطور كه اشاره نموديد هر كسي براي رسيدن به عزيزي كه در حجاب غيبت داشته بايد كاري بزرگ انجام دهد، تاواني بپردازد، هزينه اي بكند و امتحاناتي را سپري كند.

ابراهيم، يعقوب، نبي اكرم (ص)، همه انبياء الهي، زليخا و مردم هر زمان هر كدام بگونه اي ...

امروزه نيز مردم عصر غيبت نيز بايد قرباني كنند و خودشان را در اين بوته آزمايش الهي قرار دهند تا زمينه هاي لازم براي درك حضور و ظهور غائب آخرالزمان را فراهم كنند.

دوستان به مصاديقي از اين قرباني اشاره كردند و شما نيز ...

عمده ترين، آنست كه ببينيم دليل اين غيبت و حرمان چيست؟ چه اتفاقي افتاده كه محروم از اين موهبت و لطف الهي شده ايم؟ چرا بايد در اوج نياز بشريت به نور خورشيد، از بركات نورش از پس پرده و ابر تيره غيبت بهره مند باشيم؟

شايد، به روشني در بحث دلايل غيبت اشاره شده و همه مي دانيم كه يكي از عمده ترين دلايل غيبت، عدم آمادگي نفوس بشري براي درك حضور و ظهور حضرت مهدي (عج) است و در حقيقت خود ما دليل غيبت هستيم،

بقول خواجه شيرازي: تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز.

پس در اين ميان انچه بايد قرباني شود نفس خود ماست، اگر ما نفسهاي آلوده مان را به مسلخ عشق ببريم و از هوا و هوس پالايش كنيم، اساسي ترين گام را براي تحقق ظهور و درك حضور، برداشته ايم. به عبارتي در اين ميدان، بايد كاري ابراهيمي كنيم.

و تا اين مشكل باقي است، بايد همچون امثال زليخا، عليرغم تعلق خاطر به يوسف، چون گرفتار نفس خويش بود و ما نيز گرفتاريم، سالها در فراق و حرمان از رويت و وصال يوسف بمانيم، و حتي طعم تلخ كوري و ذلت را با همه توابعش بپذيريم.

موفق باشيد ...:Gol:



mkk1369;146358 نوشت:
حال اگر ما عاشق امام باشیم می توانیم به آتش بپریم؟ یا باید خود را به طور کامل خالص کنیم


با سلام

بنده همین مطلب را برای چندمین بار بیان می کنم
عشق داشتن به امام و معرفت می خواهد و نه عشق و نه معرفت هیچ کدام به تنهایی نمی توانند ما را به امام نزدیک گنند که بلکه همل نیز باید باشد

باید به فرموده امام از عمق وجود اعتقاد داشته باشیم و باور کنیم امام خلیفه خداست بر روی زمین و اطاعت از فرامین امام اطاعت از خداست
پیش نیاز اطاعت معرفت است و محبت و هر کدام در پی یکدیگر می ایند

اخلاص در اطاعت و معرفت ومحبت می تواند جواب گو باشد

منظور تان را

mkk1369;146358 نوشت:
و از منتظر فراتر رویم؟
mkk1369;146358 نوشت:
مخصوصا وقتی اولین روز از اتمام انتظار باشد


بیشتر توضیح می فرمایید؟؟؟

طاها;149147 نوشت:
بیشتر توضیح می فرمایید؟؟؟

سلام

متاسفانه یادم رفته:Ghamgin:

رشته کلام از ذهنم پریده:Gol:

mkk1369;155445 نوشت:
متاسفانه یادم رفته رشته کلام از ذهنم پریده

سلام

فکر کنم کمی یادم اومد

ببینید

گاهی اوقات عشق دل و عقل را کور می نماید و باعث می شود که نشنویم!!!

ممکنه انقدر عاشق امام باشیم که دستور امام را نشنویم و عمل نکنیم

حال چگونه به این عشق هم غلبه کنیم؟

و چونه حاضر باشیم که اگر امامان دستور دادند خودشونو در اتش بیاندازیم سریع بدون درنگ با عشقی که به ایشان داریم اینکار را بکنیم؟:Gol:

با ثابت کردن زنده بودن حضرت حجت و انسانی به تمام معنا کامل که مصداق کامل جانشینی خداوند در زمین هست .می توان انتظار دیدنش را با جان و دل کشید و عاشق به تمام معنای ان حضرت شد .

اما خودم هنوز مشکل دارم.

موضوع قفل شده است