کو عدل الهی؟

[=Century Gothic]با سلام
دوست عزیز اگر دوست دارید بطور کامل به جوابهای خود برسید توصیه میکنم این کتاب که یکی از بزرگترین و کامل ترین کتابهایی است که در مورد عدل الهی سخن گفته شده [=Century Gothic]بخوانید
[=Century Gothic] البته [=Century Gothic]ا[=Century Gothic] ین کتاب در اینجا صوت[=Century Gothic]ی[=Century Gothic] است

با سلام و احترام
اختلاف مردم از نظر نعمت‏هاي ظاهري، جهات مختلفي دارد:
1- بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
اين تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت. هيچ گاه اسلام و قرآن اين گونه تفاوت‏ها را تأييد نكرده است، زيرا بر اساس استعمار و استثمار صورت گرفته و آن‏ها را نمي‏توان به حساب دستگاه آفرينش گذارد. حتي خداوند از آن‏ها نهي نموده و براي تأمين برابري و حقوق انسان‏ها و توزيع عادلانه ثروت‏ها، احكام و قوانين بسياري را تشريع نموده است كه متأسفانه بسياري از انسان‏ها از اين تكاليف غفلت مي‏كنند. هم چنين نبايد از نظام نا عادلانه اقتصادي و موارد ديگري كه مربوط به خود بشر مي شود غافل بود و آن ها را به حساب خداوند گذاشت. ملت مظلوم سومالی با تاریخ دردناک خود که ثمره چپاول قدرت های زورگو بوده است جنگ های زیادی را در این سرزمین دامن زده است که مجموعه این عوامل شرایط فعلی آنان را بوجود آورده است.
اين گونه اختلافات ربطي به عدالت خداوند ندارد.

[=tahoma][=&quot]- تفاوت بهره مندي انسان ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان ها است و قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كره باشد نمي تواند مانند ديگران از نعمت هاي دنيوي بر خوردار شود و كسي كه كار و تلاش بيشتر مي كند نيز بهره بيشتري نصيب آن خواهد بود.[/][=&quot] در باره ملل اروپا در هر صورت زحمات علمی که دانشمندان آن عرصه کشیده اند نباید در قرون اخیر نادیده گرفته شود یعنی در زمانی که ملل مسلمان با خواب حاکمان سرسپرده نتوانستند پیشرفتی داشته باشند.[/][/]

- قسمتي ديگر از تفاوت‏ها، طبيعي و لازمه آفرينش انسان است، يعني هر قدر اصول عدالت در جامعه انساني رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهري مي‏گويد: "معناي عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است.
وقتي كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندي و درجه بندي شود. راه منحصر، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاي مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مي‏آيد. يكي جلو مي‏افتد و يكي عقب مي‏ماند".(1)
بايد دانست معمولاً بخشش‏هاي الهي و استعدادها آن چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسي قسمتي از آن‏ها را دارد، يعني كم‏تر كسي پيدا مي‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. در همین کشور سومالی همه جا خشک نیست ٰ در شمال غرب این کشور و نیز کرانه نیل جنگل های آبادی وجود دارد. یا سرزمین خشک عربستان سرشار از منابع نفتی است.
[=tahoma][=&quot]1. استاد مطهري، بيست گفتار، ص 109.[/][=&quot][/][/]

از اين رو قرآن مجيد مي‏فرمايد: "ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم و بعضي را بر بعضي برتري داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند".(1)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براي همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
"براي به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاي مختلف بدني و فكري است، اما نه به اين معني كه بعضي از اعضاي پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاي بدن باتمام تفاوتي كه دارند، همگي از غذا و هوا و ساير نيازمندي‏ها به مقدار لازم بهره مي‏گيرند".(2)
ممكن است گفته شود چرا خداوند نظام خلقت را طوري بنا نكرد كه بشر بدون اين تفاوت‏ها، به زندگي اجتماعي خود ادامه دهد. در پاسخ، قرآن مجيد به يكي از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهي است.
خداوند مي‏فرمايد: "او كسي است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد و بعضي را بر بعض ديگر درجاتي داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد".(3)
تفاوت‏ها براي اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادي بهره برداري مي‏كند. اگر نابرابري‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مي‏رفت.
بعضي افراد با نعمت و گروهي ديگر با نقمت و تنگدستي آزمايش مي‏شوند. مطمئناً آنان كه بيشتر نعمت استعداد و توانايي دارند، بيشتر مورد سؤال و درخواست مي‏شوند و بايد بيشتر پاسخگو باشند.
1. زخرف (43) آيه 31.
2. تفسير نمونه، ج 3، ص 366.
3. انعام (6) آيه 165.

در پاسخ این سوال می توان گفت : اولا : عدل الهی هرگز به معنای این نیست که خداوند می بایست همه انسانها را در شرایط مساوی قرار دهد و به همه توانایی های یکسان دهد ، بلکه یه این معناست که از هر کسی به اندازه توانایی های او بازخواست کند و شرایط و زمان و مکان و نوع توانایی آنها را در هنگام سنجش اعمال و داوری در اعمال آنها لحاظ کند و از هر کسی به اندازه توانایی های او تکلیف بخواهد ؛ قرآن نیز به این اصل اشاره کرده و می فرماید : لا تکلف نفس الا وسعها "(بقره 233) . پس اگر خداوند حکیم شخصی را غنی و شخص دیگر را فقیر قرار دهد هیچ مانعی ندارد البته در صورتی که تکلیف این دو در هنگام باز خواست یکی نباشد .
لذا این اختلافات در شرایط زندگی هرگز به معنای بی عدالتی خداوند تبارک و تعالی نیست ، بلکه همه آنها امتحان الهی است برای محک زدن انسان که آیا در شرایط سخت نیز بندگی می کند یا خیر .
این نکته هم نباید فراموش شود که بسیاری از این مشکلات را خود انسان بوجود می آورد و خداوند سبحان نیز با توجه به مختار قرار دادن انسان آنها را اجازه می دهد؛ لذا آن مشکلات محصول عدم تدبیر خود انسان می باشد و ربطی به خداوند نبارک و تعالی ندارد .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

دوستان درست فرمودند فقط بنده به یک نکته کوچک اشاره کنم:

آیه مربوطه 32 زخرف است قسمتی از آیه و ترجمه که به نظرم بهتر است:

[=&quot]نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْق بَعْض دَرَجَـت لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا[/]

[=arial narrow][=&quot]ماييم كه (حتى وسايل) معاشِ آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرديم، و برخى از آنان را درجاتى (مادى و نه روحانى) بالاتر از بعضى (ديگر) داده ايم، تا بعضى از آنها بعضى (ديگر) را به خدمت برگيرند.(1)

----------------------------------------------
1. ترجمان فرقان آیه الله العظمی صادقی تهرانی
[/][/]

به نام او

[="green"]زنى به حضور حضرت داوود آمد و گفت :
اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
حضرت داوود فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم، ریسندگى مى کنم ، دیروزشال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم !!!
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه حضرت داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد…
ناگهان ده نفر تاجر به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند:
این پولها را به مستحقش بدهید.[/]
[="blue"]حضرت داوود از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟
عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن ، موردآسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم ، تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهی!!!
حضرت داوود به زن نگاه کرد و به او فرمود:
پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟!!!
سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است[/]
[="red"]پس اگه جایی چیزی از دست دادی بدان که خدا آن را به نحو بهتری پس می دهد پس منتظر باش .[/]

یا حق

سلام

اعتیاد، فقر ، قحطی، ظلم و ستم، معلولیت و اینـــها بلا هایی ست که ما انسان ها سر خودمون میاریم. چه ربطی به خدا داره ؟

من میرم معتاد میشم، این به خدا ربط داره ؟
من سرمایه دار نمیرم دست فقیری رو نمیگیرم و فقر بیشتر و بیشتر میشه، این تقصیر خداست؟
انسان هست که به انسان دیگه ظلم میکنه، به عدل خدا چه ربطی داره؟
پدر و مادر هستن که آداب تولید مثل رو بلد نیستن و بچه فلج بدنیا میاد، این تقصیر خداست؟

بلاهایی که خودمون سر خودمون میاریمو تقصیر عدالت خدا نذاریم

مرسی :Gol:

چند سوال از شما دارم:

اگر یک شخصی پدرش معتاد است ، پدرش مقصر است یا خدا؟

اگر مللی گرفتار ظلم هستند ، مقصر انسانهای جاه طلب هستند یا خدا؟

اگر مللی گرفتار فقر و بدبختی هستند ، مقصر انسانهای ثروتمند و ثروت دوستند یا خدا؟

اگر مللی دور از علم و فرهنگ هستند ، مقصر انسان هایی که به آن کشورها ظلم میکنند و آن ها را به استمعمار میگیرند و اجازه ی شکوفایی به آن ها را نمیدهند هستند یا خدا؟

مطمئناً جواب همه ی سوالها انسانهای جاه طلب و ثروتمند و ثروت دوست و استعمارگر و پدر بی مسئولیت هست.

اما عدالت خدا چی میشه؟
همه میدانیم که عدالت یعنی همه چیز را سر جای خود گذاشتن.
پس خدا هم چون عادل است ، در آخرت این انسان ها را درجای خودشون ، جهنم میفرستد ، و آن انسان های مستضعف را هم در جای خودشان ، بهشت قرار می دهد.

سلام
من هرزگاهی بالای سر پسر جوان 30 ساله ای میروم که ام اس دارد.
پدرش تعریف میکرد جوان بسیار فعالی بوده
معلم مدرسه بوده ، هیچ وقت توی مدرسه چیزی نمیخورده میگفته این پول رو اولیای فرزندان دادند برای تحصیل نه برای خوردو خوراک ما دبیران ، نماز شبش ترک نمیشده ، هر هفته پنج شنبه ها میرفته زیر زمین خونه و با روضه حدادیان تمام وقت تا شب برای حضرت فاظمه گریه میکرده ، هر جمعه میرفته دستشویی مسجد سر کوچشون رو کامل میشسته ، زن داداشش رو تا 2 سال به خاطر اینکه خیلی سر به زیر بوده اصلا ندیده بوده و ...
الان 8 ساله ام اس داره(از 22 سالگی) و این 8 سال تمام وقت روی تخت خوابیده و نمیتونه راه بره ، چسم هاش لوچ شده و دقیقا مثل یه آدمیکه تمام وقت روی تخت بیمارستانه
هیچ وقت نفهمیدم چرا خدا با این فرد این کارو کرد در حالی که میدونم باید تا آخر عمر همینطور زندگی کنه

سلام
کی بهت گفته که خدا عادل هست؟واقعا یقین داری که خدا عادله؟شما کجای دنیا عدالت خدا رو میبینی که دوومیش همین چیزی باشه که خودت پرسیدی.شما یه نمونه از عدل خدا رو با منطق روشن نشون بده.اگه فاکتوری از عدل خدا داری به ما هم نشون بده.به جان عزیزم قصد بدی ندارم فقط میخوام بدونم اخه مگه شما تو جاهای دیگه این عدالت خدا رو می بینی که تو این یکی ندیدی و برات سوال شده؟

این هم یک نمونه از عدالت خداوند است:ok:.نمونه ای جدید از دوست داشتن:Gig:مگه نشنیدی خدای ما از مادر به ما مهربانتر است:khaneh:این هم جلوای از مهربانی اوست :geryeh: تو قیامت چنان دلیلی برای چون و چرای تو خواهد اورد که خودت از پرسیدنش پشیمان خواهی شد:Moteajeb!:

[="Tahoma"]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همه دوستان عزیز

عدل الهی مبحث کاملا اساسی است،بصورتی که وجود خدا عادل است،و این عدل تنها در میزان نیست.

در بحث محیط طبیعی رشد انسان،انسان تحت تاثیر انسان هم هست،بصورتی که اگر امروزه کشور های شمالی و مرکزی قاره آفریقا فقیر هست،بعلت این است که منابع طبیعی شان مستعمره است،بصورتی که کشور هایی نظیر انگلیس با استعمار معادن این کشورها،باعث فلج شدن اقتصاد و وضع معشیتی این افراد شدند،این اتفاقات بخاطر وجود استعمار گران و سرمایه داران در جهان است،در ضمن عدل واقعی دنیا در زمان بقیة الله)عجل الله تعالی فرجه شریف(بوجود خواهد آمد،هم اکنون عدل توسط غاصبان از بین رفته و بیشتر سرمایه جهان را صرف خود می کنند.

اگر اروپا پیشرفت علمی کرد بخاطر آشنایی با علوم و همچنین استعمارگری آن ها بوده.تا سال ١٣١٦ نفت ایران ارزان ترین در جهان بود!!!بصورتی که شرکت نفت ایران-انگلیس تنها ١٦ درصد سود فروش نفت ایران را به حکومت میداد!!!نمونه فوق نشان داد که استعمار منابع یک کشور از طرفی باعث اتمام منابع کشور مستعمره و فقر مردم آن و از طرف دیگر باعث افزایش سطح درآمد،رفاه و افزایش سرعت رشد علمی و صنعتی کشور استعمارگر می شود.پس این نقص از عدل الهی نیست بلکه توسط ظالمان و ستمگران بوجود آمده.

ببخشید زیاد طولانی شد.

موفق باشید

والسلام

_____________________________________________

http://www.askdin.com/showthread.php?t=28470

تقرب الهی_-_-_دوستی با خدا_-_-_راه های جلب محبت خداوند طبق احادیث

http://www.askdin.com/showthread.php?t=28476

خواص سوره های قرآن
دانستنی های قرآنی

[="Tahoma"]

بسم الله النور

سلام بر همه

عدل خداوند آشکار است

مثال عدل:ما توانایی های خاص خود را داریم.و قطعا هر کدام خصوصیات خوب و بد.

بخشش و ترحم خداوند نسبت به ما،خداوند فرموده همیشه اگه ما توبه کنیم مارو می بخشه

ناتوانی شیطان در نفوذ به عقل ما:بصورتی که با یاد واقعی خداوند،شیطان عجزش اثبات میشه،بیشتر ما تو ذهنمون از شیطان موجودی قوی و بزرگ داریم که قطعا غلطه،شیطان بنده خداست،آفریده خداست و هیچ وقت نمی تونه به انسانی که دوست خداست نزدیک بشه.پس عدل بزرگیه.

عدل حکم:خداوند درباره زندگی بشر عدل را رعایت کرده،همه ما محیطی هستیم که می توانیم زندگی کنیم!

عدل کمالی:خداوند همیشه در طول زندگی "هر فردی" چند بار فرد رو به راه خودش دعوت میکنه.بستگی به فرد داره که قبول کنه یا نه.

عدل جزایی:خداوند در زمینه جزا و پاداش اعمال کاملا دقیق عدالت را رعایت کرده است.قتل نفس یا . . . همه با عدل قابل تحقق حکم است.نمونه آن قوانین غیر الهی آمریکا،در افغانستان،پاکستان و . . . مردم بی گناه را می کشند یا تجاوز می کنند.اینها هرچند این دنیا کامل مجازات نشوند قطعا آخرت وضع خوبی ندارند.

عدل هادی:خداوند هرکسی را که هدایت بخواهد هدایت می کند و آنچه که مسلم است بیشتر افراد خود حاضر به ریاضت نفس و نگهداری نفس خود نیستند.پس هدایتشان در حد اسم اسلام و مسلمان می ماند.

عدل انتخابی:خداوند راه را برای انسان روشن کرده،راه حق و باطل،انتخاب با خود انسان است.

عدل زمانی:خداوند به انسان و شیطان زمان داده،این خود عدل است که شیطان همان جا نابود نشد.

عدل جبرانی:خداوند اجر و ثواب هر عمل را برای "هر فرد اجرا کننده آن عمل" گذاشته.توبه برای همه مقدور است.

تعادل نداشتن بعضی امور مربوط به عوامل انسانی است،مثل وضع رفاهی کشور ها و . . .

تعادل نداشتن مواد فوق دلیلی بر رد عدل خداوند نیست

در مورد اون پسر ٣٠ ساله حرفی ندارم،با توجه به اینکه شنیدید!!!

والسلام
______
_______________________________________

http://www.askdin.com/showthread.php?t=28470

تقرب الهی_-_-_دوستی با خدا_-_-_راه های جلب محبت خداوند طبق احادیث

http://www.askdin.com/showthread.php?t=28476

خواص سوره های قرآن
دانستنی های قرآنی

خداوند عادل هست ولی هیچوقت خاستار اجرای عدل الهی نباشید اونموقعست که هیچ جنبنده ی رو زمین نمیمونه اگه خدا بخاد بر اساس عدل رفتار کنه

همیشه از خدا بخواهیم که بر اساس کرم و لطف و رحمتش رفتار کنه :ok:و اکثرا هم همینطور بوده

با توجه به این داستانی که شما تعریف کردین و اینکه هر روز داریم میبینیم فقیر ها دارن پولدار میشن و پولدارها دارن مال و ثروتشون رو از دست میدن ... به حول و قوه الهی مشگل عدل الهی هم حل شد ... انشاالله برم سر مسایل بعدی ...

این داستان بود یا یه جک ؟؟؟

بابا کی گفته خدا عادل نیست ... خدا دوست داره به یکی زیاد بده و به یکی کم اینم عین عدل الهی هست ....
بابا کی گفته خدا عادل نیست .... خدا دوست داره به یکی زیبایی زیاد بده و یکی رو زشت خلق کنه .... اینم عین عدل الهی هست ...

[="Black"]

کار خورشید نور دادن است. نور خورشید وقتی از شیشه ی قرمز عبور می نماید قرمز می شود و هنگامی که از شیشه ی آبی عبور می کند آبی می شود. در این مثال ، اصل نور آبی و قرمز (نور بودن آنها ) هر دو کار خورشید است و شیشه به هیچ وجه ایجاد نور نمی کند ؛ ولی آبی و قرمز شدن آن نور ، منتسب به شیشه است نه خورشید. نور سفید خورشید یک نور تمام و کمال است که همه ی نورها را در خود دارد ، ولی شیشه ی قرمز و آبی تنها بخشی از آن را از خود عبور می دهند. به همین نحو کار خدا هم تنها وجود دادن است ؛ چه شخصی که در بدترین منطقه به دنیا میاید و چه شخصی که در بهترین و خوش آب و هواترین منطقه . وجود دهنده در هر دو فرض ، فقط و فقط وجود دهنده است و آنچه عنوان منطقه خوب و بد به خود میگرد به خدا برنمیگردد . همینطور وقتی کسی دیگری را بی دلیل می کشد ، میراننده خداست کما اینکه اگر همان فرد کشنده ، همان شخص کشته شده را از باب قصاص می کشت باز میراننده خدا بود ؛ یعنی نسبت هر دو کار برای خدا یکسان است ؛ امّا در فرض اوّل ، شخص کشنده ، قاتل نامیده و در فرض دوم قصاص کننده گفته می شود ولی هیچکدام از این عناوین به خدا نسبت داده نمی شوند و خدا در هر دو فرض ، فقط میراننده و قبض کننده ی روح است. کما اینکه وقتی فرزندی به دنیا می آید ، مرد ، پدر می شود و زن مادر ؛ امّا خدا نه پدر است و نه مادر بلکه خدا تنها خالق (وجود دهنده) است. همچنین مادر ، فرزند را می زاید ولی کار خدا زاییدن نیست بلکه تنها وجود دادن است. لذا خدا نه کسی را در منطقه ی بد به دنیا میاورد و نه کسی را در جایی امن و عالی؛ بلکه هر چه امکان وجود داشته باشد خدا به او وجود می دهد و وجود دادن در هر حال خیر و خوب است اگر چه آن وجود نسبت به امثال خود ضعیف باشد.

اگر بنا بود که خدا به قابلیّتهای ضعیف وجود ندهد در آن صورت این امر منحصر خانواده معتاد و ... نمیشد بلکه هیچ جمادی وجود نمی یافت ؛ چون هر جمادی ضعیفتر از گیاهان است. همچنین گیاه نیز نباید تحقّق می یافت چون ضعیفتر از حیوان است ؛ حیوان نیز نباید وجود می یافت چون پایین تر از انسان است. همچنین جز رسول اکرم (ص) هیچ انسان دیگری نباید خلق می شد چون رتبه ی وجودی هیچ موجودی به پای رتبه ی وجودی آن قلّه نشین عالم هستی نمی رسد.

اینکه انگاشته می شود پایین بودن رتبه ی وجودی کسی که در خانواده ی معتاد یا منطقه ای جنگ زده به دنیا میاید نوعی ظلم در حقّ آنان است مبتنی بر این پندار مشهور ولی نادرست است که خدا همه را برابر آفریده است. لذا پرسیده می شود: چرا خدا این افراد را در رتبه ی پایین تری آفرید؟! در حالی که اصل این پندار مخدوش است و موجودات در اصل خلقتشان برابر آفریده نمی شوند ؛ بلی فیض خدا بر همگان یکسان می تابد همانگونه که آفتاب بر موجودات واقع در یک محوّطه ، یکنواخت می تابد ، امّا فیض یابی و فیض گیری موجودات یکسان نیست ، بلکه هر موجودی به اندازه ی خود فیض می گیرد.

برخی موجودات فیض وجود را تنها در حدّ جمادی می گیرند ، برخی دیگر در حدّ نباتی و برخی در حدّ حیوانی و عدّه ای نیز در حدّ انسانی. البته هر کدام از این طیفها نیز در درون خود شدّتهای متفاوتی از وجود را دریافت می کنند لذا انسانها و حیوانات و گیاهان نیز رتبه های مختلفی دارند. مثلا افراد عقب مانده ی عقلی و فاقد عقل نیز بنا به قانون علّیّت و تحت تأثیر عوامل گوناگون ، فیض وجودی کمتری دریافت نموده اند. لذا اگر پایین بودن رتبه ی کسی که پدرش معتاد است ظلم تلقی شود در آن صورت حیوانات و گیاهان و جمادات نیز باید مظلوم تلقّی شوند ؛ چون پایین بودن رتبه ی وجودی آنها نیز دقیقاً نتیجه ی قانون عمومی علّیّت است. بلکه جز رسول اکرم (ص) ، همه ی مخلوقات باید مظلوم تلقّی شوند چون همگان نسبت به او در رتبه ی وجودی پایین تری هستند ، حتّی انبیاء (ع) نیز در مقایسه با آن حضرت ناقصترند. امّا هیچگاه نمی توان چنین حکمی را پذیرا شده این مخلوقات را مظلوم نامید ، چرا که اگر خدا می خواست همه را در رتبه ی وجودی نبی اکرم (ص) خلق نماید ، در آن صورت جز یک موجود خلق نمی شد ؛ که آن هم وجود اقدس خلیفة الله اعظم حضرت رسول اکرم (ص) است. چون اگر همه در رتبه ی او بودند همه یکی می شدند نه چند تا ؛ چرا که هر مرتبه از وجود تنها اختصاص به یک مخلوق دارد و هیچ موجودی در عالم هم رتبه با موجود دیگر نیست ؛ و اگر ما دو انسان یا دو حیوان یا دو سنگ را هم رتبه می پنداریم ناشی از توهّم ما و نزدیکی بسیار نزدیک این موجودات به همدیگر است ؛ و الّا در سطوح عالی فلسفه ی صدرایی با براهین عقلی اثبات شده که هر مرتبه از وجود تنها و تنها برای یک موجود است. پس لازمه ی برابری همه ی موجودات ، خلقت یک مخلوق بود و بس . در این صورت جای این سوال بود که چرا خدا به دیگر موجودات که امکان وجود داشتند وجود نداد؟ لذا خدا هر چه را که امکان وجود دارد موجود می کند از ضعیفترین ذرّه ی گرفته تا اشرف مخلوقات ؛ و وجود در هر حال و در مرتبه خیر ، و عدم عین شرّ است و اگر برخی از موجودات شرّ نامیده می شوند در مقایسه با موجودات کاملتر از خودشان می باشد و الّا هر موجودی در ذات خود خیر است ؛ حتّی جهنّم نیز در ذات خود وجود بوده خیر است ولی در مقایسه با بهشت که مرتبه ی بالاتری از وجود است شرّ نامیده می شود.[/]

فقر که از یک در وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود! پس چطور انتظار میره فردی که تو خانواده ای فقیر به دنیا میاد بخواد ادم مسلمانی باشه؟؟ مگه خدا اون رو نیافریده؟؟؟ چرا توی خانواده ای غنی نیافرید؟؟؟ واسه امتحان ؟؟؟ آقا اگه ما نخوایم امتحان پس بدیم کیو باید ببینیم؟؟؟ من این جوابو قبول ندارم که بگید واسه امتحان

سلام و عرض ادب
و عرض تسلیت:Sham:

دنیا اینه دیگه همش امتحانه...زندگی کلاس درسه
میتونی ورقه امتحانت رو سفید بدی...هیچ اشکالی نداره
شرایط برات تغییر نخواهد کرد تو همون کلاس پایین هی درجا میزنی...
اما اگه میخوای شرایطت تغییر کنه...باید آروم باشی...درس زندگی رو یاد بگیری...و درس ات رو درست پاس کنی بری به کلاس بالاتر

----------
خدا عادله
یکی میبینی همه چی داره، اما تو زندگیش آرامش نداره...لذتی از زندگی نمیبره...
اما یکی شاید دارایی نداره اما با اتفاقای خیلی ساده، خیلی زیاد خوشحال میشه
من اطرافم آدمای شدید ثروتمند زیاد هست...اما اصلا دنیا براشون جهنمه...
هیچ چیز خوشحالشون نمیکنه...
اگه گاهی با چهره های خندان می بینی فقط برا پز دادنه...برا دیگران دارن نقش بازی میکنن...
که حسابی شیک دیده بشن!!! مثل ماشین و خونه و....
اما حرفایی میزنن آدم میگه این با این همه دارایی چرا انقدر غم داره؟!

آرامش تو دارایی و ثروت و زیبایی و...نیست فقط تو کم شدن فاصله با خداست
شعارم نمیدم تجربه کردم و واقعاً بهش رسیدم

-----------
اما دقت کردین اخیرا گرفتاری ها تو زندگیا شدیدا زیاد شده...انگار آدما دیگه خیلی شاد نیستن...
اینا یعنی آدما به خودتون بیاین یکی باید بیاد و نجاتتون بده.... پس برا فرجش دعا کنید و برای یاریش آماده باشید!!!

در پناه مهربانترین

احمد جان من 10 سال گیره این عدله الهی بودم ....

راستش ... نباید بهش فکر کنی ... این دنیا رو هم باید به چشم یه فرصت ببینی ...
خدا هر نوع موجودی رو خلق کرده ... شیر . پلنگ . مورچه . خر . سگ . اسب .

و 40 سال وقت داریم ... تا هر چقدر که میتونیم ذات خودمون رو بهبود بدیم ... تا جایگاه بهتری پیدا کنیم ...
به خدا میدونم ته دلت چی میگذره ... میخوای عاشق بشی ... میخوای بری سره کار ... برای خودا غرور داری ... از یه طرفم غم و غصه میخوری که نداری ...

من 10 سال ... شب و روزم بابته این مساله سوخت ... ازش فاصله بگیر ... هیچ کاری نمیتونی بکنی ....

پیشنهادم بهت اینه که بگی من همینم ... ولی یه خط میکشم .... از این پایین تر نمیام ... سعیم رو میکنم تا به اوج برسم ...

من با خودم گفتم میرم اون دنیا و اون دنیا جوابه این سوال رو ازش میپرسم .... ولی سعی میکنم ... تا اون موقع آدم خوبی باشم ...
این نتیجه 10 سال مجاهدته من ... در مورده عدل خدا بود ....

اگر همینجوری عدله خدا رو قبول نکنی ...

سردرد میگیری ... زود پیر میشی ... اعصابت خورد میشه ... افسردگی میگیری و ...

پس بی خیاله عدله الهی ...

فکر کن یه سری امکانات داری ... دست و پا و مغز و تفکر ... و باید باهاش تاجایی که میتونی موفق باشی ...
رفتیم اون دنیا ... میپرسیم چرا با ما این کار و کردی ... منم پشتتم ... قول میدم ....

با سلام
من در یک سخنرانی که چند روز پیش گوش می دادم از ایت الله عالی که با عنوان مومن شدن من و تو مفتی نیست در نرم افزار دینی پلیر اسک دین
ایشون می گفتند .که قبل از این عالم ,عالم های دیگری هم بودند هم برای ما انسان ها هم برای حیوانات .یکیش روز الست است .یکی دیگر عالم زر و چند عالم دیگر هم بوده . شاید ان جا از ما تعیین تکلیف کردند . یه عده مومن شدند یه عده نه .
شاید یه عده پولدار شدن یه عده نه .
پیشنهاد می کنیم حتما این سخنرانی را گوش بدهید شاید به جوابتون برسید .

ولی از نظر من جدا از اون .
شما یه مقدار پول دارید ادم عادلی هم هستید . با پولتون می روید یه چیزی می خرید از یه فروشنده خاص خرید میکنید . چرا
چون اون فروشنده قابلیت های خاصی داشته .اون چیز به کار شما می خورده و این عدل شما را زیر سوال نمی برد . زات ما همین طور بوده
اگر خدا چیزی به ما می دهد این با رحمت است با عدل نیست .اگر عدل بود همه ما هیچ نداشتیم .
ما در دعا می گوییم یا من تعز من تشا و یا من تذل من تشا
یعنی ای کسی که به هر کس بخواهی (از رحمتت) عزت میدهی وای کسی که اگر بخواهی هرکس را ذلیل می کنی
و این دارای برای برخی رحمت است برای برخی امتحان الهی (زحمت است )

با عرض سلام
من میخواستم این سوال را از زاویه ای دیگر پاسخ بدهم. توجه داشته باشید این پاسخ از دیدگاه دینی و مذهبی نیست:
اگر شما در تمام سوالات، ابهامات و تصوراتی که از عدل و بی عدالتی دارید، (اختیار انسان) را به عنوان یک فاکتور مستقل در نظر گرفته و آن را از حوزه سوال خود خارج کنید چه می بینید؟
شما این را می بینید:
یک (سیستم) بسیار بزرگ که با روابط و ضوابط خاص میلیارد ها سال است به صورت (پایدار) در حال کار است. تمام کنش ها و واکنش ها در این سیستم از ابتدا تا کنون (تعریف شده) بوده و محال است رخدادی خارج از این تعاریف رخ دهد. در این سیستم از کوچکترین اجزا تا هر یک از میلیارد ها میلیارد کهکشان شناحته شده همگی تابع این قوانین بوده و در این چهار چوب (حیات دارند). شاید زیبا ترین دلیل برای این مطلب این باشد که ما انسان ها توانسته ایم تا حدی هر چند کوچک به رمز و راز این داستان پی ببریم، از این روابط استفاده کنیم، مشابه سازی کنیم، گذشته را تعریف و آینده را پیش بینی کنیم و نتایج رخداد ها را قبل از وقوع آنها بدانیم...
سوال این است: آیا اگر قرار بود برای هر رخداد واحدی در عرصه هستی رابطه ای خاص وجود نداشته باشد که نتیجه عملی را (مساوی) عکس العمل خاص خود قرا دهد این پایداری وجود داشت؟
قطعا نه!
این تساوی (=) ترجمه دیگری از همان عدالتی است که در باره آن صحبت می کنیم. جهان در حال تعادل است و بر همین اساس اجزای آن هم در حال تعادل هستند. اگر قرار بود بی عدالتی در جهان حاکم باشد، در مثالی ساده، ویروس سرما خوردگی در دو نفر با شرایط یکسان، به صورت یکسان عمل نمی کرد و موجب میشد یک نفر سرما بخورد و دیگری مثلا دچار افزایش قد شود ... الی آخر! اگر این مثال را کمی تعمیم بدهیم خواهیم دید اگر قرار بود بی عدالتی در ساز و کار کائنات وجود داشته باشد دیگر کائناتی وجود نداشت و دیگر من و شمایی نبودیم که در این مورد با هم گفتگو کنیم.
بنا بر این اگر جوانی که به بیماری ام اس مبتلا شده، با وجود داشتن شرایط مساعد برای ابتلا به این بیماری، دچار این بیماری نمیشد، این عین بی عدالتی در سیستم آفرینش بود!
اگر تا اینجای مطلب را قبول دارید اجازه دهید بر گردیم به خط اول و در مورد (اختیار انسان) صحبت کنیم، تنها عامل مخربی که موجب بروز بی عدالتی محدود گردیده است. محدود از این حهت که انسان با تمام تواناییش قادر به تفییر قوانین ذکر شده حاکم بر حهان نیست. او حتی نمیتواند تنها برای یک بار هم که شده با ترکیب اکسیژن و هیدروژن بجای آب چیز دیگری تولید کند. اما میتواند در تعامل با سایر انسان ها و برخی موجودات از اختیار خود استفاده کرده و موجب بی عدالتی شود که با توجه به عنوانی که برای تاپیک خود انتخاب کرده اید، بحث در مورد بی عدالتی انسان از موضوع این تاپیک خارج است.
با تشکر

با سلام و عرض ادب خدمت بزرگواران

در رابطه با عدل الهی سخن بسیار است و بحث بسیار گسترده و مهمی است به فضل پروردگار مطالبی عرض خواهد شد :

در این رابطه چند نکته کلیدی را بایستی به یاد داشته باشیم :
اول اینکه : فرض کنید کسی احسان می دهد ممکن است به یکی کم و به دیگری زیاد بدهد به یکی جنس با کیفیت و به دیگری جنس بی کیفیت بدهد آیا ما، در احسان آن فرد حقی داریم ؟ ملک خودش هست و هر جور صلاح دانست احسان می دهد و ما حق اعتراض نداریم ، خداوند سبحان از فضل و کرم خود لباس وجود و عافیت به ما بندگان پوشانید و با فضل بی منتهای خود نعمات بی شماری را به ما عنایت فرمود در حالی که ما مستحق هیچکدام از این نعمات نبودیم .

دوم اینکه : دنیای مادی دار تزاحم است در این دنیا اتفاقاتی که رخ می دهد بر اساس علل طبیعی است ذات ماده بگونه ای است که ایجاد تزاحم می کند فرض بفرمایید فردی در یک روز آفتابی پارچه های رنگرزی خود را مقابل نور خورشید قرار داده تا خشک بشوند در همین حین هوا ابری شده و باران شروع به بارش کرده و تمام رشته های رنگرز را پنبه می کند اما از آن طرف بسیاری از مردم به خاطر بارش رحمت الهی خوشحال و شادمان هستند . باران رحمت است اما گاهی به علت تزاحم عالم ماده برای برخی نقمت می شود . (جناب بوعی سینا این مثال را در اشارات آورده اند)

سوم اینکه: عامل بسیاری از بدبختی ها خود انسان است، بچه ای که در خانواده معتاد به دنیا می آید عامل آن پدر و مادر هستن نه خدا .
همه موجودات عالم هستی همانند اعضاء و اجزای یک بدن ارتباط تنگاتنگی با همدیگر دارند ، همچنانکه عملکرد هر یک از اعضای بدن بر عملکرد سایر اعضاء تاثیر می گذارد مثلا اگر کبد بد کار کند یا قلب و ... سایر اعضا نیز به مشکل برخواهند خود ، در عالم هستی نیز هر یک از موجودات در عملکرد و وجود تک تک موجودات عالم موثّر است :« جهان چون چشم و خطّ و خال ابروست ......... که هر چیزی به جای خویش نیکوست.» :« اگر یک ذرّه را برگیری از جای .......... جهان یک سر فرو ریزد ساراپای.»

حال باید دید چرا عملکرد موجودات بر همدیگر تاثیر می گذارند ، جواب این است که تأثیری پذیری موجودات از همدیگر ناشی از این است که نظام عالم نظام علی و معلولی است ؛ کار خوب و خوب کار کردن اجزای عالم ، باعث خوب کار کردن و کار خوب کردن دیگر اجزاء می شود و برعکس بد کار کردن و کار بد کردن برخی اجزاء نیز موجب گسترش بی نظمی نسبی در عالم می شود که نتیجه ی آن انواع و اقسام فساد و تباهی است. خداوند متعال فرمود:« ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ »(روم آیه 41) فساد و تباهی ، در خشكى و دريا آشكار شده است بخاطر حاصل دست مردم ؛ تا خدا به آنها بچشاند بعضی از آنچه را که انجام داده اند ، شايد بازگردند.

بر این اساس ، همانگونه که خشکسالی ها ، سیلها ، شیوع برخی امراض ، جنگها ، گرانی ها ، نا امنی ها و ... نتیجه ی وضعی و تکوینی عملکرد افراد و جامعه ی بشری است.

حضرت علّامه حسن زاده آملی حفظه الله می فرمودند: روزی زن و شوهری با کودکشان پیش من آمده از مرض غش و صرع فرزندشان شکوه کردند. و از من دعایی طلب نمودند تا فرزندشان ان شاءالله شفا یابد. علّامه ی بزرگوار فرمودند: من به آنها گفتم مریضی این بچّه ناشی از بی دینی شماست. پدر بچّه گفت: آقاجان ما افراد متدیّنی هستیم. علاّمه فرموده بودند: مگر دینداری فقط به نماز خواندن و روزه گرفتن است؟! مگر ائمه(ع) نفرمودند که زن و شوهر زیر نور ماه نزدیکی نکنند که بیم مبتلا شدن بچّه به جنون و مرض صرع وجود دارد؟

لذا عامل تمامی مشکلات اعم از فقر ،ظلم ، جنگ و ... خود انسان ها هستند ، چرا که طبق فرمایش قرآن کریم خداوند ذره ای ظلم نمی کند .«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفْها وَ يُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظيماً » (النساء:40) خداوند(حتّى) به اندازه سنگينى ذره‏اى ستم نمى‏كند؛ و اگر كار نيكى باشد، آن را افزون مى‏سازد؛ و از نزد خود ، پاداش عظيمى مى‏دهد.

در این رابطه کتاب بسیا مفید و اپقابل استفاده استاد شهید مرتضی مطهری به نام عدل الهی را مطالعه بفرمایید انشاء الله بسیاری از شبهات حل خواهد شد.

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: استاد هادی