اینکه قرآن می فرماید: زنان کشتزار شمایند یعنی چه؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اینکه قرآن می فرماید: زنان کشتزار شمایند یعنی چه؟

نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ (223بقره) زنانِ شما كشتزار شما هستند. پس، از هر جا [و هر گونه‏] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد، و براى شخص خودتان‏[در بهره‏مندى از آنها] پيشدستى كنيد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد، و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده.
آیا طبق این آیه می توان گفت که خدا زنها را آفریده که مردها از ایشان بچه دار شوند؟ و دیگر لذت و بحثهای دیگر مطرح نیست؟ اگر اینجور باشد سخن خلیفه دوم رضی الله عنه درست خواهد بود که ما در جاهلیت زنها را برای بچه دار شدن فقط نگه می داشتیم. نظر شما چیست؟

هوريا شاهويي;132795 نوشت:
آیا طبق این آیه می توان گفت که خدا زنها را آفریده که مردها از ایشان بچه دار شوند؟ و دیگر لذت و بحثهای دیگر مطرح نیست؟ اگر اینجور باشد سخن خلیفه دوم رضی الله عنه درست خواهد بود که ما در جاهلیت زنها را برای بچه دار شدن فقط نگه می داشتیم. نظر شما چیست؟

سلام
یک اصل عقلانی می گوید اثبات شی نفی ما عدا نمی کند . یعنی اگرشما گفتید من دختر پدرم هستم معنایش این نیست که شما مادر ندارید یا خواهر ندارید یا عمو ندارید .
قرآن کریم در این آیه شریفه به مساله ایجاد فرزند و نقش مادر اشارات حکیمانه ای دارد . چون زن را کشتزار معرفی می کند . او زمینی است برای نطفه مرد لذا باید مرد اول دقت کند چه زمینی را انتخاب می کند چون زمین طیب با زمین خبیث فرق دارد . زمین خبیث جز خار و خاشاک به بار نمی آورد . از سوی دیگر زارع باید ببیند چه می کارد ؟ گندم یا جو چون گندم از گندم بروید جو زجو . نطفه پاک است یا ناپاک که از هر یک فرزندی متفاوت متولد می شود . و چه معانی شریفتری که باز قابل برداشت است .
پس آیه در مقام بیان سایر برخورداریهای زن و مرد از یکدیگر نیست .
خوب بود آن مطلب را در مورد جناب عمر نقل نمی کردید چون خیلی نگاه محدودی است که هیچ با تعالیم دین سازگار نیست . آیا جناب عمر " لتسکنوا الیها " و " جعل بینکم موده و رحمه " را نشنیده بود که روابط زن و مرد را در بچه دار شدن از او منحصر دانسته است ؟
موفق باشید

سلام.
به نظر بنده، این آیه شریفه فقط در صدد بیان یک حکم از احکام مختلف، و یک شأن از شئون زندگی خانوادگی و ارتباط زن و شوهر است و قصد تعریف جامع و مانع "زن" و جایگاه او را ندارد. عقلاً درست نیست که ما همه حقیقت "زن" را منحصر در این آیه شریفه بدانیم.

[=Book Antiqua]با سلام

قرآن کریم در این ‏آیه شریفه مى فرماید: "[=Century Gothic]‘نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ’

[=Book Antiqua] ..(1) زنان شما، محل بذر افشانى شما هستند، پس هر زمان که بخواهید، مى توانید با آن ها آمیزش کنید. (سعى نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید! وتقوا داشته باشید.".
"حرث" مصدر و به معناى زراعت و به زمینى که در آن کشت و زرع مى شود، گفته مى شود. از مقدم داشتن جملة "نساء کم حرث لکم" بر امر به آمیزش و مجدداً تعبیر به حرث معلوم مى شود منظور توسعه در موضوع آمیزش از نظر زمان یا مکان است، نه از نظر اعضا و اندام زنان.
بر اساس این آیه جامعه انسانى براى دوام نوع و بقاى نسل محتاج زنان است ، زیرا خدا شگل گیرى انسان را در طبیعت رحم قرار داده، طبیعت مردان را راغب به زنان فرموده و میان مردان و زنان دوستى و مهربانى بر قرار کرده است. از این رو غرض تکوینى این است که وسیله اى براى بقاى نوع فراهم شود. (2).
بنابراین این آیه در اصطلاح مفسران از آیات الاحکام است .
یعنی در صدد بیان یک حکم فقهی و در ادامه آیه حکم اخلاقی را بیان کرده وخطاب به مردان می فرماید : از خدا بترسید و تقوا داشته باشید.
این آیه نمی خواهد شأن و مقام زنان را ناچیز نماید ، بلکه به مردان توصیه می کند که تداوم نسل انسان در وجود زن است ، پس کیفیت زناشویی و مراقبت از زنان باید چگونه باشد تا نسلی سالم و مفید تقدیم جامعه بشری شود ، همان گونه که برای به دست آوردن محصول سالم از زمین مراقبت می کنید.
در روایتى ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل مى کند : "معنای" فأتوا حرثکم انّى شئتم" این است که هر ساعتى خواستید، با عیال خود نزدیکى کنید". (3)
که این نیز حکم فقهی است ، البته این موضوع با برخی از روایات تخصیص می خورد ، مثلا آمیزش در هنگام روزه دار بودن منع شده است و در روایات بسیاری از موارد نیزمکروه دانسته شده است. بعضی از فقها نیز از این آیه استنباط کرده اند که عمل مقاربت تنها از جلو می تواند درست باشد ، زیرا فرزند تنها از این طریق به عمل می آید. هم چنین خداوند پس ازآیه فرمان به تقوا و پرهیزکاری می دهد که می فهماند باید حقوق زن هم در نظر گرفته شود و از مرز عدالت و تقوا تجاوز نکنند.
خداوند پس از آزاد گذاشتن نسبی مردان در زمان آمیزش با زنان، آنان را از هر گونه تجاوز از این حریم به بیرون از خانه با شدت باز می دارد وبا در اختیار گذاشتن زن در آمیزش نسبی و تأمین نیاز غریزی او و تعیین حقوق و قوانین خاص ، راه هر گونه آزدای جنسی وبی حد و حصر و بی بند و باری نیزگرفته است.
براى اطلاع بیشتر مى توانید به تفاسیرى هم چون المیزان و نمونه مراجعه فرمایید.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1.بقره (2) آیه 223.
2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان ، ج 2، ص 301 ـ 303 ، با تلخیص .
3.همان، ج 2، ص 309.
http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/1122

رضا;132836 نوشت:
بعضی از فقها نیز از این آیه استنباط کرده اند که عمل مقاربت تنها از جلو می تواند درست باشد ، زیرا فرزند تنها از این طریق به عمل می آید.

سلام. آیا موضوع مورد اشاره، حکم حرمت دارد؟
لطفاً صفحه 28 به بعد فایل پیوست را ببینید، برخی از فقها از همین آیه برای خلاف مطلب فوق استفاده کرده اند.

" (فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ).
در اينجا زنان تشبيه به مزرعه شده‏اند، و اين تشبيه ممكن است براى بعضى سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمى از نوع بشر چنين تعبيرى كرده است در حالى كه نكته باريكى در اين تشبيه نهفته شده، در حقيقت قرآن مى‏خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد كه زن وسيله اطفاء شهوت و هوسرانى مردان نيست، بلكه وسيله‏اى است براى حفظ حيات نوع بشر، اين سخن در برابر آنها كه نسبت به جنس زن همچون يك بازيچه يا وسيله هوسبازى مى‏نگرند، هشدارى محسوب مى‏شود.
" حرث" مصدر است و به معنى بذرافشانى است و گاهى به خود مزرعه نيز اطلاق مى‏شود.
" انى" از اسماء شرط است و غالبا به معنى" متى" كه به معنى زمان است استعمال مى‏شود، و در اين صورت آن را" انى" زمانيه مى‏گويند و گاهى نيز به معنى مكان است، مانند آنچه در آيه 37 سوره آل عمران آمده: قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ،" زكريا گفت اى مريم! اين غذا (ى بهشتى) را از كجا آورده‏اى؟، گفت: از نزد خدا".
اگر" انى" در آيه فوق زمانيه باشد، توسعه زمانى مساله آميزش جنسى را بيان مى‏كند، يعنى در هر ساعتى از شب و روز مجاز هستيد و اگر مكانيه باشد، توسعه در مكان و چگونگى انواع آميزش است.
اين احتمال نيز وجود دارد كه اشاره به هر دو جنبه باشد و به اين ترتيب، دو همسر مى‏توانند هر گونه و در هر زمان و مكان، از لذت جنسى بهره گيرند، (جز آنچه در قانون شرع ممنوع شده است).
سپس در ادامه آيه مى‏افزايد:" با اعمال صالح و پرورش فرزندان صالح، آثار نيكى براى خود از پيش بفرستيد" (وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ).
اشاره به اينكه هدف نهايى از آميزش جنسى، لذت و كامجويى نيست بلكه بايد از اين موضوع، براى ايجاد و پرورش فرزندان شايسته، استفاده كرد، و آن را به عنوان يك ذخيره معنوى براى فرداى قيامت از پيش بفرستيد، اين سخن هشدار مى‏دهد كه بايد در انتخاب همسر، اصولى را رعايت كنيد كه به اين نتيجه مهم، يعنى تربيت فرزندان صالح و نسل شايسته انسانى منتهى شود.

سلام علیکم جمیعا

قرآن را معمولا با توجه به شان نزولش تفسیر و تعبیر میکنند.
این آیه در مذمت و تذکر و حتی خط و نشان کشیدن ترک زنان و آن قسم معروف که آن زمان مــــــــــــــــــردان عرب معمولا برای خوف زنان بکار میبردند :

(لِلَّذِينَ يؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(البقرة/226)
کساني که زنان خود را «ايلاء» مي‌نمايند [= سوگند ياد مي‌کنند که با آنها ، آميزش‌جنسي ننمايند،] حق دارند چهار ماه انتظار بکشند. (و در ضمن اين چهار ماه، وضع خود را با همسر خويش، از نظر ادامه زندگي يا طلاق، روشن سازند.) اگر (در اين فرصت،) بازگشت کنند، (چيزي بر آنها نيست؛ زيرا) خداوند،آمرزنده و مهربان است.)

و این لفظ حتی پس از اسلام آوردنشان تکرار میشد آمده است .

وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(البقرة/227)
و اگر تصميم به جدايي گرفتند، (آن هم با شرايطش مانعي ندارد؛) خداوند شنوا و داناست.

و خداوند تعداد طلاق را 3 بار معین فرمود و این حکم فقه الهی است . که زن را اگر کسی 3 بار طلاق دهد ...

هوريا شاهويي;132795 نوشت:
آیا طبق این آیه می توان گفت که خدا زنها را آفریده که مردها از ایشان بچه دار شوند؟ و دیگر لذت و بحثهای دیگر مطرح نیست؟ اگر اینجور باشد سخن خلیفه دوم رضی الله عنه درست خواهد بود که ما در جاهلیت زنها را برای بچه دار شدن فقط نگه می داشتیم. نظر شما چیست؟

بله این نکته که زنان در دوره جاهلیت برده و شبه حیوان بودند صحیحی تر است:

زن در دوره جاهليت از شخصيتى مستقلّ برخوردار نبود و نهاد خانواده استحكام لازم را نداشت. روابط ناسالم ميان مرد و زن و قوانين نادرست ازدواج- كه بيشتر كامجويى بى قيد و شرط مردان را تأمين مى‏كرد- عفت عمومى را كمرنگ و سلامت نسل را به خطر انداخته بود.
اسلام در اين جنبه از زندگى جاهلى تحوّلى چشمگير پديد آورد. مقام انسانى زن را زنده كرد و براى وى حقوق اجتماعى ويژه‏اى در نظر گرفت. قوانين مربوط به ازدواج و طلاق را معين و مدوّن ساخت وانواع ازدواجهاى عرب جاهلى را كه پاكى و سلامت نسل را ازميان مى‏برد ممنوع اعلام كرد.
حقوق زن‏
زنان در عصر جاهليت جزء اموال و دارايى مردان به شمار مى‏رفتند، بگونه‏اى كه پس از مرگ مرد جزء ميراث او به حساب مى‏آمدند
و درحالى كه زن و دارايى او از آن مرد بود، زن هيچ گونه ارثى نداشت. دليلش اين بود كه مى‏گفتند: زن قدرت جنگى و دفاعى ندارد و كسى كه نمى‏تواند از اموال دفاع كند- و از خود او هم بايد دفاع كرد- حق ارث بردن ندارد.اسلام حق مالكيت را براى زنان همانند مردان به رسميت شناخته، برايشان شخصيت حقوقى مستقل قائل است.
قرآن كريم دراين باره چنين فرموده است:
«... لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّااكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ...»
مردان از آنچه كسب كرده‏اند نصيبى دارند و زنان از آنچه به دست آورده‏اند نصيبى دارند.

اسلام حق ارث را نيز را براى زنان به رسميت شناخت و اين استدلال را كه چون قدرت بر گرفتن سلاح ندارند، از ارث محرومند، باطل دانست.
قرآن كريم درباره حق ارث زنان مى‏فرمايد:
«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَالْاقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَالْاقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ اوْكَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً»
براى مردان از آنچه پدر ومادر ونزديكان به جا مى‏نهند، نصيبى است و براى زنان از آنچه پدر ومادر و نزديكان به جا مى‏نهند، نصيبى است، خواه آن كم باشد يا بسيار، نصيبى معيّن است.

زن درنظام جاهلى از حق تعيين سرنوشت محروم بود ونمى‏توانست خودش مسير زندگى آينده‏اش از جمله ازدواج را تعيين كند. پدر يا رئيس قبيله بود كه سرنوشت زن را تعيين مى‏كرد.براى ازدواجها مهريه تعيين مى‏شد، اما خود زن هيچ بهره‏اى ازآن نداشت، بلكه مهريه از آن ولىّ او بود. زنان در جاهليّت حقّ نداشتند برابر مردان بايستند و درمقابل نظر آنان اظهار نظر كنند، وحتّى در پاره‏اى موارد با آراء و تصميمات گرفته شده توسط مردان، مخالفت و گفتگو كنند.

اين معنا از سخن عمر استفاده می‏شود كه در پاسخ سؤال مربوط به نزول سوره تحريم بر پيامبر (ص) توضيح داد در ميان ما عربها سابقه نداشت كه زنان مقابل مردان بايستند. پس از هجرت پيامبر به مدينه روزى همسر من در برابر سخن من ايستادگى كرد.

یاحق

اقوام پيشين در مورد زنان در عادت ماهيانه عقائد مختلفى داشتند: يهود فوق العاده سخت گيرى مى‏كردند و در اين ايام به كلى از زنان در همه چيز جدا مى‏شدند، در خوردن و آشاميدن و مجلس و بستر، و در تورات كنونى احكام شديدى در اين باره ديده مى‏شود. «1»
و به عكس آنها مسيحيان هيچ گونه محدوديت و ممنوعيتى براى خود، در برخورد با زنان، در اين ايام قائل نبودند، و اما بت پرستان عرب، دستور و سنت‏
__________________________________________________
1) در باب 15 از سفر لاويان تورات چنين مى‏خوانيم:" اگر زنى صاحبه جريان باشد و جريان از بدنش خون حيض باشد تا هفت روز جدا خواهد بود و هر كس كه او را مس كند تا به شام ناپاك باشد- و هر چيزى كه وقت جدا ماندنش بر آن بخوابد ناپاك و هر چه كه بر آن نشسته باشد ناپاك باشد- و هر كسى كه بسترش را لمس نمايد لباس خود را بشويد و خويشتن را با آب شستشو دهد و تا به شام ناپاك باشد ..." و احكام ديگرى از اين قبيل.

خاصى نزد آنها در اين زمينه يافت نمى‏شد، ولى ساكنان مدينه و اطراف آن، بعضى از آداب يهود را در اين زمينه اقتباس كرده بودند، و در معاشرت با زنان در حال حيض، سختگيريهايى داشتند، در حالى كه ساير عرب چنين نبودند، و حتى شايد آميزش جنسى را در اين حال جالب مى‏دانستند و معتقد بودند اگر فرزندى نصيب آنها شود بسيار خون‏ريز خواهد بود، و اين از صفات بارز و مطلوب، نزد اعراب باديه‏نشين خون‏ريز بود
2- ذكر طهارت و توبه در كنار يكديگر در آيات فوق ممكن است اشاره به اين باشد كه طهارت، مربوط به پاكيزگى ظاهر، و توبه اشاره به پاكيزگى باطن است.
اين احتمال نيز وجود دارد كه طهارت در اينجا به معنى آلوده نشدن به گناه بوده باشد يعنى خداوند، هم كسانى را كه آلوده به گناه نشده‏اند دوست دارد و هم كسانى كه بعد از آلودگى توبه كنند، و در زمره پاكان در آيند.

معناى آيه اين است كه نسبت زنان به جامعه انسانى نسبت كشتزار است به انسان كشت‏كار، همانطور كه كشتزار براى بقاى بذر لازم است، و اگر نباشد بذرها به كلى نابود مى‏شود، و ديگر غذايى براى حفظ حيات و ابقاى آن نمى‏ماند، همچنين اگر زنان نباشند نوع انسانى دوام نمى‏يابد، و نسلش قطع مى‏شود، آرى خداى سبحان تكون و پديد آمدن انسان، و يا بگو به صورت انسان در آمدن ماده را تنها در رحم مادران قرار داده، و از سوى ديگر طبيعت مردان را طورى قرار داده كه متمايل و منعطف به سوى زنان است با اينكه مقدارى از آن ماده اصلى در خود مردان هم وجود دارد، و در نتيجه ميان دو دسته از انسانها مودت و رحمت قرار داده و چون چنين بوده قطعا غرض از پديد آوردن اين جذبه و كشش، پديد آوردن وسيله‏اى بوده براى بقاى نوع، پس ديگر معنا ندارد، آن را مقيد به وقتى و يا محلى معين نموده، از انجام آن در زمانى و مكانى ديگر منع كند، بله مگر آنكه در يك موردى خاص انجام اين عمل مزاحم با امرى ديگر شود، امرى كه فى نفسه واجب بوده، و اهمالش جايز نباشد،

پیام;134605 نوشت:
همچنين اگر زنان نباشند نوع انسانى دوام نمى‏يابد، و نسلش قطع مى‏شود

سلام.
این مسأله (دوام نوع انسان) از نظر اهمیت، در صدر همه مسایل قرار دارد. زیرا همه مسایل مهم و عالی دیگر مثل "پیشرفت علم" ، "عبادت شدن خدا" و ... ، منوط و مشروط به "وجود انسان" است و چون عمر انسان محدود است، لذا "وجود انسان" ، منوط به "دوام یافتن نوع انسان" است.

در اين آيه، زنان به مزرعه و كشتزارى تشبيه شده‏اند كه بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقديم مى‏كنند. هم چنان كه انسان، بدون كشت و مزرعه از بين مى‏رود، جامعه بشرى نيز بدون وجود زن نابود مى‏گردد.
زنان وسيله‏ى هوسبازى نيستند، بلكه رمز بقاى نسل بشر هستند. پس لازم است در آميزش جنسى، هدف انسان توليد يك نسل پاك كه ذخيره قيامت است باشد و در چنين لحظات و حالاتى نيز هدف مقدّسى دنبال شود. جمله‏ى «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار مى‏دهد كه از راههاى غير مجاز، بهره جنسى نبريد و به نحوى حركت كنيد

در مورد انی شئتم آیا میتوانیم بگوییم تم خطاب به مرد و زن با هم است؟یعنی هم خواست زن مهم است و هم خواست مرد!منظورم اینست که این ارتباط فقط به خواست مرد نباشد. یا اینکه هروقت خواستید،اما دلیل نمیشود رضایت زن شرط نباشد،مثل انکه بگوییم هروقت خواستی به دیدن پدرت برو،اما مسلم است که اگر او نخواست نمیتوانیجبورش کنی تو را ببیند.یعنی منظور این آیه این است که این کار بر شما حلال است،اما به این معنی نیست که نظر زن مهم نیست.همینطور که میدانیم انی شئتم در مواردی مثل روزه یا عادت زن محدود میشود،پس این نمیتواند معنای مطلق باشد.

هوريا شاهويي;132795 نوشت:
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ (223بقره) زنانِ شما كشتزار شما هستند. پس، از هر جا [و هر گونه‏] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد، و براى شخص خودتان‏[در بهره‏مندى از آنها] پيشدستى كنيد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد، و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده.
آیا طبق این آیه می توان گفت که خدا زنها را آفریده که مردها از ایشان بچه دار شوند؟ و دیگر لذت و بحثهای دیگر مطرح نیست؟ اگر اینجور باشد سخن خلیفه دوم رضی الله عنه درست خواهد بود که ما در جاهلیت زنها را برای بچه دار شدن فقط نگه می داشتیم. نظر شما چیست؟

[=&quot]با سلام:Gol:

[=&quot]خدا در این آیه در باره زنان تعبیر به «حرث» به معنای مزرعه و محل کشت می کند و همانطور که برای تولید محصول علاوه بر مزرعه نیاز به بذر و امکانات ومراقبت های دیگر می باشد برای بچه دار شدن هم علاوه بر زن، وجود نطفه مرد و وسایل و امکانات دیگر که بخش زیادی از آن بر عهده مرد است لازم می باشد بنابراین در مسئله بچه دار شدن هم مرد نقش ایفا می کند و هم زن.

[=&quot]ثانیا همسر مناسب همچون مزرعه‏ى مناسب است و سلامت بذر، شرط توليد بهتر است. [=&quot]«نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ»[=&quot] پس باید در انتخاب همسر دقت کرد و مادری شایسته برای فرزندان برگزید.

[=&quot]ثالثا بچه دار شدن تنها یکی از اهداف ازدواج و البته هدف مهم آن می باشد چرا که به این وسیله است که نسل بشر براى ايجاد و پرورش فرزندان شايسته به عنوان يك ذخيره معنوى براى فرداى قيامت ادامه پیدا می کند،

[=&quot]در حديثى نيز از پيامبر اسلام ص مى‏خوانيم كه فرمود:

[=&quot]اذا مات الانسان انقطع امله الا عن ثلاث: صدقة جارية و علم ينتفع به و ولد صالح يدعوا له،

[=&quot]" هنگامى كه انسان مى‏ميرد اميد او جز از سه چيز قطع مى‏شود: صدقات جاريه (اموالى كه از منافع آن مرتبا بهره گيرى مى‏شود) و علمى كه از آن سود مى‏برند و فرزند صالحى كه براى او دعا مى‏كند."

[=&quot]اما در کنار این هدف، اهداف و فواید دیگری بر ازدواج مترتب است که قرآن کریم در آیه 21 سوره روم به آن اشاره می فرماید: ديگر از نشانه‏هاى خدا اين است كه از جنس خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنار آنها آرامش بيابيد [=&quot](وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها).

[=&quot]و از آنجا كه ادامه اين پيوند در ميان همسران خصوصا، و در ميان همه انسانها عموما، نياز به يك جاذبه و كشش قلبى و روحانى دارد به دنبال آن اضافه مى‏كند:" و در ميان شما مودت و رحمت آفريد" (وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً). و در پايان آيه براى تاكيد بيشتر مى‏فرمايد:" در اين امور نشانه‏هايى است براى افرادى كه تفكر مى‏كنند" (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)

[=&quot] بنابراین آرامش پیدا کردن و ایجاد محبت و مهربانی میان زن و شوهر از اهداف دیگر ازدواج است.

[=&quot]نتیجه اینکه بچه دار شدن از طریق زن امری بسیار پسندیده است آنچه که ناپسند و مذموم است استفاده ابزاری از زن برای اطفاء شهوت و هوسرانی است.

[=&quot]

[=&quot]منابع

[=&quot]مجمع البيان، ج 1 ص 321.

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏2، ص 142

[=&quot]تفسير نور، ج‏1، ص 355


[=&quot]

به باور جمعى از يهود، معاشرت مردان با زنان در مدت حيض مطلقاً حرام است، هر چند به صورت غذا خوردن سر يک سفره و يا زندگى در يک اطاق باشد.
در مقابل اين گروه، برخى مسيحيان، هيچ گونه فرقى ميان حالت حيض و پاکى زن قائل نيستند و حتى آميزش جنسى را جايز مى دانند. اين رفتارها و باورهاى افراطى و تفريطى بر مشرکان عرب نيز بى تأثير نبوده است. برخى مسلمانان از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين باره پرسيدند آيات مورد بحث (بقره،222ـ223) در پاسخ اين پرسش نازل شده است.«نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُم...»(بقره،223)
در اين آيه زنان به مزرعه تشبيه شده اند و در اين تشبيه نکته ظريفى نهفته است و آن اين که قرآن با اين تشبيه ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى مجسم مى کند که زن يک وسيله فرونشاندن شهوت نيست، بلکه وسيله اى است براى حفظ حيات نوع بشر; به بيان روشن تر، همان گونه که انسان براى ادامه زندگى به تغذيه نياز دارد و بدون کشت و زرع مواد غذايى، حيات او تأمين نمى شود، همچنين براى ادامه نوع خود نيز نيازمند به وجود زن است. اين سخن در برابر آن هايى که نسبت به جنس زن همچون يک بازيچه و وسيله هوس بازى مى نگريستند و مى نگرند، هشدارى محسوب مى شود.
«حرث» مصدر و به معناى بذرافشانى است و گاهى به محل زراعت (مزرعه) نيز اطلاق مى شود. «أنّى» از اسم هاى شرط است و غالباً به معناى «متى» که به معنى زمان است، استعمال مى شود; بنابراين، از کلمه «أنّى» اگر زمانيه باشد، توسعه در زمان آميزش جنسى با زنان استفاده مى شود که شامل تمام ساعات شبانه روز مى گردد; يعنى آميزش جنسى در هر ساعتى مجاز است و اگر مکانيه باشد، منظور توسعه در مکان و محل و چگونگى آميزش است.

ر.ک: تفسيرنمونه، آيت الله مکارم شيرازى و ديگران، ج 2، ص 91ـ92

موضوع قفل شده است