اعمال زناشویی ، ماه رمضان ، سلوک و کمال

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعمال زناشویی ، ماه رمضان ، سلوک و کمال

با سلام

ماه مبارک رمضان بهانه ای شد تا به یک موضوع بپردازیم ، همگان میدانیم که میل جنسی یک میل اصیل در بشر است و ارضاء معقول آن در کمال انسان موثر است البته در این بین استثناآتی داریم مثل حضرت عیسی و یحیی و حضرت معصومه و... سلام الله علیهم اجمعین که ازدواج نکردند .

اما سوال اینجاست که چگونه حد امر زناشویی تعیین میشود بزبان دیگر در بعضی اخبار از کثرت جماع بعنوان یک امر مطلوب سخن رفته در حالیکه میدانیم در ماه مبارک رمضان واعتکاف ، جماع ممنوع بوده و بعدا در فاصله افطار وسحر مباح وتشریع گردیده و در زبان عرفا نیز یکی از موانع سلوک معنوی ، آمیزش با زنان است.

وعن محمد بن رزين عن حماد بن عيسى عن حريز ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) ، عن آبائه عن علي ( عليهم السلام ) ، قال : من اراد البقاء ولا بقاء ، فليخفف الرداء ، وليباكر الغداء ، وليقل مجامعة (غشیان) النساء .وسایل الشیعه

همچنین :

وعن أبيه، عن أحمد بن إدريس، عن محمّد بن أحمد، عن إبراهيم بن حمويه، عن محمّد بن عيسى بن عبيد، عن الرضا (عليه السلام) قال: في الديك الأبيض خمس خصال من خصال الأنبياء (عليه السلام): معرفته بأوقات الصلوات، والغيرة، والسخاء، والشجاعة، وكثرة الطروقة.وسایل الشیعه

آیا میتوان گفت که تا انسان به کمال مطلوب نرسیده نباید در اختلاط با زنان افراط کند و بعد از رسیدن به کمال لازم مانند انبیاء واولیاء میتواند بهره کافی را ببرد ؟!

یا اینکه ....

کاش معنی فارسی مطالبتون را هم بفرمایید :Narahat az:

با سلام وصلوات

امام صادق (ع) از نياكانش، از علي(ع) كه فرمود: هر كس عمر جاويد مي‌خواهد (و جاودانگي در دنيا نيست) پس بايد زودتر صبحانه بخورد، و روپوش كم ‌وزن بپوشد و آمیزش با زنان را کاهش دهد.

همچنین از امام رضا (ع) روایت شده که در خروس سفید 5 خصلت از اخلاق انبیاء هست که معرفت به اوقات نماز ، غیرت ، سخاوت ، شجاعت ، وکثرت جماع ، هستند.

خیر البریه;130602 نوشت:
با سلام وصلوات

امام صادق (ع) از نياكانش، از علي(ع) كه فرمود: هر كس عمر جاويد مي‌خواهد (و جاودانگي در دنيا نيست) پس بايد زودتر صبحانه بخورد، و روپوش كم ‌وزن بپوشد و آمیزش با زنان را کاهش دهد.

همچنین از امام رضا (ع) روایت شده که در خروس سفید 5 خصلت از اخلاق انبیاء هست که معرفت به اوقات نماز ، غیرت ، سخاوت ، شجاعت ، وکثرت جماع ، هستند.


با سلام خدمت دوستان گرامی :
بنظر بنده هر کاری که از روی میل نفسانی انجام شود ممکن است انسان را از خدا دور کند به همین دلیل در بعضی احادیث اشاره شده که حتی امیزش زیاد قساوت قلب می اورد و ازدیاد زن برای بعضی از امامان ما دلیلش هوس نبوده که اگر این بود از خدا دور میشدند و به علت بعضی مصالح و مفاسد اجتماعی بوده و در حدیث بالا که به کثرت جماع اشاره شده منظور این است که بودن کنار همسر و توجه به او از فضایل است التماس دعا

خیر البریه;130456 نوشت:
آیا میتوان گفت که تا انسان به کمال مطلوب نرسیده نباید در اختلاط با زنان افراط کند و بعد از رسیدن به کمال لازم مانند انبیاء واولیاء میتواند بهره کافی را ببرد ؟!
به نظر بنده، خیر. درست است که انبیاء می فرمایند "انا بشر مثلکم" اما به هر حال آنها در زمینه های مختلف از افراد عادی برتر اند. مثلاً در زمینه عقل، در زمینه نیروی بدنی، و یکی از زمینه های قدرت آنها، زمینه آمیزشی است. آنها از این جهت هم قدرت بیشتری از افراد عادی دارند (نقل به مضمون از کتابی که قبلاً خوانده ام).

به نظر بنده، این مطالبی که ظاهرا با هم جمع نمی شوند، همگی در اصل درست هستند اما جهت آنها با هم مختلف است. به عبارتی، هر کدام دائر در مدار خاصی است متفاوت با مدار دیگری.
مثلاً بحث عوامل زیاد شدن عمر، برای کسی است که میل غالب او، ازدیاد عمر است.
بحث اخلاق پیامبران، شاید برای کسی است که میخواهد با آمیزش حلال زیاد، خود را از وقوع در حرام نگهدارد یا اندیشه خود را از خطورات ناسالم حفظ کند.

ضمناً هر چیزی (مثل آمیزش با زنان) ، خیر محض نیست. ما کمتر چیزی را داریم که خیر محض باشد. بالاخره در هر شی ایی هم ابعاد خیر هست و هم ابعاد شر.

مثلاً حدیثی هست که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «ازدواج کنید، بچه به دنیا آورید و زیاد شوید، زیرا من در روز قیامت به فراوانی شما در بین سایر امتها افتخار می کنم.
در عین حال حدیث دیگری هست که امیرالمومنین (ع) می فرماید: کمی عائله و نانخور، یکی از دو توانگری است.

خوب، آیا این دوتا ضد هم هستند؟ خیر. ازدیاد نسل هر دو اثر را دارد: هم باعث افزایش مسلمانان و امت پیامبر خاتم (ص) می شود هم باعث فشار اقتصادی بر انسان می شود. بستگی دارد ما در چه مداری باشیم و در چه حوزه ای صحبت کنیم و از چه زاویه ای به مسأله نگاه کنیم و در چه شرایطی (زمانی، مکانی، فرهنگی، اجتماعی، فردی،....) قرار داشته باشیم. در هر شرایط، یکی از ابعاد این قضیه اهمیت غالب پیدا می کند و سایر ابعاد را تحت الشعاع خود قرار می دهد.

نکته دیگری هم وجود دارد:
ما نباید کار انبیاء را مثل کار خودمان بدانیم و مثلاً اگر آنها زیاد آمیزش می کردند، بگوییم پس ما هم همینگونه باشیم. کار انبیاء تا کار ما تفاوت بسیار زیادی دارد. به قول معروف:

کار پاکان را قیاس از خود مگیر *** گر چه باشد در نوشتن، "شیر"، "شیر"
موضوع قفل شده است