حکمت بعضی از اشیاء برای هدایت خودمون + دوستامون

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکمت بعضی از اشیاء برای هدایت خودمون + دوستامون

اشتباه نکنید این تاپیک با تمام تاپبیک های با عنوان حکمت فرق دارد
از زمین تا آسمان

چند سالی هست که با کسی آشنا شدم که گاهی با نشستن 5 دقیقه کنارش ادم رو به فکر رسیدن به کمال و خلاصه به یاد خدا میندازه .

معمولا این سبک صحبتاش وقتی خیلی تاثیر داره که قبلش یه مدت طولانی سکوت میکنه , من بعضی هاش رو براتون تایپ میکنم . البته شاید از زبان من اون تاثیر رو نزاره .

آب جوش با چایی نپتون آوردن یه خورده به اونا نگاه کرد بعد گفت آدم ها مثل چایی نپتون هستند . :Moteajeb!:

پرسیدن یعنی چی ؟

گفت هیچ کس چایی نپتون رو بر نمیداره همینطوری بخوره , خدا هم از ما آدم ها اینطوری که هستیم راضی نمیشه

بعد توضیح داد چایی نپتون بو داره , رنگ داره , مزه داره ولی تمام اینها وقتی بروز داده میشه که سختی سوختن در آب جوش رو قبول کنه

ما آدم ها هم اگر سختی ترک لذت گناه اولا و ثانیا سختی بعضی از ریاضت های شرعی رو بخودمون بدیم میشیم همون چیزی که خدا میخاد .

دوستان بازم از سخنان ایشون براتون مینویسم ان شاء الله

3erat.com;141600 نوشت:
گفت هیچ کس چایی نپتون رو بر نمیداره همینطوری بخوره , خدا هم از ما آدم ها اینطوری که هستیم راضی نمیشه بعد توضیح داد چایی نپتون بو داره , رنگ داره , مزه داره ولی تمام اینها وقتی بروز داده میشه که سختی سوختن در آب جوش رو قبول کنه ما آدم ها هم اگر سختی ترک لذت گناه اولا و ثانیا سختی بعضی از ریاضت های شرعی رو بخودمون بدیم میشیم همون چیزی که خدا میخاد .

سلام
ولی چای نپتون رو بعد انداختن تو آب جوش هم نمی خورند بلکه آبی رو می خورند که چای توش ریختن پس بهتر بود می فرمودند آدما مثل آب جوشن که خالی خالی خوردنش چنگی به دل نمی زنه مگر وقتی که چای نپتون توش بندازن تا از اون طعم و رنگی بگیره لذا تا در وجود انسان ، نپتون دین و ایمان ریخته نشه رنگ و بویی نداره
موفق باشید

خیر همون درسته

قبل اینکه داخل آب جوش باشه هم شامل خود چای هست و هم رنگ و بو و مزه و خوب دیده نمیشه و :: ختم الله علی قلوبهم :: هست

و وقتی داخل آب جوش بره رنگ و بو و مزه رو بروز میده و این حقیقت قدرت های روحی است که نهان بود

و خود چایی هم تا وقتی داخل لیوان هست که فرصت رنگ دادن داره و وقتی بیرون بیاد(یعنی آدم مرگش فرا برسه ) جسم هست که زیر خاک میرود و استفاده نمیشود .

فتامل plz

تو آشپزخونه حوزه داشت فرنی درست میکرد , یکی اومد کنارش بعد سکوت و تفکر در فرنی که داشت درست میکرد گفت :

[="Red"]برای درست کردن فرنی 4 چیز لازمه[/]

1- شیر
2- آرد
3- شکر
4-گلاب

البته گفت بعضی از اینها واجبه و اگه نباشه کلا درست نمیشه فرنی مثل شیر و آرد ولی گلاب برا مزست که لذت بخش میکنه فرنی رو : پس برای اینکه ما از فرنی لذت ببریم به هر 4 چیز احتیاج هست :

بعد سکوت کمی دوباره گفت

سالک الی الله هم برای اینکه خوشمزه بشه باید 4 چیز داشته باشه

1- اراده و همت
2- استاد و راهنما
3- هدف
4- راه

البته هر چهار تا رو توضیح دادن که اگه خاستید اینجا تایپ میکنم و البته میتونید خودتون متوجه بشید . یه خورده علم حدیث و قران میخواد که بحمدلله اینجا خیلی ها دارن :Gol:

هوالحق

3erat.com;141745 نوشت:

سالک الی الله هم برای اینکه خوشمزه بشه باید 4 چیز داشته باشه

1- اراده و همت
2- استاد و راهنما
3- هدف
4- راه

البته هر چهار تا رو توضیح دادن که اگه خاستید اینجا تایپ میکنم و البته میتونید خودتون متوجه بشید . یه خورده علم حدیث و قران میخواد که بحمدلله اینجا خیلی ها دارن :gol:

سلام.

میشه توضیح بدید.

با تشکر

بی صدا;141752 نوشت:
هوالحق

سلام.

میشه توضیح بدید.

با تشکر

[="red"]1 - اراده :[/] گفت انسان باید برای هر مسئله که میخاد به کمال برسه نیاز به همت و اراده شدید داره :: یعنی منی که میخوام فرنی درست کنم باید برای خریدن شیر اقدام کنم ::

[="red"]2- استاد و راهنما :[/] نیاز به استاد زمانی خیلی لازم است که از مسیر سیر الی الله و سلوک اطلاع زیاد و تجربه کافی نداشته باشیم و گفت مثل مقلد شدن ماست اگر قدرت استنباط از قرآن و سنت رو برای کسب احکام داریم میتونیم خودمون .... و الا حتما باید مقلد یکی از مراجع شد . استاد هم همینطوره بماند که پیچیدگی مسائل عرفانی 10 ها برابر مسائل شرعی هست :: پس باید شکر رو هم تهیه کرد ::

[="red"]3- هدف :[/] اگر از طلبه ها سوال کنی که هدف خلقت چیه , خیلی ها سریع میگن «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» در صورتی که این هدف نیست و هدف و انتهای حکمت و دلیل خلقت ما معرفت خدا هست . همونطوری که پیامبر فرمودند : راس الحکمه معرفه الله و در مورد عبادت باید گفت که وسیله رسیدن به این هدف هست.

[="red"]4- راه : [/]راه منظور عمل یه علمی هست که از استاد یا از طریق تحقیق و تفحض از قران و سنت بدست امده . راه به معنای روش زندگی ما است که دقیقا در دین به آداب آن اشاره شده : از خوردن و نوشیدن تا خوابیدن و بیدار شدن - از رفتن به دستشویی و حمام تا رابطه خوب با خانواده - از به یاد خدا بودن تا حضور قلب در نماز[="red"] و خلاصه به روش زندگی راه گفته میشه[/]

به ذهنم رسید یک سری در مورد این سبک ترویج دین و سلوک توضیح بدم و دلیل صحت این گونه سخنان حکمت آموز که در اطراف ما رخ میدهد را خدمت شما تقدیم کنم .

[="navy"]اول از قرآن شروع میکنم که میفرماید :[/]

إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ
الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ (191 آل عمران)

[="red"]ترجمه :[/]
مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و در پى يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان [="green"]نشانه‏هايى[/] [قانع كننده‏] است.
همانان كه خدا را [در همه احوال‏] ايستاده و نشسته، و به پهلو آرميده ياد مى‏كنند، و در آفرينش آسمانها و زمين [="red"]مى‏انديشند [/][كه:] پروردگارا،[="darkgreen"] اينها را بيهوده نيافريده‏اى[/]؛ منزهى تو! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار.

[="navy"]روایات :[/]

امام کاظم علیه السلام فرمودند :
هر چیزی که چشم تو بتواند آن را ببیند در آن حکمت و نشانه ایست .

امام علی علیه السلام فرمودند :
[="darkslategray"]المومن دائم الذکر و کثیر الفکر [/]
« مومن دائما به یاد خدا و بسیار (در ...) می اندیشد »

[="darkgreen"]امیدوارم از چنین دینی با این همه تنوع لذت ببرید .[/]
[="darkred"]و بدانید سرگرمی مومن مشغول شدنش به حکمت است .[/]

[="red"]دوستانی که دوست دارن ادامه بدم این بخش رو , یک نظری در این باره بدن و جواب این سوال رو بدید که [="green"]با وجود چنین سبک زندگی که در فرمایشات ائمه به آن امر شده آیا سخته انسان دائم به یاد خدا باشه ؟[/] تا حکمت های چیزای دیگه رو بنویسم[/]

ان شاءالله حکمتهای [="red"]رانی [/]- [="darkgreen"]موتور سیکلت[/] - [="red"]قطار[/] - [="darkgreen"]چیپس[/] و ... رو میزارم

سلام مجدد به دوستان عزیز

تا حالا حکمت چایی نپتون و آب جوش و حکمت فرنی رو عرض کردم

حکمت سوم :

روی موتور بود از پشت سریش سوال کرد , [="DarkRed"]تقوای موتور چیه ؟[/]

جواب داد یعنی چی ؟

دوباره سوال رو تکرار کرد و لی اخرم خودش جواب رو داد

گفت تقوای موتور ترمزش هست .

بعد یه سوال دیگه کرد

[="darkred"]گفت ترمز انسان چیه ؟[/]

بازم خودش جواب داد که ترمز انسان تقواش هست .

[="DarkGreen"]نکات جالب که از این حکمت میشه فهمید :[/]

1- چطوری میشه موتور خالی از عقل تقوا داشته باشه ولی انسان صاحب عقل ترمز نداشته باشه ؟
فتامل

2- ترمز موتور همیشه یک کیفیت نداره و بعد مدتی دیگه ضعیف میشه , در این صورت باید به فکر تعویض ترمز بود و الا خطر نابودی خود و دیگران هست پس باید انسان هر وقت احساس کرد تقواش داره کم میشه تجدید نظری بکنه تا دوباره با روحیه بالا (ترمز قوی) به مسیرش ادامه بده

3- معمولا کسی که ترمز موتورش خرابه نباید تند بره , لذا آدم بی تقوا هم باید خیلی با احتیاط حرکت کنه که ....

4- موتور بی ترمز موجب نابودی خود سوار و دیگران هست و آدم بی تقوا هم موجب گمراهی خودش و دیگران میشه

هوالحق

3erat.com;141896 نوشت:

دوستانی که دوست دارن ادامه بدم این بخش رو , یک نظری در این باره بدن و جواب این سوال رو بدید که با وجود چنین سبک زندگی که در فرمایشات ائمه به آن امر شده آیا سخته انسان دائم به یاد خدا باشه ؟ تا حکمت های چیزای دیگه رو بنویسم

سلام و عرض ادب.

تشکر از مطالب جالب و خوبتان.

به نظر من دائما به یاد خدا بودن شاید ابتدای کار سخت باشه ولی با تمرین و تکرار دیگه آسون میشه تا جایی که اگه یه لحظه غافل بشیم یه جور عذاب میاد سراغمون که چرا غافل شدم؛ آخه هر چیزی رو در اطرافمون میبینیم یه جوری ما رو به خدا وصل میکنه.

3erat.com;141896 نوشت:

ان شاءالله حکمتهای رانی - موتور سیکلت - قطار - چیپس و ... رو میزارم

منتظریم:Kaf:

3erat.com;141745 نوشت:
برای درست کردن فرنی 4 چیز لازمه 1- شیر 2- آرد 3- شکر 4-گلاب

و آتیش ........

"ان فی محبت الحسین حرارت فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا"

anti310;142187 نوشت:
و آتیش ........

"ان فی محبت الحسین حرارت فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا"

anti310 عزیز سلام

وقتی این آتیشی که شما فرمودین رو به ایشون رسوندم و شنید , گریش گرفت و خیلی لذت برد و براتون دعا کرد

ممنون :Gol:

خب بعد گفتن حکمت چایی نپتن - فرنی - موتور نوبت به رانی میرسه که برای درک خوبش باید عملا خودتون با یک رانی ور بردید .

میگفت مادرم جمعه اول ماه ها رو تو خونه مجلس روضه میگیره , یه بار گفت که منبر برم , در جواب گفتم پس اجازه بدین در مورد رانی سخنرانی کنم . میگه مادرم گفت نخواستیم رانی چیه ؟

بعد یه شب تو حوزه چند نفر از بچه ها ازش خواستن که توضیح بده , گفت باشه برید رانی بگیرید بیارید تا بگم . رانی رو دادن دستش یه خورده با انگشتاش فشارش داد .

گفت ببینید فشارش میدم ولی تاثیر نمیپذیره یعنی فشار که قطع بشه اون قسمت که داخل رفته دوباره برمیگرده (این مومنی هست که قلبش پر از ایمان به خدا هست ) بهش فشار وارد میشه ولی تاثیر درش نمیزاره

بعد سر رانی رو باز کرد داد به یکی از بچه ها گفت نصفشو بخور , وقتی خورد دوباره رانی رو گرفت و مجددا فشارش داد البته نه زیاد , اینبار با برداشتن فشار رانی یه خوره به داخل فرو رفت ( این مومنی هست که ایمانش به خدا با یک شبهه تاثیر میپذیره و راه درمانش اینه که سریعا این قسمت رو درست کنه ) بعد با فشار دادن کمی در اطراف جایی که گود شده بود اون قسمت اومد بالا

دومرتبه رانی رو فشار داد اما اینبار بیشتر ( گفت اون فشار کوچیکه
گناه صغیره است و این فشار زیاد گناه کبیره ) بعد با فشار دادن اطراف محلی که به داخل فرو رفته بود دوباره رانی رو درست کرد و این کار رو 3 - 4 مرتبه دیگه تکرار کرد .

بعد گفت ببینید الان تمام فشار ها رو درست کردیم ولی دیگه رانی صاف و صیقل نیست بلکه پر از چروک شده , که این تاثیری است که گناه روی قلب میزاره حتی اگر بخشیده بشه

و بعد برامون چند تا روایت خوند .

1- در مورد توبه از گناه صغیره :
معصوم علیه السلام میفرمایند :[="DarkOrchid"] کسی که توبه کند مثل اینست که اصلا گناه نکرده[/] ( در مورد اون فشار های کم اگر امتحان کنید متوجه میشید که بعد اصلاح اون قسمت مثل اول صاف میشه انگار اصلا کسی فشارش نداده)

2- در مورد گناهان کبیره :
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند : [="DarkOrchid"]برای قلب ها زنگ زدنی است و صیقل دهنده آن ها تلاوت قرآن و یاد مرگ است[/]

3erat.com;141767 نوشت:
2- استاد و راهنما : نیاز به استاد زمانی خیلی لازم است که از مسیر سیر الی الله و سلوک اطلاع زیاد و تجربه کافی نداشته باشیم و گفت مثل مقلد شدن ماست اگر قدرت استنباط از قرآن و سنت رو برای کسب احکام داریم میتونیم خودمون .... و الا حتما باید مقلد یکی از مراجع شد . استاد هم همینطوره بماند که پیچیدگی مسائل عرفانی 10 ها برابر مسائل شرعی هست :: پس باید شکر رو هم تهیه کرد ::

استاد عرفانی رو از چه راهی باید پیدا کنیم؟

هست هستی;142256 نوشت:
استاد عرفانی رو از چه راهی باید پیدا کنیم؟

سلام

یک قاعده ای در مسیر سیر الی الله وجود داره , که اگر کسی وظیفه خودش رو ( عمل به چیزایی که میدونه ) انجام بده فی سبیل الله , خداوند بعد مدتی استاد براش میفرسته .

اما همین شروع کار هم نیاز به نظم و برنامه خیلی خیلی دقیقی داره که حد اقل باید 7 جلسه 1 ساعته از یکی از اساتید اخلاق و عرفان (البته نیازی نیست خیلی سطح بالا باشه زیرا شما فعلا قدم های کوچکی باید برداری ) استفاده کنید .

همین آقایی که حکمت هاش رو حقیر دارم نقل میکنم در یک سفری که خدمتشون بودم گفت :

ببینید ما از خونه که قصد رفتن به مشهد را داشتیم , اول با یه تاکسی اومدیم ترمینال (یعنی برای شروع به حرکت استاد بزرگ نیازی نیست ) و عقل میگه شروع رو نباید با هواپیما و قطار ...

حالا که رسیدیم ترمینال تا مشهد 1.5 ساعت راه هست و با ولوو یا تاکسی های خطی (سمند) میریم ( اینجا نه باید با واحد و تاکسی درون شهری رفت و نه باید با هواپیما چون اون ماله مسافت های بیشتره مثل مشهد تهران ) باید استادی باشه که سطحش از قبلی بالا تر باشه

و اگر کسی بخاد از مشهد به تهران یا جنوب کشور یا کشور های خارجی بره ( بازم نیازی نیست که استاد عرفانی خیلی خیلی بزرگی داشته باشه , چون بازم میشه از ولوو و قطار استفاده کنه ولی برای زودتر رسیدن فقط باید با هواپیما رفت ) یعنی اینجا نیاز به استاد سطح بالا و بصیر دارید .

توی این مسیر ها کسی که میخواد تو سلوک قدم بزاره باید به ترتیب از اساتید استفاده کنه و درست نیست ما از راه نرسیده بریم مثلا جلوی آیت الله سید علی قاضی و یا آیت الله بهجت زانو بزنیم . این مسخره هست . و به همین دلیل بسیاری از اساتید بزرگ عرفان از جمله همین آقای قاضی طباطبایی که استاد آیت الله بهجت هستند خیلی از کسائی که تازه کار بودن را نمیپذیرفتن و درست هم همین هست .

خوب از کجا بفهمیم تو چه سطحی هستیم و چه طوری تو همون سطح استادشو پیدا کنیم؟
بچه که بودم یه دعایی کردم که اون دعا باعث شده که نتونم تو مسیر خدا طاقت بیارم.اون دعا بالا تر از حد توانم بوده.دعام اون زمان برام جالب بود ولی الان برام خنده داره من کجا واون دعا کجا! دعام انقطاع الی الله بود! الانم مشکلات عجیب و غریبی برام داره پیش میاد.شنیدم حتما باید یه استادی آدمو راهنمایی کنه.

هست هستی;142482 نوشت:
خوب از کجا بفهمیم تو چه سطحی هستیم و چه طوری تو همون سطح استادشو پیدا کنیم؟

اگر به باطن و بعد معنوی هیچ کدام از حواس 5 گانه نرسیده اید , باید از درجه 1 شروع کنید و یک برنامه که مطابق شرع باشد از کسی که عالم به قرآن و مسائل سلوک باشد بگیرید .

هست هستی;142482 نوشت:
بچه که بودم یه دعایی کردم که اون دعا باعث شده که نتونم تو مسیر خدا طاقت بیارم.اون دعا بالا تر از حد توانم بوده

دعا باعث عدم طاقت در مسیر نیست , بلکه شیطان دشمنیش با ما تمام نمیشود .

هست هستی;142482 نوشت:
جالب بود ولی الان برام خنده داره من کجا واون دعا کجا! دعام انقطاع الی الله بود!


این دعا و هدف بزرگی است و خنده ندارد , همت میخواهد که باید کسب نمود و قدم به قدم جلو آمد , حالا هر کسی بقدر توانش .

anti310;142187 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : 3erat.com برای درست کردن فرنی 4 چیز لازمه 1- شیر 2- آرد 3- شکر 4-گلاب و آتیش ........ "ان فی محبت الحسین حرارت فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا"

سلام

والبته نیروی محرک نهان اش گاز!!!
و جرقه بیرونی

3erat.com;142502 نوشت:
اگر به باطن و بعد معنوی هیچ کدام از حواس 5 گانه نرسیده اید

سلام

یکمی بیشتر توضیح می دهید؟:Gol:

سلام
الآن که بحث استاده من هم یک سوال کنم.
چی میشه که آدم استادش را از دست میده؟
من 1 ساله هر کاری میکنم نمیتونم دیگه سر کلاس استادم برم.اگر بحث گناه و در گیری در گناه باشه توی اون زمان از عمرم بیش از همیشه درگیر گناههای جور واجور بودم اما از طرفی کلی چیز یاد گرفتم،اما نمیدونم چرا نمیتونم انجام بدهم،شاید همین آموزه ها شده حجاب.
نمیدونم خیلی ذهنم درگیره:Ghamgin:
الآن زنگ میزنم هماهنگ میکنم که برم سر کلاس استادمون اما... هر دفعه یک اتفاق:Gig:
شایدفعلا وظیفه من همین نشستن پای درس سایتهای دینیه،میتونه این شکلی باشه؟

دوستان و کاربران عزیز بحث در مورد استاد و ... را در تاپیک دیگری ادامه دهید و کلیات ان , تا جایی که لازم دیده میشد بیان گردید . مسائل فردی در مورد استاد فقط باعث شلوغی تاپیک میشه !

حیف این تاپیک هست که اینطوری شلوغ بشه و نظم و روال خودش رو از دست بده !
از مدیران محترم درخواست میشه در صورت امکان پستهای شخصی رو حذف کنند تا در جای دیگه بررسی بشه و اگر ممکن نیست , دوستان ادامه بحث در مورد استاد رو بصورت خصوصی ارسال کنید که از این شلوغ تر نشه

مسیحا;142544 نوشت:
الآن زنگ میزنم هماهنگ میکنم که برم سر کلاس استادمون اما... هر دفعه یک اتفاق شایدفعلا وظیفه من همین نشستن پای درس سایتهای دینیه،میتونه این شکلی باشه؟

سلام

استاد اخلاق یا عرفان؟

چه جوریه استاد گرفتن؟

به صورت رسمی و ثبت نامی است؟

شهریه ایی است یا رفتن به پای منبر به صورت فی سبیل اللهی است

مخصوصا اگر ادم بخواهد روحش را پرورش بده و توانایی هایی کسب کنه چه طور؟

ممنون از راهنمایی هایتان:Gol:

ياعلي حيدر مددي

دوستاني كه دنبال استاد اخلاق مي گردند تلاش كنند رابطه رابا حضرت صاحب عليه سلام بيشتر كنند تا كامل پيدا شود خيلي از اين آقاياني كه دكان باز كرده اند به مقام قطبيت نرسيده اند آقاي قاضي كمتر از مجتهد شاگرد قبول نمي كرد وابتدائي ترين وعمومي ترين عملي كه براي همه شاگردانش توصيه مي كرد ذكر يونسيه درسجده 400 مرتبه وقبل از خواب مسبحات خواندن بود .....يكي از شاگردان ملكي تبريزي كه خودش بمقام شهود رسيده بود وقتي اولين بار استادش را ملاقات مي كند ايشان دستور مي دهند سه ساعت قبل از نماز صبح بلند شوند ونماز شب بخوانند......
به قول كل احمد مگه هرنه نه قمري مي تونه توحيد را بدست بياره ..



سلام

بعد گفتن (حکمت چای نپتون - فرنی - موتور ) و حکمت ( رانی - و انواع وسیله نقلیه) الان چون زیاد حالم خوب نیست یک حکمت کوتاهی رو که مقایسه وعده های ایرانسل با وعده های خدا هست رو عرض میکنم.

شاید تا حالا براتون پیش اومده باشه که ایرانسل هر چند وقت یه پیامی میده مثلا «مشترک گرامی اگر 18057 شارژ کنید 240 تومان هدیه میگیرید» که در قبال یه چیز زیاد یه نتیجه کم داده میشه , اما برای روشن کردن شکل وعده های خدا به 1 صفت خدا و یک آیه قرآن اشاره میکنم .

اون صفت صفت شکور بودن خداست , شکور یعنی

خدا در مقابل عمل کم ما آدم ها پاداش خیلی خیلی زیادی میده مثلا در روایات فراوانی وراد شده که خداوند در روز قیامت به خاطر یک عمل خالصانه بنده اونو به بهشت جاویدان میبره یا بخاطر یک انفاق معمولی که تنها آن را با چیزی باطل نکرده مانند : منت گذاشتن و ... خداوند طبق آیه 219 سوره بقره بیش از 700 برابر پاداش میدهد .

چه خوب میشود که ما از وعده های خدا بیشتر خوشحال شویم تا وعده دیگران ...

سلام مجدد به دوستان گرامی

یکی از چیزهایی که گاهی شنیده یا دیده میشه عقاید بعضی ادم ها نسبت به اولیاء الله هست , یعنی فکر میکنند اگر کسی قدم در سلوک بزاره دیگه باید قید تفریح و سرگرمی رو بزرنه و بخاطر ترس از همین مسئله اصلا اجازه فکر پا گذاشتن در مسیر سیر الی الله رو هم به ذهنشون راه نمیدن

و اینکه ما اینجا از رانی - فرنی - موتور - چیپس و ... مطالبی رو در تقدیم میکنیم که گاهی اوقات میشه از اونا به کنه و باطن مسائل دینی پی ببریم , بخاطر اینه که این طرز فکر غلط برداشته بشه و دوستان متوجه اون حدیث مشهور بشن که اولیاء خدا میگن برای خدا , میشنوند برای خدا - میبینند برای خدا و فکر میکنند برای خدا و ...

یه روز با یکی از بچه ها رفت بیرون برای تفریح , وسط راه گفت 2 چیپس سرکه ای و دو تا بستنی لیوانی بگیر .

وقتی رسیدن به مقصد و اون یکی چیپس رو باز کرد گفت نه الان نخور !
گفت میخای بفهمی چقدر سخته آدم تو دنیا آلوده به لذتهای حرامش نشه ؟
گفت اره چون در حدیث داریم حب الدنیا راس کل خطیئه :hamdel:

گفت یه دونه از چیپس سرکه ها رو بردار و داخل دهانت کن بطوری که آب دهانت بهش نرسه (یعنی با فک بالا و پایین چیپس رو با دندونات نگه دار و نصف چیپس داخل دهانت باشه نصفش بیرون )

این کار رو کرد به شما هم پیشنهاد میدم برای درک خوب مطلب این کار رو بکنید .

گفت 1 - 2 دقیقه همینطوری باش

بعد طرف دهنش خیلی آب افتاد و دیگه نمیتونست چیپس رو تو نگه داره و نزدیک بود آب دهنش بریزه بیرون

بعد بهش گفت ببین لذت حرام دنیا اینطوری هست , وقتی بهت عرضه بشه دهنت آب میفته و طاقت نداری ازش صرف نظر کنی مگر اینکه خودت رو با یه لذت بالاتر (آروم کنی) که اون وعده بهشت خداست و یا بخاطر ترس از عذاب جاویدان از اون لذت موقت بگذری !

(در مورد بستنی لیوانی هم حکمتش رو گفت که خیلی براتون میتونه جالب باشه و بعدا به فضل خدا میزارم )



یک حمت دیگه هم از میمون روی چیتوز ....

سوال کرد شما این میمون رو هر وقت میبینید یاد چی میفتین ؟

گفتن چی توز دیگه

گفت همونطوری که هر شرکت و کارخانه ای نماد و تبلیغات خاصی رو داره که با دیدن اون یاد فلان محصول میفتیم , خدا هم اولیاء و دوستانی داره که هر کی اونا رو میبینه یاد خدا و بندگی خدا میفتیم .

:Esteghfar:


سلام و خسته نباشید به همه عزیزان

بعد این مدت که حکمت های مختلف رو گفتم , دیگه وقتش رسیده که شما هم فکرتون با این سبک آشنا شده باشه , راستش من بای ادامه تحصیل دارم میرم مشهد و فقط 5شنبه ها و جمعه ها میتونم بیام اونم شاید . به ذهنم رسید که یک سری چیز ها رو در این پست قرار بدم و شما حکمت اونا رو بگید . چون اینطوری همش من پست بدم یک طرفه میشه در صورتی که این تاپیک باید همه ما رو از خواب غفلت بیدار کنه :»«ربنا ما خلقت هذا باطلا»

خب به نظر شما حکمت موارد پایین چیه ؟

1- داشتم ظرف های آشپز خونه رو میشستم که یک چیزی فکرم رو مشغول کرد ( بعضی ظرف ها که تازه توش غذا خورده بودن خیلی راحت شسته میشد ولی بعضی دیگه رو چون ماله چند روز پیش بود باید با سختی میشستم یا اینکه باید اول خوب خیس میخورد بعد ...

2- حکمت بیابونی که پر از خار و علف و چاله است و آدمی که باید تمام این بیابون رو طی کنه چیه ؟ با پای پیاده و یا با کفش

حکمت چراغ سلام موتور (مجهز بودنش به این سیستم و یا نبودنش) و رابطش با چراغ عقب ماشین جلویی چیه ؟ :khaneh:

شما سعی خودتونو بکنید بعدا میام میگم حکمتاش رو :Kaf:

هوالحق

سلام و تشکر بابت مطالب زیبا و آموزندتون

3erat.com;144137 نوشت:

خب به نظر شما حکمت موارد پایین چیه ؟


:Gig:

3erat.com;144137 نوشت:

1- داشتم ظرف های آشپز خونه رو میشستم که یک چیزی فکرم رو مشغول کرد ( بعضی ظرف ها که تازه توش غذا خورده بودن خیلی راحت شسته میشد ولی بعضی دیگه رو چون ماله چند روز پیش بود باید با سختی میشستم یا اینکه باید اول خوب خیس میخورد بعد ...

به نظر من منظورتون توبه بود؛اگه گناهی کنیم و بلافاصله توبه کنیم هم زودتر بخشیده میشه هم اثر گناه کمتره.:Gig:

3erat.com;144137 نوشت:

2- حکمت بیابونی که پر از خار و علف و چاله است و آدمی که باید تمام این بیابون رو طی کنه چیه ؟ با پای پیاده و یا با کفش

در راه زندگی خطر ابتلا به گناهان زیادی وجود داره؛با کفش منظور اینه که اگه با ایمان و تقوا حرکت کنیم آسیب نمی بینیم.

میگفت نماز ما مثل بادکنک هست

در روایات وارد شده که نمازی مورد قبول پروردگار است که بالا برود و به عرش اعلی برسد . اما دقت کنید اکثر نمازها اصلا بالا نمیره و بعضی از نماز ها در وسط راهی که داره بالا میره سقوط میکنه

گفت مثل بادکنک وقتی باد نداشته باشه اصلا بالا نمیره ( اگر در نماز حضور قلب نباشه نماز بالا نمیره )

که حالا بعضی بادکنکشون خوب باد شده و بالا میره بعضی بادکنکشون اونقدر باد نشده که بالا بره ( دقت کنید که در نماز باید حضور قلب داشت به این معنا که از فکر و توجه به غیر خدا غافل بشیم و در محضر خدا به تضرع درونی و با نهایت ذلت بایستیم و تعظیم کنیم و به خاک بیفتیم )

امیدوارم نماز همه خوب باد داشته باشه که بالا بره

اما اون قسم که بالا میره ولی وسط راه میترکه اون بخاطره سوزن ریا است که بادکنک رو میترکونه و موجب سقوطش میشه

اللهم اجعلنی من الموحدین

3erat.com;144137 نوشت:
سلام و خسته نباشید به همه عزیزان

3- حکمت چراغ سلام موتور (مجهز بودنش به این سیستم و یا نبودنش) و رابطش با پلاک عقب ماشین جلویی چیه ؟ :khaneh:

شما سعی خودتونو بکنید بعدا میام میگم حکمتاش رو میگم :kaf:

کسی نبود حکمت این شماره 3 رو بگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

3erat.com;149853 نوشت:
کسی نبود حکمت این شماره 3 رو بگه ؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام به دوستان قدیمی , ببخشید یه مدت نسبتا طولانی نبودم

حکمت شماره 3 ظاهرا به ذهن کسی نرسیده که الان میگم .

شب بود و خودش پشت فرمون موتور بود , به پشت سریش گفت ببین من چراغ سلام موتور رو که روشن میکنم چه اتفاقی میفته ؟

هر چی دقت کرد نفهمید , بعد گفت به پلاک عقب ماشین جلویی نگاه کن که وقتی چراغ سلام رو روشن میکنم کاملا روشن میشه , بعد توضیح داد که پلاک ماشین شناسنامه ماشین هست اگر کسی نور الهی در قلبش باشه با روشن کردنش میتونه باطن دیگران رو مشاهده کنه (همون صورت برزخی)

[="red"]اما حکمت آینه های موتور :[/]

آیت الله بهجت یه شخصی فرموده بودند من هر وقت اراده کنم میتونم پشت سرم رو ببینم و حکمت آینه های موتور و ماشین همین هست . در روایات دینی نفس انسان به مرکب (اسب) تشبیه شده حالا اگر کسی با تزکیه نفس به نفسش آینه اضافه کنه میتونه بدون اینکه روشو برگردونه پشت سرش رو ببینه .

آيات و احاديث بسياری انسان ها رو سوق به این میدن که شما مواظب باش چیزی جز خدا توجهت رو به خودش جلب نکنه ، [="Green"]توجه[/] سرمایه خیلی بزرگی هست که خدا به تمام انسانها داده ولی چه فایده که بیشتر ما ادم ها نه تنها از این نعمت در جای خودش استفاده نمیکنیم بلکه اون رو برای ارضای هواهای نفسانی و لذایذ دنیوی بکار میگیریم .

فرض کنید مسابقه ای برگزار شده که شرکت کننده های اون باید تمام حواس خودشون رو در رسیدن به یک هدف متمرکز کنند ، مسیر مسابقه به وسیله یک سری افراد که قصد تباه کردن فرصت ما رو دارند با یک سری چیزهای جذاب و دیدنی زینت داده شده که [="Red"]باید شرکت کنندگان مراقب باشند که مجذوب آنها نشوند [/]و از هدف خود غافل نماند .

هر چه در این مسیر از مشغول شدن به جاهای دیدنی و سرگرم شدن به نوشیدنی های گوارا و غذاهای خوشمزه فاصله بگیریم جایزه ای که در آخر این مسابقه به ما داده میشود ارزنده تر و بهتر میشود . پس جایزه هر شخصی را خودش مشخص میکنه ، هر چی بیشتر سعی در رسیدن به هدف کنه و از لذایذ موقت بگذره جایزه اش بهتر میشه . یکسری قواعد و دستوراتی هم داده شده که با رعایت اونها زودتر به مقصد میرسیم . مثلا یکی از چیزهایی که باعث بیشتر شدن جایزه میشه اینه که به دیگر شرکت کنندگان در مسابقه ( اگر در مسیر راه مشغول به لذایذ شدند ) [="Magenta"]یادآوری کنیم که از هدف غافل شده است .[/]

شرکت کنندگان در مسابقه : همه مردم
مسیر مسابقه : دنیا
مقدار زمان داده شده برای رسیدن به مقصد : عمر هر کس
(یعنی هیچ کس نمیدونه چقدر دیگه وقت داره)
هدف و مقصد : سرای اخرت و رسیدن به قرب الهی
زینت دهندگان مسیر مسابقه : شیاطین

متاسفانه مثلا تو برنامه 90 میگه کی برنده میشه ؟
2 دقیقه نمیشه دو ملیون نفر پیام میدن در حالی که قراره به سه نفر جایزه بدن
ولی خدا همیشه مسابقه هاش کم رنگ برگزار میشه

اینا رو دیشب و امروز نوشتم ببخشید نیاز به ویرایش و اصلاح بیشتری داشت :Gol:

یکی سوال کرد چطوری خدا ما رو انتخاب کنه ؟

گفت همونطوری که ماهیگر دوست داره ماهی بزرگ بگیره خدا هم دوست داره بنده هایی رو که تو معنویات و بندگی بزرگ شدن رو بگیره

موضوع قفل شده است