قارون چگونه ثروتمند شد؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قارون چگونه ثروتمند شد؟

چگونه قارون ثروتمند شد؟ خودش می گفت که هر چه دارم از خودم است و از پروردگار نیست. از کارشناسان سوال دارم که چگونه او ثروتمند شد؟ فرعون به او مال داد؟ یا خودش بدست آورد؟

با سلام

خداوند در سوره قصص به داستان قارون ثروتمند زمان موسی (ع) پرداخته است و می فرماید: «إن قارون کان من قوم موسى فبغى علیهم و آتیناه من الکنوز ما إن مفاتحه لتنوأ بالعصبة أولی القوة إذ قال له قومه لا تفرح إن الله لا یحب الفرحین* و ابتغ فیما آتاک الله الدار الآخرة و لا تنس نصیبک من الدنیا و أحسن کما أحسن الله إلیک و لا تبغ الفساد فی الأرض إن الله لا یحب المفسدین* قال إنما أوتیته على علم عندی أ و لم یعلم أن الله قد أهلک من قبله من القرون من هو أشد منه قوة و أکثر جمعا و لا یسئل عن ذنوبهم المجرمون»
ترجمه: قارون از قوم موسى بود اما بر آنها ستم کرد، ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهاى آن براى یک گروه زورمند مشکل بود، به خاطر بیاور هنگامى را که قومش به او گفتند: این همه شادى مغرورانه مکن که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى دارد.
و در آنچه خدا به تو داده سراى آخرت را جستجو کن، بهره ات را از دنیا فراموش منما، و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده است نیکى کن و هرگز فساد در زمین منما که خدا مفسدان را دوست ندارد.
(قارون) گفت: این ثروت را به وسیله دانشى که نزد من است به دست آورده ام، آیا او نمى دانست خداوند اقوامى را قبل از او هلاک کرد که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى شوند (و مجالى براى عذرخواهى آنان نیست)
(سوره قصص، 76-78).

[=Century Gothic]با سلام
قبلا هم این اتفاق افتاده در سایت !!:Gig:
اینکه پست ما چطور اولین پست آمده عجیبه!!
چون سوال از سید مهران بود!!؟
این پست هم احتمالا پست دوم قرار میگیرد




باید توجه داشت که نعمت های دنیا مخصوص کفار نیست، برخی بزرگان و اولیای خدا هم نعمت های زیادی در اختیار داشته اند; مثلا، حضرت سلیمان علیه السلام به قدری از نعمت های خداوند بهرمند بود که قرآن درباره اش «ملکا لا ینبعی لاحد من بعده »(ص: 35) را ذکر فرموده است. در احوال آن حضرت آمده که جن و انس و حتی وحوش و طیور هم در اختیارش بودند. بنابراین، چنین نیست که هرکسی نعمتی دارد، حتما آدم بدی است و این نعمت ها مایه عذاب او خواهد شد، بلکه این گونه نعمت ها اسباب آزمایش اند; برخی از آن سربلند بیرون می آیند و برخی سرشکسته. کسانی که خدا را فراموش نکنند و از آن برای آخرتشان بهره برگیرند سربلندان اند و کسانی که در جمع کردن این اموال و استفاده از آن ها موازین شرع را رعایت نکنند سرشکستگان اند. بنابراین، حتی عیبی ندارد که انسان از خدا بخواهد از اموال دنیایی در اختیار او قرار دهد تا در راه آخرت خودازآن استفاده کند. پس نعمت هایی که در دست مؤمنان است، اگر موجب غبطه خوردن هم بشود در این که آن ها را در راه خدا صرف می کنند اشکالی ندارد; مانند اموالی که در دست حضرت خدیجه علیهاالسلام بود و آن ها را در راه نشر و احیای اسلام صرف کرد.
آنچه خطرناک می باشد این است که به آنچه در اختیار کافران است یا در اموالی که در اختیار کسانی است که از آن برای آخرت خود استفاده نمی کنند حسرت بخوریم. خداوند در قرآن، برای ما مثال می زندتا ببینیم کسانی که از مال و کنت خود برای آخرتشان استفاده نکردند سرانجامشان چه شد؟


قارون کسی بود که به قدری از گنج های فراوان در اختیارش قرار داده شده بود که عده ای پهلوان نیرومند باید فقط کلیدهای گنج هایش را حمل می کردند: «آتیناه من الکنور ما ان مفاتحه لتنوء بالعصبة اولی القوة.»(قصص:76) او تمام دارایی اش را در برابر قومش به نمایش گذاشت. عده ای از پیروان حضرت موسی علیه السلام با خود گفتند: ای کاش، ما هم از این نعمت ها بهره ای داشتیم. کار خلافی نکردند مرتکب حرامی نشدند، فقط وقتی این همه جواهرات و دارایی را دیدند به هوس افتادند; «یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون انه لذو حظ عظیم.»(قصص:79)
وقتی قارون از اطاعت حضرت موسی علیه السلام سرپیچی کرد و با عذاب خداوند، خودش و تمام دارایی اش در زمین فرو رفت، آن ها که آرزو می کردند که دارایی او را داشته باشند، به خود آمدند و گفتند: عجب اشتباهی کرده بودیم، اگر ما هم اموالی مثل او داشتیم امروز به همین وضع مبتلا می گشتیم; گویی خدا بر هر که بخواهد رزقش را گشاده می گرداند و گویی خدا کافران را سعادتمند نمی کند; «و اصبح الذین تمنوا مکانه بالامس یقولون ویکان الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر لولا ان من الله علینا لخسف بنا ویکانه لا یفلح الکافرون.»(قصص: 82)
این گونه داستان ها را قرآن مجید برای این نقل می کند که ما تامل کنیم و بفهمیم نعمت هایی را که خدا در اختیار دیگران قرار می دهد چنان ارزش ندارد که بخواهیم به آن ها خیره شویم و دل ببندیم. بله، اگر انسان از راه صحیح مالی به دست آورد و در راه خدا هم مصرف کند خوب است. اما خود مال ارزش دل بستن ندارد، بلکه صرفا یک وسیله آزمایش است، یک برگ امتحان است. ارزش آن بستگی به این دارد که در آن چه پاسخی بنویسیم. پس «خوشا به حال بنده ای که نسبت به گنه کاران غبطه نخورد برای آنچه از نعمت ها و زیورهای دنیا به ایشان داده شده است! خوشا به حال بنده ای که آخرت را برگزید و در راه آن کوشش نمود! خوشا به حال آن که آرزوهای دروغین و آرزوهای غیر واقعی فریبش نداد!»

فصلنامه معرفت، شماره 26، مصباح یزدی، محمد تقی؛


قارون کیست؟
قارون از نسل یعقوب و نوادگان لاوی، پسر یعقوب است و رابطه نسبی با موسی پیامبر دارد. نقل های مختلفی درباره این رابطه نسبی شده است بعضی او را عموی موسی(ع) و بعضی دیگر او را پسرعموی موسی(ع) معرفی کردند و از امام صادق(ع) نقل شده است که؛ قارون پسرخاله موسی(ع) بود. به هر شکل قارون و موسی(ع) هر دو از نسل لاوی، پسر یعقوب بودند. قارون در حالت فقر و تنگدستی به موسی(ع) ایمان آورد و بسیار خوشرو و متواضع بود او از یاران نزدیک موسی(ع) بود و قرائت بسیار زیبا و درستی از تورات داشت. قارون و موسی(ع) در پدربزرگشان؛ قاهث مشترک می باشند، زیرا پدر موسی(ع) عمران و پدر قارون؛ یصهر، فرزندان قاهث هستند. قارون با گذشت زمان و ثروتمند شدن مورد امتحان الهی قرار گرفت و حالت کفر و عناد خویش را آشکار کرد. قارون و سامری هر دو همین وضعیت را داشتند که به ظاهر ایمان آورده بودند ولی در وضعیتی که توانایی مالی و فرهنگی پیدا کردند، کفرشان را آشکار کردند.

http://www.aftabir.com/lifestyle/view/139248/%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D9%88%D9%85-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C

سید مهران;136253 نوشت:
چگونه قارون ثروتمند شد؟ خودش می گفت که هر چه دارم از خودم است و از پروردگار نیست. از کارشناسان سوال دارم که چگونه او ثروتمند شد؟ فرعون به او مال داد؟ یا خودش بدست آورد؟

بعضی از مفسرین معتقدند که قارون علم کیمیا را از حضرت موسی آموخته بود(علامه طباطبایی در ترجمه الميزان، ج‏16، ص: 115 دراین باره می فرماید)

مفسرين معانى ديگرى براى آن ذكر كرده‏ اند.
مثلا بعضى «1» گفته ‏اند:" مراد از علم در جمله" إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِي" علم تورات است، چون قارون از همه بنى اسرائيل به تورات عالم‏تر بود".
بعضى «2» ديگر گفته ‏اند:" مراد علم كيمياء بوده، چون قارون كيمياء را از موسى و يوشع بن نون و كالب بن يوحنا فرا گرفته بود، و منظور از اينكه گفت:" عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِي- با علمى كه نزد من است" اين بوده كه علم كيمياء مخصوص او بوده، و ساير مردم آن را نمى ‏دانستند، و با اين علم مقدار زيادى طلا درست كرده بود".
بعضى «3» ديگر گفته ‏اند:" مراد از علم علم استخراج گنجينه‏ ها و دفينه‏ ها است، چون قارون اين علم را داشته، و به وسيله آن دفينه‏ هاى بسيارى استخراج كرده بود".
بعضى «4» ديگر گفته‏ اند:" مراد از علم، علم خداى تعالى است و معنايش اين است كه: به نظر من خداى تعالى مرا به علم تحصيل ثروت اختصاص داده، و منظورش از كلمه" عندى" اين بوده كه مطلب به نظر من چنين است".
بعضى «5» ديگر گفته‏ اند:" مراد از علم همان علم خداست كه در وجه قبلى گذشت، و ليكن علم به معناى معلوم است، و معناى جمله اين است كه: اين اموال را كه خدا به من داده به وسيله معلوماتى داده كه آن را به من تعليم فرموده است.

__________________________________________________
(1) تفسير منهج الصادقين، ج 7، ص 127.
(2 و 3) مجمع البيان، ج 7، ص 267.
(4 و 5 و 6) روح المعانى، ج 20، ص 113

قارون علم کیمیا را چگونه آموخت
و برخى گفته ‏اند: موسى عليه السّلام به قارون مقدارى از علم كيمياآموخت و به فرزندش و يوشع عليه السّلام نيز مقدارى آموخت، پس قارون آن دو را فريب داد و هر چه كه موسى عليه السّلام به آن دو ياد داده بود از آنان آموخت(1)
روايت چنين است كه موسى كيميا را به قارون داد و قارون بر گوساله سامرى افكند و سپس خاكسترش را بباد داد. اما اندكى از آن نزد خود نگاهداشت و بر پاره ‏يى مس زد و آنرا طلا كرد و همه ثروت قارون از آن اندك كيميا بود(2)
و در جایی آمده که :موسى بدان كيميا چندان زر بكرد كه آندو لوح زرين بكرد. چون از آن فارغ شد دست بداشت زيرا كه زاهد بود. از آن صناعت اندكى بقارون آموخت و اندكى بهارون و يكى بخواهر هارون كه زن قارون بود و نامش مريم. هارون هم در دنيا زاهد بود نصيب خويش بقارون داد. وى بر دنيا حريص بود. جدّ كرد تا آن زن نيز بدست آورد. چون هر سه جمع كرد. زر مى‏ساخت چندانكه خواست، آن همه درم و دينار از آن بود.(3)

(1) ترجمه بيان السعادة، ج‏11، ص: 209
(2)ترجمه رهنما، ج‏1، ص: 99
(3)ترجمه رهنما، ج‏3، ص: 235

خدا یا اول ظرفیت بده بعدش ما که بدمون نمی آد پولم بده(گنج نده که مال دولته یا اسکناس رایج یا دلار و یورو که این روزا خیلی خواهان داره)
خدایا شوخ طبعی ما را بپذیر : آن ده که آن به
شاید آنقدر مریض باشیم که علاج کار فقط با شربت تلخ و جراحی امکان پذیر باشد.خدایا بهترین مصلحت را برای بنده حقیرت بفرست اگر چه بسیار تلخ باشد.
امام محمد باقر علیه السلام :خداوند هر چه حکم کند خیر مومن است!
بیا مومن باشیم تا از تمام اتفاقات زندگیمان راضی و خوشنود باشیم!

مژده دهید یاران را
آمدن یار نزدیک است!:Gol:
الهم عجل لولیک الفرج

موضوع قفل شده است