عقیده من در رابطه با خلقت انسان

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقیده من در رابطه با خلقت انسان

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام می کنم خدمت شما ، من قبلا این عقیده را از سایت پاسخگو پرسیدم و جواب خوبی گرفتم ولی نمی تونم اونجا بحث کنم و موضوع رو بیشتر باز کنم به خاطر همین در یک تایپیک جدید این کار رو می کنم. دیدم موضوعم به انسان شناسی مربوط میشه ، اینجا زدم .

عقیده من می گه که در اصل خدا این جهان را آفریده و این موجودات رو گذاشته که به ما بفهمونه که دقیقا انسان ها چه هستند ؟ من وقتی داشتم به همراه پدرم سفر می کردم به یک منظره کوهستانی بسیار زیبا برخوردم و باید بگویم که زیباتر از اون طبیعت جای دیگه ندیده بودم . یهو این فکر به ذهنم رسید که این همه کوه ، این همه دریا و آب ، این همه سیاره و این فضای خالی و تاریک بزرگ ، این همه حیوان ، برای چی ؟ دقیقا برای چی ؟ برای این که ما از این ها برای ساده تر شدن زندگی 70 ساله یا کم و بیشتر خودمون استفاده کنیم ، از این که باهاشون سواری کنیم یا مثل کوهنورد ها ازشون بالا بریم یا از حیوونا روغن و مواد درمانی تهیه کنیم ؟ فقط همین ؟

به نظر من اون گیاهی که زیبا هست ولی اگه به برگش دست بزنی بدجور دستت رو می گزه و سمش خطرناکه هم چیزی برات برای گفتن داره ، اینکه این شغالی که به طور موزیانه رفتار می کنه و کوه ها اون همه اباهت دارن و ... دارن نشون می دن که انسان چه چیزی هست .
خیلی ها می گویند که اگر بخوای بفهمی که چی هستی به خدا پی ببر یا اینکه هدف و مقصود وجودیت ما خدا هست ... اما من این رو زیاد قبول نمی کنم که بخوایم خودمون رو بشناسیم باید خداشناس بشیم .

به نظر من خدا این همه طبیعت و این همه جهان گسترده و پر جزئیات رو برای خنده و تفریح که نساخته اگه اینطوری بود می تونست اینقدر بزرگ نسازتش ، بیکار نیست که ! شاید بگویید که نه خدا چون خیلی بزرگه ، همه چیز رو بزرگ و ... می سازه ! اما به نظرم خدا این جهان رو آفریده فقط برای اینکه ما بفهمیم که در این زندگی کوتاهمون واقعا چی هستیم ؟

شاید اینکه اصلا ما در خواب هستیم و به قول ما انسانها ، با مرگ از این دنیا جدا می شویم ، شاید اصلا ما با مرگ از خواب اصلیمون بیدار می شیم و به زندگی اصلیمون و بدون مرگ می رویم .

خب شاید شما بیایید برای من دلایلی بیارید که ثابت کنه مثلا اینکه عقیده من غلطه ولی من یه سوال دارم که می خوام جوابم رو کامل بدین .... چرا این همه درختان و موجودات و حیوانات زبون بسته در یک روز به نام قیامت که فقط برای اینه که به حساب اعمال ما برسند از بین خواهند رفت ؟ آیا مگر این موجودات مثل کوه و ... ، شیطان یا عقل و اختیار و دین و ... دارند که بخواهند در بهشت بروند یا جهنم که در این دنیا زندگی می کنند و همراه ما از دنیا بروند ؟‌

چرا خدا می گه که در روز قیامت تمامی سخره ها و کوه ها از بین خواهند رفت و خورشید خاموش می شود و همه ی این جهان از هم می پاشد و این اتفاقات وحشتناک خواهد افتاد فقط برای اینکه به حساب انسان ها در آخرش رسیده بشه ؟‌ پس کوه و دریا و موجودات دیگه چی ؟‌ اونا چی می شن ؟‌ حتما خدا می خواد به اعمال اونا هم حساب رسی کنه !

در اصل می خوام بگویم که این موجودات در اینجا هستند تا در این عمر کوتاهمون به ما بگویند که عمق ما چی هست ؟ اگر ما بخواییم عظمت و قیافه و ... خدا را بشناسیم با این موجودات زمینی ....خب چه کاریه .....می تونیم منتظر بمونیم و وقتی مردیم در اون دنیای اصلی خدا و فرشتگان و جهنم و بهشت و .... رو خواهیم دید .... از نزدیک .....! حداقل ادم های بد در روز قیامت خدا رو می بینند ...

خدا این موجودات مثل کوه را گذاشته که به ما بگه ای انسان تو می تونی مثل این کوه قوی و محکم باشی و حتی می تونی در اثر یه زلزله از بین بری .... این دریا رو آفریده که بگه ای انسان نگاه کن این دریا نشانه اینه که میگه تو می تونی اینقدر بزرگ و عمیق و پیچیده باشی و خلاقیت ذهنی و تخیلت مثل اون ماهی ها و اعماق قشنگت ، قوی باشه و همچنین می تونی خیلی خطرناک باشی .... کشنده و غرق کننده ..... عنکبوت رو آفرید که بگه ای انسان نگاه کن تو می تونی خیلی از نظر دیگران ریز و بی مصرف باشی ولی می تونی خیلی تیز و باهوش و همچنین مفید واقع بشی و همچنین می تونی مثل عنکبوت ها بی رحم و ترسناک باشی !‌ .... مثال های بسیار زیاد دیگه هم می تونم بزنم !‌

به نظر من اول برای اینکه بتونی خدا رو بشناسی باید به خودت پی ببری و اول خودت رو بشناسی تا بعدا قدرت درک شناختن خدا رو پیدا کنی .... نه اینکه برای اینکه خودت بشناسی باید خداشناس بشی در اول ..... و اینکه برای شناختن خدا از این طبیعت و حیوانات و زیبایی خلقت به همراه دین و آیات الهی استفاده کنی ... !

حالا می خوام چند دلیل و جواب خوب و محکم ببینم در این تایپیک ....ممنون که منو همراهی می کنید .

kamran;144594 نوشت:
چرا خدا می گه که در روز قیامت تمامی سخره ها و کوه ها از بین خواهند رفت و خورشید خاموش می شود و همه ی این جهان از هم می پاشد و این اتفاقات وحشتناک خواهد افتاد فقط برای اینکه به حساب انسان ها در آخرش رسیده بشه ؟‌ پس کوه و دریا و موجودات دیگه چی ؟‌ اونا چی می شن ؟‌ حتما خدا می خواد به اعمال اونا هم حساب رسی کنه ! در اصل می خوام بگویم که این موجودات در اینجا هستند تا در این عمر کوتاهمون به ما بگویند که عمق ما چی هست ؟ اگر ما بخواییم عظمت و قیافه و ... خدا را بشناسیم با این موجودات زمینی ....خب چه کاریه .....می تونیم منتظر بمونیم و وقتی مردیم در اون دنیای اصلی خدا و فرشتگان و جهنم و بهشت و .... رو خواهیم دید .... از نزدیک .....! حداقل ادم های بد در روز قیامت خدا رو می بینند ...

سلام
برادر گرامی پاسخ به سوال شما بستگی به پذیرش یکی از اقوال زیر است :
1- معاد یعنی برچیده شدن عالم فعلی و برپا شدن عالمی نو به معنای معمولیش که عقیده متکلمین است
2- معاد یعنی برچیده شده عالم فعلی در نظر انسان و ورود به عالمی دیگر که مادی و جسمانی نیست که عقیده حکمای اسلامی است
عقیده اول که از آن متکلمین مسلمان است یک نگاه عادی به مساله معاد است . بر اساس این عقیده زمانی خواهد رسید که خدای متعال طومار تمام عالم ماده را می پیچید و به نحوی جدید می گشاید تا صحنه حساب و قیامت برپا شود
عقیده دوم که از آن حکمای اسلامی است نگاهی عمیق به مساله معاد بوده و آنرا تبدیل شان حیات انسانی از مادی به معنوی می داند لذا برچیده شدن طومار عالم ماده در حقیقت همان رفتن به عالم روحانیات و معناست پس هیچ خلل و آسیبی در این نگاه به عالم ماده وارد نمی شود . در این نگاه عالم ماده تا ابد محل پرورش انسانها باقی خواهد ماند و همه زیباییهایش سرجای خود خواهد بود .
اتفاقا بعضی از حکما برای رد عقیده ساده متکلمین در خصوص معاد می گویند :
یعنی در این عالم بی پایان که انسان ذره ای از آن هم محسوب نمی شود خدا می آید برای حسابرسی چند کله آدم این عالم را خراب می کند ؟ مگر خدا قادر نیست به حساب بندگانش طور دیگری برسد که بخواهد اینها را خراب کند .
و اما تذکر این نکته هم لازم است که بیان حکماء مستلزم رد هیچیک از آیات و روایات نیست بلکه همه آنچه در آیات و روایات معتبره آمده صحیح است الا اینکه نباید از آن برداشت مادی جسمانی کرد .
موفق باشید

از نظر دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامی این یکی از اساسی ترین مباحث انسان است و حل این مسئله انسان رو به بالاترین مقامات انسانی سوق می دهد
و گره این معما در دست معرفت نفس است
به شما پیشنهاد می کنم که در این زمینه به تحقیق و تفحص بپردازید

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام و خیلی ممنون از شما ، من باید به آقای حامد بگویم که نگاه من از معاد به نوعی متفاوت است ، یعنی نه مورد اول و نه مورد دوم ولی کمی شبیه به مورد اول است .

بنده نمی گویم که خدا همه ی این موجودات را می کشد ! بنده می گویم که همه ی این موجودات مانند یک خواب بیدار خواهند شد و از کمک کردن به انسان به راه خودشان می روند و در جایگاه ابدی خودشان خواهند ماند !‌

مگر شما از حرف ساده و صاف خدا در رابطه با انفجار ((‌ کوه ها)) و پراکنده شدن و به ذرات ریز در آمدن موجودات دیگر و ..... ، چیز غیر مفهومی دریافت می کنید ؟ همه ی این حرف هایش کاملا صاف و بی نقص هست ....خدا که نیومده در قران برامون بازی راه بندازه و مارو الکی برای جواب دور خودمون بگردونه و بهمون بخنده که هیچ وقت نمی تونیم به جواب این جمله که صاف هست برسیم .....!!!!!

و دقیقا همان چیزی را که توضیح دادم ضد نظریه ی دوم از حکمای اسلامی است . ایشان گفته اند که همه ی این ها از بین خواهد رفت فقط برای انسان ها ! بله ..... بنده معتقدم به همین صورتی که در بالا توضیح دادم این موجودات خواهد رفت از کنارمون ، چرا ؟ چون کار الهیشون تمام شده ..... کاری که خدا بهشون دستور داده ، برای مثال اصلا چرا مورچه و .... برای حضرت سلیمان هدیه آورد ؟ برای تبریک که پیامبر شدش یا چیزه دیگه .....مثلا تولد بریم مهمونی و پارتی و مشروب و ... !

این حیوانات و این کوه و .... از طرف خداوند در این جهان که فقط برای انسان هاست و آخر این زندگی معمایی !‌ آخر زندگی معمایی برای انسان ها تمام می شود ..... فقط چرا حیوانات به پیامبران کمک کردند .....چرا باد و کوه و ... پیشنهاد کمک کردند ......چرا حضرت موسی با عصایش دریا را به دو نصف کرد ..... آیا همچنین چیزی جادو و دستور خداوند و .... بوده .....این اتفاق معلومه که همکاری دریا با بزرگ ترین انسان بوده که ماموریت دریا از طرف خداوند هم همینه ...... کمک به انسان های بزرگ ..... چرا حضرت سلیمان با کشتی ای که ساخت توانست با باد سفر کند.....چون این ماموریت الهی باد است ...!

به نظر من حکمای اسلامی اگر کمی از این سمت به موضوع نگاه کنند ، می توانند یک سری جواب هایی هم پیدا کنند..... حالا این جمله شما که ما نباید از طرف مادیات به این قضایای قرآن بپردازیم ..... خب چرا ؟ مگر خداوند ما رو به صورت مادیات در این دنیا نیاورده .... مگر همه چیز در این دنیا مادیات نیست ..... ؟ پس مادیات هم مهم هستند ...... خب اگر مهم نبودند که بهشون در مسائل مذهبی بی توجهی کنیم... چرا خدا این دنیا رو اصلا از مادیات برای ما قرار داده .....چرا ما رو در پوسته ی خاکی مادی قرار داده .......چرا به فرشتگان دستور سجده به انسانی که از خاک که یک چیز مادی هست داد ؟ (می تونست در اونزمان خدا انسان رو از یه چیز دیگه بسازه که مادی نباشه !)

جواب اینها سخته ...... امیدوارم که جواب های محکم تری از سوی همه ی دوستان عزیز من در این تایپیک ببینم.

ببینم کسی نیست که یه جوابی به ما بده ؟ هیچکسی نیست ... منتظر جوابتون هستم ...

kamran;144776 نوشت:
ببینم کسی نیست که یه جوابی به ما بده ؟ هیچکسی نیست ... منتظر جوابتون هستم ...

سلام
سوالتون را واضح بیان کنید
دوستان کارشناس جواب می دهند
موفق باشید

بله ؟ ! سوالم را دقیق بیان کنم ؟

من عقیده ام را گفته ام و از شما می خواهم که بگویید که این عقیده من غلط هست و یا درست و اگر غلطه به بحث بپردازیم و غلط هایش را به من بگویید و اگر هم قبول دارید بیان کنید و علت قبول کردن این عقیده را بگویید ....یا بر ضد این عقیده من صحبت کنید

از این واضح تر !

kamran;144833 نوشت:
بله ؟ ! سوالم را دقیق بیان کنم ؟ من عقیده ام را گفته ام و از شما می خواهم که بگویید که این عقیده من غلط هست و یا درست و اگر غلطه به بحث بپردازیم و غلط هایش را به من بگویید و اگر هم قبول دارید بیان کنید و علت قبول کردن این عقیده را بگویید ....یا بر ضد این عقیده من صحبت کنید از این واضح تر !

سلام
ظاهرا دوستان کارشناس کلام نیستند
مطالب شما خیلی گسترده است و مباحث متعددی را می طلبد
فعلا اهم آنرا در دو جمله بنویسید تا فردا دوستان کلام جواب دهند
البته می توانید کلمه " فلسفه خلقت " را در بالای صفحه قسمت "جستجو" بزنید تا از تاپیکهای مربوطه بهره مند شوید
موفق باشید

! اهم یعنی چی ؟ با عرض معذرت خواهی ولی نمی فهمم " فعلا اهم آنرا در دو جمل بنویسید تا فردا دوستان کلام جواب دهند " دقیقا چی هست ؟ یعنی شما به من می گویید که چه کاری بکنم ..... ؟ ببخشید ولی معنی اهم رو نمی دونم در ادبیات فارسی...

kamran;144885 نوشت:
اهم یعنی چی ؟ با عرض معذرت خواهی ولی نمی فهمم " فعلا اهم آنرا در دو جمل بنویسید تا فردا دوستان کلام جواب دهند " دقیقا چی هست ؟ یعنی شما به من می گویید که چه کاری بکنم ..... ؟ ببخشید ولی معنی اهم رو نمی دونم در ادبیات فارسی...

سلام
اهم یعنی مهمتر . یک یا دو مطلب مهمترتان را در یک جمله روشن بنویسد و از کارشناسان کلام جواب بخواهید
اینکه بنده معذور از ادامه بحثم آنستکه جهات بحث حقیر بیشتر فلسفی است و احساس می کنم فعلا این مباحث برای شما سنگین است
موفق باشید

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام خدمت شما
بنده مطلب مهم را در چند خط برایتان می گویم ولی اگر کسی خواست دلیلی بیاره که غلط می گویم ، من دلایل کامل رو در دو ژست قبلیم گفته ام .

این یک نظریه از فکر و منطق خودم هست : من عقیده دارم که این دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم ، این موجوداتی که در اینجا هستند و اینقدر زیاد و با جزئیات و مفید و مختلف هستند ، برای این این جا هستند که به ما کمک کنند تا ما بفهمیم که چقدر بزرگیم ، وجودیتمون چی هست و راه اصلی رو بیابیم ، این موجودات از خدا این دستور الهی را گرفته اند و به ما کمک می کنند .

حال شما بگویید که نخیر به این شکل نیست ، بنده یک سری دلایلی آورده ام در بالا ، لطفا یه نگاهی بهش بکنید و به من بگویید .

مردم از صبر کردن ، می دونم بحثش فلسفی و سنگین هستش ولی خیلی دوست دارم در این رابطه بحث بشه و تبادل نظر کنیم و ببینم که در آخر این عقیده ای که من دارم با علت های محکمی که شما خواهید گفت ، چقدر غلط هست یا اصلا شاید ممکن باشه درست از آب دربیاد !
فقط خواهشا موقع صحبت کردن اینقدر جملات رو سخت و پیچیده تایپ نکنید ..... همین جوری عامیانه عالیه ! همه فهم هست !

ممنون از شما ....... منتظر جواب های خوب و ( سنگین فلسفی) هستم!

kamran;144971 نوشت:
این یک نظریه از فکر و منطق خودم هست : من عقیده دارم که این دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم ، این موجوداتی که در اینجا هستند و اینقدر زیاد و با جزئیات و مفید و مختلف هستند ، برای این این جا هستند که به ما کمک کنند تا ما بفهمیم که چقدر بزرگیم ، وجودیتمون چی هست و راه اصلی رو بیابیم ، این موجودات از خدا این دستور الهی را گرفته اند و به ما کمک می کنند .

سلام
اینکه همه موجودات عالم ما را در رسیدن به کمال و سعادت و شناخت عظمت خود و خدا کمک می کنند شکی نیست اما معنایش این نیست که آنها در همین حد وجود یافته و پس از انجام ماموریت معدوم شوند . بلکه آنها در سیر نزولی و صعودی خود به نوعی به وجود انسان راه یافته و در تعالی او متعالی می شوند چه اینکه انسان هم یک جزء جدا از کل هستی و موجودات دیگر نیست بلکه تمام ابعاد وجودی او نیز به دیگران بسته است .
اما نگاه صحیح آنستکه در این عالم هرچیزی به حسب خودش اصل و اساس و مقصود است چه اینکه همه موجودات عالم در یک ارتباط تقریبا مساوی از همدیگر بهره مندد لذا هریک به حسب خودشان اصل و محورند هرچند در خدمت دیگران هم هستند.
در روایتی می خوانیم که حضرت موسی ع با تعجب به خدای متعال عرض کرد خدایا چرا این سوسک را خلق کرده ای سوسک به چه درد می خورد ؟ ( مثل اینکه مانند ما بدان توجه کرده باشد ) خدای متعال به او فرمود : ای موسی تو که یک بار این سوال را از من کرده ای ولی این سوسک روزی 50 بار از من می پرسد خدایا چرا موسی را خلق کرده ای موسی به چه درد می خورد ؟
به نظر حقیر این روایت می خواهد به ما این حقیقت را تفهیم کند که :
1- هیچ چیز بی اساس و بی فایده خلق نشده است
2- نگاه ما به خلقت سایر موجودات که آنها را فرع بر خود می دانیم شبیه نگاه آنها به ماست لذا هیچیک درست نیست
3- هرچیزی به حسب خودش ، خودش را اصل می داند این هم کاملا صحیح نیست
پس جمع بین این سه آنستکه :
همه موجودات یک جهت نفسی دارند و یک جهت غیری پس هم اصلند به حسب ذات خودشان و هم فرعند به حسب ارتباطی که با دیگران دارند . هم خادمند هم مخدوم . هم مقصدند هم راه و این اختصاص به هیچ موجودی ندارد بلکه همه اینگونه اند حتی انسان .
موفق باشید

نقل قول:
Kamran;144594 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

عقیده من می گه که در اصل خدا این جهان را آفریده و این موجودات رو گذاشته که به ما بفهمونه که دقیقا انسان ها چه هستند ؟ من وقتی داشتم به همراه پدرم سفر می کردم به یک منظره کوهستانی بسیار زیبا برخوردم و باید بگویم که زیباتر از اون طبیعت جای دیگه ندیده بودم . یهو این فکر به ذهنم رسید که این همه کوه ، این همه دریا و آب ، این همه سیاره و این فضای خالی و تاریک بزرگ ، این همه حیوان ، برای چی ؟ دقیقا برای چی ؟ برای این که ما از این ها برای ساده تر شدن زندگی 70 ساله یا کم و بیشتر خودمون استفاده کنیم ، از این که باهاشون سواری کنیم یا مثل کوهنورد ها ازشون بالا بریم یا از حیوونا روغن و مواد درمانی تهیه کنیم ؟ فقط همین ؟

خدا این موجودات مثل کوه را گذاشته که به ما بگه ای انسان تو می تونی مثل این کوه قوی و محکم باشی و حتی می تونی در اثر یه زلزله از بین بری .... این دریا رو آفریده که بگه ای انسان نگاه کن این دریا نشانه اینه که میگه تو می تونی اینقدر بزرگ و عمیق و پیچیده باشی و خلاقیت ذهنی و تخیلت مثل اون ماهی ها و اعماق قشنگت ، قوی باشه و همچنین می تونی خیلی خطرناک باشی .... کشنده و غرق کننده ..... عنکبوت رو آفرید که بگه ای انسان نگاه کن تو می تونی خیلی از نظر دیگران ریز و بی مصرف باشی ولی می تونی خیلی تیز و باهوش و همچنین مفید واقع بشی و همچنین می تونی مثل عنکبوت ها بی رحم و ترسناک باشی !‌ .... مثال های بسیار زیاد دیگه هم می تونم بزنم !‌

به نظر من اول برای اینکه بتونی خدا رو بشناسی باید به خودت پی ببری و اول خودت رو بشناسی تا بعدا قدرت درک شناختن خدا رو پیدا کنی .... نه اینکه برای اینکه خودت بشناسی باید خداشناس بشی در اول ..... و اینکه برای شناختن خدا از این طبیعت و حیوانات و زیبایی خلقت به همراه دین و آیات الهی استفاده کنی ... !

با سلام خدمت دوست عزیزم
مطالب شما رو چند بار مطالعه کردم متاسفانه در بیان اصل سوالتون کمی ابهام وجود داره چون عنوان تایپک شما فلسفه خلقت انسانه ولی مطلبتون در مورد فلسفه خلقت طبیعت هستش اما به هر شکل خوشبختانه در تایپک بعدی امطلب رو به صورت خلاصه و واضح بیان کردید و اصل سوال روشن شد.
خلاصه سوال شما اینه که واقعا هدف اصلی پروردگار متعال از خلقت عالم طبیعت و اونچه درش هست بجز انسان چیه؟ ایا واسه خوردن و نوشیدن و سوار شدن و...است؟
شما معتقدید که خداوند اینا رو افریده تا انسان خودش رو بهتر بشناسه

در ادامه معتقدید که خودشناسی مقدم بر خداشناسی هستش که راه خودشناسی هم از طبیعت شناسی میگذره

نکته ای که به ذهن بنده می رسه و میتونم خدمت شما عرض کنم اینه که:
1- خداوند متعال از خلقت طبیعت و حیوان و گیاه اهداف متفاوتی داشته است که یکی از اونا قطعا خدمت رسانی توسط اونا به انسان هستش( مثل خوردن و سوار شدن و پوشیدن و...) که شما می تونید با رجوع به ایات اول سوره نحل این رو مشاهده کنید. ( وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فيها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُون......)
اما این تنها هدف خداوند متعال قطعا نبوده و او اهداف زیادی رو همواره در خلقتش لحاظ می کنه و اصلا یک خلقت حکیمانه خلقت دارای ابعاد نختلف هستش
توضیح اینکه خداوند به جز اون هدف از خلقت حیوان و گیاه و جماد واقعا میتونه اون نکته شما رو هم لحاظ کرده باشه
جالبه که بدونید از برخی روایات یا کلمات عارفان هم مطلب شما برداشت میشه ، مثل مثال های قرانی یا روایی که برای استواری به کوه مثال زده شده و.... یا حرف های عارفان که از ما میخوان با دقت در حیوانات هریک از صفات بد رو در ان ها ببینیم مثلا حیله در روباه شهوت در الاغ یا نیش زبون در مار و عقرب و....و ار اینا درس بگیریم

2- اما در مورد تقدم انسان شناسی بر خداشناسی و تقدم جهان(طبیعت) شناسی هم بر انسان شناسی اینکه:
ببینید با توجه به انواع انسان شناسی های دینی یا فلسفی یا مادی-طبیعی جواب متفاوت میشه
اما با توجه به اینکه من همه این انواع انسان شناسی ها رو قبول دارم و فقط معتقدم هریک از اینا در محدوده توان نظردهی خودشون مورد قبول هستن و نباست در حوزه دیگری دخالت کنن
به عبارت دیگه هرکدوم از یه حیث به مسئله دارن نگاه می کنن که از اون حیث قبولن ولی نباست اون حیث رو به همه حیثیات تعمیم داد ، به نکاتی اشاره می کنم:
الف-با توجه به برخی روایات مثل من عرف نفسه عرف ربه در اینجا انسان شناسی بر خداشناسی مقدم هستش اما خود این انسان شناسی متوقف بر طبیعت شناسی نشده
ب- بنابر برخی ایات قرانی انسان شناسی متوقف بر خداشناسی هستش مثل ایه 19 سوره حشر (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون ) که میگه فراموشی خدا به خودفراموشی ختم میشه و انسان حقیقت خودش رو فراموش می کنه
ج-از برخی ایات قرانی استفاده میشه که از هریک از راه های انسان شناسی و طبیعت شناسی به صورت مساوی و در عرض هم می توان به خداشناسی رسید و این گونه نیست که حتما اول باست طبیعت رو بشناسیم تا خود رو بشناسیم و در اخر خداشناس شیم مثل این ایه (سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيد) که ایه 53 سوره فصلت است.

خلاصه کلام اینکه مطلب اصلی کلام شما درست است:Kaf: اما اونجایی که در مورد تقدم طبیعت شناسی بر انسان(خود)شناسی و این بر خداشناسی است به صورت کامل درست نیست و بنابر برخی انسان شناسی ها درست و بجاست و بنابر برخی درست و تمام مطلب نیست.
در پناه حق متعال باشید.:Gol:

حامد;144625 نوشت:
سلام
برادر گرامی پاسخ به سوال شما بستگی به پذیرش یکی از اقوال زیر است :
1- معاد یعنی برچیده شدن عالم فعلی و برپا شدن عالمی نو به معنای معمولیش که عقیده متکلمین است
2- معاد یعنی برچیده شده عالم فعلی در نظر انسان و ورود به عالمی دیگر که مادی و جسمانی نیست که عقیده حکمای اسلامی است
عقیده اول که از آن متکلمین مسلمان است یک نگاه عادی به مساله معاد است . بر اساس این عقیده زمانی خواهد رسید که خدای متعال طومار تمام عالم ماده را می پیچید و به نحوی جدید می گشاید تا صحنه حساب و قیامت برپا شود
عقیده دوم که از آن حکمای اسلامی است نگاهی عمیق به مساله معاد بوده و آنرا تبدیل شان حیات انسانی از مادی به معنوی می داند لذا برچیده شدن طومار عالم ماده در حقیقت همان رفتن به عالم روحانیات و معناست پس هیچ خلل و آسیبی در این نگاه به عالم ماده وارد نمی شود . در این نگاه عالم ماده تا ابد محل پرورش انسانها باقی خواهد ماند و همه زیباییهایش سرجای خود خواهد بود .
اتفاقا بعضی از حکما برای رد عقیده ساده متکلمین در خصوص معاد می گویند :
یعنی در این عالم بی پایان که انسان ذره ای از آن هم محسوب نمی شود خدا می آید برای حسابرسی چند کله آدم این عالم را خراب می کند ؟ مگر خدا قادر نیست به حساب بندگانش طور دیگری برسد که بخواهد اینها را خراب کند .
و اما تذکر این نکته هم لازم است که بیان حکماء مستلزم رد هیچیک از آیات و روایات نیست بلکه همه آنچه در آیات و روایات معتبره آمده صحیح است الا اینکه نباید از آن برداشت مادی جسمانی کرد .
موفق باشید

ضمن سلام و خسته نباشید به دوست عزیز و هم نامم:Gol:

نکته ای که به ذهن حقیر میاد اینه که اساسا دوستمون منظورشون این نیست که سرانجام طبیعت در قیامت چی میشه و چرا در قیامت پروردگار متعال اونا رو از بین می بره و اینکه حقیقت قیام قیامت چیه ، تا شما این نکته رو بیان کنید( گرچه نکات درست و مورد قبولی رو بیان کرده اید :Kaf: ولی مربوط به اصل سوال نیست :Moteajeb!:)

بلکه منظورشون اینه که اساسا هدف پروردگار یکتا از خلقت طبیعت و حیوان و گیاه و جماد چیه؟ ایا اینه که فقط انسان از اونا بهره هایی مثل خوردن و بردن و پوشیدن و... ببره بعد تمام و اینا هیج فایده دیگه ای از خلقت ندارن؟ یا اینکه نکات دیگری هم از خلقت اینا مدنظر بوده است.

در پناه حق متعال

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

ممنون از شما دوست عزیز "اشراق حکمت" و همچنین آقا حامد و ... .
خب شما منظور سوال من را درست متوجه شدید و پاسخ درستی دادید که برای من قابل قبول هستش و حالا می فهمم که چقدر آمادگی ذهنی دارم برای این نوع مسائل ، من هیچ آیه یا چیز دیگری را نخوندم و این نظر را دادم ...

بنده یک سوال دیگری نیز دارم که مربوط به همین موضوع البته از نظر قیامت می شه .... اینکه آن چیزی که راجع به حیوانات و رفتنشون و .... در قیامت گفتم هم درست هست ؟ چون من وقتی کوچک هم بودم از بقیه می پرسیدم که این حیوونا وقتی میمیرن هم میان بهشت یا جایی دیگه ؟ و اونا جواب میدادن خب فکر کنم اونا باید جایگاه دیگری داشته باشن .

می خواهم بدونم که این حیوونا و این کوه و .... که به شکل بد در قیامت از بین می روند ، آیا دوباره بهمراه ما خواهند بود ؟ دوباره اونا رو خواهیم دید ؟ آیا می شه باهاشون حرف زد در اون دنیا ؟!‌ یعنی "جان بخشی به اشیا" در ادبیات فارسی در اونجا واقعی بشه ؟

kamran;145246 نوشت:
بنده یک سوال دیگری نیز دارم که مربوط به همین موضوع البته از نظر قیامت می شه .... اینکه آن چیزی که راجع به حیوانات و رفتنشون و .... در قیامت گفتم هم درست هست ؟ چون من وقتی کوچک هم بودم از بقیه می پرسیدم که این حیوونا وقتی میمیرن هم میان بهشت یا جایی دیگه ؟ و اونا جواب میدادن خب فکر کنم اونا باید جایگاه دیگری داشته باشن .

سلام
هرموجودی که وجود مجرد غیر مادی درک کننده داشته باشه تا ابد باقی می مونه و اینکه این موجودات چه چیزهایی هستند حد اقل شامل انسان و حیوان می شود اما بر اساس نظر بعضی بزرگان که همه موجودات یعنی حتی جمادات را دارای روح می دانند پس باید گفت همه موجودات با وجود غیر مادی خود ابدی اند

kamran;145246 نوشت:
می خواهم بدونم که این حیوونا و این کوه و .... که به شکل بد در قیامت از بین می روند ، آیا دوباره بهمراه ما خواهند بود ؟ دوباره اونا رو خواهیم دید ؟ آیا می شه باهاشون حرف زد در اون دنیا ؟!‌ یعنی "جان بخشی به اشیا" در ادبیات فارسی در اونجا واقعی بشه ؟

این بستگی به نوع معادی است که در ابتدا توضیح دادم و بستگی دارد به گستره باور ما درباره جاندار و بی جان .
از نظر بزرگانی که عرض شد می بایست همه موجودات تا ابد ماندگار شوند البته نه به وجود مادی بلکه به وجود معنوی
موفق باشید

اشراق حکمت;145125 نوشت:
ضمن سلام و خسته نباشید به دوست عزیز و هم نامم نکته ای که به ذهن حقیر میاد اینه که اساسا دوستمون منظورشون این نیست که سرانجام طبیعت در قیامت چی میشه و چرا در قیامت پروردگار متعال اونا رو از بین می بره و اینکه حقیقت قیام قیامت چیه ، تا شما این نکته رو بیان کنید( گرچه نکات درست و مورد قبولی رو بیان کرده اید ولی مربوط به اصل سوال نیست ) بلکه منظورشون اینه که اساسا هدف پروردگار یکتا از خلقت طبیعت و حیوان و گیاه و جماد چیه؟ ایا اینه که فقط انسان از اونا بهره هایی مثل خوردن و بردن و پوشیدن و... ببره بعد تمام و اینا هیج فایده دیگه ای از خلقت ندارن؟ یا اینکه نکات دیگری هم از خلقت اینا مدنظر بوده است.

متشکرم ولی نمی دانم جناب کامران مطلب شما را تایید می کنند یا خیر ؟
موفق باشید

سلام

من جواب های خوب و مفید هر دو شما را قبول می کنم و هر کدام از شما به یکی از موضوعاتی که مطلب من ربط داشت اشاره کردید و مطالب بسیار خوبی را برای من توضیح دادید ....ممنون

Kamran;145246 نوشت:

بنده یک سوال دیگری نیز دارم که مربوط به همین موضوع البته از نظر قیامت می شه .... اینکه آن چیزی که راجع به حیوانات و رفتنشون و .... در قیامت گفتم هم درست هست ؟ چون من وقتی کوچک هم بودم از بقیه می پرسیدم که این حیوونا وقتی میمیرن هم میان بهشت یا جایی دیگه ؟ و اونا جواب میدادن خب فکر کنم اونا باید جایگاه دیگری داشته باشن .

می خواهم بدونم که این حیوونا و این کوه و .... که به شکل بد در قیامت از بین می روند ، آیا دوباره بهمراه ما خواهند بود ؟ دوباره اونا رو خواهیم دید ؟ آیا می شه باهاشون حرف زد در اون دنیا ؟!‌ یعنی "جان بخشی به اشیا" در ادبیات فارسی در اونجا واقعی بشه ؟

با سلام و عرض ادب
مرحوم علامۀ طباطبائی در ذیل آیۀ شریفۀ«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ؛ هيچ جنبنده‏اى در زمين و هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند نيست، مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند، ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏گردند»[1]می فرمایند:

پاسخ به چند سؤال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشر امثال آسمان‏ها و زمين و آفتاب و ماه و ...



1- آيا حيوانات غير انسانى هم نظير انسان حشر دارند يا نه؟
آيه«ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ»متكفل جواب از اين سؤال است، هم چنان كه آيه« وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»[2]قريب به آن مضمون را افاده مى‏كند، بلكه از آيات بسيار ديگرى استفاده مى‏شود كه نه تنها انسان و حيوانات محشور مى‏شوند، بلكه آسمان‏ها و زمين و آفتاب و ماه و ستارگان و جن و سنگها و بت‏ها و ساير شركائى كه مردم آنها را پرستش مى‏كنند و حتى طلا و نقره‏اى كه اندوخته شده و در راه خدا انفاق نگرديده همه محشور خواهند شد، و با آن طلا و نقره پيشانى و پهلوى صاحبانشان داغ مى‏شود.

2- آيا حشر حيوانات شبيه حشر انسان است، و آنها هم مبعوث شده، و اعمالشان حاضر گشته و بر طبق آن پاداش و يا كيفر مى‏بينند؟
جواب: آرى معناى حشر همين است، زيرا حشر به معناى جمع كردن افراد و آنها را از جاى كندن و به سوى كارى بسيج دادن است.

3- آيا امثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و سنگها و غير آن نيز حشر دارند؟
جواب: قرآن كريم در خصوص اينگونه موجودات تعبير به«حشر»نفرموده، و ليكن چنين فرموده است يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»[3]و نيز فرموده:«وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ»[4] و نيز فرموده:
«وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ»[5] و نيز فرموده:«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ، لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها»[6] علاوه بر اينكه از آيه شريفه« إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ»[7] و آيه«ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»[8] و همچنين از آيات ديگرى استفاده مى‏شود كه: تنها ملاك حشر مساله فصل خصومت در بين آنان و احقاق حق است كه در آن اختلاف دارند.

[1] .انعام/38.

[2] . و به ياد آر آن روزى را كه وحوش محشور مى‏شوند. سوره التکویر،آيه 5.

[=Times New Roman][3][=Times New Roman] [=Times New Roman]. روزى كه آسمان و زمين به آسمان و زمين ديگرى تبديل و همه براى خداى واحد قهار ظاهر مى‏شوند. سوره ابراهيم آيه 48[=Times New Roman].

[=Times New Roman][4][=Times New Roman] [=Times New Roman]. و در روز قيامت زمين همه‏اش در قبضه قدرت او و آسمانها پيچيده در دست او است. سوره زمر آيه 67[=Times New Roman].

[=Times New Roman][5][=Times New Roman] [=Times New Roman]. زمانى كه مهر و ماه جمع مى‏شود. سوره قيامت آيه 9[=Times New Roman].

[=Times New Roman][6][=Times New Roman] [=Times New Roman]. به درستى كه شما و آن خدايانى كه به غير پروردگار مى‏پرستيديد همه آتش‏گيره جهنميد و همه در آينده در آن آتشيد، اگر اين خدايان راستى خدا بودند در آتش نمى‏شدند. سوره انبيا آيه 99[=Times New Roman].

[=Times New Roman][7][=Times New Roman] [=Times New Roman]. به درستى كه پروردگارت در روز قيامت در ميان آنان و راجع به آنچه كه در آن اختلاف مى‏كردند حكم خواهد كرد. سوره سجده آيه 25[=Times New Roman].

[=Times New Roman][8][=Times New Roman] [=Times New Roman]. پس از آن بازگشت همه شما بسوى من است، و من در بين شما و در آنچه كه بر سر آن اختلاف مى‏كرديد حكم خواهم كرد. سوره آل عمران آيه 55[=Times New Roman].

مرجع همه اين آيات به دو كلمه است، و آن انعام نيكوكار و انتقام از ظالم است، هم چنان كه در آيه« إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ»[1] و آيه«فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ، يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»[2]همين دو چيز را ذكر فرموده، يعنى" انعام" و" انتقام" را جزاى دو وصف" احسان" و" ظلم" دانسته، و چون اين دو وصف در بين حيوانات وجود دارد، و اجمالا افرادى از حيوانات را مى‏بينيم كه در عمل خود ظلم مى‏كنند و افراد ديگرى را مشاهده مى‏كنيم كه رعايت احسان را مى‏نمايند از اين رو به دليل اين آيات بايد بگوييم كه حيوانات نيز حشر دارند.

مؤيد اين معنا ظاهر آيه« وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى»[3] است، زيرا كه اين آيه ظهور در اين دارد كه اگر ظلم مردم مستوجب مؤاخذه الهى است تنها به خاطر اين است كه ظلم است، و صدورش از مردم دخالتى در مؤاخذه ندارد، بنا بر اين هر جنبده ظالمى، چه انسان و چه حيوان، بايد انتقام ديده و هلاك شود- دقت بفرمائيد-.

اين را هم بايد خاطر نشان ساخت كه لازمه انتقام از حيوانات، در روز قيامت، اين نيست كه حيوانات در شعور و اراده با انسان مساوى بوده و در عين بى زبانى همه آن مدارج كمال را كه انسان در نفسانيات و روحيات سير مى‏كند، آنها نيز سير كنند، تا كسى اشكال كند و بگويد: اين سخن مخالف با ضرورت است، و شاهد بطلان آن آثارى است كه از انسان و حيوانات بروز مى‏كند، براى اينكه: صرف شريك بودن حيوانات با انسان در مساله" مؤاخذه" و" حساب" و" اجر" مستلزم شركت و تساويشان در جميع جهات نيست، به شهادت اينكه افراد همين انسان، در جميع جهات با هم برابر نيستند و جميع افراد انسان در روز قيامت از جهت دقت و سخت‏گيرى در حساب، يك جور نبوده، عاقل و سفيه، رشيد و مستضعف به يك جور حساب پس نمى‏دهند.
علاوه بر اينكه خداى تعالى از پاره‏اى از حيوانات لطائفى از فهم و دقائقى از هوشيارى حكايت كرده كه هيچ دست كمى از فهم و هوش انسان متوسط الحال در فهم و تعقل ندارد، مانند داستانى كه از مورچه و سليمان حكايت كرده و فرموده است:
« حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى‏ وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»[4] و نيز مانند مطلبى كه از قول هدهد در داستان غايب شدنش حكايت كرده و فرموده است:« فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ، إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَها عَرْشٌ عَظِيمٌ، وَجَدْتُها وَ قَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ ...».[5]
خواننده هوشيار اگر در اين آيات و مطالب آن دقت نموده و آن مقدار فهم و شعورى را كه از اين حيوانات استفاده مى‏كند وزن كرده و بسنجد، ترديد برايش باقى نمى‏ماند كه تحقق اين مقدار از فهم و شعور موقوف به داشتن معارف بسيارى ديگر و ادراكات گوناگونى است از معانى بسيطه و مركبه.
و چه بسا عجائب و غرائبى كه دانشمندان حيوان‏شناسى پس از مطالعات عميقى در انواع مختلفى از حيوانات و تحت نظر گرفتن تربيت آنها به دست آورده‏اند، گفتار ما را تاييد نمايد، براى اينكه چنين عجائب و غرائبى، جز از موجودى صاحب اراده و داراى فكر لطيف و شعور تيز و عميق، سر نمى‏زند.

و اما سؤال چهارم و پنجم اينكه: آيا حيوانات تكاليف خود را در دنيا از پيغمبرى كه وحى بر او نازل مى‏شود مى‏گيرند يا نه؟ و آيا پيغمبرانى كه فرضا هر كدام به يك نوع از انواع حيوانات مبعوث مى‏شوند، از افراد همان نوعند يا نه؟
جوابش اين است كه: تا كنون بشر نتوانسته از عالم حيوانات سر درآورده و حجابهايى كه بين او و بين حيوانات وجود دارد، پس بزند، لذا بحث كردن ما پيرامون اين سؤال، فائده‏اى نداشته و جز سنگ به تاريكى انداختن چيز ديگرى نيست، كلام الهى نيز، تا آنجا كه ما از ظواهر آن مى‏فهميم، كوچكترين اشاره‏اى به اين مطلب نداشته و در روايات وارده از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و ائمه اهل بيت(علیهم السلام) هم چيزى كه بتوان اعتماد بر آن نمود ديده نمى‏شود.
از آنچه كه گفتيم به خوبى معلوم شد كه اجتماعات حيوانى هم مانند اجتماعات بشرى، ماده و استعداد پذيرفتن دين الهى در فطرتشان وجود دارد، همان فطرياتى كه در بشر سر چشمه دين الهى است و وى را براى حشر و بازگشت به سوى خدا، قابل و مستعد مى‏سازد، در حيوانات نيز هست. گو اينكه حيوانات بطورى كه مشاهده مى‏كنيم، جزئيات و تفاصيل معارف انسانى را نداشته و مكلف به دقائق تكاليفى كه انسان از ناحيه خداوند مكلف به آن است، نيستند، چنان كه آيات قرآنى نيز اين مشاهده را تاييد مى‏نمايد، زيرا جميع اشياء عالم را مسخر انسان مى‏داند و او را از ساير حيوانات افضل مى‏شمارد. اين منتها چيزيست كه در باره حيوانات مى‏توان اظهار داشت.


[=Times New Roman][1][=Times New Roman] [=Times New Roman]. به درستى كه ما از مجرمين انتقام خواهيم گرفت. سوره سجده آيه 22
[=Times New Roman]

[=Times New Roman][2][=Times New Roman] [=Times New Roman]. پس مبادا گمان كنى كه خداوند وعده‏اى راى كه به فرستادگانش داده خلف نمايد، بدرستى كه خداوند غالب و صاحب انتقام است، روزى كه زمين به غير اين زمين تبديل مى‏شود و آسمانها به غير اين آسمانها و همه براى خداى واحد قهار ظاهر مى‏شوند. سوره ابراهيم آيه 48

[=Times New Roman][3][=Times New Roman] [=Times New Roman]. و اگر خدا مى‏خواست مردم راى به كيفر ظلمشان بگيرد، هيچ جنبنده‏اى بر روى زمين نمى‏ماند، و ليكن كيفرشان راى براى مدتى معين تاخير مى‏اندازد. سوره نحل آيه 61[=Times New Roman].

[=Times New Roman][4][=Times New Roman] [=Times New Roman]. تا آنكه رسيدند كنار وادى مورچگان، مورچه‏اى بانگ زد كه هان اى مورچگان به لانه‏هاى خود اندر شويد، زنهار كه سليمان و لشكريانش شما را از روى غفلت پايمال نكنند. سوره نمل آيه 18

[=Times New Roman][5][=Times New Roman] [=Times New Roman]. هدهد به سليمان گفت من به مطلبى برخوردم كه تا كنون تو از آن بى خبر بوده‏اى، خلاصه اينكه از قوم سبا خبر يقينى آورده‏ام، و آن اينست كه ديدم زنى بر آن مردم حكومت و پادشاهى مى‏كند، زنى است آن چنان توانگر كه از هر چيزى (كه تصور شود) او نمونه‏اى دارد، از آن جمله داراى تخت بزرگى است، ديدم كه اين زن و ملتش براى آفتاب سجده مى‏كردند، و براى خدا سجده نمى‏كردند و شيطان چنان اين عمل‏شان را زينت داده و از راه بازشان داشته بود كه ديگر هدايت نخواهند شد. سوره نمل آيه 24[=Times New Roman].

Kamran;145246 نوشت:
[=&quot]به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

[=&quot]ممنون از شما دوست عزیز "اشراق حکمت" و همچنین آقا حامد و ... .
[=&quot]خب شما منظور سوال من را درست متوجه شدید و پاسخ درستی دادید که برای من قابل قبول هستش و حالا می فهمم که چقدر آمادگی ذهنی دارم برای این نوع مسائل ، من هیچ آیه یا چیز دیگری را نخوندم و این نظر را دادم ...

[=&quot]بنده یک سوال دیگری نیز دارم که مربوط به همین موضوع البته از نظر قیامت می شه .... اینکه آن چیزی که راجع به حیوانات و رفتنشون و .... در قیامت گفتم هم درست هست ؟ چون من وقتی کوچک هم بودم از بقیه می پرسیدم که این حیوونا وقتی میمیرن هم میان بهشت یا جایی دیگه ؟ و اونا جواب میدادن خب فکر کنم اونا باید جایگاه دیگری داشته باشن .

[=&quot]می خواهم بدونم که این حیوونا و این کوه و .... که به شکل بد در قیامت از بین می روند ، آیا دوباره بهمراه ما خواهند بود ؟ دوباره اونا رو خواهیم دید ؟ آیا می شه باهاشون حرف زد در اون دنیا ؟!‌ یعنی "جان بخشی به اشیا" [=&quot]در ادبیات فارسی در اونجا واقعی بشه ؟



[=&quot]ضمن سلام و تشکر از اقبال شما دوست عزیز
[=&quot]در مورد حشر و نشر سایر موجودات غیر انسان در قیامت میان صاحب نظران اختلاف هست.
[=&quot]این مسئله با توجه به نوع معاد که ایا معاد روحانی است یا جسمانی و اگر جسمانی است ایا جسم مثالی مانند در خواب هستش که جرم و وزن نداره یا جسم عنصری مانند همین جسم دنیایی است


[=&quot]و همچنین با توجه به اینکه ایا جمادات و گیاهان و حیوانات روح دارند یا ندارند

[=&quot] و اگر ملاک معاد روح داشتن هستش و اقلا گیاه و حیوان روح دارند ایا باید روح مجرد باشد؟
[=&quot] یا روح مادی هم می تواند معاد داشته باشد؟ جواب متفاوته

[=&quot]

[=&quot]در مورد جمادات که یقین هست که به دلیل تفاوت آثاری که با گیاه و حیوان و انسان دارند روح و نفس اصطلاحی فلسفی رو ندارن اما ایا ممکن است در انها چیزی باشد که همیشه از ما پنهان است و هیچ اثری از خود نشان نمی دهد و همان همان چیزی باشد که بنا بر ایات قرانی به تسبیح الهی می پردازن اما ما از انها ناآگاه باشیم ( تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا ---ایه 44 سوره اسراء) و این چنین چیزی در گیاه و حیوان هم باشد و همین سبب گفتگو ان ها با پیامبران و اولیاء الهی باشد و یا شهادت دهی انان باشد .....

[=&quot]

[=&quot]این ها همه چیز هایی است که در پاسخ به سوال شما مؤثرن

[=&quot]

[=&quot]بنا بر نظر حکمای الهی تنها موجوداتی که دارای روح مجرد باشن و علی القاعده دارای علم و اختیار و مسئولیت پذیری هستند دارای معاد و قیامت خواهند بود و هرانچه مادی است متلاشی می شود اما البته معدوم نمی شود.
[=&quot]این که مشخصا عالم ماده چه می شود بسته به خواست و مشیت الهی است. شاید بنا باشد بعد انسان خلقی دیگر آفریده شود.والله العالم.
[=&quot]

[=&quot]اما اگر بخواهیم بنا به لسان روایات و به کمک دین در این زمینه صحبت کنیم در ان ها امده که زمین و ....به برخی از اعمال نادرست ما شهادت می دهد یا برخی بت ها در قیامت به اینکه ان ها به بت پرستان نگفته بودن که پرستششان کنند شهادت می دهند و.... که این ها دلالت بر حشر و معاد جمادات در قیامت دارد و این گونه نیست که بعد از زلزله های قیامت هیچ و نابود شوند.

[=&quot]

[=&quot]با توجه به اینکه حکیمان و فیلسوفان برای معاد جسمانی مثالی دلیل و برهان دارند و حرف ان ها ذوقی صرف نیست اما باید توجه داشت که ظاهر ایات قرانی معاد جسمانی عنصری رو تایید می کند و بزرگانی مانند شهید مطهری بر این مسئله توجه کرده اند( مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏4، ص: 675)
[=&quot]به عبارت دیگر بنا به ایات قرانی انسان و موجودات با همین بدن مادی عنصری قیامت خواهند داشت که علی القاعده اگر این باشد اجسام و گیاه و حیوان هم معاد خواهند داشت.

[=&quot]

[=&quot]در مورد حیوان به صورت خاص این نکته رو عرض کنم که بنابر ایه 88 سوره تکویر(وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ) یا ایه 38 سوره انعام ( : وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُون ) که تصریح می کنه که اونا هم یه سری اجتماعات و نظاماتی مانند ما دارن و بعدا برای حساب محشور میشن و برخی روایات اونا حشر و قیامت دارن.

[=&quot]

[=&quot]به هر شکل قضیه صاف نیست .
[=&quot]موفق باشید و در پناه حق متعال:Gol:

موضوع قفل شده است