با همسر خونسردم چگونه برخورد کنم ؟

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با همسر خونسردم چگونه برخورد کنم ؟

سلام دوستان سر كار بودم حجم كاريم كم شد گفتم يه سري به اينترنت بزنم كه گذرم به اين سايت خوب افتاد از خدا ممنونم
كه منو به اين سايت هدايت كرد و خيلي خوشحالم كه كاربراي خوب فعال و با شعوري دارد كه به خوبي راهنمايي ميكنن
من يه مشكلي دارم مشكل كه نه ........... نميدونم چي ميشه گفت..
من زماني كه مجرد بودم هيچ وقت دوست پسر نداشتم دوستام هي گفتن هستي بابا هيچي نيست خيلي حال ميده يه بار
امتحان كن هيچي نميشه ما خانوادمون مذهبي هستن و من خيلي از بابام ميترسيدم البته الانم ....
خلاصه احساس ميكردم كه اگه اين كارو انجام بدم گناه بزرگي گذشت و گذشت ومن هيچ وقت دوست پسر نداشتم
و از اين كار ميترسيدم تا ازدواج كردم با پسر خالم :Kaf:
6 سال از زندگيم ميگذره دوستامو ميبينم كه چقدر خوشحالن همكارا زندگي خوبي دارم همسرم خوبه ولي خيلي خونسرده
از سركار كه ميرسم خونه شروع ميكنم به تمييز كردن پاكيزگي از كثيفي اعصابم به هم ميريزه نميدونم اصلا چه جوري بايد بگم كاش دوست پسر داشتم قبل از ازدواج شاد بودم لذت زندگي رو ميبردم الان :Ghamgin:....
همش با همسرم جرو بحث داريم كه من مثل كلفتا تمييز ميكنم تو عين خيالت نيست من عصبي هم هستم
تورو خدا راهنماييم كنيد دارم ديوونه ميشم.

ممنون از اين سايت خوبتون سرتونم درد اوردم
شرمنده

hasti;126019 نوشت:
سلام دوستان سر كار بودم حجم كاريم كم شد گفتم يه سري به اينترنت بزنم كه گذرم به اين سايت خوب افتاد از خدا ممنونم
كه منو به اين سايت هدايت كرد و خيلي خوشحالم كه كاربراي خوب فعال و با شعوري دارد كه به خوبي راهنمايي ميكنن

6 سال از زندگيم ميگذره دوستامو ميبينم كه چقدر خوشحالن همكارا زندگي خوبي دارم همسرم خوبه ولي خيلي خونسرده

سلام ، به اسک دین خیلی خوش اومدید ، نکته ای را می خوام خدمتتون عرض کنم و اون هم اینه که از ظاهر قضاوت نکنید. امروزه خیلی از افراد واقعا خوشحال نیستند و در واقع ادای آدمهای خوشحال را در می یارند. یعنی شما شاید در واقع خوشحالتر از اونا هستید.

من در فامیل به همچین موردی برخوردم که خانم بسیار حساس بود و آقا بسیار خونسرد ! این وسط هر دو احساس راحتی نمی کردند ، الان بعد از گذشت زمان یکمی خانم حساسیتش را کاسته و یکمی هم آقا از خونسردیش کاسته ، نسبت به گذشته بهتر شده

با تشکر

مرسي عزيزم
ولي 6 سال گذشته دريغ از يه كم منم حساسييتم كمتر نشده
ميدونه كه من دوست ندارم تنهايي مسافرت بره ميدونم كه هيچكاري نميكنه سالمه ولي خيلي حساسم واين
داره منو ديوونه ميكنه همشم ميگه اگه شما بگي نرو نميرم ولي ميدونم اگه بگم نرو ناراحت ميشه و من اينو دوست ندارم

hasti;126021 نوشت:
مرسي عزيزم
ولي 6 سال گذشته دريغ از يه كم منم حساسييتم كمتر نشده
ميدونه كه من دوست ندارم تنهايي مسافرت بره ميدونم كه هيچكاري نميكنه سالمه ولي خيلي حساسم واين
داره منو ديوونه ميكنه همشم ميگه اگه شما بگي نرو نميرم ولي ميدونم اگه بگم نرو ناراحت ميشه و من اينو دوست ندارم

خواهش می کنم ، حساسیت بی مورد یکی از دشمنان زندگی مشترک هست ، نباید اینقدر حساس باشید ، من مطمئنم که ایشون به مسافرت کاری می روند وگرنه لزومی نداره تنها بره ، در مسافرت کاری هم که نیاز نیست همیشه همسر و فرزند با شوهرش بره

اگه مایل بودی و حوصله داشتی تاپیک دشمنان زندگی زناشویی را مطالعه کن : http://www.askdin.com/showthread.php?t=12041

hasti;126019 نوشت:

نميدونم اصلا چه جوري بايد بگم كاش دوست پسر داشتم قبل از ازدواج شاد بودم لذت زندگي رو ميبردم الان....

با سلام و احترام خدمت هستی عزیز

خیلی خوش اومدین به اسک دین :Gol:

اولا : خیلی خدا رو شکر کنید که دوران جوونی تون رو با وجود دوستانی ناباب با پاکی و سلامتی و با رضایت خدا گذروندین تا مرحله ازدواج. (طوبی لک)


ثانیا: برای بهتر پاسخ دادن و راهنمایی کردن کارشناسان و کاربران محترم، به سوالات زیر پاسخ بفرمایید:

1- همسرتون در چه زمینه هایی خونسرد هست؟ مثلاً در اتفاقات مهم زندگی, فعالیت های شخصی، موضوعات شغلی خودشون و... هم خونسرد هستند؟

2- خود شما دچار وسواس پاکیزگی و... نیستین؟ از دیدگاه اطرافیان تون چطور؟

4- همسرتون از دید بقیه (دوستان، آشنایان و...) هم بی خیال هستند یا فقط از دید شما؟

5- همسرتون ریخت و پاش و شلوغی در منزل هم دارند یا فقط در کارهای خونه کمک تون نمی کنند؟

6- همسرتون رد مقابل غرغر کردن و بحث و جدل شما پیرامون این موضوعات چه عکس العملی نشون میدن؟

با تشکر

موفق و پیروز باشید:Gol:

سلام
هستی جون خونسرد جماعت درست بشو نیستن:Nishkhand:
هستی جونم زندگی منو شما برعکس شده بنده خونسردم پسر خاله حساس:khaneh:
دوستان یه راحلی هم به ما بدید تا از خونسردی در بیایم:Kaf:

hasti;126019 نوشت:
از سركار كه ميرسم خونه شروع ميكنم به تمييز كردن پاكيزگي از كثيفي اعصابم به هم ميريزه نميدونم اصلا چه جوري بايد بگم كاش دوست پسر داشتم قبل از ازدواج شاد بودم لذت زندگي رو ميبردم الان ....

سلام علیکم
سرکار هستی گرامی بنده هم ورود شما را به اسک دین تبریک عرض میکنم و امیدوارم شما را جزو کاربران داییمان داشته باشید
مسله خونسردی همسرتان باید توسظ کارشناسان انجمن جناب استادحامی و امیدوار حل شود اما این نکته ای که در این قسمت بالا آورده ام نکته ای دارد که انشالله با مطالعه ی تاپیک هشدار برای کبری متوحه اشتباه بودن حرفتان میشوید

هستی گرامی؛شاید بنده و شما تعدادی افراد سراغ داشته باشیم که در دروه مجردی دوست پسر داشتند ولی تعداد بسیار بسیار فراوان تر از آنچه ما تصور کنیم در دوره بعد از ازدواج به نخوه های گوناگون دچار مشکلی از سر همین دوست پسر شده اند
دکترحامی پر از این تجربه هایند
پس فکر اینکه کاش دوست پسر داشتید و بعد ازدواج میکردید را به شدت از ذهن دور کنید و خوشحال باشید که گناه ارتباط بیشتز از حد با نامحرم نداشته اید.توفیق کمی نیست.قدر بدانید

hasti;126019 نوشت:
خلاصه احساس ميكردم كه اگه اين كارو انجام بدم گناه بزرگي گذشت و گذشت ومن هيچ وقت دوست پسر نداشتم و از اين كار ميترسيدم تا ازدواج كردم با پسر خالم

والا من دوستای شما رو نمی شناسم. رابطه دخترها هم با مردها رو همینطور! خودم هم زیاد توی این وادی ها نبودم که تجریه ه خودم را بگم! اما من هر دوستی داشتم که دوست دختر داشته یه بلایی سرش اومده!!
یکیش خودکشی کرد!! ولی نمرد! ( اون شب من بدبخت تا صبح بالای سرش بودم تا این نمیره!!
یکیشون خیر سرش می خواست ازدواج هم بکنه روزی 20 هزار تومن هم اس ام اس می زد!! چند روز پیش کلا با دختره بهم زد! بطوریکه امتحانش را هم خراب کرد!
یکی دیگه هم هر روز قهر می کنند فردا با هم آشتی می کنند!!

البته من یه زمانی توی فرومها بودم و برخی دخترها می اومدند درد دل می کردند هم از دوست پسرهاشون ناراضی بودند!!
1- یکیشون می گفت عکس به دوست پسرش داده! حالا باهاش بهم زده اون هم می خواد نامردی بکنه و بره ....
2- یکشیشون می گفت من فکر می کردم پسره خیلی خوبه بعد پیشنهاد بی شرمانه بهم کرده و تهدیدم کرده!!
3- یکیشون ازش سوء استفاده مالی شده!

ولی خوب فردا نگید همه دوست پسرها و دوست دخترها بد هستند! شاید اون آدمهایی که خیلی با هم خوش هستند پیش من مشاوره نکردند!
اما یک چیزی را بدانید. اون ادمهایی که دوست پسر یا دوست دختر دارند افرادی هستند که معمولا خودشون ادمهای خوشگذرانی هستند و برای هوس چند روزه اینکار را می کنند. برایشان دست زدن به بدن همدیگر و رقصیدن و با هم م/ش/ر/و/ب خوردن و ا/ک/س مصرف کردن و حتی ... هم اهمیتی ندارد. و از اینکه دیگران این موضوع را بفهمند هراسی ندارند!
این افراد نه بدرد زندگی می خورند و نه تعهدی در قبال دیگری دارند! پس اگر خوشحال هستند به این دلیل است که اینگونه اصولا زندگی می کنند.
اما دوست مخالف داشتن برای افرادی که مقید هستند . برای افرادی که مذهبی هستند و ... نه تنها شادی نیست که باعث عذاب وجدان و ترس از لو رفتن تا اخر عمر است!
من نمی خوام تعصبی به این موضوع نگاه بکنم. کشور ما متاسفانه دارای یک دوگانگی فرهنگی شده است. از یک سو می خواهد مسلمان باشد و از یک سو به سمت غربی شدن می رود. و این بزرگترین خطری است که یک جامعه را تهدید می کند.
من نمی گویم کشور ما باید مسلمان باشد یا باید غربی باشد! من می گویم این دو گانگی بد است!!
اگر پدیر و دختر یا پسرش هر دو دارای یک طرز فکر باشند مشکلی نیست! اما مشکل از انجا پیش می اید که دو فرهنگ متفاوت در یک خانواده ایجاد می گردد. مشکل از انجایی پیش می اید که مدرنیته و اسلام در هم می امیزد!
اگر کشور ما به مرد و زن با نگاه غربیها بنگرند و در دوستی مرز جنسیتی قرار ندهند شاید می شد گفت دوستی پسر و دختر قابل توجیه تر بود!
اما در ایین شرایط کشور ما و خانواده شما! حس می کنم نه تنها باعث شادی شما نمی شد بلکه امروز افسوس دیگری بر آن داشتید.

فرزانه;126101 نوشت:
دوستان یه راحلی هم به ما بدید تا از خونسردی در بیایم

سلام

با کمی چاشنی محبت
با نمک مزاح حلال
با عشق سخن گفتن
درجه یخچال خونتون را پایین آوردن
و از همه مهمتر خدا!!!
و دستوراتش خونتونو گرم کنید:Nishkhand:

فریاد;126461 نوشت:
و فقط کافی شاپ رفتن و بستنی خوردن شاید مرسوم نباشد!که انهم یه 5 سال دیگه به لطف برنامه ریزیهای فرهنگی اسلامی که در کشورمان 30 انجام شده است . و نفرتی که اکثر جوانان از روحانیت و اسلام پیدا کرده اند آن تابو هم برداشته خواهد شد!

سلام علیکم
جناب فریاد در پست قبلیتون به مطلبی اشاره کرده بودید که تفاوت برخورد دخترها و پسرهای ایرانی و خارجی بعد از سن بلوغ بود
اجازه بدهید این کاربر مشکلشان حل شود بعد در این باره مفصل صحبت کنیم.چون مطلب شما بسیار جای بحث دارد


از کاربران محترم درخواست میکنم بحث درباره رابطه دختر و پسر را آن هم اینگونه به تاپیک های مورد نظرشان ببرند و اگر سوال کننده ی گرامی هم تمایل دارند در آن تاپیک ها اشتباه یا درست بودن نوع طرز فکرشان را دنبال کنند

1 - آنان که به باورها وارزش های مکتبی ومعنوی پایبند هستند ..........هرگز در پی تحصیل دوست پسر یادوست دختر نخواهدبود
2 - معمولاً انان که پایبند نیستند ...........سراغ چنین مقوله ای خواهند رفت
3 - اگر چنین امری قبل از ازدواج اتفاق بیفتد ؛............به قولی (کبوتربا کبوتر باز با باز ..............) معلومست هرکس ؛جنس مخالف را که با عقیده موافق است ؛ انتخاب خواهد کرد............واین از بدیهیات است
4 -ولی وقتی احساس سکاندار.............
وغریزه زمامدار.....................
وجهل ومدپرستی میداندار است ..............
معلومست که از آگاهی ونگرش وداشتن هدف مقدس .............
در انتخاب همراه وهمدرد ..................خبری نخواهد بود

maryam;126504 نوشت:
سلام علیکم جناب فریاد در پست قبلیتون به مطلبی اشاره کرده بودید که تفاوت برخورد دخترها و پسرهای ایرانی و خارجی بعد از سن بلوغ بود اجازه بدهید این کاربر مشکلشان حل شود بعد در این باره مفصل صحبت کنیم.چون مطلب شما بسیار جای بحث دارد

درود
من با بحث در این زمینه مشکلی ندارم. البته نه اینکه شما مشکل این خانم را به ظاهر حل بکنید و بعد روی اینکه تجویزتان درست بوده یا اشتباه بوده صحبت بکنیم!!
به طور موازی بحث می کنیم
maryam;126504 نوشت:
از کاربران محترم درخواست میکنم بحث درباره رابطه دختر و پسر را آن هم اینگونه به تاپیک های مورد نظرشان ببرند و اگر سوال کننده ی گرامی هم تمایل دارند در آن تاپیک ها اشتباه یا درست بودن نوع طرز فکرشان را دنبال کنند

من نمی دانم کدام تاپیک مد نظرتان است. اما از پست اول اینگونه برداشت شده است که ایشان درباره همین روابط و اینکه ارزو داشته است که قبل از ازدواج دوست پسر داشته باشد بحث و سوال می کرده است. و تاپیک هم حول هخمین موضوع می چرخد!
ایشان نیامده است حرفهایی که هر روز پدر و مادر مذهبی اش صبح تا شام در گوش وی می خوانده است و در تلویزیون و منبر برایش می گفتند را بشنود!
او نیامده که دوباره حرفهای متحجرانه ای را بشنود که می گوید : اسلام گفته نباید دوست پسر داشته باشی! اسلام گفته دختر باید در خانه حبس شود! اسلام گفته دختر نباید عاشق شود! اسلام گفته دختر حق ندارد شوهرش را انتخاب بکند! اسلام گفته ....
مطمئن باشید خانم مریم ! پدر و مادر ایشان بیش از انچه شما فکر می کنید از این نصیحتها برای وی انجام داده است!!
پس اگر قرار است کسی تاپیک را ترک بکند و مباحث را در تاپیکی دیگر بحث بکند این شما هستید که بهتر است در همان تاپیک "هشدار برای کبری " حرفهایتان را بزنید و خانم سوال کننده هم اگر نظری داشت در انجا به شما پاسخ بدهد!
اگر هم فکر می کنید من اشتباه می کنم. می توانید منتظر بمانید تا ببینید سوال کننده کدام یک از ما را از تاپیکش بیرون می کند:Nishkhand: ( البته اگر لا اقل اینجا حق با مشتری باشد! )

سلام علیکم
اوه نه جناب فریاد اوضاع اینگونه نیست که شما برداشت کردید
بنده اصلا سعی در خدایی نکرده کنار زدن شما و یا هر فرد دیگری و پیروزی خودم ندارم و نخواهم داشت.من اولا همکارم و این یعنی اولین هدفم مشتری مداری به معنی واقعی کلمه است و دوما تمام فکرم گرفتن جواب از سوی کارشناس واقعی برای مشکل ایشان هست که همان رفع خونسردی همسرشان هست.چون شخصا نمیدانم با این مشکل چه باید کرد.
آن تاپیکی هم که معرفی کردم جهت دیدن واقعیت های جامعه درباره ی ارتباطات قبل از ازدواج و حتی به شکل بدتر بعد از ازدواج هست که توسط استادحامی مدیریت انجمن مشاوره سایت نوشته شده.
لینک تاپیک هایی هم که در ارتباط با رابطه ی دختر و پسر هست در اسرع وقت پروفایلتان قرار میدهم

[=Arial Black]با سلام خدمت دوستان:Gol:
احساس میکنم تایپیک از موضوع اصلیش که حل مشکل هستی عزیزبود خیلی منحرف شده!!!
اما در جواب دوستمون؛
هرچند تغییر دادن رفتارها و خلق و خوی کسی که 20-25 سال با اون رفتار انس گرفته و رشد کرده ،خیلی سخته ولی به نظر من عشق میتونه همه چی رو تغییر بده البته عشق واقعی !!!
اگه همسر شما در طول این مدت علی رقم تلاشهای شما تغییر نکرده اند بهترین راهکار اینه که شما خودتون رو تغییر بدید میدونم خیلی سخته اما شما اینطوری اذیت میشین و راه گریزی هم نیست وضمناً تغییر دادن خودتون مسلما از تغییر دادن همسرتون خیلی راحت تر خواهد بود.
[=Arial Black]خدایا ! آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم .شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم ![=Arial Black]>>>
[=Arial Black]بهتره بشینید و باخودتون مسئله رو حل کنید و با خودتون اینجوری فکر کنید که چرا خودمواذیت کنم!! وقتی اون خونسرده شما هم خودتون رو به بی خیالی بزنید مطمئن باشید کم کم مشکلتون حل میشه واین رو بدونید هیچ کس نمیتونه به اندازه خودتون بهتون کمک کنه:ok:
به قول رهی معیری که میگه :
چشم فروبسته اگر واکنی
در تو بود هرچه تمنا کنی
عافیت از غیر نسیب تو نیست
غیر تو ای خسته طبیب تو نیست
امیدوارم به زودی مشکلتون حل بشه :Gol:

[=Arial Black]

1- همسرتون در چه زمینه هایی خونسرد هست؟ مثلاً در اتفاقات مهم زندگی, فعالیت های شخصی، موضوعات شغلی خودشون و... هم خونسرد هستند؟در همه ي زمينه ها خونسرده

2- خود شما دچار وسواس پاکیزگی و... نیستین؟ از دیدگاه اطرافیان تون چطور؟من وسواس نيستم دوست دارم هميشه خونم تميزو مرتب باشه از سركار ميام همه چي سر جاي خودش باشه

4- همسرتون از دید بقیه (دوستان، آشنایان و...) هم بی خیال هستند یا فقط از دید شما؟از نظر همه خونسرده ولي از نظر من بيشتر

5- همسرتون ریخت و پاش و شلوغی در منزل هم دارند یا فقط در کارهای خونه کمک تون نمی کنند؟در اون حد نه ولي داره بعضي اوقات تو كاراي خونه كمكم ميكنه

6- همسرتون رد مقابل غرغر کردن و بحث و جدل شما پیرامون این موضوعات چه عکس العملی نشون میدن؟معمولا چيزي نميگه فقط ميگه رو همه چي خيلي حساسي

به خدا خيلي گفتم به جهنم منم بشم مثل خودش ولي ميخوام ديوونه بشم
خيلي سعي كردم ولي نشده دوست خوبم
يه موقع ها ميگم نكنه من مشكل دارم
و از اين ميترسم كه از من سرد بشه

من مقصودتان را از خونسردی متوجه نشدم. اخه خونسردی چند نوع است. من نام می برم شما بگویید کدام گزینه و یا کدام گزینه هخا شما را آزار می دهد
1- خونسردی در روابط جنسی : برخی افراد هستند که در روابط جنسی خونسرد هستند و زیاد به این روابط نمی پردازند. یا بهتر بگویم نمی توانند همسر خود را در این زمینه ارضاء بکنند. که به انها به اصطلاح خونسرد می گویند
2- خونسردی در روابط اجتماعی : فردی که در مقابل افراد مختلف و اتفاقات زیاد عصبانی نمی شود و خیلی آرام با مسائل روبرو می شود. سعی می کند که خود را زیاد درگیر مسائل و اتفاقات نکند.
3- خونسردی شخصی : زیاد جنب و جوش شخصی ندارد و اهل گشت و گذار و ورزش و ... نیست. ( یه جورایی تنبل است)
4- هیچکدام. یه جور دیگه خونسرده!

البته اینجا باید کارشناسان محترم نظر بدن
من طبق تجربه های خودم میگم
با این تفاسیری که شما میگید مطمئنم اگه شما چند وقتی رو بتونین بیخیال باشید و خونسرد ،رفتار شوهرتون تغییر خواهد کرد !!
امتحان کنید و مدتی رو بزنید به بیخیالی فکر کنید در یک فیلم دارید نقش یه بازیگر بیخیال رو بازی میکنید .بازم براتون سخته تظاهر کنید؟
این موضوع برای خودم اتفاق افتاده که دارم بهتون توصیه میکنم مطمئن باشید نتیجه میگیرید به نظر من شوهرتون وقتی میبینن شما اینهمه به فکر همه چی هستید تمام مسئولیت هارو به شما میسپرن و خیالشون از این بابت راحته
اما وقتی شما کمی تعلل کنید مجبور میشن به خودشون بیان .
اما منتظر جواب های کارشناسان عزیز هستیم

اتفاقا تو مسايل جنسي اصلا خونسرد كه نيست خيلي هم هاته و از اون نظر مشكلي ندارم
فقط در مورد شماره 2 خيلي خونسرده
ورزشم ميكنه فوتبال ميره

hasti;126586 نوشت:
1- همسرتون در چه زمینه هایی خونسرد هست؟ مثلاً در اتفاقات مهم زندگی, فعالیت های شخصی، موضوعات شغلی خودشون و... هم خونسرد هستند؟در همه ي زمينه ها خونسرده

سلام

1.شما خودتان زیاد هیجانی نیستید؟

2.

hasti;126586 نوشت:
2- خود شما دچار وسواس پاکیزگی و... نیستین؟ از دیدگاه اطرافیان تون چطور؟من وسواس نيستم دوست دارم هميشه خونم تميزو مرتب باشه از سركار ميام همه چي سر جاي خودش باشه

این دوست دارم تا چه حدی است؟
تا حدی هست که وقتی یک لکه می بینید یا همسرتان یکم اتاق را کثیف می کنند به مرز جنون برسید و حسابی کلافه شوید؟
خصوصت وقتی تمیز کاری کرده باشید؟

hasti;126586 نوشت:
4- همسرتون از دید بقیه (دوستان، آشنایان و...) هم بی خیال هستند یا فقط از دید شما؟از نظر همه خونسرده ولي از نظر من بيشتر

این خیلی بیشتر ناشی از چیست؟
hasti;126586 نوشت:
5- همسرتون ریخت و پاش و شلوغی در منزل هم دارند یا فقط در کارهای خونه کمک تون نمی کنند؟در اون حد نه ولي داره بعضي اوقات تو كاراي خونه كمكم ميكنه

تا چه حد و در چه کار هایی کمکتان می کنند؟

hasti;126586 نوشت:
6- همسرتون رد مقابل غرغر کردن و بحث و جدل شما پیرامون این موضوعات چه عکس العملی نشون میدن؟معمولا چيزي نميگه فقط ميگه رو همه چي خيلي حساسي

در چه مواقعی و در چه کار هایی این حرف را می زند؟

خواهش میکنم دوست خوبم:hamdel:
امیدوارم نتیجه بده
در ضمن اکثر ورزشکار ها همینطورن بیخیال و خونسرد !!!:khandeh!:
قدیمیها حرف قشنگی میزنن که باید با اب طلا بنویسیمشون!!

هر که را بینی در این عالم غمی دارد
بزن برطبل بیعاری که ان هم عالمی دارد...
:khaneh:

121;126611 نوشت:
البته اینجا باید کارشناسان محترم نظر بدن
من طبق تجربه های خودم میگم
با این تفاسیری که شما میگید مطمئنم اگه شما چند وقتی رو بتونین بیخیال باشید و خونسرد ،رفتار شوهرتون تغییر خواهد کرد !!
امتحان کنید و مدتی رو بزنید به بیخیالی فکر کنید در یک فیلم دارید نقش یه بازیگر بیخیال رو بازی میکنید .بازم براتون سخته تظاهر کنید؟
این موضوع برای خودم اتفاق افتاده که دارم بهتون توصیه میکنم مطمئن باشید نتیجه میگیرید به نظر من شوهرتون وقتی میبینن شما اینهمه به فکر همه چی هستید تمام مسئولیت هارو به شما میسپرن و خیالشون از این بابت راحته
اما وقتی شما کمی تعلل کنید مجبور میشن به خودشون بیان .
اما منتظر جواب های کارشناسان عزیز هستیم


البته بستگی به شوهرش هم داره. از لحاظ روانشناسی افراد مختلف عادات مختلفی در مواقع متفاوت از خودشون نشون می دن.
ممکن است این بی خیالی از روی این باشد که مسئولیت را کسی دیگر گرفته! ولی ممکن است از روی عادت باشه.
من زندگی زناشویی نداشتم. اما زندگی خوابگاهی را می گویم. دوستی داشتم کلا تنبل بود. حتی شام و ناهار هم درست نمی کرد. من دو روز رفتم بیرون تا این به خودش بیاد و مثلا مجبور بشه برای خودش غذا درست بکنه! از گرسنگی مرد!!

hasti;126613 نوشت:
اتفاقا تو مسايل جنسي اصلا خونسرد كه نيست خيلي هم هاته و از اون نظر مشكلي ندارم
فقط در مورد شماره 2 خيلي خونسرده
ورزشم ميكنه فوتبال ميره

[quote=

سلام ، تاپیک جالبیه ! حالا ثابت شد عدالت نمی تونه فقط نفقه و همخوابگی باشه ، خانمها نیازهای دیگری هم دارند.

با سلام و احترام

کاربران گرامی و بزرگوار لطفا بحث تاپیک رو از مسیر اصلی خودش منحرف نکنید.

با تشکر از همکاری شما :Gol:

موفق باشد.

فریاد;126644 نوشت:
البته بستگی به شوهرش هم داره. از لحاظ روانشناسی افراد مختلف عادات مختلفی در مواقع متفاوت از خودشون نشون می دن.
ممکن است این بی خیالی از روی این باشد که مسئولیت را کسی دیگر گرفته! ولی ممکن است از روی عادت باشه.
من زندگی زناشویی نداشتم. اما زندگی خوابگاهی را می گویم. دوستی داشتم کلا تنبل بود. حتی شام و ناهار هم درست نمی کرد. من دو روز رفتم بیرون تا این به خودش بیاد و مثلا مجبور بشه برای خودش غذا درست بکنه! از گرسنگی مرد!!

خب اول تسلیت !و خدا رحمتش کنه:Khandidan!:
این حرفتون صحیحه که بستگی به شوهرش داره اما بدونید که زندگی زناشویی با زندگی خوابگاهی کاملا متفاوته و علت مرگ دوست شما میتونه چیزای دیگه باشه نه بیخیالی و خونسردیش چون هر انسانی هرچقدرم بیخیال باشه به فکر خودش مخصوصا شکمش خواهد بود
.:khaneh:
در ضمن این که گفتم بیخیال بشن نه اینکه وظایف خودشون رو انجام ندن !
منظورم این بود که میدون بدن به همسرشون تا بتونه وظایف خودشو بشناسه و احساس مسئولیت کنه اونوقت شاید به خودش بیاد!!

سلام
هیچوقت نوشتن رو امتحان کردید؟ نوشتن چیزایی که تو ذهنتون میچرخه و باعث این حالت عصبانی گونه میشه؟ این میتونه بهتون کمک کنه بهتر موضوعی که باهاش درگیرید رو لمس کنید نه اینکه گذرا هی تکرار بشه و ندونید چیکار کنید

یا هیچ وقت صورت مسئله رو برای خودتون برعکس کردید؟ اینکه به موضوعاتی که برای همسرتون ارزشمند و مهمه چقدر توجه میکنید، هر آدم خونسردی به هر حال یه موضوعاتی هستند که براش جالب و حتی تا حدی حیاتی اند! شما چقدر روی این قبیل مسائل در مورد همسرتون توجه بخرج دادید؟ چه بسا بی توجهی ما به موضوعات مورد علاقه یک طرف باعث میشه طرف اون گرمی که باید در موضوعات طرف مقابلش داشته باشه تدریجا و بطور ناخواسته از دست بده

1.شما خودتان زیاد هیجانی نیستید؟ هي كمو بيش
این دوست دارم تا چه حدی است؟ زياد
تا حدی هست که وقتی یک لکه می بینید یا همسرتان یکم اتاق را کثیف می کنند به مرز جنون برسید و حسابی کلافه شوید؟دقيقا
خصوصت وقتی تمیز کاری کرده باشید؟بله

این خیلی بیشتر ناشی از چیست؟ خوب من بيشتر باهاش هستم دارم ميبينم
تا چه حد و در چه کار هایی کمکتان می کنند؟گاهي اوقات ظرفي بشوره جارو برقي بكشه
در چه مواقعی و در چه کار هایی این حرف را می زند؟ بيشتر اوقات كه من صدام ميره بالا

hasti;126693 نوشت:
1.شما خودتان زیاد هیجانی نیستید؟ هي كمو بيش این دوست دارم تا چه حدی است؟ زياد تا حدی هست که وقتی یک لکه می بینید یا همسرتان یکم اتاق را کثیف می کنند به مرز جنون برسید و حسابی کلافه شوید؟دقيقا خصوصت وقتی تمیز کاری کرده باشید؟بله این خیلی بیشتر ناشی از چیست؟ خوب من بيشتر باهاش هستم دارم ميبينم تا چه حد و در چه کار هایی کمکتان می کنند؟گاهي اوقات ظرفي بشوره جارو برقي بكشه در چه مواقعی و در چه کار هایی این حرف را می زند؟ بيشتر اوقات كه من صدام ميره بالا

سلام

1.روزی چند بار دستاتونو می شورید؟
2.چند بار به آینه نگاه کرده و خودتان را مرتب می کنید؟
3. وقتی خانه را تمیز کرده و وقتی کسی خانه نیست تا خانه را کثیف کند باز خاطرتان مشوش می شود و نگران هستید که انجا تمیز هست یا خیر؟
4.وقتی همسرتان ظرف می شوید شما راضی هستید یا خودتان باید دوباره بشویید
در صورت دوم چرا و همسرتان چگونه ظرف می شوید

پیشاپیش اگر بی احترامی صورت گرفته است پوزش می خواهم:Gol:

با سلام و احترام خدمت هستی گرامی :Gol:

توصیه می کنم کتاب زیر رو حتما تهیه کنید و مطالعه کنید:

آئین همسرداری

دوروتی کارنگی با همکاری دیل کارنگی

مترجم : مهستی شهلایی

انتشارات : نقش و نگار

قیمت 3000 تومان

تعداد صفحات : 286 ص

توضیحی پیرامون کتاب :

کتاب واقعا عالی و مفیدی هست، با اینکه نویسنده یک نفر غربی بوده ولی اکثریت راهنمایی ها و تذکرات کتاب مطابق با توصیه ها دینی ما هست،
تا جایی که گاها بعضی از مطالب کتاب و عقاید بسیار مثبت نویسنده در مورد شوهرداری نیکو باعث تعجب بسیار زیاد بنده شده!

مخاطب اصلی کتاب خانمها هستند و موضوع کتاب توصیه ها و راهنمایی های مفید در مورد شوهرداری هست.

نکته : این کتاب مترجم های زیادی داره ولی خانم مهستی شهلایی ضمن ترجمه، در فصل بیست وسوم یک تجربه و رویداد شخصی جالب و مفید که مرتبط با موضوع فصل هست نیز اضافه کردند که بر پربارتر شدن کتاب می افزاید. (از بقیه ترجمه ها اطلاع خاصی ندارم.)

tobeh;126645 نوشت:
سلام ، تاپیک جالبیه ! حالا ثابت شد عدالت نمی تونه فقط نفقه و همخوابگی باشه ، خانمها نیازهای دیگری هم دارند.

تو اصلا خودت را ناراحت نکن! خانمها هیچگاه نمی دونند که چی می خوان و چی نمی خوان! بذار یه داستان برات بگم.
می گویند یک موسسه پیدا کردن شوهر راه اندازی می شود. که شامل هفت طبقه است. هر خانمی که به موسسه می آید به وی اجازه می دهند شوهر مورد نظر خودش را در طبقات مختلف بیابد. فقط شرط می گذارند که اگر طبقه ای را بالا برود نمی تواند به طبقه های پایین تر بیابد.
زنی وارد این موسسه می شود. می بیند در طبقه اول نوشته است : مردی میانسال که هیچ چیزی ندارد
به طبقه دوم می رود در انجا نوشته بود : مردی میانسال که دارای ماشین و موبایل است
به طبقه سوم می رود در آنجا نوشته بود : مردی جوان با قیافه زیبا و با ماشین و موبایل
به طبقه چهارم می رود و می بیند در آنجا نوشته است : مردی جوان و بسیار زیبا دارای ماشین و موبایل و خانه شخصی و ویلا و آپارتمان و کلیه امکانات رفاهی زندگی
زن تصمیم می گرد به طبقه پنجم هم برود و در آنجا نوشته ای نظر وی را جلب می کند : این طبقه شوهری نیست و فقط برای این منظور ساخته شده است که بگوید شما خانمها هیچ وقت قانع نیستید!! و همیشه گلایه دارید!!

آذر بانو;126760 نوشت:

آئین همسرداری

دوروتی کارنگی با همکاری دیل کارنگی

خانم دوروتی کارنگی در این کتاب به 34 موضوع مهم در باب همسرداری موفق اشاره می کنند.


در بین این موضوعات موارد زیر برای شما در این باب خیلی کاربردی و راهنماست.

* چرا مردها از خانه گریزانند؟

* تغییر رفتار شوهر همیشه به صلاح شما نیست.

* زن رضایت بخش برای شوهر

* رفیق تفریحات و سرگرمی های شوهر

* خانه دلپذیر برای حضور شوهر

* بزرگی فضائل ، بی اهمیتی معایب

* ارتقاء سطح محبت

...

موفق باشید. :Gol:

hasti;126693 نوشت:
1.شما خودتان زیاد هیجانی نیستید؟ هي كمو بيش این دوست دارم تا چه حدی است؟ زياد تا حدی هست که وقتی یک لکه می بینید یا همسرتان یکم اتاق را کثیف می کنند به مرز جنون برسید و حسابی کلافه شوید؟دقيقا خصوصت وقتی تمیز کاری کرده باشید؟بله این خیلی بیشتر ناشی از چیست؟ خوب من بيشتر باهاش هستم دارم ميبينم تا چه حد و در چه کار هایی کمکتان می کنند؟گاهي اوقات ظرفي بشوره جارو برقي بكشه در چه مواقعی و در چه کار هایی این حرف را می زند؟ بيشتر اوقات كه من صدام ميره بالا

هستی خانم یه چیزی می گم الان مدیر سایت میاد حذفش می کنه و می نویسه غیر کارشناسیه!
ولی کارشناس ارشدیه!
شما متاسفانه به وسواس آنهم به صورت حادش دچار هستید!

hasti;126693 نوشت:
1.تا حدی هست که وقتی یک لکه می بینید یا همسرتان یکم اتاق را کثیف می کنند به مرز جنون برسید و حسابی کلافه شوید؟دقيقا
خصوصت وقتی تمیز کاری کرده باشید؟بله

هستی جان تمیزی و پاکیزگی جزء ایمان هست و مورد سفارش اکید دین

خود آقایون هم به شدت از تمیزی و مرتبی خونه لذت میبرند و حتی یکی از عوامل آرامش روانی و جذب مرد در خانه همین پاکیزگی و آراستگی منزل هست.

شلختگی، بی نظمی، نامرتبی خونه باعث آشفتگی روانی مرد میشه.

ولی!!!

هر چیزی اندازه ای داره! (نه افراط نه تفریط)

اگر چه مردان خونه تمیز و پاکیزه رو دوست دارند ولی اگر این پاکیزگی و تمیزی به افراط کشیده بشه و باعث به هم خوردن آرامش، آسایش و راحتی شون در زندگی بشه و مدام بکن و نکن و چرا و اما و ... بشنون به شدت از خونه و زندگی بیزار میشن و کم کم نسبت به همسرشون هم سرد و بی علاقه میشن.

اگر هم بخوان صبر کنند و آرامش ظاهری خونه رو به هم نزنند و واکنشی نشون ندن یک گوش شون در میشه و یکی دروازه . و به مرور زمان این غر زدن های شما کاملا بی فایده میشه, و به نوعی عادت می کنند که شما غر بزنید و کار کنید و ایشون هم سکوت کنند.

ادامه دارد...

آذر بانو;126774 نوشت:
اگر چه مردان خونه تمیز و پاکیزه رو دوست دارند ولی اگر این پاکیزگی و تمیزی به افراط کشیده بشه و باعث به هم خوردن آرامش، آسایش و راحتی شون در زندگی بشه و مدام بکن و نکن و چرا و اما و ... بشنون به شدت از خونه و زندگی بیزار میشن و کم کم نسبت به همسرشون هم سرد و بی علاقه میشن.

نه این همه گیر نیست. البته من زندگی خوابگاهی را عرض می کنم. چون نمی دونم مردها در موئقع ازدواج آیا همان رفتار قبلشان را ادامه می دهند یا نه!
مثلا من یک دوستی در خوابگاه داشتم آخر کثافت بود! خوابگاه را کرده بود زباله دانی! بطوریکه وقتی می خواستیم در اتاقمان راه برویم باید دنبال جای تمیز می گشتیم تا پایمان را در آنجا بگذاریم. در اتاقامان از نان کپک زده گرفته تا لیوان شکسته و خاک سیگار و پوست سیب زمینی یکماه مانده و بالش و لباس های بهم ریخته و ... کلا هرچه زباله خشک و تر در آن موجود بود.
یک روز من خریت کردم و وقتی این داخل اتاق نبود اتاق را تمیز کردم. حتی شیشه ها را هم پاک کردم. وقتی اتاق امد اولین کاری که کرد سفره را داخل اتاق خالی کرد و بعد زیر سیگاری را داخل اتاق ریخت! و بعد من را فحش داد و گفت : مرتیکه من حوصله ندارم وقتی سیگار می کشم دنبال زیر سیگاری بگردم! اینطوری راحت ترم!!
البته فکر نکنید این فقط یک استثناء بود! درواقع اگر از دوستان تنبلی که از بی حوصلگی اتاق را زباله دان کرده بودند بگذریم می توان گفت99د رصد پسرها در زمان مجردی مثل اون دوستم عاشق زباله بودند! ان یک درصد هم از روی تنبلی اینکار را می کنند!! کلا زباله داشتن خوب هست! مخصوصا در دوران مجردی!!
حالا بعد از ازدواج شما فکر کنید اگر ادم گیر یکی مثل هستی خانم بیافته چه بلایی سرش میاد!! من فقط می فهمم اون شوهرش چی می کشه! شما همه دخترید اینها رو نمی فهمید!

فریاد;126766 نوشت:
شما متاسفانه به وسواس آنهم به صورت حادش دچار هستید!
فریاد;126766 نوشت:
شما متاسفانه به وسواس آنهم به صورت حادش دچار هستید!

سلام

البته نمی شه یکهو گفت وسواس است

شاید این رفتار یک واکنش روحی از جانب شان یا همسرشان باشد:Gol:

1.روزی چند بار دستاتونو می شورید؟روزي 4-5 بار
2.چند بار به آینه نگاه کرده و خودتان را مرتب می کنید؟هر وقت آيينه سر راهم باشه
3. وقتی خانه را تمیز کرده و وقتی کسی خانه نیست تا خانه را کثیف کند باز خاطرتان مشوش می شود و نگران هستید که انجا تمیز هست یا خیر؟از اينكه واي الان دوباره همسرم و پسرم ميان دوباره كثيف ميشه اما وقتي خونه تميز آرامش دارم
4.وقتی همسرتان ظرف می شوید شما راضی هستید یا خودتان باید دوباره بشویید
در صورت دوم چرا و همسرتان چگونه ظرف می شوید؟ خيلي راضي هستم چون خيلي تميز ميشوره اگه بخواد كاركنه فوق العادس




ازهمه دوستانم و كاربراي خوب اين سايت معنوي تشكر ميكنم كه براي اين بنده حقير وقت ميذارن.
سپاسگذارم
هستي

سلام
آذر بانوي عزيز ممنونم از لطفت اميدوارم كه هر جاجتي داري خدا با صلاح خودش بهت بده.



و شما كه فكر كنم آقا هستين ( فرياد) اميدوارم كه خانمي گيرت بياد كه مثل من نباشه
الان ديگه مطمين شدم من مشكل دارم از راهنمايي و كمك همتون ممنونم

hasti;126906 نوشت:
و شما كه فكر كنم آقا هستين ( فرياد) اميدوارم كه خانمي گيرت بياد كه مثل من نباشه الان ديگه مطمين شدم من مشكل دارم از راهنمايي و كمك همتون ممنونم

سلام

البته فکر نکنم وسواس حاد باشه اما یکم وسواسو دارید(مخصوصا وقتی نگرانید که اگر بیایند کثیف دوباره کثیف می شه)

می توانید کتب درمان وسواس را هم مطالعه کنید

ان شاء الله کمکتان کند

خوشحال می شویم

نتیجه کار را مطلع بشیم
و زندگی تان سرشار از آرامش باشد:Gol:

سلام دوست خوب منم مثل همسر شما ام توروخدا اينقدر تميز نباش پيش من بودي درستت ميكردم:Mohabbat:وقتايي كه اون نيست اگه بهتون اجازه ميده شما هم با دوستاتون بريد بيرون زندگي 2 روزه اينقدر غصه نخور:Hedye:

روشهاي برخورد با افراد مخل اعصاب :

1- اعتماد بنفس خود را از دست ندهيد.

2- به خاطر داشته باشيد كه واكنش شديد تنها كارها را بغرنج تر و وخيم تر ميكند.

3- انتظارات واقع بينانه داشته باشيد. كاري از فرد نخواهيد كه قادر به انجامش نباشد.

4- از تـغيير دادن فرد خودداري ورزيد. بپذيريد كه قادر به تغيير دادن وي نمي بـاشـيـد امـا مي توانيد واكنش خود را نسبت به رفتار وي تغيير دهيد.

5- اجـازه نـدهيـد شـما را بـازي دهـد. مـمـكن است با بـرانـگيـخـتـن احـساس گـنـاه و يا مسئوليت از شما سوء استفاده كند. از بازيهاي احساسي وي بر حذر باشيد.

6- خود را برده او نكنيد. با خود صادق باشيد و بياموزيد كه چگونه " نه" بگوييد.

7- روحـيـه و رويـه منـاسب خـود را حـفظ كنيد. حفظ آبرو و اعـتـبار از دشـوارتـريـن كـارهـا مي باشد. اجازه ندهيد خشم، نفرت و تلخكامي ريشه بدوانند.

8- بي درنگ با فرد مقابله كنيد. با به تعويق انداختن مقابله با فرد، تنها مسئله را وخيم تر ميگردانيد.

9- رحم و شفقت جوانمردانه اي را از خود نشان دهيد. اما براي مقابله با ديگران بايد به نكات زير نيز توجه كافي مبذول داريد:

1- مقابله شما در خلوت و خصوصي باشد نه در انظار عمومي.

2- به محض برخورد نامناسب با فرد مقابله كنيد. مقابله را به تاخير نيندازيد.

3- تنها در مورد يك موضوع در آن واحد بحث و گفتگو كنيد.

4- هنگامي كه نظر خود را بيان كرديد ديگر آن را مرتبا تكرار نكنيد.

5- تنها به رفتار فرد اشاره كنيد نه خود فرد.

6- از طعنه زدن بپرهيزيد.

7- از بكارگيري واژه هاي"هميشه" و "هيچ وقت" بپرهيزيد.

8- انتقاد خود را در قالب پيشنهاد و يا پرسش مطرح سازيد.

9- از آنكه با فرد مقابله كرده ايد پوزش نخواهيد.

10- تعريف و تمجيد را فراموش نكنيد.

یه پیشنهاد جدی که می دونم گوش نمی دید.ولی گوشه ذهنتون باشه اگر دیگه از این اوضاع خسته شدید و به قولی مستاصل شدید یاد این پیشنهاد بیفتید.البته اگر الان گوش کنید که خیلی جلو می افتید اگر زندگی راحت کردن واقعا براتون مهمه.و اما پیشنهاد:
مراجعه به مرکز مشاوره زندگی بهتر http://abetterlife.blogfa.com/ که چند حسن دارد:(شماره تلفن بالای وبلاگ آمده)
1) رویکرد دینی
2) مشاور های مجرب و کاربلد
3) قیمت خیلی پایین(چون رویکرد دینی دارد)
4) توصیه شده توسط حجت الاسلام شهاب مرادی

یا علی

موضوع قفل شده است