حتی پرستش هم با واسطه است

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حتی پرستش هم با واسطه است

سلام
بعضی مدعیان فهم اسلام و قرآن مکرر اشکال می کنند چرا باید برای ارتباط با خدا از وسائط استفاده کنیم مگر خدا خود نیست مگر خدا نمی تواند تقاضای ما را برآورده سازد .
این افراد با بی توجهی روشن به سنتهای الهی در آفرینش و اصل وساطت اسباب که بر هر کسی روشن است این اشکالات را مطرح می کنند .
آنها با چشم خود می بینند که تمام فیوضات و الطاف و رحمتها از طریق اسباب مادی و معنوی به آنها می رسد با این حال سببیت و وساطت آنها را نفی می کنند .
معلوم نیست این افراد از خدا و فیض و رحمت او چه تصوری دارند که مدام از ارتباط مستقیم با ذات الهی سخن می گویند . ارتباط با ذات الهی جز برای تک تک افرادی در هر دوره برای دیگران امکان پذیر نیست . دیگران باید از ورای حجاب اسباب از خدا کسب فیض کنند .
این ساختار هستی است و کسی راه فراری از آن ندارد و در عین حال عین توحید هم می باشد .
اما ما می خواهیم اینجا ثابت کنیم که حتی پرستش و عبادت و نماز ما هم در ارتباط مستقیم با خدای متعال نیست چه رسد به امور دیگر .
ما در اینجا واضحترین مصداق عبادت را مورد بررسی قرار می دهیم و ثابت می کنیم که حتی نماز هم ارتباط مستقیم با خدای متعال نیست بلکه ارتباطی از ورای اسباب بیرونی و درونی است .
در نماز دو بعد بیرونی و درونی وجود دارد :
1- افعال
2- اذکار
باید توجه داشت که حقیقت عبادت و بندگی مال روح انسان است . حال ببینیم این دو بعد از نماز ارتباط مستقیم با ذات الهی است یا غیر مستقیم .
مطلب واضحتر و روشنتر از آنستکه بخواهیم برایش دلیلی بیاوریم . فعل و ذکر انسان عابد ارتباط مستقیم با ذات الهی ندارد . اینها همه اسبابی برای توجه روح و نفس به ذات الهی است .
پس در پرستش به توجه رسیدیم یعنی دانستیم که بی شک افعال و اذکار اسبابی برای توجه روح به ذات الهی و خشوع و خضوع درونی در برابر اوست .
حال ثابت می کنیم که حتی این توجه هم ارتباطی مستقیم با ذات الهی نیست بلکه خود حجابی بین انسان و ذات معبود است .
ما می پرسیم این توجه ، توجه به چیست ؟
شاید خیلی فکر کنند که این توجه ، توجه به ذات معبود است در حالی که اصلا چنین نیست چرا ؟
چون ذات الهی معروف کسی نیست تا معبود او باشد . ذات الهی فوق توجه فکری و عقلی و حتی قلبی است لذا معروف کسی نیست تا معبود او باشد .
پس ما در توجه خود چه می کنیم ؟
انسان عابد در توجه فکری ، عقلی یا قلبی خود به خدای متعال شناختی متناسب با این مراتب را واسطه عبادت خدا قرار می دهد نه اینکه ذات بذاته معبود انسان باشد .ذات به تجلیاتش در این مقامات معبود عابد است .
حال سوال این است که اگر پرستش چنین است آیا این شرک نیست ؟
جواب :
خیر شرک نیست چون :
اولا : لا یکلف الله نفسا الا وسعها خداوند به کسی جز به اندازه وسعش تکلیف نمی کند
ثانیا : همه این حقایق با اینکه مغایرتی با ذات الهی دارند از آن جدا هم نیستند لذا واسطه قرار دادنشان برای پرستش شرک نیست .
حال که ثابت شد در نماز هم خدا را با واسطه عبادت می کنیم چه جای سخنان سخیف در رد توسل و امثال آن است . اگر صرف وجود واسطه در ارتباط انسان با خدا شرک باشد پس نماز هم شرک است . اگر این شرک نیست آن نیز شرک نیست بخصوص که در امثال توسل توجه بنده مومن به واسطه ، در حد احترام و تکریم اوست نه توجه پرستشی که در متن عبادتی همچون نماز است .
والحمد لله

سلام

حامد;129310 نوشت:
این ساختار هستی است و کسی راه فراری از آن ندارد و در عین حال عین توحید هم می باشد .

توحیدی بودن این نگاه با وجود باور به اسباب دلیلش آنستکه در این نگاه در عین دخیل بودن اسباب در امور ، مستقل نیستند نه در ذات خود و نه در آثار و افعالشان . همین غیر مستقل دیدن خط مرز توحید و شرک است . البته باید توجه داشت هر اثری را نیز به موثر مناسب خود نسبت دهیم . مثلا دستگیری معنوی را به انسان کامل نسبت دهیم نه به درخت و دیوار .
حامد;129310 نوشت:
معلوم نیست این افراد از خدا و فیض و رحمت او چه تصوری دارند که مدام از ارتباط مستقیم با ذات الهی سخن می گویند .

کسانی که از رحمت خدا و کمک خدا و اجابت خدا سخن می گویند نمی دانند همه این حقایق تجلیات حق در مقام فعل اوست چه اینکه مقام ذات الهی مقامی غیبی است که از دسترس شناخت انسانی خارج است و ما از حقایق آنجایی خبری نداریم که حتی بخواهیم از آن سخن بگوییم . ضمن اینکه ارتباط عموم انسانها با خدای متعال نیز ارتباط از طریق همین اسباب خلقی است که فعل خدا محسوب می شوند .
حامد;129310 نوشت:
فعل و ذکر انسان عابد ارتباط مستقیم با ذات الهی ندارد . اینها همه اسبابی برای توجه روح و نفس به ذات الهی است .

فعل و ذکر انسان یک پدیده خلقی محدودند لذا ارتباط مستقیم آنها با ذات الهی ممتنع است . آنها نیز از طریق مجموعه علل و اسباب خود به خدای متعال منتهی می شوند نه مستقیما
حامد;129310 نوشت:
چون ذات الهی معروف کسی نیست تا معبود او باشد . ذات الهی فوق توجه فکری و عقلی و حتی قلبی است لذا معروف کسی نیست تا معبود او باشد .

توجه به ذات الهی به طور مستقیم ممتنع است چون توجه مستلزم نوعی شناخت است . اگر بگوییم این شناخت از ذات بما هو ذات است که قابل قبول نیست چون چنین شناختی ممتنع است و اگر شناخت ذات در چهره تجلیات ذاتی یا مادون آن است که شناخت ذات بما هو ذات نیست پس ارتباط مستقیم در توجه درونی به ذات الهی ممکن نیست .
تازه همه اینها در حد و اندازه اهل عصمت و معرفت است وگرنه عموم مومنین که جز تصوری ذهنی یا وهمی از خدا ندارند . پس بطریق اولی توجه آنها به ذات الهی مستقیم نیست .

حامد;129310 نوشت:
ذات به تجلیاتش در این مقامات معبود عابد است .

به عبارت دیگر انسان از ماورای یک حجاب درونی خدای متعال را پرستش می کند . در یک تشبیه مثل توجه به خورشید از طریق نوری که از پشت ابرها منعکس می شود .
حامد;129310 نوشت:
اولا : لا یکلف الله نفسا الا وسعها خداوند به کسی جز به اندازه وسعش تکلیف نمی کند

یعنی این حد از پرستش در توان عبد بوده و بیش از این نتوانسته خدا را بشناسد لذا در درگاه لطیف ودود پذیرفته است هرچند حق عبادت نیست
حامد;129310 نوشت:
ثانیا : همه این حقایق با اینکه مغایرتی با ذات الهی دارند از آن جدا هم نیستند لذا واسطه قرار دادنشان برای پرستش شرک نیست .

یعنی از آن جهت که این حقایق تجلیات الهی در مقام نفس انسانی است و از او جدا نیست پس به این لحاظ عبادت اوست
حامد;129310 نوشت:
اگر صرف وجود واسطه در ارتباط انسان با خدا شرک باشد پس نماز هم شرک است . اگر این شرک نیست آن نیز شرک نیست بخصوص که در امثال توسل توجه بنده مومن به واسطه ، در حد احترام و تکریم اوست نه توجه پرستشی که در متن عبادتی همچون نماز است .

وقتی خدای متعال انسان را از طریق خاصی هرچند با واسطه به پرستش و ارتباط با خود می خواند نمی توان قائل به شرک در آن عبادت یا ارتباط بود . در بحث توسل هم چنین است وقتی که اصل توسل به اولیاء الهی با آیات قرآنی ثابت است پس واسطه قرار دادن در این ارتباط شرک محسوب نمی شود .
والحمد لله

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
خوب ماشالله انقدر طولانی نظر گذاشتین که آدم وقت کم میاره
به هر حال فقط باید خدارو پرستید قبول
اما بعضی ها آبروی خاصی دارن که ما ما اونها رو شفیع میکنیم
که ضمانت بکنن
نه این که همسنگ خدا باشن یا اونها روبپرستیم
چی شد خراب کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر کنم آره خراب کردم

اهورانی;129587 نوشت:
اما بعضی ها آبروی خاصی دارن که ما ما اونها رو شفیع میکنیم که ضمانت بکنن نه این که همسنگ خدا باشن یا اونها روبپرستیم چی شد خراب کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کنم آره خراب کردم

سلام
بله ظاهرا خراب کردید
کسی از هم سنگی سخن نگفته
اگر سراسیمه مطالب را نخوانید این مشکلات پیش نمیاد
موفق باشد
موضوع قفل شده است