جمع بندی آیا وجودِ علاقه به طرف مقابل قبل از ازدواج لازم است؟
تبهای اولیه
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز و کارشناسان محترم
من دختری نسبتا مذهبی هستم که اهل دوستی با پسران توی دانشگاه نبودم، اما خیلی آدم عاطفی و احساساتی هستم و این جنبه شخصیتی ام توی ارتباط با پدر و مادر و خواهر و برادرم کاملا مشهوده.
خواستگاری دارم که شرایط نسبتا مناسبی داره و تا حالا سه جلسه با هم صحبت کردیم، ظاهرا که مشکل خاصی نداره، اما من به هیچ وجه نسبت به ایشون احساس علاقه نمی کنم و کششی نسبت بهش ندارم!!!
حتی بعد از گذشت این دو ماه اصلا دلم براش تنگ نمیشه، آیا این مسئله عادیه؟ آیا اگه قبول کنم و بله رو بگم، بعدا به ایشون علاقمند میشم؟!
من نتونستم عیب و ایراد قابل توجهی توی ایشون پیدا کنم، اما به دلم هم نمی شینه! یعنی وقتی باهاش حرف می زنم، احساس لذت نمی کنم، حرفاش برام خیلی جذاب نیست!
ایشون خیلی مذهبیه و من می ترسم آدم خشکی باشه و زیادی تعصب به خرج بده و سختگیری کنه. از خودش سعی کردم با سوال های غیر مستقیم این مسئله رو بپرسم، اما واضحه که هیچ کی نمیاد بگه : بله، من آدم خشک و کم حوصله و متعصبی هستم!!!!
چی کار کنم که دلم باهاش همراه بشه؟ آیا میشه ریسک کنم و بگم ایشاالله بعدا بهش علاقه پیدا می کنم؟!!
من همیشه دوست داشتم با همسرم یه ارتباط عاطفی قوی و عاشقانه داشته باشم، نمی خوام بعدا احساس شکست و سرخوردگی بکنم.
فکر می کنم ازش "بدم" نیومده، اما خب "خوشم" هم نمیاد اصلا!!! وقتی به قرار گرفتن در کنارش فکر می کنم، اصلا حس خوبی بهم دست نمیده!! تکلیف من چیه؟!
لطفا دوستانی که متأهل هستند و تجربه مشابهی داشتند، راهنمایی کنند! یا دوستان مجردی که همین مشکلو دارن!
ممنون
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد همدل | |
[TD][/TD] | |
عشق هرگز کافی نیست!
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که عشق و علاقه به خواستگار به خودی خود و به تنهایی برای ازدواج کافی نیست و دلیل بر موفقیت و شادکامی ازدواج نخواهد بود. در صد بسیاری از عشق و علاقههای معمول بین زن و شوهرها بعد از ازدواج و با به کار بردن تکنیکها و فنون مختلف و تلاش همسران برای ارتباط مؤثر با یکدیگر حاصل میگردد و روز به روز بر مقدار آن افزوده میشود. مهم این است که شما با فردی که میخواهید ازدواج کنید در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج و نه معیارهای خودساخته بیشترین تناسب و همخوانی را داشته باشید، اصلاً و ابداً لازم نیست که خواستگارتان کاملاً به دلتان بنشیند و مطابق صد در صد با شما داشته باشد. دانستن همین موضوع به صورت طبیعی، نظر شما را نسبت به طرف مقابلتان جلب میکند و علاقه شما را نسبت به او بر میانگیزاند؛ همان طور که وقتی شما به مغازهای میروید و لباسی را میبینید که هم رنگ، طرح و مدل دوخت آن مورد پسند شماست و هم اندازه آن متناسب به تن و اندام شماست و هم قیمت آن مناسب است، طبیعتاً بیشتر راغب میشوید که آن را خریداری کنید و به تن خود بپوشید. در مورد خواستگارتان نیز باید به همه جوانب وجودی او توجه کنید و تناسب در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج را مد نظر قرار دهید تا بتوانید به جمعبندی نهایی برسید.
ایده آل گرایی در ازدواج ممنوع!
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که در انتخاب همسر نباید دچار وسواس و کمال گرایی گردید؛ چون اصولاً در انتخاب همسر هر مقدار هم تلاش کنید، مطابقت کامل و صد در صد با طرف مقابل تان حاصل نخواهد شد و برخی تفاوتها جزئی وجود خواهد داشت. گاهی همین تفاوتها زندگی را شیرین میکنید و باعث تنوع در آن میگردد. مهم این است که شما در معیارها و ملاکهای اساسی و مهم ازدواج بیشترین تناسب و همخوانی را با طرف مقابل تان داشته باشید، در این صورت، تفاوتهای جزئی ضرری به زندگی شما نمیزند. برخی از تفاوتهای جزئی و یا اختلاف سلیقه را میتوان به تدریج و با گفتگو، استدلال و منطق و البته میتوانید با برنامهریزی درست و اصولی و بهکار بردن برخی تکنیکهای تغییر رفتار برطرف کرد، اما اگر با طرف مقابل تان در معیارها و ملاکهای ازدواج تفاوتهای فاحشی داشته باشید، به احتمال خیلی زیاد در زندگی دچار مشکل خواهید شد.
اعتدال و ميانه روي حتی در ازدواج!
باید توجه داشت که تنها اعتدال و ميانه روي است كه انسان را به سرمنزل مقصود ميرساند و افراط و تفريط يا تندروي و كندروي در هر كار و عرصهاي آدمي را از نيل به هدف باز ميدارد.
در امر مقدس ازدواج و تحقيق و معيار سنجي و معيار سازيهاي آن، بايد اعتدال را در پيش گرفت. نه سخت گيري و احتياط غير ضروري كار درستي است و نه ولنگاری و ریسك كردن، در اصطلاح فلسفی ميگويند: «أنَّ الشیءَ إذا جاَوَز حدّهُ إنْعکَسَ ضِدّه؛ هر چيزي از مرز اعتدال گذشت به ضد يا نقيض خويش تبديل ميگردد و نتيجه معكوس خواهد داد». گاهي برخي افراد با همه سخت گيريها و به اصطلاح احتياط كردنها، به آنچه مطلوب و مقصودشان بوده نميرسند و به آن چه دست يافتهاند، با ملاك و معيارهاي مورد نظرشان ناهمگون است.
توصیه میشود وقتی موردی به شما معرفی می شود برای رسیدن به جمعبندی نهایی میتوانید از جدول نمرهدهی و جمعبندی امتیازات استفاده کنید به این صورت که هر یک از معیارها و ملاکهای ازدواج و نیز مزایا و معایب طرف مقابل را از یک تا صد نمره گذاری کنید. ازدواج زمانی مناسب خواهد بود که میانگین نمرات از 70 به بالا باشد و نمره هر یک از معیار از50 کمتر نباشد، در غیر این صورت، ازدواج ریسکپذیر خواهد بود. همچنین میتوانید از مشاورههای تخصصی استفاده کنید و با مراجعه حضوری به مراکز مشاورهای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان با تجربه در زمینه ازدواج به جمعبندی نهایی برسید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید.
اگر شما در انتخاب همسر دقت کنید و براساس موازین و اصول همسرگزینی همسر آینده تان را انتخاب کنید و به معیارها و ملاک های ازدواج توجه کنید و بکوشید تناسب لازم را در این زمینه با طرف مقابل تان داشته باشید و صحت و سلامت ازدواج تان به تأیید مشاوران و روانشناسان ازدواج برسد، مشکل خاصی برای ازدواج تان وجود ندارد و اگر صحت و سلامت ازدواج تان مورد تأیید قرار نگیرد در صورت رد خواستگار دچار پشیمانی و فرصت سوزی نخواهید شد.
عشق هرگز کافی نیست!بسیاری از روانشناسان بر این باورند که عشق و علاقه به خواستگار به خودی خود و به تنهایی برای ازدواج کافی نیست و دلیل بر موفقیت و شادکامی ازدواج نخواهد بود. در صد بسیاری از عشق و علاقههای معمول بین زن و شوهرها بعد از ازدواج و با به کار بردن تکنیکها و فنون مختلف و تلاش همسران برای ارتباط مؤثر با یکدیگر حاصل میگردد و روز به روز بر مقدار آن افزوده میشود. مهم این است که شما با فردی که میخواهید ازدواج کنید در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج و نه معیارهای خودساخته بیشترین تناسب و همخوانی را داشته باشید، اصلاً و ابداً لازم نیست که خواستگارتان کاملاً به دلتان بنشیند و مطابق صد در صد با شما داشته باشد. دانستن همین موضوع به صورت طبیعی، نظر شما را نسبت به طرف مقابلتان جلب میکند و علاقه شما را نسبت به او بر میانگیزاند؛ همان طور که وقتی شما به مغازهای میروید و لباسی را میبینید که هم رنگ، طرح و مدل دوخت آن مورد پسند شماست و هم اندازه آن متناسب به تن و اندام شماست و هم قیمت آن مناسب است، طبیعتاً بیشتر راغب میشوید که آن را خریداری کنید و به تن خود بپوشید. در مورد خواستگارتان نیز باید به همه جوانب وجودی او توجه کنید و تناسب در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج را مد نظر قرار دهید تا بتوانید به جمعبندی نهایی برسید.
سلام علیکم
یعنی دو ماه کافی نیست تا حداقل یه کشش اولیه ایجاد بشه؟
سلام ، شب بخیر
دوست گرامی علاقه قبل از ازدواج کاملا اشتباهه، اون دوستانی که فکر میکنن قبل از ازدواج با علاقه و عشق کافی بله رو بهم گفتن و سر زندگی رفتند در واقع عشق رو به حالات درونی خودشون تعبیر کردن و عشق در حقیقت بعد از ازدواج متولد میشه.
کسانی که با هم زندگی نکردن و با پستی و بلندی های اون همراه نشدن و از اخلاق ها و عادات هم کاملا مطلع نیستن نمیتونن بگن با علاقه ازدواج کردم ، چون علاقه زمانی بوجود میاد که یک نفر رو کامل بفهمی و با اون زندگی کنی.
اما پسندیدن برای ازدواج شرط اصلی هست. یعنی اون فرد برای شما جذابیت داشته باشه و با هر بار جلسه شوق دیدار و هم کلامی و هم دلی بیشتری احساس کنی. اگر این حالت بوجود نیاد بعد از ازدواج هم بوجود نخواهد آمد و یکی از چند عوامل خیانت در زندگی مشترک بحساب میاد.
پس اگر ایشون رو نپسندیدین و شوق دیدار و ارتباط ببیشتر ندارید از همین جا خداحافظی کنید و آینده ی خودتون رو در معرض نابودی قرار ندین.
در پناه خدا
«عشق و علاقه قبل از ازدواج»
پرسش:
آیا وجودِ علاقه به طرف مقابل قبل از ازدواج لازم است؟
پاسخ:
عشق هرگز کافی نیست!
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که عشق و علاقه به خواستگار به خودی خود و به تنهایی برای ازدواج کافی نیست و دلیل بر موفقیت و شادکامی ازدواج نخواهد بود. در صد بسیاری از عشق و علاقههای معمول بین زن و شوهرها بعد از ازدواج و با به کار بردن تکنیکها و فنون مختلف و تلاش همسران برای ارتباط مؤثر با یکدیگر حاصل میگردد و روز به روز بر مقدار آن افزوده میشود. مهم این است که شما با فردی که میخواهید ازدواج کنید در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج و نه معیارهای خودساخته بیشترین تناسب و همخوانی را داشته باشید، اصلاً و ابداً لازم نیست که خواستگارتان کاملاً به دلتان بنشیند و مطابق صد در صد با شما داشته باشد. دانستن همین موضوع به صورت طبیعی، نظر شما را نسبت به طرف مقابلتان جلب میکند و علاقه شما را نسبت به او بر میانگیزاند؛ همان طور که وقتی شما به مغازهای میروید و لباسی را میبینید که هم رنگ، طرح و مدل دوخت آن مورد پسند شماست و هم اندازه آن متناسب به تن و اندام شماست و هم قیمت آن مناسب است، طبیعتاً بیشتر راغب میشوید که آن را خریداری کنید و به تن خود بپوشید. در مورد خواستگارتان نیز باید به همه جوانب وجودی او توجه کنید و تناسب در ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج را مد نظر قرار دهید تا بتوانید به جمعبندی نهایی برسید.
ایده آل گرایی در ازدواج ممنوع!
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که در انتخاب همسر نباید دچار وسواس و کمال گرایی گردید؛ چون اصولاً در انتخاب همسر هر مقدار هم تلاش کنید، مطابقت کامل و صد در صد با طرف مقابل تان حاصل نخواهد شد و برخی تفاوتها جزئی وجود خواهد داشت. گاهی همین تفاوتها زندگی را شیرین میکنید و باعث تنوع در آن میگردد. مهم این است که شما در معیارها و ملاکهای اساسی و مهم ازدواج بیشترین تناسب و همخوانی را با طرف مقابل تان داشته باشید، در این صورت، تفاوتهای جزئی ضرری به زندگی شما نمیزند. برخی از تفاوتهای جزئی و یا اختلاف سلیقه را میتوان به تدریج و با گفتگو، استدلال و منطق و البته میتوانید با برنامهریزی درست و اصولی و بهکار بردن برخی تکنیکهای تغییر رفتار برطرف کرد، اما اگر با طرف مقابل تان در معیارها و ملاکهای ازدواج تفاوتهای فاحشی داشته باشید، به احتمال خیلی زیاد در زندگی دچار مشکل خواهید شد.
اعتدال و ميانه روي حتی در ازدواج!
باید توجه داشت که تنها اعتدال و ميانه روي است كه انسان را به سرمنزل مقصود ميرساند و افراط و تفريط يا تندروي و كندروي در هر كار و عرصهاي آدمي را از نيل به هدف باز ميدارد.
در امر مقدس ازدواج و تحقيق و معيار سنجي و معيار سازيهاي آن، بايد اعتدال را در پيش گرفت. نه سخت گيري و احتياط غير ضروري كار درستي است و نه ولنگاری و ریسك كردن، در اصطلاح فلسفی ميگويند: «أنَّ الشیءَ إذا جاَوَز حدّهُ إنْعکَسَ ضِدّه؛ هر چيزي از مرز اعتدال گذشت به ضد يا نقيض خويش تبديل ميگردد و نتيجه معكوس خواهد داد». گاهي برخي افراد با همه سخت گيريها و به اصطلاح احتياط كردنها، به آنچه مطلوب و مقصودشان بوده نميرسند و به آن چه دست يافتهاند، با ملاك و معيارهاي مورد نظرشان ناهمگون است.
توصیه میشود وقتی موردی به شما معرفی می شود برای رسیدن به جمعبندی نهایی میتوانید از جدول نمرهدهی و جمعبندی امتیازات استفاده کنید به این صورت که هر یک از معیارها و ملاکهای ازدواج و نیز مزایا و معایب طرف مقابل را از یک تا صد نمره گذاری کنید. ازدواج زمانی مناسب خواهد بود که میانگین نمرات از 70 به بالا باشد و نمره هر یک از معیار از50 کمتر نباشد، در غیر این صورت، ازدواج ریسکپذیر خواهد بود. همچنین میتوانید از مشاورههای تخصصی استفاده کنید و با مراجعه حضوری به مراکز مشاورهای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان با تجربه در زمینه ازدواج به جمعبندی نهایی برسید و از صحت و سلامت ازدواج تان مطمئن گردید.
اگر شما در انتخاب همسر دقت کنید و براساس موازین و اصول همسرگزینی همسر آینده تان را انتخاب کنید و به معیارها و ملاک های ازدواج توجه کنید و بکوشید تناسب لازم را در این زمینه با طرف مقابل تان داشته باشید و صحت و سلامت ازدواج تان به تأیید مشاوران و روانشناسان ازدواج برسد، مشکل خاصی برای ازدواج تان وجود ندارد و اگر صحت و سلامت ازدواج تان مورد تأیید قرار نگیرد در صورت رد خواستگار دچار پشیمانی و فرصت سوزی نخواهید شد.
معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:
- بک، آرون تی، عشق هرگز کافی نیست: شیوههای نو برای حل مشکلات زناشویی و خانوادگی بر اساس شناختدرمانی، ترجمۀ مهدی قراچه داغی، تهران: ذهن آویز، 1391.
- فروم، اریک، هنر عشق ورزیدن، ترجمۀ پوری سلطانی، تهران: مروارید، 1394.
- منطقی، مرتضی، بهداشت روانی در عشق شورانگیز، تهران: بعثت، 1390.
- جانسون، دبلیو. برد، عشق دیوانهوار: آیا اختلال شخصیت دارد «شناخت اختلالات شخصیت قبل و بعد از ازدواج» مترجم مهرداد فیروزبخت، تهران: جوانه رشد، 1394.