نهضت تنباكو تقابل پيروز روحانيت شيعه با استعمار انگليس و استبداد قاجار

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نهضت تنباكو تقابل پيروز روحانيت شيعه با استعمار انگليس و استبداد قاجار

تاملي درديدگاه امام خميني درباره عوامل چهارگانه پيروزي نهضت تنباكو
نهضت تنباكو يكي از بزرگترين حركت هاي رهايي بخش شيعي به رهبري روحانيت به شمار مي رود به گونه اي كه همواره آثار ارزشمند آن در طول سالهاي طولاني بقا و تداوم داشته است و از حافظه تاريخ محو نگرديده است و تلاش هاي مرموز مورخان وابسته به بيگانه نتوانسته است القائات و تحريفات مسموم را بر حقايق اين حركت الهي غالب نمايد.
ماندگاري آثار نهضت تنباكو را بايد معلول عواملي دانست كه عبارتند از :
1 ـ خاستگاه اين نهضت تشيع انقلابي و مبارز و مقاوم در برابر ظلم وتعدي و تباهي مي باشد .
2 ـ قدرت مذهبي وسياسي روحانيت شيعه در اين نهضت در سطحي بالا و با وسعتي شگفتي زا متجلي گرديد .
3 ـ حضور مردم مسلمان هم گسترده بود و هم آميخته با شناخت و آگاهي هاي سياسي از تحركات دشمنان .
4 ـ حركت هاي تخريبي ايادي پيدا و پنهان استعمار انگليس براي ايجاد شكاف و اختلاف بين علماي دين از يكسو و بين مردم و روحانيت از ديگر سو به نتيجه و ثمر نرسيد و دشمنان به طور كامل ناكام ماندند.

در انديشه ها و ديدگاه هاي سياسي حضرت امام خميني عوامل چهارگانه اي را كه به عنوان راز ماندگاري نهضت تنباكو در حافظه تاريخ و بستر زمان از آنها ياد كرديم به تامل مي گذاريم .


الف ـ حضرت امام خميني در مصاحبه با خبرنگار ايتاليايي روزنامه « لوتاكو نتينوا » و در پاسخ به پرسش او درباره خاستگاه و ريشه نهضت اسلامي چنين مي فرمايد : « يكي از خصلت هاي ذاتي تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتوري و ظلم است كه در تمامي تاريخ شيعه به چشم مي خورد هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضي از مقطع هاي زماني بوده است . در صد ساله (اخير) حوادثي اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاثيري داشته است . انقلاب مشروطيت جنبش تنباكو و ... قابل اهميت فراوان است ... » (1 )
امام خميني در اين سخنان خاستگاه اصلي نهضت تنباكو را تشيع معرفي مي نمايد كه خصلت ذاتي آن ايستادگي در برابر دشمنان و مبارزه قهرآميز با ظلم و استكبار در هر عصر و زمان مي باشد.
همين خاستگاه و ريشه است كه نهضت تنباكو را به وجود آورد و آثار آن را باقي و مقاوم نمود به گونه اي كه انقلاب شكوهمند اسلامي ما نيز نقش تاثيرگذاري و تحول آفريني خود را از آن جنبش گرفت . مكتب تشيع كه همان اسلام اصيل و ناب و تعاليم وحياني آن مي باشد مسلمين را به دشمن شناسي فرا مي خواند و از صرف بودجه هاي كلان توسط آنان براي مسدود كردن راه توحيد خبر مي دهد(2 ) و توطئه هاي دشمن براي تضعيف ايمان ها(3 ) و جلوگيري از رسيدن خير و منفعت به اهل ايمان (4 ) را آشكار مي نمايد و همواره به وحدت و اتحاد و پرهيز از تفرقه و تشتت دعوت مي كند(5 ) و به جهاد و مبارزه با قدرت هاي استكباري در همه اعصار فرمان مي دهد . (6 )
همين مشخصه ها در مكتب تشيع كافي است كه خاستگاه جنبش ها و حركت هاي رهايي بخش همچون نهضت تنباكو شود و ماندگاري آن را موجب گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 5 ص 407
2 ـ قرآن كريم سوره انفال (8 ) آيه 36
3 ـ سوره بقره (2 ) آيه 109
4 ـ سوره بقره (2 ) آيه 105
5 ـ سوره آل عمران (3 ) آيه 103
6 ـ سوره حج (22 ) آيه 39 سوره تحريم (66 ) آيه 9

ب ـ دومين عاملي كه در درخشش نهضت تنباكو از آن ياد كرديم عبارت است از تجلي قدرت مذهبي و سياسي روحانيت شيعه در اين نهضت و رهبري هاي جامع و حركت زاي آنان در تقابل با استعمار خارجي و استبداد داخلي .
حضرت امام خميني مي فرمايند :
« ما اين صد سال اخير را كه ملاحظه كنيم هر جنبشي كه واقع شده است از طرف روحانيون بوده است بر ضد سلاطين . جنبش تنباكو به ضد سلطان وقت بود . » (7 )
همچنين امام خميني در سخناني ديگر مجددا تاكيد مي كنند :
« شما اگر ملاحظه كنيد از اول تا حالا آن كه با اين قدرت ها معارضه كرده ابتدايش از روحانيين شروع شده ... در اين صد ساله اخير آني كه معارضه كرده با سلاطين وقت ابتدايش از روحاني شروع شده قضيه تنباكو ابتدايش از روحانيون ايران و عراق و از مرحوم ميرزا فتوا بود و از علماي تهران قيام و عمل . » (8 )
امام خميني در كنار اشاره به مبارزه علماي تهران بر مبناي فتواي ميرزاي شيرازي در مخالفت با قرارداد استعماري امتياز تنباكو كه بين انگليس و دولت وقت ايران يعني ناصرالدين شاه منعقد گرديد تصريح دارند كه همه علماي بزرگ ايران از اين حكم تبعيت كردند(9 ) و به اين ترتيب قيام روحانيت اسلام و رهبري علماي آگاه و متعهد و مبارز نهضت تنباكو را به صورت حركتي گسترده و رهايي بخش در معارضه با استعمار و استبداد قرار داد.
در « تهران » فقها و علماي اسلام ـ همچون ميرزا حسن آشتياني شيخ فضل الله نوري آقاي سيدعبدالله بهبهاني سيدعلي اكبر تفرشي آقاسيدمحمدرضا طباطبايي و محمدتقي كاشاني ـ نهضت تنباكو را مرحله به مرحله به پيش مي بردند و در برابر تهديدهاي مكرر دولت ناصرالدين شاه مبني بر عدم مخالفت با امتياز تنباكو با صلابت و استواري مقاومت مي كردند.

در « شيراز » علماي اسلام به مخالفت با امتياز استعماري تنباكوي ايران قيام مي كنند. يكي از علماي مبارزي كه نقش ارزنده اي در اين حركت الهي به عهده داشت عالم مجاهد « سيدعلي اكبر فال اسيري » بود. او بر فراز منبر مي رود و از زير عبا شمشيري بيرون كشيده و فرياد بر مي آورد :
« موقع جهاد عمومي است . اي مردم بكوشيد تا جامه زنان نپوشيد. من يك شمشير و دو قطره خون دارم هر بيگانه اي را كه براي انحصار دخانيات به شيراز بيايد شكمش را با اين شمشير پاره خواهم كرد. »
رژيم قاجار اين عالم مبارز را ربود و به بوشهر و سپس به بصره تبعيد نمود. مردم شيراز به اعلام انزجار از اين عملكرد دولت مي پردازند لكن اعتراض آنان به دستگيري و تبعيد روحاني مبارز شيراز با گلوله هاي حاكم وقت شيراز « قوام الملك » پاسخ داده مي شود!

وقتي مردم بي گناه به خاك و خون كشيده مي شوند نمايندگان شركت انگليسي در پناه سرنيزه حاكمان به شهر وارد مي شوند. علما و روحانيون در اعتراض به اين عمل از رفتن به مساجد خودداري مي كنند و مقاومت تداوم مي يابد.
در « تبريز » علما و روحانيون مبارز طي تلگرافي به تهران و براي دستگاه حكومت چنين اعلام مي نمايند :
« با كمال حيرت مشاهده مي كنيم كه پادشاه ما كافه مسلمين را مثل اسرا به كفار مي فروشد... مسلمانان مرگ را به زيردست شدن كفار ترجيح مي دهند. »

رهبري نهضت در تبريز به عهده « ميرزا جواد آقا مجتهد تبريزي » است . او به شدت در مقابل استعمار انگليس و استبداد قاجار ايستادگي مي كند. مردم به پيروي از او اعلاميه هاي كمپاني را از ديوارهاكنده و از پذيرفتن خارجي ها امتناع مي كنند.
در تلگراف هايي كه از تبريز به ناصرالدين شاه ارسال مي شود به صراحت و شجاعت به او اعلام مي گردد كه با واگذاشتن امتياز تنباكوي ايران به انگليس خود را به فرنگي ها فروخته است .
در « اصفهان » حركت پرشور و مبارزه با استعمار و استبداد به رهبري سه عالم مسئول و مبارز « حاج شيخ محمدتقي (آقا نجفي ) « شيخ محمدعلي » و « ملاباقر فشاركي » در اوج جهاد و مقاومت به پيش مي رود.
ناصرالدين شاه در صدد مقابله با روحانيت برمي آيد و طي تلگرافي به « آقا نجفي » اعلام مي كند :
« بي جهت عالم آسوده را آشفته نكنيد و مردم با خون خود بازي نكنند و آسوده مشغول دعاگويي و رعيتي باشند.»
عالم مبارز مرحوم آقا نجفي وقعي به اين تلگراف نمي دهد و به همراه ساير علما مبارزه را با شدت استمرار مي بخشد.
« ظل السلطان » حاكم جبار اصفهان طي تلگرافي به ناصرالدين شاه اين گونه گزارش مي دهد :
« آقا نجفي » و « شيخ محمدعلي » اعلانات چندي درب مساجد و معابر چسبانده استعمال تنباكو را حرام و حمايت كنندگاني فرنگي را مرتد و عمله جات دخانيات را نجس خوانده و نوشته اند كسي از اين جماعت را كه دخالت در كار فرنگي دارند به حمام و مسجد و سقاخانه راه ندهند. در حمام ها و قهوه خانه ها و مجالس علما و تجار و غيره قليان موقوف است . طلبه ها در هر نقطه كه قليان ديده شكسته اند ... (10 )

در ساير شهرها نيز تحركاتي همانند چهار شهر ياد شده از جانب علما و روحانيون ناصرالدين شاه و دولت وقت را به استيصال و درماندگي مي كشاند و مرحله به مرحله وادار به عقب نشيني مي نمايد.

--------------
7 ـ صحيفه امام ج 8 ص 294
8 ـ همان مدرك ج 9 ص 172
9 ـ ولايت فقيه اثر امام خميني موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 113
10 ـ ميرزاي شيرازي تاليف شيخ آقا بزرگ تهراني انتشارات وزارت ارشاد اسلامي ص 241 243 246

ج ـ سومين عامل در درخشندگي نهضت تنباكو حضور وسيع و يكدست و گسترده مردم در اين حركت الهي مي باشد.
حضرت امام خميني پس از تصريح به رهبري و مجاهدت خستگي ناپذير علماي اسلام در سازماندهي نهضت تنباكو در شهرهاي ايران درباره تبعيت مردم از علما و حضور آنان در نهضت مي فرمايند : مردم به روحانيت علاقه داشتند و دنبال اينها را مي گرفتند و كارها را انجام مي دادند . (11 )

همچنين امام خميني پس از اشاره به فتواي كوتاه ميرزاي شيرازي در تحريم تنباكو مي فرمايد : « آن نصف سطر.. يك ملت را وادار كرد كه مخالفت كنند . » (12 ) و نيز امام خميني پس از اشاره به فتواي ميرزا و مجاهدت علماي دين به حضور و نقش مردم اين گونه تصريح مي كنند : اين ملت بود كه پشتيباني از مراجع خودشان مي كردند از علماي خودشان حمايت مي كردند و آنهايي را كه راه استبداد مي رفتند به زمين مي زدند . (13 )
حضور و مجاهده مردم مسلمان در نهضت تنباكو بسيار پرشكوه يك دست شجاعانه و خالصانه بود.
به ذكر نمونه هايي از اين مجاهدت و وحدت در دو شهر تبريز و اصفهان بسنده مي كنيم :

وقتي مردم تبريز به دنبال مخالفت ها و اعتراض هاي اوليه با امتياز تنباكو پاسخي جز اصرار دولتيان بر نوكري استعمارگران انگليسي مشاهده نمي كنند تلگرافي به ناصرالدين شاه با اين محتوا ارسال مي دارند :
« ما اهالي تبريز روز عاشورا تمام فرنگي ها و عيسويان را كه در تبريز هستند قتل عام خواهيم كرد. از حالا به شما اطلاع مي دهيم دانسته باشيد كه تغيير به جهت عمل تنباكو و اين كه شاه مملكت خودش را به فرنگي ها فروخته است . »
همچنين نامه اي به اين مضمون براي شاه مي نويسند :
« 42 سال است سلطنت مي كني محض طمع مملكت خودت را قطعه قطعه به فرنگي فروخته اي خودداني اما ما اهالي آذربايجان خودمان را به فرنگي نمي فروشيم و تا جان داريم مي كوشيم . »
به دنبال مقاومت و جهاد مردم مسلمان تبريز بود كه ناصرالدين شاه ضمن تلگرافي به تبريز از طرف كمپاني انگليسي اعلام مي كند : « ...در كار آذربايجان هر نوع تسهيلات كه مردم بخواهند مي كنم . اگر حرف آنها در فرنگي است ماموران فرنگي را برمي دارم سهل است خارج از مذهب هيچ نمي گذارم . كارهاي آذربايجان را به خود آذربايجاني ها رجوع مي كنم ... در وضع خريدن يا فروختن هر عيبي به نظر علما آمده است بگويند رفع مي كنم . به طوري اصلاحات مي دهم كه خود مجتهدين راضي شوند... »
مردم مسلمان تبريز كه در اثر خط مشي سياسي علماي دين فقط لغو امتياز تنباكو را مي طلبيدند به تلگراف مزبور اهميتي ندادند و به مبارزات خود ادامه دادند در نتيجه دولت ناصرالدين شاه تصميم گرفت موقتا از آذربايجان صرف نظر نمايد.
در اصفهان پس از تبعيد گروهي از علماي اسلام توسط ظل السلطان با هدف آرام كردن و عقب نشيني مردم اين ترفند موثر واقع نشد و مردم زير بار ننگ ذلت و وطن فروشي نرفتند.
عده اي از مردم اصفهان به جاي فروش تنباكوهاي خود به كمپاني آنها را بين فقرا تقسيم كردند. عده اي ديگر با طبع بلند و غيرت اسلامي خود از اين اموال گذشتند و براي نشان دادن مخالفت با استعمار و استبداد همه تنباكوهايشان را به آتش كشيدند . همين عمل توسط برخي از تجار تهران نيز صورت پذيرفت . (14 )

--------
11 ـ صحيفه امام ج 9 ص 172
12 ـ همان مدرك ص 537
13 ـ همان مدرك ج 17 ص 271
14 ـ ميرزاي شيرازي تاليف شيخ آقا بزرگ تهراني ص 247 ـ 244

د ـ موضوع چهارم كه يكي ديگر از عوامل موفقيت خيره كننده نهضت تنباكو گرديد بي اثر ماندن حركات تخريبي دشمنان براي ايجاد اختلاف و تشتت بين علماي اسلام و نيز بين علما و مردم بود.
حضرت امام خميني درباره نيرنگ هاي استعمار و عوامل داخلي آنان براي تفرقه افكني بين علما و روحانيون و نيز

بين روحانيت و مردم به مقايسه نهضت مشروطه و نهضت تنباكو مي پردازند و مي فرمايند :
« يك نقشه اي بود كه نقشه هم تاثير كرد و نگذاشت كه مشروطه به آن طوري كه علماي بزرگ طرحش را ريخته بودند عملي بشود. به آنجا رساندند كه آنهايي كه مشروطه خواه بودند به دست يك عده كوبيده شدند. تا آنجا كه مثل مرحوم حاج شيخ فضل الله نوري در ايران براي خاطر اين كه مي گفت بايد « مشروطه مشروعه » باشد و آن مشروطه اي كه از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم در همين تهران به دار زدند و مردم هم پاي او رقصيدند يا كف زدند. در مشروطه در عين حالي كه ابتدايش نبود اين مسائل لكن آنهايي كه مي ديدند كه از مشروطه ضربه مي بينند منافعشان از بين مي رود... يك دسته از همان مستبدين مشروطه خواه شدند و افتادند توي مردم . همان مستبدين بعدها آمدند و مشروطه را قبضه كردند و رساندند به آنجايي كه ديديد و ديديم . زمان ميرزاي شيرازي هم مي خواستند يك همچو كاري بكنند. مرحوم ميرزا كه دخانيات را تحريم فرمود شياطين افتادند در بين مردم و به آنجا رساندند كه بعضي از اهل علم بعضي از شهرها بالاي منبر ـ به طوري كه نقل مي كنند ـ قليان كشيد برضد حكم مرحوم ميرزا. لكن ميرزا چون قدرتش قدرت فوق العاده اي بود و از اين طرف هم طرفداران او مثل ميرزاي آشتياني قوي بود و قدرتمند نتوانستند آنجا كاري بكنند . » (
15)
در تاريخ آمده است كه ناصرالدين شاه دستور داد بين دو تن از علماي تبريز اختلاف بيندازند و آنها را در مقابل يكديگر قرار دهند تا نهضت تنباكو به بيراهه تفرقه و تنازع بين علماي دين و در پي آن اختلاف بين روحانيت و مردم بيفتد لكن در نيل به اين حيله و ترفند شيطاني توفيق حاصل نكردند . (16 )

-------
15 ـ صحيفه امام ج 18 ص 171
16 ـ ميرزاي شيرازي شيخ آقا بزرگ تهراني ص 245

به اين ترتيب نهضت تنباكو عرصه تقابل روحانيت شيعه با استعمار خارجي و استبداد داخلي گرديد و در اين مقابله و معارضه قدرت عظيم روحانيت كه خاستگاه آن مكتب تشيع مي باشد اين حركت پرشور الهي را با سازمان دهي مردم و مراقبت و هوشياري هاي خاص به پيروزي كامل رساند و در دل تاريخ براي هميشه ثبت نمود و آثار ارزشمند و بيداري زا و حركت آفرين آن را پشتوانه راه آيندگان قرار داد.
اين درخشندگي و ظفرمندي شگفتي زاست كه متفكر شهيد آيت الله مرتضي مطهري را به اين آرزومندي مي رساند كه اي كاش نهضت پيروز تنباكو مقصد متعالي برقراري نظام حكومتي اسلام را تعقيب مي نمود و در آن مقطع تاريخي متوقف نمي شد . (17 )
اگر چه اين آرزو و در پي آن تاسف و تحسر استاد مطهري بجا مي باشد لكن همان گونه كه امام خميني تصريح كردند نهضت تنباكو در ايجاد و پيروزي انقلاب اسلامي ايران تاثير گذار بود و از اين پس نيز از ذخاير ارزشمند در تاريخ نهضتهاي رهايي بخش اسلامي به شمار مي رود.

------
17 ـ نهضت هاي اسلامي در صد ساله اخير متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري انتشارات صدرا ص 96
نهضت تنباكو يكي از بزرگ ترين حركت هاي رهايي بخش شيعي به رهبري روحانيت به شمار مي رود به گونه اي كه همواره آثار ارزشمند آن در طول سال هاي طولاني بقا و تداوم داشته و از حافظه تاريخ محو نگرديده است و تلاش مرموز مورخان وابسته به بيگانه نتوانسته است القائات و تحريفات مسموم را بر حقايق اين حركت الهي غالب نمايد
در نهضت تنباكو حركت هاي تخريبي ايادي پيدا و پنهان استعمار انگليس براي ايجاد شكاف و اختلاف بين علماي دين از يكسو و بين مردم و روحانيت از ديگر سو به نتيجه و ثمر نرسيد و دشمنان به طور كامل ناكام ماندند
ظهور قدرت مذهبي و سياسي روحانيت در سطحي بالا و با وسعتي شگفتي زا و حضور مردم مسلمان ـ كه هم گسترده بود و هم آميخته با شناخت و آگاهي هاي سياسي از تحركات دشمنان ـ دو عامل مهم در پيروزي نهضت تنباكو به شمار مي رود .
امام خميني :
آنهايي كه مي ديدند از « مشروطه » ضربه مي بينند منافعشان از بين مي رود... يك دسته از همان مستبدين مشروطه خواه شدند و افتادند توي مردم همان مستبدين بعدها آمدند و مشروطه را قبضه كردند و رساندند به آنجايي كه ديديد و ديديم . زمان « ميرزاي شيرازي » هم مي خواستند يك همچو كاري بكنند... لكن ميرزا چون قدرتش قدرت فوق العاده اي بود و از اين طرف هم طرفداران او مثل ميرزاي آشتياني قوي بود و قدرتمند نتوانستند آنجا كاري بكنند .
همان گونه كه امام خميني تصريح كردند نهضت تنباكو در ايجاد و پيروزي انقلاب اسلامي ايران تاثيرگذار بود و از اين پس نيز از ذخائر ارزشمند در تاريخ نهضت هاي رهايي بخش اسلامي به شمار مي رود .
منبع:imam-khomeini.com

موضوع قفل شده است