من رسول الله نيستم من جعفرم!!!
تبهای اولیه
با سلام
امام صادق (عليه السلام ) چگونه ايمان آوردن جعفر را اين گونه بيان مى كند: در اولين نماز جماعت كه برگزار شد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و على (عليه السلام ) به نماز ايستاده بودند، ابوطالب با فرزندش جعفر از آنجا مى گذشتند، ابوطالب به جعفر گفت : كنار پسر عمويت نماز بخوان و جعفر چنين كرد، ابوطالب خوشحال شد و در اين زمينه اشعارى سرود كه قسمتى از آن چنين است .
همانا على و جعفر (عليه السلام ) در سختى ها و مصيبت هاى روزگار پشتوانه اطمينان بخش من هستند، به خدا قسم پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) را تنها نمى گذارم ، فرزندان من همچون او داراى شرافتند و او را تنها نخواهند گذاشت ، اى على و اى جعفر! رها نكنيد و يارى نمائيد پسر عمويتان را كه فرزند برادر پدرى و مادرى من مى باشد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: خداوند مردم را از شاخه هاى مختلف آفريد اما من و جعفر از يك شاخه و درختيم و تو اى جعفر در شمائل و خلق و اخلاق شبيه من هستى .
شباهت جعفر با پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در چهره و هيات ظاهرا آنگونه بود كه حتى گاهى بعضى بر او به عنوان رسول الله سلام مى داند و جعفر در پاسخ آنها مى گفت : من رسول الله نيستم من جعفرم .
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: سروران اهل محشر من و على و حسن و حسين و حمزه و جعفر (عليه السلام ) هستيم .1
جعفر در ميان بنى هاشم از آثار سوء فرهنگ جاهلى به دور ماند و بر پايه تربيت انسانى و الهى رشد يافت و مورد ستايش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) قرار گرفت .
امام باقر (عليه السلام ) مى فرمايد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به وحى الهى دريافت كه خداوند چهار خصلت جعفر را ارج مى نهد جعفر را فرا خواند و از او سوال كرد؟
جعفر گفت : يا رسول الله ! اگر نبود كه خدا به شما خبر داده است ، هرگز آنها را آشكار نمى ساختم .
1 - هرگز ميگسارى نكرده ام زيرا مى دانم عقل را تباه مى كند.
2 - هيچ گاه دروغ بر لب نياورده ام زيرا دانسته ام دروغ از ارزش آدمى مى كاهد.
3 - ابدا قصد زنا نكرده ام چرا كه بيم داشته ام آنچه درباره ديگران روا دارم درباره من انجام پذيرد.
4 - به هيچ روى بت را نپرستيده ام زيرا بت موجودى بى سود و زيان است .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به نشانه تحسين ، دست بر شانه جعفر آورد و فرمود: به راستى سزاوار است خداوند تو را دو بال ارزانى دارد تا با فرشتگان در بهشت پرواز كنى .2
نوشته اند ميان دوشانه جعفر هفتاد و دو زخم شمشير يا نيزه يافتند.
در روز نبرد ((موته )) پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر منبر نشست و فاصله ايشان و شام برداشته شد در حالى كه به ميدان جنگ مى نگريست فرمود:
هم اكنون پرچم را جعفرابن ابى طالب گرفت ، شيطان پيش آمد تا او را به زندگانى دنيا آزمند سازد و مرگ را در نظرش ناخوشايند كند ولى جعفر گفت : اكنون هنگامى است كه بايد ايمان در دل مومنان استوار گردد، تو آمده اى تا دنيا را در نظر من بيارائى ؟ همچنان پيش رفت تا شهيد شد.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر او درود فرستاد و دعا كرد و به مسلمانان فرمود: براى برادرتان استغفار كنيد كه او شهيد گرديد و وارد بهشت شد و با دو بال از ياقوت در هر كجاى بهشت كه مى خواهد پرواز مى كند.3
1- حضال شيخ صدوق ، ج 1، ص 13، بحارالانوار، ج 22، ص سرداران صدر اسلام ، ص 128.
2- علل الشرايع ، ص 187، بحارالانوار، ج 22، ص 272، سرداران صدر اسلام ، ص 126.
3- سرداران صدر اسلام ، ص 140، مفازى واقدى ، ج 2، ص 762.