آیا همه موجودات ""بندگی خدا"" می کنند ؟
تبهای اولیه
سلام:Gol:
قرآن کریم علاوه بر بیان تشریعیات در بسیاری موارد به حقایق تکوینی نیز اشاره یا تصریح می کند . یکی از این حقایق آنست که در قانون عالم تکوین همه موجودات عبد و بنده خدایند و در این مقام تنازع و معصیتی نیست . قرآن کریم در این خصوص می فرماید :
إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً (93مریم)
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند بنده اويند.
آگاهی از این حقیقت برای فهم بعضی بیانات اهل علم و معرفت بسیار شایسته است .
به نظر شما معنای بندگی در مقام تکوین چیست ؟
موفق باشید
به نظر شما معنای بندگی در مقام تکوین چیست ؟
با سلام
بزرگوار این مطلب که ایه بندگی در مقام تکوین را بیان می کند برداشت خودتان است ؟؟؟
یا عالم ومفسری بدان اشاره کرده است؟؟؟
معنای ایه:
هر كه در آسمانها و زمين است جز بندهوار به سوى [خداى] رحمان نمىآيد. (٩٣)
این ایه اشاره ای به بندگی مخلوقات خداوند ندارد
فقط ایه بیان دارد که بنده وار به سوی او می ایند
سلام
عبودیت موجودات در عالم تکوین با عبودیت در مقام تشریع با هم شباهتی دارند و آن اینستکه در هردو فرمانبری معیار است اما فرمانهای تکوینی و تشریعی یکسان نیست و هر یک معیارهای خاص خود را دارند .
مثلا شیطان به لحاظ تشریع نافرمان است و عبد خدا محسوب نمی شود ولی به لحاظ تکوین او هم عبد خداست چون فرمان الهی را در گمراه کردن مدعیان دروغین و منکرین حقیقت و دسته های دیگری که مستحق اضلالند تبعیت می کند به این معنا که ساختار تکوینی او که ساختار گمراه کنندگی است همان فرمانبری از فرمان تکوینی خداست . به عبارت دیگر او مظهر اسم مضل است .
پس هر موجودی به حسب ویژگیهای تکوینی خود فرمانبر فرمان تکوینی حق است یا به عبارت دیگر مظهری از مظاهر حق است و در این بندگی معصیت نیست . بدین لحاظ و نه به لحاظ تشریع همه موجودات معصومند .
اگر در کلمات اهل معرفت سخنی از عصمت همه موجودات شنیدید منظور همین عصمت در فرمانبری تکوینی است .
موفق باشید
این ایه اشاره ای به بندگی مخلوقات خداوند ندارد فقط ایه بیان دارد که بنده وار به سوی او می ایند
سلام
می توانید لطف کنید تفاوت این دو بیان را بفرمایید
موفق باشید
می توانید لطف کنید تفاوت این دو بیان را بفرمایید
با سلام
حامد عزیز
به چند ایه قبل و بعد این ایه توجه فرمایید
(85) وَ نَسوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلي جَهَنَّمَ وِرْداً(86) لا يَمْلِكُونَ الشفَعَةَ إِلا مَنِ اتخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً(87) وَ قَالُوا اتخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً(88) لَّقَدْ جِئْتُمْ شيْئاً إِدًّا(89) تَكادُ السمَوَت يَتَفَطرْنَ مِنْهُ وَ تَنشقُّ الأَرْض وَ تخِرُّ الجِْبَالُ هَداًّ(90) أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَداً(91) وَ مَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَداً(92) إِن كلُّ مَن في السمَوَتِ وَ الأَرْضِ إِلا ءَاتي الرَّحْمَنِ عَبْداً(93) لَّقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا(94) وَ كلُّهُمْ ءَاتِيهِ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فَرْداً(95) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ سيَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا(96)
و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مىرانيم. (٨٦) [آنان] اختيار شفاعت را ندارند، جز آن كس كه از جانب [خداى] رحمان پيمانى گرفته است. (٨٧) و گفتند: «[خداى] رحمان فرزندى اختيار كرده است.» (٨٨) واقعاً چيز زشتى را [بر زبان] آورديد. (٨٩) چيزى نمانده است كه آسمانها از اين [سخن] بشكافند و زمين چاك خورد و كوهها به شدت فرو ريزند. (٩٠)
از اينكه براى [خداى] رحمان فرزندى قايل شدند. (٩١) [خداى] رحمان را نسزد كه فرزندى اختيار كند. (٩٢) هر كه در آسمانها و زمين است جز بندهوار به سوى [خداى] رحمان نمىآيد. (٩٣) و يقيناً آنها را به حساب آورده و به دقت شماره كرده است. (٩٤) و روز قيامت همه آنها تنها، به سوى او خواهند آمد. (٩٥) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مىدهد. (٩٦)
این ایات در مورد قیامت است و بازگشت بنده گان به سوی خداوند در قیامت
نمی دانم شما چطور از این برداشت عبودیت در عالم تکوین می کنید؟؟؟
از اينكه براى [خداى] رحمان فرزندى قايل شدند. (٩١) [خداى] رحمان را نسزد كه فرزندى اختيار كند. (٩٢) هر كه در آسمانها و زمين است جز بندهوار به سوى [خداى] رحمان نمىآيد. (٩٣)
سلام برادر بزرگوار
درست است که مجموعه آیات در خصوص بحث معاد است اما دقیقا این سه آیه به مساله توحید تصریح دارد . یعنی به رد خدایی دیگران و عبد بودنشان تصریح دارد و این اختصاص به دنیا و آخرت ندارد . اینطور نیست که موجودی در دنیا خدا باشد اما در آخرت بنده خدا بشود . اصلا معنای آیه روشن است .
دیگر اینکه در روایت است که معصوم می فرمایند : چه بسا اول آیه درباره موضوعی و آخر آن درباره موضوعی دیگر است لذا استدلال به معنای مجموعه آیات در اینجا قابل تکیه نیست
و اساسا تعبیر "عبدا" بجای "خاضعا یا خاشعا" دلالت بر این دارد که معنا و منظور اصلی عبودیت است و این عبودیت که به حسب شرع برای همگان محقق نیست پس جهت دیگری از عبودیت مد نظر است که همگان را شامل می شود بطوری که حتی ابلیس لعین را هم شامل می شود چه اینکه او هم از زمره "من فی السماوات و الارض" است .
و اما وقتی خدای متعال به جهتی هرکس را بنده خود می داند ، این باید یک بندگی غیر از بندگی تشریعی باشد چه اینکه مسلم است کسی که دین را نپذیرفت و یا پذیرفت و تابع شیطان بود عبد خدا نیست بلکه عبد شیطان و عبد جهل خویش است .
در روایات و ادعیه نیز کلمات زیادی بیانگر این معناست که امر الهی منازع ندارد که منظور همان امر تکوینی است چرا که امر تشریعی منازعان بسیار دارد و هر امری هم ماموری دارد پس آن مامور هم عبد است پس خدا را اوامر و عبادی غیر از اوامر و عباد تشریعی است
و البته عبودیت تکوینی موجودات برای خدای متعال به معنای اینکه ایشان فرمانبر فرامین تکوینی او هستند و در آن فرمان نافرمانی ندارند جای تردید ندارد .
موفق باشید