دو حوزه احکام شرعی و اخلاق و وظیفه انسان

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دو حوزه احکام شرعی و اخلاق و وظیفه انسان


با عرض سلام و وقت به خیر :Gol:

گاها بعضی از مسائل رو میبینم از لحاظ شرعی اشکال نداره و تکلیفی ایجاد نمی کنه اما گفته میشه از لحاظ اخلاقی اشکال داره و برای شخص تکلیف ایجاد میکنه .

می خواستم بدونم که قضیه این مسائل اخلاقی از لحاظ پاداش و کیفر به چه شکل هست ؟؟؟؟؟؟؟

آیا زمان پیامر (ص) و ائمه (ع) هم وقتی کسی سوالی رو می پرسیده اینطور پاسخ می دادند که از یه لحاظ اشکال داره از یه لحاظ اشکال نداره . یعنی هم اشکال داره هم اشکال نداره .
برای شخص و اعمال یه درجه بندی تعیین می کردند ؟
یا اینکه مستقیم انجام دادن یا ندادن عملی رو بیان می فرمودند؟

و من بالاخره سر در نیاوردم مسائل اخلاقی یعنی چـــــــــــی ؟
یه جا به دروغ و تهمت و ... مسائل اخلاقی گفته میشه
یه جا مسائل اخلاقی مربوط به سیر و سلوک میشه

پاداش و کیفرشون به چه شکل هست ؟
و در کل تکلیف ما نسبت به این مسائل چگونه است ؟
اگه تکلیف داریم پس چرا از لحاظ شرعی تکلیف نداریم
اگه تکلیف نداریم پس چرا این مسائل اخلاقی آورده شدند و حالا که این مسائل از جانب خداوند برای ما آورده شدند و کار خدا هم بدون حکمت نیست چرا گاها از لحاظ اخلاقی بعضی موارد تکلیف آور نیستند ؟

و

کیفیت و جایگاهشون به چه شکل هست ؟؟؟؟؟؟؟؟

با تشکر و آرزوی توفیقات روزافزون:Gol:


روشنا;144899 نوشت:
آیا زمان پیامر (ص) و ائمه (ع) هم وقتی کسی سوالی رو می پرسیده اینطور پاسخ می دادند که از یه لحاظ اشکال داره از یه لحاظ اشکال نداره . یعنی هم اشکال داره هم اشکال نداره . برای شخص و اعمال یه درجه بندی تعیین می کردند ؟ یا اینکه مستقیم انجام دادن یا ندادن عملی رو بیان می فرمودند؟

سلام
اگر دستورات شرع مقدس را ناظر به حقوق بدانیم حوزه اخلاق مربوط به حقوق انسان بر خودش است لذا نمی توان بر این حقوق زیاد پای فشرد چه اینکه از حقوق خود فرد است ( یعنی کاسه از آش داغتر نمی شویم ) اما حوزه های دیگر مرتبط با حقوق سایرین از خدا تا خلق است لذا نمی توان در آن مورد تسامح کرد بلکه باید فرد را به ادای حقوق ضروری متنبه و وادار ساخت .
موفق باشید

با عرض سلام و تشکر از جناب حامد

حامد;144952 نوشت:
حوزه اخلاق مربوط به حقوق انسان بر خودش است

اما توی حوزه اخلاق ما آموزه ای زیادی داریم که در رابطه نوع رفتار با دیگران است از دوست و فامیل و استاد و خانواده و همسایه و ...

که همه این ها دیگران هستند نه خود ما

حامد;144952 نوشت:
اما حوزه های دیگر مرتبط با حقوق سایرین از خدا تا خلق است

و در حوزه های دیگه هم دستورات زیادی داریم که در رابطه با خود ما هستند نه دیگران مثلا نخوردن شراب و بحث طهارت و عبادات و ...


...

روشنا;145003 نوشت:
اما توی حوزه اخلاق ما آموزه ای زیادی داریم که در رابطه نوع رفتار با دیگران است از دوست و فامیل و استاد و خانواده و همسایه و ...

سلام
اخلاق از خلق به معنای آن ملکات نفسانی است که صدور فعل متناسب را از انسان موجب می شود
لذا دستور اخلاقی برای تحقق این ملکات درونی است ولو اینکه در ارتباط با دیگران باشد به عبارت دیگر حق کمال اخلاقی در دستور اخلاقی محوریت دارد نه حق دیگری
در مقابل ، دستورات فقهی بر محوریت حق دیگران است مثلا تمام عبادات از حقوق خدای متعال است یا اموری که ما آنها را تحت عنوان حق الناس می شناسیم
البته این به معنای بی ارتباط بودن حق دیگران با ابعاد وجودی ما نیست بلکه به اعتبار این تفاوت ( بین شخص و دیگران ) احکام مختلف دارند.
تاکید بیشتر بر حقوق دیگران نشان از این است که ابعادی از وجود انسان در ارتباط با ادای این حق تکامل می یابند که توجه به آن مهمتر است .
به عبارتی انسان دارای شوون مختلفی است که برخی در ارتباط با خود و برخی در ارتباط با دیگران تکامل می یابد لذا محوریت حق در این شوون گاهی خود انسان و گاهی دیگران است اما آن شانی که مرتبط با حق دیگران است از این جهت مورد تاکید است که مرتبط با دیگری است و دیگری از این جهت که دیگر است ادای حقش لازم است اما خود از آن جهت که خود است ادای حق مورد اصرار نیست چون انسان مالک امور مربوط به خود است .
موفق باشید

سلام
روشنای بزرگوار این تایپیک را ملاحظه ای بفرمایید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6192

از فلسفه اخلاق در پست های ابتدایی و انتهایی صحبت هایی شده
انشالله که مفید واقع بشه و درجهت رسیدن به جواب سوال هاتون

موضوع قفل شده است