فرقه تازه تاسیس ؛راییلیان
تبهای اولیه
راييليان كيشی زاييده تخيل!
اشاره:
چند سال است كه عدهای تحت عنوان پيروان كيش ساختگی، « راييليان » (Raelian) از طريق رسانههای گوناگون از جمله اينترنت دست به تبليغات وسيعی
زدهاند. آنان سعی دارند با استفاده از باورهای دينی - فرهنگی مردم و نيز تكنولوژی و مسائل علمی و سياسی، افكار خود را القا كنند.
پيشوای اينان روزنامهنگاری فرانسوی به نام «كلود ويريلهون» (ويريلون) است، او از پديده اشيای پرنده و علمزدگی معاصر - كه متأسفانه اكثر غربيان بهاصطلاح متمدن را به نوعی پوچی رسانده است - و حتی از باورها و ارزشهای دينی مذاهب الهی و مكاتب فكری مختلف، برای اثبات ادعاهای واهی خود بهره گرفته است.وی كه خود را «راييل» (Rael) مینامد، ادعا میكند حامل پيامی از سوی موجوداتی به نام «الوهيم» است. براساس نوشتههای انتشار يافته اين كيش، آنان از راييل خواستهاند كه زمينههای بازگشتشان را به زمين فراهم كند؛ چرا كه «خدايانی» از جنس بشرند و هزاران سال از جهت علم و تكنولوژی از انسانهای
زمينی جلوترند و خالق موجودات به وسيله علم پيچيده ژنتيك (كلونينگ) هستند.
در اين مقاله با ويژگيهای اين كيش خودساخته آشنا میشويد.
«الوهيم» چه هستند؟
راييل مدعی است: «الوهيم نام انسانهای كرات ديگر است كه از نظر علمی هزاران سال از ما جلوترند و تمام موجودات زنده و انسانها را در كره زمين با مهندسی ژنتيك خلق كردهاند». در نزد اين گروه، «الله» كه مدبر و عالم است نام رهبر الوهيم میباشد.« كلود » ادعا كرده، تا كنون شش بار با انسانهای فضايی مذكور بر فراز كوه آتشفشان ديدار كرده است. وی يكی از آنها را اينگونه توصيف كرده است: «چهار فوت قد، موهای مشكی، چشمان بادامی و پوست زيتونی، محل زندگی آنها را نيز در سيارهای نزديك به زمين، اما خارج از منظومه شمسی» میداند.
اين خدايان پيشرفته در علم و تكنولوژی (بهخصوص علم ژنتيك كه مورد توجه خاص راييل است) درباره علت حضور خود در زمين اينگونه توضيح دادهاند: «در شش آگوست سال 1945 هنگامی كه بمب اتمی شهر هيروشيمای ژاپن را درهم ريخت، ما وارد عرصه پديداری و آشكارسازی شديم؛ از آن سال تا سال 1973 پيامی نفرستادند، و پس از آن بود كه از راييل خواستند كه پيامشان را منتشر كند و برای آنها سفارتی بسازد تا مخلوقات آنها، يعنی انسانهای زمينی بهطور رسمی ورود خالقان علمی پيشرفته خود را درآنجا خوشآمد گويند.
در اينجا چند پرسش ساده به ذهن خطور میكند: اول، خالق «الوهيم» و منظومه ديگری خارج از منظومه شمسی و بهطور كلی، كهكشانها چه كسی است؟ دوم، چه لزومی دارد كه اين انسانهای پيشرفته به كره زمين بيايند؟ سوم، مگر قبل از جنايت هيروشيما هيچ جنايت ديگری به دست بشر رخ نداده بود؟ چهارم، چرا آنها بايد دارای يك سفارتخانه باشند؟ و جالبتر اينكه چرا اصرار دارند، اين سفارتخانه در سرزمين اشغالی فلسطين (بيتالمقدس) ساخته شود، آن هم در
محلی خارج از حيطه حكومتشان (فرانسه)
راييليان و بيتالمقدس
اصرار الوهيم برای ساخت سفارت در بيتالمقدس توجيه جالب توجهی از جانب آنان دارد: «ترجيح ما برای بيتالمقدس فقط به دليل احساس عاطفی است؛ چرا كه در آنجا مردم ما را دوست دارند و به ما احترام میگذارند و خواهان خوشآمدگويی به ما و ابراز احترامات شايسته هستند » .حال چگونه میشود ادعاهای مذكور را اثبات كرد، مشخص نيست! در عين حال «الوهيم» اين مردمی را كه دوستشان دارند و به آنها احترام میگذارند را اينگونه تهديد به پراكندگی و از بين رفتن كردهاند: «ارتباطی كه ما با مردم اسراييل داريم به زودی قطع خواهد شد و عهد و پيمان جديد به پايان خود نزديك میشود، برای ايشان زمان اندكی مانده است تا اشتباه خود را درك كنند، در غير اينصورت پراكنده خواهند شد.
بهرهبرداری از ادبيات دينی
نقل قول بالا نشان میدهد، «راييل» تلاش میكند از ادبيات دينی نيز به نفع افكار خود بهره گيرد، چنانكه در ادامه پيامی كه خطاب به يهوديان بيتالمقدس
(اسراييل) در خصوص لزوم ساخت سفارتخانه در آن سرزمين فرستاده، نوشته است: «وقتی كشور ديگری اجازه ساخت سفارت را تصويب كند، به اسراييل شانس آخری داده خواهد شد. در غير اينصورت امت داوود حمايت ما را از دست داده و پراكنده خواهند شد.»اين در حالی است كه میدانيم قوم يهود پيوسته از اين پراكندگی و بیسرزمينی در هراس بوده و خود را سرزنش كرده است.خواندن جملات زير نيز ما را به ياد انجيل و ادبيات مسيحی میاندازد؛ هر چند كلماتی مانند پيامبر، عشق، نور، پسر عزيز ما و... در ادبيات اديان ديگر نيز ديده میشود: «در حال حاضر از دهان پيامبر عزيزمان (كلود ويريلون) عشق ما و نور ما شما را هدايت خواهد كرد و فراموش نكنيد كه اگر چه ما دائماً شما را میبينيم، هر بار كه او به شما مینگرد ما بيشتر شما را مشاهده میكنيم؛ زيرا آنچه را كه او میبيند با عشقی كه برای شما دارد زيباتر میشود. هر چند بيشتر به او عشق بورزيد، بيشتر به ما عشق ورزيدهايد؛ زيرا او جزيی از ما است در زمين... نمیتوانيد به ما عشق بورزيد و همزمان او را فراموش كنيد؛ چرا كه هيچكس به پدر نمیرسد مگر از طريق پسر... عشق او به شما به حدی زياد است كه دائماً از ما «الوهيم» میخواهد چيزهايی را كه نزد ما غير قابل بخشش است، ببخشيم. او بهترين حامی شماست در چشم خالقانتان و در سيارهتان كه هر دم عشق و بخشايش در آن كمتر میشود، در جامعهای كه به دليل نبود ارزشها هر روز خشنتر میشود او با ارزشترين موهبت شماست... باشد كه نور او شما را به سوی ما هدايت كند.»