میهمانی خدا در ماه رمضان

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میهمانی خدا در ماه رمضان

باسلام
آینه شو رخ پری طلعتان طلب //اول بروب خانه سپس میهمان طلب
یک سوال ؟
براستی برای طی طریق عبودیت کدام مساله ازهمه اولی تر است.جدای از جواب دقیق این پرسش یکی از راههای طی طریق بندگی وسعادت نزد اهل معنا پاک کردن ظرف وجود از غبار غیر است.تامباد که این غبار آنچنان دل را فرا گیرد تا آنکه به قساوت دل وکدورت باطن منجرشود .ودل آینه است که باید آن را از هر غباری برحذر داشت تادرآن نور معرفت را یافت.شما چطور فکر میکنید؟
این غبارها چه هستند؟
چگونه فضای دل را آلوده می کنند؟
واگر دلی به تیرگی گراییده چگونه می توان آن را جلا دادو خانه دل را از غیر خالی کردوجان جانان را به مهمانی آن فرا خواند؟
آینه دل شما دراین باب کدام معنا را منعکس می کند .حال که مهمانی خدا نزدیک است شما هم نظر دهیدچگونه وجودمان را با خانه تکانی درون مهمان ماه عزیزش کنیم.

آينه عزيز

فضاي دل ما را رمضاني كردي.

ممنون

با سلام وتشکر از آینه گرامی
با استغار وتوبه از گناهان ،آماده ورود به این میهمانی شویم .
زبان را جز به ذکر ویاد او وبرای او باز نکنیم .
هر روز گمان کنیم این آخرین روز عمروپایان فرصت هاست .
خود را تا آنجا که امکان دارد به حضرت حجت نزدیک کنیم .
و...

به مناسبت بیان بسیار به جای جناب آئینه،مناسب دیدم کلماتی نیز در مورد لیلة القدر در این تاپیک بیان کنم،إن شاء الله مقبول بیفتد(_البته با کسب اجازه از جناب آئینه عزیز)
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏25، ص: 97
وَ رَوَى أَيْضاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا يُفْرَقُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ هَلْ هُوَ مَا يُقَدِّرُ اللَّهُ فِيهَا قَالَ لَا تُوصَفُ قُدْرَةُ اللَّهِ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ فَكَيْفَ يَكُونُ حَكِيماً إِلَّا مَا فُرِقَ وَ لَا تُوصَفُ قُدْرَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِأَنَّهُ يُحْدِثُ مَا يَشَاءُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
يَعْنِي فَاطِمَةَ ع وَ قَوْلُهُ تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها وَ الْمَلَائِكَةُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ ع وَ الرُّوحُ رُوحُ الْقُدُسِ وَ هُوَ فِي فَاطِمَةَ ع مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ يَقُولُ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ مُسَلَّمَةٍ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ يَعْنِي حَتَّى يَقُومَ الْقَائِمُ عجل الله تعالی فرجه.

--------------------------------------------------------------------
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏43، ص: 66

تفسير فرات بن إبراهيم مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا
.
امام صادق عليه السّلام در تفسير سوره قدر فرمايد:
در آيه: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
منظور از «الليلة» فاطمه عليها السّلام، و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه را به واقع بشناسد ليلة القدر را درك كرده است، و همانا او را فاطمه ناميدند چون مردمان از كسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند.

--------------------------------------------------------------------

دوستان محترم جهت بهره مندی دیگران مطالب و نظرات خود را راجع به لیلة القدر بیان کنند.ممنون:Kaf::Kaf::Kaf:
:Narahat az::Narahat az::Narahat az:

باتشکر از نریمان عترت وطهورای عزیز
باتوجه به نقطه نظرات دوستان چند نکته ضروری است
ماه خدا بهترین ظرفیت را برای سلوک معنوی اهل خدا دارد چون همگان مهمان معبودند واوج این مهمانی آنچنان که طهورای بزرگوارمتذکر شده اند لیالی قدر است که فرمود افضل از هزار ماه است.
برای ورود به این مهمانی باید طیب و وطاهر شد وظرف وجود را از گناه وتباهی صیقل داد
طبق نظر عترت عزیز راه این صیقل، استغفار وتوبه است که فرمود«تعطروا بالاستغفار» والبته تذکر به اینکه ای بسا این آخرین لحظاتی است که در محضر خدای عالمیم و«شاید ای دل نرسیدیم به فردای دگر» حال شما برا یآماده شدن برای ورود به این مهمانی عزیز یاری کنید وبه راه حل های جزئی تر بیاندیشید.
چگونه استغفار کنیم؟
ارکان توبه چیست؟
توبه ازچه؟
شما تجربیات روحی ومعنوی خودتان که کاربردی تر وبه عمل نزدیک تر است را بگویید تا کمکی کرده باشید به حرکت همه دوستان در زدودن غبار دل ودریافت فیوضات این مهمانی عظیم.

سلام و عرض ادب خدمت دوستان

من هم به نوبه خودم خوش آمد میگم خدمت آینه بزرگوار

به نظرم رسید در طول این بحث(میهمانی) این تاپیک هم قابل توجه و مفید باشه:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9228

باسلام به همه دوستان وتشکر از عرفان عزیز
به نظر میرسه کسی هل من ناصر مارو جواب نگفت.چه خوب میشد حالات معنوی وتجربه های عینی شما برا توبه وبازگشت به خدا منعکس می شد شاید ازاین همه تیر معنا یکی از اونها برا این بنده سرا پاتقصیر ودیگران مثل من کارگر می شد وپابه پای بنده های خوب خدا زیر چتر مهمونی خدا تو این گرمای تابستون سایه می گرفتیم.آه که چه زود زنگ مهمونی روزدنو یه دفه ای چشم باز کردیم دیدیم توسفره رمضون خدا بساط بندگیمون پهن شده.آی ...آی... آی از این صابخونه که این همه خوبیش فقط غرق خجالتتت می کنه و اسیر مرام ومحبتش .
دوکونش یکی قطره در بحر علم//گنه بیند و پرده پوشد زحلم
بیایید تا ثانیه های مهمونی از سحر امشب شروع نشده توبه کنیم.ولی بالا غیرتا بیایید این دفه رو از توبه هامون توبه کنیم.
خدایا چقدر راهمون دادی وخریدارمون شدی باز زدیم به کوس بی معرفتی ونامروتی شایدم تقصیر خودته که توماه شعبان یادمون دادی بگیم:

إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ
معبودا، اگر مرا به جرم و جریرتم گیری، تو را به عفو و گذشتت گیرم؛ و اگر مرا به گناهم‌گیری، تو را به آمرزشت گیرم؛ و اگر مرا به آتشم اندرسازی، به دوزخیان گویم که: ‌
اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَدْ كَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِكَ اَمَلى
معبودا، اگر در برابر طاعتِ تو کردارم خوار و بی‌مقدار آید، ولی در برابر امید [به بزرگواری‌ات] آرزویم بسی بزرگ است.

شایدم این همه محبت میکنه شاید یه روز اسیرش بشیمو دیگه بخاطر این همه لطف گناه نکنیم.وکاش ماینو بفهمیم ....کاش

شما چی فکر میکنین؟دست بجنبونیم تاوقت تنگ نشده....بسم الله...

سلام بر دوستان توبه ما ، در واقع پاسخی است بر دعوت خدا. اوست که به سوی ما دست دراز می کند و ما را سوی خود می خواند و ما را بر سفره دوستیش می نشاند. رحمتش را از قبل شامل حالمان کرده و به ما اجازه حضور محضرش عنایت می نماید. وکافی است،دعوتش لبیک گوییم و دستش رد نکنیم. دست در دستش نهیم و به سوییش رو کنیم، تا ما را بپذیرد و عزیز خود گرداند و غرق در محبتش نماید. تا جایی که حبیبش گردیم و در جمع اولیایش راه یابیم. و چه زیباست دوست خدا بودن و حبیب محضرش گشتن.

اولین قدم
به نظر میرسه که مرحله نخستین و اولین قدمی که در راه این میهمانی باید برداریم این است که متوجه این باشیم که به میهمانی چه کسی می رویم و او چه کسیست؟
و باید از خود پرسید که:

:Gol: برای میهمان خدا شدن آمادگی داری؟

به نظر می رسد که میهمانی با میهمانی متفاوت است. گاه میزبان ها متفاوت اند و گاه جایگاه میهمان و گاه مجلس از دیگر میهمانی ها متفاوت است.

:Gol: آیا درباره میهمانی خانه خدا چه میدانید؟

مثلا در حدیثی آمده :
روزه گرفتن در هوای گرم جهاد است.
پس این میهمانی متفاوت از بقیه است.

باسلام
از نکته ای که عرفان عزیز گفتند حسن استفاده روکنم:شناخت
این اولین قدم در توبه وبازگشت به خداست.

شناخت اینکه توکی هستی ؟
شناخت اینکه صاحبخونه کیه؟
اینکه رابطه توبا صاحبخونه چیه؟
اندکی درخود نگر تا کیستی؟ // ازکجایی در کجایی چیستی؟
اینها برا شروع هر ارتباطی لازمه مخصوصا اگه طرف تو خدا باشه.راستی من کیم ودرمقابل کی ایستادم و مرتکب گناه شدم.قران به ما گفته کی هستید:
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الل والله غنی حمید.پس بیایید خودمونو مطالعه کنیم ببینیم کی هستیم.بعد از این منیت واعتباریات کاذب بگذریم اونوقت می تونیم یه کم با خداراحت تر باشیم.
شما گرفتار چی هستید؟
زیباییتون، مقامتون ، جایگاه اجتماعیتونو....بیایید این اعتباریاتو بشناسیم تا اون اصل گم شده خودمونو پیداکنیم وبه قولی:
هرکسی کاو دور ماند از اصل // باز جوید روزگار وصل خویش
وبه قول قرآن «علیکم انفسکم»

tahora87;130362 نوشت:
دوستان محترم جهت بهره مندی دیگران مطالب و نظرات خود را راجع به لیلة القدر بیان کنند.ممنون

سلام
لیله القدر هر کسی قلب اوست . هرگاه که به راهبری ولی الهی از غیر پاک گشت : تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر . فیض الهی وقف کسی نیست . خدا و رسولش هم بخیل نیستند . از تو به یک طهارت از او به صد تجلی
موفق در پناه حق

باسلام به همه دوستان
ازنکته عرفان عزیز حسن استفاده رو بکنم.شاید بشه گفت اولین قدم در بازگشت به خداشناخته .شناخت کی وچی؟
اینکه که من چه کسی هستم
کجاهستم
ابدیت من کجاست
در حضور چه کسی زندگی می کنم ودر مقابل او چه کنم
اندکی در خود نگر تا کیستی //از کجایی در کجایی چیستی؟

این کمک میکنه شما برا شستشوی درون از تباهی عمیق تر وارد ماجرا بشید.
در اندرون من خسته دل ندانم کیست// که من خموشم اودر فغان ودر غوغاست.
پس قبل از توبه بیا ندیشیم.
درباره خود
ابدیت
خداوند
قال علی (ع): انفع المعارف معرفه النفس

من کیستم؟من کیستم؟
قرار شد خود را بشناسیم .تا با این شناخت روزنه ای به کوی محبوب بگشاییم وبه او بازگردیم.پیشنهاد این حقیر سرا پاتقصیر این است که درعرضه حال خود به خداوند از فراز های دعای ابوحمزه ثمالی کمک بگیریم تا کم کم دل را به ذکر آن صیقل داده وآماده ورود به فضای مبارک لیالی قدر شویم.
در این فرازها چه حقیرانه خود را در برابر خدای مهربانیها معرفی می کنیم.
چه خوب است گوشه ای از سحر را به این معانی با خدای خود خلوت کنیم:

سَیِّدِی أَنَا الصَّغِیرُ الَّذِی رَبَّیْتَهُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ الَّذِی عَلَّمْتَهُ‏
اى سید من من آن طفل صغیرم كه توام پرورانیدى و آن نادانم كه توام دانش بخشیدى

أَنَا الَّذِی عَلَى سَیِّدِهِ اجْتَرَى أَنَا الَّذِی عَصَیْتُ جَبَّارَ السَّمَاءِ
منم آن بنده‏اى كه بر مولاى خود جرأت و جسارت نموده منم آنكه خداى جبار آسمان را نافرمانى كرده

أَنَا الَّذِی أَعْطَیْتُ عَلَى مَعَاصِی الْجَلِیلِ (الْمَعَاصِی جَلِیلَ) الرُّشَا أَنَا الَّذِی حِینَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَیْهَا أَسْعَى‏

من آن كسم كه بر معصیتهاى بزرگ رشوه داده من آن كسم كه هنگامى كه مژده پیش آمد گناهى به او دادند بسوى آن گناه شتابان مى‏رفت

وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَهَ الْآیِسِینَ مِنْ خَیْرِی (حَیَاتِی) فَمَنْ یَكُونُ أَسْوَأَ حَالاً مِنِّی‏
و اینك به جایى رسیده‏ام كه از خوبى و اصلاح نفس خود به كلى ناامیدم‏پس از من بدحال و سیه روزگارتر كیست

إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِی إِلَى قَبْرِی (قَبْرٍ) لَمْ أُمَهِّدْهُ لرَقْدَتِی وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِی‏

واى اگر من با چنین حال منتقل شوم به جانب قبرى كه براى خوابگاه خود مهیا نكرده و با عمل صالح فرش در آن بستر نگستردم

کاش سحرهای این ماه را به این حال با خدای خود گفتگو کنیم تا فقط بهره ما ز سحر خوردو خوراک جسمی نباشد.سحر دالانی است که با حیلت استغفار وانابه دردل محبوب رهی خواهیم جست که خود در قرآن شریفش فرمود:
«وبالاسحار هم یستغفرون»

باسلام
نمیدونم توبحث شناخت چه گام هایی برداشتید «شناخت» مرحله اوله ومقدمه.
وقتی شناخت اتفاق میفته این شنا خت مرحله دوم را ایجاد میکنه یعنی یک حالت نفسانی که بخاطر شکوه وجلوه وبزرگی محبوب وکوچکی ومحدود بودن ونیازمندی خویشتن در توایجاد میشه این حالت کمکم برای توکشش ایجاد میکنه که توی اخلاق بهش میگن «میل».
شما در باره میل چی میدونید؟
درباره امیال خودتون چه قضاوتی می کنید؟

این روزها کمی در باره کوچکی ونیازمندی خودمون وبزرگی ولطف محبوب اندیشه کنیم تا میل ما سوی او روانه گردد واگر دلت شکست واشکت جاری شد بدان مبدا میل تو در حال گذر از تعلقات دنیاست به سوی او که معشوق کل عالم است:شبهای قدر نزدیکه ازش بخواهیم میل و کشش قلبی مارو خودش وفقط خودش قرار بده (آمین)

چون خدا خواهد كه غفّاری كند
میل بنده جانب زاری كند
ای خنك چشمی كه آن گریان اوست
ای همایون دل كه آن بریان اوست
از پی هر گریه آخر خنده‌ای است
مرد آخر بین مبارك بنده‌ای است
هر كجا آب روان سبزه بود
هر كجا اشك روان رحمت شود
تا نگرید طفلك نازك گلو
كی روان گردد زپستان شیر او
چون خدا خواهد كه جان یاری كند
میل ما را جانب زاری كند
ای خدا زاری ز تو، مرهم ز تو
هم دعا از تو، اجابت هم زتو

tahora87;130358 نوشت:
به مناسبت بیان بسیار به جای جناب آئینه،مناسب دیدم کلماتی نیز در مورد لیلة القدر در این تاپیک بیان کنم،إن شاء الله مقبول بیفتد(_البته با کسب اجازه از جناب آئینه عزیز)
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏25، ص: 97
وَ رَوَى أَيْضاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا يُفْرَقُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ هَلْ هُوَ مَا يُقَدِّرُ اللَّهُ فِيهَا قَالَ لَا تُوصَفُ قُدْرَةُ اللَّهِ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ فَكَيْفَ يَكُونُ حَكِيماً إِلَّا مَا فُرِقَ وَ لَا تُوصَفُ قُدْرَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِأَنَّهُ يُحْدِثُ مَا يَشَاءُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
يَعْنِي فَاطِمَةَ ع وَ قَوْلُهُ تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها وَ الْمَلَائِكَةُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ ع وَ الرُّوحُ رُوحُ الْقُدُسِ وَ هُوَ فِي فَاطِمَةَ ع مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ يَقُولُ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ مُسَلَّمَةٍ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ يَعْنِي حَتَّى يَقُومَ الْقَائِمُ عجل الله تعالی فرجه.
--------------------------------------------------------------------
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏43، ص: 66

تفسير فرات بن إبراهيم مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.
امام صادق عليه السّلام در تفسير سوره قدر فرمايد:
در آيه: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
منظور از «الليلة» فاطمه عليها السّلام، و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه را به واقع بشناسد ليلة القدر را درك كرده است، و همانا او را فاطمه ناميدند چون مردمان از كسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند.
--------------------------------------------------------------------[/QUOTEپارسال خداياري كرد و در مجلس خوبي شب قدر را گذراندم و آنجا استاد گفت كه علي(ع)ظاهر است و فاطمه (س)باطن...گرچه دنبال جواب رفتم ام هنوز درس نفهميدم كه يعني چه!!!

با تشکر از «tagizadeh»
ازبیان شما استفاده کنم وعزیزان را به این سوال معطوف کنم.
مشکلات ما همه بخاطر امیال وکشش های ماست که نفس مطمئنه را زمین زده وبه فرماندهی نفس اماره مارا به مسلخ گناه وسقوط می کشاند.
پس باید برای این میل چاره ای جست.باید مبدا این میل را تغییر داد.

به نظر شما چگونه از شب قدر وحقیقت این شب ها یعنی ائمه اطهار بویژه امام زمان وحضرت زهرا سلام الله علیهم را جهت تغییر مبدا میل وکشش معنویمان بهرمند شویم؟

از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

شما هم با نظرات نورانیتان مشارکت فرمایید
لیالی قدر در راه است....

باسلام وقبولی طاعات
بحث میل از اساسی ترین مباحث در اخلاقه که می تونه انسان را در مسیر کمال یا سقوط قراربده کاش دوستان بخصوص اساتید کمی بیشتر توجه ومباحث تخصصی تری را ارائه می کردند.

واقعا چگونه به هدایت ومدیریت «میل» نائل شویم؟
اختیار ما وامور معنوی ولطف خدا چه اندازه وچگونه در میل وگرایش انسان دخیل است ؟

امیدوارم دوستان واساتید بخاطر فائده مند بودن بحث ونیز تخصصی بودن آن اظهار نظر بفرمایند.
در تاپیک های بعدی مطالبی ارائه خواهد شد.
منتظر ارائه نظرات دوستان هستم.

موضوع قفل شده است