جمع بندی سند دعای عهد

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سند دعای عهد

سلام علیکم

اساتید عنایت می فرایند سند کامل دعای عهد را با نقل سلسه روات به بنده ارائه دهند

با تشکر

با سلام

دعای عهد

١- از کیست ؟
عن جعفر بن محمد الصادق

۲- منبع کتاب ؟
- کتاب عتیق از محمد بن هارون تلعکبری که از علما قرن چهارم است (صاحب کفعمی گفته است)
- کفعمی در مصباح وبلد الامین
- سیدبن طاووس در مصباح الزائر

۳- زمان و مکان دعا :
روی عن جعفر بن محمد: انه قال من دعا الی الله اربعین صباحا
آیت الله وحید دستجردی : مداومت بر دعای عهد و سوره ی یس بعد از نماز صبح جسم را کیمیا می کند.

۴- فضیلت : کان من انصاره قائمنا فان مات قَبله اخرجه الله تعالی من قبره و اعطا کلمة الف حسنه و محی عنه الف سیئه.

۵- لغات دعا :
مسجور - عهدا - عقدا - بیعة - غرة - ذاب - مقتدرا - شاهرا - مجردا - ملبیا - ازره - مزقه - مفزعا - مشیدا - حصنته - استکانتا

۶- مضمون دعا :
الف - خداشناسی (اللهم رب النور ...)
ب - درخواست از خداوند (اللهم انی اسئلک...)
ج - معرفی امام (اللهم بلغ مولای...)
د - تجدید عهد (دائمی)
ه - پیوندهای ما با حضرت و در خواستهای ما در ۸ محور مطرح می شود :
من انصاره - اعوانه - ذابین عنه (ذوب کردن خود برای او) - مسارعین الیه - والممتثلین - والمحامین - والسابقین - والمستشهدین

۷- رجعت
" اللهم ان حال بینی و بینه الموت ...."

۸- دعا برای حضرت

۹- برنامه های حکومت حضرت در قالب دعا
"واعمر اللهم به بلادک واحی به عبادک"

رضا;123226 نوشت:
عن جعفر بن محمد الصادق

سلسله روات رو می خوام رضا جان

چه کسی از امام صادق علیه السلام روایت کرده؟

**عبدالله**;123228 نوشت:
سلسله روات رو می خوام رضا جان

چه کسی از امام صادق علیه السلام روایت کرده؟

با سلام
عبد الله گرامی اینها رو پیدا کردم !!
البته بازم جستجو میکنم از دوستان هم تقاضادارم که در این مورد همیاری کنند

الف)دعای عهدی که سید أجل أبوالقاسم رضی الدین علی بن طاووس- رحمه الله-در «مهج الدعوات و منهج العبادات» خود از کتابی به خط قدیمی،مسنداَ از حضرت باقر-صلوات الله علیه- نقل می کند.

ب)دعای عهدی که محدث موثّق مرحوم حاج شیخ عباس قمی- رحمه الله- در حاشیه مفاتیح الجنان، درتعقیبات نماز صبح، به نقل از شیخ طوسی،شیخ طبرسی و کفعمی و دیگران نقل می کند.

مسئله همیجاست

از سید بن الطاووس و شیخ کفعمی رحمت الله علیه به اونطرف دیگه سلسله روات مشخص نیست

سؤال:
سند کامل و سلسله راویان دعای عهد، چه است؟

پاسخ:
در کتاب مستدرك الوسائل، نگاشته ميرزا حسین نوری، ج 5، ح 6169 / 25 ، چاپ موسسه آل البیت، آمده است:
«البحار: عن الكتاب العتيق الغروي، أخبرني السيد الأجل عبد الحميد بن فخار بن معد الموسوي الحسيني الحائري، في سنة ست وسبعين وستمائة قال: أخبرني والدي، عن تاج الدين الحسن بن علي الدربي، عن محمد بن عبد الله البحراني الشيباني، عن أبي محمد الحسن بن علي، عن علي بن إسماعيل ، عن يحيى بن كثير، عن محمد بن علي القرشي، عن أحمد بن سعيد، عن علي بن الحكم، عن الربيع بن محمد المسلي، قال: قرأت على عبد الله بن سليمان قال: سمعت سيدنا الإمام جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام) يقول: من دعا إلى الله أربعين صباحا بهذا العهد، كان من أنصار قائمنا، و ان مات أخرجه الله إليه من قبره و أعطاه الله بكل كلمة الف حسنة و محا عنه الف سيئة و هو هذا العهد: اللهم رب النور العظيم».
علامه محمد باقر مجلسی در کتاب بحار الأنوار، ج‏ 53، ص 327، در مورد این دعای شریف می‌فرماید: این دعا به اسانید معتبره از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است، منتهی اسناد آن را نیاورده است و دعا را به صورت مرسل نقل نموده است.



با سلام

نقل قول:


از سید بن الطاووس و شیخ کفعمی رحمت الله علیه به اونطرف دیگه سلسله روات مشخص نیست


اسناد ظاهرا متصل است و قبل از قرن هفتم بدین ترتیب است :

نقل من خط الشيخ محمد بن علي الجباعي نقلا من خط الشيخ

علي بن السكون قدس الله روحهما أخبرني شيخا وسيدنا السيد الاجل العالم الفقيه جلال
الدين أبو القاسم عبد الحميد بن فخار بن معد بن فخار العلوي الحسيني الموسوي
الحائري أطال الله بقاءه قراءة عليه، وهو يعارضني بأصل سماعه الذي بخط والده رحمه
الله المنقول من هذا الفرع في شهور سنة ست وسبعين وستمائة قال: أخبرني والدي رضي
الله عنه قال: أخبرني الاجل العالم تاج الدين أبو محمد الحسن بن علي بن الحسين بن
الدربي أطال الله بقاءه سماعا من لفظه وقراءة عليه في شهر ربيع الاول سنة ست وتسعين
وخمسمائة، قال: أخبرني الشيخ الفقيه العالم قوام الدين أبو عبد الله محمد بن عبد
الله البحراني الشيباني رحمه الله قراءة عليه سنة ثلاث وسبعين وخمس مائة، قال: قرأت
على الشيخ أبي محمد الحسن بن علي قال: قرأت هذا العهد على الشيخ علي بن إسماعيل
قال: قرأت على الشيخ أبي زكريا يحيى بن كثير، قال: قرأت على السيد الاجل محمد بن
علي القرشي قال: حدثني أحمد بن سعيد بقراءته عل يالشيخ علي بن الحكم قال: قرأت على
الربيع ابن محمد المسلي قال: قرأت على أبي عبد الله بن سليمان قال: سمعت سيدنا
الامام
جعفر بن محمد الصادق عليه السلام يقول: من دعا إلى الله أربعين صباحا بهذا العهد
كان من أنصار قائمنا، وإن مات أخرجه الله إليه من قبره، وأعطاه الله بكل كلمة ألف

حسنة ومحا عنه ألف سيئة، وهذا هو العهد: اللهم رب النور العظيم،
الشيخ محمد بن علي - نقل من خطه ، على ما في البحار .

همچنین :
أخبرني والدي عن تاج الدين الحسن بن علي بن الدربي ، عن محمد بن عبدالله البحراني
الشيباني ، عن أبي محمد الحسن بن علي ، عن علي بن إسماعيل ، عن يحيى بن كثير ، عن
محمد بن علي القرشي ، عن أحمد بن سعيد ، عن علي بن الحكم ، عن الربيع بن محمد
المسلي قال : قرأت على عبدالله بن سلمى قال : سمعت سيدنا الامام جعفر بن محمد الصادق

عليه السلام يقول : -...


ونکته مهم دیگر تشابه در متن با سایر ادعیه و اخبار سایر ائمه است که باعث تقویت حدیث میشود.

با کمال تشکر از شما لطف می کنید و مختصر شرح حالی از روات نیز بگذارید؟

نقل قول:

با کمال تشکر از شما لطف می کنید و مختصر شرح حالی از روات نیز بگذارید؟


با سلام

رجال طریق فوق بشرح زیر است :

نقل من خط الشيخ محمد بن علي الجباعي (جد شيخ بهايی) نقلا من خط الشيخ
علي بن السكون (ثقه امامی ) قدس الله روحهما أخبرني شيخا وسيدنا السيد الاجل العالم الفقيه جلال
الدين أبو القاسم عبد الحميد بن فخار بن معد بن فخار العلوي الحسيني الموسوي
الحائري (؟) أطال الله بقاءه قراءة عليه، وهو يعارضني بأصل سماعه الذي بخط والده رحمه
الله المنقول من هذا الفرع في شهور سنة ست وسبعين وستمائة قال: أخبرني والدي (؟) رضي
الله عنه قال: أخبرني الاجل العالم تاج الدين أبو محمد الحسن بن علي بن الحسين بن
الدربي (؟) أطال الله بقاءه سماعا من لفظه وقراءة عليه في شهر ربيع الاول سنة ست وتسعين
وخمسمائة، قال: أخبرني الشيخ الفقيه العالم قوام الدين أبو عبد الله محمد بن عبد
الله البحراني الشيباني رحمه الله قراءة عليه سنة ثلاث وسبعين وخمس مائة، قال: قرأت
على الشيخ أبي محمد الحسن بن علي قال: قرأت هذا العهد على الشيخ علي بن إسماعيل
قال: قرأت على الشيخ أبي زكريا يحيى بن كثير، قال: قرأت على السيد الاجل محمد بن
علي القرشي (مشترک بين مجهول و ضعِيف کذاب غال) قال: حدثني أحمد بن سعيد بقراءته علي الشيخ علي بن الحكم انباری (ثقه جليل) قال: قرأت على
الربيع ابن محمد المسلي (ثقه ظاهرا) قال: قرأت على أبي عبد الله بن سليمان العامری (؟) قال: سمعت سيدنا الامام....

البته تا جایی که من بررسی کردم و سایر افراد نیز در زمره مجهول هستند .

بنابراین با توجه به عدم کفایت اطلاعات در مورد راویان نمیتوان حکم قاطعی در ابطال حدیث صادر کرد هرچند که سایر شواهد دال بر اعتبار حدیث میباشد.

ازجمله گفتار علامه مجلسی (رحمه الله ) مبنی بر اسناد معتبر که احتمالا نزد خودش بوده و تشابه با متن سایر ادعیه از سایر معصومین علیهم السلام .

خیر البریه;123458 نوشت:
علي القرشي (مشترک بين مجهول و ضعِيف کذاب غال)

ایا وجود یک کذاب و غالی نمی تواند باعث ابطال شود؟

نقل قول:
ایا وجود یک کذاب و غالی نمی تواند باعث ابطال شود؟



با سلام

اولا اگر طریق حدیثی منحصر بیک سند باشد بزبان دیگر حدیث واحد یا آحاد باشد ودر سندش چنین افرادی قرار گیرند البته با سنجش متن ، حکم شما صحیح است اما این متن دارای شواهدی بود که ذکر شد .

ثانیا محمد بن علي القرشي مشترک بین مجهول الحال و کذاب است که اگر یقین داشتیم که همان شخص کذاب است میتوانستیم راحت تر قضاوت کنیم .

خیر البریه;123458 نوشت:

با سلام

رجال طریق فوق بشرح زیر است :

نقل من خط الشيخ محمد بن علي الجباعي (جد شيخ بهايی) نقلا من خط الشيخ
علي بن السكون (ثقه امامی ) قدس الله روحهما أخبرني شيخا وسيدنا السيد الاجل العالم الفقيه جلال
الدين أبو القاسم عبد الحميد بن فخار بن معد بن فخار العلوي الحسيني الموسوي
الحائري ) أطال الله بقاءه قراءة عليه، وهو يعارضني بأصل سماعه الذي بخط والده رحمه
الله المنقول من هذا الفرع في شهور سنة ست وسبعين وستمائة قال: أخبرني والدي (؟) رضي
الله عنه قال: أخبرني الاجل العالم تاج الدين أبو محمد الحسن بن علي بن الحسين بن
الدربي (؟) أطال الله بقاءه سماعا من لفظه وقراءة عليه في شهر ربيع الاول سنة ست وتسعين
وخمسمائة، قال: أخبرني الشيخ الفقيه العالم قوام الدين أبو عبد الله محمد بن عبد
الله البحراني الشيباني رحمه الله قراءة عليه سنة ثلاث وسبعين وخمس مائة، قال: قرأت
على الشيخ أبي محمد الحسن بن علي قال: قرأت هذا العهد على الشيخ علي بن إسماعيل
قال: قرأت على الشيخ أبي زكريا يحيى بن كثير، قال: قرأت على السيد الاجل محمد بن
علي القرشي (مشترک بين مجهول و ضعِيف کذاب غال) قال: حدثني أحمد بن سعيد بقراءته علي الشيخ علي بن الحكم انباری (ثقه جليل) قال: قرأت على
الربيع ابن محمد المسلي (ثقه ظاهرا) قال: قرأت على أبي عبد الله بن سليمان العامری (؟) قال: سمعت سيدنا الامام....

البته تا جایی که من بررسی کردم و سایر افراد نیز در زمره مجهول هستند .

بنابراین با توجه به عدم کفایت اطلاعات در مورد راویان نمیتوان حکم قاطعی در ابطال حدیث صادر کرد هرچند که سایر شواهد دال بر اعتبار حدیث میباشد.

ازجمله گفتار علامه مجلسی (رحمه الله ) مبنی بر اسناد معتبر که احتمالا نزد خودش بوده و تشابه با متن سایر ادعیه از سایر معصومین علیهم السلام .

با سلام و تشکر فراوان
چون دعای مذکور دارای اهمیت است از اساتید می خواهم که سخنان خود را مستند ذکر بفرمایند تا بیشتر استفاده ببریم.
طبق آنجه استاد محترم بیان نمودند روایت فوق دارای افراد مجهول است حال سؤال این است آیا با آوردن طریق دیگری که خود مشتمل بر مجاهیل است ضعف عمومی سند مرتفع می شود یا خیر؟وآیا چنین شاهدی کفایت بر امر می کند یاخیر؟
در جمله ای که استاد محترم آورد ه اند آمده: مشترک است بین مجهول و ضعیف و کذاب و غال .
بنده متوجه نشدم این تردید بین دو گزینه نیست بلکه تردید بین جهار گزینه است جون به هر حال ضعف دارای مراتب است و کذاب بدترین آن است در حالی که ضعیف به روایت ثقه نیز اطلاق می شود در صورتی که عوارضی داشته باشد.
متشکرم


نقل قول:
با سلام و تشکر فراوان
چون دعای مذکور دارای اهمیت است از اساتید می خواهم که سخنان خود را مستند ذکر بفرمایند تا بیشتر استفاده ببریم.
طبق آنجه استاد محترم بیان نمودند روایت فوق دارای افراد مجهول است حال سؤال این است آیا با آوردن طریق دیگری که خود مشتمل بر مجاهیل است ضعف عمومی سند مرتفع می شود یا خیر؟وآیا چنین شاهدی کفایت بر امر می کند یاخیر؟
در جمله ای که استاد محترم آورد ه اند آمده: مشترک است بین مجهول و ضعیف و کذاب و غال .
بنده متوجه نشدم این تردید بین دو گزینه نیست بلکه تردید بین جهار گزینه است جون به هر حال ضعف دارای مراتب است و کذاب بدترین آن است در حالی که ضعیف به روایت ثقه نیز اطلاق می شود در صورتی که عوارضی داشته باشد.
متشکرم


با سلام

اولا که در چنین مواردی الزامی به سختگیری همانند اسناد اخبار احکام نمی باشد.


ثانیا گفتیم که مشترک بین دو آیتم : مجهول یا ضعیف کذاب غال است .

ثالثا بعلت وجود تشابه متن واشتهار بین سلف ، و تقریر بزرگان بر اعتبار حدیث که ذکر شد مشکلی احساس نمیشود.

به این جمله توجه کنید :

مقصود از معتبر: «روایتی است که به مضمون آن عمل شده باشد.» به این جهت روایت معتبر می‌تواند از نظر سند، صحیح یا غیر صحیح باشد، اما اعتبار صدور آن از معصوم (ع) باید با قرائن ثابت شده باشد. مثل این روایتِ شیخ طوسى: «اخبرنی الشیخ ابوعبدالله عن ابی القاسم جعفر بن محمد بن قولویه عن ابیه عن سعد بن عبدالله عن الحسن بن علی عن احمد بن هلال عن الحسن بن محبوب عن عبدالله بن سنان
عن أبي عبدالله عليه السلام قال لا بأس بأن يتوضأ بالماء المستعمل، وقال: الماء الذي يغسل به الثوب أو يغتسل به الرجل من الجنابة لا يجوز أن يتوضأ.

شیخ انصاری در باره این روایت می‌گوید: سند این حدیث به جهت وجود «احمد بن هلال» که به غلو متهم شده ، ضعیف است اما تأمل در قرائن نشانگر الحاق این روایت به صحاح می باشد.

خیر البریه;123918 نوشت:

با سلام

اولا که در چنین مواردی الزامی به سختگیری همانند اسناد اخبار احکام نمی باشد.

ثانیا گفتیم که مشترک بین دو آیتم : مجهول یا ضعیف کذاب غال است .

ثالثا بعلت وجود تشابه متن واشتهار بین سلف ، و تقریر بزرگان بر اعتبار حدیث که ذکر شد مشکلی احساس نمیشود.

به این جمله توجه کنید :

مقصود از معتبر: «روایتی است که به مضمون آن عمل شده باشد.» به این جهت روایت معتبر می‌تواند از نظر سند، صحیح یا غیر صحیح باشد، اما اعتبار صدور آن از معصوم (ع) باید با قرائن ثابت شده باشد. مثل این روایتِ شیخ طوسى: «اخبرنی الشیخ ابوعبدالله عن ابی القاسم جعفر بن محمد بن قولویه عن ابیه عن سعد بن عبدالله عن الحسن بن علی عن احمد بن هلال عن الحسن بن محبوب عن عبدالله بن سنان

عن أبي عبدالله عليه السلام قال لا بأس بأن يتوضأ بالماء المستعمل، وقال: الماء الذي يغسل به الثوب أو يغتسل به الرجل من الجنابة لا يجوز أن يتوضأ.

شیخ انصاری در باره این روایت می‌گوید: سند این حدیث به جهت وجود «احمد بن هلال» که به غلو متهم شده ، ضعیف است اما تأمل در قرائن نشانگر الحاق این روایت به صحاح می باشد.



با سلام به استاد بزرگوار
در نقد رجال فرقی بین مستحبات و غیر آن نمی باشد اگر تسامح است دلیلی خارج از نقد سند است .
ثانیا ضعیف کذاب یا غال یعنی چه استاد بزرگوار.دقت نفرمودید عرض کردم ضعف با وثاقت راوی جمع می شود؛چون ممکن است راوی ای ثقه باشد اما قوت حفظ نداشته باشد، به خلاف کذاب که بالاترین مرحلۀ جرح راوی است که روایت او متروک می شود.
ثالثا غلو دارای مراتب است که حضرتعالی بیشتر واقف هستید.
با تشکر



با سلام

نقل قول:
در نقد رجال فرقی بین مستحبات و غیر آن نمی باشد اگر تسامح است دلیلی خارج از نقد سند است .



تسامح در ادله سنن یعنی چه ؟ آیا این قاعده نزد شما معتبر است ؟


نقل قول:
ثانیا ضعیف کذاب یا غال یعنی چه استاد بزرگوار.دقت نفرمودید عرض کردم ضعف با وثاقت راوی جمع می شود؛چون ممکن است راوی ای ثقه باشد اما قوت حفظ نداشته باشد، به خلاف کذاب که بالاترین مرحلۀ جرح راوی است که روایت او متروک می شود.
ثالثا غلو دارای مراتب است که حضرتعالی بیشتر واقف هستید.
با تشکر


اولا که به من استاد خطاب نکنید چون همه ما در اینجا جمع شده ایم تا از یکدیگر فراگیریم .

ثانیا همانطور که میدانید علمای رجال در حکم بر رجال شدت و ضعف دارند وما مجموعه ای از گفتار را می آوریم تا نتیجه گیری آسانتر شود .

مثلا در باره :

محمد بن علي بن إبراهيم بن موسى أبو جعفر القرشي مولاهم، صيرفي، ابن أخت خلاد المقرئ، وهو خلاد بن عيسى وكان يلقب محمد بن علي أبا سمينة، ضعيف جدا، فاسد الاعتقاد، لا يعتمد في شي ء. وكان ورد قم وقد اشتهر بالكذب بالكوفة ونزل على أحمد بن محمد بن عيسى مدة، ثم تشهر بالغلو، فجفا، وأخرجه أحمد بن محمد بن عيسى عن قم، وله قصة. نجاشی.

وقال في ترجمة مفضل بن عمر بعد ذكر جماعة من الغلاة : " ومحمد
ابن سنان كذلك " .
وقال في ترجمة ( أبوسمينةمحمد بن علي الصير في ) : " وذكر فضل في
بعض كتبه من الكذابين المشهورين ، أبوالخطاب ، ويونس بن ظبيان ، ويزيد
الصائغ ، ومحمد بن سنان ، وأبوسمينة أشهر هم " ( إنتهى ) .معجم الرجال ج17ص121عن الکشی .

ابوسمینه مشهورترین غلات است !

آیا این شخص با این درجه جرح ، نمیتواند سخنان راستی هم گفته باشد ؟!

خیر البریه;124094 نوشت:

با سلام

تسامح در ادله سنن یعنی چه ؟ آیا این قاعده نزد شما معتبر است ؟

اولا که به من استاد خطاب نکنید چون همه ما در اینجا جمع شده ایم تا از یکدیگر فراگیریم .

ثانیا همانطور که میدانید علمای رجال در حکم بر رجال شدت و ضعف دارند وما مجموعه ای از گفتار را می آوریم تا نتیجه گیری آسانتر شود .

مثلا در باره :

محمد بن علي بن إبراهيم بن موسى أبو جعفر القرشي مولاهم، صيرفي، ابن أخت خلاد المقرئ، وهو خلاد بن عيسى وكان يلقب محمد بن علي أبا سمينة، ضعيف جدا، فاسد الاعتقاد، لا يعتمد في شي ء. وكان ورد قم وقد اشتهر بالكذب بالكوفة ونزل على أحمد بن محمد بن عيسى مدة، ثم تشهر بالغلو، فجفا، وأخرجه أحمد بن محمد بن عيسى عن قم، وله قصة. نجاشی.

وقال في ترجمة مفضل بن عمر بعد ذكر جماعة من الغلاة : " ومحمد
ابن سنان كذلك " .
وقال في ترجمة ( أبوسمينةمحمد بن علي الصير في ) : " وذكر فضل في
بعض كتبه من الكذابين المشهورين ، أبوالخطاب ، ويونس بن ظبيان ، ويزيد
الصائغ ، ومحمد بن سنان ، وأبوسمينة أشهر هم " ( إنتهى ) .معجم الرجال ج17ص121عن الکشی .

ابوسمینه مشهورترین غلات است !

آیا این شخص با این درجه جرح ، نمیتواند سخنان راستی هم گفته باشد ؟!

با سلام به دوست محترم
ما عددی نیستیم که در مورد اخبار من بلغ نظر بدهیم منتهی مشهور علما مفاد این اخبار را پذیرفته اند .
منتهی در بحث سندی صرف کاری با متن روایت نداریم فقط نظر به سند است و بس چه بسا روایتی از لحاظ سندی ضعیف باشد ولی متن آنرا علما پذیرفته باشند و شهرت عملی و یا فتوایی هم داشته باشد که جابر ضعف آن باشد.
منتهی سخن حقیر ناظر به کلام حضرتعالی بود که جمع نموده بودید بین سه عنوان «ضعیف،کذاب، غال» که به نظر من این جمع درست نیست چون وقتی مرحلۀ بالای جرح ثابت بود نوبت به مرحلۀ پائین آن نمی رسد و آنچنان که قبلا عرض شد ضعف راوی با وثاقت او سازگار است چون ممکن حفظیاتش قوی نباشد و جمع این عنوان با کذاب که صیغه مبالغه است سازگار نمی باشد.

نقل قول:

منتهی سخن حقیر ناظر به کلام حضرتعالی بود که جمع نموده بودید بین سه عنوان «ضعیف،کذاب، غال» که به نظر من این جمع درست نیست چون وقتی مرحلۀ بالای جرح ثابت بود نوبت به مرحلۀ پائین آن نمی رسد و آنچنان که قبلا عرض شد ضعف راوی با وثاقت او سازگار است چون ممکن حفظیاتش قوی نباشد و جمع این عنوان با کذاب که صیغه مبالغه است سازگار نمی باشد.

با سلام

قبلا هم گفتیم که مجموعه اقوال در باره شخص را می آوریم ، مثلا نجاشی در باره وی گفته ضعیف جدا ، وکشی گفته که وی کذاب است .

موضوع قفل شده است