١١تیر؛ شهادت آیت الله صدوقی چهارمین شهید محراب

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
١١تیر؛ شهادت آیت الله صدوقی چهارمین شهید محراب

آیت الله صدوقی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری، در خانواده ای روحانی در یزد متولد شد.نقش ممتاز و بی بدیل علما و اندیشمندان دل آگاه در پیشرفت معنوی و اخلاقی جوامع، خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) را بر آن داشت تا در راستای سلسله گزارش های ستارگان آسمان تشیع به بازروایی زوایای سلوك فردی و علمی و حیات سیاسی و اجتماعی این آموزگاران حقیقت درگذشته و حال بپردازد. پیشوایانی كه عموما از بطن جامعه برخاسته و با زیستنی اخلاقی و مردمی، وجدان و واقعیت جامعه بشری را تاثیر و تحولی شگرف بخشیدند. آنانی كه در سراسر جهان توحید، بیدارگری، عدالت و حاكمیت بر سرنوشت را وجهه همت خود قرار داده و از مصائب آن پای پس نكشیدند.

در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به سیره و زندگی شهید آیت الله محمدصدوقی كه امام خمینی(ره) او را عمادالعلماء الاعلام و دوست نزدیك خود خواندند.

چهارمین شهید محراب
آیت الله صدوقی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری، در خانواده ای روحانی در یزد متولد شد. پدر او آقا میرزا ابوطالب صدوقی از روحانیون معروف یزد بود و امامت مسجد روضه محمدیه را بر عهده داشت و یکی از مراجع برتر دوران خود به شمار می رفت. محمد در سن هفت سالگی پدر، و در سن نه سالگی مادر خویش را از دست داد.

وی تحصیلات حوزوی را تا حدود لمعه و قوانین در مدرسه عبدالرحیم خان یزد به پایان رساند و در سال ۱۳۴۸ قمری، جهت ادامه تحصیلات عازم اصفهان شد و سال بعد برای ادامه تحصیل به قم عزیمت، و حدود ۲۱ سال جهت کسب علوم و معارف اسلامی و استفاده از محضر اساتید بزرگ در آن شهر اقامت گزید. در آغاز چند سالی از محضر آیت الله شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض نمود.

بعد از ارتحال آیت الله حائری(ره)، در سال ۱۳۵۵ قمری با توجه به اینکه مرجع آن زمان آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اقامت داشتند و سرپرستی حوزه بلاتکلیف مانده بود، بنا به پیشنهاد امام خمینی(ره) و عده ای از مدرسین حوزه، از آیت الله بروجردی که در آن زمان در بیمارستان فیروزآبادی بستری بودند و محل سکونتشان بروجرد بود، دعوت به عمل آوردند تا به قم بروند و سرپرستی حوزه علمیه قم و طلاب را در آن شرایط خاص به عهده گیرند و برای این امر آیت الله شیخ محمد صدوقی به همراه چند تن دیگر مأمور شده و موفق به جلب نظر آیت الله بروجردی گشتند و آن بزرگوار رحل اقامت در قم افکندند.

آیت الله صدوقی نقش عمده ای در سازماندهی حوزه بر عهده گرفت و ضمن تدریس علوم دینی، خود نیز از محضر بزرگانی چون آیات عظام سیدمحمدتقی خوانساری، حجت، صدر و بروجردی استفاده نمود.

صدوقی در سال ۱۳۳۰ شمسی به یزد مراجعت کرد و بنا به پیشنهاد روحانیون سرشناس یزد، در آن شهر ماند، و به تدریس مشتاقان پرداخت و با ایجاد تغییراتی، مدارس دینی را نوسازی نمود.

امام و آیت الله صدوقی
آیت الله صدوقی پس از چند سال اقامت در یزد، عازم قم شد، و در آنجا با امام(ره) که از مدرسین بزرگ حوزه بودند، بیش از پیش آشنا گردید. آیت الله صدوقی، هفته ای چند جلسه به خدمت ایشان می رسیدند.
با شروع نهضت امام(ره) در سال ۱۳۴۱ و ادامه آن، آیت الله صدوقی نیز با نهضت ایشان همراه و همگام شد و نقش بزرگی را در سازماندهی روحانیون وروشنگری مردم یزد ایفا کرد و از آن تاریخ در تمام فراز و نشیب های حرکت انقلاب اسلامی از یاران امام(ره) بود و از مروّجان افکار متعالی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به شمار می آمد.

پس از تبعید امام(ره) به ترکیه و سپس به نجف اشرف، ارتباط مرحوم صدوقی با امام از طریق مراسلات برقرار بود و تا آخرین حد توان خویش، امام(ره) را در مبارزه با رژیم همراهی می کرد.

صدوقی پیام های امام(ره) را که توسط تلفن به او می رسید، به اطلاع علمای مشهد، تبریز، شیراز و دیگر شهرها می رساند.

شهید صدوقی در مبارزه با شاه، یکی از محورهای مبارزه به حساب می آمد. او اعلامیه هایی در محکوم نمودن جنایات رژیم از جمله فاجعه سینما رکس آبادان صادر کرد، بعد از پیروزی انقلاب نیز در مورد مسائل مهم انقلاب همواره مورد مشورت پیشتازان روحانیت مبارز بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی او در سمت نماینده امام (ره) و امام جمعه یزد به فعالیت خود و هماهنگ كردن مردم ادامه داد. از اولین ساعت های پیروزی، اعلامیه ها و اطلاعیه های وی نشان از تلاش او در برقراری امنیت جامعه و حفظ وحدت و یكرنگی داشت. اولین اعلامیه او در ۲۳ بهمن ۵۷ حاوی تبریك پیروزی و تذكر به داشتن هوشیاری در مقابل تلاش دشمن و حفاظت و پاسداری نظام و امنیت شهرها و روستاها بود و سپس توصیه به عمل به دستورهای رهبر انقلاب كه مخالفت و تمرد از دستورهای او، مخالفت با احكام شرعی است و رعایت انضباط انقلابی و جلوگیری از هرج و مرج و تخریب با اقدام در چارچوب معین شده از طرف دفتر تبلیغاتی امام (ره) و دولت موقت و خودداری از تعرض به سازمان های دولتی و خصوصی و دخالت نكردن خودسرانه در بازداشت و دستگیری سران رژیم كه كار كمیته هاست.

او در ادامه شركت مردم در نظرخواهی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را لبیك گفتن به خدا و رسول خدا صلی الله علیه وآله می داند و نشانه رشد سیاسی و دیگر مسائل كشور تلقی می كند و حضور مردم را در صحنه سیاسی كشور ناامید كننده دشمن و یك وظیفه الهی می داند. او مردم را دعوت به مقاومت در برابر توطئه های دشمنان می كرد و تهدیدهای دولت آمریكا در محاصره اقتصادی و دخالت نظامی در ایران را شاهد صدقی بر عجز و ناتوانی آمریكا در برابر قیام ملت ایران عنوان می نمود. او جنگ را توطئه آمریكا می دانست و به مردم توصیه می كرد به خدا توسل كنند.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف مردم یزد، برای تدوین قانون اساسی راهی مجلس خبرگان شد و در راه تثبیت اصل ولایت فقیه، تلاش فراوانی از خود نشان داد. ایشان همچنین در ۱۱ مرداد سال ۵۸ به عنوان نماینده امام (ره) و امام جمعه یزد برگزیده شد و به روشنگری و ارشاد مردم همت گماشت.

سرانجام آیت الله محمد صدوقی در روز ۱۱ تیر ۱۳۶۱ مطابق با دهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ قمری، پس از ادای نماز جمعه در حالی كه جایگاه را ترك می كرد، منافقی با به آغوش كشیدن آن بزرگوار و منفجر كردن نارنجكی كه در دست داشت، ایشان را در خون خود غوطه ور ساخت. در این ترور كه در ادامه سیاست و روش پلید منافقان كوردل جهت حذف فیزیكی چهره های فعال، مؤثر و شاخص انقلاب اسلامی صورت گرفت آن شهید بزرگوار كه به حق، شیخ الشهداء و چهارمین شهید محراب نامیده شده است، به آرزوی دیرین خود رسید و به معراج خود كه شهادت بود، دست یافت.

شهادت هنر مردان خداست
قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتناب ناپذیراست، به ویژه انقلابی که برای خداست... قربانی برای یک انقلاب بزرگ، نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است.

چه کسی اولی به شهادت است، در زمانی که کفر بنی امیه اسلام را تهدید می کرد، از فرزند معصوم پیامبراسلام(ره) و فرزندان و اصحاب او چه کسی اولی به شهادت است، در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید می کنند، از امثال شهید بزرگوار ما، فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز رضوان الله علیه شهید بزرگی که در تمام صحنه های انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود... این مدعیان خدمت به خلق و قیام برای خلق که در بیغوله ها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیت المال خلق فعالیت شبانه روزی نمودند، اینک که خداوند تعالی چهره کریه شان را آشکار کرد و دستشان را از مال و جان خلق الله کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانی را از این خلق می گیرند... این جانب دوستی عزیز که بیش از ۳۰ سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم و اسلام خدمتگزاری متعهد و ایران فقیهی فداکار و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد، [اما] در ازاء آن به هدف نهایی، که آمال این شهیدان است نزدیک شد.(امام خمینی(ره))