فنای اهل آسمانها

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فنای اهل آسمانها

به نام خدا

از امام حسین (ع) نقل شده:"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ».
در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است"

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟
برای انسان که داریم:
"لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"

aminj;123966 نوشت:
به نام خدا

از امام حسین (ع) نقل شده:"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ».
در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است"

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟
برای انسان که داریم:
"لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"

[="Blue"]بسم الله الرحمن الرحیم

دوست گرامی :Gol:aminj

آنچه شما پیرامونش فرمودید کلامی خطا بود
[="Magenta"]
فرشتگان آسمان از درجه خیریت خارج نمیشوند بلکه مبتلا میشوند[/]

یعنی آنان هرکز پلید نمیشوند بلکه به آزمونی مبتلا شده و پس از آزمون بجای خود باز میگردند

[="#ff00ff"]یعنی بزبان ساده گناه نمیکنند[/]

اما پیرامون انسان

خداوند فرموده است فی احسن تقویم و آن تناقضی با رها کردنش در اسفل سافلین ندارد

و در کل ارتباطی میان دو کلام مشاهده نشد

مع السلام و رحمة الله و برکاته[/]

life313;123977 نوشت:
و در کل ارتباطی میان دو کلام مشاهده نشد

سلام

منظور این است که آیا همان طور که انسان را از برترین تقویم به پست ترین مقام سقوط می دهند (در واقع ممکن است خدا کسی را از احسن تقویم به اسفل سافلین ببرد)، فرشته ها را هم به زور تبدیل به موجودی (حالا برای مدتی و برای اینکه ببینند آیا می تواند از منجلاب بیرون بیاید) بد کنند که فنای او در این باشد. اگر ما فنا را معادل نیستی بگیریم و هر چیزی جز وجه الله هالک باشد، پس چه کسی در آتش یا بهشت جاودانه شود؟ مگر اینکه بهشتی و جهنمی وجه الله باشند.

من کاملا با وجود ابتلای فرشتگان موافقم. ولی بر اینکه بد شدنشان امکان ندارد اطمینان ندارم. نمونه این بد شدن، ابلیس بود که هیچ وقت راه نجات نیافت. البته به نظر بنده، به موجودی که در مرتبه پست باشد، فرشته نمی گویند و نوعی شیطان است.

aminj;123989 نوشت:
سلام

منظور این است که آیا همان طور که انسان را از برترین تقویم به پست ترین مقام سقوط می دهند (در واقع ممکن است خدا کسی را از احسن تقویم به اسفل سافلین ببرد)، فرشته ها را هم به زور تبدیل به موجودی (حالا برای مدتی و برای اینکه ببینند آیا می تواند از منجلاب بیرون بیاید) بد کنند که فنای او در این باشد. اگر ما فنا را معادل نیستی بگیریم و هر چیزی جز وجه الله هالک باشد، پس چه کسی در آتش یا بهشت جاودانه شود؟ مگر اینکه بهشتی و جهنمی وجه الله باشند.

من کاملا با وجود ابتلای فرشتگان موافقم. ولی بر اینکه بد شدنشان امکان ندارد اطمینان ندارم. نمونه این بد شدن، ابلیس بود که هیچ وقت راه نجات نیافت. البته به نظر بنده، به موجودی که در مرتبه پست باشد، فرشته نمی گویند و نوعی شیطان است.

[="Blue"]
بسم الله الرحمن الرحیم

دوست گرامی :Gol:aminj

ما اگر به قرآن متمسک شویم هرگز گمراه نخواهیم شد

آن کسانی که ابلیس را فرشته پنداشتند آن چنان در فلسفه فرو رفتند که فراموش کردند آنچه میخورند نه ان است که می پندارند

[="Red"]دوست خوبم ما با یک آیه متشابه مواجهیم پیرامون فرشته بودن ابلیس[/]
[="Lime"]
و آن زمانی ست که میگفتند که همه فرشتگان سجده کردند الا ابلیس[/]

بله صحیح است

اما برادر نیکم خداوند به زبان صریح میفرماید[="#00ff00"]

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيتَهُ أَوْلِياءَ

مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا(الکهف/50)

به ياد آريد زماني را که به فرشتگان گفتيم: «براي آدم سجده کنيد!» آنها همگي سجده کردند جز ابليس -

که از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد آيا (با اين حال،) او و فرزندانش را به جاي من اولياي خود

انتخاب مي‌کنيد، در حالي که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداري از شيطان و فرزندانش به جاي

اطاعت خدا،) چه جايگزيني بدي است براي ستمکاران![/]

حال بنده نمیفهمم در این صراحت کجایش فهمیده میشود ابلیس فرشته بود

اما پیرامون فرشته

گمان دارم حضرتتان نیاز دارد کمی تحقیقات بیشتر بفرماید

تا ان شاء الله پیرامون چنین واضحاتی گرفتار فلسفه افلاطونی نشوبد

حقیر برای این مورد به حضور شریفتان کتاب اصول کافی را معرفی مینمایم
[="Magenta"]
که در آن تمام اصولیات شیعی جمع است و دریایی بی کران از نور الله است[/]

میتوانید لذت معنوی بسیار کسب نمایید

مع السلام و رحمة الله و برکاته[/]

aminj;123966 نوشت:
از امام حسین (ع) نقل شده:"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ». در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است" آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟ برای انسان که داریم: "لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"

سلام
از عبارت یبعثون دانسته می شود که بحث بحث معاد است . در معاد حقیقت اشیاء جلوه می کند و همه می بینند که هر چیزی جلوه ای از وجه الهی است . بحث تبدل کذایی نیست بلکه بحث تجلی حقیقت است لذا اگر تبدلی قابل فرض باشد عکس آن چیزی است که شما می فرمایید .
موفق باشید

aminj;123966 نوشت:
به نام خدا

از امام حسین (ع) نقل شده:" [=arial]إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ».
[=arial]در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است"

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟


با سلام و تشکر:Gol:

این کلام نورانی، بهترین سخن آرامش بخش است که امام (ع) در شب عاشورا به خواهرش می توانست خطاب کند.

و اشاره به آن دارد که همه چیز (چه آنچه در زمین است و چه در آسمان) جز ذات خداوندی برای ورود به مرحله ی معاد و قیامت کبری هلاک خواهند شد (چنانکه در قرآن و روایات به صور اول و دوم و پیامدهای پس از آن) اشاره شده است. نه آنکه تبدیل به موجودی پست تر شوند.

و با توجه به ادله بسیار نقلی و عقلی که برای ورود اهل زمین و آسمان با حقیقت و باطن خودشان، به قیامت کبری وجود دارد، جایی برای چنین تفسیرهای بدون دلیل و غیر موجه نیست.

چنانکه می بینیم در ادامه عبارت فوق، امام حسین (ع) چنین ادامه می دهند:

"جد و پدر و مادرم از مـن بهتـر بودند و رفتند و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم براى من و هر مسلمان دیگرى الگو و اسوه است ، و بدینگونه او را دلدارى مى داد و به او فرمود: خواهرم ترا سوگند مى دهم و باید قسم مرا تحقق بخشى که وقتى من به شهادت رسیدم گریبان چاک نزنى و رخ نخراشى و صدا را به گریه و ناله بلند نکنى".

موفق باشید ...:Gol:

aminj;123966 نوشت:
به نام خدا

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟
برای انسان که داریم:
"لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"


با سلام

باید به تفسیر آیۀ شریفه قرآن توجه کنید که مقصود از احسن تقویم برای انسان چیست؟ که در ادامه ممکن است همین انسان، گرفتار اسفل سافلین شود و در چه شرایطی چنین می شود؟

اگر انسان به پیوستگی معانی و مفاهیم آیات و البته نگاه عالمانه مفسران قرآن توجه نکند بی شک، گرفتار تفسیر به رأی و خطا در تفسیر می شود.

خداوند در آیات مذکور می فرماید:

"لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم" (سوره تین، آیه 4)، مسلما ما انسان را در بهترين شكل و نظام آفريديم.




در تفسیر نمونه ج : 27 ص: 144 و 145 آمده است: تقويم به معنى در آوردن چيزى به صورت مناسب، و نظام معتدل و كيفيت شايسته است، و گستردگى مفهوم آن اشاره به اين است كه خداوند انسان را از هر نظر موزون و شايسته آفريد، هم از نظر جسمى، و هم از نظر روحى و عقلى، چرا كه هر گونه استعدادى را در وجود او قرار داده، و او را براى پيمودن قوس صعودى بسيار عظيمى آماده ساخته، و با اينكه انسان جرم صغيرى است، عالم كبير را در او جا داده و آنقدر شايستگيها به او بخشيده كه لايق خلعت "و لقد كرمنا بنى آدم" ما فرزندان آدم را كرامت و عظمت بخشيديم ( سوره اسراء آيه 70 ) شده است همان انسانى كه بعد از اتمام خلقتش مى‏فرمايد: "فتبارك الله احسن الخالقين" پس بزرگ و پر بركت است خدائى كه بهترين خلق كنندگان است!


ولى همين انسان با تمام اين امتيازات اگر از مسير حق منحرف گردد چنان سقوط مى‏كند كه به اسفل السافلين كشيده مى‏شود، لذا در آيه بعد مى‏فرمايد: "ثم رددناه اسفل سافلين" (سوره تین، آیه 5)، سپس ما او را بپائين‏ترين مراحل باز گردانديم.




بعضى جمله "ثم رددناه اسفل سافلين" را به معنى ضعف و ناتوانى و كم هوشى فوق العاده دوران پيرى تفسير كرده‏اند، ولى در اين صورت با استثناء آيه بعد سازگار نيست، بنابراين با توجه به مجموع آيات قبل و بعد همان تفسير اول درست به نظر مى‏رسد.




چنانکه در ادامه، اين انسان ناسپاس و بى اعتنا به دلائل و نشانه‏هاى معاد را مخاطب ساخته، مى‏گويد: چه چيز سبب مى‏شود كه تو بعد از اين همه دلائل روز جزا را تكذيب كنى؟!
( فما يكذبك بعد بالدين ).(تین، آیه 7)


پس یکی از دلائل سقوط انسان از مقام احسن تقویم به اسفل سافلین، بعد از تکذیب خدا و ارسال رسل و کتب، تکذیب روز جزا و معاد الهی باشد.


موفق باشید ...:Gol:






aminj;123966 نوشت:
به نام خدا

از امام حسین (ع) نقل شده:"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ».
در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است"

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟
برای انسان که داریم:
"لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"

با سلام

در قران هست که:

[="red"]یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ[/]

در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهای دیگری) مبدل می‌شود، و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می‌گردند!

همانطور که مشخص است بحث تبدل را خداوند غیر از اسمان اول به اسمانهای دیگر نیز سرایت داده است ؛نتیجتا این تبدل وفنا موجوداتی را هم که تعلقی به اسمانها داشته باشند از قبیل فرشتگان ،در بر می گیرد و این فنا همان برداشته شدن علل و اسباب بین اشیا می باشد که وقتی این روابط برداشته شد دیگر تعلقی و حجابی به غیر باقی نمی ماند غیر از حق که از این امر به ظهور اشیا برای خدا و ظهور حق برای اشیا تعبیر می شود،که به معنایی دیگر همان لقاء می باشد...

پس فنا و تبدل همان برداشته شدن اسباب و روابط غیر و تعلقات غیر الهی می باشد و یا به عبارتی همان هلاک تعلقات و حجابها می باشد ،البته چنین تبدلی از نوع تبدلات و دگرگونی های طبیعی و مادی نیست ؛چون خود تبدلات مادی نیز نوعی تعلق و حجاب است ...

نتیجتا در معاد یک علت و سبب باقی می ماند که ان خداست و انچه او بخواهد و همه علل و اسباب و روابط از بین خواهد رفت ...که در قران از ان به بیهوشی تعبیر شده است...

یا حق

صدیق;124262 نوشت:
با توجه به ادله بسیار نقلی و عقلی که برای ورود اهل زمین و آسمان با حقیقت و باطن خودشان، به قیامت کبری وجود دارد، جایی برای چنین تفسیرهای بدون دلیل و غیر موجه نیست

به نام خدا
سلام

بنده اصلا تفسیری از این حدیث نداشتم که غیر موجه باشد. منظور از آوردن حدیث، اشاره ای به مساله باقی نماندن اهل آسمانها بود. در مورد آیه هم متوجه هستم که چرا انسان را به مراتب پست می فرستند. ولی ملایک هم انسان نیستند و از انسان بسیار فرمانبردارتر هستند و احتمالا خیلی در بند دودوتا چهارتای ما انسانها برای عذاب و رحمت نیستند. بنابراین، منظور از پرسش بررسی احتمال این قضیه بود که علی رغم عبادات زیاد و فرمانبرداری، خدا در موردشان به گونه یاد شده عمل کند. خدا همان طور که علنا می گوید من اگر می خواستم همه مردم را هدایت می کردم و حالا این کار را نکرده ام، ممکن است با موجوداتی هم که کاملا تحت امرش هستند نیز به گونه ای که ما انتظارش را نداریم برخورد کند. حالا برای انسان اگر شرایط اشاره شده در آیات بعد را نداشت به اسفل سافلین ردش می کنند و برای ملایک به شکل دیگر. اگر در احادیث هم داشته باشیم موجودات با حقیقت و باطن خودشان به قیامت وارد می شوند، دلیل نمی شود که قبل از آن در فاصله نابودی تا بازگشت هم همانطور باشند، نمونه اش ما انسانها هستیم که اکثرا سالها با بدنی پوسیده در انتظار قیامت به سر می بریم و کاملا هم نابود نشده ایم. بدن گندیده ما هیچ ربطی به موجودی هوشمند که قبلا می زیسته ندارد. پس شاید بتوان در مورد تبدیل شدن یک موجود نوری به وجودی دارای ظلمات اندیشید.
بنده بعضا داستان ملایک سقوط کرده را شنیده ام یا اینکه در قرآن آمده ملایک از خدا می ترسند"وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ ". بالاخره خدا چیزی دارد که از او می ترسند (اکثر ما انسانها زیاد خدا را نمی شناسیم و از او نمی ترسیم). خدا ما را هم از خود حذر می دهد:یحذرکم الله نفسه.

در مورد تفسیر به رای، من اعتقاد دارم آیات قرآن بعضا متشابه است و "لکل وجهه هو موليها". "و أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا". سعی من بر این است که دنبال فتنه نباشم و امیدوارم به راسخون در علم بپیوندم.

aminj;123966 نوشت:
به نام خدا

از امام حسین (ع) نقل شده:"إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذى خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ ».
در مقام تسلّى به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقى نمى مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگارى که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوى او بازمی گردند، و او تنهاى یگانه است"

آیا این باقی نماندن فقط نیستی است یا اینکه می تواند برعکس شدن خصوصیات متعالی آن موجود باشد (مثلا تبدیل شدن به یک موجود پلید و شیطانی)؟
برای انسان که داریم:
"لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین"


با سلام خدمت همه دوستان در جواب این سوال به نظر بنده باید گفت منظور همان از بین رفتن وزوال است که قبل از روز قیبمت رخ میدهد وقرآن نیز به آن اشاره کرده ومی فرماید:"کل شئ هالک الا وجه". چرا که طبق آیاتی چند از قرآن کریم ملائکه الهی همگی دارای مقامی معلوم وغیر قابل تغییر میباشند وشر وبدی در آنها راه ندارد ،واز مقام خود هرگز سقوط نمی کنند .همچنین رشد و ترقی هم ندارند پس نمی توان ملائکه را رو به سقوط وتباهی در نظر گرفت.
موضوع قفل شده است