جاهلان تندرو بخوانند -نظر ایت الله امجد درباره لعن علنی
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
اينجا توي قم نشسته ايد و علنا لعن مي کنيد!!
چند سال پيش در مجلس ايام فاطميه، در کنار قبر علي بن بابويه در قم، آيت الله امجد منبر رفته بود و در حين صحبتهايش، نام عائشه، همسر پيامبر را آورد، در همين يکي از حضار با صداي بلند گفت: " لعنة الله عليها " آقاي امجد با عتاب گفت: «کي بود؟! ساکت!! اين چه کاريه مي کنيد! اينجا توي قم نشسته ايد و علنا لعن مي کنيد، يک سالي در روز عاشورا علنا لعن خلفاء کردند، همان سال در مناطق سني نشين، 50 جوان شيعه را سر بريدند! چرا به اين اختلافات دامن مي زنيد! جواب خون آن جوانها را شما مي دهيد؟!
من از تولي و تبري بي اطلاع نيستم، ظلمهايي که به اهل بيت شده است را هم مي دانم، نه سني هستم و نه مبلغ اهل سنت، اما از آنهايي هم نيستم که اينجا توي قم، زير سايه فاطمه معصومه سلام الله عليها نشسته باشم و از امنيت اينجا استفاده کرده و فکر کنم با لعن و نفرين يه عمر و ابوبکر و برگزاري عمر کشون! و کشف نسب عمر در روايات بحارالانوار و ...احساس کنم به وظيفه خود عمل کرده و در خيال خودم هم لبخند رضايت مهدي فاطمه را ببينم!
به نظر من جوان شيعه بايد فرزند زمان خويشتن باشد، امروز بيشتر از هميشه نياز به وحدت جهان اسلام داريم. من معتقدم با لعن و نفرين و اهانتهاي علني به خلفاي اهل سنت، هيچ چيزي درست نمي شود و حتي بدتر هم مي شود. اگر مي خواهيم به مکتب اهل بيت عليهم السلام خدمت کنيم، بايد محاسن کلام اهل بيت را براي مردم جهان بازگو کنيم، کار ايجابي کنيم نه سلبي! [ يعني زيبايي هاي كلام اهل بيت (ع) را بيان كنيم نه اينكه فقط اشكالات طرف مقابل را بگوييم يعني تبليغات مثبت كنيم و نيكويي هاي ائمه(ع) را بگوييم نه اينكه تظاهر به ذكر مثالب و عيوب مخالفان ايشان كنيم ]
توضیح بیشتری نیاز نیست اهل علم می فهمند به خوبی و جهال همچنان بر جهلشان تکیه می کنند
نظر آيت الله بهجت درباره عيد الزهرا [جشن عيد الزهراء عمركشان عمركشون عيدالزهرا فرحه الزهرا]
آية الله محمدتقي بهجت (ره) درباره برگزاري مجالس به مناسبت حضرت زهرا سلام الله علیها (عیدالزهراء ) توصیه مي فرمودند كه به بیان فضایل اهل بیت (ع) بویژه حضرت زهرا (س) و بيان حدیث ثقلین پرداخته شود. به فرموده ايشان شيوه مرحوم آيت الله بروجردی رحمه الله نیز همين بوده است ؛ يعني بیان مشترکات میان شيعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار .
آیت الله بهجت درباره برخي از رفتارها به نام عيدالزهرا فرمودند : " چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. "
آيت الله بهجت بر ضرورت دقت شيعيان در گفتار و رفتار تاكيد بسیاري داشتند كه مبادا موجب تحريك اهل سنت شود و بسيار بر تقیه عملی و قولی تاکید مي كردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.
منبع : کتاب "در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت " ، نوشته محمدحسین رخشاد ، ص 138 نکته شماره 198
تاریخ دقیق مرگ عمر بن خطاب :
طبق منابع تاریخی عمر بن خطاب ( خلیفه دوم ) در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز به جایگاهش در اعماق واصل شد
بنابراین وی در آخر ذیحجه یا اول محرم به اعماق رفته است. این مطلب را همه ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. لذا مراسم عمرکشان ( عید زهرا ) که عده ای در ماه ربیع الاول برگزار می کنند اساسا با تاخیر حدود هفتاد روز انجام می شود و از نظر تاریخی با اشکال مواجه است. برای اطمینان می توان به منابع تاریخی زیر مراجعه کرد که به اتفاق همین مطلب را بیان کرده اند:
* منابع تاریخی شیعه :
1.تاریخالیعقوبى ج2 ص 159 قرن: سوم مولف شیعه است.
2.تاریخیعقوبى/ترجمه ج2 ص 49 قرن: سوم مولف شیعه است
3.التنبیهوالإشراف ص 250 قرن: چهارم مولف شیعه است
4.مروجالذهب ج2 ص 304 قرن: چهارم مولف شیعه است.
5.مروجالذهب،ج2،ص:321 قرن: چهارم مولف شیعه است.
6.الفتوح ج2 ص:323 قرن: چهارم مولف شیعه است.
7.مسارّ الشیعه اوایل قرن پنجم مؤلف : شیخ مفید (ره) پیشوای بزرگ شیعیان ( که خوشبختانه نسخه خطی این کتاب ایشان با دستخط خودشان هم اکنون موجود است و در آن مرگ عمر در ذی الحجه ذکر شده است. می دانیم که شیخ مفید(ره) از نظر عظمت علمی و تقوایی در حد عالی هستند تا جایی که طبق عقیده رایج به دریافت نامه از امام عصر(عج) مشرف شده اند.)
* منابع تاریخی دیگر :
8.الإمامةوالسیاسة ج1 ص 39 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
9.المعارف ص 183 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
10.أنسابالأشراف،ج10،ص:417 قرن: سوم مذهبِ مولف : نامعلوم
11.الطبقاتالکبرى،ج3،ص:258 قرن: سوم مذهب مولف : سنی
12.تاریخالطبری،ج4،ص:191 قرن: چهارم مذهب مولف : سنی
سایر منابع جهت اختصار ذکر نمی شود. اما بد نیست بدانیم کهعلمای متقدّم شیعه بر اینکه عمر در ذیحجه کشته شده اتفاق نظر داشته اند و حتی علامه مجلسی(ره) هم به این امر اعتراف دارد.(ر.ک.بحارالانوار، ج31، ص 118 ) گرچه مجلسی(ره) خود سعی کرده اند به هر قیمت شده نهم ربیع الاول را تایید فرمایند!!(بعید نیست ایشان که در عصر صفوی می زیستند از سوی حکومت تحت فشار بوده اند و لذا با کمال تعجب به روایتی که از نظر سندی کاملاً ضعیف است استناد کرده ، اجماع مورخان شیعه و سنی را به کناری نهاده اند! روایتی که ایشان به آن استناد کرده اند از طریق دو راوی مجهول الهویه به احمد بن اسحاق قمی(ره) منسوب شده که سند و متن آن بسیارِ ضیعف است.)
ابن ادریس حلی (صاحب سرائر) درباره تاریخ نهم ربیع می گوید: مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِیهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِیخِ وَ السِّیَرِ ( هر کس بپندارد عمر در نهم ربیع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاریخ و سیره در اشتباه است.) سپس وی تاریخ ذیحجه را صحیح دانسته،می فرماید: الإجماعُ حاصلٌ مِن الشیعةِ و أهلِ السنّةِ على ذلک.( شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند. )ر.ک. بحارالانوار، ج31، ص 119
بسم الله الرحمن الرحیم اينجا توي قم نشسته ايد و علنا لعن مي کنيد!! چند سال پيش در مجلس ايام فاطميه، در کنار قبر علي بن بابويه در قم، آيت الله امجد منبر رفته بود و در حين صحبتهايش، نام عائشه، همسر پيامبر را آورد، در همين يکي از حضار با صداي بلند گفت: " لعنة الله عليها " آقاي امجد با عتاب گفت: «کي بود؟! ساکت!! اين چه کاريه مي کنيد! اينجا توي قم نشسته ايد و علنا لعن مي کنيد، يک سالي در روز عاشورا علنا لعن خلفاء کردند، همان سال در مناطق سني نشين، 50 جوان شيعه را سر بريدند! چرا به اين اختلافات دامن مي زنيد! جواب خون آن جوانها را شما مي دهيد؟! من از تولي و تبري بي اطلاع نيستم، ظلمهايي که به اهل بيت شده است را هم مي دانم، نه سني هستم و نه مبلغ اهل سنت، اما از آنهايي هم نيستم که اينجا توي قم، زير سايه فاطمه معصومه سلام الله عليها نشسته باشم و از امنيت اينجا استفاده کرده و فکر کنم با لعن و نفرين يه عمر و ابوبکر و برگزاري عمر کشون! و کشف نسب عمر در روايات بحارالانوار و ...احساس کنم به وظيفه خود عمل کرده و در خيال خودم هم لبخند رضايت مهدي فاطمه را ببينم! به نظر من جوان شيعه بايد فرزند زمان خويشتن باشد، امروز بيشتر از هميشه نياز به وحدت جهان اسلام داريم. من معتقدم با لعن و نفرين و اهانتهاي علني به خلفاي اهل سنت، هيچ چيزي درست نمي شود و حتي بدتر هم مي شود. اگر مي خواهيم به مکتب اهل بيت عليهم السلام خدمت کنيم، بايد محاسن کلام اهل بيت را براي مردم جهان بازگو کنيم، کار ايجابي کنيم نه سلبي! [ يعني زيبايي هاي كلام اهل بيت (ع) را بيان كنيم نه اينكه فقط اشكالات طرف مقابل را بگوييم يعني تبليغات مثبت كنيم و نيكويي هاي ائمه(ع) را بگوييم نه اينكه تظاهر به ذكر مثالب و عيوب مخالفان ايشان كنيم ] توضیح بیشتری نیاز نیست اهل علم می فهمند به خوبی و جهال همچنان بر جهلشان تکیه می کنند
سلام
آقای عبد الله شما از جاهل منظورتان کیست ...؟
چون شما هم لعن کردید و بعد اینجا دیگران را متهم میکنید !!
خیلی جالب میباشد
با سلام:Gol:
آقای عبد الله شما از جاهل منظورتان کیست ...؟ چون شما هم لعن کردید و بعد اینجا دیگران را متهم میکنید !!
منظور شما چیست؟؟!!
به نظرتان جناب عبدالله انگشت اتهام را در این تاپیک طرف همه گرفت جز خودشان که این را میفرمایید؟؟!!
خیر...
این تاپیک, یک تاپیک همگانی است و ایشان حالا که خودشان متوجه شدند لطف کردند ما را هم مطلع کردند
اما گویا از نظر شما اشکال دارد کسی به اشتباه خود پی ببرد و دیگران را هم مطلع سازد!!!
با تشکر از جناب عبدالله...:Gol:
من که شخصا خیلی استفاده کردم:ok:
لعنة الله عليها " آقاي امجد با عتاب گفت: «کي بود؟! ساکت!! اين چه کاريه مي کنيد! اينجا توي قم نشسته ايد و علنا لعن مي کنيد، يک سالي در روز عاشورا علنا لعن خلفاء کردند، همان سال در مناطق سني نشين، 50 جوان شيعه را سر بريدند! چرا به اين اختلافات دامن مي زنيد! جواب خون آن جوانها را شما مي دهيد؟!
سلام
کسانی که آشکارا لعن می کنند آنقدر بلند نظر نیستند که بخواهند به کشته شدن جوانان شیعه فکر کنند آنها فقط پیش پای خود را می بینند
موفق باشید
آقای عبد الله شما از جاهل منظورتان کیست ...؟
منظورم کسانی است که الان احساس خطر کردند
چون شما هم لعن کردید و بعد اینجا دیگران را متهم میکنید !!
ممکنه مطالب دیگر بنده در ان پست را هم قید نموده و بستر ان پست را هم بیان بفرمایید ؟
خیلی جالب میباشد
جالبتر از ان نوع فهم و بلندی نظر شماست
http://www.askdin.com/showthread.php?t=12906
شاید این لینک به شما کمک کند
کسی به اشتباه خود پی ببرد و دیگران را هم مطلع سازد!!!
اشتباهی نکردم سرکار هدی بنده جائی که لازم بوده و هیچ راهی نبوده لعن کرده ام چرا که دشمنان اهل بیت و ظالمان در حق انها مستحق لعنند ولی نه اینکه ما راه بیفتیم و چپ و راست در هرجا لعن کنیم در عموم و مجالس عمر کشان راه بیندازیم و حدیث رفع القلم جعل کنیم و عربده بکشیم به اسم اهل بیت
بازهم توصیه می کنم حدیث اخر این پست را
http://www.askdin.com/showthread.php?t=12906
بخوانید
یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
و اما بعد
آنچه جناب عبدالله فرمودند را صحیح،عقلایی و زیبا دیدم.
هدف از قرار دادن این پیام تایید ایشان و فرمایشاتشان است.
این بزرگوار بحق نکاتی را اشاره کردند که اشک حقیر جاری شد.
کسانی که در جریان رویدادهای جهان شیعه باشند از کشتار مظلومین شیعه در بلادی مطلع هستند.
یا حتی میتوان به نسل کشی شیعه در عربستان اشاره کرد
خداوند شما را خیر عظیم عنایت بفرماید.
یا ستار..
با سلام..
بله،البته در خیلی از مواقع ضربه ای که شیعه به شیعیان زدند بسیار بیشتر از اهل سنت وجماعت است،مصداقش نیز همین تندروهای سخیف العقلی هستند که از فضای امن استفاده نموده و هر چه زبانشان می چرخد علنی می گویند،اینها اکثرشان همان کسانی هستند که در فضای پرالتهاب جنگ در پستو های خانه می خزند و در وقتی که راحتی جان دیدند شیر بیشه زبان می گردند...بیشترین ضربه ها را همین اشخاص به اسلام می زنند....
غرض نقل مطلبی بود از خاطرات ایت الله مرعشی نجفی از زبان یکیاز شاگردانش...
((خدا رحمتش كند، درجاتش عاليست، عاليتر كند، مرحوم آيت الله مرعشي، من مكاسب پيش ايشان خواندم، هم كفايه خواندم، هم مكاسب، اتفاقاً من پيش 5 و 6 نفر كفايه خواندم، كفايه ايشان به قول خودشان هم تحقيقي بود هم ملاسليماني بود خيل رسا بود خيلي از مكاسب را پيش ايشان خواندم. ايشان بنايشان اين بود براي اينكه خسته نشوند، يك قصهاي گاهي اوقات يا خيلي از اوقات در ميان درس براي شاگردها ميگفتند، و يكي از قصه هايشان اين بود كه ميگفتند پدر من از علماي نجف بوده يك شاگرد سني داشت اين بالاخره ميخواست برود كردستان و كرمانشاه، اين با پدر من خداحافظي كرده علاقه به پدر من داشت، رفت، پدر من آمد ايران و رفت مشهد، و اين عالم جليل القدر گفته بود در برگشت قافله ما غروب رسيد كرمانشاه، من خيلي وحشت كردم كه حالا چه ميشود آن وقت وضع كرمانشاه وضع كردستان روي قاعده شيعه و سني گري خيلي بد بود ميگويد ديدم ناگهان اتفاقي آن شاگرد من پيدا شد، خيلي با من گرم گرفت و بالاخره با زور و رودربايستي من را برد خانه خيلي هم خدمت كرد به من بعد آخر شب به من گفت آقا ما يك جلسهاي داريم شما بيايد برويم توي اين جلسه، گفتم ميآيم، ميگويد مرا بردند توي آن جلسه، مرحوم آقا نجفي گفتند، پدرم ميگفتند وقتي نشستم توي جلسه، ديدم اين سبيل گندهها، سبيل كشيدهها دارند ميآيند تعجب كردم چه خبر است يك وقت منقلي پر از آتش كه آتش زغالي كه الو داشت اين را هم آوردند، يك مجمع را هم آوردند گذاشتند روي اين آتشها، روي اين منقل ميگويد من تعجب كردم، ترس هم من را گرفته بود كه اينها چه كار ميخواهند بكنند يك وقت ديدم يك جواني زير غل و زنجير، آقاي نجفي مي گفتند پدر من گفتند چون من همدانيها را ميشناختم اين قيافه، قيافه همداني بود، بالاخره آوردندش زير غل و زنجير، يك سفره چرمي هم پهن كردند، او را نشاندند روي سفره چرمي و يك كسي با يك ضربت گردن آن را زد آن مجمع كه داغ بود گذاشتند روي گردن اين كه خون بيرون نيايد، غل و زنجيرها را هم باز كردند اين هي دست و پا ميزد اينها هم قاه قاه ميخنديدند، گفت من غش كردم بالاخره قضيه تمام شد و من در حال غش بودم، كم كم مرا به هوش آوردند اما آن موقعي كه نزديك بود به هوش بيايم ميديدم با هم زمزمه دارند اين شيعه است اين را هم بياييد دومي اش باشد آن طلبه ميگفت نه بابا من درس پيش ايشان خواندم، اين از آن سنيهاي داغ است معلم من بوده، بالاخره من را نجات داد، آمديم خانه، وقتي من حال آمدم، اين طلبه به من گفت آقا من سني هستم، اما مريد شما هستم، ميدانيد شما را خيلي دوست دارم، نميخواستم ناراحتتان كنم، اما بردم آنجا يك پيام بدهيد به علماي نجف و پيام اين، كه شما عمركُشون كنيد ما هم اينجور ميكنيم ما رسممان است يك شيعه را يك جايي پيدا مي كنيم زنداني اش ميكنيم غل و زنجير ميكنيم تا شب چهارشنبه، شب چهارشنبه همه ما جمع ميشويم براي رضايت خدا، قربة الي الله اين را ميآوريم و اين بلا را به سرش ميآوريم كه تو ديدي، خب زمان امام صادق هم همين جورها بود لذا امام صادق(ع) هي مرتب ميگفتند «التقية ديني و دين آبائي»...))
[="blue"]
حـبـیـب بـن بـشر گوید: امام صادق (ع ) فرمود: شنیدم پدرم مى فرمود: نه بخدا: در روى زمـین چیزى محبوبتر از تقیه نزد من نیست ، اى حبیب همانا هر که تقیه کند خدایش بالا برد، اى حبیب هر که تقیه نکند خدایش پست کند، اى حبیب ، مردم در صلح و سازشند، سپس اگر ان باشد، این هم باشد.
[/]
یاحق
اشتباهی نکردم سرکار هدی بنده جائی که لازم بوده و هیچ راهی نبوده لعن کرده ام چرا که دشمنان اهل بیت و ظالمان در حق انها مستحق لعنند ولی نه اینکه ما راه بیفتیم و چپ و راست در هرجا لعن کنیم در عموم و مجالس عمر کشان راه بیندازیم و حدیث رفع القلم جعل کنیم و عربده بکشیم به اسم اهل بیت
[=Arial Black]با سلام خدمت دوستان :Gol:
جناب عبدالله گرامی ایا فکر نمیکنید همه همین حرف شمارو بزنن؟ و بگن من جایی لعن کردم که لازم بوده؟
اصولا ما ادما همیشه به دنبال توجیح کردن خودمون هستیم و یه جورایی خودمون رو عقل کل میدونیم.:ok:
البته هدف این تایپیک به چالش کشیدن صحبتهای شما نبود _ هرچند که رطب خورده کی منع رطب کند!!!!:Cheshmak:
ولی باید یاد بگیریم که نیگاه نکنیم کی میگه ببنیم چی میگه!!![=Arial Black]
در هر صورت ما هم از بیانات شما استفاده کردیم و کاملا باشما موافقیم:ok::Gol:
چقدر خوب ميشد اگر به جاي حواشي به دنبال اصول مي رفتيم
رطبي که ما خورديم بد نبود بسيار هم خوب بود
ولي بعضيها صبح و شب و در همه جا رطب مي خورند
مشکل شما و بسياري از افراد مثل شما اين است که بين همه و هيچ خطي ندارند
يا مطلقا اري هستند يا مطلقا نه
خوردن رطب خوب است ولي نه هر مکاني و نه هر زماني
بعضيها ديده اند رطب خواص زيادي دارد ولي چون جاهلند فکر مي کنند همه جا و هر موقع بايد رطب بخورند تا خواص نصيبشان شود
ما کسي را از رطب خوردن منع نکرديم بلکه مکان و زمان را گوشزد کرديم
با اميد فهم درست مطالب و دوري از حواشي
يا علي
رطبي که ما خورديم بد نبود بسيار هم خوب بود ولي بعضيها صبح و شب و در همه جا رطب مي خورند مشکل شما و بسياري از افراد مثل شما اين است که بين همه و هيچ خطي ندارند يا مطلقا اري هستند يا مطلقا نه خوردن رطب خوب است ولي نه هر مکاني و نه هر زماني بعضيها ديده اند رطب خواص زيادي دارد ولي چون جاهلند فکر مي کنند همه جا و هر موقع بايد رطب بخورند تا خواص نصيبشان شود ما کسي را از رطب خوردن منع نکرديم بلکه مکان و زمان را گوشزد کرديم با اميد فهم درست مطالب و دوري از حواشي يا عليچقدر خوب ميشد اگر به جاي حواشي به دنبال اصول مي رفتيم
با سلام و تشکر:Gol:
قلب کانون حب و بغض و تولی و تبری است. رطب خوردن در خون و گوشت و پوست و قلب ماست.
در زمانه ای که بیش از هر امری به ایجاد وحدت و تقریب مذاهب و تشکیل یک صف واحد در برابر استکبار و نیز پیشگیری از بعضی بهانه جویی افراط گران و خنثی سازی توطئه های دشمن مشترک مان نیازمندیم، بهتر انست یا رطب خوردن در فضای اجتماع را بطور کل ترک کنیم و یا به همان مرتبه قلبی بسنده کنیم.
چون گر چه رطب خوردن آدمی را خوش آید اما هسته اش گاه، بر گلوی خود ما بماند و گاه، بر گلوی برادران دینی ما ...
مراقب و موفق باشید ...:Gol:
با سلام
از دوستان اسک دین که باید فرهیخته و دانش پژوه باشن بیشتر ازاین انتظار داریم که دنبال حواشی باشن
حالا ما یه اسمی از رطب بردیم برای مزاح صحیح نیست که شما بقیه پستمو نادیده بگیرید و بچسبید به یه حرفی که کاملا مشخصه مزاحه!!
این بی انصافی بود جناب عبدالله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
راستی تبریک میگم خیلی قشنگ در مورد رطب صحبت کردید توصیه میکنم شما که اینقده زیبا با کلمات جمله میسازید ،نوشته هاتون رو در تایپیک دست نوشته ها حتمن بزارید
موفق باشید:Gol: