آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟

با سلام

سوال دوستی است ، دیدم در سایت عنوان بشه چون شاید سوال خیلیها باشد

اگر عزیزان در این مورد توضیح دهند بسیار سپاس گذارم

آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟
در هر مورد لطفا علتها هم ذکر کنید
.

[=Century Gothic]با سلام
آقا
[=Century Gothic] از[=Century Gothic]24 ساعت هم بیشتر شده !از کارشناسان عزیز کسی نیست جواب این دوستمان را بدهد ؟:Gol:
با تشکر

سلام علیکم رضا جان

انسانهائی که در ولایت شیطانند از خود شیطان خطرناکترند
چرا که شیطان سلطه عملی و جسمی ندارد
و برای نیل به این اهداف از ان انسانها کمک می گیرد

البته یک نکته دیگر اینکه این انسانها جمع بین شیطان و نفس اماره را باهم دارند و بالتبع نیروی تخریبی انها به مراتب بیشتر از شیطان است
در ضمن شیطان علی رغم تمام بدیهایش به یگانگی خدا اعتقاد دارد و مشرک نیست و یک سابقه شش هزار ساله عبادت هم دارد
ولی این موجودات نه به یگانگی خدا اعتقادی دارند نه ایمانی نه عبادتی
شیطان شش هزار سال سر به سجده الهی گذاشت و سجده بر ادم نکرد
این افراد سجده بر خدا نکرده و در مقابل خدای یکتا چه طغیانها که نمی کنند.
شیطان با ذکر الهی دور می شود و فرار می کند ولی انسانهای پلید با ذکر الهی دور نمی شوند.بلکه به اذن الله شرشان دفع می شود.((منظورم این است که از ذکر الهی حیا نمی کنند))
یا علی

رضا;140228 نوشت:
آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟

سلام
خیر بدتر نیستند چون این افراد ابزار گمراهی هستند نه علت آن . بیش از شیطان و دوستدارش ، نفس انسان خطرناک است چون تا زمینه ای در این سو فراهم نباشد شیطان و دوستش از آنسو کاری نمی توانند بکنند .
موفق باشید

حرف از خطرناکتر بودنش است نه بدتر بودن جناب خامد هرچند که فرمایش حضرتعالی کاملا متین و صحیح است همانا که پیامبر فرمودند صلی الله علیه و اله و سلم : بدترین دشمن تو نفسی است که بین دو پهلوی توست

**عبدالله**;140530 نوشت:
حرف از خطرناکتر بودنش است نه بدتر بودن جناب خامد هرچند که فرمایش حضرتعالی کاملا متین و صحیح است همانا که پیامبر فرمودند صلی الله علیه و اله و سلم : بدترین دشمن تو نفسی است که بین دو پهلوی توست

بنام خدا

یعنی چی دو پهلوی تو؟؟؟؟؟

اونی که خطرناکتره بدتره

بنام خدا

اینجا مقایسه بین شیطان و کسی که تحت ولایتش میباشد هست

سلام

رضا;140228 نوشت:
آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟

با توجه به اینکه بحث مربوط به مباحث شیطان شناسی و تخصصی است، از سروران درخواست میکنم، نظرات مستند ارائه کنند.
بنده به چند مورد از این مباحث در نهج البلاغه اشاره میکنم. تحلیل باشه با دوستان.

در خطبه 192 شیطان به عنوان خطرناک ترین دشمنان انسان معرفی شده به این دلایل: ...فلعمر الله لقد فخر علی اصلکم، و وقع فی حسبکم، و دفع فی نسبکم، و اجلب بخیله علیکم، قصد برجله سبیلکم، یقتنصوکم بکل مکان، و یضربون منک کل بنان. لا تمتنعون بحیله، و لاتدفعون بعزیمة...(...به خدا سوگند! شیطان بر اصل و ریشه شم فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عیب گرفت. و با سپاهیان سواره خود بر شما هجوم اورد، و با لشگر پیاده راه شما را بست، که هر کجا شما را بیابند شکار میکنند، و دست و پای شما را قطع میکنند. نه می توانید با نقشه و حیله آنها را بپراکنید، و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دورکنید...1)
در ادامه خطبه هم بر روی مساله تکبر و خود پسندی تاکید شده که به گواه قران دلیل کفر و رجم شیطان شد.
و اما لشگر شیطان: حضرت امرا متکبر را به عنوان مرکب های شیطان معرفی میکنند... اتخذهم ابلیس مطایا الضلال، و جندا بهم یصول علی الناس، و تراجمت ینطق علی السنتهم، استراقا لعقولکم و دخولا فی عیونکم، و نفثا فی اسماعکم. فجعلک مرمی نبله، و موطی قدمه، و ماخذ یده.(شیطان انها را برای گمراه کردن مردم، مرکب های رام قرار داد، و از انان لشگری برای هجوم به مردم ساخت، و برای دزدیدن عقل ها و داخل شدن در چشم ها و گوشهای شما، آنان را سخنگوی خود برگزید، که شما را هدف تیرهای خویش، و پایمال قدم های خود، و دستاویز وسوسه های خود گردانید.)

در خطبه 194 به توصیف سیمای منافقان میپردازند و در انتها ایشان را حزب الشیطان میخوانند.
و اما اوصاف ایشان:

1- گمراه و گمراه کننده اند.
2- خطاکارند و به خطاکاری تشویق میکنند.
3- به رنگهای گوناگون ظاهر میشوند، و از ترفند های گوناگون استفاده میکنند
4- برای شکستن شما از هر پناهی استفاده میکنن، و در هر کمینگاهی به شکار شما مینشینند.
5- قلبهایشان بیمار و ظاهرشان اراسته است.
6- در پنهانی راه میروند و از بیراهه ها حرکت میکنند.
7- وصفشان دارو و گفتارشان درمان، اما کردارشان دردی است بی درمان.
8- بر رفاه و اسایش مردم حسد می ورزند، و بر بلا و گرفتاری مردم می افزایند، و امیدواران را نا امید میکنند.
9- آنها در هر راهی کشته ای، و در هر دلی راهی، و بر هر اندوهی اشکها(اشک تمساح) می ریزند.
10- مدح و ستایش را به یکدیگر قرض میدهند، و انتظار پاداش میکشند.
11- اگر چیزی را بخواهند اصرار میکنند و اگر ملامت شوند پرده دری میکنند. و اگر داوری کنند اسراف میکنند.
12- انها برار هر حقی باطلی، و برابر هر دلیلی شبهه ای و برای هر ذنده ای قاتلی، و برای هر دردی کلیدی،و برای هر شبی کلیدی تهیه کرده اند.
13- با اظهار یاس می خواهند به مطامع خود برسند و بازار خود را گرم کنند و کالای خود را به فروش برسانند.
14- سخن میگویند اما به اشتباه و تردید می اندازند، وصف میکنند اما فریب میدهند، در آغاز راه را اسان و سپس در تنگناها به بن بست میکشانند
آنان یاوران شیطان و زبانه های اتش جهنم می باشند: " اولئک حذب الشیطان، الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون.2

با این اوصاف و باتوجه به شیطان شناسی=اولین های شیطان
میشه به این نتیجه واضح رسید که در قدرت و خطر شیطان شکی نیست، ولی همونطور که از روایات هم استفاده میشه، شیطان برای فریب عموم مردم از جنودش استفاده میکنه، در عین حال که با توجه به ظرفیت مردم عامی درجه خطر کاملا بالاست. ولی در مواردی خاص خودش دست به کار میشه، و مستقیم عمل میکنه. با این وجود با توجه به سوگند های متعدد شیطان و تذکرات فراوان اولیا الله خطر فریب خوردن در هر مرحله ای متناسب با ظرفیت انسان احتمال بسیار قوی داره. منظورم اینه که در هر مرحله چه اینکه شیطان مسقیم وارد بشه یا از جنودش استفاده کنه، قراره به قسم خودش فریب انسان محقق بشه، این یعنی خطر جدی.
هیچ موجودی به اندازه شیطان مورد قهر و غضب الهی قرارنگرفته و این کینه و نفرت و تبعات بعدی رو بدنبال داره.
در مورد اذکار دافع وساوس شیطان هم خیلی کم پیش میاد که انسان متوجه باشه وسوسه از جانب نفسه یا از طرف شیطانه، و البته پی بردن به خود وسوسه هم برای افراد عادی کار بسیار سختیه.
حتی سالکان الی الله نیز باید مواظب ذات غیر ثابت و متحرک شیطان باشند، چه بسا تردید بین دو مستحب هم در مراحل سلوک از وساوس شیطانه...(بحث مربوط به عرفان نظریه و نیاز به مقدمات و اساتید مجرب داره و مبتلا به نیست)
پس مسلمه که شیطان خطرناکه یا بهتر بگیم قدرت بیشتری داره چون بر جنود خودش ولایت داره.

1)بنابر نهج البلاغه دشتی
2) مجادله 19

**عبدالله**;140458 نوشت:
سلام علیکم رضا جان

انسانهائی که در ولایت شیطانند از خود شیطان خطرناکترند
چرا که شیطان سلطه عملی و جسمی ندارد
و برای نیل به این اهداف از ان انسانها کمک می گیرد

البته یک نکته دیگر اینکه این انسانها جمع بین شیطان و نفس اماره را باهم دارند و بالتبع نیروی تخریبی انها به مراتب بیشتر از شیطان است
در ضمن شیطان علی رغم تمام بدیهایش به یگانگی خدا اعتقاد دارد و مشرک نیست و یک سابقه شش هزار ساله عبادت هم دارد
ولی این موجودات نه به یگانگی خدا اعتقادی دارند نه ایمانی نه عبادتی
شیطان شش هزار سال سر به سجده الهی گذاشت و سجده بر ادم نکرد
این افراد سجده بر خدا نکرده و در مقابل خدای یکتا چه طغیانها که نمی کنند.
شیطان با ذکر الهی دور می شود و فرار می کند ولی انسانهای پلید با ذکر الهی دور نمی شوند.بلکه به اذن الله شرشان دفع می شود.((منظورم این است که از ذکر الهی حیا نمی کنند))
یا علی

با سلام
احسنت به عبد الله عزیز دقیقا درست فرمودید !!
ضمن تشکر از دوستان عزیز، اگر به سوال دقت کنید همانطور که عبد الله عزیز فرمودند سخن سر خطرناک تر بودن است که امیدوارم دوستان به این مطلب دقت داشته باشند !
اگر نه که در این شکی نیست که بزگترین دشمن انسان شیطان است !!
فکر کنم اگر بیشتر روی علتها سخن بگویم زود تر به نتیجه برسیم

سلام

همونطور که در جای دیگه هم عرض کردم سریال سقوط یک فرشته حاوی نکات اموزنده ای بود

مثال ساده

اگر در سریال سقوط یک فرشته ازارهای جسمانی رو در ننظر بگیریم مثل ترساندن کتک زدن تهدید کردن مسموم کردن ورشکست کردن کلاهبرداری و... توسط چه کسی انجام شد؟
توسط نیما که تحت ولایت شیطان بود

اغوا و وسوسه توسط چه کسی انجام شد؟شیطان

خب به نظر شما شیطانی که وسوسه می کند و هیچ سلطه جسمی و عملی ندارد خطرش بالاتر است یا موجودی که با شمشیرش فرق ولی الله را می شکافد یا سر او را از قفا می برد یا مسمومش می کند و...؟

ما اینجا دو بحث داریم

انکه مولا فرمودند علیه السلام که خطر شیطان ملعون بالاترین خطر است ان بخاطر به گمراهی افکندن است

ولی در اینجا اگر بنده متوجه شده باشم منظور رضا خطر اجتماعی است --درسته رضا جان؟

خب در اجتماع یک اوباش خطرش بیشتر است یا شیطان؟
البته بحثی نیست که او هم از شیطان خط می گیرد و صد البته این کلام دلیل بر کم خطر بودن شیطان نیست
هدف این است که ما بفهمیم از شر این افراد چگونه بدر برویم؟و اصولا دامنه فعالیت شیاطین انس چیست؟

یک گریز که خیلی کارا هم هست خیلی به کار ببرید این رو

[=&quot]از شهيد روايت شده كه شيطان دو نوع است: انس و جن; انس با صلوات بر محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) و آل محمد (عليهم السلام) و جن با گفتن: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ باللّه العَليّ العَظيم» دفع مي شود. در روايتي آمده است كه اين اذكار را بعد از نماز مغرب هفت بار بگويد. [/]

رضا;140557 نوشت:
با سلام احسنت به عبد الله عزیز دقیقا درست فرمودید !! ضمن تشکر از دوستان عزیز، اگر به سوال دقت کنید همانطور که عبد الله عزیز فرمودند سخن سر خطرناک تر بودن است که امیدوارم دوستان به این مطلب دقت داشته باشند ! اگر نه که در این شکی نیست که بزگترین دشمن انسان شیطان است !! فکر کنم اگر بیشتر روی علتها سخن بگویم زود تر به نتیجه برسیم

سلام
این استدلال صحیح نیست چه اینکه علت از معلول و آلت از ذولآله قویتر و شدیدتر است دیگر اینکه اساسا دو تا دیدن این دو هم چندان مبنایی ندارد چه اینکه علت و معلول از هم جدا نیستند لذا آلت دست شیطان همان دست شیطان است پس هم ایجاد تقابل و تباین بین این دو چندان موجه نیست و هم خطرناکتر دانستن آلت خلاف اصول عقلی است.
موفق باشید

حامد;140676 نوشت:
سلام
این استدلال صحیح نیست چه اینکه علت از معلول و آلت از ذولآله قویتر و شدیدتر است دیگر اینکه اساسا دو تا دیدن این دو هم چندان مبنایی ندارد چه اینکه علت و معلول از هم جدا نیستند لذا آلت دست شیطان همان دست شیطان است پس هم ایجاد تقابل و تباین بین این دو چندان موجه نیست و هم خطرناکتر دانستن آلت خلاف اصول عقلی است.
موفق باشید

با سلام

بدتر از شيطان، كساني هستند كه نهاد شيطاني دارند، در روايات‌ داريم، موقعي كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور پيدا كنند، شيطان از بين مي‌رود، ولي شيطنت‌‌ و نهادهاي شيطاني از بين نمي‌رود، در آن موقع انسان‌هايي هستند كه نفش شيطاني دارند، لذا ما در مواجهه با ديگران بايد اين احتمال را بدهيم كه اگر آدم درستي نباشد، يا نفس شيطاني است و يا شيطان مجسم شده به شكل آدم!
ضرر انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارند، از شيطان بيشتر است، چون شيطان كارش فقط وسوسه كردن است، عملاً نمي‌تواند كار زيادي انجام دهد، مگر در موارد خيلي استثنايي، ولي انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارد، كاملاً تأثير مي‌گذارند.
وَكَذَ َلِكَ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوًّا شَيَـَطِين‌َ الاْ ًِنس‌ِ وَالْجِن‌...;(انعام‌،112) و بدين گونه براي هر پيامبر دشمني از شيطان‌هاي انس و جن برگماشتيم‌
"ابليس‌" اسم خاص و عَلم است و يكي از مصاديق شيطان است، و همان است که از سجده بر آدم سرپیچی کرد واز درگاه خداوند رانده شد.
شيطان به معناي عام آن‌، تا پايان دنيا خواهد بود.
اما اگر روایات مربوط به کشته شدن ابلیس بعد از ظهور را بپذیریم،در پاسخ به این سوال که آیا همه مردم به راه راست خواهند رفت و کسی گناه نخواهد کرد باید گفت:
هدف اصلي انسان، سعادت است و سعادت در جامعه بشري با حكومت حضرت مهدي(عج) حاصل مي شود كه در آن زمان زمين پر از عدل و داد مي شود و خبري از كفر و ظلم نيست.
در آن زمان قلب ها از وسوسه هاي شيطاني پاك مي شود و فساد نابود مي گردد.
در اين روز ابليس - رئيس شيطان ها - كه كاري جز وسوسه و به انحراف كشاندن جامعه بشري ندارد به عنوان اصل فساد گردن زده مي شود.
پس منظور از كشته شدن ابليس و شيطان به دست حضرت، به قتل رساندن شخص شيطان و پايان مهلتي است كه به شيطان داده شده بود.
البته قتل شيطان و ابليس به معناي از بين رفتن همه شياطين - به ويژه انسان هاي شيطان صفت نيست. زيرا تكليف برقرار است و تكليف دائرمدار اختيار خير و شر است و برخي انسان ها هستند كه نقش شيطان را بر عهده دارند. ضمن اين كه نفس اماره نيز است.
اما رئيس شيطان ها - ابليس - كه نقش اساسي براي انحراف و گناه دارد از بين مي رود.

یا علی ع

جناب حامد علی الظاهر قادر به خلاصی از ذهن فیلسفانه شان نیستند سئوال خیلی ساده است نیاز به این همه استدلال ندارد

انکه فرق علی را شکافت خطرناکتر بود یا انکه به او فرمان داد؟

شما با یک لات قداره کش مردم ازار طرف شوید احتمال غلبه تان بیشتر است یا با شیطان؟
اصولا اگر خود شیطان اینقدر مهیب و خطرناک است بنابر استدلال شما دیگر چه نیازی به جنود انس و جن داشت؟و اصولا چرا کارهایش را بیشتر از طریق جنودش انجام می دهد؟
و از ان بالاتر چرا از همنشینی با انسانهای ÷غافل که درجه ای نازل از جنو دابلیسند منع شده ایم؟

جواب واضح است عین خورشید
یا علی

سلام
جناب رضای عزیز شما در پست اول این سوال را مطرح کردید

رضا;140228 نوشت:
آیا آدمهایی كه در ولایت شيطان هستند بیشتر از خود شیطان خطرناکند؟

و در پست 13 می نویسید
رضا;140700 نوشت:
بدتر از شيطان، كساني هستند كه نهاد شيطاني دارند،

به نظر شما این سوال و این جواب سازگارند ؟
انسان از سوال اول اینطور می فهمد که افراد مورد نظر شما همان پرورش یافته های دستگاه شیطانند اما از جواب شما اینطور می فهمد که بعضی انسانها مستقل از شیطان شیطان هستند و آن را به نفسشان نسبت می دهید . پس انسان مورد نظر شما در سوال و جواب یکی نیست .
بنده از اول می دانستم شما بدنبال جواب آقای عبدالله هستید و دلیل آنرا هم می دانستم اما اگر می خواستید به این جواب برسید سوال را طور دیگر مطرح می کردید مثلا می گفتید : شیطان با چه ابزارخطرناکی با ما رابطه برقرار می کند ؟ تا هم خطرناک بودن آن افراد را القاء کنید هم ابزارهای شیطان را معرفی کرده باشید .

این روایاتی که در خصوص کشته شدن شیطان بدست حضرت ولی عصر هم آورده اید خلاف مقصود شما را ثابت می کند یعنی ثابت می کند اساس و ریشه ابلیس است و باید اورا از بین برد تا انسانها بتوانند در مسیر هدایت کم دغدغه تر حرکت کنند . و همیشه اصل هرچیز مهمتر است لذا اگر قصه خطرناکتر بودن باشد ریشه ضلالت خطرناکتر است . این مثل روز روشن است .
**عبدالله**;140703 نوشت:
جناب حامد علی الظاهر قادر به خلاصی از ذهن فیلسفانه شان نیستند سئوال خیلی ساده است نیاز به این همه استدلال ندارد انکه فرق علی را شکافت خطرناکتر بود یا انکه به او فرمان داد؟ شما با یک لات قداره کش مردم ازار طرف شوید احتمال غلبه تان بیشتر است یا با شیطان؟ اصولا اگر خود شیطان اینقدر مهیب و خطرناک است بنابر استدلال شما دیگر چه نیازی به جنود انس و جن داشت؟و اصولا چرا کارهایش را بیشتر از طریق جنودش انجام می دهد؟ و از ان بالاتر چرا از همنشینی با انسانهای ÷غافل که درجه ای نازل از جنو دابلیسند منع شده ایم؟

سلام
فکر فیلسوفانه با حسن ظن یعنی فکر دقیق که مدح خوبی است هرچند خود را شایسته مدحی نمی دانم
اما شما باید تباین علت و معلول و آلت و ذوالآله را ثابت کنید بعد بگویید کدام خطرناکتر است . ما اصلا اینجا قائل به جدایی این دو نیستیم . ما فرد گنهکار و جنایتکار را دست شیطان می دانیم . فرد و افراد گنهکار همه بخشی از اندیشه جهانی شیطان هستند . کسی که در این سوی عالم دستی از جنس صدام دارد یک دست دیگر در آنسو بنام بوش دارد ووو حال شما بگویید کدامیک خطرناکترند ؟
شیطان همان نرم افزار دستگاه شیطانی است که در صدد قبضه جهان است و افراد بدکار ابزار او هستند که هر جایی باشند برنامه او را پیش می برند .
یک قداره کش در برنامه جهانی ابلیس یک جزء ناچیز بی مقدار است که تنها در محدوده ای کوچک به او خدمت می کند .
او خدمتگزاران بسیار موثرتر و بزرگتری دارد که برایش برنامه های کلان را عملی می کنند .
حال کدام خطرناکتر است ؟
موفق باشید

ما هم مدح کردیم نه ذم جناب حامد

شاید دسته بندی در اینجا صحیخ تر باشد

مثلا شیطان راسا در یک مرجله خطرناک است در مرحله دیگری جنودش و...

هرچند که همه انها یک هدف نحس را دنبال می کنند

ولی دفع شر کدام یک سخت تر است؟

شیطان برای بروز نیات پلید اش از ابزرا مادی باید استفاده کند و ان ابزار مادی همان انس شیطان صفتند
و شاید بهترین تعبیر تعبیر قران باشد که فروده است انسانهای شیطان صفت هیزم جهنمد که یعنی انها وسیله گناهند.

یا علی

رضا;140700 نوشت:
با سلام

بدتر از شيطان، كساني هستند كه نهاد شيطاني دارند، در روايات‌ داريم، موقعي كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور پيدا كنند، شيطان از بين مي‌رود، ولي شيطنت‌‌ و نهادهاي شيطاني از بين نمي‌رود، در آن موقع انسان‌هايي هستند كه نفش شيطاني دارند، لذا ما در مواجهه با ديگران بايد اين احتمال را بدهيم كه اگر آدم درستي نباشد، يا نفس شيطاني است و يا شيطان مجسم شده به شكل آدم!

ضرر انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارند، از شيطان بيشتر است، چون شيطان كارش فقط وسوسه كردن است، عملاً نمي‌تواند كار زيادي انجام دهد، مگر در موارد خيلي استثنايي، ولي انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارد، كاملاً تأثير مي‌گذارند.

یا علی ع

حامد;140779 نوشت:
سلام
جناب رضای عزیز شما در پست اول این سوال را مطرح کردید

و در پست 13 می نویسید

به نظر شما این سوال و این جواب سازگارند ؟
انسان از سوال اول اینطور می فهمد که افراد مورد نظر شما همان پرورش یافته های دستگاه شیطانند اما از جواب شما اینطور می فهمد که بعضی انسانها مستقل از شیطان شیطان هستند و آن را به نفسشان نسبت می دهید . پس انسان مورد نظر شما در سوال و جواب یکی نیست .
بنده از اول می دانستم شما بدنبال جواب آقای عبدالله هستید و دلیل آنرا هم می دانستم اما اگر می خواستید به این جواب برسید سوال را طور دیگر مطرح می کردید مثلا می گفتید : شیطان با چه ابزارخطرناکی با ما رابطه برقرار می کند ؟ تا هم خطرناک بودن آن افراد را القاء کنید هم ابزارهای شیطان را معرفی کرده باشید .

این روایاتی که در خصوص کشته شدن شیطان بدست حضرت ولی عصر هم آورده اید خلاف مقصود شما را ثابت می کند یعنی ثابت می کند اساس و ریشه ابلیس است و باید اورا از بین برد تا انسانها بتوانند در مسیر هدایت کم دغدغه تر حرکت کنند . و همیشه اصل هرچیز مهمتر است لذا اگر قصه خطرناکتر بودن باشد ریشه ضلالت خطرناکتر است . این مثل روز روشن است .


با سلام
حامد
گرامی ما به دنبال جواب صحیح هستیمدر مورد سوال عنوان شده !!اینکه شما علم غیب دارید که بنده به دنبال جواب جناب عبد الله میگشتم بسیار جالب است و اینکه ذکر میکنید میدانید برای چه!
در ضمن بنده توضیح دادم !اد مهایی که تحت ولایت شیطانند از خود شیطان خطرناکترند !!این نیاز که به مطالب فلسفی ندارد برادر عزیز !!
اگر جوابی میدهید متشکر و اگر
با کسی اختلاف نظری دارید خوب دیگران هم نظرهایی دارند !!
سخن میگویم تا موضوع روشن شود !
متن آمده را یکبار دیگر بخوانید ذکر کردم شیطان از بین میرود اما نهاد شیطانی خیر
البته قتل شيطان و ابليس به معناي از بين رفتن همه شياطين - به ويژه انسان هاي شيطان صفت نيست.
زيرا تكليف برقرار است و تكليف دائرمدار اختيار خير و شر است و برخي انسان ها هستند كه نقش شيطان را بر عهده دارند.

**عبدالله**;140571 نوشت:
سلام

ولی در اینجا اگر بنده متوجه شده باشم منظور رضا خطر اجتماعی است --درسته رضا جان؟

خب در اجتماع یک اوباش خطرش بیشتر است یا شیطان؟
البته بحثی نیست که او هم از شیطان خط می گیرد و صد البته این کلام دلیل بر کم خطر بودن شیطان نیست
هدف این است که ما بفهمیم از شر این افراد چگونه بدر برویم؟و اصولا دامنه فعالیت شیاطین انس چیست؟


بنده که صلوات فرستادم بعد از خواند

ن پست جناب عبد الله عزیز که سوال کرده بودند!
دقیقا اگر پست جناب عبد الله خوانده میشد دگر متوجه میشدید که منظور چیست
یا علی ع


رضا;140700 نوشت:
با سلام

ضرر انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارند، از شيطان بيشتر است، چون شيطان كارش فقط وسوسه كردن است، عملاً نمي‌تواند كار زيادي انجام دهد، مگر در موارد خيلي استثنايي، ولي انسان‌هايي كه نهاد شيطاني دارد، كاملاً تأثير مي‌گذارند.

[/]یا علی ع

با سلام.

انسان ،هوس دارد،شهوت دارد ،غضب دارد اینها همه اموری درونی هستند که مربوط به خواهشهای نفس می باشد که امری درونی می باشد،و نفس به طرف انها میل دارد،ولی شیطان به هر حال یک امر خارجی و مستقل می باشد چه جنی ان چه انسی ان،ولی جز از طریق خواهش و میل نفسانی نمی تواند بر شخص اثر گذارد،پس شیطان کارش با امیال نفسانی است ......و این امیال را برای انسان زینت می دهد و ان را بزرگ جلوه می دهد و انسان را مرتب به ان دعوت می کند که از ان به وسوسه تعبیر می شود....

پس با بود و یا نبود شیطان کفر و شرک می تواند باشد ولی شیطان در شدت اغوا اثر می گذارد وگرنه خود ابلیس هیچ وقت دچار تکبر نمی شد در حالی که اغوا گری قبل از خودش نبود و در زمانی نیز که شیطان نیست باز کفر برای برخی پابرجاست...

نتیجتا وقتی شیطانی نباشد حکم ولایت شیطان منتفی است،ودیگر بحث زینت دادن و وسوسه نیز از کار می افتد،انوقت دیگر برای اشخاص زینتی نمی ماند تا به طرف ان سوق داده شوند ،نتیجتا نقش والیان نیز جایی برای تحقق با قی نمیگذارد....

این را می گویند سالبه به انتفاع موضوع...

یاحق

erfan_alavi;140867 نوشت:
نتیجتا وقتی شیطانی نباشد حکم ولایت شیطان منتفی است،ودیگر بحث زینت دادن و وسوسه نیز از کار می افتد،انوقت دیگر برای اشخاص زینتی نمی ماند تا به طرف ان سوق داده شوند ،نتیجتا نقش والیان نیز جایی برای تحقق با قی نمیگذارد....

ما که نفهمیدیم :Gig:

رضا;140831 نوشت:
حامد گرامی ما به دنبال جواب صحیح هستیمدر مورد سوال عنوان شده !!اینکه شما علم غیب دارید که بنده به دنبال جواب جناب عبد الله میگشتم بسیار جالب است و اینکه ذکر میکنید میدانید برای چه! در ضمن بنده توضیح دادم !اد مهایی که تحت ولایت شیطانند از خود شیطان خطرناکترند !!این نیاز که به مطالب فلسفی ندارد برادر عزیز !! اگر جوابی میدهید متشکر و اگربا کسی اختلاف نظری دارید خوب دیگران هم نظرهایی دارند !! سخن میگویم تا موضوع روشن شود ! متن آمده را یکبار دیگر بخوانید ذکر کردم شیطان از بین میرود اما نهاد شیطانی خیر البته قتل شيطان و ابليس به معناي از بين رفتن همه شياطين - به ويژه انسان هاي شيطان صفت نيست. زيرا تكليف برقرار است و تكليف دائرمدار اختيار خير و شر است و برخي انسان ها هستند كه نقش شيطان را بر عهده دارند.

سلام
ما خواستیم دقت نظرها را بسنجیم ولی می بینیم اینجا نگاه عرفی به مسائل قوی تر است . برای مخاطب عام این سخنان خوب است .
موفق باشید

با سلام

یک موجود قدرت بیشتری دارد یا قدرت دو تا موجود که بهم اضافه شود ؟

ان کید الشیطان کان ضعیفا ... به تنهایی

ان کیدکن عظیم ... به تنهایی

النساء حبائل (مصائد) الشیطان ... واویلا

البته نظر شخصی اینجانب است .

erfan_alavi;140867 نوشت:
نتیجتا وقتی شیطانی نباشد حکم ولایت شیطان منتفی است،ودیگر بحث زینت دادن و وسوسه نیز از کار می افتد،انوقت دیگر برای اشخاص زینتی نمی ماند تا به طرف ان سوق داده شوند ،نتیجتا نقش والیان نیز جایی برای تحقق با قی نمیگذارد....

میشه کمی بیشتر توضیح دهید؟

منظورتان این بود که اگر شیطان نباشد بدی نیست؟

**عبدالله**;140898 نوشت:
ما که نفهمیدیم :Gig:

وَ مَآ أُبَرِّئُ نَفْسِی‌َّ إِن‌َّ النَّفْس‌َ لاَ ?َمَّارَة‌ُم بِالسُّوَّءِ إِلآ مَا رَحِم‌َ رَبِّی‌َّ; (یوسف‌،53)

من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم‌; همانا نفس‌، بسیار انسان را به بدی‌ها فرمان می‌دهد، مگر این که لطف و رحمتی از جانب خداوند، نصیب انسان گردد." ..

سلام بر شما..

كار شيطان تزيين و بزرگ جلوه دادن دنياست...

در قران هست که:
اذ قال الله : يا عيسى ، انى متوفيك و رافعك الى و مطهرك من الذين كفروا، و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيامه ، ثم الى مرجعكم فاحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون (آل عمران : 55)

(ياد كن ) هنگامى را كه خدا گفت : اى عيسى ، من تو را بر گرفته ، و به سوى خويش بالا مى برم ، و تو را از (آلايش ) كسانى كه كفر ورزيده اند پاك مى گردانم ، و تا روز رستاخيز كسانى را كه از تو پيروى كرده اند فوق كسانى كه كافر شده اند قرار خواهم داد. آنگاه فرجام شما به سوى من است ، پس در آنچه بر سر آن اختلاف مى كرديد ميان شما داورى خواهم نمود.

پس کفر و فسق تا قیامت هست ،قبلا نیز گفتم که ریشه هوی یک امر درونی است که مربوط به شهوت و غضب است ،خواهش نفسانی از لوازم فعل انسان است،تا شهوت و لذتی نباشد که انسا نبه سوی کاری نمی رود نتیجتا همه اعمال انسان بر گرفته از شهوت و غضب است به عبارتی این دو مقدمه فعل هستند...

از طرفی قبلا نیز گفتم که شیطان کاری جز تحریک و اغوا ندارد به عبارتی ،از مصب ارتباط او وانسان از طریق همین خواهش های نفسانی است نتیجتا انرا برای انسان بزرگ جلوه می دهد واز انجایی که شهوت در انسان بالفعل می باشد امور عقلی و ملکوتی را که بایی به تدریج کسب نماید را تحت منقاد خود در می اورد وانها را در مسیر ان قرار می دهد.......پس شیطان چه باشد چه نباشد نفس انسان ،گرایش و میل را دارد و شیطان فقط تحریک کننده و خروج ان میل از مسیر درستش می باشد.....شیطان به نوعی نفس اماره را قلقلک می دهد وگرنه انسان در نبود شیطان نیز میل به بدی دارد و این از لوازم فعل اختیاری اوست وگرنه اختیار معنی ندارد که منشا ان همین نفس اماره هست...

علهذا:

(((شيطان به عنوان يک عامل انحراف و تهديد کننده در مسير زندگي انسان ها وجود داشت و چه نداشت، انسان به عنوان يک موجود صاحب اختيار مي توانست هر راهي را، چه خير و سعادت و چه شر و شقاوت انتخاب کند، زيرا تنها عامل گرايش انسان به سمت بدي ها و انحرافات و گناه ،شيطان نيست ،بلکه شيطان در نقش محرک و تقويت کننده ميل ها و گرايش هاي نادرست دروني عمل کرده، انسان را به ورطه گناه و انحراف مي اندازد. نمونه آن در ماه رمضان است که به شهادت روايات ،شيطان در بند مي شود اما همچنان گناه و معصيت هرچند کم تر وجود دارد . آنچه که انسان ها را به بدي وا مي دارد ، «نفس اماره» و هواها و هوس ها در وجود انسان است . اگر هم شيطان بخواهد انسان را فريب دهد ، از طريق نفس اماره است . تا آمادگي دروني در انسان به سوي گناه نباشد ، از شيطان کاري ساخته نيست. اين حقيقتي است که در آيات متعدد قرآن به آن اشاره شده و منشا گناهان و انحرافات در انسان ها را نفس اماره و هواهاي نفساني آن ها برشمرده است . در سوره يوسف آمده است: «وَ مَآ أُبَرِّئُ نَفْسِيَّ إِنَّ النَّفْسَ لاَ َمَّارَةُ بِالسُّوَّءِ إِلآ مَا رَحِمَ رَبِّيَّ؛ (1) هرگز نفس خويش را تبرئه نمي کنم؛ نفس، بسيار انسان را به بدي ها فرمان مي دهد، مگر اين که لطف و رحمتي از جانب خداوند، نصيب انسان گردد». همچنين آياتي ديگر از پيروي هواي نفس نهي مي کند:«وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَيَ فَيضِلَّک؛ (2) هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه مي کند». «وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهوَنَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوَيَ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَي؛ (3) اما کسي که بترسد از مقام پروردگار خويش، و باز دارد نفس را از پرستش هوا، بهشت، جايگاه او خواهد بود». «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ؛ (4) ما انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند، و ما از شاهرگ [ او ] به او نزديك تريم. اصولا از ديدگاه قرآن بزرگ ترين خطري که انسان را تهديد مي کند، نفس اماره است، تا آن جا که ممکن است انسان آن را معبود و خداي خود قرار دهد. «أَفَرَءَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـَهَهُ هَوَيه؛ (5) آيا ديدي کسي که معبود خود را هوي و هوس خويش قرار داده بود». امام علي (ع)در اين باره فرمود: « نفس، بسيار انسان را به بدي فرمان مي دهد، پس کسي که به او اعتماد کند، به او خيانت مي کند، و کسي که به او اتکا کند، او را هلاک مي کند». (6) از طرف ديگر قرآن کريم تصريح مي کندکه قلمرو نفوذ شيطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن و زينت دادن خيالي يک امر باطل است، که با عناوين وسوسه، تزيين و تسويل بيان شده است .او هيچ‏ گونه اکراه و اجبارى بر انسان ندارد. اين حقيقت را قرآن کريم از زبان شيطان چنين نقل مى‏کند: «و ما کان لى عليکم من سلطان الاّ ان دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى ولوموا انفسکم (7)؛ شيطان در قيامت خطاب به گمراهان مى‏گويد: در دنيا هيچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم جز اينکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت کرديد. پس مرا بر گمراهى خويش ملامت نکنيد، بلکه خود سزاوار سرزنش هستيد». در تفسير «الميزان» در ذيل همين آيه آمده است: خداوند در اين آيه هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى را از شيطان نفى کرده؛ يعنى، نه چنين قدرتى دارد که در اراده انسان نفوذ کند و چيزى را بر او تحميل کند و بر کارى اجبار نمايد ؛نه دليل و برهانى دارد تا عقل و انديشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد .در نتيجه انسان را ناچار به پذيرش القائات خود بکند. تنها نقشى که او در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است .دعوت شيطان از طريق نفس اماره صورت مي گيرد . در واقع نيروهاي اماره در وجود انسان در طول القائات شيطاني قرار دارد . شيطان بي واسطه آمادگي دروني انسان نمي توان کاري صورت دهد. پس شيطان هيچ تسلطي بر انسان ندارد.» (8) با توجه به وجود اميال و هواهاي نفساني و غريزي در وجود انسان و آلوده بودن روح انسان ها به برخي رذائل اخلاقي ،زمينه آلودگي به گناه و انحراف در او وجود دارد . البته در اين راه وسوسه ها و مقدمه چيني هاي شيطان بي تأثير نيست، لکن نه در آن حد که اگر شيطان نبود ،انسان هيچ گاه ميل به گناه و خطا و انحراف پيدا نمي کرد. البته حقيقتا نمي توان حدس زد اگر داستان شيطان و کينه او از انسان ها و فريب دادن آدم و حوا عليهما السلام از ابتدا پيش نمي آمد، وضع امروزي ما چگونه بود اما همين اندازه بايد دانست که «باز انسان بود و اختيارش». پي نوشت ها: 1. يوسف(13) آيه 53. 2. ص (38) آيه 26. 3. نازعات (79) آيه 40 ـ 41. 4.ق(50) آيه 16. 5. جاثيه(45) آيه 23. 6. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 10، ص 130.نشر دار الحديث قم 1407 ق. 7. ابراهيم(14) آيه 22. 8. علامه طباطبايي ، الميزان با ترجمه سيد باقر موسوي همداني، ج12 ،ص64 ،نشر جامعه مدرسين قم، 1374 ش)))

به این ادرس نیز سری بزنید:

http://www.hawzah.net/FA/MagArt.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=5300&MagazineArticleID=49354

با نبود شیطان دیگر تحت ولایت معنی ندارد ،پس با نبود شیطان ولایت موالیان منتفی است....نتیجتا تا شیطان باشد موالیان ثابت هستند به عبارتی اصل شیطان است و موالیان فرع ان وتا اصل باشد نوبت به فرع نمی رسد ،پس شیطان نسبت به موالیش اصالت دارد نتیجتا اثر او در گناه بیشتر است چون تا او نباشد تحت ولایت بودن برای او بی معنی است......پس شیطان در طول همه موالیان خود قرار دارد و امور انها را در دست دارد وانها را باغبانی می کند ....

یاحق

بنابراین شیطان وابسته به موالیان خود است درسته؟

اينكه ميگن مكر زنها قوي تره يعني وجود ذاتيشون اينطوره كه مكارن يا قابل كنترله؟البته اگه قابل كنترل نباشه كه مجازاتي نيست براشون پس منظور حديث چيه؟

یاعلی حیدر مددی
سلام علیکم پاسخ شما را خداوند باری تعالی درآیات 28 سوره مبارکه ق داده است
قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ (27)
توضیح : دراین سوره مبارکه بخشی از آن ،یک دعوائی است بین شیطان وسپاهیان شیطان ((همان آلات شیطان ))
که درمحضر پروردگار می خواهند جرم خود را به گردن یک دیگر بیندازند که خدواند باری تعالی چنین می فرماید قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ (28) ( در حضور من خصومت مكنيد كه من وعده عذاب شما را در كتاب آسمانى و قرآن پيش فرستاده‏ام و هرگز وعده عذاب من مبدل نخواهد شد و هيچ ستمى به بندگان نخواهم كرد)

توضیح بیشتر: عزیزان همان طور که می دانید شیطان هرگز قبول نکرد که برای انحراف مردم ملعون شود مگر اینکه از خداوند سپاه ظلمت یا همان جنود جهل را طلب کرد ولذا ریشه همه فتنه ها همان جهل است یعنی درست است که شیطان فی نفسه شجره ایست ملعونه اما این شجر یک ریشه ای دارد که حالا اهلش فقط می دانند این ریشه اسمش چیست دراحادیث هم داریم که خود شیطان بارها به دست ریشه اش یعنی صاحب دریای جهل وکهف الشیاطین اقفال شد
ولذا اذکاری که کاربر عبدالله از آیات وروایات برداشت کرده اند برای آن شیطاین جنی وانسی تاثیردارد(تازه آن هم درصورت پذیرش ولایت ) نه برای ریشه شیطان .....
چون درخیلی از جاها شیاطین نمی توانند وارد شوند اجنه را مامور می کنند درخیلی جاها هم اجنه نمی توانند واردشوند لذا در همه جاهائی که آن پلیدان نمی توانند وارد شوند ریشه ها حرکت می کنند در وجود یک شخص رخنه می کنند و او را تبدیل می کند بیک سینه چاک .چون شیاطین واجنه نمی توانند سپاه درست کنند اما ریشه ،این کار را می کند سپاه جمع می کند جنود جهل را پروش می دهد .........
بگذریم "
همان طور که می بینم هردو گروه در اتش جهنم خواهند افکنده شد اما این آیات بطنی دارد که به سوال برادر عبدالله هم مربوط می شود حقیردرپروفایل شخصی خود مطالبی را عرض خواهم کرد عزیزان که عقاید ما ،آزارشان نمی دهد می توانند مراجعه کنند.واز معارف اهال بیت سلام الله اجمعین بهره ببرند.

خدا آن ریشه را لعنت کند و قبل از او را و بعدی او را که تمام بدبختی و نگون بختی نسل بشر را سبب شدند.و حق را از مواضعش تغییر دادند و محق ترین صاحب حق را از حق مسلمش که مسلمترین حق عالم بود منع کردند.

اللهم العنهم جمیعا

حالا دوستانی که تمایل دارند یک ریشه سوزی حسابی راه بیندازیم با من تکرار کنند ذکر فرح بخش را .........

**عبدالله**;141225 نوشت:
بنابراین شیطان وابسته به موالیان خود است درسته؟

سلام.

امامت به معنای مقتدا و پیشوا می باشد ؛و مقتدا کسی است ؛که خود پیشتر و جلوتر از دیگران به چونین امری نائل شده باشد؛تا دیگران را در ان امور مقتدایی و پیشوایی کند؛نتیجتا چه ائمه کفر و چه ائمه حق مبتدا در امر هدایت هستند ؛نتیجتا امام قبل از همه متبلس به امر هدایت است؛حال این هدایت می خواهد به کفر و ضلالت باشد ؛چه به حق و امر خدا..و منشا هدایت دیگران از امام می رسد..

نتیجتا تا امامی نباشد ،پیروی نیز ممتنع است چون هدایت زمانی معنا دارد که پیروانی باشند پس وقتی امامی نباشد پس پیروی نیست......نتیجتا اصالت با امام است نه با پیروان..

اما اینکه شیطان انسی هم داشته باشیم ضرری به این مطلب نمی زند،چون پیروی با تمام وجوهش مصداق دارد حال این می خواهد در هر چیزی باشد...نتیجتا باز تا امامی نباشد پیروی معنا ندارد ولی برخی موارد امام کار را راحت می کند مثلا شیطان ،با وسوسه شخصی انرا مایل به زنا می کند و فرزند حاصل از زنا پیرویش در این امر شدت می یابد.....

یک نکته دیگر و ان اینکه ولایت با مسئولیت همراه است بر خلاف حق که همچین چیزی را ندارد ،پس امام در قبال پیروانش مسئولیت پذیر است ،نتیجتا مسولیت انرا نیز بر عهده می گیرد حال این امام می خواهد حق باشد یا حق نباشد.......

-----------------

anti310;141469 نوشت:
حالا دوستانی که تمایل دارند یک ریشه سوزی حسابی راه بیندازیم با من تکرار کنند ذکر فرح بخش را .........

الا لعنت الله علی الظالمین

.......ثم ...........ثم............ثم.............ثم ..............:kharej::kharej::kharej:

سلام
در حال حاضر با توجه با اینکه شیاطین می توانند براحتی تجسد انسانی داشته باشند و بین آدمیان نفوذ کنند
خود شیاطین خطرناک تر هستند.از جمله این شیاطین قذافی رهبر لیبی است.که با تجسد یافتن انسانی چندین هزار سال است روی زمین به گند کاری مشغول است .و بر خلاف چیزی که می گن این موجود زشت و پلید هنوز نمرده و زنده است.
در وهله بعد شیطان پرستانی که با خروج روح از بدن خود و ورود به حریم شخصی افراد و بویژه ورود به مسائل ناموسی دیگران و همچنین بصورت جاسوسی نامرئی در کلیه مسائل سیاسی نظامی فرهنگی ......... کشور این اجازه را به خود می دهند . دست کمی از مورد بالا ندارند.این موارد اخیرا در ایران بسیار شده است.

سلام مجدد
شیطان اصولا بدون گرایش بوده است.یعنی هدف اصلی آن که تباهی و نابودی نسل بشر است برایش فرقی نداشته که یک ایرانی را به تباهی بکشد یا یک یهودی.
ولی با گرایشی شدن شیطان و هدف دار شدن به جهت انحطاط و تباهی کشور ایران دیگر این شیطان قابل قبول خداوند نبوده و می بایست هر چه سریعتر دنیا از شر اینها خلاص شود.

موضوع قفل شده است