فشار روانی, افسردگی! از تحلیل تا راهکار

[="red"]افسردگی,اضطراب! یک عارضه است! نه نوعی جنون[/]
متاسفانه با همه خوبی ها و فوائدی که طنز می توان در نشان دادن مشکلات و خلاءهای اجتماعی داشته باشد! به همان میزان می تواند در خوب یا بد جلوه دادن مولفه های اجتماعی نقش بسزایی داشته باشد.
مثلا طنز فضانوردان به کارگردانی اقای رامبد جوان! از سری طنزهایی بود که واقعا عادات انسان ها را مورد تحلیل قرار داده! و بار ارزشی هر یک را برای مخاطب روشن می کرد.
ولی طنز ساختمان پزشکان متاسفانه نه تنها در تعریف مولفه ومقوله روانشناسی و بیماران مربوطه نتوانست! خوب عمل کند! که حتی این علم و بیماران ان را به سخریه گرفته, بیماران را مجنون و دیوانه و علم روانشناسی را بی فایده و ناکارآمد جلوه داده است.
در قدم اول باید دید اجتماعی و بخصوص بیماران روانی را به خود وبیماریشان, اصلاح کنیم.
وقتی بیمار به افسردگی و اضطزاب خود به دید یک عارضه ایی که درمان دارد,نگاه کند! نه تنها هویت واستحکام خود را حفظ می کند, که انگیزه لازم برای بهبودی خود پیدا می کند.
درنقطه مقابل وقتی شخص بیمار نسبت به خود دید منفی دارد, جامعه پذیرای او نباشند! و حتی باعث شوند وی بیماری خود را کتمان کرده وترس ابرازآن را در وی ایجاد کنند! چه بسا مساله پیش پا افتاده فردی با این برخورد و نگاه به یک بحران در زندگی او تبدیل شود.
مردی بر پیامبراکرم و یارانش گذشت!یکی از اصحاب گفت این مرد دیوانه است, حضرت فرمودند: این بیمار است نه دیوانه! دیوانه کسی است که در گناه اصرار ورزد.(فصلنامه اندیشه و رفتار, ش2-1)
طبق این حدیث, دیوانگان جامعه بیماروعاقلان جامعه دیوانه هستند.
وقتی پیامبراکرم شخص دیوانه را یک بیمار معرفی می کند! اشخاصی که مبتلا به عارضه روانی هستند به طریق اولی باید صرفا به دید یک بیمار ومعرفی شوند.

د[="magenta"]ر ادامه به دو طریق می توان بحث رو بررسی و دنبال کرد.[/]
1- مصادیق افسردگی را احصاء و هریک را مورد تحلیل فرار دهیم.
مشکلی که به نظر حقیر این روش دارد! پراکندگی موارد موجب افسردگی و عدم ارائه یک راهکار جامع در پیشگیری, کنترل ورفع آن است.
2- ریشه یابی و پیدا کردن خواستگاه افسردگی در انسان! و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری و یا حداقل کنترل و رفع آن.
برای روشن شدن مطلب ناگزیربه چند مصداق اشاره می کنیم
افسردگی ناشی از, از دست دادن عزیز! با افسردگی حاصل از یک شکست عشقی! با افسردگی بوجود آمده از ورشکستگی مالی و... در عارضه افسردگی مشترک و در سبب و علت ان مختلف هستند.
همه این ها باعث می شود, فرد اراده خود را در کنترل ومدیریت خود از دست بدهد!
یکی از دوستان می گفت فرزندم به سختی و با مشکلات بعدی به دنیا آمد,تقریبا دو هفته یک پام بیمارستان وپای دیگرم خانه بود, آشنایی نداشتم و کاملا دست تنها بودم.
از بعد آن بیش از دو ساعت نمی توانستم کار کنم! خیلی زود خسته می شدم و کاملا بی خوصله شده بودم!
با اینکه مشکل فرزندم حل شده بود, ولی من همچنان خسته بودم.
مشاورایشان در جواب گفته بود, که این خستگی و افسردگی در وجود شما بوده, مشکل به دنیا آمدن بجه فقط ان را بروزداد.
شاید کم و بیش همه ما در طول زندگی خود, دچار افسردگی بشویم.
پس پیدا کردن خواستگاه ان و همچنین نحوه با آن بهترین روش در رفع این عارضه است.

[="red"]فشار روانی وافسردگی چیست؟[/]
تا حال شوکه شدید!؟
تا حالا شده مثلا نیمه اول روز رو با انرژی و شادابی به سر کرده باشید, در نیمه دوم خبری بهتون بدند که خسته و درموندتون کرده باشه!
بسته به عامل استرس زا و یا افسردگی و یا فشار روانی, از یک طرف و مقدار مقاومت و کشش شما از طرف دیگر, این احساس شوک و درماندگی ممکنه سریع و یا کاملا مشهود اتفاق بیفتاد.
در مرحله اول وقتی با یک خبر یا اتفاق یا کلا هر محرکی که به طور معمول و عادی با آن سازگاری و تطابق ندارید,قرار میگیرید, یک واکنش هشدار دهنده ایی در شما ایجاد می شود, که بیانگر این است که محرک مذکوربا شرایط فعلی شما سازگار نیست و به عبارتی مهمان ناخوانده است, که باید حل و تعریف شود.اصطلاحا به این واکنش شوک می گویند.
عکس العمل و مقاومت شما که ممکنه با بالا رفتن ضربات قلب,عصبانیت و...نشان داده شود, رو اصطلاحا می گویند ضد شوک. البته این فرایند در بعضی موارد خیلی سریع اتفاق می افتد.
بعد از این تمام قوی شما کاملا در دفع و حل این محرک بسیج می شوند که یا حل میشه, یا نه!
در صورت دوم بدن شما که دیگر قدرت سازگاری و مقاومت را از دست داده و این همان جایی است که تظاهر به بیماری های فشار روانی آغاز می شود.مثل افسردگی...
مثال خوبش اینه که خانمی بفهمد شلوار آقاشون دو تا شده!
سه تا! نه دیگه!! فرض اینه که شوک اونقدر قوی نباشه که طرف رو در جا بکشه...
به محض شنیدن این خبریا دیدنش یا...سریع واکنش نشان می دهد! که غالبا قش می کنند(ضد شوک)...بعد که به هوش امدند, با تمام وجود سعی می کنند با این محرک مقاومت کنند!
اگر این مقاومت و بسیج همگانی طولانی شود, شخص یواش یواش قدرت مقاومت خود را از دست داده و دچارافسردگی و... می شود.
فشار روانی عبارت است از عدم موازنه ای که بین ادراک فرد از الزام های محیط ییرامون و ارزیابی وی از توانایی خویشتن در پاسخ دهی به آنها بوجود می آید.(استورا/ تنیدگی یا استرس)
هرچه قدرت اراده وتسلط انسان بر نفس خود بیشتر باشد, به مراتب محرک های کمتری می توانند او را به مرحله افسردگی بکشانند.
پست بعدی اختصاص دارد به پیامدهای منفی و مثبت فشار روانی؛ ان شاءالله

سلام
با تشکر از این دو بزرگوار
انشاءالله بعد از امتحانات در خدمتم.