زن و اسلام

تب‌های اولیه

53 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زن و اسلام

[=tahoma]اميد وارم با نظراتتون يا من قانع بشم يا...
با توجه به اينكه من زني مسلمانم اما هميشه از بحث در مورد زن در اسلام فراريم چون اگه كسي ازم دليل يه چيزاييو بخواد توش مي مونم. البته بيشتر درگيري با خودمه . بگذريم.

1- تعدد همسران تا 4 تا در سوره نسا چه توجيهي داره؟ (فقط نگين شرط عدالت چون تو كتم نميره)
2- توي همين سوره نسا آياتي در مورد اطاعت؟؟ وجود داره در مورد اينا چي ميگين؟چرا مردا فقط بايد دستور بدن و زنا هم مطيع باشن
3- حكم سنگسار ؟؟
4- تو احكام هست كه شوهر هر وقت دلش بخواد مي تونه با زنش رابطه ج برقرار كنه اگه نكنه لعنت مي شه و ايجور چيزا، اينم قانونش :
تمکین خاص : [=times new roman (arabic)]زن خود را برای نزدیکی با شوهر در هر حال و در هر زمان و مکانی که مانعی در آن نیست و حرمتی ندارد و آماده و خود را در اختیار مرد قراردهد مانند اینکه زن در حال نماز خواندن و یا ماه رمضان و مکانهایی که حرمت دارند نباشد و زن باید در آن وقت آماده نزدیکی با شوهر خود باشد و با درخواست او این عمل را انجام دهد و خود را کاملاً در اختیار شوهر قرار دهد [/][=times new roman (arabic)]تمکین خاص در زمان بیماری که نزدیکی با زن باعث زیان گردد واجب نیست[/]».13 [=times new roman (arabic)]ماده [/]1108[=times new roman (arabic)]قانون مدنی نیز بیان می کند اگر در زمانی که هیچ مانعی برای تمکین نبود، زن تمکین نکرد مستحق نفقه نخواهد بود[/].

انگار اين احكام از زبان يه مرد و به نفع اوناست؟![/]

niloo1420;125607 نوشت:
- تعدد همسران تا 4 تا در سوره نسا چه توجيهي داره؟

سلام
و با عرض خوش آمد خدمت شما
جوابها خیلی مختصر عرض می شود :
1- فطرت تنوع طلب مرد و توحد گرای زن مقتضی تعدد همسر برای مرد و عدم تعدد برای زن است
2- زنان بسیاری از سرپرست محروم می مانند که نیازمند شوهرند اما مردان خود اتکا هستند
3- مرد موظف به حضور در محیط جامعه است در فضای روابط اجتماعی تنوع گرایی او تحریک می شود پس تجویز چهار همسری نوعی اشباع سازی مرد از طرق حلال است
4 - نوع گرایش زن و مرد به همدیگر هم در این امر موثرند

niloo1420;125607 نوشت:
توي همين سوره نسا آياتي در مورد اطاعت؟؟ وجود داره در مورد اينا چي ميگين؟چرا مردا فقط بايد دستور بدن و زنا هم مطيع باشن

تمکین در حیطه امور جنسی است و تسری به همه امور داده نمی شود . فضای عادی روابط بین زن و مرد در جامعه شما را به اشتباه نیندازد .
niloo1420;125607 نوشت:
حكم سنگسار ؟؟

برخوردهای قانونی شدید در تخلفاتی است که :
1- امکان تخلف در آن قابل توجه باشد که هست
2- آثار سوء زیادی داشته باشد که دارد
3- سعادت انسان را بطور جدی در معرض خطر قرار دهد که می دهد
4- تضییع جدی حقی در آن موجود باشد که موجود است
5- حریم بسیار محترمی شکسته شود که شده است
پس سنگسار در زنای محصنه موجه است

niloo1420;125607 نوشت:
تو احكام هست كه شوهر هر وقت دلش بخواد مي تونه با زنش رابطه ج برقرار كنه اگه نكنه لعنت مي شه

به لحاظ حقوقی بنیان نکاح و ازدواج بر تمتع جنسی مرد از زن است پس او قانونا و شرعا در این مورد حق دارد و عدم ادای حق مستلزم دوری از رحمت خدا یا همان لعن است پس لعن اختصاصی به این مورد ندارد
موفق باشید

با سلام

اصلا یکی از عللی که اکثریت زنان جهنمی میشوند همین عدم اسلام آنهاست ! اسلام یعنی تسلیم بودن در برابر حق تعالی .

اینکه دربرابر امر خدای سبحان ودستور ائمه هدی علیهم السلام غیرت بخرج بدهیم و آنرا بخلاف هوای نفس خود بدانیم نشان از سرکشی نفس اماره و پیروزی شیطان دارد .


چرا خداوند من را زن آفریده ودستور ماندن در خانه داده و تو را مرد و آزاد و چرا گفته که مرد بر زن برتری دارد و .... اینها ربطی به ما ندارد اگر فلسفه اش را دریافتیم که چه بهتر اگر هم نیافتیم : اسلمت لرب العالمین :

niloo1420;125607 نوشت:
اميد وارم با نظراتتون يا من قانع بشم يا...
با توجه به اينكه من زني مسلمانم اما هميشه از بحث در مورد زن در اسلام فراريم چون اگه كسي ازم دليل يه چيزاييو بخواد توش مي مونم. البته بيشتر درگيري با خودمه . بگذريم.

1- تعدد همسران تا 4 تا در سوره نسا چه توجيهي داره؟ (فقط نگين شرط عدالت چون تو كتم نميره)
2- توي همين سوره نسا آياتي در مورد اطاعت؟؟ وجود داره در مورد اينا چي ميگين؟چرا مردا فقط بايد دستور بدن و زنا هم مطيع باشن
3- حكم سنگسار ؟؟
4- تو احكام هست كه شوهر هر وقت دلش بخواد مي تونه با زنش رابطه ج برقرار كنه اگه نكنه لعنت مي شه و ايجور چيزا، اينم قانونش :
[=tahoma]تمکین خاص : [=times new roman (arabic)]زن خود را برای نزدیکی با شوهر در هر حال و در هر زمان و مکانی که مانعی در آن نیست و حرمتی ندارد و آماده و خود را در اختیار مرد قراردهد مانند اینکه زن در حال نماز خواندن و یا ماه رمضان و مکانهایی که حرمت دارند نباشد و زن باید در آن وقت آماده نزدیکی با شوهر خود باشد و با درخواست او این عمل را انجام دهد و خود را کاملاً در اختیار شوهر قرار دهد [/][=times new roman (arabic)]تمکین خاص در زمان بیماری که نزدیکی با زن باعث زیان گردد واجب نیست[/]».13 [=times new roman (arabic)]ماده [/]1108[=times new roman (arabic)]قانون مدنی نیز بیان می کند اگر در زمانی که هیچ مانعی برای تمکین نبود، زن تمکین نکرد مستحق نفقه نخواهد بود[/]. [/]

انگار اين احكام از زبان يه مرد و به نفع اوناست؟!


نمیدونم اگه الان نظرمو بنویسم چه اتفاقی میافته
.بعید نیست پستمو حذف کنن ولی میخوام یه توصیه بهت بکنم از روی تجربه! تو این سایت دنبال جواب شبهات مربوط به زنان نگرد . چون پشیمون میشی من خودم از بچگی با مسائل مربوط به زنان مشکل داشتم یه جوری که پدرم به شوخی بهم میگفت فمنیست. ولی تو این مشکل داشتنم کوتاه نیومدم و رفتم دنبالش . من درس دین رو اینجوری شروع کردم... این سایتو که پیدا کردم خیلی خوشحال شدم فکر کردم گرهی از کارم وا میشه اما با چند تا تاپیک و پست اول چنان خورد تو پرم که واسه همیشه از فعالیت تو این سایت پشیمون شدم . مشکلی که حل نشد هیچ . بیشترم شد اینجا هم با جاهای دیگه فرقی نداره . غالبا یه عده مرد میان جوابتو میدن،بدون اینکه چندان درسی در مورد روانشناسی زن . جامعه شناسی زنان خونده باشن و پاسخ های عرف پسند بلد باشن . منظورم اون دسته از پاسخ هاییه که یه فرد عادی میفهمه بدون نیاز به پیش زمینه های منطقی ،فلسفی یا اعتقادات در حد تیم ملی! الان که من به این جای زندگیم رسیدم . پاسخ اکثریت قریب به اتفاق سوالامو گرفتم .به رضایت قلبی رسیدم و تو سایتای دیگه کم و بیش با دیگران بحث میکنم ولی فعلا ترجیح میدم در باره پاسخت سکوت کنم چون فقط به مقام ثبوت رسیدم نه اثبات . یعنی برای خودم جا افتاده هنوز باید خیلی بخونم تا بتونم خوب برای دیگران هم جا بندازم. اما توصیه ی من بهت اینه که خودت برو دنبالش. برو بگرد. خیلی هم به مردا اعتماد نکن و از پاسخ هاشون دلگیر نشو مگر متفکران بزرگ و علمای دین مثل شهید مطهری و علامه طباطبایی و از این دست و الا این مردا فقط واسه توجیح یه سری محفوظات سر هم میکنند و به راحتی حتی فطریات و اخلاقیاتم واسه این توجیحاتشون زیر پا میزارن و تازه فکر میکنند گل گفتند و لابد هر کی قبول نکنه جهنمیه و غیرت کفر امیز داره!
(ببخشین یکم قاطی شد. نمیدونم چرا متنم اینتر نمیخوره همش به هم میچسبه ) موفق باشی خانمی

niloo1420;125607 نوشت:
اميد وارم با نظراتتون يا من قانع بشم يا... با توجه به اينكه من زني مسلمانم اما هميشه از بحث در مورد زن در اسلام فراريم چون اگه كسي ازم دليل يه چيزاييو بخواد توش مي مونم. البته بيشتر درگيري با خودمه . بگذريم.

سلام
به سایت اسک دین خوش اومدین. امیدوارم به جواب سوالاتتون برسین.
با توجه به اینکه هر تاپیک به یک سوال اختصاص پیدا میکنه، برای انسجام مطالب و نتیجه بهتر، لینک چند تاپیک مرتبط با سوالهاتون رو قرار میدم. لطفا پیگیری مباحث باشه در تاپیکهای مرتبط.

niloo1420;125607 نوشت:
- تعدد همسران تا 4 تا در سوره نسا چه توجيهي داره؟ (فقط نگين شرط عدالت چون تو كتم نميره)

تعدد زوجات برای زن (ضمن جواب به عنوان، به بحث تعدد زوجات برای مرد هم اشاره شده.)

niloo1420;125607 نوشت:
- توي همين سوره نسا آياتي در مورد اطاعت؟؟ وجود داره در مورد اينا چي ميگين؟چرا مردا فقط بايد دستور بدن و زنا هم مطيع باشن

تفاوت زن و مرد در نشوز(مراد از نشوز سرکشی و طغیان و سرپیچی کردن هر یک)

niloo1420;125607 نوشت:
حكم سنگسار ؟؟

حقوق کیفری اسلام در ترازوی منتقدان (سنگسار)
سنگسار جنایتی هولناك یا حکمی اسلامی؟

کاربر محترم، اگر سوال دیگری هم براتون مطرحه، ابتدا از امکان جستجوی بالای صفحه سمت راست استفاده کنید؛ در صورتی که به جواب سوالتون نرسیدید در انجمن مربوطه، موضوع جدید ایجاد کنید.
با تشکر.

حامد;125624 نوشت:
سلام
و با عرض خوش آمد خدمت شما
جوابها خیلی مختصر عرض می شود :
1- فطرت تنوع طلب مرد و توحد گرای زن مقتضی تعدد همسر برای مرد و عدم تعدد برای زن است
2- زنان بسیاری از سرپرست محروم می مانند که نیازمند شوهرند اما مردان خود اتکا هستند
3- مرد موظف به حضور در محیط جامعه است در فضای روابط اجتماعی تنوع گرایی او تحریک می شود پس تجویز چهار همسری نوعی اشباع سازی مرد از طرق حلال است
4 - نوع گرایش زن و مرد به همدیگر هم در این امر موثرند

تمکین در حیطه امور جنسی است و تسری به همه امور داده نمی شود . فضای عادی روابط بین زن و مرد در جامعه شما را به اشتباه نیندازد .

برخوردهای قانونی شدید در تخلفاتی است که :
1- امکان تخلف در آن قابل توجه باشد که هست
2- آثار سوء زیادی داشته باشد که دارد
3- سعادت انسان را بطور جدی در معرض خطر قرار دهد که می دهد
4- تضییع جدی حقی در آن موجود باشد که موجود است
5- حریم بسیار محترمی شکسته شود که شده است
پس سنگسار در زنای محصنه موجه است

به لحاظ حقوقی بنیان نکاح و ازدواج بر تمتع جنسی مرد از زن است پس او قانونا و شرعا در این مورد حق دارد و عدم ادای حق مستلزم دوری از رحمت خدا یا همان لعن است پس لعن اختصاصی به این مورد ندارد
موفق باشید

خیر البریه;125643 نوشت:
با سلام

اصلا یکی از عللی که اکثریت زنان جهنمی میشوند همین عدم اسلام آنهاست ! اسلام یعنی تسلیم بودن در برابر حق تعالی .

اینکه دربرابر امر خدای سبحان ودستور ائمه هدی علیهم السلام غیرت بخرج بدهیم و آنرا بخلاف هوای نفس خود بدانیم نشان از سرکشی نفس اماره و پیروزی شیطان دارد .

چرا خداوند من را زن آفریده ودستور ماندن در خانه داده و تو را مرد و آزاد و چرا گفته که مرد بر زن برتری دارد و .... اینها ربطی به ما ندارد اگر فلسفه اش را دریافتیم که چه بهتر اگر هم نیافتیم : اسلمت لرب العالمین :

لحنتون خيلي تنده، اگه خودتم يه زن بودي اين حرفو ميزدي؟ بعيد مي دونم....

ghazal sadat;125659 نوشت:
نمیدونم اگه الان نظرمو بنویسم چه اتفاقی میافته
.بعید نیست پستمو حذف کنن ولی میخوام یه توصیه بهت بکنم از روی تجربه! تو این سایت دنبال جواب شبهات مربوط به زنان نگرد . چون پشیمون میشی من خودم از بچگی با مسائل مربوط به زنان مشکل داشتم یه جوری که پدرم به شوخی بهم میگفت فمنیست. ولی تو این مشکل داشتنم کوتاه نیومدم و رفتم دنبالش . من درس دین رو اینجوری شروع کردم... این سایتو که پیدا کردم خیلی خوشحال شدم فکر کردم گرهی از کارم وا میشه اما با چند تا تاپیک و پست اول چنان خورد تو پرم که واسه همیشه از فعالیت تو این سایت پشیمون شدم . مشکلی که حل نشد هیچ . بیشترم شد اینجا هم با جاهای دیگه فرقی نداره . غالبا یه عده مرد میان جوابتو میدن،بدون اینکه چندان درسی در مورد روانشناسی زن . جامعه شناسی زنان خونده باشن و پاسخ های عرف پسند بلد باشن . منظورم اون دسته از پاسخ هاییه که یه فرد عادی میفهمه بدون نیاز به پیش زمینه های منطقی ،فلسفی یا اعتقادات در حد تیم ملی! الان که من به این جای زندگیم رسیدم . پاسخ اکثریت قریب به اتفاق سوالامو گرفتم .به رضایت قلبی رسیدم و تو سایتای دیگه کم و بیش با دیگران بحث میکنم ولی فعلا ترجیح میدم در باره پاسخت سکوت کنم چون فقط به مقام ثبوت رسیدم نه اثبات . یعنی برای خودم جا افتاده هنوز باید خیلی بخونم تا بتونم خوب برای دیگران هم جا بندازم. اما توصیه ی من بهت اینه که خودت برو دنبالش. برو بگرد. خیلی هم به مردا اعتماد نکن و از پاسخ هاشون دلگیر نشو مگر متفکران بزرگ و علمای دین مثل شهید مطهری و علامه طباطبایی و از این دست و الا این مردا فقط واسه توجیح یه سری محفوظات سر هم میکنند و به راحتی حتی فطریات و اخلاقیاتم واسه این توجیحاتشون زیر پا میزارن و تازه فکر میکنند گل گفتند و لابد هر کی قبول نکنه جهنمیه و غیرت کفر امیز داره!
(ببخشین یکم قاطی شد. نمیدونم چرا متنم اینتر نمیخوره همش به هم میچسبه ) موفق باشی خانمی

شما درست مي گي اين مردا فقط به فكر خودشونن اصلاً مارو درك نمي كنن. فقط دلشون مي خاد مارو هزار سوراخ قايم كنن تا مبادا چشمو گوشمون باز شه حقو حقوقمون بخام يا بخايم پيشرفت كنيم. فقط مي خان نيازاشونو بر طرف كنيم براشون بچه بياريم، غذا بپزيم، اجازه بديم شهوتشونو با گرفتن زنهاي زياد (حالا بحث صيغه بماند كه از همش بدتره) تخليه كنن. من يكي زير بار اين چيزا نمي رم. خوشحال مي شم با هم بيشتر آشنا شيم و بحث كنيم . شايد با كمك تو به جايي برسم. بقيه رو پيام خصوصي مي گم.

niloo1420;125687 نوشت:
لحنتون خيلي تنده، اگه خودتم يه زن بودي اين حرفو ميزدي؟ بعيد مي دونم....

سلام
منتظر نقد شما بر مطالبی که نوشتیم هستیم .
موفق باشید

:Gol:

با او

عرض سلام و ادب؛

اولا بابت طرح این مساله و سوالات خوبتون تشکر می کنم و واقعا بهتون حق می دم که به عنوان یک خانم ، این مسائل براتون سوال شده باشد. البته بنده آقا بوده و خانم نیستم ، ولی دیدگاه خود را که مدت ها مطالعه و بررسی خدمتتون عرضه خواهم داشت ، خوب دقت بفرمائید :

یک نکته این است که مجموع آنچه که در دین اسلام در مورد خانم ها هست که برای شما قابل پذیرش نیست و بنظر غیر منطقی می رسه در دو دسته جا می شه :

1. آنچه در حوزه ی هست ها و نیست ها بوده و ویژگی به خانم ها نسبت داده شده یا صفتی از خانم ها سلب شده است.

2. آنچه در حوزه ی باید ها و نباید ها بوده و انجام کاری را لازم برای خانم ها دانسته یا خانم ها را از انجام کاری منع کرده اند.

برای مورد اول ، مثلا عباراتی از جمله «الرجال قوّامون علی النساء» یا «النّساء نواقص العقول» و.... است که دارد صفتی را بخانم ها نسبت می ده یا از اونها سلب می کنه.

برای مورد دوم ها ، مسائل فقهی دین است که شما هم اشاره کرده اید ، از جمله اینکه خانم حق خروج از منزل بدون اجازه همسر ندارد، یا دیه و ارث خانم کم تر از سهم آقایان است ، یا محدودیت خانم ها از یک سری شغل ها و مناصب از جمله مرجعیت و قضاوت و .... .

پس این تفکیک را داشته باشید که شبهات و سوالات و اشکال ها را در این دو حوزه ی مختلف جدا جدا بررسی کنید. که البته اگر خواستید می تونیم یکی یکی اینها را با همین تفکیک بپرسید و جلو بریم.

************************************************************

مثلا بنده در جایی دیگر به اثبات رسانده ام که مثلا عبارت «النّساء نواقص العقول...» که منسوب به امام علی در نهج البلاغه آمده که عقل خانم ها ناقصه ، این عبارت هم محتواش دارای مغالطه بوده و غلطه و خلاف اعتقادات شیعه است و هم سندش را بررسی کرده و ضعف سندش را مشخص کرده ام.و معلوم است که این عبارات جعلی است و هیچ قابل استناد نیست.می تواند در لینک های زیر مطالعه بفرمائید:

و در مجموع باید دقت کنید که عقل و دیگر خصلت هایی که ملاک ارزش انسان و تمایز انسان از حیوان است به روح و نفس انسان بر میگردد که این نفس و روح ما نه مرد است و نه زن ، اصلا جنسیت ندارد ، جنسیت مربوط به بدن مادی ماست. و الا عقل و ... در میان انسان ها بالقوه برابر است چه خانم باشد و چه آقا باشد. و رشد عقلشان هم به میزان تلاش و رشد خودشان بستگی دارد و امری اختیاری است.

********

یا مثلا در مورد آیه ی الرّجال قوّامون علی النساء آیت الله جوادی آملی به خوبی توضیح داده اند در کتاب زن در آینه ی جلال و جمال که این قام بودن مرد مورد اشاره در آیه یک قوام بودن اجتماعی در تقسیم مسئولیت هاست در محیط مدیریت خانواده. لذا حالت جالبی که پیش میاد اینه که فکر کنید زن و شوهری که در محیط خانواده قوامیت با مرد است به جهت توانایی های جسمانی در قبول وظیفه ی حراست از خانواده و تامین معاش و ... ، حالا اگر همین زن و شوهر، هر دو در اداره ای کار کنند و خانم در آن اداره مدیر شوهر خود شود ، اینجا در محیط اداره همین خانم قوام بر شوهر خود می شود و اینجا بر عکس خانه ، تبعیّت شوهر از همسرش که اینجا مدیر او شده لازم است.

پس منظور قوامیت ذاتی هر مردی بر هر زنی نیست ، بلکه صرفا قوامیت مرد در نقش شوهری آن هم در جهت مدیریت خانواده به معنی تامین امنیت و آرامش و معاش است ، ه چیز دیگر. برای توضیح دقیق به کتاب زن در آینه ی جلال و جمال اقای جوادی املی رجوع کنید.

************************************************************

اما در حوزه ی بایدها و نبایدهای فقهی باید دقت کنید که فتاوی مراجع عظام ، نظر دین نیست. اگر به اول هر رساله ی عملیه ای هم نگاه کنید ، خود مراجع عظام هم فرموده اند که : این رساله مطابق با فتاوی حقیر بوده و ان شا الله مُجزی است. این یعنی مرجع تقلید می گوید: من ادّعا ندارم که این همان حرف دین است ، من تلاش علمی کرده ام و به این نظر رسیده ام و مطابق فتوای من است و ان شا الله مُجزی است یعنی حدّ بندگی را کفایت می کند.

پس اگر نقصی یا خطایی در فتاوی بود ، به اجتهاد مجتهد بر میگردد نه نظر اسلام. فقه هم یک دانش است که همچون هر علم دیگری رفته رفته کامل می شود و چنان در مورد حقوق خانم ها هم اگر بررسی کنید این اتفاق در حال افتادن است. مثلا در فقهای قدیم احتمالا فقط مقدس اردبیلی بوده که حق مرجعیت برای خانم ها البته مرجعیت خانم ها بر خانم ها قائل بوده.

ولی امروزه می بینیم فقهای متعددی از جمله آیت الله جوادی املی ، آیت الله محمد ابراهیم جنّاتی و آیت الله صانعی و ... این نظر را دارند و حتی نظرشان کلی تر بوده و حق مرجعیت خانم را بصورت مطلق قائل اند، هم بر آقایان و هم بر خانم ها.

یا مثلا در امر قضاوت ، آیت الله جوادی آملی ، آیت الله خامنه ای ، آیت الله جنّاتی ، آیت الله صانعی و ... به این حق برای خانم ها قائل اند.

پس می خواهم عرض کنم که اشکالات وارد در حوزه ی باید ها و نباید ها و مسائل فقهی به نواقص این علم و گاها دیدگاه خاص اصولی و فقهی یک مرجع بر می گردد و نظر قطعی و همیشگی اسلام این نیست. همین الان شما بررسی کنید تعداد فقهایی را که حکم زنای خاص مورد نظر را هنوز در زمان ما سنگساز می دانند؟؟!!!

اینها همه اختلاف نظر است و بنظر بنده فقیهی در این روزگار نزدیک تر به دین و نظر خداوند است که بهتر بتواند عنصر زمان و مکان و شرایط را در مکانیزمی عقلی و شرعی و اصولی ، به درستی وارد فتاوی کند و در این امر نه افراط کند و نه تفریط.
که البته طبق نظر حتی اکثر فقهای نو اندیش حُکم خداوند ثابت است ، منتها موضوع حُکم عوض می شود.

این هم که چرا اینطور شده ، به خاطر مساله ی غیبت بخشی از این مشکلات به وجود آمده که امام معصوم نیست تا تکلیف را معلوم کند ، بخشی هم به خاطر اجتهاد است و اینکه فرو ع وجزئیات از تلاش علمی خود ما انسان ها خوساته شده لذا گاهی فردی در زمان خود امام معصوم با اجازه ی خود امام معصوم هم اجتهاد می کرده و گفته میشده که به فتوای خودش و اجتهاد خودش عمل کند. لذا باید تلاش علمی بیشتری کرد.

************************************************************

در این مساله هم من صریحا بگویم که متعادل ترین و بهترین دیدگاه در مساله ی خانم ها و حقوق خانم ها در اسلام خصوصا در حیطه ی هست ها و نیست ها و هم البته در حوزه ی باید ها و نباید ها را آیت الله جوادی آملی که می توان گفت بزرگترین شاگردان حاضر علامه طباطبایی هستند نوشته اند و اتفاقا در این موضوعات آقای جوادی دیدگاهشان با خود حضرت علامه و شهید مطهری هم متفاوت است و به نظر نظر آقای جوادی معقول تر بنظر می رسد.
کتاب «زن در آینه ی جلال و جمال» از آیت الله جوادی آملی. لینک دانلودش هم اینجاست(در پیوست نوشته هم هست) :

و یک کتاب خوب دیگر هم که تازه منتشر شده و باز در هر دو حیطه ی کلامی و فقهی حقوق خانم ها را بررسی کرده که البته بخش خوب و قوی و قابل توجهش بخش بررسی های فقهی ایشان است که فقهای نو اندیش که نظرات متفاوتی در مورد حقوق خانم ها دارند را در مقابل نظرات افراطی بعضی فقها مطرح کرده است.

کتاب «نواندیشی دینی و مساله ی زن» از حجة الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی-نشر صحیفه ی خرد

پیوسته متعالی
یاحق

طارق;125772 نوشت:
در این مساله هم من صریحا بگویم که متعادل ترین و بهترین دیدگاه در مساله ی خانم ها و حقوق خانم ها در اسلام چه در حوزه ی هست و نیست ها و چه در حوزه ی باید و نباید ها را آیت الله جوادی آملی که می توان گفت بزرگترین شاگردان حاضر علامه طباطبایی هستند نوشته اند و اتفاقا در این موضوعات آقای جوادی دیدگاهشان با خود حضرت علامه و شهید مطهري هم متفاوت است و به نظر نظر آقای جوادی معقول تر بنظر می رسد. کتاب «زن در آینه ی جلال و جمال» از آیت الله جوادی آملی. لینک دانلودش هم اینجاست(در پیوست نوشته هم هست) :

طارق;125772 نوشت:
ولی امروزه می بینیم فقهای متعددی از جمله آیت الله جوادی املی ، آیت الله محمد ابراهیم جنّاتی و آیت الله صانعی و ... این نظر را دارند و حتی نظرشان کلی تر بوده و حق مرجعیت خانم را بصورت مطلق قائل اند، هم بر آقایان و هم بر خانم ها.
یا مثلا در امر قضاوت ، آیت الله جوادی آملی ، آیت الله خامنه ای ، آیت الله جنّاتی ، آیت الله صانعی و ... به این حق برای خانم ها قائل اند.

سلام مجدد:Gol:
و تشكر ويژه از جناب طارق

بابت درك عميق و نوع ديدگاه به زن و همينطور سخنان ارزشمندي كه از جناب آيت اله جوادي آملي قرار دادن.
خود من كتاب زن در آينه جمال ... خوندم بسياز زيبا نوشتن ؛ حتي همين زنان و ناقص العقل بودن هم خودنده بودم تو كتاب ولي بنا به يه دليل نتونستم نقل قول كنم.
اينكه شما اين كارو انجام دادين واقعا جاي سپاس و تقدير داره.

تا بعد
يا علي :Gol:

با سلام من هم خیلی وقته که این مسائل ذهنم مشغول کرده و هیچ دلیل منطقی برای اینکه چرا همیشه حق زنها کمتره نیافتم خیلی هم کتاب در این موارد خواندم که هرچی بیشتر خواندم گیج تر شدم و به نتیجه تسلیم که دوست خوبمون گفتن رسیدم حس میکنم قبلا خیلی بیشتر به خدا نزدیک بودم همیشه همراهم بود اما حالا حسرت 1 لحظه را دارم که خدا فقط بهم نگاه کنه به اینکه حقمون کمتره که هیچی حاضرم داروندارم بدم تا مثل قبل خدا همراهم باشه توبه هم کردم ولی حس میکنم هنوز توبم مورد قبول حق نشده التماس دعا
تکیه بر تقوا ودانش در طریقت کافریست رهرو را گر صد هنر باشد توکل بایدش

ممنون از طارق به خاطر مطالب خوبش. از طارق مي خام فقط روي مسائلي بحث كنيم كه در قران آمده.
چون من با اكثر احدايث مشكل دارم مخصوصن اونايي كه با عقل جور در نميان.

حالا اول در مورد سوره نسا و تك تك در مورد آياتي كه عرض مي كنم بحثمونو ادامه بديم.
آيه معروف 34 :
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾

قبلن در مورد اين آيه بحث شده اما شما فرض كن اين آيرو يه فرد عادي مي خونه كه عربي و تفسير عربي بلد نيست و فقط ترجمه فارسي قرانو مي خونه . كه تنبيه يا زدن معني شده . تو اين دوره زمونه كه همه جا حرف برابريو صلح و حق خانم هاست، فكر نمي كنه اين چه دينيه كه مي گه زنتونو بزنيد؟؟ مگه زن بچس؟؟ تازه بچه هارم الان ديگه كسي نمي زنه!

fargol;125788 نوشت:
حس میکنم قبلا خیلی بیشتر به خدا نزدیک بودم همیشه همراهم بود اما حالا حسرت 1 لحظه را دارم که خدا فقط بهم نگاه کنه به اینکه حقمون کمتره که هیچی حاضرم داروندارم بدم تا مثل قبل خدا همراهم باشه توبه هم کردم ولی حس میکنم هنوز توبم مورد قبول حق نشده التماس دعا

يه سوالي ازت مي پرسم اميدوارم راستشو بگي. شما گفتي به نتيجه نرسيدي و تسليم شدي. الان قلبن راضي هستي؟ روحيت چطوره؟

niloo1420;125795 نوشت:
يه سوالي ازت مي پرسم اميدوارم راستشو بگي. شما گفتي به نتيجه نرسيدي و تسليم شدي. الان قلبن راضي هستي؟ روحيت چطوره؟

بنظر من دین ما تحریفات زیادی داشته البته بجز قران ولی وقتی یک انسان منصف و صادق نیست که بیاد احادیث جعلی را کاملا مشخص کنه چه فایده خودمون خسته میکنیم

fargol;125810 نوشت:
بنظر من دین ما تحریفات زیادی داشته البته بجز قران ولی وقتی یک انسان منصف و صادق نیست که بیاد احادیث جعلی را کاملا مشخص کنه چه فایده خودمون خسته میکنیم

جواب سوال من اين نبود. البته حق با شماست تحريف يه چيز طبيعيه مرور زمان ، آدما ، حكومت ها، جنگها و و و باعث تغيير همه چيز مي شن.

با او

عرض سلام و ادب؛

قبل از ورود به بحث دو نکته رو تذکر بدم ؛


اولا مبنای من در بررسی سوالات پاسخ آیت الله جوادی آملی است که منظومه ی اطلاعات و شناخت دینی شون بسیار کامل تر از حتی علمای دیگر است. و بعد حول آن صحبت می کنم مگر اینکه در موردی ایشان چیزی نگفته باشند یا در مورد خاصی نظر من چیز دیگری باشد.

ثانیا باید به عوامل غیر معرفتی و انگیزه های بحث در شما هم اشاره ای کنم که گاهی فردی در تعیین مسید زندگی و اعتقاداتش قطعا به نتیجه رسیده که اسلام دین حق نیست یا قرآن کلام خدا نیست یا تحریف شده یا ... و تنها هفدش از ورود به این بحث ها این است که هر طور شده ثابت کند که در گفته های دین حرف غلط هست.
ولی یک کسی هم واقعا به دنبال پاسخ سوالات خویش بوده و در تردید است و اگر توضیح درست و مطابق عقلی داده شود می پذیرد.
واقعا ازتون تقاضا دارم که اگر در خودتون انگیزه ی نفر اولی که گفتم را می بینید بفرمائید تا من بحث نکنم. و اخلاق انسانی هم ایجاب می کنه که به نبده بفرمائید تا وقتم رو صرف بحثی که مبنای مخاطبم عدم پذیرش است نکنم.
البته از سیاق صحبتتون فهمیدم انگیزتون مورد دوم هست و واقعا سوال دارید ولی جهت اطمینان سوال کردم.

ثالثا قرآن کریم دارای ویژگی هایی است که پیش فرض تالیف و نزول این کتاب آسمانی بوده و اگر قصد ورو د به آن و فهم ان را دارید ، باید به آن ویژگی هایی که در اصل تحقق این کتاب مورد نظر بوده ملتزم باشید. مثلا قرآن کریم آیات محکم و متشابه دارد ، آیات ناسخ و منسوخ دارد ، استعاره و تشبیه و... دارد.نمی شود کسی بگه من می خوام بیام سراغ قرآن ولی ویژگی های ساهتاریش رو قبول ندارم.قرآن رو همانطور که هست باهاش مواجه باید بشیم نه اون طوری که دلمون می خواد.

******************************************************************


اما بعد:


برای مورد اول فرمودید که در مورد آیه ی «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا» صحبت کنیم. در این آیه و بیان شما سه نکته قابل بحث بوده هست :

1. قیّومیت مرد ها بر زنان
2. واضربوهنّ
3. اینکه به معضلات اختلاف زبانی اشاره کرده و گفتید : «يه فرد عادي مي خونه كه عربي و تفسير عربي بلد نيست و فقط ترجمه فارسي قرانو مي خونه.»

******************************************************************


تک تک بررسی می کنیم؛


1. در مورد عبارت «الرّجال قوّامون علی النّساء» که زنان تحت قیّومیت مردان هستند، خلاصه و چکیده ی گفته ی آیت الله جوادی آملی را از کتابی که در پست قبل معرفی کردم می آرم و فکر می کنم در این مورد همین توضیحات کافی باشه؛

« الف : قيمومت و معناي آيه ﴿الرجال قوّامون علي النساء﴾(3) است. بايد دانست آنجا كه زن و مرد به عنوان دو صنف مطرح مي‏شود، هرگز مرد قَوّام و قيّم زن و نيز زن تحت قيمومت مرد نيست؛ بلكه قيمومت در مورد رابطه زن و شوهر است.

ب : وانگهي، اين قوّام بودن نيز نشانه كمال و تقرّب به خدا نيست؛ چنان‏كه در وزارتخانه‏ها، مجامع و... افرادي به نام مدير، مسئول و كارگزار، قوّام ديگران‏اند، اما اين مديريت، فخر معنوي نيست؛ بلكه مسئوليتي اجرايي و تقسيم كار است و ممكن است مرئوس خالصانه‏تر از قيّم كار كند و ارزش كار او بيشتر و نزد خدا مقرّب‏تر باشد.
قوّام بودن مربوط به مديريت اجرايي است؛ زيرا قرآن مي‏فرمايد: ﴿الرّجالُ قوّامون علي النّساء بما فضّل الله بعضهم علي بعضٍ و بما أنفقوا من أموالهم ﴾(1). اين سرپرستي مزيتي و فضيلتي براي مرد نيست؛ بلكه كاري اجرايي و وظيفه است؛ يعني روح قيّوم و قوّام بودن، وظيفه‏مندي است؛ پس :


قرآن كريم نمي‏گويد كه زن در فرمان مرد است؛ بلكه مي‏فرمايد: مرد وظيفه سرپرستي زن و منزل را به عهده دارد.
اگر اين آيه به صورت تبيين وظيفه تلقي شود و نه اعطاي مزيت، آنگاه روشن مي‏شود كه جمله ﴿الرّجال قوّامون علي النساء﴾ به معناي «يا أيّها الرّجال كونوا قوّامين» است؛ يعني اي مردها! به امر خانواده قيام كنيد؛ تعبير ﴿الرّجال قوّامون علي النساء﴾ جمله‏اي خبري است، ولي روح آن انشاست؛ يعني اي مردها! قوّام منزل و سرپرست آن باشيد و كارها را در بيرون انجام دهيد و اداره زندگي را در منزل به عهده بگيريد؛

ج : معناي قيّم بودن شوهر نسبت به زن، يك امر حقوقي تخلّف‏ناپذير يا اختلاف‏ناپذير نيست؛ زيرا در صورتي كه زن استقلال اقتصادي و صلاحيت اداره، تدبير، نگهباني و نگهداري حيثيت خويش را داشته باشد، مي‏تواند در متن عقد نكاح محدوده آن قيموميّت را با توافق شوهر تعيين نمايد تا به هيچ وجه به استقلال و كيان وجودي او آسيبي نرسد.

د : از اين رهگذر، بايد توجه شود كه عنوان سالار به معناي فرمانروا و حكمران و فوق قانون و غيرمسئول، براي هيچ كسي نسبت به ديگري روا نيست؛ خواه در حريم خانه و به نام مردسالاري باشد يا در متن جامعه و به عنوان رئيس‏سالاري يا فقيه‏سالاري يا عناوين ديگر؛ زيرا مهم‏ترين شرط صلاحيت سرپرست خانواده يا جامعه، همانا دو عنصر محوري علم و عدل است.

خلاصه بحث

1. آيه ﴿الرّجال قوّامون علي النساء﴾ مربوط به زن و شوهر است؛ نه زن مقابل مرد.
2. اين قيمومت، معيار فضيلت نيست؛ بلكه وظيفه است.
3.
قيّم بودن زن و مرد در محور اصول خانواده است؛ گاهي زن قيّمِ مرد و زماني مردْ قيّمِ زن است و در اصول خانوادگي بسياري از مسائل عوض مي‏شود. اطاعت فرزندان از ساحت مقدس پدر و مادر واجب است و اگر فرزند كاري خلاف رضايت پدر يا مادر انجام دهد، عاق آنان مي‏شود و عقوق والدين حرام است؛ بنابراين مادر نيز بر پسر قيّم است؛ گرچه پسر او مجتهد يا متخصص باشد و اصولاً در مسائل مربوط به داخل خانواده، زن و شوهر و مادر و فرزند و پدر و فرزند حقوق متقابلي دارند كه با حقوق و ضوابط مربوط به صنف زن و مرد متفاوت است.
4. قيمومت مرد با شرايط ضمن عقد، تحديدپذير و قابل واگذاري است.
5.
قيمومت در زبان قرآن به معناي فرمانروايي و سالارگري نيست؛ بلكه يعني سرپرستي و مديريت و مسئوليت‏پذيري و چنين قيمومتي نه تنها مقام نيست كه باربرداري و خدمتگزاري است.» منبع : زن در آینه ی جلال و جمال


« یک توضیح خیلی مهم و لازم ؛ »


باید این توضیح را بدم که ببینید یک سری اختلافاتی که بین مرد و زن فرض گرفته می شه که خود بنده هم از مخالفین و منتقدین جدی این مسئله هستم ، اختلاف در مسائلی است که نه دلیلی برای آن هست و نه با عقل جور در می آید. از جمله اختلاف عقل در زن و مرد و ... .یعنی هر انچه که به روح آدمی بر می گردد.

اما یک سری اختلافات که میان زن و مرد مربوط به بدن مادی و جسمانیشون میشه ، واقعا قابل انکار نیست. و اینجاست که بنظر می رسه بر عکس افراط بالا ، اینجا یک تفریطی صورت گرفته و گاها در بعضی نهله های فمینیسم و فمینیسم رادیکال می بینیم که سعی در کِتمان تفاوت های بدنی و ظاهری دارند.

ببینید نباید در یک بحث دقیق و علمی و حق خواهانه ، واقع نگری رو کنار بزاریم. واقعا قابل انکار نیست که میان بدن جسمانی و مادی مرد و زن اختلاف هست ، مرد زُمُخت تر و محکم تر و قوی تر و زن لطیف تر و ضعیف تر و ظریف تر است. (دقت کنید که اینجا قوی و ضعیفی صرفا از جهت زور بازو و ... مدّ نظر است.)

حالا واقعا به دور از هر بحثی ، با عقل دو دو تا چهارتای خود بسنجید که کارهای سخت و گاها کثیف و سِفت و خطرناک را مرد بهتر می تواند انجام دهد یا زن؟ ببینید نمی گیم یکی می تونه و یکی نمی تونه ها. همچنین نمی گیم یکی باید انجما بده و یکی نباید ها. خوب دقت کنید ، میگم عقلا بین خوب و خوب تر ، اینکه ما کار سخت و سفت و خطرناک رو بدیم به مرد یا زن ، کدوم خوب و کدوم خوب تر هست؟مثل بستن دار بست برای یک ساختمان 20 طبقه یا کار با جرثقیل؟ مسلما همه می گن مرد. و از اون طرف کارهای لطیف تر و ظریف تر بهتر هست به چه کسی داده بشه؟ مثل تربیت کودکان در مهدکودک و دبستان که با روح لطیف کودکان سر و کار دارند ، نه لوله های داربست و پیچ و مهره؟ مسلما زن.

حالا وقتی قرار هست یک نفر مسئول تامین امنیت و معاش خانواده باشه ، وقتی سرجمع حالت های تامین امنیت و معاش رو بررسی می کنیم می بینیم عمدتا از راهه ای سخت و زمخت و ... ممکنه. مثلا زمانی که مدتی روس ها از کشور های شمالی حمله کرده بودن به استان های شمالی ایران ، ما اهل اردبیل هستیم و شنیدیم که می امده اند و قتل و غارت می کرده اند ، هر مردی یک تفنگ در خانه داشته و اگر به سمت خانه اش حمله می کردند می رفته و از زن و بچه اش دفاع می کرده.
یا مثلا الان دزد به خانه بیاد ، کی بهتر می تونه مقابله کنه؟
و از اون طرف اکثر شغل ها با سختی و درگیری و چانه زدن و دعوای چک و جنس و ... همراهه و سختیش می چربه.

ببینید باز نمی خواهیم بگیم مرد حق داره و زن حق نداره ها که کار کنه ، تامین معاش کنه یا تامین امنیت خانواده ، چنان که الان خانواده هایی هستن که اصلا کل تامین معاش و امنیت خاواده با خامی است که همسرش فوت کرده. داریم در مدیریت کلان جامعه می خواهیم وظیفه ی اصلی این دو کار رو بزاریم گردن یکی ، و دیگری اختیار داره که انجام بده یا نده.

اینجا باز اینکه دو وظیفه ی تامین معاش و امنیت رو بدیم به مرد یا زن ، کدوم معقول تر و بهتره؟ ببینید برای اینکه بنا رو بر وظیفه بزاریم و این دو را بر گردن یکی بگذاریم و براش واجب کنیم؟ و الاّ هم مرد و هم زن حق کار و ... دارند ، ولی برای اینکه گردن یکی بطور قطعی بزاریم کدوم بهتره؟ مرد. پس این مدیریت معاش و امنیت خانواده وظیفه ی لازم مرد است و خانم هم می تواند و آزاد است که در این دو وظیفه مشارکت کند و می تواند نکند.

ادامه ی پست قبل...............

2. در مورد عبارت «واضربوهنّ» که در این آیه آمده ؛

در توضیح این بخش از مطلب دو توضیح مجزّی وجود داره که هر دو را عرض می کنم ؛

اولا هر انسانی در زندگی اجتماعی در نسبتش به اطرافیان ، دو مولفه دارد : وظیفه - حق
که وظیفه کمک ارسالی و حق ، کمک دریافتی است. حالا اگر کسی بخواهد نسبت به دیگرانی که این دیگران هر کسی می تونه باشه از همسر گرفته تا جماعه و همکار و... ، اگر بخواد وظیفه اش رو نسبت به کسی انجام نده ، ولی حقوقی رو از اون فرد یا مجموعه دریافت کنه ، اینک ار در اصطلاح کلاسیک «استعمار و استثمار» و در اصطلاح عامیانه «مُفت خوری» گفته می شه.

ثانیا هر کسی که بخواهد بدون انجام وظایف ، حقوقی دریافت کند و اصطلاحا با استعمار و مُفت خوری زندگی کند ، این از جانب دین و عقل و شرع پذیرفته نبوده و باید با این چنین فردی برخورد شود.

حالا این آیه در تبیین ادامه ی گفته های خود که در بالا توضیح دادیم ، منشور اداره ی خانواده را ارائه می کنه ، تا حالا می دونیم که یک خانواده ای تشکیل شده ، وظیفه ی تامین معاش و امنیت این خانواده هم با مرد است. حالا در ادامه ی این آیه داره ابزار انجام وظیفه ی مسئولیتی که به گردن مرد گذاشته را بیان می کند. می گه :

حالا تو ای مرد ، که وظیفه و مسئولیت تامین معاش و امنیت این خانواده با توست ، اگر خانم تو با لج بازی و رفتاری به دور از عقل و منطق و انسانیت رفتار های ناشایستی کرد و انجام این مسئولیت تو را یعنی تامین معاش و امنیت را به خطر و مشکل انداخت ، با روش هایی او را از رفتار غلطش منصرف کن و وظیفه ات را انجام بده.

***************************************************************************

ببینید مرد اینجا 2 مسئولیت تامین امنیت و معاش گردنشه، حالا به این دو مثال توجه کنید :

حالا مثلا اگر مرد که مسئولیت حفظ امنیت همسرش را دارد ، و فردا در قبال این مسئولیتش باید جوابگو باشه ، خانمش با لجبازی تمام ، بگه من فردا شب ساعت 2 نصف شب تنهایی جایی خواهم رفت. و نگه کجا می ره؟!!! مردی که وظیفه ی حفظ امنیت خانم را داره ، چه باید بکنه؟ اینجا داره راهکار هایی ارائه می شه. و واضربوهنّ بعد از 3 بار تکرار شدن کار شتباه است. یعنی در این مثال بعد از اینکه 3 بار خانم تنهایی ساعت 2 نصف شب بدون اطلاع از محل رفتنش بزاره از خونه بره!!!

یا مثلا مرد که وظیفه ی تامین معاش خانواده رو داره ، خانمی برداره بی اطلاع مرد ، کلّ پس انداز خانواده رو که برای مدرسه ی بچه ها و .... پیش بینی شده یک جا بده به فقیری یا چیزی و تامین معاش خانواده رو به مخاطره بندازه ، اینجا مردی که وظیفه ی تامین معاش خانواده رو داره چی کار باید بکنه؟ باز اینجا واضربوهنّ بعد از 3 بار تکرار عمل است ، یعنی 3 بار پول پس انداز رو برداره و ببخشه!!!

***************************************************************************

ببینید خوب به این مثال ها دقت کنید ها ، نشوز یعنی نظم و امنیت رو با بی منطقی و لج بازی به هم زدن. یعنی از صلاح امنیت و معاش خانواده تبعیت نکردن. خب اینجا کسی که مسئول هست چه کنه؟ همین رو ببرید در یک اداره که مدیر اونجا وظیفه ی تامین امنیت و حقوق ماهانه ی کارمندان رو به عهده داره ، اینجا کارمندی بخواد کاری کنه که امنیت و معاش کل سیستم به هم بریزه ، باید برخورد کرد.

پس اولا دقت کنید که نگفته مرد حق زدن زن را داره ، گفته مرد حق برخورد فیزیکی با زنی را داره که با بی عقلی و بی نظمی معاش و امنیت کل خانواده رو به خطر انداخته وثانیا به کارش هم ادامه می ده.

مثلا فکر کنید کلا ده میلیون پول دارن ، خانم برداره سه میلیون رو ببخشه همینجوری به کسی. مرد بگه نکن عزیزم ، این پول تحصیل بچه ها و خریدن ماشینمونه. بعد خانم سه میلیون دیگر برداره و ببخشه. دوباره مرد بگه نکن این پول تحصیل بچه هاست. و برای بار سوم 3 میلیون دیگر هم ببخشه. و تنها یک میلیون باقی بمونه. دقت کنید که آیه بعد از 3 مرحله جواز برخورد فیزیکی داده.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ثانیا : اما ضمن توصیحات فوق یک نکته ی دومی هم داره که عرض می کنیم و اون اینکه این واضربوهنّ که در آیه آمده به عنوان مرحله ی سوم برخورد با کاری که امنیت و معاش خانواده را ، این برخورد فیزیکی یک سری شروطی داره که در فقه بررسی می شه. نگید چرا در آیه نگفته ، چون در قرآن همیشه اصول کلی رو می گه و جزئیات توسط معصومین بیان می شه. مثل نماز که اصلش در قران اومده ولی تعداد رکعت ها و کیفیتش توسط معصومین بیان شده.
شرایط هر برخورد فیزیکی میان هر دو انسان، این است :

1.جای زدن سرخ نشود
2.جای زدن سیاه نشود

حالا این رو بزارید کنار روایتی که کسی از رسول خدا پرسید این زدن در آیه چگونه زدنی است ، فرمودند با برگ ریحان یا سواک بزنید. این با نزدن فرقی نمی کنه.

پس اینجاست که وقتی میریم سراغ ریشه ی «ضَرَبَ» در عرب ، می بینیم هر گونه برخورد یا زدنی رو می گن ضرب. این می تونه در حدّ یه پشت دست زدن یا با برگ ریحان زدن ، یا مثلا در زمان ما که کنترل تبویزیون دست آقایونه ، مثلا با کنترل تبویزیون دو تا آروم بزنه به خانم به جهت تذکر که حواسش جمع بشه.

چون اصلا اگر کسی بخواد به معنی دعوا کردن بزنه ، شروط فوق رعایت نمی شه و عمل حرام مرتکب شده.

-------------------------------------------------------------------

حالا اصلا مرد خانه ای فوت کرده و سرپرستی و وظیفه ی تامین معاش و امنیت با خانم یعنی مادر خانواده است. حالا اگر خواهر یا دختر یا حتی پسر این خانواده ، کاری کنه که کلّ معاش و امنیت خانواده به خطر بیفته و سه بار هم کارش رو تکرار کنه ، حق جلوگیری فیزیکی نداره؟ و اینکه جلوگیری عملی نکنه یا بکنه ، کدوم به نفع خود اون کسی است که این معاش و امنیت رو به خطر انداخته؟
لذا اینجا وجهه ی مسئولیت داری خانواده شرطه نه مرد بودن مرد.مسئولیتش مطرحه نه جنسیتش.
برای همین اگر این مسئولیت داری خانواده به عهده ی خانمی اگر بود ، او هم برای انجام وظیفه ی معاش و امنیت حق این کار رو داره.

این واضروبهنّ یعنی جلوگیری فیزیکی از عملی خطرناک برای معاش و امنیت خانواده که 3 بار هم تکرار شده. معقول نیست؟؟!!!

اما همین برخورد ها با مردی هم که طبق توضیح اول نوشته بخواد مُفت خوری کنه و بدون انجام وظایفش در قبال خانواده ، حقوقی رو از خانمش طلب کنه و ... هست و مرد هم برای تادیبش به او تذکر زبانی میدن و اگر نشد روش های دیگر تا زدن حدّ و برخورد فیزیکی. منتها چون به لحاظ فیزیکی مرد قوی تر هست و وای نمی ایسته که خانم بتونه باهاش برخورد کنه ، وظیفه ی گرفتن حق خانم و برخورد با مرد به عهده ی حاکم اسلامی است. اما ممکنه بگید چرا در آیه این رو نگفته ، دلیلش اینه که در این آیه داره برای مرد تعیین وظیفه می کنه و ابزار انجام وظیفه اش رو مطرح می کنه ، مخاطب در اینجا خانم نبوده است. ولی حکمش در اسلام هست و جاری است. به یک مورد توجه کنید :

« نمونه علم و عدالت سالاري را مي‏توان در سيرت و سنّت حضرت علي(عليه‌السلام) مشاهده كرد. حضرت امام محمد باقر(عليه‌السلام) نقل مي‏كند كه اميرمؤمنان(عليه‌السلام) در روزي گرم از محل كار به خانه خود بازمي‏گشت، زني را ديد كه مي‏گويد: شوهرم به من ستم نمود و مرا ترساند و بر من تعدّي كرد و سوگند ياد نمود كه مرا بزند. اميرمؤمنان(عليه‌السلام) فرمود: صبر كن تا روز خنك شود؛ آنگاه با تو مي‏آيم. زن گفت: خشم شوهرم بر من شديدتر مي‏شود.
حضرت علي(عليه‌السلام) فرمود: خانه‏ات كجاست؟ آنگاه به طرف خانه آن زن حركت كرد و به اهل خانه سلام نمود. جواني بيرون آمد و حضرت علي(عليه‌السلام) به او فرمود: اي بنده خدا! از خدا بپرهيز.... آن جوان گفت: به تو چه! من او را مي‏سوزانم! اميرمؤمنان(عليه‌السلام) فرمود: من تو را امر به معروف و نهي از منكر مي‏كنم و تو با منكر با من روبه‏رو مي‏شوي و معروف را انكار مي‏كني! مردم از راه رسيدند و حضرت علي(عليه‌السلام) را شناختند و به او گفتند: سلام بر شما اي اميرمؤمنان! آن جوان حضرت را شناخت و به دست و پاي ايشان افتاد و عذرخواهي كرد؛ آنگاه اميرمؤمنان(عليه‌السلام) به آن زن فرمود: داخل خانه‏ات شو و شوهرت را به چنين رفتاري وادار مكن. »

*************************************************************************************

3. اینکه به معضلات اختلاف زبانی اشاره کرده و گفتید : «يه فرد عادي مي خونه كه عربي و تفسير عربي بلد نيست و فقط ترجمه فارسي قرانو مي خونه.»

اما در مورد نکته ی سومتون خوب دقت کنید ، ممکنه شما بگید ، خب این که نشد ، یک کسی که تحصیلات دینی نداره و با زبان عربی هم آشنا نیست ، چطور باید این همه توضیح رو در مورد آیه و ... که بالا تو توضیح دادی بدونه تا بفهمه منظور از آیه چیه؟؟؟!!!

اینجا باید عرض کنم که آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند :

1. آیات اعتقادی
2.آیات اخلاقی
3. آیات احکامی

از مجموع کلّ قرآن کریم ، همه ی مردم مخاطب مستقیم دو دسته ی اول آیات یعنی آیات اعتقادی و اخلاقی هستند. یعنی خودشون باید بخونند و فکر کنند و بفهمند و عمل کنند. در این آیات هم مشکلی برای این فرد عامی ساده که عربی هم بلد نیست پیش نمی آد.

مثلا وقتی آیه ای می گه : قیامتی خواهد بود با این ویزگی ها ، کسی خیلی به مشکل برنمی خوره که نفهمه ، منتها ممکنه دقیق یا کامل نفهمه که به مطالعه و بررسی می پردازه.
یا مثلا وقتی آیه ای در اخلاق می گه که « لماذا تقولون ما لا تفعلون» برای چه چیزی رو میگید که خودتون بهش عمل نمی کنید!! یا می گه دروغ نگویید ، غیبت نکنید و ... آیا کسی هست اینها رو نفهمه که یعنی چی؟

اما فقط دسته ی سوم یعنی آیات مربوط به احکام شرعی که بهشون «آیات الاحکام» گفته می شه ، اینها به این صورت هست که همه ی مردم با واسطه مخاطب این آیات هستند و مخاطب بی واسطه ی این آیات فقها و علما هستند که ابزار و علوم لازم برای فهم درست و کامل این آیات را یاد گرفته اند.
این ایات که تعدادش حدودا 300 -400 آیه از کل قران است ، اینها تحقیقی نیست برای همه ، برای مردم تقلیدی است و برای عده ای از مردم که علما هستند تحقیقی است. و الّا اگر قرار بود آیات مربوط به احکام وشرع رو همه خودشون بخونن و بفهمن ، چه کاری بود مرجع تقلید و علما و ... باشند؟!!!

و دلیلش هم اینه که اولا احکام شرعی بنا به زمان تغییر می کنند و ثانیا جزئیاتش بیان نشده و باید از متن متون دینی و روائی استخراج بشه. اگر خدا می خواست همه ی احکام رو با تمام جزئیاتش و برای تمام زمان ها بفرسته ، که همه خودشون بخونن و فهمن ، باید مثلا الان که حدودا 14 قرن از نزول قران گذشته ، برای هر 100 سال یک احکام متناسب با اون زمان می فرستاد و با تمام جزئیات یعنی چیزی در حدّ کلّ فتاوی یک مرجع در هم هی شاخه ها که حدود 5 جلد می شه. پس یعنی در 14 قرن ، برای هر 100 سال 5 جلد کتاب احکام نازل می شد ، این یعنی 70 جلد فقط آیات مربوط به احکام تا زمان ما. پس اگر ده قرن دیگه هم تا قیامت و ظهور و .. مانده باشه ، 50 جلد اضافه می شه و.... اونوقت یعنی پیامبر باید در تمام طول عمر می نشست و وحی را منتقل می کرد. و چه کسی می توانست از اینها حراست کنه ، و از اون گذشته فکر ماها تعطیل می شد و یک مصرف کننده ی صِرف می شدیم. اصلا ممکن نیست.
پس این آیه جزو آیات الاحکام است ، فهم درستش برای علما و فقها ممکنه و مردم جزئیات و توضیح آیات را از علما باید بپرسند.

امیدوارم با دید حق بین و متعادل این مطالب رو دقیق بخونید و مفید باشه ان شا الله.
پیوسته متعالی
یاحق

نقل قول:

اقای خیر البریه که احتمالا باید اقا باشید هیچ کجا در هیچ حدیثی همچین مساله ای نیومده.این عقیده افرادی هستش که صد سال پیش به خانوم ها میگفتن ضعیفه!

با سلام

اینجانب تا به امری یقین نداشته باشم اینچنین قاطع قضاوت نمیکنم ، در احادیث صحیح و متفق بین الفریقین بسیاری آمده که اکثریت اهل جهنم زنان هستند :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11067

طارق;125938 نوشت:

ثانیا باید به عوامل غیر معرفتی و انگیزه های بحث در شما هم اشاره ای کنم که گاهی فردی در تعیین مسید زندگی و اعتقاداتش قطعا به نتیجه رسیده که اسلام دین حق نیست یا قرآن کلام خدا نیست یا تحریف شده یا ... و تنها هفدش از ورود به این بحث ها این است که هر طور شده ثابت کند که در گفته های دین حرف غلط هست.
ولی یک کسی هم واقعا به دنبال پاسخ سوالات خویش بوده و در تردید است و اگر توضیح درست و مطابق عقلی داده شود می پذیرد.
واقعا ازتون تقاضا دارم که اگر در خودتون انگیزه ی نفر اولی که گفتم را می بینید بفرمائید تا من بحث نکنم. و اخلاق انسانی هم ایجاب می کنه که به نبده بفرمائید تا وقتم رو صرف بحثی که مبنای مخاطبم عدم پذیرش است نکنم.
البته از سیاق صحبتتون فهمیدم انگیزتون مورد دوم هست و واقعا سوال دارید ولی جهت اطمینان سوال کردم.

در جوابتون بايد بگم من تا تحقيق نكنم چيزي و رد و قبول نمي كنم. حالا كه اون چيز اسلام و قرانه قضيه خيلي حساسه. من معاد و توحيد و حضرت محمد رو قبول دارم. ببيند من اكثر احكامو قبول دارم و مطمئم ديني اسلام كاملتر نيست . حتي در بحث زن ها اسلام خيلي از ديگر دين ها قويتره. اما خوب انسان كمال گراست. فقط مي خام ان شاا.. به اطمينان برسم.
پس خيالون راحت از دسته اول نيستم.

طارق;125938 نوشت:

[=arial]1. در مورد عبارت «الرّجال قوّامون علی النّساء» که زنان تحت قیّومیت مردان هستند، خلاصه و چکیده ی گفته ی آیت الله جوادی آملی را از کتابی که در پست قبل معرفی کردم می آرم و فکر می کنم در این مورد همین توضیحات کافی باشه؛

در مورد قواميت مردها مشكلي ندارم. اين مورد به اختلافات احساسي و فيزيكي زن و مرد برمي گرده همه مي دونيم كه اين اختلافا هست. فلسفه ازداوجم در اين اختلافه. كه باعث تعديلو تكامل مي شه. بالاخره هرجايي بايد يه مديرعاملم داشته باشه ديگه. وگرنه زندگي بهم ميريزه. من و شوهرم هميشه با هم مشورت مي كنيم حتي خيلي وقتا شوهرم به خاطر اينكه من ناراحت نشم اگه حرفم از نظرش منطقي نباشه حرف منو قبول مي كنه. زندگي واقعي خيلي فرق مي كنه. قانون زندگي مي تونه عشق و مهربانيم باشه. :Cheshmak:

با او

سلام و ادب؛

البته همین جا عرض کنم که اتفاقا بنده این حرف رو که آقایون عقلشون قوی تر هست و خانم ها احساساتی تر هستند را قبول ندارم و و آیت الله جوادی آملی هم این مطلب را در کتابشان زیر سوال برده اند و رد کرده اند.

دلیلش هم این است که شرافت انسان به عقل اوست و لطافت انسان به احساسات اوست و هر این دو صفت -عقل و احساس- به انسانیت انسان بر می گردد که همان نفس مجرّد است که نه زن است و نه مرد. عقل و احساس به جنسیت مادی و بدن فیزیکی ربطی ندارد.

لذا خانم هایی را داریم از بعضی آقایون عقلشون قوی تره ، آقایونی هم داریم از بعضی خانم ها احساساتشون بیشتره. اساسا جنسیت در میزان عقل و احساس اصلا تاثیری ندارد و عقل و احساس به تربیت و محیط زندگی و تحصیلات و تفکر و تعادل طبع و ... بستگی دارد و میزان عقل و احساس به اختیار خود انسان است که انسان با فهم و ارتباط با زیبایی های هستی ، احساسات خود را فعال و با رشد تفکر خود ، عقل خود را شکوفا کنند.

لذا ائمه ی معصومین چه خانمشان که حضرت زهراست و چه آقایشان که امام علی است هر دو با اینکه از دو جنس مختلف بوده اند ولی هر دو در اوج عقل و احساس بوده اند و هم اوج عقل را در حضرت زهرا دیده ایم و هم اوج احساس را از امام علی و هر دو بزرگوار ، هم اوج عقل اند و هم اوج احساس.

اما تفاوت واقعی که میان خانم و آقا هست و قابل انکار نیست، همان تفاوت های جسمانی و بدنی است ، و به خاطر سختی تامین امنیت و معاش این مسئولیت به مرد که به لحاظ جسمانی قوی تر است ، سپرده شده است. ولی در عین حال خانم و آقا در عقل و احساس بالقوه برابرند.

پیوسته متعالی
یاحق

خیر البریه;125944 نوشت:

با سلام

اینجانب تا به امری یقین نداشته باشم اینچنین قاطع قضاوت نمیکنم ، در احادیث صحیح و متفق بین الفریقین بسیاری آمده که اکثریت اهل جهنم زنان هستند :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11067[/QUOTE
شما که اینقدر دینداری باید بدونی که دل شکستنم خوب نیست درضمن جز خدا هیچ کس نمیدونه اخر کار چه خبره.
اسرار جهان را نه تو دانی ونه من این سر ومعما نه تو خوانی و نه من

طارق;125939 نوشت:

ببینید مرد اینجا 2 مسئولیت تامین امنیت و معاش گردنشه، حالا به این دو مثال توجه کنید :

حالا مثلا اگر مرد که مسئولیت حفظ امنیت همسرش را دارد ، و فردا در قبال این مسئولیتش باید جوابگو باشه ، خانمش با لجبازی تمام ، بگه من فردا شب ساعت 2 نصف شب تنهایی جایی خواهم رفت. و نگه کجا می ره؟!!! مردی که وظیفه ی حفظ امنیت خانم را داره ، چه باید بکنه؟ اینجا داره راهکار هایی ارائه می شه. و واضربوهنّ بعد از 3 بار تکرار شدن کار شتباه است. یعنی در این مثال بعد از اینکه 3 بار خانم تنهایی ساعت 2 نصف شب بدون اطلاع از محل رفتنش بزاره از خونه بره!!!

یا مثلا مرد که وظیفه ی تامین معاش خانواده رو داره ، خانمی برداره بی اطلاع مرد ، کلّ پس انداز خانواده رو که برای مدرسه ی بچه ها و .... پیش بینی شده یک جا بده به فقیری یا چیزی و تامین معاش خانواده رو به مخاطره بندازه ، اینجا مردی که وظیفه ی تامین معاش خانواده رو داره چی کار باید بکنه؟ باز اینجا واضربوهنّ بعد از 3 بار تکرار عمل است ، یعنی 3 بار پول پس انداز رو برداره و ببخشه!!!

***************************************************************************

ببینید خوب به این مثال ها دقت کنید ها ، نشوز یعنی نظم و امنیت رو با بی منطقی و لج بازی به هم زدن. یعنی از صلاح امنیت و معاش خانواده تبعیت نکردن. خب اینجا کسی که مسئول هست چه کنه؟ همین رو ببرید در یک اداره که مدیر اونجا وظیفه ی تامین امنیت و حقوق ماهانه ی کارمندان رو به عهده داره ، اینجا کارمندی بخواد کاری کنه که امنیت و معاش کل سیستم به هم بریزه ، باید برخورد کرد.

پس اولا دقت کنید که نگفته مرد حق زدن زن را داره ، گفته مرد حق برخورد فیزیکی با زنی را داره که با بی عقلی و بی نظمی معاش و امنیت کل خانواده رو به خطر انداخته وثانیا به کارش هم ادامه می ده.

مثلا فکر کنید کلا ده میلیون پول دارن ، خانم برداره سه میلیون رو ببخشه همینجوری به کسی. مرد بگه نکن عزیزم ، این پول تحصیل بچه ها و خریدن ماشینمونه. بعد خانم سه میلیون دیگر برداره و ببخشه. دوباره مرد بگه نکن این پول تحصیل بچه هاست. و برای بار سوم 3 میلیون دیگر هم ببخشه. و تنها یک میلیون باقی بمونه. دقت کنید که آیه بعد از 3 مرحله جواز برخورد فیزیکی داده.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ثانیا : اما ضمن توصیحات فوق یک نکته ی دومی هم داره که عرض می کنیم و اون اینکه این واضربوهنّ که در آیه آمده به عنوان مرحله ی سوم برخورد با کاری که امنیت و معاش خانواده را ، این برخورد فیزیکی یک سری شروطی داره که در فقه بررسی می شه. نگید چرا در آیه نگفته ، چون در قرآن همیشه اصول کلی رو می گه و جزئیات توسط معصومین بیان می شه. مثل نماز که اصلش در قران اومده ولی تعداد رکعت ها و کیفیتش توسط معصومین بیان شده.

قبل از صبحت در مورد بقيه فرمايشاتتون بايد بگم اين زني كه شما مثال زدي به نظرتون مونگول نيست؟
آخه اگه زني اينقدر مونگول باشه با ضرب كه آدم نمي شه بيچاره دست خودش نيست عقل نداره!
اين كه شما مثال زدي بيشتر شبيه يه بچست نه آدم عاقل و بالغ!

نقل قول:

قبل از صبحت در مورد بقيه فرمايشاتتون بايد بگم اين زني كه شما مثال زدي به نظرتون مونگول نيست؟
آخه اگه زني اينقدر مونگول باشه با ضرب كه آدم نمي شه بيچاره دست خودش نيست عقل نداره!
اين كه شما مثال زدي بيشتر شبيه يه بچست نه آدم عاقل و بالغ!

خب دیگه

محدودیت برای زن همینه نه بیشتر
همون چیزی که گاه و بیگاه میکوبونن فرق سر خانوما
بدون اینکه بدونن واقعا شامل چه چیزایی میشه
یعنی فقط باید مونگل نباشی:khandeh!: و کارهای محیرالعقول انجام ندی و پس انداز چندماه خانواده رو نندازین دور(فکر نکنم از این خانوما پیدا بشه)

ولی خیلی از انسانهای سطحی نگر،فکر میکنن زن باید دستش بسته باشه،نباید جایی بره و ..


نیلو جان

معنای ضرب:


http://www.askdin.com/showthread.php?t=3851&page=5

با سلام خدمت دوستان گرامی:Gol:

خیر البریه;125643 نوشت:
چرا خداوند من را زن آفریده ودستور ماندن در خانه داده و تو را مرد و آزاد و چرا گفته که مرد بر زن برتری دارد

دقیقا خداوند کجای قرآن فرمودند که مرد بر زن برتری داره و شاید هم از یک حدیث قدسی میفرمایید!؟؟

niloo1420;125687 نوشت:
لحنتون خيلي تنده، اگه خودتم يه زن بودي اين حرفو ميزدي؟ بعيد مي دونم....

عادت میکنید دوست عزیزم

:ok:
خیلی واسم جالبه که ماشالله بخاطر فهمی که خدا به مرد ها داده 99% آن ها در احکام مربوط به خودشان تسلیم هستند و هیچگونه سوالی نمیکنند که چرا تا وقتی جان در بدن داریم میتونیم زن بگیریم و....!!!!
اما متاسفانه زنان این فهم رو ندارن و در صورتی هم که بپرسن مرد ها آنان را به تسلیم نبودن محکوم میکنند!!!
راستش منم اگه مرد بودم تسلیم بودم!
آخه کی بدش میاد...!!!

niloo1420;126050 نوشت:
قبل از صبحت در مورد بقيه فرمايشاتتون بايد بگم اين زني كه شما مثال زدي به نظرتون مونگول نيست؟ آخه اگه زني اينقدر مونگول باشه با ضرب كه آدم نمي شه بيچاره دست خودش نيست عقل نداره!

:khaneh:

hedi;126065 نوشت:

عادت میکنید دوست عزیزم :ok:
خیلی واسم جالبه که ماشالله بخاطر فهمی که خدا به مرد ها داده 99% آن ها در احکام مربوط به خودشان تسلیم هستند و هیچگونه سوالی نمیکنند که چرا تا وقتی جان در بدن داریم میتونیم زن بگیریم و....!!!!
اما متاسفانه زنان این فهم رو ندارن و در صورتی هم که بپرسن مرد ها آنان را به تسلیم نبودن محکوم میکنند!!!
راستش منم اگه مرد بودم تسلیم بودم!
آخه کی بدش میاد...!!!


آره خوب همه چيزاي راحتو قبول دارن اصلن چرا دنبال دليلش باشن؟!

با او

سلام و ادب؛

فرمودید:

قبل از صبحت در مورد بقيه فرمايشاتتون بايد بگم اين زني كه شما مثال زدي به نظرتون مونگول نيست؟
آخه اگه زني اينقدر مونگول باشه با ضرب كه آدم نمي شه بيچاره دست خودش نيست عقل نداره!
اين كه شما مثال زدي بيشتر شبيه يه بچست نه آدم عاقل و بالغ!


پاسخ:

بله واقعا همینه ، نشوز به معنی سرپیچی کردن در اموری است که مسئولیت اون امور بر گردن مرد است خصوصا تامین معاش و امنیت.
و لازم است عرض کنم که بله متاسّفانه این گونه خانم هایی داریم ، و حتّی بدتر از این مسائل.
بعضی خانم هایی که متاسّفانه دچار افراط یا تفریط می شوند ، این جور کارها و حتی بدتر از این دیده شده و می شه.
گاها به کسی که در دادگاه خانواده کار می کنه یا قاضی است رجوع کنید و از موارد نادر و خاص طلاق بپرسید که دلیلش چی بوده ، می بینید که خانم یا آقایی ، یک رفتارهایی از همسرش به عنوان دلیل طلاق می گفته است که واقعا به قول آقا ناصر در ساختمان پزشکان ، مُحَیّر العقول است.

پیوسته متعالی
یاحق

niloo1420;125607 نوشت:
اميد وارم با نظراتتون يا من قانع بشم يا... با توجه به اينكه من زني مسلمانم اما هميشه از بحث در مورد زن در اسلام فراريم چون اگه كسي ازم دليل يه چيزاييو بخواد توش مي مونم. البته بيشتر درگيري با خودمه . بگذريم.

با سلام و احترام
از مـجـموع مطالعات و بررسى ها در جوامع غير متمدن قبل ازاسلام و جوامع متمدن مثل چين , هند , مصر قديم و ايران و جوامع عرب پيش از اسلام مى توان چنين نتيجه گرفت :اولا : اين جوامع زن را انسانى هم سطح حيوان و ضعيف مى دانستند كه اگر آزاد ومستقل باشد براى جامعه فساد و تـباهى به بار مى آورد ; ثانيا : زن را به مثابه سكنى يا غذا كه از شرايط لازم براى زندگى است به حـسـاب مـى آوردند نه عضو و عنصرى سازنده اجتماع .

[=tahoma][=&quot] ثالثا : براى زن هيچ حقى و مالكيتى را به رسـميت نمى شناختند مگربه تبع مرد و تا آنجا كه براى مرد مفيد است ; رابعا : اساس رفتار با آنها برسلطه و استخدام استوار بود . امـا اسـلام زن را مـانند مرد انسان مى داند و همه انسان ها را برابر مى داند مگر آنكه تقوايش بيشتر است.
ان اكرمكم عنداللّه اتقيكم .گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.( حجرات - 13 ) .
و نيزمى فرمايد :
الا من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مومن فلنحيينه حياه طيبه ولنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون.هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مى‏داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند، خواهيم دا د.( نحل - 97 ) . [/]
[/]

اما جايگاه اجتماعى زن از نگاه اسلام : اسلام به لحاظ اجتماعى ميان زن و مرد قائل به تساوى است . همانگونه كه مرد داراى اراده , حق و تكليف است , زن نيز داراى اراده , حق و تكليف است . اسلام جامعه را مولود زن و مرد با هم مى داند و براى زن حقوق مستقل مانند مرد قائل است . [ لها ماكسبت و عليها ما اكتسبت ] . البته زن در نگاه اسلام داراى دو خصوصيت است كه هر يك از اين خصوصيات احكام مطابق خود و خاص خود را مى طلبد . خصوصيت اول آنست كه زن مانند ( حرث ) است يعنى زن است كه نطفه را پرورش مى دهد و نسل انـسـانـى را بـا تـولـيـد مثل بقا مى بخشد و اين خصوصيت سبب مى شود كه زن احكام مخصوص داشته باشد

[=tahoma][=&quot]. خـصـوصـيـت دوم آن اسـت كه وجود زن لطيفتر و روحيه و عواطف او رقيقتر از مرداست و اين خصوصيت نيز سبب احكام خاصى براى زن مى گردد . بنابراين جايگاه اجتماعى زن از نگاه اسلام روشن مى شود چنانكه در قرآن مى فرمايد : [ و لا تتمنوا ما فضل اللّه به بعضكم على بعض للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن ( نساء - 32 ) . ] مـراد از ايـن آيـات اين است كه ملاك اختصاص زن و مرد به فضايل اعمالى است كه هر يك براى جامعه انجام مى دهند . بـنـابـراين فضايلى مانند ايمان و علم و عقل و تقوى اختصاص به مرد يا زن ندارد بلكه ملاك عمل است . [/][/]

هادي;126133 نوشت:
با سلام و احترام
از مـجـموع مطالعات و بررسى ها در جوامع غير متمدن قبل ازاسلام و جوامع متمدن مثل چين , هند , مصر قديم و ايران و جوامع عرب پيش از اسلام مى توان چنين نتيجه گرفت :اولا : اين جوامع زن را انسانى هم سطح حيوان و ضعيف مى دانستند كه اگر آزاد ومستقل باشد براى جامعه فساد و تـباهى به بار مى آورد ; ثانيا : زن را به مثابه سكنى يا غذا كه از شرايط لازم براى زندگى است به حـسـاب مـى آوردند نه عضو و عنصرى سازنده اجتماع .

سلام ، پس چرا با ظهور اسلام این تفکرات از بین نرفته؟

طارق جان توي همين آيه 34 فقط گفته شده ((نشوز)) من عربي بلد نيستم. ممكنه در مورد اين فعل يكم توضيح بدي.

البته خيلي خيلي لطف مي كني. من كه دعات مي كنم :Gol:

tobeh;126202 نوشت:
سلام ، پس چرا با ظهور اسلام این تفکرات از بین نرفته؟

خب اينكه معلومه چون همه مسلمان اونم مسلمان واقعي نيستن. چه بسا بسياري از اين افكار بين مسلمان هاي نه چندان معتقد وجود داره. شما عربستانو ببين. اين عربها همچنان جاهلند. فكر كنم اگه چند تا ديگه حضرت محمد(ص) براشون بيادم فايده نداشته باشه. زنهاي عربستان نه حق راي دارن نه حق رانندگي ماشاا... شوهراشونم كه 4 تا 4تا زن دارن

واقعاً حيف كعبه كه تو كشور اين جاهل هاست...:Ghamgin:

نقل قول:
طارق جان توي همين آيه 34 فقط گفته شده ((نشوز)) من عربي بلد نيستم. ممكنه در مورد اين فعل يكم توضيح بدي.
این کلمه تو قران برای مرد هم بکار رفته
اگه بده برای هردو بده
اگه خوبه برای هردو
خوبه

سلامممممم بر همه بزرگواران اسک دین

خیر البریه;125643 نوشت:
اصلا یکی از عللی که اکثریت زنان جهنمی میشوند همین عدم اسلام آنهاست ! اسلام یعنی تسلیم بودن در برابر حق تعالی . اینکه دربرابر امر خدای سبحان ودستور ائمه هدی علیهم السلام غیرت بخرج بدهیم و آنرا بخلاف هوای نفس خود بدانیم نشان از سرکشی نفس اماره و پیروزی شیطان دارد .

راستش من میخواستم دیگه در تاپیکهایی که مربوط به حق و حقوق خانمهاست چیزی نگم اما حیفم اومد جواب ایشون رو ندم
بزرگوار من فقط از شما ی سوال دارم؟لطفا وجدانتون رو قاضی کنید

اگر شما ب خواستگاری خانمی برید که بگه من فقط به وظایفی که اسلام برام واجب کرده عمل میکنم و در اسلام واجب نیست که زن کار خونه رو انجام بده غذا درست کنه رخت و لباس بشوره و...
در اسلام فقط اطاعت از همسر در چند مساله مشخص شده
حالا آیا شما حاضرید با این خانم ازدواج کنید؟؟؟

کدوم آقایی وقتی بیاد خونه و ببینه همسرش کار خونه رو نکرده اعتراض نمیکنه و میگه خب وظیفه ش که نیست؟؟
چند درصد از آقایون؟؟؟

در همین سایت اسک دین میدونید چقدر تاپیک زده شد که باید برای مهریه سقف در نظر گرفته بشه؟؟؟در کجای قرآن همچین چیزی اومده؟؟؟مهریه حق مسلم خانمهاست کم و زیادش هم دوطرف مشخص میکنند همونطور که خداوند خواسته
آقایون هم اعتراض میکنند برادر من و جهنم به این دلیلی که شما ذکر کردید متعلق به خانمها نیست
لطفا از احادیث سوءاستفاده و تفسیر به رای نکنید
و من الله التوفیق
یا علی

نقل قول:
سلام یعنی تسلیم بودن در برابر حق تعالی . اینکه دربرابر امر خدای سبحان ودستور ائمه هدی علیهم السلام غیرت بخرج بدهیم و آنرا بخلاف هوای نفس خود بدانیم نشان از سرکشی نفس اماره و پیروزی شیطان دارد .
نقل قول:
زرگوار من فقط از شما ی سوال دارم؟لطفا وجدانتون رو قاضی کنید
اگر شما ب خواستگاری خانمی برید که بگه من فقط به وظایفی که اسلام برام واجب کرده عمل میکنم و در اسلام واجب نیست که زن کار خونه رو انجام بده غذا درست کنه رخت و لباس بشوره و...
در اسلام فقط اطاعت از همسر در چند مساله مشخص شده
حالا آیا شما حاضرید با این خانم ازدواج کنید؟؟؟
با سلام
چون در این سایت اقایون خیلی ادعا و تاکید بر تسلیم امر خدا و انجام مستحبات دارن بنده هم یه سوال میپرسم و حتما منتظر جواب اقایون مومن هستم که همشون سعی بر پیشی گرفتن در مستحبات دارن
اقایون محترم که عرض می کنین نکاح چه دائم چه موقت مستحبه و ثواب داره و تا حدی که دختران هم میتونن بدون اذن پدر به فتوای برخی مراجع صیغه بشن
شما اقایون بعنوان ازدواج دائم اول ایا حاضرین با یه خانم مومنه که تسلیم امر خداست و از این فرضیه الهی و مستحب فقط قبلا استفاده کرده و صیغه کرده ازدواج کنین؟؟؟
ایا حاضرین با یه خانم بیوه جوان مومنه ازدواج کنین در قران نداریم که ازدواج اقایون حتما باید با دختران باشه اما ایا شما اقایون مومن! چنین کاری میکنین چند درصد شما تمایلاتتون مانع از ازدواج با زنی که قبلا صیغه شده یا حتی دختری که صیغه شده با رعایت شرایط ازدواج دائم میکنین؟؟
منتظر جواب صادقانه هستم
چون دختران صیغه شده و مومن فقط یکی از مستحبات رو انجام دادن بعلاوه یک مرد دیگر هم از این رهگذر ثواب برده!
سوالات بعدی باشه برای بعد
یا حق

سلام من عکس حدیث بالا را در کتابی دیدم که بیشتر اهل بهشت زنان هستند چون خدا از ضعف انها اگاه است :Moteajeb!:

منتقد;126301 نوشت:
این کلمه تو قران برای مرد هم بکار رفته

اگه بده برای هردو بده
اگه خوبه برای هردو خوبه



من جواب میدم :Cheshmak:بعضی معتقدند نشوز در این ایه فقط خیانت به همسر است

ببخشید اشتباه فرستادم در جواب نیلو جان معنای نشوز را گفتم

tobeh;126202 نوشت:
سلام ، پس چرا با ظهور اسلام این تفکرات از بین نرفته؟

با سلام و احترام
اسلام یعنی مجموع آیات و روایات ما که این تعصب کور را مردود شمرده و هرچه هست عمل بد به این فرامین الهی است.
، نخست توجه شما را به آيه‌اي از سورة حجرات جلب مي‌كنيم‌: (يا ايُّها الناس اِنّا خلَقناكم من ذَكَرٍ و اُنثي و جَعلناكم شعوباً و قَبائل‌َ لِتَعارفوا ان‌َّ اَكرمَكُم عِندالله اتقيكم‌) يعني اي مردم‌! ما شما را از مرد و زني آفريديم و شما را شعبه شعبه و قبيله قبيله قرار داديم تا بدين ترتيب‌، يكديگر را بشناسيد (زيرا همه يك رنگ و يك شكل بوديد، يكديگر را از هم تميز نمي‌داديد و امكان شناسايي ميسر نمي‌شد) و بدانيد گرامي‌ترين شما نزد خداي متعال باتقواترين شماست‌. حال توجه كنيد به اولين آيه از سورة نسأ كه مي‌فرمايد: «يا ايُّها الناس‌ُ اتَّقوا ربَّكُم‌ُ الَّذي خَلَقَكُم مِن نَفْس‌ٍ واحِدَة‌ٍ وَ خَلَق‌َ مِنْها زَوْجَها وَ بَث‌َّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وِ نِسأً وَ اتَّقوا اللهَ الَّذي تَسائَلون‌َ بِه وَ الأرْحام ...» يعني‌، اي مردم‌! در برابر خداوند تقوا داشته باشيد. (از گناه و شرارت بپرهيزيد) پروردگاري كه شما را از يك سرشت و نفس واحد آفريد، و از همان نفس‌، همسرش را نيز پديد آورد. و از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان زيادي را پراكنده كرد. و در مورد خدايي كه به خاطر او از همديگر درخواست مي‌كنيد، دربارة اقارب و ارحام خود تقوا پيشه كنيد.
ملاحظه مي‌فرماييد كه در مسألة آفرينش از نظر قرآن كريم‌، تفاوتي ميان مرد و زن وجود ندارد. و هر دو از يك سرشت و گوهر آفريده شده‌اند.

آيه 195 سورة آل عمران مي‌فرمايد:
«فَاسْتَجاب‌َ لَهُم‌ْ رَبُّهُم إنّي لااُضيع‌ُ عَمَل‌َ عامِل‌ٍ مِنْكُم مِن ذَكَرٍ أو أُنثي‌َ بَعْضُكُم مِن بَعْض‌» وقتي عده‌اي از مردم با ايمان و خداپرست‌، از خداوند مي‌خواهند آن‌ها را از اهل جهنم قرار ندهد و گناهانشان را بيامرزد، پروردگار در پاسخ مي‌فرمايد: دعايشان مستجاب شد. و آنها بدانند كه من عمل نيك آنها را چه مرد باشند و چه زن‌، ضايع نخواهم كرد.
به تعبير آخر آيه «بعضكم من بعض‌» توجه كنيد يعني‌; در نظر من ـ كه آفريدگار شما هستم ـ مرد و زن شما يكسان است‌. و اگر مؤمني عمل صالح انجام دهد به او پاداش خواهم داد. اما اين كه مرد يا زن باشد، در پاداش فرقي نمي‌كند. از نظر حقوقي نيز قرآن كريم‌، مرد و زن را مورد توجه قرار داده و مي‌فرمايد: «ولَهُن‌َّ مِثْل‌ُ الَّذي عَلَيْهِن‌َّ» يعني هر حقي كه مرد بر گردن زن دارد، به همان اندازه زن نيز بر عهدة مرد حقوقي دارد. نيز مي‌فرمايد: للرِّجال‌ِ نَصيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبوا وَ لِلنِّسأِ نَصيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبْن‌َ يعني براي مردان از تلاشهاي اقتصادي آنها بهره‌اي است و براي زنان نيز همان بهره از تلاشهاي اقتصادي آنهاست‌; نه اين كه مردان بتوانند ناحق سهم آنها را نيز به خود اختصاص دهند.
در مورد حسن معاشرت با زنان نيز مي‌فرمايد: و عاشِرُوهُن‌َّ بالمَعْروف يعني با روش نيك با زنان زندگي نماييد

اكنون به رواياتي كه در اين زمينه هست‌، توجه فرماييد:
1. امام صادق (علیه السلام) مي‌فرمايند: درباره دو دسته از افراد كه ممكن است ضعيف واقع شوند از خدا بترسيد. كسي كه اين روايت را از حضرت شنيده است مي‌گويد مقصود حضرت‌، زنان و يتيمان بودند.
2. در جای دیگر مي‌فرمايند: خدا رحمت كند بنده‌اي را كه ما بين خود و همسرش (زنش‌) را اصلاح كند و با او خوش‌رفتاري نمايد; چرا كه خداوند براي تدبير امور منزل و سبك كردن بار زن‌، مسئوليت خانواده و زن را بر دوش مرد نهاده است‌.
3. پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)مي‌فرمايند: گناه بزرگي است كه مرد، خانوادة خود را رها كند، و بطور كامل و دقيق‌، نيازمنديهاي مختلف آنان را برآورده نسازد.
4. نیزمي‌فرمايند: چندان جبرئيل از سوي خداي متعال درباره زنان سفارش كرد كه خيال كردم جز در صورت ارتكاب زنا، طلاقش جايز نباشد.

5. باز مي‌فرمايند: بهترين مردان شما كسي است كه براي زنان و دخترانش بهتر باشد.
6. نيز مي‌فرمايند: هر كس ـ از مردان ـ به خانوادة خود رسيدگي نكند، ملعون است ملعون‌!
7. نيز مي‌فرمايند: بهترين شما كسي است كه براي خانواده‌اش بهتر باشد و من براي خانواده‌ام از همة شما بهترم‌. 8
. نيز مي‌فرمايند: آن كه با خانواده و همسرش خوب رفتار كند، خداوند بر عمرش بيفزايد.
9. نيز مي‌فرمايند: خدمت به خانواده نمي‌كند مگر آنكه صديق و راست كردار باشد. و يا از شهيدان و در زمرة آنان باشد، يا مردي باشد كه خداوند، خير دنيا و آخرت را براي او خواسته باشد. يعني‌; چون انساني نيك سيرت و محبوب خداوند است‌، مي‌فهمد كه بايد به خانواده و همسرش نيكي و احسان نمايد.
10. در روايت ديگري فرموده است‌: مردي كه همسرش را بيازارد، نماز و هيچ كار خيري از او پذيرفته نيست‌. و اولين كسي است كه وارد آتش دوزخ خواهد شد.
11. نيز فرمودند: كسي كه زن مي‌گيرد، بايد احترامش كند.

طارق جان بحث من داره ميره به حاشيه زودتر خودتو برسون:vamonde:

نقل قول:

دقیقا خداوند کجای قرآن فرمودند که مرد بر زن برتری داره و شاید هم از یک حدیث قدسی میفرمایید!؟؟


با سلام

منظور از برتری چیست ؟ مثلا در آیه شریفه خدای سبحان فرمود :

وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ {البقرة/228}


نقل قول:

اگر شما ب خواستگاری خانمی برید که بگه من فقط به وظایفی که اسلام برام واجب کرده عمل میکنم و در اسلام واجب نیست که زن کار خونه رو انجام بده غذا درست کنه رخت و لباس بشوره و...
در اسلام فقط اطاعت از همسر در چند مساله مشخص شده
حالا آیا شما حاضرید با این خانم ازدواج کنید؟؟؟




خوب اگر بخواهیم دستور اسلام را دقیقا اجرا کنیم میتوانیم خدمتکاران و حتی زنان متعددی بگیریم که هریک به وظایف مشخصی بپردازند.

خیر البریه;126579 نوشت:

خوب اگر بخواهیم دستور اسلام را دقیقا اجرا کنیم میتوانیم خدمتکاران و حتی زنان متعددی بگیریم که هریک به وظایف مشخصی بپردازند.

بالاخره زن بگيري يا خدمتكار؟ اصلن فرض كن زن اولت شرط حين عقدكرده كه نتوني زن ديگه اي بگيري. پول خدمتكارم نداري اون وقت چي يعني زنديگو به زنه زهز نمي كني؟؟ البته مي كني:ok:

خیر البریه;126579 نوشت:
خوب اگر بخواهیم دستور اسلام را دقیقا اجرا کنیم میتوانیم خدمتکاران و حتی زنان متعددی بگیریم که هریک به وظایف مشخصی بپردازند.

سلامممممممم بر بزرگواران
خیلی ممنووون از پاسخ صادقانتون همین رو میخواستم بشنوم

جالبه که آقایون برای زنان متعدد گرفتن میخواند از هم پیشی بگیرند(امر مستحب)
اما گرفتن خدمتکار برای خانم که در صورت توان مالی داشتند امری واجب هست تعداد آقایونی که اینکار رو میکنند انگشت شماره

یعنی چه کم هستند مردانی که به دستورات اسلام عمل کنند
و چه بسیارند مردانی که به هوس خود عمل میکنند و بها میدند اون هم در پوشش اسلام
جمله شهید مطهری یادتونه؟؟؟
اسلام نوری است که ما مسلمونها حکم شیشه ی کدر و آلوده ای رو داریم که این نور رو احاطه کردیم و نمیذاریم این نور ناب به دیگران برسه و چهره ی اسلام و خراب میکنیم

و من الله التوفیق
یا علی

تساوی زن و مرد در مسیر عبودیت



بسم الله الرحمن الرحیم





در بینش توحیدی, انسان _ چه زن و چه مرد _ ,مخلوق خداوند است :


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً :


خداوند شما را ابتدا از خاك و سپس از نطفه آفرید. آن گاه جفتهاى یكدیگر قرارتان داد


و هدف از خلقت جن و انس بندگی خداست.و بندگی کمال مخلوق است و خداوند انسان را برای رساندن به کمال آفرید از روی رحمت و کرم خود


وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ:


و جن و انس را نیافریدم مگر براى این كه مرا بندگى كنند.


در حالیکه خود نیازی به آفرینش ایشان نداشت :


والله غنی عن العالمین :


قطعا خدا از جهانیان بى‏نیاز است.


بنابراین آنکس که در مسیر بندگی پیشتر ,–چه زن و چه مرد -, نزد خداوند عزیزتر :


یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ


اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم، و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید [و اینها ملاك امتیاز نیست‏]، قطعا ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى‏تردید خداوند داناى آگاه است.


و در این مسیر نه تنها خداوند اجر هیچکس را – چه زن و چه مرد - ضایع نمی گرداند :





فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ



پس پروردگارشان [دعاى ایشان را] اجابت كرد كه من عمل هیچ عاملى از شما را، اعم از مرد یا زن تباه نمى‏كنم. شما همگى از یكدیگرید



و نه تنها ذره ای به کسی ظلم نمی شود :




وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیراً



و هر كه از مرد و زن كارهاى شایسته كند در حالیكه مؤمن باشد آنها داخل بهشت مى‏شوند و ذره‏اى به آنها ستم نمى‏رود



بلکه خالق متعال انسانی را- چه زن و چه مرد – که در مسیر عبودیت گام بزند, به حیات پاک زنده می گرداند :




مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یَعْمَلُونَ:



هر كس از مرد یا زن كار شایسته كند- در حالى كه مؤمن باشد- قطعا او را با زندگى پاكیزه‏اى حیات حقیقى مى‏بخشیم و مسلما اجرشان را بر پایه بهترین كارى كه مى‏كردند مى‏دهیم




و به بهشت برین می رساند :




مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ:



هر كه بدى كند، جز به قدر آن مجازات نمى‏شود، و كسانى كه كار شایسته كنند- چه مرد و چه زن- و مؤمن باشند، آنها داخل بهشت شده، در آن جا بى‏حساب روزى داده مى‏شوند



در بینش توحیدی مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند و در مسیر بندگی یکدیگر را یاری رسانند :


وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَكیمٌ:


و مردان و زنان با ایمان یار و دوستدار یكدیگرند كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و نماز به پا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى‏برند. آنان را خدا به زودى مشمول رحمت قرار مى‏دهد [و] خداوند شكست‏ناپذیر، حكیم است.


و زنان همچون مردان می توانند در تمام کمالات بندگی همچون صبر ,خشوع و... پیش روند :


إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرینَ اللَّهَ كَثیراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً:


بى‏گمان، مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان اطاعت پیشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شكیبا، و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه دهنده، و مردان و زنان روزه‏دار، و مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زنانى كه خدا را فراوان یاد مى‏كنند، خداوند براى [همه‏] آنها آمرزش و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.


و حتی ضرب المثل شوند برای ایمان آورندگان! :




وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ:



و خدا براى كسانى كه ایمان آورده‏اند، همسر فرعون را مثل آورده، آن‏گاه كه گفت پروردگارا! براى من نزد خویش در بهشت خانه‏اى بساز و مرا از [شرّ] فرعون و عمل او نجات ده و مرا از مردم ستمكار برهان.



و یا همچون مریم مقدس :




وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ:



و هنگامى كه فرشتگان گفتند: اى مریم! خداوند تو را برگزید و پاكیزه داشت و تو را بر زنان جهان برترى داد



وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتینَ:



و مریم دختر عمران را [مثل آورده‏] كه دامان خود را پاك نگاه داشت پس ما از روح خود در آن دمیدیم و او سخنان پروردگار خود و كتاب‏هاى او را تصدیق نمود و از فرمانبرداران بود.


و سرانجام سیر بندگی انسان – چه زن و چه مرد – رسیدن به رستگاری عظیم است :


لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ یُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ كانَ ذلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظیماً:


تا مردان و زنانى را كه ایمان آورده‏اند، به بهشت‏هایى داخل كند كه از پاى درختانش نهرها جارى است و در آن جاویدان بمانند و بدى‏هایشان را از آنها بپوشاند و این در پیشگاه خدا كامیابى بزرگى است.


یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ:


روزى كه مردان و زنان مؤمن را مى‏بینى كه نورشان پیشاپیش آنها و به جانب راستشان شتابان مى‏رود، [به آنها گفته مى‏شود:] مژده‏ى شما امروز باغ‏هایى است كه از پاى درختانش نهرها جارى است، [و] در آنها جاویدانید. این همان كامیابى بزرگ است.


حال انسانی که خود را شناخته و دانسته که چرا او را آفریدند از اعماق وجود ایمان دارد که عمل به آنچه خالق حکیم و مهربان در قالب دین بر او عرضه داشته تنها راه رستگاری اوست.


او می داند که خداوند حکیم است و تفاوتهایی که در آفرینش مرد و زن قرار داده نه به گزاف بلکه به جهت بقاء و مصلحت جامعه بشریت بوده است و در نهایت همه برای رساندن او به کمال .


او می داند که اصل خلقت او به جهت تفضل خالق او بوده و نه استحقاقی از جانب او
چه رسد به تفاوتها و کم و زیادهای خلقت !
که البته در همه آنها حکمتی نهفته است چه آن حکمتها را بداند و چه نداند.
همینکه می داند خداوند حکیم است کافیست.


چه زیبا فرموده خدای بلند مرتبه :


وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً:


و چیزى را كه خدا بدان برخى از شما را بر برخى دیگر برترى داده آرزو نكنید.مردان را از آنچه كسب كرده‏اند بهره‏اى است و زنان را از آنچه به دست آورده‏اند بهره‏اى است. و [هر چه خواهید] از فضل خدا بخواهید كه بى‏گمان خدا به هر چیزى آگاه است.


بسیاری از شبهات عقیدتی ناشی از عدم ایمان حقیقی به این جمله است:



إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً !‏


موضوع قفل شده است