یک راه برای توجیه کشته های جنگ جمل و بهشتی دانستن آنها

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک راه برای توجیه کشته های جنگ جمل و بهشتی دانستن آنها

یک راه برای توجیه کشته های جنگ جمل و بهشتی دانستن آنها این است که بگوییم همانگونه که در داستان گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل حکم امده که همدیگر را بکشند و هم قاتلین و هم مقتولین بهشتی اند، در جمل هم قاتلین و مقتولین اهل بهشتند. همه می دانیم که در داستان حضرت موسی پیامبر آنها به آنها گفت شبانه شمشیر برداشته و در صحرایی به جان هم بیافتند و یکدیگر را بکشند تا توبه ایشان قبول شود که شد. در داستان جمل هم این دو گروه که یکدیگر را کشتند بالاخره مشکلی پیش نیامد و هر دو بهشتی اند. چر که برای رضای خداوند متعال قیام کردند.وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ (54بقره)

[=Verdana]با سلام
جناب هوريا این از ان سخنان بود ها !!!

يكي از نكات مهمي كه در صحيح ترين كتاب اهل سنت يعني صحيح بخاري نقل شده است اين است كه پیامبر - صلی الله علیه و آله - فرمود: «یرد علی یوم القیامه رهط من اصحابی فیحلوون عن الحوض فاقول یا رب اصحابی فیقول انه لاعلم لك ما احدثوا بعدك انهم ارتدوا علی ادبارهم القهقری؛ گروهی از یارانم بر من وارد می شوند ولی از حوض كوثر منع می شوند، من به خداوند عرض می كنم كه آنان یاران منند، خطاب می رسد تو نمی دانی آنان پس از تو چه بدعت هایی گذاردند؛ آنان به دوران جاهلیت برگشتند»
(صحیح بخاری، ج‏7، ص‏208 حديث 6587)

[=Verdana]

همچنين در حديث ديگري مي‌خوانيم« بينا انا قائم اذا زمرة حتى اذا عرفتهم خرج رجل من بينى و بينهم، فقال: هلم. فقلت: اين؟ .قال: الى النار و الله.قلت: و ما شانهم؟ قال: ارتدوا على ادبارهم القهقرى، ثم اذا زمرة حتى اذا عرفتهم خرج رجل من بينى و بينهم، فقال: هلم، قلت: اين؟ قال: الى النار و الله.قلت: ما شانهم؟ قال: انهم ارتدوا على ادبارهم القهقرى، فلا اراه يخلص الا مثل همل النعم »

«حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: چون قيامت ‏برپا شود در هنگامى كه من در صحراى محشر ايستاده‏ام ناگهان جماعتى را مى‏آورند و چون من آنها را شناختم مردى از بين من و آنها مى‏آيد و به آن جماعت مى‏گويد: بيائيد و حاضر شويد.
من مى‏گويم: به كجا بيايند؟
جواب مى‏دهد: سوگند به خدا به سوى آتش.
من مى‏گويم: به چه علت؟
جواب مى‏گويد: آنها به پشت ‏سر و بر آداب جاهليت ‏برگشتند.
پس ناگهان جماعت ديگرى را بياورند و همين كه من آنها را شناختم مردى از بين من و آنها مى‏آيد و مى‏گويد به آن جماعت كه: بيائيد و حاضر شويد.
من مى‏گويم: به كجا بيايند؟
جواب مى‏دهد: سوگند به خدا به سوى آتش من مى‏گويم:
گناهشان چيست؟
جواب گويد: آنها به پشت ‏سر به آداب جاهليت‏برگشتند.
سپس حضرت رسول فرمايد: همين طور دسته دسته به جهنم روند تا حدى كه من نيابم كسى را كه نجات يابد مگر به اندازه بسيار كمي (شتران سرگردان)
[ صحیح بخاری، کتاب رقاق، باب 53، ح 2115؛ ابن منظور، لسان العرب، 15/135]‏»

و از قول عايشه نقل شده است كه « لما قبض رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم ارتدت العرب قاطبة وأشرأبت النفاق»
(البداية والنهاية 6 /33)


[=Verdana]نظر قرآن [=Verdana]:Sham::Sham:

قرآن را مي گشاييم ، سوره توبه آيه 101 « و من اهل المدينه مردوا علي النفاق ....... » « برخي از اهالي شهر مدينه منافق اند و در نفاقشان استوارند تو آنان را نمي شناسي ولي ما آنها را مي شناسيم و آنان را دو بار عذاب مي كنيم »:Sham:

سوره منافقون آيه 3 « اذا جائك المنافقون قالو نشهد انك لرسول الله .... » « و اگر منافقين نزد تو آيند مي گويند شهادت مي دهيم كه تو رسول خدايي .... و خداوند شهادت مي دهد كه منافقين دروغ مي گويند اينان پيمانها و قسمهاي دروغشان را سپر جان خويش قرار دادند تا راه خدا را بر بندگانش ببندند اينان چه بد عمل كردند زيرا به زبان ايمان آوردند ولي با قلب كافر شدند ....»

سوره نساء آيه 62« الم تر الي الذين يزعمون انهم آمنوا بما انزل اليك و ما انزل من قبلك ....» « آيا نمي بيني آنان را كه ادعا مي كنند به آنچه بر تو و پيامبر گذشته نازل شده ايمان دارند چگونه باز مي خواهند طاغوت را حاكم خود قرار دهند ....... و شيطان مي خواهد آنان را گمراه كند به نحوي كه ازرحمت الهي بسيار دو باشند ... »

سوره توبه آيات 74 تا 77« يحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا كلمه الكفر .... » « اينان قسم به خدا ياد مي كنند كه كفر نگفته اند ولي آنان كلمه كفر را بر زبان جاري كردند و پس از اسلام آوردنشان كافر شدند »
و در ادامه آيات مي گويد « و برخي از آنان با خدا پيمان بستند كه اگر خداوند از فضل و رحمتش به ما نعمتي بدهد ما حتما پيامبر را تصديق مي كنيم و از نيكوكاران مي شويم ولي هنگامي كه فضل الهي نصيبشان شد به آن بخل ورزيدند و پشت كردند و از دين حق روي بگرداندند و ..... »

سوره منافقون آيه 4 « و اذا رايتهم تعجبك اجسامهم .... » « تو چون ظاهر آنها را ببيني تو را به شگفت آوردند و اگر سخني بگويند به سخنشان گوش فرا خواهي داد ........ آنان واقعا دشمنان دين هستند »

سوره احزاب آيه 2‌ « قد يعلم الله المعوقين منكم و القائلين لا خوانهم .... »‌« خداوند به خوبي آگاه است از حال آنانكه مردم را از جنگ مي ترسانند و به برادران خويش مي گويند باما باشيد و آنان را چنان مي بيني كه از شدت ترس بر تو با چشمي كه از بيم حركت مي كند نگام مي كنند مانند كسي كه از سختي جان دادن حال بيهوشي به او دست مي دهد و هنگامي كه جنگ و خطر رفع شد با زباني تند و در كمال حرص مطالبه غنيمت مي كنند »

سوره توبه آيه 97 « الاعراب اشد كفرا و نفاقا و اجدر الا يعلموا ..... » « اعراب باديه در كفر و نفاق از ديگران شديدترند و به جهل و ناداني احكام خدا سزاوارترند » ( ايا اين اعراب پيامبر را نديده بودند )

سوره محمد آيه 16 « و بعضي از آنان كاملا به سخنت گوش مي دهند ولي وقتي از نزد تو بيرون مي روند با اهل علم از روي مسخره ميگويند پيامبر چه ميخواست بگويد آنان كساني هستند كه خداوند بر دلهايشان مهر زده است و همواره پيروي از هواهايشان مي كنند »

[=Verdana]

[=Verdana]براي اينكه برخي شبهه افكنان خيال نكنند كه فقط سخن از آيات درباره منافقين است و همان طور كه اهل سنت مي گويند منافقين از اصحاب جدا هستند آياتي را كه مخصوص مومنين از اصحاب است و مورد نوهش قرار گرفته اند را نيز ذكر مي كنيم .:Sham::Sham::Sham:

« يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَتَخُونُوا اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (انفال آيه 27)» « اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت روا مداريد، در حالى كه ميدانيد (اين كار، گناه بزرگى است)!»

« أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ ..... » « آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد; و بسيارى از آنها گنهكارند »

دوستان مي توانند براي موارد بيشتر به اين آيات مراجعه كند . سوره نساء آيه 142، احزاب آيه 19 ،‌ توبه آيه 39 ، انفال آيه 28 و 25 ،‌ احزاب آيه 12، حديد آيه 16 ، حجرات آيه 17و 14 ، توبه آيه 45 و47 و61 و81،‌ انفال آيه 6 ، محمد آيه30 و 38 ، و آيه 11 سوره فتح و بسياري ديگر از آيات كه در مورد مسلماناني است كه از جنگ فرار مي كنند و به جنگها نمي روند و پيامبر را مسخره ميكنند و براي اسلامشان به پيمبر منت ميگذارند و از دين خود برمي گردند مورد سرزنش قرار داده است و به آنان وعده عذاب داده است .
[=Verdana]حال چگونه است كه اين همه آيه در قرآن در مذمت و سرزنش صحابه و آنان كه گفتند ايمان آورده ايم آمده است ؟
[=Verdana] آيا اين آيات فقط درمورد دو يا سه نفر از منافقان مشهور مثل عبد الله ابي آمده است ؟
مطمئنا اين طور نيست و اگر اندكي درتاريخ بيشتر دقت كنيم حال آنان و فرار از جنگ و برگشت به دوران جاهليت و ... را مي فهميم ؟:Sham:
اگر خود پيامبر طبق گواهي آيات بسياري از آنان را نمي شناسد چگونه مي توان منافقين را منحصر به چند نفر محدود كرد كه نزد تمام مسلمين معروف بودند ؟

به نام خدا

در آن زمان حکم از جانب پیامبر خدا آمده است. جان تک تک انسانها نزد خدا ارزش بسیار زیادی دارد ("مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ فَكَأنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أحْياها فَكَأنَّما أحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً") و هر کسی نمی تواند بدون حکم الهی هر کاری بکند، خصوصا قتل. انسان اگر چیزی یا موضوعی را نمی شناسد، حداقل اقدامش این است که کاری نکند. حکم الهی هم نزد هر کسی نیست. در مورد موسی آمده است:"و لما بلغ اشده و استوى آتيناه حكما و علما و كذلك نجزى المحسنين ".

هوريا شاهويي;124485 نوشت:
یک راه برای توجیه کشته های جنگ جمل و بهشتی دانستن آنها این است که بگوییم همانگونه که در داستان گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل حکم امده که همدیگر را بکشند و هم قاتلین و هم مقتولین بهشتی اند، در جمل هم قاتلین و مقتولین اهل بهشتند. همه می دانیم که در داستان حضرت موسی پیامبر آنها به آنها گفت شبانه شمشیر برداشته و در صحرایی به جان هم بیافتند و یکدیگر را بکشند تا توبه ایشان قبول شود که شد. در داستان جمل هم این دو گروه که یکدیگر را کشتند بالاخره مشکلی پیش نیامد و هر دو بهشتی اند. چر که برای رضای خداوند متعال قیام کردند.وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ

سلام
اگر کشته شدن عقوبت تمام خطاها و انحرافات است پس مشرکینی که در جنگ با مسلمانان کشته شدند هم همینطورند . همینطورند ؟
موفق باشید

[=tahoma][=&quot]جناب هوریای عزیز[/][/][=tahoma][=&quot]
[/][=&quot]اولا برخی از تفسیرها چیزی بر خلاف ادعای شما آورده اند و آن اینکه: و چون موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من، شما با [به پرستش‏] گرفتن گوساله، برخود ستم كرديد، پس به درگاه آفريننده خود توبه كنيد، و [خطاكاران‏] خودتان را به قتل برسانيد، كه اين [كار] نزد آفريدگارتان براى شما بهتر است.» پس [/][=&quot][[/][=&quot]خدا] توبه شما را پذيرفت، كه او توبه‏ پذير مهربان است. در اینجا همانگونه که می بینید گفته شده خطا کاران امت خود را به قتل برسانید و هیچ خبری از ادعای شما نیست. حتی اگر بپذیریم که باید همدیگر را می کشتند همانگونه که در برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 77 آمده است، و آن اين كه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحيد، فرمان اعدام دستجمعى گروه كثيرى از گنهكاران به دست خودشان صادر شد[/]
[/][=tahoma][=&quot].
[/][=&quot]اين فرمان به نحو خاصى مى‏بايست اجرا شود، يعنى خود آنها بايد شمشير به دست گيرند و اقدام به قتل يكديگر كنند كه هم كشته شدنش عذاب است و هم كشتن دوستان و آشنايان[/][=&quot].
[/][=&quot]طبق نقل بعضى از روايات موسى (ع) دستور داد در يك شب تاريك تمام كسانى كه گوساله پرستى كرده بودند غسل كنند و كفن بپوشند و صف كشيده[/]
[/][=tahoma][=&quot] [/][=&quot]شمشير در ميان يكديگر نهند! [/][=&quot][/][/]

[=tahoma][=&quot]البته تاج التراجم سخن دیگری دارد و آن اینکه: بفرمود تا هر كه برى بود از گناه، آن گناهكاران را بكشد. گفتند صبر كنيم فرمان خداى را عزّ و جلّ، و بر در سرايهاى خويش بنشستند، و قوم ايشان خنجرها بركشيدند. يكى از ايشان كه پسرى را ديدى يا برادر يا همسايه يا دوستى را، نتوانستى كه وى را بكشد. گفتند: يا موسى چون كنيم؟ خداى- عزّ و جلّ- ميغى بفرستاد و برقى، تا ايشان يكديگر را نديدند، و ايشان را گفت: هر كه از شما چشم باز كند، و اندر كشنده خويش نگرد، ملعون باشد و توبه وى را قبول نباشد. پس ايشان را همى كشتند تا شب، چون شب كشته بسيار شد، موسى و هارون عليهما السّلام بگريستند، و گفتند: بنو اسرائيل هلاك شد، يا ربّ باقى اندر ياب. خداى- تعالى- ايشان را فرمود، تا دست فرو داشتند از كشتن، و ميغ باز شد، بنگرستند، هزاران، كشته شده بودند. «اسفراینی، تاج التراجم في تفسير القرآن للأعاجم، تهران: انتشارات علمی، 1375ش، ج‏1، ص: 102» [/][/]

[=tahoma][=&quot]به هر حال این داستان هیچ ربطی به جنگ جمل ندارد. چرا در جنگ جمل در یکسو سربازان خلیفه مسلمانان و وصی پیامبر بودند و در سوی دیگر سربازان عایشه بودند که بنابر سخن قرآن نباید از منزل خارج می شد همانگونه که بقیه زنهای پیامبر همراه او نیامدند و به این آیه عمل کردند.[/][=&quot] [/][=&quot]وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ (33احزاب)[/][/]

[=tahoma][=&quot]از سوی دیگر، حضرت علی (ع) هر کاری کرد که جنگ نشود و نشد، و عایشه نپذیرفت، و از شادی امید به پیروزی سرمست بود. البته نباید نقش عبدالله بن زبیر را در اینجا کمرنگ دانست. اما در داستان حضرت موسی کسانی که گوساله پرستی کرده بودند می بایست با این کار خود توبه خود را ثابت می کردند در حالی که شورش ام المومنین عایشه چه چیزی را می خواست ثابت کند؟ طرفه آنکه عاشه بعدها همیشه از این کار خود پشیمان بود و هر وقت یاد جمل می کرد گریه می کرد تا آنجا که وقت مردن گفت من به خاطر گناهانی که کرده ام نباید در کنار پیامبر دفن شوم، مرا در قبرستان بقیع دفن کنید. از سوی دیگر در داستان حضرت موسی، امر الاهی بر این بود که اینگونه عمل نمایند در حالی که در قرآن آمده است که قتل مسلمان گناهی نابخشودنی است وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً (93 نساء) همچنین در جای دیگری آمده است که اگر دو گروه مسلمان با یکدیگر درگیر شدند رسم قرآنی بر این است که میان ایشان آشتی برقرار شود و اگر یکی تن به آشتی نداد با او می جنگند تا تن به سازش دهد: وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي‏ حَتَّى تَفي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ (9حجرات) خب در جنگ جمل حضرت علی (ع) آنها را دعوت به صلح و دوستی کرد اما آنها نپذیرفتند و یاران حضرت را کشتند و 50 نگهبان بیت المال بصره را در برابر ام المومنین عایشه سر بریدند، و اعلام جنگ کردند که بر اساس همین آیه آنها طاغی هستند. و گروه طاغی هرگز بهشتی نمی تواند باشد.[/][/]

هوريا شاهويي;124485 نوشت:
یک راه برای توجیه کشته های جنگ جمل و بهشتی دانستن آنها این است که بگوییم همانگونه که در داستان گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل حکم امده که همدیگر را بکشند و هم قاتلین و هم مقتولین بهشتی اند، در جمل هم قاتلین و مقتولین اهل بهشتند. همه می دانیم که در داستان حضرت موسی پیامبر آنها به آنها گفت شبانه شمشیر برداشته و در صحرایی به جان هم بیافتند و یکدیگر را بکشند تا توبه ایشان قبول شود که شد. در داستان جمل هم این دو گروه که یکدیگر را کشتند بالاخره مشکلی پیش نیامد و هر دو بهشتی اند. چر که برای رضای خداوند متعال قیام کردند.وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ (54بقره)

[="darkgreen"]وَ إِذْ قَالَ مُوسىَ‏ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ [="red"]أَنفُسَكُم [/]بِاتخَِّاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلىَ‏ بَارِئكُمْ فَاقْتُلُواْ [="red"]أَنفُسَكُمْ [/]ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ عِندَ بَارِئكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(البقره-54)
و هنگامى كه گفت موسى مر قومش را اى قوم من بدرستى كه شما ستم كرديد بر خودتان بسبب گرفتن شما گوساله را پس باز گرديد بسوى پروردگارتان پس بكشيد خودتان را آن بهتر است از براى شما نزد آفريدگارتان پس توبه پذيرفت از شما بدرستى كه اوست توبه پذير مهربان‏[/]
ترجمه مصباح زاده

سلام

متاسفانه ما در ترجمه ها مشکل داریم و لذا اینگونه اشتباهات پیش میاید در این آیه مبارکه موسی به قومش میگوید شما با گوساله پرستی به نفس خودتان ظلم کردید پس نفس خودتان را بکشید نه اینکه یکدیگر را بکشید موسی حتی حکم قتل سامری را که بانی این معرکه بوده نداده چه برسد به فرمان قتل عام یکدیگر دقت نمایید لغت انفسکم پس از ظلمتم و فاقتلوا هردو به یک شکل است در واقع انسان با بت پرستی هواهای نفسانی خود را بر آورده میسازد چون خود هم به واقع میداند که گوساله ارزش پرستیدن ندارد و تا زمانی که انسان تابع هوای نفس باشد از این بند رهائی ندارد پس باید هوای نفس را بکشد تا در پیشگاه خداوند خاضع گردد شاید انشاء الله رستگار شود .

سلام به همه دوستان

برادر عزیزی که این توجیه راکرده آیا درباره کشتندگان عثمان هم این عقیده را دارد؟

[="blue"]

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ابتدا عرض سپاس دارم از برادرانم رضا و کاوه عزیز

این دو بزرگوار کلیات و در کل حق مطلب را ادا نمودند جا برای بحثی قرار ندادند.

خداوند تبارک اجرشان دهد ان شاء الله.

و اما بعد:

بهلول;124608 نوشت:
سلام[="seagreen"]

متاسفانه ما در ترجمه ها مشکل داریم و لذا اینگونه اشتباهات پیش میاید در این آیه مبارکه موسی به قومش میگوید شما با گوساله پرستی به نفس خودتان ظلم کردید پس نفس خودتان را بکشید نه اینکه یکدیگر را بکشید موسی حتی حکم قتل سامری را که بانی این معرکه بوده نداده چه برسد به فرمان قتل عام یکدیگر دقت نمایید لغت انفسکم پس از ظلمتم و فاقتلوا هردو به یک شکل است در واقع انسان با بت پرستی هواهای نفسانی خود را بر آورده میسازد چون خود هم به واقع میداند که گوساله ارزش پرستیدن ندارد و تا زمانی که انسان تابع هوای نفس باشد از این بند رهائی ندارد پس باید هوای نفس را بکشد تا در پیشگاه خداوند خاضع گردد شاید انشاء الله رستگار شود [/].


[="purple"]
جناب بهلول بزرگ که ما هنوز نمیدانیم ایشان با توجه به دوری از حدیث بر چه معیار طهارت مینمایند.[/]

اما چون اینجا کلامی طرح نمودید بنده موظف به پاسخم:

جناب بهلول کجای آیه گفته خوب و بد بجان هم افتادند و کشتند؟!!!

آنچه یقین است بین صالحین و ناکسین شکافی پدید آمده و ایشان را مه فرا گرفته

و بدان آنقدر از هم کشتند تا خداوند عذاب را برداشت.خب اهل شتر هم میتوانستند از هم بکشند چکار به مومنین داشتند؟!!!
[="red"]
چگونه اهل سنت میگویند حسین بن علی سلام الله علیهما در برابر خلیفه زمانش خروج کرد نمیشود

گفت ام المومنین!!عایشه در برابر خلیفه زمانش خروج کرد؟!!![/]

نعوذ بالله از اینهمه تناقض

عماد;124634 نوشت:
سلام به همه دوستان

[="seagreen"]برادر عزیزی که این توجیه راکرده آیا درباره کشتندگان عثمان هم این عقیده را دارد؟ [/]

و اما عماد بزرگوار
[="magenta"]
ایشان با یک جمله چند صد نسخه کتاب را به بحث خواندند.خداوند اجر دنیوی و اخرویتان را روز افزون نماید.ان شاالله.
[/]
پیروز باشید

مع السلام و رحمة الله و برکاته[/]

موضوع قفل شده است