چرا و به چه دلیل باید پذیرفت که ... ؟بحثی در خصوص خالقیت وایمان به غیب

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا و به چه دلیل باید پذیرفت که ... ؟بحثی در خصوص خالقیت وایمان به غیب

با سلام؛

1) چرا و به چه دلیل باید پذیرفت که خالق گیتی همان الله است؟
2) چرا و به چه دلیل باید به غیب ایمان آورد؟

با تشکر.

به نام قدرت برتر

با سلام و درود خدمت دوست عزیز

شما میتونید اسمش رو هرچی میخواید بزارید مثل منی که بالا اسمش رو گذاشتم قدرت برتر
مهم اینه که چه براش قایل میشید نه اینکه چی مینامیدش!

چرا نباید قبول داشته باشیم اگه وجود این دنیا و همه اونچه درونشه رو معجزه بدونیم؟
مگه همه چیزی که توی این دنیا هست میبینیم؟ پس چطور قبولشون میکنیم؟ Smile

با تشکر از شما و همچنین خوش آمد گویی :دی

ارشمیدس;131694 نوشت:
چرا و به چه دلیل باید پذیرفت که خالق گیتی همان الله است؟


با سلام

برهانهایی که اثبات واجب الوجود می کند و خداوند را خالق ماسوی الله می داند
همان خداوند را خالق گیتی می داند

به این تایپک ها مراجعه نمایید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=5204


http://www.askdin.com/showthread.php?t=2552

mnsy;131698 نوشت:

به نام قدرت برتر

با سلام و درود خدمت دوست عزیز

شما میتونید اسمش رو هرچی میخواید بزارید مثل منی که بالا اسمش رو گذاشتم قدرت برتر
مهم اینه که چه براش قایل میشید نه اینکه چی مینامیدش!

چرا نباید قبول داشته باشیم اگه وجود این دنیا و همه اونچه درونشه رو معجزه بدونیم؟
مگه همه چیزی که توی این دنیا هست میبینیم؟ پس چطور قبولشون میکنیم؟ Smile

با تشکر از شما و همچنین خوش آمد گویی :دی

با سلام؛
جناب mnsy عزیز، سپاسگزارم از لطف و محبت جنابعالی.
پاسخ شما منطقی اما بسیار کلی بود.
شخصی را در نظر بگیرید که به هر دلیل پذیرفته که این جهان را خالقی یکتا پدید آورده و نسبت به ظرفیت‌ها و محدودیتهای وجودی خودش، آن خالق را دانا و توانا می‌داند.
پرسش من اینست که در مواجهه با قرآن و معرفی آن خالق با نام الله، چرا باید بپذیرد که اللهِ قرآن همان خالق یکتای پدید آورنده جهان است؟

بنام یکتا هستی بخش

و سلام دوباره خدمت جناب ارشمیدس
در مورد شخصی که مثال زدید؛ همین که این شخص به این درک رسیده که جهان رو خالقی یکتا آفریده و اون رو دانا و توانا میبدونه برای پیدا کردن حقیقت به اون شخص خیلی کمک میکنه چون حداقل از بحث جنگ خدایان راحته! البته امیدوارم این درکش در مورد یکتایی درست و محکم باشه که بعدا دچار مشکلش نکنه

اما اینکه میپرسید چرا اون خالق برتر رو باید خدا باشه، من اینطور میگم بهرحال این قدرت برتر؛ اون چیزی که این دنیا رو آفریده باید یه خصوصیاتی داشته باشه یا نه؟ ببینید کدوم یک از عقیده ها و بینش ها بیشتر به این قدرت برتر شباهت داره، اون الله که اسلام میگه گاد که مسیحی میگه یهوه یهودی
و در کنار این شباهت بیشتر با قدرت برتر خالق هستی، کدام یک بهتر جامع تر و کامل تر اون رو توصیف میکنه
اونوقت تازه میتونیم بگیم این به خالق هستی نزدیکتره!
حالا اینکه این خالق همون خالقه یا نه بر میگرده به اینکه ما خالق رو یکتا میدونیم یا نه!
(شاید با جمله از یه لحاظ کار رو مشکل کرده باشم اما لازمه پایه محکم باشه تا بنایی که روش ساخته میشه به هر تند بادی نلرزه!)
چون اگه قدرت برتر دیگه ای وجود داشته باشه که خالق هستی باشه نمیزاره یکی دیگه خودشو جاش جا بزنه! و چون خالقه اینقدر قدرت داره که حق خودشو بگیره :دی

در اسلام خدا خودشو در آیه 255 سوره بقره اینجوری معرفی میکنه:

هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به اوهستند; هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرانمى‏گيرد; آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست; كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعت‏كنندگان، براى آنها كه شايسته شفاعتند، از مالكيت مطلقه او نمى‏كاهد.) آنچه را در پيش روى آنها و پشت سرشان است مى‏داند; و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد; جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است; و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى‏پايان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را دربرگرفته; و نگاهدارى آن دو، او را خسته نميكند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست.

یه سوال که شاید بعدا جوابش بدردتون بخوره

اونم اینکه آیا اون کسانی که اسلام رو قبول کردند یا حتی مسیحی یهودی یا زرتشتی، خدا رو اونطور که شایسته خداست شناختند یا اونطور که خودشون دیدند شناختند؟ این شناخت چقدر کامله و چی و چطور کاملش میکنه؟ Smile

موفق باشید و در پناه آفریننده یکتا

ارشمیدس;131709 نوشت:
پرسش من اینست که در مواجهه با قرآن و معرفی آن خالق با نام الله، چرا باید بپذیرد که اللهِ قرآن همان خالق یکتای پدید آورنده جهان است؟


با سلام

بزرگوار
اورنده قرآن کسی بوده است که خود را پیامبر و فرستاده خالق زمین و آسمان معرفی کرده است
و برای اثبات مدعی خود معجزه اورده است
و مردمان ان عصر هم معجزات ایشان را دیده
و وی را به عنوان پیامبر همان خالق قبول کرده اند

الله ، کریم، رحیم، واجب الوجود، واجب تعالی، و...........همه و همه اسما و صفاتی است که برای خالق اسمانها و زمین و انسان و ..............کائنات به کار می رود

نباید ونمی شود این اسما و افعال را از هم جدا کرد
و خالق را فردی غیر از ان که اسم اش در قران امده نامید

الله قران نازل کننده قران است
و طبق فرموده خودش در قران خالق اسمانها و زمین است

الغرض که:
خالق زمین و اسمان برای اینکه به انسان راه هدایت و ضلالت را بنمایاند پیامبری می فرستد
و همراه ایشان برای صحت ادعایش معجزاتی می فرستد تا دیگر انسانها باور کنند
و سپس خود را معرفی می کند با قوانین هدایت خود برای بشر
و همه را به سوی خود می خواند
و خود را خدای خالق و عالم و قادر و .............معرفی می کند
و همه این قوانین را در کتابی به نام قران جمع اوری می می کنند
تا بشر بعد از نبی راه ضلالت از هدایت را بشناسد


ارشمیدس;131694 نوشت:
با سلام؛ 1) چرا و به چه دلیل باید پذیرفت که خالق گیتی همان الله است؟ 2) چرا و به چه دلیل باید به غیب ایمان آورد؟ با تشکر.

سلام
1- انسان به فطرت خود و به برهان عقلی اش می یابد حقیقتی است که همه عالمیان به او تکیه دارند . این را در تنهاترین حالات خود و در سخت ترین شرایط بهتر درک می کند .
پس جهان را حقیقتی است که همه بدان تکیه دارند که قرآن اورا الله نامید در فارسی خدایش گویند و در انگلیسی گاد . در لفظ مناقشه ای نیست
2- غیب یعنی آنچه که از حواس انسان غایب است . اما منظور ایمان به غیب در دین یعنی ایمان به حقایقی که غایب از حواس ظاهری انسان هستند چون غیر مادی اند . ایمان به غیب ایمان به حقایقی عظیم در دایره هستی است که نمی توان آنها را نادیده گرفت چون آغاز و انجام انسان غیب است .
موفق باشید

با سلام؛

mnsy;131722 نوشت:

… در اسلام خدا خودشو در آیه 255 سوره بقره اینجوری معرفی میکنه:

هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به اوهستند; هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرانمى‏گيرد; آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست; كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعت‏كنندگان، براى آنها كه شايسته شفاعتند، از مالكيت مطلقه او نمى‏كاهد.) آنچه را در پيش روى آنها و پشت سرشان است مى‏داند; و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد; جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است; و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى‏پايان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را دربرگرفته; و نگاهدارى آن دو، او را خسته نميكند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست.

جناب mnsy عزیز. بله درست می گوئید. این ادعای قرآن است. اما چگونه اثبات می‌شود؟

جناب طاهای بزرگوار فرمودند:


«آورنده قرآن کسی بوده است که خود را پیامبر و فرستاده خالق زمین و آسمان معرفی کرده است
و برای اثبات مدعی خود معجزه اورده است
و مردمان ان عصر هم معجزات ایشان را دیده
و وی را به عنوان پیامبر همان خالق قبول کرده اند»

بغیر از اثبات خدای خالق، آیا جائی در قرآن اثبات شده که خدای خالق همان الله است؟ (اثبات نه ادعا)

آیا صرفاً معجزه برای تحقق حقانیت یک پیامبر کافی است؟ اگر هست پس چرا با معجزات گوناگون پیامبران، عده افراد مؤمن به ایشان کم بوده؟ در واقع خود قرآن هم به این مورد اشاره دارد و معجزه را ناکافی و بی اثر می‌داند. و بیشتر به تفکر و تعقل و تدبیر متوسل می‌شود. چیزی که می‌تواند به رسیدن به خدای خالق منتهی شود. حال باید بررسی کرد که الله معرفی شده در قرآن تا چه حد می‌تواند همان خالق یکتای جهان باشد؟

شخصی ادعای پیامبری می‌کند و ادعا می‌کند از طرف خالق جهان و موجودات، دارای رسالت است.

وی برای اینکه مردم، آن خدا را بشناسند باید خدا را به مردم معرفی کند. مانند اینها: یکتاست و بی‌نیاز و شریک و همسر و فرزند ندارد. آسمان و زمین را در شش روز بدون اینکه خسته شود آفریده. زنده ابدی است و خواب بر او مستولی نمی‌شود. مهربان و بخشنده و دانا و توانا و بینا و شنواست. و...

بعد از توصیف خداوند، باید هدف از خلقت جهان و مخصوصاً آفرینش انسان مطرح شود. و اینگونه بیان شد که هدف خداوند این بوده که جن و انس وی را عبادت و پرستش کنند. و بقیه موجودات و کل جهان برای انسان خلق شده و به امر خداوند مسخر انسانند.

بیان این هدف مرا قانع نمی‌کند.

به نام او

با سلام دوباره خدمت جناب ارشمیدس و امید اینکه روز خوبی رو تا انجا پشت سر گذاشته باشید

دوست عزیز، اشاره کردم این به خود شما بر میگرده، ببینید خالق هستی چه ویژگی هایی داره و ببینید آیا این ویژگی ها با کدامیک همخوانی داره
این یک مثال بود که ببینید آیا ویژگی های خدای اسلام با خدای خالق هستی یکی هست یا نه

اگر شما دنبال شخص خاصی با ویژگی های خاص بگردید و کسی رو با این ویژگی ها ببینید آیا باز هم شک میکنید این همون شخص باشه یا نه و در این کار تعلل میکنید و بی اهمیت از کنارش میگذرید؟

در مورد مطالب جناب طاها هم خودشون بهتر از بنده میتونند پاسخگو باشند
فقط یه کوچولو فضولی میکنم امیدوارم استاد طاها ببخشند Smile اونم اینکه مگه همه ما نمیدونیم دزدی بده دروغ بده غیبت بده پس چرا با دونستن اینها اینکار رو میکنیم؟ Smile

موفق و موید باشید

با سلام؛
ضمن قبولی طاعات و عبادات همه عزیزان.
می‌خواستم قبل از ادامه بحث مطلبی را عرض کنم.
مدت زیادی نیست که افتخار این را پیدا کردم که در سایت askdin ثبت نام کنم. ولی در همین مدت کوتاه، از نظر حقیر یکی از بهترین تالارهای گفتگوی موجود است که ضمن بهره‌مندی از اساتیدی توانمند و کاربرانی آگاه، به پرسشها و شبهات به نحوی مطلوب پاسخ داده می‌شود.
صادقانه و بدور از هرگونه تملق و چاپلوسی عرض می‌کنم که پاسخ‌های مستدل و منطقی و بکار بردن الفاظ احترام‌آمیز و کاملاً مؤدبانه، و سعه صدر و صبوری در مقابل همچون منی کم اطلاع و نا آگاه، انسان را شرمنده این همه بزرگواری کارشناسان، مدیران و کاربران عزیز می‌نماید.
کمال تشکر از همه شما عزیزان را دارم. و مجدداً بابت اطلاعات ناچیز و اندکم که ممکن است برایتان کمی ملال آور باشد، عذرخواهی می‌نمایم.
با تشکر. التماس دعا.

mkk1369;132025 نوشت:
سلام

شبهتون رفع شد؟

با سلام؛
جناب mkk1369 عزیز.
شبهه نبود، سؤال بود. به نظر من بعضی صفاتی که برای الله در قرآن بیان شده مانند بخشنده و مهربان و توبه پذیر و سریع‌الحساب و ... تحت‌الشعاع هدف الله از خلقت انسان است. حقیر تصور می‌کنم که هدف بیان شده از خلقت انسان در قرآن قانع کننده نیست. (خداوند انسان را خلق کرد تا او را پرستش و عبادت کند)
نظر جنابعالی چیست؟

ارشمیدس;132079 نوشت:
(خداوند انسان را خلق کرد تا او را پرستش و عبادت کند) نظر جنابعالی چیست؟

سلام

بعضی از اهداف پرودگار در علم خود او نهفته است و از دسترس ما خارج است

چون خدا خالق است پس مخلوقی هم باید باشد

با توجه به اینکه خالق وقتی خالق است که چیزی را خلق کند

پس احتمالا پیش از خلق فقط الله بود

و پیدا کردن هدف خلقت با تفکر در نشانه های خارجی که خود قران هم به تفکر پیرامون آنها دعوت کرده میسر است

مثلا تفکر در پیدایش شب و روز
ماه و خورشید و...

که اگر با کمک احادیث 14 معصوم به تفکر بپردازیم متوجه می شویم که تفکر و خیلی از کار ها عبادت محسوب می شوند!و هدف از خلقت انسان همان عبادت و بندگی خدا می باشد

انکه چرا خدا اصلا خلق کرد؟

جوابی است که باید از خود او پرسید
و در علم او است مگر به واسطه امام زمان آشکار گردد

mkk1369;132118 نوشت:
... و پیدا کردن هدف خلقت با تفکر در نشانه های خارجی که خود قران هم به تفکر پیرامون آنها دعوت کرده میسر است

مثلا تفکر در پیدایش شب و روز
ماه و خورشید و...

که اگر با کمک احادیث 14 معصوم به تفکر بپردازیم متوجه می شویم که تفکر و خیلی از کار ها عبادت محسوب می شوند!و هدف از خلقت انسان همان عبادت و بندگی خدا می باشد

انکه چرا خدا اصلا خلق کرد؟

جوابی است که باید از خود او پرسید
و در علم او است مگر به واسطه امام زمان آشکار گردد

با سلام؛

جناب mkk1369 عزیز.

در آیه 56 سوره الذاریات، خداوند می‌فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون‏»
این بحث عبادت کردن جن و انس، هدف غائی از خلقت آنها توسط خالق است. بنابراین با این فرمایش جنابعالی ( آنکه چرا خدا اصلا خلق کرد؟ جوابی است که باید از خود او پرسید و در علم او است مگر به واسطه امام زمان آشکار گردد) همخوانی ندارد.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

نقل:در آیه 56 سوره الذاریات، خداوند می‌فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون‏»
این بحث عبادت کردن جن و انس، هدف غائی از خلقت آنها توسط خالق است. بنابراین با این فرمایش جنابعالی ( آنکه چرا خدا اصلا خلق کرد؟ جوابی است که باید از خود او پرسید و در علم او است مگر به واسطه امام زمان آشکار گردد) همخوانی ندارد.
خدای متعال همانطور که شما ذکر کردید غرض نهایی از خلقت انسان را در قرآن بیان نموده است. و آن حقیقت عبادت است نه عبادت، و حقیقت عبادت آن است كه بنده از خود و از هر چيز ديگر بريده، به ياد پروردگار خود باشد، و او را ذكر گويد.
به عبارت دیگر بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوى مقام رب خود آورد.
اگر بگوییم هدف از خلقت انسان عبادت است لازمه آن تخلف مراد از اراده خدای متعال است که امری محال است چرا که در این صورت باید همه انسانها خدا را عبادت کنند و حال آنکه تعدادی از انسانها خدا را عبادت نمی کنند.
حقيقت عبادت
در واقع معرفتی است كه از عبادت ظاهرى به دست مى ‏آيد. و عبوديّت نیز به سه چيز محقّق مي شود:
1- در آنچه خداوند باو عنايت فرموده ملكيّتى براى خود نبيند بلكه خودش را هم مملوك حق بداند
«العبد و ما فى يده كان لمولاه»
بنا بر اين نعمى را كه خداوند به او عطا فرموده بايد به هر مصرفى كه او امر نموده صرف كند نسبت به مال انفاقات واجب و مستحب براى او مشكل نباشد. اعضاء و جوارحش را در راه آن مقصدى كه مولا براى آن آفريده بكار بيندازد، عزّت و رياست و بالجمله هر چه خدا به او عنايت فرموده در طريق خودش صرف نمايد
2- هيچ از جانب خود براى خود نينديشد بلكه كار خود را به خدا واگذارد
و در امور خود مطابق تدبير و دستور حق رفتار كند و در بليات و مصائبى كه بر او وارد ميشود صابر بلكه تسليم و خشنود باشد.
3- آنى از تحت فرمان او بيرون نرود و از ياد او غافل نشود و در كليه امور توجه و نظرش به دستور الهى و تكليفى كه از جانب حق براى او مقرّر شده چه از تكاليف قلبي و چه از تكاليف نفسي و چه وظائف جسمی باشد.
بنابراین هدف از خلقت انسان عبودیت است نه عبادت( برگرفته از تفسیر المیزان و اطیب)

موفق باشید:Gol:

موضوع قفل شده است