Ooo○• معرفی طب اسلامی •○ooO «معرفی پایگاه خبری و تحلیلی طب اسلامی»

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
Ooo○• معرفی طب اسلامی •○ooO «معرفی پایگاه خبری و تحلیلی طب اسلامی»

با سلام و احترام

در این تاپیک صرفاً اطلاعات پیرامون طب اسلامی گذاشته میشه و مباحث پیرامون طب اسلامی و سنتی در تاپیک زیر ادامه دارد.






دوستان و کاربران گرامی لطفاً بدون هماهنگی در این تاپیک پست نزنید- با تشکر.


معرفی طب اسلامی

دانشگاه تهران، پردیس علوم، تالار شهید دهشور 86/1/26
کارگاه طب اسلامی و گیاهان دارویی

.
دانلود صوت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قـــسمت اول [ 7.4 مگابايت؛ 50 دقيقه]: (كليك كنيد)
قـــسمت دوم [ 7.6 مگابايت؛ 51 دقيقه]: (كليك كنيد)
قسمت سـوم [ 8.5 مگابايت؛ 57 دقيقه]: (كليك كنيد)
قسمت چهارم [ 8.7 مگابايت؛ 58 دقيقه]: (كليك كنيد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لينك كمكی: در صورتی كه لينك های بالا در دسترس نيستند: (كليك كنيد)

* * * * * * * * * * *

در قسمت اول:
به سیر تاریخی طب اسلامی از تولد تا مرگ آن اشاره می شود ...
هر چند در این قسمت مطالب بسیار مهمی گفته میشود اما به هر حال شاید چون مقدمه بحث هست، در جاهایی نسبت به قسمت های دوم،سوم و چهارم از جذابیت کمتری برخوردار باشد...

در قسمت دوم:
چگونگي براندازي طب اسلامي

لزوم استقلال در طب و آثار سوء وابستگي به ممالك ديگر جهت درمان
احياي طب اسلامي و استقلال واقعي ( هر كشوري كه در طب مستقل نباشد شعار استقلالش يك شوخي سياسي بيش نيست... )
انتقادهايي بر طب مدرن

در قسمت سوم:

تعريف واقعي سیستم طب اسلامي
معرفي اركان درمان در طب اسلامي ( تطهير جسمي ، معدي ، خوني ، جنسي ، رواني )
نقش زمان و مكان در بروز بيماري و درمان بيماريها
تعريف ابزار تشخيص بيماري در طب اسلامي ( مزاج شناسي ، نبض ، بول و براز )


در قسمت چهارم:
به نکات تکمیلی و کاربردی و مباحث جذاب پرداخته می شود ...
ادامه تعريف ابزار تشخيص بيماري در طب اسلامي
پاسخ به يك سري سوالات رايج در زمينه طب اسلامي
آيا در درمان اورژانس طب اسلامي كارآيي دارد ؟
ضرورت جدي احياي طب اسلامي ( با ديدگاه سياسي ، اقتصادي ، احياي نسل سالم و ... )

{جهت دانلود این سخنرانی به صورت تصویری به وبلاگ زیر مراجعه نمایید؛}




[=&quot]


معرفی ویژگی های طب اسلامی

[=&quot][=&quot]بنام خداوندی که جان آفرید و برای هر دردی درمان آفرید. گِل سرشت آدمی را از زمین برداشت

[=&quot][=&quot] و تخم درمان دردهای وی را نیز در زمین کاشت، سپس جان و روان این تن خاکی را به نفخۀ الهی

[=&quot][=&quot] بیاراست و دستور زندگی او را بی کم و کاست به دست پیامبران بنگاشت و ریسمان محکم هدایت

[=&quot][=&quot] را از آسمان رحمت بر سر او بیاویخت و به او اختیار داد تا بر آن چنگ زند و در پرتو عترت

[=&quot][=&quot] پاک پیامبر قرار گیرد و در طریق وسطی گام نهد و زیست کند و در این جهان که مزرعه‌ای است

[=&quot][=&quot] بزرگ و محدود توشه‌ای برای حیات جاودان برگیرد. و از فرصت‌های این عمر کوتاه بهره گیرد

[=&quot][=&quot] و از سنگریزه‌های اعمال خود به اختیار، جهنمی سوزان و یا بهشتی جاودان بسازد.


[=&quot]
[=&quot]بنابراین است که رفتارهای درمانی طب اسلامی در این نوشتار معرفی گردد، از این جهت قبل از اینکه بحث شروع شود، تعریف مشخصی از طب اسلامی ارائه می‌شود تا جهت‌گیری مقاله و منابع و سوی بحث ما تعیین گردد.

[=&quot]
[=&quot]الف- گروهی بر این عقیده‌اند که مجموعۀ تفکرات و نبشتارهای دانشمندان پس از اسلام در ایران را طب اسلامی بنامند و این جمعیت دانشمند، عمر تفکراتشان تا نیمۀ اول قرن چهاردهم ادامه دارد و اگر این تعریف را مصداق درست طب اسلامی بنامیم نگارنده بیش از هزار و دویست عنوان کتاب از این متفکران پیرامون طب شناسایی کرده و در یک کتاب‌شناسی گرد آورده است. اگر از من بپرسند که آیا این مجموعه تفکرات که نتایج درمانی نیز دربردارد طب اسلامی است، خواهم گفت، نه – چون علیرغم وجود بخش عمده‌ای ازدستورات مذهب درلابلای روش‌های تشخیص وتداوی ودرمان علما و حکما و بهره‌گیری از امدادهای غیبی و معنوی و ساماندهی دستورات و رفتارهای ائمه دین به صورت رفتارهای درمانی یک روش درمان کاملاً مذهبی و اسلامی نیست و شالودۀ آن بر طب تجربی یونانی استوار است و از اعتقادات مذهبی و تجربیات مردمی و تتبعات و ابتکارات شخصی حکما نیز برای تکمیل آن استفاده شده است.

[=&quot]
[=&quot]ب- عقیدۀ دومی وجود دارد که اسلام دین کامل است و برای زندگی انسان برنامۀ جامعی دارد و اگر مذهبی برای نجات انسان از عمق رذالت و خفت برنامه‌ای دارد و می‌تواند او را تا اوج فلاح و سعادت برساند، پس یقیناً تحقق این برنامۀ روحی بدون وجود یک برنامۀ جسمی میسر نیست و بر اساس این دیدگاه از همان پیامبران و امامانی که درمان روح را داده‌اند درمان جسم را نیز جویا شدند.
[=&quot]و بنابراین تعریف دیگری از طب اسلامی مطرح است و آن اینکه برآیند مجموعه دستورات مذهب مندرج در قرآن کریم و منابع احادیث و روایات که به صورت مستقیم از رابط وحی نقل شده و یا از ادیان پیامبران و ائمه علیهم‌السّلام استفاده شده است و یا در رفتارها و اخلاق آنان مشاهده گردیده و برای ما نقل شده است، طب اسلامی است و ساماندهی آن در قالب یک مجموعه و مکتب درمانی راهگشای بشریت در درمان بیماری‌های جسم و روان خواهد بود.

[=&quot]
[=&quot]ج- نظریۀ سومی نیز هست که می‌توان گفت نظریۀ حاکم است و می‌گوید اساساً در اسلام طب وجود ندارد و درمان مبتنی بر تحقیق و تجربه است و اسلام مردمان را در این زمینه به خود واگذاشته است و بُرد علم را بیش از بُرد وحی می‌داند و تفکرات پیامبران را در بُعد جسم موقوف به زمان ابلاغ رسالت آنان می‌پندارند و وسعت زمانی برای آن قائل نیستند، البته این گروه غالباً برای سایر تفکرات اسلام در بُعد تربیت روح و روان و یا روابط اجتماعی و حقوقی وی نیز قائل به تبعیت محض از دین نیستند.
[=&quot]این اعتقاد موجب شده است تا نگاهی جامع از روی تحقیق و تفحص به دستورات اسلام افکنده نشده و از سر اعتقاد مورد بررسی قرار نگیرد و تفکرات و اندیشۀ طب اسلامی قالب و نظام نیافته و سامانی نداشته باشد و رهنمودهای نجات‌بخش اسلام بسان دری ارزشمند و شفابخش در خرابه‌های جهل و فراموشی و عناد در گوشه کناره‌های تاریخ دفن گردد.

[=&quot]امید قطعی ما این است که نسل انقلاب اسلامی در دهۀ سوم به منابع معتبر مذهبی روی آورد و دستورات مذهب در زمینۀ درمان را جمع‌آوری و سامان دهد و با بیان علم، آن را کاربردی سازد و با وضع قوانین مناسب و ایجاد بستر فرهنگی شایسته در رفتارهای اجتماعی مسلمانان جاری و ساری سازد.
[=&quot]و اینک فرصت را غنیمت شمرده و تصویری خلاصه و جامع از رفتارهای درمانی در طب اسلامی را تقدیم می‌داریم، باشد تا فرصتی پدید آید و تمامی نکات ظریف بحث به صورت مبسوط و مستدل هر کدام در قالب پِژوهشی مستقل به جامعۀ علمی ارایه گردد.

ادامه دارد...



[=&quot]
آیا رفتارهای درمانی اسلام علمی است؟[/]

[=&quot]
این سؤال که آیا رفتارهای اسلامی علمی است یا خیر، ذهن بخش عظیمی از مردم را پر کرده است و درک غیرواقعی از این حقیقت موجب انزوای ظالمانۀ آن از صحنۀ فرهنگ و اندیشه شده است و از این جهت برای تنویر فکر مخاطب سعی می‌شود تا این غبار از چهرۀ منور احکام درمانی اسلام زدوده شود.

قبل از ارائه این توضیح لازم است تعریفی از علم ارایه گردد. اگر تعریفی گویا و جامع از علم را از مجموعه تعاریف موجود جویا شویم به این پاسخ‌ها خواهیم رسید.

الف- برآیند تفکرات بشر در طول تاریخ و تبلور تجربیات وی را علم گویند. بر اساس این تعریف ممکن است کاوش فکری و تلاش بشر منجر به کشف قانون قطعی حاکم بر روابط اجتماعی، نظام طبیعت، شالودۀ خلقت و روابط اجزاء ماده بشود و یا برعکس به لحاظ عدم توان استیلا بر کلیت حاکم بر جهان به نکته‌ای توجه کرده و عمیق شود و دقت و تمرکز او بر یک نقطه، او را از توجه به روابط و ضوابط حاکم بر نظام کلان هر موجود و ارتباط آن با جهان هستی بازدارد و از فهم قوانین حاکم بر آن غافل بماند و علم با چنین تعریفی همیشه در حال تحول است که برخی این تحول را رشد می‌نامند و به نظر نگارنده همه جا این تحول رشدآمیز نبوده و چه بسا سیری انحرافی و گاهی قهقرایی داشته است که در این مقال فرصت ذکر مثال نیست.

ب – تعریف دوم از علم تعریفی است که از منابع اسلامی استفاده می‌شود و بر اساس این تعریف علم نور است و خداوند آن نور را در قلوب کسانی قرار می‌دهد که می‌خواهد (یا شایستگی دارند). «اَلعِلمُ نُورٌ یَقذِفُهُ الله فی قُلُوب مَن یَشاء» و گاهی به صورت قدرت تشخیص به کسانی داده می‌شود که خود نگهداری خداگونه داشته باشند «وَ مَن یَتَقِ الله یَجعَل لَکُم فُرقاناً» و قطعاً ارکان اصلی علم در دست کسانی است که خداوند آنان را راسخون در علم شمرده است و آنان از پایداران و تیزبینان و حقیقت بینان این عالمند و بر اساس اتفاق آراء محدثین و مفرسین، این دسته کسان جز ائمه اطهار علیهم‌السّلام نیستند.[/]
[=&quot]

علی ایحال راه‌های وصول به علم با تعریفی که گذشت منحصر به طرق ذیل است:

1- راه مستقیم بی‌پیرایه و بی‌شائبه و بی‌تردید وحی که از سوی پروردگار عالمیان به عنوان علم مطلق و به وسیلۀ فرشتۀ ویژۀ وحی بر پیامبران و معصومین از غیر پیامبران مطالبی گفته می‌شده و یا حقیقتی برای آنان عیان می‌گردیده است که علم محض و بدون ضرورت تکمیل و تجدیدنظر و ازلی و ابدی بوده و برای همیشه تاریخ نظریه‌ای معتبر و ماندگار است.

2- از طریق الهام و اشراق خداوند به کسانی که دارای قلبی پاک و ضمیری روشن و نیکخواه هستند مطالبی می‌دهد که بر حسب گنجایش و وسعت خواست و نظر آنان رهگشای راهی از مسیرهای مورد نیاز زندگی است، چه کوتاه چه بلند، چه جزئی و چه کلی، به هر حال این علم محض و از مبدأ علم مطلق است و نمی‌توان گفت تکرار تجربیات بشر در تاریخ موجب ضرورت تجدیدنظر در این نوع از آگاهی خواهد شد.

3- علمی که به صورت غریزه و انجام رفتار ناخودآگاه خداوند در موجودات ذی‌حیات روی کرۀ زمین به ودیعه نهاده است و به وسیلۀ آن آگاهی، نیاز خود را تأمین می‌کنند و خود را با سرد و گرم طبیعت می‌سازند و به حیات نسل خود ادامه می‌دهند و از خود دفاع می‌کنند و برای خود لانه می‌سازند و در دل خاک برای زمستان خود توشه انبار می‌کنند.
این علم نیز قطعی و ماندگار است و چون از منبع علم مطلق دریافت شده است لازم به تکمیل و تجدیدنظر نیست – مار همیشه از پونه فرار می‌کند (به عنوان گیاه ضد سم) و گربه همیشه از سنبل‌الطیب استفاده می‌کند برای رفع دل درد و مسکّن گربه قرن بیستم به دیکلوفناک روی نمی‌آورد و ببر با خوراک نروک مانع زایمان خود می‌شود و به قرص ضدبارداری اعتنا نمی‌کند و...


بنابراین با تعریفی که از علم گذشت آن علمی همه سونگرتر و ژرف‌اندیش‌تر و سازگارتر است که با وحی و الهام ارتباط تنگاتنگ‌تری داشته باشد و از سرچشمۀ الهام و اشراق بهره‌مند و با قوانین طبیعی حاکم بر سرشت جهان و هستی و جهانیان منطبق‌تر باشد، در این صورت این علم مفید، کارا، مشکل‌گشا، ساده و غیرقابل تجدیدنظر و منطبق با عقل و اندیشه و بی‌زیان و عوارض جانبی و موافق روح و روان و طبیعت جسم آدمی خواهد بود و اگر بخواهیم این تعریف را تطبیق دهیم فقط در علمی می‌یابیم که منتسب به اسلام عزیز و مرتبط به پیامبران و ائمه علیهم‌السّلام است
. [/]

ادامه دارد....


ویژگی‌های عمومی رفتارهای درمانی، در طب اسلامی


[=&quot] در اندیشۀ اسلام انسان اسوۀ خلقت و عصارۀ جهان و به تعبیری کامل‌تر انسان خودِ جهان است و بر اساس این تعریف انسان محور و مدار اصلی است و از مجموعه سیارات و فلکیات و خورشید و ماه و ستارگان و امواج ساطع شده از آنان تأثیر می‌پذیرد و از تمامی شرایط حاکم بر محیط زیست و معیشت اعم از مادی و معنوی و حیوانی و نباتی آسمانی و زمینی، ریز و درشت و خرد و کلان بهره می‌گیرد و از سوی دیگر استعداد و گنجایش و توان او به گونه‌ای است که می‌تواند بر تمامی ارکان خلقت مسلط و چیره گردد و جهان را به تسخیر مادی و معنوی خود در آورد.
و با این همه باید همسان و هم‌آوا با تمامی موجودات خلقت به سوی خداوند تعظیم کند و با خضوع و خشوع به حمد و تسبیح او سبحانه و تعالی و تابع و تسلیم امر او سر به سجدۀ عبادت بساید.

از این جهت رفتارهای درمانی مناسب انسان اسلام رفتاری است دارای ویژگی‌های عمومی ذیل که به ضرورت تصویرپردازی و خلاصه‌نگاری در این مقال به ترتیب ذیل بیان می‌گردد:

1- آمیختگی معنویت در تمامی رفتارهای درمانی مشهود و مستتر است و سرلوحۀ هر رفتاری رعایت آداب معنوی، نیت شفا و آغاز عمل به نام حضرت باریتعالی است، بر اساس این باور که درد او را می‌دهد و درمان نیز هم.

2- ابزار شفا و یا دوای هر درد از نظر اسلام در حلال نهفته است و خداوند درمان را در حرام خلق نکرده است و روح حاکم بر رفتارهای درمانی و شالودۀ حاکم بر این است که شفا در حرام نیست و تحت شرایط عادی و غیراضطراری از درمان حرام استفاده نمی‌شود.
3- عاملین اجرای رفتارهای درمانی نباید اجری را بر مریض تحمیل نمایند که خارج از طاقت و توان او باشد و اساساً ارتزاق و معیشت در حال عسرت مردم سُحت و زوربگیری و حرام شمرده شده است.

4- معمولاً رفتارهای درمانی اسلام اعمالی ساده با حداقل ویژگی‌های فنی، جامع، موافق با سرشت و فطرت انسان و سازگار با اقتصاد عوام و در عین حال کاربردی، عمیق و پرفایده و قابل اجرا به وسیلۀ تمامی مردم در تمامی شرایط و بدون زیان و عوارض جانبی می‌باشد.

5- اجرای رفتارهای درمانی اسلام ایجاد هماهنگی طبیعت جسم انسان با روح و روان وی و هم‌چنین همسانی جسم و روان با طبیعت و محیط زندگی به تعبیر جامع و کلان آن است و هیچگاه جسم را به جنگ و مقابله با طبیعت وادار نمی‌کند بلکه یک نوع همسویی با طبیعت برای بهره‌مندی از پرتوهای درمانی آن است. ضرورت هماهنگی رفتارها با ساعات و ایام و فصول و سال‌های مختلف نمونه‌ای از این مقوله هماهنگی‌هاست.

6- رفتارهای درمانی اسلام، عام، ساده، فراگیر، ارزان و در هر حال قابل حصول است و مشمول قشر خاصی از اقشار اجتماعی نمی‌شود و توانایی مالی و جغرافیایی ویژه‌ای را به انحصار نمی‌طلبد و در حقیقت رفتارهای درمانی اسلام جلوۀ عالی رحمت عام و فراگیر الهی است که مشمول خاص و عام و کافر و مسلمان می‌شود و در صورت عمل به تساوی مؤمنان از آن بهرۀ بیشتری می‌برند.

7- از ویژگی‌های برتر رفتارهای درمانی اسلام نقش پیشگیرانۀ آن و به تعبیر جاری نقش بهداشتی آن است و بر این اساس جامعۀ اسلامی تدبیر خود را به بیمار نشدن معطوف کرده است نه بیمار درمان کردن ولی چنانچه کسی بیمار شد نیز راه درمانی ساده برای آن دارد.

8- هیچکدام از رفتارهای درمانی اسلام موضعی مخصوص یک نقطه بدن و مخالف نقطه‌ای دیگر، یک بُعدی و جزئی‌نگر و غیرجامع و یکسونگرانه نیستند و همه عوامل مورد نیاز بدن را مدّ نظر دارند و هیچگاه موجب انفکاک شرایط روحی از جسمی نمی‌گردند.

9- عمل به رفتارهای درمانی اسلام ورود به یک محوری است که دارای حلقه‌های پیوسته است و با عمل به یک رفتار و تعطیل رفتاری دیگر نتیجۀ کامل حاصل نمی‌شود. رعایت دقیق تمامی دستورات طریق حصول سعادت و سلامت کامل است:
خوردن نمک قبل و بعد از طعام حجامت سالیانه می‌خواهد، ضرورت وجود سرکه در کنار سفره و نوشیدن آن حلوای پسین می‌خواهد، سحرخیزی صبحگاهان و بهره‌مندی از پرتوی سپیده و شفق، خواب چاشتگاهی دارد، روزه‌داری و ترک غذای در انظار خورشید را صبحانۀ سحرگاهی می‌باید. معاشرت نیکوی در بستر خواب شامگاهی می‌طلبد، دفاع شجاعانۀ روحی و جسمی از شرف و حیثیت و ندای حماسی سر دادن و هم‌آوایی با بانگ جرس جسورانه و غیرتمندانه، اشک خاضعانه پنهان از ریب و ریا و عبادت خالصانه به درگاه خداوند جبار و ذوالجلال می‌طلبد. فرزند صبور و زیبا و شجاع و سالم و عالم از خدا خواستن، لقمۀ حلال، نیت پاک، نگاه ناآلوده به نامحرمان و ورود به بستر با بسم‌الله می‌خواهد.

10- دواء در دست طبیب و شفاء از آنِ خداست اما تا زمانی که خداوند تبارک و تعالی اراده نفرماید شفاء حاصل نمی‌شود و بنابراین زمانی شفاء حاصل است که دست قضای پروردگار مانع شفاء نگردد که در این صورت نیز فلسفۀ بیماری و درد حکمت دیگری است که بطور کلی بدین ترتیب در روایات مطرح است:
الف – علت ایجاد بیماری بر چند است یا عدم رعایت اصول رفتارها است که موجب پیدایی بیماری گردیده است که در این صورت بروز بیماری موجب تنبه است.
ب – علت ایجاد بیماری و درد ناشی از گناهی است که مرتکب گردیده است و آن موجب غفران گناهان و پاکی بیمار از ذنوب است.
ج – علت ایجاد بیماری و درد امتحان است، که خداوند دردی عطا می‌فرماید تا انسان را به صبر بیازماید و بر او اجری و درجه‌ای بیافزاید.
بنابراین زمان القای شفای الهی بر فرد بیمار زمانی مقرر نیست بلکه محدودۀ زمانی مقدری است که هر گاه آن زمان به پایان رسید شفا نازل می‌گردد و تب و درد از بیمار زایل می‌شود.
این همه به اذن پروردگار است و آنچه می‌تواند تقدیر را تغییر دهد چیزی جز دعای خالصانه و درخواست از پروردگار متعال و اجابت او جل شأنه نیست. پس طبیب ضمن اینکه از قانونمندی حاکم بر جهان و طبیعت در درمان بهره می‌گیرد به هیچ وجه از نقش قطعی خالق یکتا در اراده به شفاء غافل نیست و پیوسته از خداوند می‌خواهد تا شفاء را در دوای او جاری سازد.

11- رفتارهای درمانی در طب اسلامی تأثیرات کوتاه مدت و مقطعی ندارد و برد تأثیر آن در برخی موارد یکسال، یا یک عمر را در بر می‌گیرد و در بیشتر موارد موجب تأثیربخشی در ژن و نسل انسان می‌گردد و اگر چنانچه جهت‌گیری درمانی آن را جستجو کنیم در یک مقطع زمانی نمی‌توانیم تحقیق و تفحص را متوقف نمائیم. لقمه‌ای حرام نسلی را دگرگون می‌سازد و دانۀ خرما که در معدۀ زن باردار قرار گیرد موجب صبوری فرزند می‌شود و یا وجود برخی بیماری‌ها را ناشی از رفتار ناشایست مرد در هنگام زناشویی می‌داند. حجامت داروی بیماری‌های یکسال است، اثر سیاه‌دانه تا هفت سال در بدن می‌ماند. [/]

ادامه دارد...

[=tahoma][=&quot]
در آداب درمان
[/]
[=&quot](ادامه موضوع [/][/]
ویژگی‌های عمومی رفتارهای درمانی، در طب اسلامی)[=&quot]

12- طب اسلامی علاوه بر دستورات درمانی پیشگیرانه در بعد جسم و روان و در کنترل مشکلات فوری و اورژانس نیز دارای طرح‌های درمانی اعجازآمیز است و می‌تواند بیمار را از مشکلات اساسی برهاند.
بوعلی سینا می‌گوید؛ اگر کسی در اثر سکتۀ قلبی مُرد، او را تا 72 ساعت دفن نکنید، اگر درمانی داشته باشد حجامت است و... اگر کسی در معرض گزش گزنده‌ای زهرناک قرار گرفت، می‌توان با حجامت موضع گزش و حجامت عام او را از خطرات اساسی رهانید، تب مزمنی را می‌توان با یک قاشق مرباخوری سیاه‌دانه کنترل کرد، و هم‌چنین فشارخون بالا را با همین مقدار سیاه‌دانه، زخم‌های عمیق را می‌توان با عسل درمان کرد، بیمار از هوش رفته را می‌توان به هوش آورد، مادری که طفل او با پا از رحم خارج می‌شود و نیازمند سزارین است، می‌توان با گذاشتن قطعه‌ای یخ روی شکم مادر، سر طفل را به سوی رحم چرخانید...

13- تعریف بیمار و بیماری در طب اسلامی منحصر به‌ زمان بروز درد نیست و درد یک هشداردهنده و هدایت‌کننده است برای بیمار جهت اقدام به درمان و جهت طبیب برای تشخیص و تعیین مسیر درمان. و از سوی دیگر لفظ مریض فقط به بیماران جسمی اطلاق نمی‌شود.
در تعابیر قرآن کریم به تکرار آیاتی از قلوب بیمار می‌خوانیم و این بیماری که همان بیماری روحی و روانی است بسیار عظیم‌تر و سنگین‌تر از بیماری‌های جسمی است. وقتی که صحبت از قلوب بیمار می‌شود مصادیق آن را کافران و منافقانی ذکر می‌کند که سر به سجدۀ خدا نمی‌سپارند و ایمان به خدا و قرآن و رسول خدا و روز بازپسین ندارند و زمانی که با چنین بیمارانی برخورد می‌شود اصرار آنان بر گناهانشان و پافشاری بر راه غلط و گمراهی‌شان موجب می‌گردد تا خداوند بر بیماری آنان بیافزاید.

14- رهایی از مرگ زودرس در بخشی از رفتارهای طب اسلامی مستتر است و ادعا دارد که اگر چنانچه این رفتار انجام شود دچار مرگ نخواهد شد مانند اینکه حجامت کنید قبل از اینکه غلیان خون شما را بکشد ولی به هر حال زمانی که مرگ فرا رسید و اجل مقدّر و پایان زندگی مقرر گردید دیگر حدی برای تلاش طبیب وجود ندارد و تابع و تسلیم امر مقدّر است و در این صورت چنانچه راه درمانی وجود داشته باشد آن راه را منحصر به دعا می‌داند؛ هم‌چنانکه امام رضا علیه‌السّلام در ادامۀ روایتی می‌فرماید؛ «برای مرگ هم دارویی وجود دارد» و زمانی که سؤال می‌شود داروی مرگ چیست، می‌فرماید؛ «دعا.»
[/]

ادامه دارد...
[=&quot]
[/]


منابع طب اسلامی چیست؟

[=&quot] زمانی که معیارهای مطرح شده فوق را به عنوان ویژگی‌های طب اسلامی مورد توجه قرار می‌دهیم اولین سؤالی که پیش روی ما قرار می‌گیرد این است که منابع طب اسلامی چیست؟

منابع طب اسلامی به ترتیب عبارتند از:
الف – قرآن مجید و کتب آسمانی و احادیث منقول از پیامبران الهی و ائمه علیهم‌السّلام
ب – سیرۀ انبیاء و ائمه علیهم‌السّلام
ج - الهام و استنباط از قانونمندی‌های حاکم بر نظام طبیعت
د - الهام و اشراق
ه – تبلور تجربیات حکما در طول تاریخ و پزشکان و محققان پیرامون بهداشت و درمان.[/]

- قرآن مجید و کتب آسمانی

[=&quot] منابعی که در آن احادیث و سیرۀ انبیاء و ائمه علیهم‌السّلام نقل گردیده است و پیرامون نکات قرآنی بحث شده است، بیش از دو هزار و هشتصد عنوان است که حداقل یک جلد کتاب و حداکثر آن به صد و بیست جلد کتاب بالغ می‌گردد.
جمع‌آوری نکات دارای بُرد بهداشتی و درمانی از لابلای این منابع عظیم کاری است مقدس و بسیار پربرکت و از نظر وفور نکات طی شفابخش و عمدتاً اعجازآفرین و دارای پشتوانۀ تجربی تاریخی و استعداد پژوهش‌های علمی راهگشای بسیار فراوان. در این زمینه فقط به یک مثال بسنده می‌کنیم.
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم عسل را شفابخش عموم مردم معرفی کرده است. این داروی مهم وقتی که وارد حوزۀ درمان می‌شود می‌تواند از دیدگاه اصول تشخیص طب اسلامی تمامی بیماری‌های سرد را پوشش دهد و این بیماری‌ها امروزه بیش از نیمی از بیماری‌های بشر را شامل می‌شود.
گزارشات علمی محققان جهان پیرامون کاربرد عسل در درمان از پنج هزار مقاله گذشته است. و گزارشات علمی پیرامون نمک از بیست میلیون مقاله افزون‌تر است. کاربرد دستورات بهداشتی، امر و نهی قرآن پیرامون مواد غذایی و توجه این کتاب عظیم به برخی از مواد غذایی ویژه مانند انگور، خرما، انجیر، زنجبیل، انار، شیر، گاو زرد، شتر، گوشت پرندگان و... نمودار یک جهت‌گیری پژوهشی بسیار ارزشمند برای محققانی است که به خداوند اعتماد دارند.
از سویی دیگر زمانی که خداوند تبارک و تعالی به بیان‌های گوناگون سعی می‌کند بیماری‌های اساسی بشر را در قرآن، بیماری قلب (روح و روان) معرفی نماید، نشانگر این معنی است که تجویز غذاهای شفابخش مادی بدون لحاظ ابعاد معنوی زندگی روانی انسان ثمربخش نیست و انسان هم‌چنان بیمار باقی می‌ماند.[/]
[=&quot]

[/]- الهام از قانونمندی‌های حاکم بر نظام طبیعت

[=&quot] جهان کتاب بسیار بزرگ و پرورقی است که اوراق آن را میلیون‌ها مخلوق از نوع حشرات، پرندگان و خزندگان و پستانداران تشکیل می‌دهد.
به اعتبار تاریخ نقلی و تاریخ علمی عمر حیات این موجودات بیش از عمر حیات انسان امروزی و از نسل حضرت آدم علیه‌السّلام است و این حیوانات در طول میلیون‌ها سال در روی این کرۀ خاکی زندگی می‌کنند و این زندگی دچار اشتباه و خطا نبوده و هیچ حیوانی در مشی حرکت خود تجدید نظر نکرده است و در مسیر زندگی یک رفتار ثابت را تکرار کرده است.
عقل غریزی هدایت‌گر این جانداران عقلی است که از طرف خداوند رحمان در وجود آنان به ودیعت گذارده شده است و با برنامه‌ریزی او رایانۀ مغز طراحی گردیده است. این کتاب پرورق، حجیم و با سابقۀ عظیم تاریخی می‌تواند زمینۀ بسیار قابل اعتمادی برای سوژه‌ها و پیش‌فرض‌های پژوهشی ما باشد.
مثلاً اگر می‌بینیم که مار از پونه فرار می‌کند باید بیاموزیم که پونه ضد سم است و یا اگر اسب زالو خورده‌ای نمک می‌خورد، بیاموزیم که نمک دافع زالو از اندام گوارشی است و یا اگر فلان مرغ برای جوجه‌های منقار زردش مامیرا می‌برد، بیاموزیم که مامیرا ضد زردی و یرقان است. و قس علیهذا هزاران مورد از این نمونۀ اطلاعاتی که دارای پشتوانۀ تجربی با چند میلیون سال است در حالیکه این کتاب دارای ضرورت بازنگری و ویراستاری مجدد نیست. [/]

-الهام و اشراق

[=&quot] همۀ دانشمندان جهان و همۀ کسانی که راهی نو برای بشر گشوده‌اند در تمامی رشته‌های علوم و در زندگی خصوصی خویش، نشانی از جرقۀ نور الهی در قلب مشاهده کرده‌اند. برخی از این دانشمندان این سرمایه را آشکار کرده‌اند و بی‌پیرایه برای مردم گفته‌اند که فلان معضل علمی را با توسّلی به بارگاه راسخون فی العلم (ائمه و انبیاء) علیهم‌السّلام و یا قرائت نمازی و استمداد از خداوند حل کرده‌اند.
به هر حال ضمیرهای روشن و قلوب پاک در یک لحظه شربتی از علم می‌نوشند که با هر جرعۀ آن مشکلی از مسیر انسان برداشته می‌شود. و این موضوع منحصر به علم طب نیست و همۀ شاخه‌های علوم از آن بهره‌مندند. فراوان نسخۀ درمانی ویژه وجود دارد که منشاء دستوری آن الهام و اشراق بوده است. [/]

-تبلور تجربیات حکما....

[=&quot] سنگ بنای طب با اندیشه‌های ادریس پیامبر (علیه‌السّلام) که در تاریخ علم هرمس اول نامیده شده است، گذاشته شد و از آن پس پیامبران هماره این رشتۀ علمی را تغذیه و هدایت میکرده‌اند. می‌گویند زبور داود که حاوی آئین زندگی بشریت بوده است، یکصد و بیست جلد بوده است.
ابن عباس در حدیثی از معصوم نقل می‌کند؛ حضرت داود علیه‌السّلام هنگامی که به محراب عبادت می‌ایستاد، گیاهی در گوشۀ محرابش سبز می‌شد و با او تکلم می‌کرد. حضرت از او می‌پرسید نام تو چیست، در چه آب‌وهوایی روییده می‌شوی، خاصیت برگ تو چیست، شاخه‌های تو چه دردی را دوا می‌کند، دانه‌هایت چقدر ماندگار است و درمان کدام بیماری است، ریشه‌ات شفای چه دردی است... گیاه پاسخ می‌گفت و حضرت این اطلاع را به سمع مردم می‌رساند.
این روند ادامه داشت، و اتفاقات درمانی در طول تاریخ نیز بر اوراق کتاب طب می‌افزود تا اینکه بقراط از این اطلاعات موجود و مفید لکن از هم گسیخته یک نظام کامل طب معماری نمود و جالینوس بر زینت‌های آن افزود و دیقوریدوس داروخانه‌های آن را پر کرد و دانش گیاه‌شناسی را به کمال رساند و بدین ترتیب مکتب طب یونانی شکل گرفت و تا این زمان گردونۀ تاریخ قرن‌های دوم تا سوم پس از میلاد را نشان می‌دهد.
در این سوی جهان نیز ساسانیان به ایجاد دانشگاه جندی شاپور همت گماردند و با ترجمۀ متون یونانی به سریانی و سپس به عربی و استخدام برخی پزشکان یونانی و با استفاده از فرهنگ بومی یک مکتب دیگری از طب ساختند و با بکارگیری طبیبانی از هند از فرهنگ شرق دور نیز بهره گرفتند و به وسیلۀ خانوادۀ بختیشوع که حکیمان ارثی آن زمان بودند این رشته را به حکومت اسلامی سپردند. این جا دیگر زبان علم به طور رسمی به عربی تغییر شکل کامل داد، چون زبان حکومت عربی بود و در این موقعیت بود که به زعم برخی تاریخ‌نویسان غربی طب‌العرب و به تعبیر برخی دیگر طب اسلامی متولد شد. تا این اندیشه در ذهن ایرانیان مسلمان شکل گرفت و تفکر فلسفی اسلامی نیز با آن در آمیخت و سه چهار قرن پخته و پرتجربه شد، آمیزه‌ای از اندیشه‌های اسلامی نیز در آن رسوخ کرد تا به دست حسین پسر سینا مشهور به بوعلی سینا رسید. هوش، درایت، تفکر اسلامی، روح بزرگ و ذهن تلاشگر و پرکار شیخ‌الرئیس از آن ساختمان جدیدی ساخت که با معماری اولیه بقراط متفاوت بود، و در جای جای این ساختمان با احترام تفکر جالینوس را نیز به نقد کشید و از آن قانون ساخت و اساس و پایه بنیان نهاد. و سنگ این بنا را در حال جنگ و گریز در گوشه‌های مختلف ایران جمع کرد. اصفهان، بخارا، بلخ، گرگان و ری و بالاخره پس از بازخوانی این قانون در شهر همدان به مردم ایران تحویل داد.
در گوشه‌ای دیگر تفکرات بقراط و جالینوس را یک شخصیت مؤمن، پرکار، انسان دوست، باهوش و فداکار دیگری به نام محمد به تجربه گذاشت. او با این تفکرات، بیمارستانی برپا کرد، امکانات دولت عضدالدوله را در ری به خدمت گرفت. بیمار درمان کرد و پزشک تربیت نمود و بر اساس این تفکرات یک سیستم درمانی و یک نظام طبی احداث نمود، محمد زکریای رازی نوشت و کار کرد و تجربه اندوخت و بیمار درمان کرد تا به جایی رسید که سخت رودرروی استاد قرار گرفت. تفکرات فلسفی وی را در کتاب الشکوک علی جالینوس به نقد کشید و نظرات درمانی‌اش را نیز در جایی دیگر... با حکمای معاصر خویش به مجادله برخاست تا در محضر مباحثه‌ای ادعا کرد که می‌توان بیماری‌ها را در یک فرصت کوتاه درمان کرد و کتاب برءالساعه را مستند این ادعا ساخت. و شاگر شاگردش اخوینی در بخارا گل کرد و خلاصۀ تجربیات سی سالۀ درمانی‌اش را در هدایه‌المتعلمین به زبان پارسی به تحریر کشید و اینجا طب اسلامی و ایرانی شد و اینجا قرن پنجم است.
حکما و فلاسفه گاهی این علم را با نجوم در آمیختند و گاهی از جفر و عدد کمک گرفتند تا معضلات طب را حل کنند و گاهی برای حل مشکلی به عرفان و الهام چنگ زدند و زمانی از اطلاعات ناب دین محمدی به آن افزودند تا در خراسان این بار قلم به دست عقیلی افتاد، او فقه و اخلاق و تجربه و فلسفه و نجوم و حدیث و دعا را با طب در آمیخت و از آن در اصول درمان خلاصه‌الحکمه فی مجمع‌الجوامع ساخت و داروها را نیز در مخزنی انباشت و آن را مخزن‌الادویه نامید.
در آنسوی جهان اعظم خان هندی نیز اندیشه‌های حسین پسر سینا، محمد زکریای رازی و چند تن دیگر از بزرگان طب را بر هم انباشت و فشرد و مجربات آن را استخراج کرد و بصورت اکسیر در آورد و با افزودن تجربیات خود در هند بزرگ آن را اکسیر اعظم نامید و به زبان پارسی آمیخته با برخی واژه‌های سانسکریت آن را نگاشت.
در این سوی جهان نیز مسلمانان ننشستند، بلکه با مجاهده و تلاش از رنگ و لعاب طب یونانی کاستند و خمیرمایۀ اسلامی به آن افزودند. تفکرات پیامبران و مشی داود پیامبر را شیخ داود انطاکی سامان داد و حق مسلمانی ادا کرد.
و هم‌چنان این حرکت ادامه یافت تا به طب ناصری رسید، این گل‌ها که از این بوستان بزرگ معرفی شد کامل نبود، نمونه بود و شاید همه معطرهای آن نیز نبود، و از ذخیرۀ خوارزمشاهی و کامل‌الصناعه و طب‌الملکی نیز غافل شدیم. شخصیت‌های بزرگ فراوانی این مسیر را طی کردند و نوشته‌های ارزشمندی از خود بجای گذاشتند. شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه بیش از هزار و چهارصد کتاب طبی فقط از نویسندگان شیعه معرفی کرده است. پس عدم ذکر نامشان دلیل ناسپاسی به خدمت آنان نیست که درود بر روان پاکشان.
و از زمان هرمس اول تاکنون هر سطری از سطور طب متکی بر تجربه‌ای و هر کلمه‌ای از آن تجربه شده بر صفحۀ زندگی شخصی است که انسان بوده است، نفس می‌کشیده است، می‌زیسته است و زندگانیش را دوست می‌داشته است.
و اگر با این دستورات دردش درمان شده است، تجربه‌ای ارزشمند و اگر در سطری نوشته است که کسی مرده است تجربه‌ای گران به دست ما رسیده است، بسیار گران. تاریخ خلقت، زمان مطالعۀ ما و بستر خلقت، داروخانۀ ما و انسان‌ها، اوراق کتاب مورد توجه ما بوده‌اند.
آیا ما حق داریم تمامی این تلاش‌ها را و تمامی سرمایه‌های هزاران سال بشر را یکباره با برچسب طب سنتی دور بریزیم؟! آیا این خیانت نیست، آیا ناسپاسی نیست، آیا این ناسپاسی موجب عذاب خداوند نیست؟!
و چنین کردیم و با رو کردن به مکتب اللوپاتی یکباره تمام ثروت اجداد خود را در سرداب فراموشی دفن کردیم و هیهات که حتی تأسف نیز نخوردیم.
و زمانی که در تهران دانشگاه تأسیس کردیم دیگر هیچ ورقی از این اوراق ارزشمند را نخواندیم و...

و می‌گوییم:
الف – تمامی این اندیشه‌ها را متبلور سازیم.
ب – با قرآن و احادیث و سیرۀ ائمه تطبیق دهیم و با جهت‌گیری دینی اصول اساسی آن را سازگار نموده و بنای طب کاربردی بسازیم.
ج – تفکرات مغایر با روح مذهب و تفکرات انبیاء را از آن دور کنیم.
د – نسخه‌های مشترک، همسو و متکی به تجربیات دیرین را برملا و متعین نماییم.
ه – با الهام از اندیشه‌های بدست آمده و استفاده از ابزار علمی روز و فرازهای برجستۀ طب اللوپاتی و سایر مکاتب درمانی، ساختمانی جدید با جهت‌گیری و اساس اسلامی بسازیم. [/]

ادامه دارد...


ارکان درمان در طب اسلامی چیست؟

[=&quot]
ارکان بهداشت و درمان در طب اسلامی بر پنج تطهیر استوار است که با اجرای کامل آن درمان تن و روان کامل می‌شود.
اینگونه جمع‌بندی برآیند یک استنباط نظری از تمامی دستورات دینی از مجموعه منابع مذهبی اعم از اخلاق و فقه و طب و اقتصاد است، که به صورت عناوین فشرده بیان می‌شود.

[=&quot] 1- تطهیر جسمی

[=&quot] 2- تطهیر معدی

[=&quot] 3- تطهیر خونی

[=&quot] 4- تطهیر جنسی

[=&quot] 5- تطهیر روانی
[=&quot]
توضیح کامل پیرامون تمامی عناوین مزبور نیازمند نگارش چندین جلد کتاب است که انشاءالله در برنامۀ مطالعۀ ما در فرصت‌های آتی است. (به توفیق الهی انشاءالله)

برای مثال: تطهیر خونی.
رأس آن حجامت است و بازوان قدرتمند آن فصد است و سرانگشتان هنرمند این تطهیر زالواندازی (
[=&quot]Hirudo Therapy[=&quot]) است.

[=&quot]
ادامه دارد...

[=&quot]ابزار تشخیص در طب اسلامی[/]
[=&quot]
مزاج شناسی:
[/]

[=&quot]ابزار عمومی و فراگیر برای تشخیص در طب اسلامی طبایع و مزاج‌ها است، [/]
[=&quot]مزاج‌شناسی پایه و اساس تشخیص در طب اسلامی است، که باید به صورت اطلاعات عمومی بخش سادۀ آن را منتشر ساخت و بخش فنی آن را نیز به پزشکان آموخت.[/]

[=&quot]نبض:[/]
[=&quot] ابزار فنی و تخصصی برای تشخیص نبض است، نبض وسیله‌ای بسیار دقیق برای شناخت چگونگی فعالیت ارگان‌های مختلف بدن است.[/]

[=&quot]بول و براز:[/]
[=&quot] بول و براز (ادرار و مدفوع) نیز ابزار دیگری برای تشخیص فنی بیماری است که بیشتر به وسیلۀ طب سنتی به کار گرفته می‌شود ولی در طب اسلامی جایگاه ویژه‌ای ندارد.
[/]

ابزار درمانی در طب اسلامی

[=&quot] بطور کلی ابزار درمانی در طب اسلامی به سه بخش عمده تقسیم می‌شود:
1- داروها
2-رفتارها
3- دعاها.

در داروها، عسل و سیاهدانه در مرحلۀ اوج قرار داد. سُعد و سرکه و سنبل‌الطیب در مرتبۀ عالی می‌درخشند، زنجبیل و زعفران و زیتون در تمام نسخه‌ها حضور دارند، انجیر و انگور و انار بر سفره‌های آسمانی حضور دارند.
خرما و خرفه و خربزه از میوه‌های محبوب خدا و حضرت فاطمه (س) و رسول اکرم (ص) نامیده می‌شوند. گلاب و عسلاب و جُلاب از نوشیدنی‌های مورد توجه طب آسمانی‌اند.
گلنگبین و سرکنگبین و ترنجبین از معجون‌های خوشمزه و راهگشا برای درمان بیماری‌های گوناگون شمرده می‌شوند.
بادام و بارهنگ و بادرنجبویه غذای مغز و درمان زخم داخلی و نشاط‌بخش مورد توجه امام رضا علیه‌السّلام، حکما و حضرت امیر علیه‌السّلام نامیده می‌شود.
فوفل، فرنجمشک و غاریقون، اعصاب را فرح می‌بخشند و خلاصه دسته‌ای از داروها هستند که جمعیت کوچک آنها چهارده و جمعیت متوسط آنها چهل و جمعیت بزرگ آنها هفتاد دارو و بیشتر می‌باشند و با این جمعیت می‌توان همۀ بیماری‌های بشر را درمان نمود.
[/]

ادامه دارد...


رفتارهای درمانی در طب اسلامی

[=&quot] در دستورات دینی پیرامون بهداشت و درمان یک سلسله رفتارهایی وجود دارد که انجام آن موجب پیشگیری از بروز بیماری و در صورت وجود بیماری موجب درمان آن می‌گردد.
ذکر تمامی این رفتارها در این مقال میسر نیست ولی ناگزیر رفتارهای مهم و اساسی درمانی که مورد توجه ویژۀ پیامبران و ائمه علیهم‌السّلام بوده است، نقل می‌گردد. مهم‌ترین رفتارها در پیشگیری و درمان عبارتند از:
1- حجامت
2- قی
3- تنقیه
4- مسهل
5- حمام
6- نوره
7- سعوط [/]
[=&quot]8- مسواک[/]
[=&quot]9- تعطّر[/]
[=&quot]10- امساک و روزه‌داری[/]
[=&quot]11- تغذیه بر اساس رعایت قواعد شایسته[/]
[=&quot]12- تزکیه و دوری از پلیدی‌های اخلاقی، مالی و رفتاری[/]
[=&quot]13- تزویج به تناسب مزاج و توان عمومی[/]
[=&quot]14- تعبد و تقویت روان[/]

[=&quot]بدیهی است که هر کدام از رفتارهای درمانی فوق دارای نظام و قواعد و آئین‌نامه‌های اجرایی و ضوابط تجویز ویژه‌ای هستند که به طور جداگانه باید تألیف و تدوین گردد. و موارد کاربرد آن مشخص شود.

[/] ادامه دارد...


ظرف زمان و مکان

[=&quot] رفتارهای درمانی جسم به تناسب موقعیت زمانی و جغرافیایی هر کدام قاعدۀ اجرایی ویژه‌ای پیدا می‌کنند، اما رفتارهای درمانی روان همه جا ثابت و به عنوان ارکان و اساس بهداشت روان در تمامی موقعیت‌های زمانی و مکانی ضروری و غیرقابل تغییرند.
مثلاً بهترین زمان انجام حجامت در فصل بهار است و زمان نامناسب برای انجام حجامت در اوج سرما و در دی ماه است. به همین ترتیب، قی، مسهل خوراندن، حمام و تغذیه و تزویج به تناسب موقعیت جغرافیایی کاربردی بیشتر و کمتر پیدا می‌کند.
اما دوری از پلیدی‌های اخلاقی و تعبّد و تقویت روان که در قالب نمازهای یومیه و رعایت آداب زندگی سعادت‌بخش برای انسان طراحی گردیده است همیشه و همه جا لازم به اجراست؛ صداقت، امانت، دوری از بخل و حسد و کینه و حرص و آز و ریا و دروغ و تهمت تابع موقعیت جغرافیایی و زمان ویژه‌ای نیست.

[=&quot]...
امیدواریم با الهام از عنایت ویژه‌ای که اسلام به این مبحث دارد و هم‌چنین توجهی که حکمای بزرگ تاریخ طبابت به این موضوع داشته‌اند، متخصصین متعهد جامعۀ پزشکی را برانگیزد تا با پژوهش علمی ابعاد علمی این سنت الهی را کشف و برای جامعۀ بشریت برملا سازند و از این مبحث زمینه‌ای برای نرم‌افزار تولید علم فراهم سازند.
و از خدا می‌خواهیم مؤلف را موفق سازد تا تمامی رفتارهای درمانی اسلام را از منابع دینی جمع‌آوری و مدون ساخته و در اختیار جوامع درمانی قرار دهد.

[=&quot] والله الموفق و له المستعان


موضوع قفل شده است