آیادر اسلام دلیلی برای کارکرد های ثابت شده یوگا داریم ؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیادر اسلام دلیلی برای کارکرد های ثابت شده یوگا داریم ؟

سلام به همگی
من مطالعاتی درباره یوگا داشتم که اونو جالب دیدم یعنی راهگشای حداقل یکسری از مشکلات روحی بشر ماشینی امروز.
برام خیلی جالبه که بدونم مثلا از این همه مسائل مختلف آیا دین ما هم مطالبی درموردشون داره، یادمه که یه بار طب الصادق رو می خوندم چیزای جالبی دیدم. حال یوگا با این گستردگی واقعا معادلی برای مراحل مختلف اون می تونیم پیدا کنیم البته نه فقط در حیطه تئوری نه واقعا کاربردی مثل خود یوگا؟

کامران;125027 نوشت:
سلام به همگی من مطالعاتی درباره یوگا داشتم که اونو جالب دیدم یعنی راهگشای حداقل یکسری از مشکلات روحی بشر ماشینی امروز. برام خیلی جالبه که بدونم مثلا از این همه مسائل مختلف آیا دین ما هم مطالبی درموردشون داره، یادمه که یه بار طب الصادق رو می خوندم چیزای جالبی دیدم. حال یوگا با این گستردگی واقعا معادلی برای مراحل مختلف اون می تونیم پیدا کنیم البته نه فقط در حیطه تئوری نه واقعا کاربردی مثل خود یوگا؟

سلام
با عرض خوشامد به شما برادر گرامی
یوگا می تونه نوعی روان درمانی محسوب شود اما بحث دین خیلی فراتر و گسترده تر از این چیزهاست . مجموعه دستورات دین علاوه بر حفظ سلامتی جسمی و روانی تکامل معنوی و اصلاح جامعه بشری را نیز بدنبال خواهد داشت .
موفق باشید

با سلام و احترام به شما دوست عزیز
در ابتدا به آن کارکردهای نتیجه گرفته در مکتب یوگا اشاره بفرمایید تا با هم بحثی داشته باشیم. آنطور که از بیان شما پیداست منظور شما کار کردهای روحی روانی و پزشکی این مکتب است.
بر این اساس نیاز به بیان یک سری مفاهیم بنیادین در یوگا داریم تا یک مقایسه با اسلام بکنیم و نتیجه را به عهده خود شما بگذاریم.
اساتيد برجسته يوگا در توضيح يوگا مي گويند:
«براي رسيدن به تعالي مي­بايست جسم و روح انسان يکي شود و در صورت يکي شدن است که شخص به کمالات انساني، تهذيب اخلاق و سلامت جسم و ذهن نايل مي­شود ... در يوگا ادعا مي­شود انسان از طريق يوگا به خود اگاهي رسيده و به خويشتن خويش پي مي­برد و قادر به شناخت و ديدن حقيقت مي­شود» مروجين اصلي يوگا اين مکتب را نه فقط يک ورزش بلکه معبري براي وصول به حقيقت مي­دانند و هدف نهایی آن را آرامش .(1)
1.يوگاي پيشرفته، پي دي شارما ص 14

فرايند يوگا را در هشت مرحله شمرده ­اند:
«ياما (اعمال و رفتاري که عموم بايد انجام دهند)، نياما (اعمال و روش­هاي شخصي)، آسانا (حرکات)، پراناياما (کنترل تنفس)، پراتي­ها را (اعمال فکري و کنترل احساسات)، دهارانا (تمرکز)، ديانا (مدي تيشن) و ساما دهي (خودشناسي و حقيقت)(1)
کنداليني
اين واژه به معناي مار آتشين، قدرت مار و نیروي اوليه است و منظور از آنمرکزی حلقه وار است که در حفره ای در پایین ستون فقرات قرار دارد[2]که به اعتقاد یوگی ها این مرکز دارای نیرویی روحانی است که میتواند تغییرات زیادی دروضعیت روحی و روانی فرد ایجاد نماید.[3]این نیرو نشان دهنده نیروی خلاق خداوند است که در تعالیم هندو به آن شاکتی (تجلی بعد مونث خداوند ) گفته می شود.[4]به اعتقاد ایشان بیداری این نیرو باید تحت نظر یک گورو و مرشد روحانی باشد که خود تجربه گر تمامی مراحل مختلف در این عمل بوده تا بتواند این تحول رابدون اسیب به انجام رساند، چرا که بیدار کردن نابهنگام این نیرو بیشترین خطر را در پی دارد.[5]
از طرف دیگر بدون برانگیختن این انرژی خفته ، سیر روحی و رسیدن به سامادهی که غایت در یوگاست غیرممکن است.[6]این انرژی حیات اگر از ستون فقرات به سمت بالا صعود کند از بالای سر خارج می شود و با انرژی روحانی موجود در جهان هستی آمیخته می شود[7]و در این حالت است که شخص به حالت فرا آگاهی می رسد.[8]فرا آگاهی همان یکی شدن روح فرد با روح جهان یا ابرخود است.[9]به اعتقاد یوگی ها ،رهايي از چرخه تولد و مرگ ( زنجیره رنج وتناسخ ) از نتایج بیداری این نیروست.[10]
{1}.تاریخ جامع ادیان ،جان بایر ناس،ترجمه علی اصغر حکمت 1387 ص 270
[2]ـ کندالینی و چاکراها ، پاولسون ،ترجمه آرام ص 35
[3]ـ جيمز هويت، يوگا ص 204
[4]ـ ادیان و مکتب های فلسفی هند ، داریوش شایگان ، ج 2 ص 715 / چاکرا درمانی ، شلبلا شارامون ، ترجمه رایمون شهابی ص 33
[5]کندالینی تجربه امروز، خسرو شریف پور ص 28
[6]دم گستری در یوگا، سوامی شیواناندا ، ترجمه فرهاد خالصی مقدم ص44
[7]ـ کندالینی و چاکراها ، پاولسون ،ترجمه آرام ص 3، / کندالینی ، خسرو شریف پور ص55
[8]ـ جيمز هويت، يوگا ص 29
[9]ـ جيمز هويت، يوگا ص219
[10]ـ همان ص

چاکراها و نادی ها
چاکرا گردا­ب هايي هستند که انرژي از طريق آنها به بدن وارد و از آن خارج مي­شود. در مباحث مربوط به يوگا معمولاً از 7 چاکرا نام برده مي­شود که محل تجمع انرژي اند. انرژي که اين گرداب­ ها را به کار مي­اندازد يکي از آنها کنداليني است ديگري نيروي روحاني نهفته در وجود ادميان است. چاکراها قادر به دريافت انرژي هم هستند[1]چرا که انسان­ها از ديگران انرژي مي­گيرند هر چند که اين انرژي ممکن است مثبت باشد و به قدرت چاکرا کمک کند و ممکن است نيرومند باشد و بعضي از چاکراها را از کار بيندازد و ممکن است اثر منفي داشته باشد.
نادي­ها هم کانال­هاي براي ورود و به گردش افتادن نيروي حيات در بدن­اند. (مجراي عصب در بدن ظريف) به عبارتي نادي يعني رسانه و راه جريان انرژي در بدن [2]
[1]ـ کنداليني و چاکراها پاولسون، ترجمه آرام ص 115
[2]ـ همان ص 295 / يوگا، جيمزهويت، ص 232

ما در اسلام نه تنها بدیلی برای این مباحث داریم بلکه بالاتر از این مسائل به اموری می پردازند که اصولا در مباحث مرتبط با کندالینی و چاکراها دست نیافتنی است ، دو نمونه از این موارد -که اسمش را نمی توان بدیل گذاشت زیرا پتانسیلی که آموزه های اسلامی وجود دارد با مطالب مطروحه در یوگا قابل مقایسه نیست- نماز و دعاست که کمترین اثرشان بالاترین هدف یوگا یعنی آرامش درونی است که در این مورد در صورت تمایل شما جای بحث و تطبیق بسیار است.
اما نسبت به مطالبی که مورد ادعا در مباحث شماست یعنی کارکردهای اثبات شده! ما نقد داریم.
برخلاف آن چه که مدعیان یوگا می گویند یوگا نه مکتبی روان محور و نه مکتبی روح گرا بلکه مسلکی است که اساسا « تن محور» است چرا که این مبنا را یوگا از آیین تانترا گرفته و بدنامی آیین تانترا از این نظر چنان شهره است که ضرب المثل گردیده است، به گونه ای که یکی از علل ناشناخته ماندن تانترا و عدم توجه محققین ادیان هند به این آیین، نگاه ویژه و منحصر به فرد مکتب تانترا، به جسم و تن انسان و آیین های جنسی آن است. این آیین که در قرن چهارم میلادی شروع شد و درقرن ششم تثبیت شد درحقیقت آخرین ورق از کتاب آیین های معنوی هند است. از نگاه هندوها معنویت در تاریخ ( هم چون اعتقادی که به ادوار جهانی و انقراض تدریجی معنویت دارند ) سیر نزولی دارد و آثار تانترا چون مربوط به عصر سقوط معنویت بشر است دین عصر تاریکی نام گرفته است.

درآثار مقدس تانترا گفته شده: « همان کرداري که باعث مي­شود گروهي در جهنم بسوزند، يوگي آزادي خويش را از همان راه بدست مي­آورد»[1]
جهت رسيدن به وحدت از راه آميزش جنسي است که يکي از خطرناک­ترين روش­هاي رياضت مشهور به کنداليني يوگا در تانترا ابداع گرديده است. نيروي خفته کنداليني که از اولين چاکراهاي انسان سرچشمه مي­گيرد، در مرکزي قرار دارد که بين مقعد انسان و آلت تناسلي اوست که در مرکز آن، آلت تناسلي نر است.در چنين منطقي ـ که جسم مرکز همه چيز است و عالم جسم تنزل يافته همان عالم کبير است ـ بيشترين توجه به همين جسم فيزيکي معطوف مي­شود و همه مطلوب­ها د ر همين جسم و نيروهاي نهفته در آن جستجو مي­شود. بي­دليل نيست که بيش از هزار تکنيک در يوگا صرف پرورش جسم و تربيت بدن مي­شود.
در نگاه اسلام هر چند به جسم توجه ویژه ای شده و نظافت و پاکی جسم و سلامت وشادابی بدن به صورت برجسته ای لحاظ گردیده است، اما همه این ها بر این مبناست که بزرگان دین، جسم را مرکب روح معرفی کرده اند و اصالت را به روح انسان ـ که نفخه ای الهی است و خلق ویژه خداوند است ـ داده اند و جسم از این نظر که پایگاه روح و حامل آن است کرامت یافته است.
1.تاریخ جامع ادیان، جان بایر ناس ص 713.

این ایده که « همان کرداري که باعث مي­شود گروهي در جهنم بسوزند، يوگي آزادي خويش را از همان جا بدست می آورد» در منطق اسلام توهمی بیش نیست و برای پرورش روح، دستوراتی همگانی ومشترک تحت عنوان اوامر ونواهی الهی تشریع شده است و این طور نیست که بی بندوباری جنسی برای بعضی گناه و برای بعضی عامل رستگاری باشد. طبق متون اسلامی هرچند که با نظر به زمینه های ژنتیکی و بستر های اجتماعی، روح انسان ها ممکن است گرایشهای مختلفی پیدا کنند اما روح همه انسان ها برای تکامل و تعالی نیاز به دسته ای از اعمال و رفتارها دارند که نیاز مشترک همگان است وبدون این دسته از اعمال که در حکم اصول و زیربنای پرورش روح است، گرایش های فردی هر انسان راه بر به کمال و سعادت نخواهد بود. این اصول اعمال که تحت عنوان « واجبات و محرمات » نیز از آن ها یاد می شود، برامده از خصوصیت هایی فراگیر و مشترک در روح انسان هاست که باعث جعل دسته ای از قوانین مشترک برای سیر و تعالی روح گردیده است.

در یوگا از یک طرف عنوان گردیده که رسیدن به کمال و رستگاری فقط با بیداری کندالینی امکان پذیر است، از طرف دیگر اعتراف کرده اند که پیروان دیگر ادیان هم ممکن است با انجام مناسک عبادی دین خود به بیداری کندالینی دست یابند و این رستگاری با انجام دستورات خالصانه ادیان دیگر هم محقق گردد.
حال باید پرسید : با این توصیف چه نیازی به یوگا وجود دارد؟ اگر قرار باشد با دستورات ساده و همگانی ادیان الهی، بیداری کندالینی صورت پذیرد چرا وقت افراد بدون ضرورت صرف تکنیک های پیچیده یوگا گردد؟ اگر می توان با دستوری که فقط چند دقیقه زمان می برد چاکرا را باز کرد چرا انسان روزانه 9 ساعت صرف وقت نماید که در نهایت چاکرا تراپی صورت گیرد یا نه ؟

سوالی که بسیاری از افراد نا آشنا با یوگا می پرسند در مورد ادعاهایی است که در یوگا در مورد هفت بدن ، هفت چاکرا ، نادی ها و کندالینی آمده است. این سوال به ذهن هر خواننده و ناظر بی طرفی می رسد. براستی با کدام پشتوانه این ادعاهای به ظاهر روحانی و فلسفی به اثبات رسیده است؟ اگر این گونه عقاید به علوم تجربی متکی است در چه علمی و کدامین آزمایشگاه علمی، این ایده ها به اثبات رسیده است؟ تاکنون هیچ دانشمندی در حوزه علوم تجربی ادله ای بر اثبات آن اقامه ننموده است و هیچ کس مدعی وجود 72 هزار نادی و 88 هزار چاکرا در بدن نبوده است. یکی از دلایل اختلاف نظردرمورد تعداد نادی ها وچاکرا ها در بین یوگی ها همین امر است.
از طرف دیگر دلیل عقلی و برهانی قابل قبولی هم در کتاب های مربوط به یوگا ارائه نشده است. روشن است که دلایل عقلی باید چنان روشن باشند که درک آن برای هر عقلی بدیهی وخالی از شک و تردید باشد . اگر دلیلی برای اکثر مردم قابل قبول باشد و تعدادی را به اقناع نرساند این دلیل به ظاهر دلیل بوده است ولی در واقع در شکل یا محتوا دچار اشکال بوده است؛ به همین جهت برهان فلسفی و استدلال منطقی محسوب نمی شود، در نتیجه یقین و علم نمی آورد و حداکثر برای مخاطب گمان آور است.

از سوی دیگر در یوگا برای اثبات این گونه ادعاها، دلیل نقلی که برخوردار از پشتوانه وحیانی باشد هم وجود ندارد. چرا که در یوگا اساسا وحی به معنای رایج که خبر از غیب و عالم معنا منظور باشد هم وجود ندارد و آن چه هست حداکثر وجود تجربه ادعا شده از جانب یوگی هاست. بدیهی است که این گونه تجربیات مادامی که برهانی از جانب عقل به کمک آن نیاید و یا دلیلی از منبع غیبی که متکی به پشتوانه عقلی است به تایید او برنخیزد، حجیت ندارد و قابل قبول نخواهد بود . بگذریم که اثبات این ادعاها تاثیری در اثبات حقانیت یوگا در دیگر حوزه ها نخواهد داشت.
بعضی امروزه به خاطر شباهت بعضی از تکنیک های یوگا با رکوع و سجده و تشهد و قیام، ندای پیوند اسلام با یوگا سر می دهند و شعار یکی بودن عرفان اسلامی و معنویت یوگی ها را تبلیغ می کنند وبه عنوان مرامي برآمده از متن اسلام و حتي به عنوان عرفان اصیل اسلامي از یوگا نام می برند. « آيين يوگا با عرفان اسلامي چنان با هم آميخته است که تفکيک آنها از هم مشکل است.»[1]
1.يوگا سوتره­ هاي پتنجلي ، سوامي ساتیاندا، ترجمه موسوي نسب ص9

با سلام
پس با این حساب تمام فواید یوگا در نماز و دعا هست، اینایی هم که دنبال این ورزشا رفتن سرکارند!
شما که با این نقدتون تمام خواص یوگا رو نادیده گرفتید!!

incoming;125275 نوشت:
با سلام پس با این حساب تمام فواید یوگا در نماز و دعا هست، اینایی هم که دنبال این ورزشا رفتن سرکارند! شما که با این نقدتون تمام خواص یوگا رو نادیده گرفتید!!

سلام

وقتی این خواص توی نماز هست
همان آرامش یوگا را هم دارد

اونم از1400 سال پیش بوده

زیر سوال نمی رود؟

چه خواص دیگری دارد؟

می گویند یوگا شیطانی و مربوط به فراماسونری است صحت داره؟

گاهی وقتا شدت تبلیغات انقدر زیاد میشه که حقیقتا آدم باور میکنه! واقعا در دوران خطرناکی زندگی میکنیم:

در کمال تعجب من هیچ مطالعه ای در مورد تاثیرات یوگا پیدا نکردم. یک مورد اسم که اونم اسم نویسنده یوگا بوده.

اگر کسی مقاله معتبری پیدا کرد به منم نشون بده، ممنون میشم

این پست تصحیح شد

سلام

نظر شخصی:

در کلاس هایی از یوگا شرکت داشته ام و درستی چاکرا و ... را نیز قبول دارم.

براستی که یاد خدا آرامبخش دلهاست.

علاوه بر تفکرات غلط که در جلسات خصوصی آموزش یوگا ترویج داده می شود, فایده اخروی هم ندارد, یعنی بعد از اینکه مردیم فرشته ها میگن خوب که چی؟!

منجم باشی;125291 نوشت:
اگر کسی مقاله معتبری پیدا کرد به منم نشون بده، ممنون میشم

به نظر خیلی بیشتر مقاله وجود دارد.

http://www.thelancet.com/journals/lancet/article/PIIS0140-6736%2800%2902881-6/fulltext

http://www.thelancet.com/journals/lancet/article/PIIS0140-6736%2875%2990002-1/abstract

http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/7699639

دو تایش از elsevier و یکی از pubmed هست.

التماس دعا.
تشکر.

incoming;125275 نوشت:
با سلام پس با این حساب تمام فواید یوگا در نماز و دعا هست، اینایی هم که دنبال این ورزشا رفتن سرکارند! شما که با این نقدتون تمام خواص یوگا رو نادیده گرفتید!!

با سلام و احترام
جناب incoming من از شما سئوالی دارم، آیا کسی با ورزش کاراته یا تکواندو یا کونگ فو مشکلی دارد؟!
اگر این تعلیمات ورزشی در حد سلامت جسم و به تبع آن نشاط روح باشد مشکلی ایجاد نمی کند، اما اگر سری حرکات یوگا جایگزین اصلی رسیدن به آرامش باشد و هدف نیز آرامش چه با خدا چه بی خدا بحث عوض شده از حرکات ورزشی صرف به مسائل پایه ای اعتقادی کشیده می شود.

^
بله اشتباه از من بود. اسپل یوگا رو از ویکی پدیا گرفته بودم. yoga پس صحیحتره.
باید بخونیم پس!

منجم باشی;125291 نوشت:
گاهی وقتا شدت تبلیغات انقدر زیاد میشه که حقیقتا آدم باور میکنه! واقعا در دوران خطرناکی زندگی میکنیم:

در کمال تعجب من هیچ مطالعه ای در مورد تاثیرات یوگا پیدا نکردم. یک مورد اسم که اونم اسم نویسنده یوگا بوده.

اگر کسی مقاله معتبری پیدا کرد به منم نشون بده، ممنون میشم

با اصلاح اسپل یوگا نتیجه عوض شد:

mkk1369;125280 نوشت:
وقتی این خواص توی نماز هست همان آرامش یوگا را هم دارد اونم از1400 سال پیش بوده زیر سوال نمی رود؟ چه خواص دیگری دارد؟

سلام
شما بالا غيرتا كتابي درمورد يوگا خوندي اينجوري مي گي؟ كتاب كنداليني يوگا كه سراسر اسرار داره رو ديدي؟

هادي;125040 نوشت:
ما در اسلام نه تنها بدیلی برای این مباحث داریم بلکه بالاتر از این مسائل به اموری می پردازند که اصولا در مباحث مرتبط با کندالینی و چاکراها دست نیافتنی است ، دو نمونه از این موارد -که اسمش را نمی توان بدیل گذاشت زیرا پتانسیلی که آموزه های اسلامی وجود دارد با مطالب مطروحه در یوگا قابل مقایسه نیست- نماز و دعاست که کمترین اثرشان بالاترین هدف یوگا یعنی آرامش درونی است که در این مورد در صورت تمایل شما جای بحث و تطبیق بسیار است.

سلام
به نظر بنده دین در صدد این نیست که انسان را از تمام حوادث و تحولات کنار بکشد تا به آرامش دست یابد بلکه اسلام با تعمیق بخشیدن به روح انسان او را به حوزه های آرام از وجود خودش آشنا می کند جایی که نه تضاد است نه جنگ لذا انسان مسلمان در عین ابتلا به گرفتاریهای ظاهری ، عمق و جانی آرام گرفته به ذکر الله دارد . نفسی مطئنه به یکتای هستی دارد . لذا فرمود " ان مع العسر یسرا" همانا همراه تمام سختیهای ( ظاهری ) آسانی و آرامش ( باطنی ) است . لذا هرچند ظاهر حیات مومن جهاد فی سبیل الله در همه شوون است اما باطنش آرامش و وقار و سکینه است .
موفق باشید

incoming;147480 نوشت:
سلام شما بالا غيرتا كتابي درمورد يوگا خوندي اينجوري مي گي؟ كتاب كنداليني يوگا كه سراسر اسرار داره رو ديدي؟

با سلام و احترام
در یوگا هر چند به بدن توجه ویژه می شود و یوگی ها با بدن تکنیک های زیبایی را هم انجام میدهند، اما چون این توجه به بدن، با تعالی معنوی و رضایت خداوند پیوند نمی خورد، فقط تقویت نیروی جسمی است و این پرورش جسمی در نهایت باعث سرگرمی انسان است وحد اکثر فایده آن آرامش ذهن است و روشن است که ذهن آرام نمی تواند برای انسان سعادت و کمال انسان کافی باشد.
اما در اسلام به بدن از این نظر که باید به کمال اخروی منجر شود توجه می شود. و این طور نیست که فرصت محدود عمر به یادگیری تکنیک های آسانا بگذرد و دست آخر هم انسان با کالایی به سرای آخرت قدم گذارد که برای آن منزلگاه سودی ندارد.
موضوع قفل شده است