جمع بندی آیا ریکی امری غیر الهی است؟

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا ریکی امری غیر الهی است؟

سلام به همتون
مباحثی که در ارتباط با درمان ریکی مطرح می شه و نوع نگاه شون به دنیا با مبانی و اصول اسلام همخوانی داره و اگه داره چطور اگه نداره چطور؟:Gig:

با سلام و احترام
ریکی واژه ای ژاپنی به معنای انرژی نیروی حیاتی است . « ری » به معنای روح متعالی ، جهانی و قدرت پنهان و « کی » به معنای انرژی نیروی حیاتی است .
ادعا می شود ریکی از طریق کانال گرفته می شود . برای مثال ، اگر من دستم را برای درمان روی بدن شما بگذارم ، شما مقدار مناسب از انرژی را که هر قسمت از بدنتان نیاز دارد می گیرید .

ریکی یکی از مکتب‌های درمانی جایگزین است که سال ۱۹۲۲ توسط میکائو اوسویی ابداع شد. او بعد از سه هفته روزه‌داری و مدیتیشین در کوهستان کوراما ادعا کرد توانایی شفا بدون تخلیه انرژی را کسب کرده است. در بخشی از این روش(تنوهیرا یا شفای دست) ادعا می‌شود که در آن انرژی شفابخش از طریق دست‌های فردي که انرژی‌اش با انرژی حیاتی کیهانی همسو شده ‌است، به بدن شخص گیرنده انرژی منتقل می‌شود. در واقع شفادهنده تنها به عنوان یک کانال و واسطه برای انتقال انرژی کی(Ki) عمل می‌کند.

هیچ یافته علمی مبنی بر وجود انرژی کی(ki) یا روش‌های تاثیر بر آن یافت نشده و در یک آزمایش تصادفی سال ۲۰۰۸ هیچ اثر درمانی یا توصیه‌ای مبنی بر استفاده از ریکی در هیچ يك از بیماری‌ها و اختلالات یافته نشده است.
در ریکی انرژی از راه دور منتقل شده که این بر اساس بعضی از تعالیم یوگا و مباحث غیر متقن و ثابت نشده چاکراها( کانال های هفت گانه ) صورت می گیردٰ که بخصوص در مبحث یوگا برای شناخت عالم هستی با مبانی اعتقادی اسلام در تضاد است.

هادي;142488 نوشت:
هیچ یافته علمی مبنی بر وجود انرژی کی(ki) یا روش‌های تاثیر بر آن یافت نشده و در یک آزمایش تصادفی سال ۲۰۰۸ هیچ اثر درمانی یا توصیه‌ای مبنی بر استفاده از ریکی در هیچ يك از بیماری‌ها و اختلالات یافته نشده است

سلام
يعني چي؟! اين همه يافته علمي يه سري به سايت جهاني ريكي در reiki.com بزنيد، اين همه آثار و فوايد و آرامش ها و... داره

incoming;147485 نوشت:
سلام يعني چي؟! اين همه يافته علمي يه سري به سايت جهاني ريكي در reiki.com بزنيد، اين همه آثار و فوايد و آرامش ها و... داره

با سلام و احترام
شما اگر مطلب متقن علمی درباره اثبات سطوح ریکی دارید بیان فرمایید.ریکی در چهار سطح آموزش داده می‌شود. در سطح یک ادعا می شود ریکی فرد قدرت انتقال انرژی از طریق دست به صورت مستقیم را پیدا می‌کند. فاصله زمانی بین سطح یک و دو ۲۱ روز می‌باشد. در سطح دو فرد با استفاده از سمبل‌ها می‌تواند به فواصل دور (زمانی و مکانی) انرژی ارسال کند. در سطح سه، فرد با استفاده از سمبل‌های جدید می‌تواند جراحی انجام دهد، . در هر سطح میزان قدرت انتقال انرژی افزایش پیدا می‌کند. در سطح چهارم (مستری) فرد توانایی کانال کردن دیگران را پیدا می‌کند. (بازکردن چاکرا).
کدام مرکز معتبر پزشکی این سطوح را تایید کرده است، نه اینکه بخواهیم اثرات انرژی را نفی کنیم، اما به نظر می رسد بیشتر این معنا جنبه تلقینی دارد تا حسی.

هادي;147565 نوشت:
کدام مرکز معتبر پزشکی این سطوح را تایید کرده است، نه اینکه بخواهیم اثرات انرژی را نفی کنیم، اما به نظر می رسد بیشتر این معنا جنبه تلقینی دارد تا حسی.

نیروهای درونی ای در وجود انسانها وجود دارد و کسی منکر آن نیست ولی اینکه این نیرو جهت دار و با شعور عمل میکند این خود یک ادعای بی پایه و اساس است.

تلقین در این بین نقش موثری را ایفاء میکند و کاملا وابسته به پذیرش شخصی است که مداوا میشود.
والا بدون پذیرش و همکاری مداوا شونده حتی هیپنوتیزم هم صورت نمیگیرد.

یاحق

bina88;147569 نوشت:
تلقین در این بین نقش موثری را ایفاء میکند و کاملا وابسته به پذیرش شخصی است که مداوا میشود. والا بدون پذیرش و همکاری مداوا شونده حتی هیپنوتیزم هم صورت نمیگیرد.

با سلام و احترام
مرحبا علی ناصرنا
اصولا ریکی بر اساس آزمایشات علمی و پزشکی ثابت نشده است، اما متاسفانه در داخل افرادی تحت عناوینی چون عرفان اصیل اسلامی یا کیهانی به ترجمان اصول اثبات نشده آن تحت عنوان شعور کیهانی پرداخته اند ، که با توجه به عدم اثبات ریکی بی ثباتی مبانی مورد استناد آن ها مشخص می شود.

به نام خدا وند جان و خرد *** کزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام و درود خدمت عزیزان

سیستم عرفان حلقه با ریکی تفاوت هایی دارد

در مورد اینکه ریکی را می شود جایگزین دین توحیدی ( اسلام ) کرد ؟

عرض شود خیر ، و هیچ برنامه ای به غیر از برنامه ای که خدا برای تعالی انسان تعیین نموده ، ما را متعالی نمی کند ، و این خداست که علیم و حکیم بر هر چیز و بر هیچ چیز هست ، شاید مخلوقی عالم باشد اما در علم او احتمال خطا موجودیت دارد ، و مخلوقات علیم نیستند ، علیم یعنی دارای علم بودن و اینکه بتوان بر حسب اراده ی خویش هر چیزی و هر کسی را صاحب علم نمود به عنوان نمونه در سوره ی الرحمن فرموده شده است که مفهومش این است ، رحمان قرآن را تعلیم نمود ، و انسان را آفرید و به او بیان را تعلیم نمود در اینجا متوجه می شویم که خداند مهربان تنها می تواند اینچنین کند نه غیر او این حکیم و علیم و قدیر و ... که برای بعضی مخلوقات بکار می برند جنبه ی نسبی دارد نه مطلق و نه آنگونه که خدا بر آن قادر و قدیر است و این خداست که مطلق است و مخلوقات همگی در نسبیت قرار دارند

و عالم لزوماً علیم نیست ولی علیم حتماً عالم است در مورد حاکم و حکیم نیز اینچنین است و حکیم می تواند بر حسب اراده ی خویش ، هر چیزی و هرکسی را صاحب حکمت کند و حاکم لزوماً حکیم نیست ولی حکیم حتماً حاکم است ، حال کیست که اینگونه بتواند ؟

او خداست که حکیم و علیم و قدیر است بر هر چیزی و خطایی بر او وارد نیست و تنها خداست که بدون هیچ خطایی می تواند برنامه ای را برای سعادت مکلفان ، تعیین کند

و اگر دیدیم مستری در ریکی این ادعای جایگزینی عرفانی را کرد ، بدانیم که مشکل از آن فرد است نه سیستم مکمل درمانی ریکی

به ریکی ، یوگا و سایر موارد اینچنینی به دید درمانی و یا ورزشی و تمرینی بنگریم آن وقت مسئله ای پیش نمیاید

کی واژه ای به زبان ژاپنی است و ورزش هایی هم بنا بر کی موجود هستند به عنوان نمونه :

کی ( انرژی درونی ) ، آیکیدو ( راه هماهنگی انرژی درون ) و ...

و معادل این وازه در زبان چینی ، چی می باشد و ورزش معروف تای چی هم مر بوط به آن می باشد

کی یا به بیان دیگر چی ، به انرژی درونی هر انسانی گفته می شود و درون تمامی ما موجود است و این انرژی به حالت دیگری در طبیعت نیز موجود است به نام پرانا که برگرفته از زبان کهن سانسکریت است

شاید دیده باشیم که در طب سوزنی ، با سوزن های مخصوصی با مهارت خاصی به نقاط حساسی ، سوزن را تا عمق خاصی وارد می کنند این نقاط ، جزء مناطقی است که ارتباط زیادی با سیستم انرژی کی انسان و چاکراهای او دارد و باعث رفع انسدادهایی که در مسیر حرکت انرژی کی است می شود

وقتی کسی بیمار می شود به هر علتی یا سیگار و مواد مخدر استفاده می کند یا مرتباً خشمگین هست و حسادت می ورزد و کینه به دل دارد چه نهانی چه نمودِ عیانی ، باعث برهم خوردن تعادل این انرژی حیاتی در انسان می شود

چاکرا برگرفته از زبان کهن سانسکریت به معنای چرخ می باشد و کار آن هم تبادل انرژی است همانند قلب که خون را پمپاژ نموده و توسط رگ ها منتقل می کند ، چاکرا نیز انرژی کی را توسط نادی ها ( نادی به معنای نی و رگ ) ، منتقل می کند

گاهی به دلایلی که چند نمونه ی ان ذکر گردید در مسیر حرکت این انرژی انسداد های انرژیکی ایجاد می شود و همچنین گاهی گره هایی در خود چاکرا ، و توسط روش هایی همچون ریکی ، طب سوزنی ، تای چی ، یوگا و ... ، می توان این انسداد ها را برطرف نمود

با کنترل و تعادل این انرژی هست که می بینید بعضی از افراد مخصوصاً در مشرق زمین در کشور هایی همچون هند و چین و ژاپن و ... ، کارهایی جالب می کنند به عنوان مثال فلزی را با ضربت به سر خود وارد می کنند و ایشان با حفظ تمرکز و برقراری تعادل و کنترل این انرژی در خود و استفاده از این انرژی درونی باعث شکسته شدن آن فلز به جای سر خود می شوند و یا بدن خود را تا حد قابل توجه ای از نفوذ فلزات نوک تیز حفظ می کنند و این موارد دیده شده است و محدود به کتب نیست

انسان در طول روز با انرژی مثبت و منفی سر کار دارد و نیاز به پاکسازی دارد و این انرژی منفی بر روی پوست و همچنین بر سیستم انرژیکی انسان اثر می گذارد و حتی انباشته می شود ، یکی از موارد مهم و جالب و مفید در وضو این است که آب که خاصیت پاک کنندگی دارد را بر مهم ترین مراکز انرژی اصلی و فرعی می ریزیم و باعث پاکسازی آن می شود

با دستگاه های مختلفی که هاله ی انسان و چاکراها را نشان می دهد ، قطر و اندازه ی چاکراها را قبل و بعد از وضو اندازه گرفته اند و مشاهده نمودند که بعد از وضو بزرگتر گشته است و چاکراها همانطور که پیشتر ذکر گردید ، کار دریافت انرژی کی را بر عهده دارند و هرچه بزرگتر شوند و انسداد ها کمتر گردند میزان دریافت و برقراری تعادل بهتر می گردد

چشم سوم انسان که همان چاکرای ششم از هفت چاکرای اصلی می باشد همان محلیست که در نماز بر روی مهر می نهیم و محل مسح سر در متعالی ترین چاکرا یعنی چاکرای ساهاسرارا یا به بیانی دیگر چاکرای تاجی قرار دارد و همچنین دیگر جاهای مهمی که اگر بخواهیم هرکدام را توضیح دهیم مطالب بسیار گسترده ای می گردد و فرصت زیادی می خواهد که این سایت هم بیشتر مربوط به مواد دینی است تا موارد اینچنینی

و در ریکی هم که 4 مرحله دارد تا مستر شدن که دوست عزیز به اختصار توضیح دادند

سر فرصت ان شاء الله توضیحات مختصر دیگری را عرض می کنم

سلامت و سربلند باشیم

یا حق

مخلوق اریایی;148478 نوشت:
سیستم عرفان حلقه با ریکی تفاوت هایی دارد

با سلام و احترام

ریکی؛ «ریکی یک مذهب نیست، ریکی کاملاً غیر مذهبی است شما می تونید به هر دینی بپردازید یا به هیچ یک از ادیان اعتقاد نداشته باشید و همچنان از ریکی استفاده کنید و بهرمنده شوید…ریکی به هیچ دینی وابسته نیست و اکنون افراد با مذاهب و اعتقادات مختلف جزو درمانگران ریکی هستند.»



[=tahoma][=&quot]عرفان حلقه؛ « از آنجا که انسان شمول است همه انسانها صرف نظر از نژاد، ملیت،دین،مذهب و عقاید شخصی می توانند جنبة نظری آن را پذیرفته و جنبة عملی آن را مورد توجه و استفاده قرار دهند…بطور کلی، همه انسانها صرف نظر از نژاد، جنسیت، سن و سال، سواد و معلومات، استعداد و لیاقت های فردی، دین و مذهب، گناهکاری و بی گناهی، پاکی و ناپاکی و… می توانند از رحمت عام الهی(شبکه شعور کیهانی) برخوردار شوند…سن، جنسیت،میزان تحصیلات،مطالعات،معلومات،تعالیم و تجارب عرفانی و فکری مختلف، استعداد و لیاقتهای فردی و… هیچ تاثیری در کار با شبکه شعور کیهانی ندارد، زیرا این اتصال و برخورداری از مدد آن فیض و رحمت الهی بوده که بدون استثنا شامل حال همگان است…»[/][/]

[=tahoma][=&quot]نکته مهمی که در هر دو از گروه دیده می شود این است که برای دریافت این نیروی شفابخش الهی نیازی به اعتقاد حتی به خود خدا به عنوان منبع انرژی شفابخش و ادیان الهی نیست و همچنین فرد فرقی ندارد مشرک باشد یا کافر و یا گناهکار، برای همه یکسان است.[/][/]

به نام حضرت حق

با سلام و احترام


این انرژی درون همه ی انسان ها با هر اعتقادی هست همان طور که خون هم در بدن همه ی انسان ها موجود است اما موجود بودن خون و همینطور این انرژی در انسان و در بیرون انسان همه به اذن خداست و شکی بر آن نیست !


عرض شود که صد البته شافی خداست ، و تا او بر چیزی مهر تایید نزند ، آن چیز تحقق نمیابد
و تمامی سکون و جنبش خلایق همه به اذن اوست و هیچ شکی هم بر این نیست

اینکه همه می توانند از این انرژی استفاده نمایند این است که این انرژی ما و کیهان را در برگرفته است و ما همانطور که در روی زمین با اعتقاد یا بدون اعتقاد همه می توانیم از اکسیژن استفاده کنیم از این انرژی هم می توانیم استفاده نمائیم و این رحمت عام خداست بنا به رحمانیت او نه رحیم بودنش که طبق رحیم بودن رحمت خاصش ، از آن بندگان خاص اوست ( مومنین ) و صد البته همانطور که اکسیژن را هم همه ی ما به اذن خدا استفاده می کنیم ، این انرژی را هم اگر خدا اذن ندهد کسی نمی تواند استفاده نماید و این را قبول داریم

اما مسئله این است آیا هرکسی که استفاده کند حتماً درمان می پذیرد؟

در پاسخ باید عرض کرد که خیر ، یقیناً امر مطلق تایید از سوی خدا ، نیاز است و بدون اذنش هیچ مخلوقی حتی به اندازه ی خردلی قدرت ندارد

و تمامی روش های درمانی وسیله هستند و نسبی ، و اذن خدا مطلقست و حتمی !

در مورد بعضی سخنان که بیشتر در عرفان حلقه بعضی ها می گویند بنده نیز با بعضی از این سخنان مخالف هستم ، و به هیچ وجه مورد تایید نمی باشد به عنوان نمونه که می گویند عرفان حلقه باز کننده در هفت آسمان به سوی شماست !


خب می دانیم این یک صحبت نامعتبر و بیشتر جنبه ی بازارگرمی دارد تا واقعیت و می دانیم جز عمل به شریعتی که از سوی خدا برای ما تعیین گردیده و نقصی در آن نیست ، هیچ برنامه ای نمی تواند کسی را سعادتمند کند

و اگر واقعا از انرژی هم استفاده کنند اما بیشتر ، کار عرفان حلقه امری تلقینیست !

در ریکی به واقع ، ما از این انرژی استفاده می کنیم و تاثیرات مثبتی هم دارد اما همینجا عرض شود که هرکسی بگوید که شفا نیاز به تایید خدا ندارد سخن او خطا و بدور از حقیقت است ، و عرض شود که سوء استفاده گران در هر لباسی و منسبی ممکن است درآیند و لزوماً سخن ناروای افراد نقض کننده ی تمامی یک سیستم نیست !

افرادی هستند که انسان های مومنی هستند اما جزء اساتید ریکی هم هستند و با اینکه اعتقاد دارند همه می توانند از آن استفاده کنند اما این استفاده و شفا یافتن افراد را منوط به اذن خدا می دانند ، همانطور که در هر چیز و در هیچ چیز دیگر هم اذن خدا شرط مطلق است ...


و رحمت عام خدا هم از سوی اوست نه غیر او !

و رحمت خاص او نیز از سوی اوست نه غیر او !


او وسیله را خلق می کند ما هم می بایست استفاده صحیح کنیم اما یادمان نرود که وسیله را هم او خلق کرده پس مهم تر توکل بر او را نیز از یاد نبریم !

و ریکی و هیچ چیز دیگری نمی تواند جایگزین دین شود عرض شد و به آن به جنبه ی درمانی بنگریم ، درمانی که شرط مطلقش اذن خداست ، اگر اینگونه بنگریم ریکی سیستم خوبیست بعنوان مکمل درمانی

یا حق

مخلوق اریایی;149183 نوشت:
افرادی هستند که انسان های مومنی هستند اما جزء اساتید ریکی هم هستند و با اینکه اعتقاد دارند همه می توانند از آن استفاده کنند اما این استفاده و شفا یافتن افراد را منوط به اذن خدا می دانند ، همانطور که در هر چیز و در هیچ چیز دیگر هم اذن خدا شرط مطلق است ...

با سلام و احترام
ممکن است کسی انسان اخلاقی باشد یا حتی خدا را قبول داشته باشد و به ریکی یا فرآیند انرزی درمانی به عنوان معنویت یا مقدمه ای بر آن بنگردٰ اما لزوما ایمان شرط نیست.
در عرفان حلقه کیهانی نیز ایمان برای ورود به حلقه ها شرط نیست و هر کسی می تواند ٰ این هر کسی یعنی مومن و غیر مومن.

در حالی که خداوند شرط ایمان را لحاظ کرده "
والذین امنوا" بنابراین تفویض قدرت های معنوی از طریق مستر ها به افراد غیر مومن نمی تواند الهی باشد حداکثر چیز این است که این ها نیرو های موجودات غیر ارگانیک ! است نه خدای متعال.

به نام خداوند مهربان

سلام و درود خدمت دوست عزیز

عرض شود که منظور بنده این نبود که هر کسی در ریکی هست مومن است بلکه منظور این بود که افراد مومن و با ایمان هم از آن استفاده می کنند به عنوان یک مکمل درمانی نه جایگزین دین !

اما این انرژی الهی هست ، بنده این را بدین صورت قبول دارم که این انرژی را خدا خلق نموده و هرکسی به اذنش می تواند استفاده کند

اما بنده هیچ گاه بر این باور نیستم که هر مستری لزوماً انسان مومنی هست ، حتی قبول دارم سوء استفاده گران همینطور که در لباس های مختلف هستند در ریکی هم حضور دارند اما این بطلان ریکی را نمی رساند

و آن انرژی هم در بدن همه ی انسان ها به گونه ای موجود است و در بیرون بدن انسان هم موجود است

و مستر ریکی معجزه نمی کند بلکه کاری می کند که این انرژی را بهتر دریافت کنیم که میتواند به اذن خدا در درمان بیماری ها مکمل باشد و هرکسی باید به پزشک مراجعه کند و اگر دوست داشت به عنوان مکمل می تواند از ریکی هم به لطف خدا بهره ببرد

اکسیژن هم الهیست به این تعبیر که از امر خدا خلق گشته و ما به اذن او ، از آن استفاده می کنیم و در اصل و جوهر هیچ مخلوقی بدی نیست و پاکیست ...

یا حق

مخلوق اریایی;150120 نوشت:

...به عنوان یک مکمل درمانی نه جایگزین دین !



دین اگر درست فهمیده شود نقصی ندارد که نیاز به موارد اینچنینی پیدا شود.
همه چیز را می توان از قرآن + کلام معصوم + سیره معصوم استخراج کرد حالا چطور بحث دیگری است که فقه کاربردی می طلبد.
خداوند ارائه یه فرمول را برای سعادت دنیا و آخرت بشر از حضرت آدم شروع کرد و در پیامبر خاتم(صل الله علیه و آله) تکمیلش کرد بعدش دیگه هر چی اومده فرمول بشری بوده که بی شک با فرمول الهی قابل مقایسه نیست.

مخلوق اریایی;150120 نوشت:
اما این انرژی الهی هست ، بنده این را بدین صورت قبول دارم که این انرژی را خدا خلق نموده و هرکسی به اذنش می تواند استفاده کند اما بنده هیچ گاه بر این باور نیستم که هر مستری لزوماً انسان مومنی هست ، حتی قبول دارم سوء استفاده گران همینطور که در لباس های مختلف هستند در ریکی هم حضور دارند اما این بطلان ریکی را نمی رساند

با سلام و احترام
اگر صرفا این امر مکمل درمانی باشد مشکلی بر آن نیست؛ اما این روش نه چندان علمی راهی برای اثبات عرفانی نو تلقی می شود، بر فرض که بتوان کارهایی انجام داد ،چه دلیلی بر حق بودن دریافت های معنوی می تواند باشد!

به نام خداوند مهربان

سلام و درود خدمت تمامی دوستان

دوستان گرامی، رصد گر محترم و آقا هادی عزیز ، توضیحات بنده هم بدین دلیل بود که عرض کنم هیچ چیز ی نمی تواند جایگزین دین الهی گردد و شکی بر آن هم نیست اما ریکی را بنده به عنوان یک مکمل درمانی به آن می نگرم ، حال اگر کسی می خواهد آن را جایگزین دین و عرفان بکند خب کار او ناصحیح است و بنده نیز بر آن اندیشه خط بطلان می زنم ، اما نگرش بنده بر ریکی تنها بحث مکمل درمانی آن است و دوستان اگر در مورد انرژی درون و چاکراها و هاله و دستگاه های نشان دهنده ی هاله و دیگر موارد مربوط به آن تحقیق کنند متوجه می گردند که این ها حدس و گمان نیست ، بنده چون نمیتوانم زیاد به سایت سر بزنم بخاطر همین نمی توانم در چند ارسال مسائل مربوط به چاکراها و انرژی درون و ... ، را باز کنم و عرض شود که علم بسیاری از موارد را تا به اکنون نتوانسته ثابت کند ، اما این دلیل بر بطلان هر چیزی نیست ، علم کجا توانسته جن را ثابت کند ، علم چگونه توانسته موجودات در کرات دیگر و موجودات در عوالم اثیری را اثبات نماید ، علم هنوز در همین مغز فیزیکی وامانده است چه رسد به ماورای طبیعت ... ( اما با تحقیق می توانید اثرات ریکی و ... را مورد مطالعه موثق قرار بدهید )

اگر بنده عرض میکردم که می تواند جایگزین دین شود ، بله میتوانستید بفرمایید که با بودن قرآن دیگر نیازی به این موارد نیست اما همانطور که با بودن دین نیاز به اکسیژن و دارو های شیمیایی و گیاهی و ... داریم ، و استفاده از آنها به مفهوم جایگزین بودن دین نیست استفاده از ریکی هم به عنوان مکمل درمانی به منظور جاگزینی برای دین نیست ( البته منظورم این نیست که استفاده از ریکی به مانند اکسیژن واجب و حیاتیست )

بنده به شخصه منتقد جدی عرفان های نو هستم اصلا فلان و فلان را نباید حتی عرفان خواند ، و جز دینی که خدا برا ما تعیین نموده هیچ چیز دیگر ، ما را سعادتمند نمی کند

باید به خدا و روز قیامت و رسولانش اعتقاد داشته باشیم و اعمال صالح انجام دهیم و از زشتی ها بپرهیزیم و از حدود الهی تجاوز نکنیم تا ان شاء الله خدا ما را به راهی روشن تر هدایت بفرماید

یا حق

مخلوق اریایی;150614 نوشت:
این ها حدس و گمان نیست ، بنده چون نمیتوانم زیاد به سایت سر بزنم بخاطر همین نمی توانم در چند ارسال مسائل مربوط به چاکراها و انرژی درون و ... ، را باز کنم و عرض شود که علم بسیاری از موارد را تا به اکنون نتوانسته ثابت کند ، اما این دلیل بر بطلان هر چیزی نیست ، علم کجا توانسته جن را ثابت کند

با سلام و احترام
هیچ یافته علمی مبنی بر وجود انرژی کی(ki) یا روش‌های تاثیر بر آن یافت نشده و در یک کارآزمایی بالینی تصادفی سال ۲۰۰۸ هیچ اثر درمانی یا توصیه‌ای مبنی بر استفاده از ریکی در هیچ يك از بیماری‌ها و اختلالات یافته نشده است.

به نام حضرت حق

سلام و درود

عرض شود که دوست محترم اینکه شما و عده ای پی به مکمل درمانی آن نبرده اید صحیح نیست که سریعاً حکم قطعی صادر کنیم و بگوییم که هیچ اثری از آن یافت نشده است

عرض شود که بنده هرچه بگویم هم باز شما دوست محترم می فرمایید هیچ اثری یافت نشده است ، عرض شود تا خودتان اثرات مکمل درمانی آن را تجربه نکنید هرچقدر هم مطالبی عرض شود باز امکان قبول آن از طرف شما ضعیف است ، زیرا از ابتدا بخاطر اشتباهات عده ای سوء استفاده گر که در بسیاری از مکان ها و هویت ها امکان حضورشان هست ، نسبت به کل ریکی و انرژی کی بدبین شده اید

اگر واقعاً دوست دارید پی به موجود بودن و اثرات کی ببرید و کتب و مقالات مربوطه شما را قانع نمی کند ، می بایست از نزدیک آن را بصورت تجربی مورد مشاهده قرار بدهید که با کنترل و هدایت این انرژی بسیار کارها می کنند و سیستم درمانی مبنا بر کی از قدیم الایام موجود بوده ، حال با نام های مختلف در فرهنگ های مختلف ، و پرانا در هوا هست و از طریق تنفس دریافت می گردد

این مرتاض ها را که می بینیم کارهای عجیب و غریبی می کنند و مثلاً مدتها بدون آب و غذا می مانند و در زیر خاک برای مدت طولانی می مانند و ... ، این ها با اشراف بر سیستم تنفسی و کی بسیاری از این اعمال را انجام می دهند و اشراف دارند بر عملکرد و نحوه ی حرکت دادن این انرژی در انسان ...

همین طب سوزنی که بر نقاط خاصی می زنند ، این نقاط ارتباط دارند با چاکراهای مهم و نادی های انسان و باعث می شوند انسداد هایی که در مسیر حرکت انرژی کی با تحریک این نقاط که هر منطقه ای با چاکرایی خاص در ارتباط است ، رفع گردد و تعادل در انسان ایجاد شود

همین وضو چاکراها و مسیر حرکت این انرژی را پاکسازی می کنند و بعد از وضو توسط دستگاه هایی که می توانید در موردش تحقیق بفرمائید ، قطر چاکراها رو اندازه گیری نمودند که بزرگتر می شود

و چاکرا کار توزیع این انرژی را بر عهده دارد همانطور که قلب کار پمپاژ خون را بر عهده دارد

این همه ورزش که بر مبنای این انرژی بنیان نهاده شده است ، و هر کدامشان اثرات درمانی فوق العاده ای دارند

همین ورزش تای چی ، کی ، آی کی دو ووو

در یوگا که این همه به آرامش می رسند ، فرم های مختلف تنفسی که چگونه از این انرژی بهتر استفاده کنند را یاد میگیرند ، که بسیار خاصیت درمانی و آرام بخش دارد

مشاهده فرمودید که بنده به شخصه منتقد این هستم که به غیر از دین الهی چیزی دیگر را جایگزینش کنیم و در این امر شکی نیست و صحبت بنده بر تایید سخنان اشتباه عده ای نیست که بعضی کارها را جایگزین می کنند ، اما باید توجه داشته باشیم که وقتی در مورد مواردی می خواهیم حکم قطعی صادر کنیم ، به خوبی اشراف داشته باشیم چون ما در قبال پندار ، گفتار و کردارمان مسئول هستیم و نباید تر و خشک را با هم بسوزانیم

و ماوراء الطبیعه ، امری تجربیست نه صرفاً تئوری که بتوان با فن فلسفه بر هر چیز آن خط بطلان بزنیم ، ان وقت می شود ما بعد الطبیعه نه ماوراء الطبیعه !

در هر حال برای بنده قابل احترام هستید

یا حق

سلام به تمام دوستان عزیز و همچنین دوست خوبم مهر آوا
بله این قضیه کملا صحیح و درست میباشد
و دلیل محکم اینکه آیاتی چند از یوحنا و باب های دیگرش آمده است و اما در مورد ریکی و قدرتش که حضرت عیسی مورد استفاده قرار داده هیچ شکی نیست و کسانی که این امر رو نفی میکنند فقط برای جلب توجه هستش و مدارکی که به مستر های ریکی داده میشه همه ازدانشگاه موتاوو انگلیس و با تایید ایران میباشد
مواظب این جور افراد باشید این ها جز انتقال انرژی منفی به افراد کار دیگه ای بلد نیستند

عشق و برکت فراوان بر زندگی شما باد

سلام
آقای مفتقر قدرت حضرت عیسی هیچ ربطی به نفس یا جسم سه بعدی نداره و قدرتی که حضرت عیسی داره به نام ریکی خوانده شده هرگز با ریاضت کشیدن نمیتوان به دست آورد چون این قدرت بسیار لطیف و زیبا میباشد.
شما گفتید نفس مجرد از ماده و قدرت های مختص به نفس مجرد...این کاملا غلط میباشد هر انسان زنده دارای چهار کالبد میباشد و تمام این کالبد ها با هم در ارتباط هستند و هیچ کدام به مجرد دارای قدرت خاص نیستند
خواهشا جواب غلط ندهید و دیگران را به بیراهه نکشانید

aseman231;281773 نوشت:
سلام
آقای مفتقر قدرت حضرت عیسی هیچ ربطی به نفس یا جسم سه بعدی نداره و قدرتی که حضرت عیسی داره به نام ریکی خوانده شده هرگز با ریاضت کشیدن نمیتوان به دست آورد چون این قدرت بسیار لطیف و زیبا میباشد.
شما گفتید نفس مجرد از ماده و قدرت های مختص به نفس مجرد...این کاملا غلط میباشد هر انسان زنده دارای چهار کالبد میباشد و تمام این کالبد ها با هم در ارتباط هستند و هیچ کدام به مجرد دارای قدرت خاص نیستند
خواهشا جواب غلط ندهید و دیگران را به بیراهه نکشانید

با سلام
من هم نگفتم حضرت با ریاضت کشیدن این قدرت رو بدست آوردن ... گفتم مردم معمولی با ریاضت کشیدن به این مطالب دست پیدا می کنند...
وقتی ابداع کننده ریکی خودش چند روز تو خلوت بوده این میشه ریاضت!!! نکنه می خواید بگی یه مسیح دیگه بوده؟؟؟؟؟
شما جوری راجع به 4 کالبد صحبت می کنید انگار موقع خلقت درکنار خدا حاضر بودید؟؟؟!!
از کجا معلوم 8 تا کالبد نداشته باشیم؟؟؟؟؟ یکی دیگه بیاد بگه نه 200 تا کالبد داریم؟؟؟؟؟؟
دلیل حرفتون چی هست؟؟؟ صرف اینکه تو یه کتاب شما خوندید این مطالب بدون دلیل رو که ما 4 تا کالبد داریم یعنی شما هادی بشریت شدید و هر کی که هر حرفی زد غلطه؟؟
من برا حرفم دلیل دارم شما هم دلیل بیارید؟؟ اما شما هیچ دلیلی برا حرفاتون ندارید کلماتی که من بکار بردم رو هم نمی دونید معنیش چی میشه؟! صرف اینکه با یه دستور مراقبه ساده یه تنفس ساده به ارامش برسیم دلیل نمی شه این رو بکنید یه عرفان که بخواید تبلیغش کنید...

سلام بر تمامی دوستان
اولا نه عزیزم هیچ کس لازم نیست با ریاضت کشیدن به این قدرت و آگاهی الهی دست پیدا کنه.
دوما شما هنوز معنی ریاضت نمیدونید یه نگاه به لغت نامه بندازید
سوما خدا مستقیما در کتاب قران اورده و ما انسان های سه بعدی 4 کالبد بیشتر نداریم و عبارتند از کالبد فیزیکی ذهنی اتری و اختری و انسان های دیگر با بعد های بیشتر که علم بشریت تا ده کالبد حدس زدند ممکنه کالد های بیشتری داشته باشند(اطلاعاتت ضعیفه دوست خوبم)
چهارما بله ما از راه تنفس انرژی پرانا رو به داخل دو نادی راه تنفس به نام های آیدا و پینگالا هدایت میکنیم که به سوی نادی سوشومنا که از لگن تا سر امتداد دارد و اتصال به چاکراهای اصلی و بسیاری از چاکراهای فرعی دارد و باعث آرامش میشود توضیح اضافی از حوصله این متن خارجه خیلی ها از راه همین مراقبه یا مدیتیشن تونستند به خدا برسند
فقط همین رو بدون زود قضاوت نکن و مواظب کارمای اعمالت باش که دامن گیر نشه
من هیچ عرفانی خلق نمیکنم و هیچ عرفانی رو تبلیغ نمیکنم (جز اسلام که ریکی جز همینه و یکی از راه های رسیدن به خدا و پاک سازی روح و جسم ) که شما از اون صحبت میکنید این یه واقعیته که خدا پیشروی ما گذاشته مانند یک سفره که همه به مقتضای حال و اشتهاشون از آن مصرف میکنند
عرفان یعنی اسلام و ولایت علی بن اب طالب البته اکه دوست عزیزم درک کرده باشند که بعید میدونم

با سلام به دوست خوبم
واقعا شرمنده شدم که اطلاعاتم ضعیفه!!!! شما بهم کمک کنید که از جهل در بیام...
خوب چهار کالبد رو برام اثبات کنید...

1- یا یه سند مثل قرآن ارائه بدید که اشاره به 4 کالبد کرده باشه...
2- یا یه حدیث از امیر المومنین (ع) یا دیگر ائمه
3- یا یه آیه از انجیل یا تورات....
4- یا اگه عکس رادیولوژی هم بتونید آپلود کنید بد نیست....
5- اگه تو مکاشفه هم همچین چیزی دید بگید ببینیم چی دیدید؟؟؟
6- اگه دلیل فلسفی هم داشته باشید بد نیست...

امید وارم تنها دلیلتون برا حرفاتون یه کتاب معمولی نوشته شده توسط یه انسان معمولی نباشه ....
جالب هست که شما می گید عرفان یعنی اسلام و ولایت علی(ع) ولی تو هیچ متن رسیده از اسلام و علی (ع) کلمه چاکرا کارما پرانا پینگلا و مراقبه بر روی تنفس استفاده نشده براتون علتش رو میگم که چرا ائمه یه همچین مراقبه ای رو نمی پسندند.
ائمه مراقبه رو می پسندیدند نه با نگاه کردن به شمع، نه با تمرکز به تنفس، نه با تمرکز به بدن، چون اگه مرگ مراقبه گر می رسید مراقبش رو الله نبوده این حرف من نیست حرف بزرگان سیر و سلوک عرفان اسلامی هست، یه نگاه بندازید به رساله سیر و سلوک بحرالعلوم یه نگاه بندازید به روش حضرت رسول(ص) حضرات ائمه(ع) آقای قاضی (ره) و .... ( گفتم تصدیق می کنم تنفس خوب باعث شادابی و نشاط میشه!!!)
شما نوشتید که:(( عرفان یعنی اسلام و ولایت علی بن اب طالب البته اکه دوست عزیزم درک کرده باشند که بعید میدونم ))
هیچ اشکالی نداره به من تهمت بزنید که من عرفان اسلامی رو درک نکردم اما این اشکال داره شما یه مکتب بوداییی رو دارید می بندید به اسلام به حضرت رسول(ص) به حضرت امیر(ع) ....

آفرین که این بحث رو دنبال میکنی و دنبال جواب حقیقی هستی

دوست عزیز اثبات یا برهان لازم نیست
کالبد فیزیکی که لمس میکنی
کالبد روح که بهش ایمان داری و در اثبات آن در قرآن و احادیث امده و
کالبد ذهنی که در آن به تفکر میپردازی و
کالبد اتری که انرژی حیاتی رو برای بقای بدنت به کابد فیزیکی میفرسته تا حالا فکر کردی که چرا قلبت میزنه نکنه خیال کردی که خدا باتری اتمی کار گذاشته درون قلبت؟؟؟ (محض خنده دوست عزیز)

آیه از انجیل و تورات در بالا هستش برو بخون از یوحنا.
قرآن که خواستی به استناد از احادیث تمام امام ها و پیامبر گرامی که گفته اند در قرآن تمام علم ها از اول خلقت تا روز قیامت هستش بعید میدونم که در مورد سه بعدی بودن فیزیک و کالبد ها نداشته باشه!!
ابته در تفاسیر هم ممکنه باشه تصمیم دارم یه تحقیقی انجام بدم دعا کن خدا بهم توفیق بده
در مورد عکس رادیولوژی خواستی که زیاده ولی این رو بدون بعد تحقیقاته فراوان متوجه میشی این عکس ها هاله اصلی رو نشون نمیده بلکه گرما و ارتعاشات پراکنده از کالبد فیزیک رو اندازه میگیره ولی همین هم خیلی عالیه و
در مورد مکاشفه اینکه بهت نمیگم تا نگی دروغه یا در مورد تشخیص یک ارتعاشه فوق فیزیک
دوست من دست از این دنیای مادی بردار در عالم معنی همه جواب سوال هاتو پیدا میکنی حتی دلیل نوکری کردن برای پدر و مادر و استفاده از نیروی خورشید و ماه (همان پدر و مادر)
و در آخر ازم خواستی در مورد کتاب های انسان های معمولی چیزی نیارم ولی این رو بهت بگم به نویسنده کتاب ها نگاه نکن به نوشته هاشون نگاه کن و در کالبد ذهنی خودت مطالب رو حلاجی کن

نور و برکت بر بر شما دوستان باد

سلام هر چند که خودم با شیوه ریکی کنونی مخالفم
ولی بنظر من دنیای ماورا وجود داره
همچنان که حضرت علی (ع) فرمودن:نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارند
مطمعنا هیچ کدوممون نمی تونیم با جسم فیزیکی این نیروها رو تجربه کنیم
بلکه باید طبق اسباب و وسیله هاش اونا رو تجربه کرد
این وسیله ها در جسم ما نیس بلکه در درون ماست
بدن ما یه سری پل های بین جسم و ماورا داره که این پل ها حتی به هزاران هم می رسه
باید دقت بکنیم نباید همیشه دنبال دلیل علمی باشیم همونطور که انسان های صد سال پیش هم نقش هاله رو توهم می دونستن و حتی همین الان هم می دونن در صورتی که تکنولوژی به کمک انسان اومد و ثابت کرد انسان صاحب هاله است
نقش هیپنوتیزم و انرژی های ماورایی رو نمی شه از بین برد این نیروها حقیقت دارن
و درون انسان هست که به کمک انسان خواهد امد

[="Tahoma"][="Black"]یا الله

بنده همچنان منتظر نظر بزرگان هستم

با این حرفا یعنی معجزه بودن کارهای حصرت عیسی (ع) زیر سوال میره؟

همچنان منتظرم

با تشکر[/]

سلام بر تمام جویندگان راه حقیقت
مهر آوا!! این چه حرفیه شما میزنین واقعا جای تعجبه!! چرا باید معجزات حضرت عیسی بزرگ زیر سوال بره؟؟
بعد این همه بحث و اثبات ما باید پی به قدرت الهی ببریم
وقتی خداوند میگوید انسان خلیفه الله در زمین است یعنی چی؟؟
یعنی خداوند منتی بر سر ماحقیران و قدرتی به انسان ها هدیه میکنه که میتوانند جانشین خداوند در زمین بشود پس قدرتی به حضرت عیسی هدیه کرد قدرت شفا گری که امروزه روش آن شفاگری کشف شده.
بقیش با خودت فکر کن و به نتایج برس
تحقیق رو فراموش نکن

[="Tahoma"][="Black"]شما میگی ریکی رو میتونن با آموزش به دست بیارن

از یه طرف میگی حضرت عیسی که درود خدا بر ایشون و مادرشون این نیرو را داشتن

پس این که شد همون حرف

پس معجزه کجاست؟

من همچنان منتظر میمونم بزرگواران جوابمو بدن[/]

سلام
مهر آوا شما میگویید معجزه ولی شفا دادن بیماران که معجزه نیست
همانطور که پیامبران از جمله حضرت عیسی بزرگ بیماران را شفا میدانند بزرگانی همچون آیت لله قاضی و یا خیلی های دیگر بیماران را شفا میدانند.
خواهشا به معنی معجزه بیشتر دقت کنین.

معجزه عبارتست از: امر خارق العاده‌اى كه با اراده خداى متعال از شخص مدّعى نبوت، ظاهر شود و نشانه صدق ادّعاى وى باشد.

چنانكه ملاحظه مى‌شود اين تعريف، مشتمل بر سه مطلب است:

الف- پديده هاى خارق العاده‌اى وجود دارد كه از راه اسباب و علل عادى و متعارف، پديد نمى‌آيد.

ب- برخى از اين امور خارق العاده، با اراده الهى و با اذن خاص خداى متعال، از پيامبران، ظهور مى‌كند.

ج- چنين امر خارق العاده‌اى مى‌تواند نشانه صدق ادّعاى پيامبر باشد و در اين صورت، اصطلاحاً «معجزه» ناميده مى‌شود.

اينك به توضيحى پيرامون عناصر سه گانه تعريف فوق مى‌پردازيم.

امور خارق العاده

پديده هايى كه در اين جهان، پديد مى‌آيد غالباً از راه اسباب و عللى است كه با آزمايشهاى گوناگون، قابل شناخت مى‌باشد مانند اكثريت قريب به اتفاق پديده هاى فيزيكى و شيميايى و زيستى و روانى. ولى در موارد نادرى، پاره‌اى از اين پديده ها بگونه ديگرى تحقق مى‌يابد و مى‌توان كليّه اسباب و علل آنها را بوسيله آزمايشهاى حسى شناخت و شواهدى يافت مى‌شود كه در پيدايش اينگونه پديده ها نوع ديگرى از عوامل، مؤثر است مانند كارهاى شگفت انگيزى كه مرتاضان، انجام مى‌دهند و متخصصان علوم مختلف، گواهى مى‌دهند كه اين كارها براساس قوانين علوم مادى و تجربى، انجام نمى‌يابد. چنين امورى را «خارق العاده» مى‌نامند.

خارق العاده هاى الهى

امور خارق العاده را مى‌توان به دو بخش كلى، تقسيم كرد: يكى امورى كه هر چند اسباب و علل عادى ندارد، اما اسباب غيرعادى آنها كم و بيش در اختيار بشر قرار مى‌گيرد و مى‌توان با آموزشها و تمرينهاى ويژه‌اى به آنها دست يافت مانند كارهاى مرتاضان. بخش ديگر، كارهاى خارق العاده‌اى است كه تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهى مى‌باشد. و اختيار آنها بدست افرادى كه ارتباط با خداى متعال ندارند سپرده نمى‌شود و از اينروى داراى دو ويژگى اساسى است. اولا قابل تعليم و تعلّم نيست، و ثانياً تحت تأثير نيروى قويترى قرار نمى‌گيرد و مغلوب عاملِ ديگرى واقع نمى‌شود. اينگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزيده خداست و هرگز در دام گمراهان و هوسبازان نمى‌افتد ولى اختصاص به پيامبران ندارد بلكه گاهى ساير اولياء خدا هم از آنها برخوردار مى‌شوند و از اينروى، باصطلاح كلامى، همه آنها را «معجزه» نمى‌خوانند و معمولا چنين كارهايى كه از غير پيامبران سرمى زند بنام «كرامت» موسوم مى‌گردد چنانكه علمهاى غيرعادى الهى هم منحصر به «وحى نبوّت» نيست و هنگامى كه چنين علمهايى به ديگران داده شود بنام «الهام» و «تحديث» و مانند آنها ناميده مى‌شود.

ضمناً راه بازشناسى اين دو نوع از خوارق عادت «الهى و غيرالهى» نيز معلوم شد يعنى اگر انجام دادن امر خارق العاده‌اى قابل تعليم و تعلّم باشد يا فاعل ديگرى بتواند جلو ايجاد يا ادامه آنرا بگيرد و اثرش را خنثى سازد از قبيل خوارق عادت الهى نخواهد بود. چنانكه تبهكارى و فساد عقايد و اخلاق شخص را مى‌توان نشانه ديگرى بر عدم ارتباط وى با خداى متعال، و شيطانى يا نفسانى بودن كارهايش بحساب آورد.

در اينجا مناسب است به نكته ديگرى اشاره كنيم كه فاعل كارهاى خارق العاده الهى را مى‌توان خداى متعال دانست (علاوه بر فاعليتى كه نسبت به همه مخلوقات و از جمله پديده هاى عادى دارد) از اين نظر كه تحقق آنها منوط به اذن خاص وى مى‌باشد۱ و مى‌توان آنها را به وسايطى مانند فرشتگان يا پيامبران، نسبت داد به لحاظ نقشى كه بعنوان واسطه يا فاعل قريب دارند چنانكه در قرآن كريم، احياء مردگان و شفاء بيماران و خلق طير، به حضرت عيسى (عليه السلام) نسبت داده شده است۲ و بين اين دو نسبت، تعارض و تضادى وجود ندارد زيرا فاعليّت الهى در طول فاعليّت بندگان است.

ويژگى معجزات انبياء

سومين مطلبى كه در تعريف معجزه، به آن اشاره شد كه معجزات پيامبران، نشانه صدق ادّعاى ايشان است و از اينروى، هنگامى كه امر خارق العاده‌اى باصطلاح خاصّ كلامى «معجزه» ناميده مى‌شود كه علاوه بر استناد به اذن خاص الهى، بعنوان دليلى بر پيامبرى پيامبران پديد آيد. و با اندكى تعميم در مفهوم آن، شامل امور خارق العاده‌اى نيز مى‌شود كه بعنوان دليل بر صدق ادّعاى امامت، انجام يابد. و بدين ترتيب، اصطلاح «كرامت» اختصاص مى‌يابد به ساير خارق العاده هاى الهى كه از اولياء خدا صادر مى‌شود در برابر خوارق عادتى كه مستند به نيروهاى نفسانى و شيطانى است مانند سحر و كهانت و اعمال مرتاضان، اينگونه اعمال، هم قابل تعليم و تعلّم است و هم بوسيله نيروى قويترى مغلوب مى‌گردد و معمولا الهى نبودنِ آنها را مى‌توان از راه فساد عقايد و اخلاقِ صاحبانشان نيز شناخت.

نكته‌اى كه در اينجا بايد به آن توجه كرد اين است كه آنچه را معجزات انبياء (عليهم السلام) مستقيماً اثبات مى‌كند صدق ايشان در ادّعاى نبوّت است و اما صحّت محتواى رسالت، و لزوم اطاعت از فرمانهايى كه ابلاغ مى‌كنند مع الواسطه و بطور غيرمستقيم، ثابت مى‌شود. و به ديگر سخن: نبوّت انبياء (عليهم السلام) با دليل عقلى، و اعتبار محتواى پيامهايشان با دليل تعبّدى، اثبات مى‌گردد .

پي نوشتها :

۱/ر. ك: سوره رعد آيه ۳۷، سوره غافر آيه ۷۸/

۲/ر. ك: سوره آل عمران آيه ۴۹، سوره مائده آيه ۱۱۰/

منبع : آموزش عقاید (آیت الله مصباح یزدی)

مجموعه: معارف اسلامی / پرسشها

با سلام

نمی دونم چرا کاربر گرامی aseman231 تلاش می کنند ریکی رو با معجزات حضرت مسیح پیوند به هم بدند؟؟؟؟؟؟ ابتدا نوشتن ریکی همون اسلام هست که من براشون جواب دادم مراقبه بر روی تنفس یا بدن در شیوه مراقبه اهل بیت (ع) مردود هست و تو هیچ متن سلوکی شیعه اثبات و ارائه نشده است. نوشتید که بعید می دونید 4 کالبد در قرآن نیامده باشه؟ والا این چند دوری که ما قرآن رو خوندیم همچین چیزی ندیدیم؟؟
راجع به مکاشفه نوشته بودید که مکاشفه دارید ولی از نگرانی اینکه ما شما رو به دروغ متهم نکنیم برامون نمی گید؟؟؟
ما هم خودمون اهل مکاشفه هستیم شما تعریف کنید تا ما هم تعریف کنیم شاید مکاشفات شما به مکاشفات ما کمک کرد.... ( من تو هیچ کدوم از مکاشفاتم 4 تا کالبد ندیدم شاید باز از جهل مکاشفه ای من باشه؟؟؟!!)
بعد نوشتن که ریکی همون روش حضرت مسیح(ع) بوده که کشف شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما یه متن کامل راجع به اعجاز کپی کردین که هیچ ربطی به ریکی نداره!!!؟؟؟
اصرار هم دارید که فقط خودتون می فهمید؟ نمی دونم این زبان منطق که حرف درست فقط مال خودم هست از کجا ناشی میشه؟؟؟
شما می توانید خیلی راحت راجع به ریکی متن بنوسید بدون اینکه نیاز به چسبوندش به اسلام یا مسیح یا غیره کنید....
مطمئنن ریکی مثل هر روش مراقبه یا درمان شرقی کار ساز هست اما چه نیازی هست به هر زوری شده منطبقش کنیم به ادیان و انبیا؟؟ شما مسئله خلیفه الله ی انسان، درمانگری، معجزه و مسیح و ریکی رو در کنار هم می چینید برای چی؟

مقایسه کار یک نبی با یه درمانگر ریکی مثل مقایسه کتاب مقدس با یک شعر هست؟!

انسانی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی انسانی رو که خودش رو به خواب زده نمیشه بي اعتنايي و ناديده گرفتن اين موارد. اينگونه افراد سطح انرژي بسيار پايين و انرژي آلوده اي دارند که با برانگيخته ساختن احساسات ديگران از آنها انرژي جذب نموده و انرژي آلوده خود را به آنها منتقل مي سازند.
در پایان شعر زير را به همه دوستان عزيزم تقديم مي کنم:

با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
تا بي خبر بميرد با درد خودپرستي

عاشق شو ار نه روزي کار جهان سر آيد
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستي

خار ار چه جان بکاهد، گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخي مي در جنب ذوق مستي

با ضعف و ناتواني همچون نسيم خوش باش
بيماري اندر اين راه خوش تر که تندرستي

در آستان جانان از آسمان مينديش
کز اوج سربلندي افتي به خاک پستي

در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گويد رموز مستي

در مجلس مغانم دوش آن صنم چه خوش گفت
با کافران چه کارت گر بت نمي پرستي

آن روز ديده بودم اين فتنه ها که برخاست
کز سرکشي زماني با ما نمي نشستي

عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از اين کشاکش پنداشتي که جستي

[="Tahoma"][="Black"]یا الله

باید بگم من اینجا اومدم که به علمم اضافه بشه هر چند اندک

و اینجا رو انتخاب کردم چون میدونم بزرگانی که اینجا پاسخ گو هستند مطمئنا از منابع درستی اطلاعات میدند

اینو گفتم که بگم من هیچ ادعایی ندارم و میپرسم تا بفهمم

حرف من این بود اگر به عملی مثل ریکی حالا با ریاضت کشیدن یا هر چی دیگران بخواند همون عملی که پیامبران به صورت خارق العاده انجام میدادند، انجام بدند دیگه این موارد خارق العاده نمیشه

و همین طور هر کس میتونه امروزه همین کارها رو انجام بده و ادعای پیامبری کنه!!!

شاید ریکی بتونه خیلی مفید باشه (من بحثم این نیست) ولی اینکه چرا اصرار دارید که کارهای خارق العاده حضرت عیسی با ریکی انجام میشده؟
حرف من اینه اگه اونها با ریکی انجام میشد پس هر کس دیگه هم که میتونه انجام بده بعدشم میتونه بگه با اذن خدا بوده!!!

همچنان منتظر نظر بزرگان میمونیم[/]

aseman231;281928 نوشت:
سلام
مهر آوا شما میگویید معجزه ولی شفا دادن بیماران که معجزه نیست
همانطور که پیامبران از جمله حضرت عیسی بزرگ بیماران را شفا میدانند بزرگانی همچون آیت لله قاضی و یا خیلی های دیگر بیماران را شفا میدانند.
خواهشا به معنی معجزه بیشتر دقت کنین.
باسمه تعالی
باسلام:
یکی از اموری که قرآن کریم به عنوان معجزه برای حضرت عیسی (علیه السلام)مطرح می فرماید بحث شفا دادن کور مادر زاد،وشفا دادن شخص مبتلا شده به بیماری برص وزنده کردن مردگان بود که در آیه 49 سوره آل عمران به این مطالب اشاره شده است
ودر روایت هم آمده است که
[=Traditional Arabic]ابو يعقوب بغدادى گويد: ابن سكّيت از حضرت رضا عليه السّلام پرسيد:
[=Traditional Arabic]براى چه خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزه يد بيضاء، و ابطال سحر مبعوث فرموده و حضرت عيسى عليه السّلام را با معجزه طبّ (و شفاى امراض) و حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله را با كلام و خطبه‏ها (در فصاحت و بلاغت كه همان قرآن است)؟
[=System][=Traditional Arabic]حضرت رضا عليه السّلام فرمود: خداوند در روزگارى حضرت موسى عليه السّلام را مبعوث به نبوّت فرمود كه عمل رايج در ميان مردم آن زمانه «سحر» بود، بهمين خاطر او از جانب خداوند با معجزه‏ ابطال سحر كه در توان مردم آن دوره نبود حجّت آورد.
[=Traditional Arabic][=System]و بدرستى خداوند متعال حضرت عيسى عليه السّلام را در روزگارى مبعوث فرمود كه دردهاى مزمن و ناعلاج شايع بود و مردم نياز شديدى به طبّ داشتند، بهمين‏

[=Traditional Arabic]جهت حضرت عيسى عليه السّلام از جانب خداوند با معجزه‏اى آمد كه در حدّ توان مانند او نبود، و آن زنده كردن مردگان و شفاى كور مادرزاد و مبتلا به مرض پيسى به فرمان خدا بود، و حجّت را بر ايشان تمام كرد.(1)
[=Traditional Arabic]بنا براین شفا دادن حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یک معجزه برای آن حضرت ثابت است
[=Traditional Arabic]واما اگر از اولیا الهی،امور خارق العاده سر می زند نام آن کرامت است چون همراه با ادعای نبوت وتحدی (مبارز ه طلبی)نیست
[=Traditional Arabic]موفق باشید
[=Traditional Arabic]پی نوشت:
[=Traditional Arabic]1-الاحتجاج(ترجمه جعفری) ج2 ص 473

aseman231;281920 نوشت:
سلام بر تمام جویندگان راه حقیقت
مهر آوا!! این چه حرفیه شما میزنین واقعا جای تعجبه!! چرا باید معجزات حضرت عیسی بزرگ زیر سوال بره؟؟
بعد این همه بحث و اثبات ما باید پی به قدرت الهی ببریم
وقتی خداوند میگوید انسان خلیفه الله در زمین است یعنی چی؟؟
یعنی خداوند منتی بر سر ماحقیران و قدرتی به انسان ها هدیه میکنه که میتوانند جانشین خداوند در زمین بشود پس قدرتی به حضرت عیسی هدیه کرد قدرت شفا گری که امروزه روش آن شفاگری کشف شده.
بقیش با خودت فکر کن و به نتایج برس
تحقیق رو فراموش نکن

باسمه تعالی
باسلام:
چرا امر مهمی به نام معجزه را از پیامبری عظیم الشان مانند حضرت عیسی علیه السلام ،بی جهت وبدون دلیل تنزل می دهید؟و بدون هیچ دلیلی وفقط با صرف ادعا معجزه حضرت عیسی علیه السلام رابا عمل ریکی یکسان می دانید؟

aseman231;281958 نوشت:
انسانی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی انسانی رو که خودش رو به خواب زده نمیشه بي اعتنايي و ناديده گرفتن اين موارد. اينگونه افراد سطح انرژي بسيار پايين و انرژي آلوده اي دارند که با برانگيخته ساختن احساسات ديگران از آنها انرژي جذب نموده و انرژي آلوده خود را به آنها منتقل مي سازند.

با سلام
ازین نوع تکلمتون معلوم هست سطح انرژی کی پائین هست، انرژی کی آلوده هست؟! اگه از انرژی پاکتون جذب کردم معذرت می خوام دیگه جوابتون رو نمی دم که سطح انرژیتون خراب نمی شه یه روز میاد که نشونمون بدن که تو خواب عمیق تری بوده!؟

aseman231;281958 نوشت:

با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
تا بي خبر بميرد با درد خودپرستي


عجب دور و زمونه ای شده؟! تمام اسرار عشق و مستی تو ریکی نهفته شده و یه سری بندگان خدا هم که از ریکی خبر ندارند باید با درد خودپرستی بمیرند!!!!

هدفم پراکنده کردن انرژی منفی (به قول دوستمون نبود)!!!!! تذکر بود برا هر کس که قلبی سالم داشته باشه!

سلام بر جویندگان راه حقیقت
کارشناش محترم من حضرت عیسی رو قبول دارم و کسی در اینجا منکر معجزه نیست
تنها پاسخ شما فقط مقایسه است
حضرت موسی عصایش را به اجازه خداوند تبدیل به مار کرد و از آن طرف جادوگران بودند که طناب ها یا بعضی گفته اند چوب هایی کوچک را تبدیل کردند و اگر دقت بفرمایید قدرت جادوگران کمتر بوده ولی در آخر همه ایمان آوردند
و همینطور قدرت حضرت عیسی اگر کمی تحقیق کرده باشید حضرت عیسی ریکی را به یاران نزدیکش همان حواریون آموزش میدادند
فکر کنم جوابتون رو گرفتید آقای کارشناس کسی منکر معجزه نیست خواهشا دقت بفرمایید
من نمیدونم شما با ادامه این بحث به کجا میخواهید برسید ولی این رو بدونید همه ما معتقد به یک چیز هستیم ولی بر درک معنی قضیه درجا میزنیم
باز هم میگم تحقیق تحقیق تحقیق

اقای مفتقر اگه دوست داشتین میتونم ریکی بهتون آموزش بدم تا از صحبت های من درک بیشتری داشته باشین وگرنه من هر چی بگم جز ساز مخالف زدن به سمت من کار دیگه ای نمیکنین
هر جا هستین موفق باشین دوست داشتین میتونین بحث ادامه بدین خوشحال میشم حجاب های جهل خودمون رو کنار بزنیم و به درک عمیقی از آگاهی الهی برسیم
بی صبرنه منتظر همچین روزی هستم که به آگاهی الهی برسم تو روخدا دعام کنید

این متن ممکن خوب باشه نطرتون را راجع به این متن بهم بگید
تاریخچه ریکی

نظام درماني معروف به «ریکی» در اوايل قرن بيستم توسط ميكائو اوسوئي،

‌مرد دانشمند و پارساي ژاپني دوباره از هستی دريافت شد. وي گذشته از گرايشي كه به روشهاي درماني حضرت عيسي، بودا،

و ديگر شفادهندگان بزرگ داشت براي پيبردن به اين كه چگونه اين نوع درمان انجام مي‌شود در مورد همه نوشته‌هاي معروف

مسيحي، ژاپني و چيني باستان تحقيقات وسيعي را انجام داد.

او پس از مطالعه در مورد فرمولهاي كهن و نمادهاي تبتي، موفق شد يك فرمول درماني به زبان سانسكريترا كشف كند.

او براي دست يافتن به پاسخهاي روحي خود به «معبد كوري ياما» واقع بر فراز كوه مقدس كوري ياما در شهر كيوتوي ژاپن سفر

کرد. و در تمام 21 روز مراقبه به خواندن دعا و گرفتن روزه پرداخت سرانجام در صبح روز آخر ثمرة ايمانش را دريافت كرد. نور

درخشاني با سرعت زياد به وسط پيشانيش برخورد كرد و منجر به «روشن بيني» او شد او حبابهايي به رنگهاي آبي، ‌سفيد،

ارغواني ديد و در آن حبابها چهار نماد سانسكريتي وجود داشتند كه به رنگ طلائي مي‌درخشيدند. دكتر اوسوئي در راه بازگشت

از كوهستان از آن نمادها براي درمان در محلة فقيرنشين كيوتو استفاده کرد و مدتي به معالجه مردم پرداخت و پس از بازگشت به

توكيو نوعي روش درماني را براساس تمرينات انرژي در آئين باستاني (تائوئيسم) ايجاد كرد كه بعدها به نام شيوه درماني اوسوئي

معروف شد و اين شيوه درماني با قرار دادن دست و فشار دادن انگشتها روي چاكراهاي بيمار به منظور آزاد و فعال كردن انرژيهای

مسدود شده انجام مي‌شد
منتظرم دوستان

aseman231;282049 نوشت:
سلام بر جویندگان راه حقیقت
کارشناش محترم من حضرت عیسی رو قبول دارم و کسی در اینجا منکر معجزه نیست
تنها پاسخ شما فقط مقایسه است
حضرت موسی عصایش را به اجازه خداوند تبدیل به مار کرد و از آن طرف جادوگران بودند که طناب ها یا بعضی گفته اند چوب هایی کوچک را تبدیل کردند و اگر دقت بفرمایید قدرت جادوگران کمتر بوده ولی در آخر همه ایمان آوردند
و همینطور قدرت حضرت عیسی اگر کمی تحقیق کرده باشید حضرت عیسی ریکی را به یاران نزدیکش همان حواریون آموزش میدادند
فکر کنم جوابتون رو گرفتید آقای کارشناس کسی منکر معجزه نیست خواهشا دقت بفرمایید
من نمیدونم شما با ادامه این بحث به کجا میخواهید برسید ولی این رو بدونید همه ما معتقد به یک چیز هستیم ولی بر درک معنی قضیه درجا میزنیم
باز هم میگم تحقیق تحقیق تحقیق

باسمه تعالی
باسلام:
اولااگر شما منکر معجزه نیستید پس چرا در پست 35که در مورد معجزه حضرت عیسی علیه السلام بود، بیان کردید شفا دادن بیماران که معجزه نیست ،با اینکه طبق تصریح قرآن کریم ،معجزه حضرت عیسی علیه السلام شفا دادن بیمارا ن بوده است
ثانیا لطفا مدرک خود را راجع به آموزش دادن حضرت عیسی علیه السلام ریکی را به حواریون خود بیان کنید
موفق باشید

سلام بله اگر من گفتم که معجزه نبوده اشتباه کردم و به اشتباه خودم اعتراف میکنم ولی بر موضع خودم که حضرت عیسی با قدرت ریکی شفا میداده هستم و هرگز قدمی از این موضع عقب نمیگذارم و سندم در مورد آموزش ریکی حضرت عیسی به حواریون انجیل میباشد(لطفا انجیل را مطالعه بفرمایید)
و میشه شما بیان کنید دلیل اینکه حواریون به حضرت عیسی استاد میگفتند چه بوده است؟؟
و چرا یاران و اصحاب پیامبر به خود پیامبر استاد نمیگفتند جدا از اینکه در قرآن آمده پیامبر را با اسم رسول الله خطاب قرار دهید.

aseman231;282092 نوشت:
سلام بله اگر من گفتم که معجزه نبوده اشتباه کردم و به اشتباه خودم اعتراف میکنم ولی بر موضع خودم که حضرت عیسی با قدرت ریکی شفا میداده هستم و هرگز قدمی از این موضع عقب نمیگذارم و سندم در مورد آموزش ریکی حضرت عیسی به حواریون انجیل میباشد(لطفا انجیل را مطالعه بفرمایید)
و میشه شما بیان کنید دلیل اینکه حواریون به حضرت عیسی استاد میگفتند چه بوده است؟؟
و چرا یاران و اصحاب پیامبر به خود پیامبر استاد نمیگفتند جدا از اینکه در قرآن آمده پیامبر را با اسم رسول الله خطاب قرار دهید.

باسمه تعالی
باسلام:
اولا حال که پذیرفتید شفا دادن حضرت عیسی علیه السلام معجزه است باید عرض کنم :وقتی که می گوییم پیامبری مرده ای را زنده کرد. به این معناست که حق تعالی یک قدرتی به او داده است که به اذن او این قدرت را به کار گرفته و این قدرت علت است، زیرا در پیدایش یک پدیده ای مانند زنده شدن مرده ای و یا شفا یافتن مریضی، موثر می باشد. وکار پیامبر به کار گرفتن یک قوه نفسانی است که خداوند متعال به او مرحمت کرده است ولی قابل تعلیم و تعلم نیست ودیگران نمی توانند به آن دست یابند، ولی به هر حال علت است. پس حاصل جواب این شد معجزه علتی است معنوی که به موهبت پروردگار متعال در نفس پیامبر تحقق پیدا می کند و قابل تعلیم و تعلم هم نیست.[1]
در ضمن این مطلب از مسلمات قطعی است که انجیلِ در زمان حال، تحریف شده است در عین حال شما که مدعی هستید حضرت عیسی علیه السلام با قدرت ریکی شفا می داده ، وبه شاگردان خود ریکی را آموزش می داده، واین مطلب درانجیل آمده است ،لطف بفرمایید برای بیشتر روشن شدن بحث ،مشخصا متن انجیل را که در این زمینه مطرح شده است ،رابیاورید که البینة علی المدعی
ثانیا به فرض که حواریون لقب استاد را به حضرت عیسی علیه السلام می دادند ،مطلب شما را اثبات نمی کند که حضرت عیسی علیه السلام خصوص ریکی را به حواریون تعلیم می داده است
ثالثا اگر به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم رسول الله می گفتند به خاطر این بود که مردم در صدر اسلام ، در خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه واله وسلم ،آن حضرت را با نام محمد (ص) صدا می زدند ،لذا در آیه 63 سوره نور،مردم از این کار نهی شدند ،وبعد از آن،مردم ،حضرت را محترمانه صدا می زدند
پی نوشت:
1-1]. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن راه و راهنماشناسی، قم، انتشارات آموزشی امام خمینی، چاپ دوم، ج4، ص62ـ63؛ طباطبایی، سید محمد حسین، بررسی های اسلامی، ص273، مقاله ای در معجزه.

این که دلیل نمیشه چون حضرت عیسی با قدرت دست شفا میداده من هم خیلی شنیدم حضرت امیرالمونین در عالم خواب بر روی چشم و سر مریض دست میکشیدند یا امام زمان روی بدن دست میکشیدند و مریض شفا پیدا میکرد.ولی این رو بدونید انجیل از بین رفته حتی به یک خطش هم نمیشه اطمینان کرد.من که یه زمانی میخوندم واقعا ادم رو گمراه و گیج نسبت به مسایل اسلام میکنه.

پرسش:
آیا مباحثی که در ارتباط با درمان ریکی مطرح می شود و نوع نگاه آن به دنیا، با مبانی و اصول اسلام همخوانی دارد؟

پاسخ:
در صورت کلی استفاده از هر تکنیکی که منافات با اصول اعتقادی و احکام شرعی دین مبین اسلام نداشته باشد شرعا جایز است همانطور که مراجع استفاده از طب مدرن را جایز دانسته اند و خود نیز در مواردی از آن بهره برده و به دستورات پزشکی عمل می نمایند.

اما نکته قابل بررسی این است که ریکی، تکنیکی برگرفته از آئین بوداست و میکائواوسوئی ژاپنی(متولد1865میلادی) مؤسس ریکی در موقعیت اجتماعی ای بدنیا آمده که وی را از آئین شینتو و بودا که ترکیبی آمیخته درهم و ساختگی بودند بی بهره نگذاشته و از ابتدای دوران کودکی تا جوانی در معابد تن دای، شینتو، و علی الخصوص معبد کوراما سعی در گذراندن آموزش های این آئین نموده و در دوران جوانی مشغول مراقبات ویژه خود گشته، علاوه بر تحقیقات زیادی که وی در زمینه بودا داشته، وی به زبان سانسكریت نیز مسلط بود و دلیل آموختن این زبان این بود که بتواند سوتراهای بودیسم ترجمه نشده را در فرم اصلی و اولیه شان مطالعه نماید و در قالب ری کی به عنوان یک تکنیک پیاده کند.

لذا به طور اساس پایه های ری کی و سمبل های آن از تعالیم بودا گرفته شده و این آئین اساسا بر مبنای تناسخ و قانون کرمه و نفی تقدیرات الهی و یک سری عقاید الحادی و شرک آمیز پایه گذاری شده و استفاده از انرژی (ری: کیهان) که به قول آنها یک انرژی هوشمند بوده کاملا بی اساس است و هیچ دلیل عقلی و علمی ای بر آن اقامه نشده است چرا که ماده به خودی خود شعور نداشته و اثبات هوشمندی به آنگونه که در ری کی مطرح می شود هیچ مبنایی ندارد و تاثیرات اجرام کیهانی بر اساس یک سری امور تکوینی در خلقت خدای متعال از قبیل جزر و مدّ و غیره می باشد، هوشمندی در درمانگری بایستی بوسیله یک موجود ذی شعور انجام شده که می توان به عنوان نمونه جن و شیطان و انسان را نام برد.

اشکالات علمی بسیار زیادی بر تکنیک ری کی وارد است که در اینجا مجال بیان نیست ولی به طور کل درمان بوسیله ری کی هنوز به طور علمی اثبات نشده و فقط در قالب نظریه تدریس می شود همانطور که بسیاری از نظریات در علم شیمی و فیزیک پزشکی و غیر در دانشگاه های سراسر جهان تدریس می شود که پس از چندی تمام آنها رد و مطالب دیگری جایگزین آن می شود و از طرفی ردیه های مختلفی در جهان بر آن وارد شده که به عنوان نمونه در تاريخ 25 مارچ سال 2009 اسقف اعظم كاتوليك آمريكا بيانيه اي را صادر كرد كه در تمامي بيمارستان هاي كاتوليك در آمریکا و مراكز مراقبت هاي درماني نبايستي از ريكي استفاده گردد.

اين بيانيه توسط كميته دكترين امريكايي اسقف اعظم كاتوليك آمريكا در مورد دستورالعمل ارزيابي ری كي به عنوان درمان جايگزين صادر شده است و امثال این جواب های نقض نشان می دهد که اینگونه نیست که این تکنیک به طور کامل در جهان پذیرفته شده باشد و از طرف دیگر طرفدار زیاد داشتن یک نظریه دلیل بر حقانیت آن نمی باشد.

سخن آخر اینکه اینگونه درمانگری ها که چه بسا بر پایه تلقین بر فرد، استوار می باشد، فرد را معتقد به دستورات بی اساس معنوی ریکی نموده و شفای ظاهری پیدا شده را دلیل بر حقانیت آن می گذارند.(1)

پی نوشت:
1. http://nozohor.porsemani.ir/riki

موضوع قفل شده است