عكس العمل عجيب معاويه در شهادت امام علی ع !

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عكس العمل عجيب معاويه در شهادت امام علی ع !

با سلام

ابن عساكر مى نويسد :

معاويه در روزى بسيار گرم ، با زن خود مشغول صحبت بود،
وقتى خبر شهادت اميرالمؤ منين عليه السلام را به وى دادند آيه استرجاع را خواند و گفت :
ما ذا فَقَدُوا مِنَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ وَ الْفَضْلِ وَ الْفِقْهِ
((مردم چگونه معدن علم و حلم و فضيلتها و فقه را از دست دادند؟.))
زنش گفت :
من تعجّب مى كنم ، تو تا ديروز به او ناسزا مى گفتى ، امروز بر مرگ او متاءثّرى ؟
معاويه گفت :
واى بر تو، تو نمى دانى كه على از جهت علم و فضل شبيه چه شخصيّتى بود؟

به روايت ديگر چون خبر شهادت آن حضرت را شنيد گريه كرد.1
طبق نقل ناسخ وقتى خبر شهادت اميرالمؤ منين عليه السلام را به معاويه دادند گفت :
اِنَّ الا ءسَدَ الَّذى يَفْتَرِشُ ذِراعَيْهِ فِى الْحَرْبِ قَدْ قَضى نَحْبَهُ
(( آن شيرى كه پنجه هاى خود را در جنگ بر زمين مى گستراند، جهان را وداع گفت ،
و اين شعر را نيز خواند:
قُلْ لِلا رانِبِ تَرْعى اَْنَما سَرِحَتْ ****
وَ لَلْظَّباءِ بِلا خَوْفٍ وَ لا وَجَلٍ 2 (اين شعر كنايه از اين است كه دشمنان و ستيزه جويان آن حضرت از اين پس آسوده شوند، چنان كه با مرگ شير، خرگوش ها و آهوها آسوده مى شوند.)))

چون عبداللّه بن عمر خبر شهادت حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را شنيد بسيار تاءسّف خورد،
و اين آيه شريفه را خواند:
اَوَلَمْ يَرَوْا اَنّا نَاءْتِىَ الا ءرضَ نَنْقُصُها مِنْ اَطْرافِها3
آنگاه گفت :
اى اميرالمؤ منين همانا تو در علم ، ظرف اكبر بودى ، امروز با رفتن تو عَلَمِ اسلام ناقص گرديد و ركن ركين ايمان شكست خورد و از بين رفت .4

1- -تارخ دمشق 3 ص 339 - 340
2- - ناسخ جلد على عليه السلام ص 642
3- -آيه 42 سوره رعد
4- -مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 308

سلام به همه دوستان
البته این اظهار حزنها باعث تایید معاویه نیست بلکه نشان از واقعیت غیر قابل انکار فضایل حضرت علی علیه السلام می دهد که امثال معاویه نیز گاهی ناخوادآگاه به آن اقرار می کردند وبعد از آن که حالت عادی پیدا می کردند به تناقضگویی مبتلا می شدند در تایید این مطلب این گزاره تاریخی کمک بسیار می کند.
وقتی عبد اللّه بن عباس پس از شهادت امير المؤمنين علی علیه السلام نزد معاويه رفت، معاويه به او گفت: خدائى را شكر كه على را كشت!(1)
همچنین محمد بن جریر طبری از محمد بن حمید رازی از علی بن مجاهد از محمد بن اسحاق از فضل بن عباس بن ربیعه روایت کرده که گفت: هنگامی که عبدالله بن عباس به قصد دیدار معاویه به شام رفته و در آنجا بسر می برد، روزی من در مسجد بودم که ناگهان معاویه در کاخ خضراء تکبیر گفت و اهل کاخ همه تکبیر گفتند. سپس اهل مسجد هم به پیروی از آنان تکبیر گفتند. فاخته دختر قرظة بن عمرو بن نوفل بن عبدمناف از دریچه غرفه خود بیرون آمد و گفت: خدا تو را شاد کند ای معاویه. چه خبری شنیدی که شادمان شدی؟ معاویه گفت: خبر مردن حسن بن علی علیه السلام را شنیدم. فاخته گفت: انالله و انا الیه راجعون.(2)
شیخ عبدالقادر بن محمد بن طبری در کتاب حسن السریرة فی حسن السیرة می نویسد: وقتى خبر شهادت امام به معاویه رسيد خوشحال شد و شادى و مسرت خود را ابراز داشت و او و اطرافیانش همه به سجده افتادند.(3)

اسناد:

(1) البدایة و النهایة ابن کثیر ج8

(2) مروج الذهب مسعودی ج2ص429-430 ط دارالاندلس بیروت.

(3)کتاب حسن السریرة فی حسن السیرة، الامامة والسیاسة ج1ص144، العقد الفرید ج2ص298، محاضرات الادباء ج2ص224، حياة الحيوان ج1ص58، تاريخ الخميس ج2ص294، وفات الاعیان ج2ص66

موضوع قفل شده است