انصاف در انتقاد از ادیان و آیین ها

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انصاف در انتقاد از ادیان و آیین ها

[=tahoma]سلام به همه حق پویان
در این وب سایت خوب است دایره انصاف رعایت شود .شما مکاتب مختلف را نقد می کنید و با شدت و حدت می کوبید که خواننده آن ها را کفر مطلق تجسم کند. آیین هایی هستند که اهداف متعالی دارند اگر چه مثل اسلام قابل انتقادند. دیدم پست اکنکار همش توهین به آن ها بود. در بهاییت آن ها قایل به وحدت عالم انسانی هستندٰ قایل به صلح عمومی هستند. اگر این ها بد است خوب بگویید اگر خوب است انصاف به خرج بدهید و کتمان نکنید.
شما در سال به اصطلاح جهاد خودکفایی هستید خوب در بهاییت این از اصول است که معیشت مردم در جهت رفع مشکل اقتصادی باید تعدیل شود.
اگر این بد است بیان کنید اگر خوب است با انصاف بیان کنید.
[=&quot]

[/][/]

با سلام
دوست گرامی در این سایت سخنان و گفتها بر حسب امیال و غرایز شخصی گفته نمیشود که خوشایند باشد و یا نباشد ملاکهایی وجود دارد برای شناخت که بر حسب آنها ادیانها شناخته میشوند
اگر از طرفداران فرقه ضاله
بهائیت هستید و یا فرق دیگر شروع کنید تا برویم سر اصل مطلب !

یا علی ع

incoming;144091 نوشت:
در بهاییت آن ها قایل به وحدت عالم انسانی هستندٰ قایل به صلح عمومی هستند. اگر این ها بد است خوب بگویید اگر خوب است انصاف به خرج بدهید و کتمان نکنید. شما در سال به اصطلاح جهاد خودکفایی هستید خوب در بهاییت این از اصول است که معیشت مردم در جهت رفع مشکل اقتصادی باید تعدیل شود. اگر این بد است بیان کنید اگر خوب است با انصاف بیان کنید.

سلام
مشکل بهاییت این است که خود را دین الهی معرفی می کند و همه این سخنانی را که از افکار عادی هم قابل صدور و تایید است تحت عنوان سخن خدا مطرح می کند در حالیکه پایه گذاران آن می توانستند بجای دروغ پردازی در خصوص آمدن دین جدید از سوی خدا اندیشه های خود را مثل هر فرد دیگری مطرح کنند . اندیشه های بهاییت را تحت عنوان اندیشه عادی بشری می توان نقد کرد اما بعنوان سخن وحی هرگز .
اگر دوست داشته باشید همین صلح کل را بررسی کنیم
موفق باشید

incoming;144091 نوشت:
در بهاییت آن ها قایل به وحدت عالم انسانی هستندٰ قایل به صلح عمومی هستند. اگر این ها بد است خوب بگویید اگر خوب است انصاف به خرج بدهید و کتمان نکنید. شما در سال به اصطلاح جهاد خودکفایی هستید خوب در بهاییت این از اصول است که معیشت مردم در جهت رفع مشکل اقتصادی باید تعدیل شود. اگر این بد است بیان کنید اگر خوب است با انصاف بیان کنید.

با سلام و احترام
شما دقیقا چه مطلبی می فرمایید، این ها که اشاره کردید تعدادی از اصول دوازده گانه فرقه ضاله بهاییت است. خوب اگر شما هم بخواهید انصاف به خرج دهید باید همه این اصول را بررسی نموده ، بعد نظر جامعی درباره آن بدهید.
اگر واقعا هدف بهاییت صلح جهانی است چرا نسبت به کشتار مردم فلسطین و غزه بی تفاوت است؟ چرا رابطه خاص با اسراییل تعریف نموده و مقر بیت العدل خود را در شهر حیفا مستقر نموده است؟ این چه سیاست یک بام و دو هوایی است که بهاییت دارد؟

بهاییت دوازده اصل را به عنوان اصول جامع خود در نظر گرفته است که علی رغم رنگ و لعاب زیبای آن انتقادات اساسی به آن ها وارد است.

عبدالبها در سفرتبليغي که به اروپا و امريکا انجام داد در مجامع ، كليساهای مختلف به سخنراني پرداخته و به عنوان مبين آثار بهاءالله اصولي را در ۱۲ سرفصل به عنوان تعاليم بهائيت معرفي کرد كه برخي از اين تعاليم ريشه در انديشه هاي بهاءالله نداشته و حتي در مواردي مثل تساوي حقوق زن و مرد مخالف تفكر بهاءالله بوده است و برخي ديگر موضوعاتي است كه در دوره هاي قبل از بهاءالله وجود داشته و بسيار علمي تر و منطقي تر از آنچه عبدالبها مدعي آن است مورد بحث قرار گرفته است بعدها به اصول دوازده گانه بهائيت شهرت يافت.

اصل اول : تحری حقیقت

واژه تحري حقيقت به معني آزاد سازي حقيقت است و به اين معني است که،انسان بايد شخصا و بدون هيچ فشاري از جانب کسي خود عقيده‌اش را انتخاب کندو اساساً يکي از امور فطري است که در تمام ملل واديان مورد پذيرش و قبول است ، اساساً آدميت انسان به تلاش در جهت همين امر است قرآن نيز به عنوان منشور هدايت و نيز به عنوان کتاب آسماني دين خاتم براين معني تأکيد بسيار کرده است،مصاديق تبعيت نکوهيده در قران تقليد از آباء و اجداد ، تبعيت و تقليد از بزرگان منحرف قوم و تبعيت از آنچه اكثريت مي گويند مي باشد و پيامبر اسلام نيز بنا به اين اوامر الهي از پيروانش مي خواهد كه كوركورانه از ديگران تبعيت ننمايد.

[=tahoma][=&quot] تحری حقیقت در بهاییت جز شعاري و پنداري بيش نيست زيرا[/][/]
الف) از طرفي ادعا ميشود در بهائيت هر كس بايد با توكل بر خداوند ، با گوش خود بشنود و با چشم خود ببيند و بخواند و با عقل خود ، تفكر و تعقل كند و از طرف ديگر بهاالله پنبه تمام اين ادعاها رامي زند و ميگويد” فهم كلمات الهيه و درك بيانات معنويه هيچ دخلي به علم ظاهري ندارد . اين منوط به صفاي قلب و تزكيه نفوس و فراغت روح است [1] بنا بر اين وقتي با گوش خود شنيدن و با چشم خود ديدن و با عقل خود تفکر و تعقل کردن که اسباب فراهم شدن علم ظاهري است دخلي به فهم کلمات الهيه نداشت تحري حقيقت نيز ادعائي بيش نخواهد بود
ب) مطالعه احوال کساني که از بهائيت کناره گرفته اند به طرز شگفت آوري از عدم آزادي عقيده و تفکر در اين جماعت مدعي تحري حقيقت حکایت دارد.[2]

[=tahoma][=&quot]
[1][/][=&quot] ايقان ص 163[/]
[/]
[=tahoma][=&quot][2][/][=&quot] علاقمندان به کتاب سايه شوم اثر خانم مهناز رئوفي منتشره ازسوي مؤسسه کيهان مراجعه نمايند [/][/]

اصل دوم : وحدت عالم انسانی
يکي ديگر از تعاليم دوازده گانه بهاييان وحدت عالم انسانياست ، وجود جهاني متحد که احاد آن همدل و هميار وهمراه هم باشند چيزي است که مورد علاقه تمام انسانها است اما اين وحدت در صورتي ارزش دارد که يک جامعه متحد ايماني تشکيل گردد وحدت عالم انسانيبه آن معنا که در بهائيت آمده است، مورد قبول اسلام نيست بلکه با خرد و وجدان آدميان کاملا ‏مغايرت دارد. اسلام نه تنها با اين وحدت بي معنا توافقي ندارد بلکه کافران سياه دل رااز چهارپايان هم بدتر مي داند ‏ شوقي افندي وحدت عالم انساني را در رأس تمام تعاليم بهائي معرفي کرده است عبدالبها: جفاكار را مانند وفادار بنهايت محبت رفتار كنيد و گرگان خونخوار را مانند غزالان ختن و ختامشك معطّر به مشام رسانيد. »([1]).اما قبل از هرچيز بهائيت بايد توضيح دهد که :
مقصود واضح وحدت عالم انساني چيست ؟
راه کار و مکانيزم دست يابي به وحدت عالم انساني چيست ؟
در صورت ايجاد شدن اين وحدت رهبران و متصديان اداره اين جهان متحد با توجه به تضارب آراء متعدد و متشتت چگونه انتخاب خواهند شدتا حقوق اقليت ها نيز رعايت شده باشد.
[=&quot]
[1][=&quot] عبدالبها [=&quot]مكاتيب-ص160

اصل سوم: تشکیل دادگاه بین المللی
• تشکيل مجمعي از نمايندگان سراسر دنيا به منظور حل مسائل جهاني» اگر مقصود جناب بها از اين دادگاه چيزي شبيه سازمان ملل کنوني است که الزاماً نمي تواند براي ملتها باشد و چرا که نمايندگان آن از سوي دولت ها برگزيده مي شوند پس اين سازمان و نظاير آن با هر عنوان ، بيشتر براي حل مناقشات دولت ها با يکديگر است آنهم با چربش کفه به سود دولتهائي که قدرت بيشتري دارند در واين با رسالت اديان که بايد متکفل امورملت ها باشند سازگار نيست و اگر مقصود غير از اين است که از پيروان و رهبران اين فرقه جز شعار هيچ راه کار مناسبي ديده وشنيده نشده است ونهايت کلام به اينجا ميرسد که مقصود نهائي عبدالبهاست «در تشكيل اتحاديه آينده ملل يك نوع حكومت ما فوق حكومت ها بايد تدريجاً به وجود آيد كه داراي تأسيسات و تشكيلات وسيعه است»([1]) وحتماً آن يک حکومت بهائي است ؟؟؟
[=&quot]• [/][=&quot]
[1][/][=&quot] - جامعه عمومي دنيا، از انتشارات لجنه جوانان بهايي تهران، 1338 شمسي، ص .18 [/]

اصل چهارم: عدم مداخله در امور سیاسی
مجله اخبار امري ارگان رسمي تشکيلات بهائيت در ايران در راستاي اجراي فرامين رهبران خود با ذکر جمله اي از عبد البهاء به تحذير بهائيان از مداخله در سياست مي پردازد و مي نويسد :
«ميزان بهائي بودن و نبودن اين است که هر کس در امور سياسيه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفي زند و يا حرکتي نمايد همين برهان کافي است که بهائي نيست. دليل ديگر نمي خواهد» ([1])
اهل بهاء به نصوص قاطعه الهيه از مداخله به امور سياسيه ولو به شق شقه ممنوعند و از دخول به احزاب متخاصمه به صريح بيان مبارک معذور ، ... بر کل واضح و مبرهن گشته است که بهائيان از منازعات و مشاجرات احزاب سياسيه دور و بر کنارند و به هيچ وجه من الوجوه در امري که از آن رائحه ي سياست استشمام شود مداخلتي ندارند ([2])
احمد يزداني، در کتاب »نظر اجمالي در ديانت بهائي« مي نويسد :
اهل بهاء... در امور سياسيه که مخصوص مقامات رسمي مملکتي است، و نيز در امور احزاب و فرق سياسي به هيچ وجه ادني مداخله اي ننمايند... حضرت ولي امر الله مي فرمايد: از امور سياسيه و مخاصمات احزاب و دول بايد کل قلباً و ظاهراً و لساناً و باطناً بکلي در کنار و از اين گونه افکار فارغ و آزاد باشي ([3])
در دروغ بودن این نصوص بهایی همین بس که خانم روحیه ماکسول، همسر شوقي افندي در دیدار با بن‏گوريون، نخست وزير وقت اسرائيل ،چنین اظهار می دارد :"ما به اين جا (اسرائيل) تعلق داريم. اگر قرار باشد قائل به تميز و امتياز هم شد من ترجيح مي‏دهم که جوان ترين اديان در يکي از تازه‏ترين کشورهاي جهان ،نشو و نما نمايد و در حقيقت بايد گفت: آينده، ما چون حلقات زنجير به هم پيوسته است .[=&quot]"[=&quot][4]
[=&quot]
[1][=&quot] مجله: «اخبار امري»، ارگان رسمي بهائيان، ايران شماره 5، دي 1325هـ .ش[=&quot]..

[=&quot]• [=&quot][2][=&quot] مجله: «اخبار امري»، ارگان رسمي بهائيان، ايران شماره 9، دي 1324هـ .ش[=&quot]..
[=&quot]• [=&quot][3][=&quot] ـ احمد يزداني نظر اجمالي در ديانت بهائي ص 49
4.
[=&quot] .[=&quot]مجله اخبار امری(ارگان بهائیت) دی ماه 1340[=&quot].

اصل پنجم: ترک تعصبات جاهلانه



بدون ترديد معناي منفي کلمه تعصب مورد علاقه و تأييد انسانهاي آزاد انديش نيست ، رهبري بهائيت اين بار نيز مي کوشد با بکار گيري واژگان« ترک تعصب» به تحريک احساسات پرداخته و به وسيله آن بسياري از خواسته هاي خود را جامه عمل بپوشاند
«اي احبّاي الهي از رائحه تعصب جاهلانه و عداوت و بغض عاميانه و اوهام جنسيّه و وطنيه و دينيّه كه به تمامه مخالف دين الله و رضاي الهي و سبب محرومي انساني از مواهب رحماني است بيزار شويد. . . و به هر نفسي از هر ملت و هر آئين و هر طايفه و هر جنس و هر ديار ادني كرهي نداشته باشيد بلكه در نهايت شفقت و دوستي باشيد. . . »
براساس گفته عبدالبهاء تفاوتي ميان تعصب و غيرتمندي که مورد تأکيد نبي بزرگوار اسلام و ساير انبيا بوده است وجود ندارد بنا بر اين بهائيان بايد نسبت به نواميس مختلف مادي و معنوي خود کاملاً بي تفاوت باشند لازم به ذکر است اگر مقصود از اين تعليم پيراستن جان از قيد جهالت باشد که هزار و دويست سال قبل از بهائيت در اسلام تبيين شده است .

اصل ششم: تساوی حقوق زن و مرد



نمي توان پذيرفت که بهاءالله منادي تساوي حقوق زن و مرد باشد است زيرا براساس نصوص و احکامي که از او برجاي مانده است ثابت مي شود که وي به برتري ذاتي مردان معتقد است و دستور العمل هاي دين مجعول خود را بر پايه اين انديشه بنا نهاده است به طور مثال در بدائع الآثار از کتب معتبر بهائي آمده است که :
سؤال خانمي بحضور مبارک عرض شد که گفته بود تا حال از جانب خدا زني مبعوث نشده و همه مظاهر الهيّه رجال بوده اند . فرمودند:
هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شريکند ولي شبهه اي نيست که رجال اقدمند و اقوي حتّي در حيوانات مانند کبوتران و گنجشگان و طاووسان و امثال آنان هم اين امتياز مشهود .[1]
[=&quot]دقت در واژگان اقدم و اقوي و توجه به محتواي سؤال و فحواي کلام جناب بها در شاهد مثال آورده شده هيچ ترديدي باقي نميگذارد که بها به اين اصل اساساً بي اعتقاد است علاوه بر نص فوق، بهأالله زنان را از حضور در بيت العدل که مهمترين نهاد مديريتي در سازمان شبه ديني بهائي است محروم و ممنوع ساخته است و در تمام الواح مربوط به بيت العدل از کلمه رجال استفاده کرده است وي در شرايع و احکام ديني نيز در كتاب اقدس،نيز ميان مردان و زنان قائل به تفاوت است است :
[=&quot]
[1] رياض قديمي گلزار تعاليم بهائي نسخه هاي [=&quot]word[=&quot] ـو[=&quot]pdf[=&quot] موجود در سايت جامع آثار بهائي ص288 نقل از بدائع الآثار ص ١٥٣ ج١

اصل هفتم: صلح عمومی
اين تعليم در حالي از سوي عبدالبها به عنوان يک انديشه مترقي مطرح ميگردد که آن را تنها مي توان يک کلي گوئي فاقد عمق و ارزش دانست چرا که اهميت و ارزش صلح در طول تاريخ همواره مد نظر انديشمندان و افراد مختلف بشر بوده است و حتي برخي از جنگها که در گذشته هاي دور و نزديک به وقوع پيوسته است انگيزه آن ايجاد صلح بوده است نظير آنچه امروز در عراق و افغانستان و ... اتفاق مي افتد آنچه در اين ميان مهم است ارائه راهکاري مناسب براي جلو گيري از کشتار انسانهاي بيگناه و توسعه صلح است تا آنجا که از نتيجه تحقيقات محققين مختلف در متون بهائي آگاهيم اين فرقه از ارائه راهکاري مناسب و حائز اهميت ناتوان بوده است بهاءالله در لوح شيخ نجفي معروف به لوح ابن ذئب آورده است :
سلاطين آفاق وفّقهم اللّه بايد باتّفاق باين امر که سبب اعظم است از براي حفظ عالم تمسّک فرمايند * اميد آنکه قيام نمايند بر آنچه سبب آسايش عباد است * بايد مجلس بزرگي ترتيب دهند و حضرات ملوک و يا وزراء در آن مجلس حاضر شوند و حکم اتّحاد و اتّفاق را جاري فرمايند و از سلاح باصلاح توجّه کنند و اگر سلطاني بر سلطاني برخيزد سلاطين ديگر بر منع او قيام نمايند در اين صورت عساکر و آلات و ادوات حرب لازم نه (لازم نه يعني لازم نيست ) الّا علي قدر مقدور لحفظ بلادهم و اگر باين خير اعظم فائز شوند اهل مملکت کلّ براحت و مسرّت بامور خود مشغول گردند و نوحه و ندبه اکثري از عباد ساکن شود([1])

[=&quot]
[1][/][=&quot] حسينعلي نوري لوح شيخ محمّد تقي اصفهاني معروف به نجفي،مؤسّسهء معارف بهائي ، کانادا ۱۵۷ بديع ،۲۰۰۱ ميلادي صفحه 23و24[/]

اصل هشتم:تعديل معيشت عمومي و رفع مشکلات اقتصادي
اين تعليم اگرچه جمله اي زيبا ست اما بايد گفت بيشتر از يک شعار تبليغاتي نيست که بيشتر به يک تبليغ انتخاباتي شبيه است چرا که اولاً بهائيت در دستورات خود يک راه کار مناسب براي اين ادعا ارایه نمي کند و ثانياً با روا شمردن موضوعاتي مثل ربا خواري نويد يک جامعه سرمايه داري را مي دهد که هرگز به تعديل معيشت نمي انديشد و بر اساس منافع سرمايه داران حرکت کرده و پويایي را از اقتصاد سلب ميکند

[=&quot]اصل نهم: جهان بشری محتاج نفثات روح القدس است[/]
اين تعليم کوششي است براي توجيه ادعاي پيامبري باب و بهاءالله که بعد از حضرت خاتم الانبياء با داعيه بابيت و قائميت و مظهريت به نسخ اسلام و جعل شريعت جديد پرداختند چراکه در حقيقت شيعه نيز معتقد به فيض هميشگي الهي، و عدم قطع آن است. اما نه به نحوي که بهائيان تصوير مي کنند آنان ميگويند : انسان‌ها علاوه بر نياز مادي نيازمند مواردي روحاني هستند که فقط به وسيلهٔ پيامبران ممکن است مرتفع گردد و لذا نياز به تجديد اديان وجود دارد.زيرا هر دوره اي براي خود اقتضائي دارد و اقتضاي هر زماني، ايجاب مي کند که خداوند مردمان را از فيض خود و متناسب با مقتضيات زمان بهره مند سازد. از اين روي ختم رسالت و نبوت، به زعم بهائيت منافي مقتضيات زمانه و تداوم هميشگي فيض الهي است.

اصل دهم: تعلیم تربیت عمومی و اجباری
بر اساس تعاليم بهاءالله به علت آنکه تعليم و تعلم حق هر کودک است و لازم است از اين نعمت بهرمند گردد بنا بر اين بر والدين اطفال امري اجباري است که در صورت عدم توانايي والدين به هر دليلي مادي يا هر دليل ديگر بيت العدل آن را بر عهده خواهد گرفت .

اين آموزه هم علاوه بر آنکه موضوع جديدي نيست مانند بقيه تعاليم بهایي فاقد ارزش اجرایي و عملي است زيرا اولاً يک دستور بسيار کلي است و ثانياً مقصود از تعليم و تربيت به درستي مشخص نيست ؟ بر فرض اگر برای همه عالم است جایی برای مردم بیچاره و مرحومی چون سومالی و ... در نظر گرفته نشده است.

اصل یازدهم: دین باید سبب الفت و محبت باشد



پيغمبران اصولا براي برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بين مردم ظاهر شده‌اند، در غير اينصورت به گفته عبدالبهاء :
لذا اگر دين هم که خود بايد علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائي شود بي ديني بهتر است .
تاريخ بابيت و بهائيت سرشار از دشمني ها و درگيريهاي متعدد رهبران و رهروان و اختلافات داخلي اعضاي اين فرقه ميباشد که هرکدام براي خود در تاريخ کوتاه اما پر موضوع بهائيت سرفصلي قابل توجه بشمار مي روند.
در حالی که از نظر بهاییان اسلام مظهر خشونت و عامل خصومت به شمار می رود.

اصل دوازدهم: دین باید مطابق علم( تجربی) و عقل باشد
به دليل اين که علم و عقل هردو از منبعي واحد يعني خداوند سر چشمه گرفته اند بنابراين نمي‌توان گفت که علم يک چيز مي‌گويد و دين چيز ديگري. بنابراين بايد تطابق کامل بين علم و دين وجود داشته باشد. عبدالبها در اين مورد ميگويد :‏«ديگر آن‌که دين بايد مطابق با عقل باشد، مطابق با علم باشد؛ زيرا اگر مطابق با علم و عقل نباشد اوهام است. ‏خداوند قوه‌ي عاقله داده تا به حقيقت اشيا پي ببريم و حقيقت هر شيء‌ را ادراک کنيم. اگر مخالف علم و عقل باشد ‏شبهه‌اي نيست که اوهام است» ([1])
اين واقعيت که دين و علم از منبع واحد سرچشمه گرفته و توافق کامل با هم دارند مورد تأييدو قبول مسلمين نيز هست چرا که علم يکي از صفات الهي است و دين نيز از ناحيه ذات اقدس الهي نازل گرديده است اما اين تعليم بهائي نيز مانند ساير تعاليم آن از گرفتار معايب مختلف است

[=tahoma][=&quot]
[1][/][=&quot] ـ خطابات عبدالبها ، مؤسسه ملي مطبوعات امري ، ج 2[/]
[/]

در مجموع اصول شعاری بهاییت فریبی بیش نیست و عملکرد آنان در صد و هفتاد سال گذشته موید این مطلب است.

[=Times New Roman]سلام علیکم
تقریبا 3 سال پیش مستندی به جشنواره های بین المللی ارسال شد که کارگردان اسرائیلی آن نامش را "در حیات خلوت من" گذاشت آدرس این مستند از یوتیوب :

http://www.youtube.com/watch?v=tHDOLvzx-ik&feature=related
شرح ماوقع از سایت www.baharoom.com

در این صفحه
[=Times New Roman]مستند بهائیان در حیات خلوت خانه من مستند وزینی است که به حقایق این فرقه میپردازد.
اندیشه های تحلیل گرایانه سازنده و دست اندرکاران این مستند نکات ریز در عین حال دقیق و جامعی را به سمع و نظر بیننده میگذارد و بحدی این مستند سندیت دارد که میتواند حتی محل استناد در مراجع قضائی قرار گیرد چراکه اشخاص حاضر در آن از سرکردگان حال حاضر بهائیت در عکا هستند و اعترافات آنها دراین مستند درج شده.
لذا به دوستان پیشنهاد میدهم که حتما این مستند را که دوبله شده ببینند.

و من الله التوفیق

یاحق

سلام سلام سلام
حالا که حرف از انصاف هست خواهشا اینو پاک نکنیدٰ نقدش کنید بابا جان نقد؛ افتاد نقد.
در حال حاضر چندین مرکز پژوهشی معتبر در دنیا مشغول بررسی نتایج عملی نظریه های آقای محمد علی طاهری هستند.

برخی نظریه های ایشان عبارتند از:

نظریه ی فرا کل نگری که پایه ی نظریه های بینشی ، درمانی و علمی ایشان است.
نظریه ی پیوند شعوری که مبنای طب مکمل ایرانی فرادر مانی است و در دانشگاه های معتبر داخلی تدریس شده است.
نظریه ی هوشمندی کل با معرفی به عنوان مرجع بهره برداری برای درمان های جسم وروان و ذهن .
نظریه ی فرادرمانی و اصلاح شعوری در بخش نرم افزاری بدن که تحقیقات پزشکی آن را ثابت کرده است.
نظریه ی همفازی شعوری و تاثیر آن برپذیرش و گیرندگی در عمل های جراحی پیوند عضو.
نظریه ی ویروس های غیر ارگانیک به عنوان عامل بیماری های ذهن وروان.
نظریه ی سایمنتولوژی یا ذهن ـ روان شناسی فراکل نگر که طب مکملی برای در مان بیماری های ذهن وروان است.
نظریه ی جهان های مجاور و اکوسیستم هایی که در ارتباط با اکوسیستم شناخته شده ی ما قرار دارند.

پاک نکنی هآ؛ مثه یه آقای باشخصیت و جنتلمن نقدش کن

کامران;144848 نوشت:
سلام سلام سلام
حالا که حرف از انصاف هست خواهشا اینو پاک نکنیدٰ نقدش کنید بابا جان نقد؛ افتاد نقد.
در حال حاضر چندین مرکز پژوهشی معتبر در دنیا مشغول بررسی نتایج عملی نظریه های آقای محمد علی طاهری هستند.

برخی نظریه های ایشان عبارتند از:

نظریه ی فرا کل نگری که پایه ی نظریه های بینشی ، درمانی و علمی ایشان است.
نظریه ی پیوند شعوری که مبنای طب مکمل ایرانی فرادر مانی است و در دانشگاه های معتبر داخلی تدریس شده است.
نظریه ی هوشمندی کل با معرفی به عنوان مرجع بهره برداری برای درمان های جسم وروان و ذهن .
نظریه ی فرادرمانی و اصلاح شعوری در بخش نرم افزاری بدن که تحقیقات پزشکی آن را ثابت کرده است.
نظریه ی همفازی شعوری و تاثیر آن برپذیرش و گیرندگی در عمل های جراحی پیوند عضو.
نظریه ی ویروس های غیر ارگانیک به عنوان عامل بیماری های ذهن وروان.
نظریه ی سایمنتولوژی یا ذهن ـ روان شناسی فراکل نگر که طب مکملی برای در مان بیماری های ذهن وروان است.
نظریه ی جهان های مجاور و اکوسیستم هایی که در ارتباط با اکوسیستم شناخته شده ی ما قرار دارند.

پاک نکنی هآ؛ مثه یه آقای باشخصیت و جنتلمن نقدش کن

با سلام
دوست گرامی این مراکزی که میگوید کجا هستند آیا میتوانید ادرس دقیقی بدهید که ما به آنجا مراجعه کنیم ؟
تا ببینیم گفتار شما چقدر صحت دارد

رضا;144859 نوشت:
با سلام دوست گرامی این مراکزی که میگوید کجا هستند آیا میتوانید ادرس دقیقی بدهید که ما به آنجا مراجعه کنیم ؟ تا ببینیم گفتار شما چقدر صحت دارد

دکترای افتخاری از دانشگاه طب سنتی ارمنستان دکترای افتخاری از آکادمی اکو انرژی جمهوری آذربایجان دومین دکترای افتخاری از آکادمی اکو انرژی جمهوری آذربایجان نشان OFFICER از کاخ سلطنتی پایتخت اروپا مدال طلای اداره ثبت اختراعات و نوآوری های پژوهشی فدراسیون روسیه در نمایشگاه بین المللی INNOVA بروکسل مدال طلای وزارت آموزش و تحقیقات رومانی در نمایشگاه بین المللی INNOVA بروکسل مدال طلای نمایشگاه بین المللی INNOVA بروکسل مدرک تائیدیه رسمی "International Medical Forum" مسکو در خصوص روش سایمنتولوژی مدرک تائیدیه رسمی "International Medical Forum" مسکو در خصوص روش فرادرمانی مدرک تائیدیه رسمی "International Medical Forum" مسکو در خصوص روش های جدید آموزشی در زمینه پزشکی مدال طلای مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه در کشور کره برای بنیانگذاری طب مکمل فرادرمانی مدال طلای مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه در کشور کره برای بنیانگذاری طب مکمل سایمنتولوژی کاپ ادیسون مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه در کشور کره برای بنیانگذاری طب های مکمل سایمنتولوژی و فرادرمانی کاپ انجمن نوآوران آسیا مسابقات بین المللی مخترعین و مبتکرین نابغه در کشور کره

با سلام مجدد
باید خدمت جنابتان عرض کنم که دراین مدرکی که شما عنوان میکنید چنین چیزی در سایتها و یا مراکز که عنوان کرده اید بنده مطلبی پیدا نکردم

تنها چیزی که از این آقا وجود دارد در سمیناری که در بروکسل انجام شد طرح پروژه این آقا بود و همین !
بنده از نزدیک شاهد بودم
و تاپیکی را یکی از دوستان در این مورد زدند توضیح دادم
و اسناد را ارائه دادم اگر از دوستان کسی لطف کند و آن تاپیک را بگذارند این دوستمان متوجه میشود

کامران;144861 نوشت:
دکترای افتخاری از دانشگاه طب سنتی ارمنستان دکترای افتخاری از آکادمی اکو انرژی جمهوری آذربایجان دومین دکترای افتخاری از آکادمی اکو انرژی جمهوری آذربایجان نشان officer از کاخ سلطنتی پایتخت اروپا مدال طلای اداره ثبت اختراعات و نوآوری های پژوهشی فدراسیون روسیه در نمایشگاه بین المللی innova بروکسل

با سلام و احترام
خدمت شما محقق عزیز
یک سئوال ساده از شما دارم و آن اینکه چرا این همه مدرک و افتخار در عرض کمتر از دو سال اخیر یعنی از اواسط سال 2009 تا کنون گرفته شده؟! مگر ایشان سال ها در زمینه طب مکمل و فرا روانشناسی و... متمرکز نبوده اند؛ چرا همراه با موج انتقاد از ایشان در داخل ایشان این همه افتخار کسب نمودند؟ قبل از آن این مراکز علمی کجا بودند؛ ایشان که سال هاست به پرورش شاگرد مشغولند؟

[=Century Gothic]با سلام
در اسناد شما به این مطلب بر خوردم که توضیحاتی را خدمتتان میدهم

[=Century Gothic]

[=Century Gothic]
تا آنجا که بنده اطلاع دارم در سفارت بلژیک تا بحال سفیری به اسم علیرضا قنبری
[=Century Gothic]و حتی معاونی [=Century Gothic] نداشته ایم
البته شاید بنده اشتباه کنم اگر یافتید با اسناد بنده را هم مطلع کنید !!

[=Century Gothic]بنده فقط یک خوش نویس به این نام دیدم که آثار خودشان را در شهر بروکسل به نمایش گذشته بودند شاید جناب طاهری ارادت خاصی به ایشان داشته اند که ان را سفیر خطاب کردند
http://www.brenart.be/exhibition.
[=Century Gothic]در ضمن مهر سفارت جمهوری اسلامی ایران در بلژیک به هیچ عنوان چنین نیست که شما ارائه داده اید
[=Century Gothic]البته قسمت کم رنگی وجود دارد [=Century Gothic]در سمت چپ که با پر رنگی مهر کنار کمی عجیب است که ان یکی اینقدر کم رنگ باشد
[=Century Gothic] و در[=Century Gothic]ضمن[=Century Gothic] سال ۸۹ سفیر جمهوری اسلامی در بلژیک جناب آقای کاجی بودند


[=Century Gothic]
یا علی ع

.

[=Century Gothic]با سلام

[=Century Gothic]
خب اگر منظورتان هم از این مدرک بیان کنید ممنون میشو م که در این نوشته ها که به عنوان اسناد ارائه دادید چه ارتباطی با آقای طاهری دارد ؟

[=Century Gothic]و این یکی که نام کشور رومانی را دارد
.

هادي;144868 نوشت:
یک سئوال ساده از شما دارم و آن اینکه چرا این همه مدرک و افتخار در عرض کمتر از دو سال اخیر یعنی از اواسط سال 2009 تا کنون گرفته شده؟! مگر ایشان سال ها در زمینه طب مکمل و فرا روانشناسی و... متمرکز نبوده اند؛ چرا همراه با موج انتقاد از ایشان در داخل ایشان این همه افتخار کسب نمودند؟ قبل از آن این مراکز علمی کجا بودند؛ ایشان که سال هاست به پرورش شاگرد مشغولند؟

:ok: خب علمش الان فوران کرده بعد این همه خفقان

رضا;144869 نوشت:
در ضمن مهر سفارت جمهوری اسلامی ایران در بلژیک به هیچ عنوان چنین نیست که شما ارائه داده اید

شما درستشو ارئه بفرمایید


سلام علیکم جمیعا

یک مراسم جن گیری ایشون دارند که چند دانشگاه معتبر و بین المللی درخواست دادند ایشون رو ببرند این دانشگاهها تحویل بدند .

من فکر میکنم انصافا بخواهیم در مورد ادیانی همچون مکتب طاهری بخواهیم صحبت کنیم کار درستی نباشه.

چرا ؟

اگر دوستان تا به الان مطالبی را که مستندا ارائه کرد اند منصفانه نبوده !!! ( که صد البته محققانه و مستند و منصفانه بوده )

اگر بخواهیم از این منصف تر باشیم یعنی باید کاسه شیره خرما بذاریم برای سر و کله بچه مردم

یاحق

موضوع قفل شده است