جايگاه احكام و وجوبات و نواهي شرعي در نظام حقوقي عصر حاضر

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جايگاه احكام و وجوبات و نواهي شرعي در نظام حقوقي عصر حاضر

وجوب حجاب يا قانون حجاب
*وجوب حجاب با ادله قطعيه جزء اجماعيات اكثر فرق مسلمين است.*
شايد بتوان گفت كليه انقلابهاي سياسي از آن جهت كه بر عليه نظم جاري موجود مي‌شوند و به جستجو، خلق و تثبيت نظم اجتماعي جديد بر‌مي‌آيند، قهراً داراي مضمون و رويكردي فرهنگي هم هستند، اما گستردگي و عمق ابعاد فرهنگي حركت و عملكرد آنها، بسته به نوع تفكرها و باورهاي حاكم بر جريان انقلاب متفاوت است. با وجود اين تفاوتها، از جمله تلاشهاي انقلابها همواره ايجاد تغيير در نظم فرهنگي حاكم بر جامعه و سوق دادن آن به سمت مضامين فرهنگي مورد نظر انقلاب و دستگاه رهبري انقلاب بوده است.
با نگاهي به روند حركت حضرت محمد(ص)مبني بر شريعت جديد!ومقايسه فضاي فرهنگي عصرجاهليت وفضاي معنوي و كاملا متضادي كه تنها درطول يك و نيم دهه ايجاد شد!
اين سوال در ذهن تداعي مي كند كه چه عنصري اينچنين تحول و انقلابي در فرهنگ واندبشه مردم آن عصرايجاد كرد؟
به عنوان نمونه همان داستان قانون منع شراب را مثال مي زنم،كه درگرماگرم مهماني وسفره پر ازشراب!وقتي قانون منع شراب را مي شنوند!همه بطري هاي شراب را شكسته وبيرون ريختند.
درماوراي اين حكم در ارتكازذهن اين تازه مسلمانها چه اعتقادي نهفته بود!يا به عبارتي چه مبناومباني ايي جا گرفته بود،كه اينچنين بر رفتار و كردار آنها حاكم شده بود!
واز همه مهمترحضرت محمد(ص)با كدام شيوه وروش تبليغاتي اينچنين توانست تحول بيافريند!
حال اگر به مقوله و معزل بد حجابي كه حتي موضوع ميزگرد و نشست رسانه ها هم قرار گرفته،بنگريم!بايد اين سوال را بپرسيم كه چرا در دل انقلاب و نظامي كه داراي موقعيتي خاص و منحصر به فرد در ميان انقلابهاي معاصر در سطح جهان است: نخست انديشه ايدئولوژي كاملاً ديني حاكم بر انقلاب. دوم وجود رهبري ديني و موقعيت ممتاز و برجسته علماي مذهبي و سازمان روحانيت در فرآيند انقلاب و دستگاه سياسي كشور. علاوه بر اينها، خصلت ديني جامعه و باورهاي ديرين و عميق عمومي به احكام و شعائر ديني ... موضوع بد حجابي به معزل اجتماعي تبديل شده است؟؟
به نظر حقيرو با توجه به نوع نظام ديني كه حضرت محمد(ص) برپا كرده بود،كه اوامر و نواهي تحت عنوان وجوب و محرمات همانند قانون داراي ضمانت اجرايي قوي داشت!
در عصر حاضر هم بايد وشايسته است كه بعضا وجوبات بالخصوص آنهايي كه جنبه اخلاقي بيشتري دارند!به صورت قانون تدوين شده و از سوي دولت داري ضمانت اجرايي باشد!
. [="#ff0000"]در واقع «قانون» با به رسميت شناختن مفاهيم و مناسبات خاص وتعيين ضمانت اجرايي مناسب، در كنار ساير عوامل و نيروهاي اجتماعي رسماً از برخي مناسبات حمايت كرده و در تثبيت و نهادينگي آنها تلاش مي‌كند.[/]
...
حال سوالي كه مي ماند اين است كه در [="Red"]خصوص حجاب!آيا اجباروضمانت قهري دولت كارگشا است؟؟
به عبارتي آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟[/]

اينجاست كه سوال مذكور در خصوص عنصربنيادين در تحول مباني اعتقادي مردم،قابل مطالعه وبررسي است.

rohollah;122898 نوشت:
وجوب حجاب يا قانون حجاب

rohollah;122898 نوشت:

*وجوب حجاب با ادله قطعيه جزء اجماعيات اكثر فرق مسلمين است.*


...

حال سوالي كه مي ماند اين است كه در خصوص حجاب!آيا اجباروضمانت قهري دولت كارگشا است؟؟

به عبارتي آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟

اينجاست كه سوال مذكور در خصوص عنصربنيادين در تحول مباني اعتقادي مردم،قابل مطالعه وبررسي است.

با سلام و تشکر:Gol:

حجاب و پوشش زنان یکی از دستورات ضروری اسلام است. در دیگر ادیان الهی نیز چنین دستوری وجود داشته و تنها مختص به اسلام نیست.


در قرآن مجید و بسياري از روايات، محدوده ی آن به این صورت بیان شده است که زن در برابر نامحرمان تنها می تواند صورت و دو کف دست خود را آشکار کند. بنا بر این تشریع و قانون مند شدن آن ربطی به حکومت ها و نظام های اسلامی و غیر اسلامی ندارد.



حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی‌تواند در این خصوص دخالت کند، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید، چنانکه حکم مجازات بی حجاب و بدحجاب به مقتضای دلالت آیه شریفه«اِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(1) مبنی بر حرمت شرعی اشاعه فحشا و ثبوت مجازات دنیوی و اخروی برای مرتکب آن، و با توجه به آنکه مخالفت حکم خداوند در هیئت بی حجابی از مصادیق بارز فحشا است، حکم مجازات دنیوی بی حجاب(2)، ثابت است.(3) زیرا بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است.


بنابراین آنچه بر عهده ی همه حکومت ها و نظام های اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام است که متأسفانه بسیاری از دولت های اسلامی در این زمینه کوتاهی می کنند.(4)


موفق باشید ...:Gol:


پاورقی_____________________________________________________

1) نور / 19.

2) البته علامه ی طباطبایی در تفسیر گراسنگ المیزان ج 15 ذیل این آیهی شریفه میفرماید: قوله تعالی : « إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا ... اگر این آیه با آیات راجع به افک نازل شده باشد و متصل به آنها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نیاوردن باشد ، قهرا مضمونش تهدید تهمت زنندگان است ، چون افک از مصادیق فاحشه است ، و اشاعه آن در میان مؤمنین به خاطر این بوده که دوست می‏داشتند عمل زشت و هر فاحشه‏ای در بین مؤمنین شیوع یابد.پس مقصود از فاحشه مطلق فحشاء است ، چون زنا و قذف و امثال آن ، و دوست داشتن اینکه فحشاء و قذف در میان مؤمنین شیوع پیدا کند ، خود مستوجب عذاب الیم در دنیا و آخرت برای دوست دارنده است.و بنابر این ، دیگر علت ندارد که ما عذاب در دنیا را حمل بر حد کنیم ، چون دوست داشتن شیوع گناه در میان مؤمنین حد نمی‏آورد ، بله اگر لام در الفاحشة را برای عهد بدانیم ، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگیریم ، و حب شیوع را کنایه از قصد شیوع و خوض ودهن به دهن گرداندن قذف بدانیم ، در آن صورت ممکن است عذاب را حمل بر حد کرد.

ولی سیاق با آن نمی‏سازد.علاوه بر این قذف به مجرد ارتکاب حد می‏آورد ، و جهت ندارد که ما آن را مقید به قصد شیوع کنیم ، و نکته‏ای هم که موجب این کار باشد در بین نیست.ترجمة المیزان ج : 15 ص : 133.134

اما در مقابل گرو هی از مفسرین معتقدند:

" آنها عذاب دردناکی در دنیا دارند" ممکن است اشاره به حدود و تعزیرات شرعیه ، و عکس‏العملهای اجتماعی ، و آثار شوم فردی آنها باشد که در همین دنیا دامنگیر مرتکبین این اعمال می‏شود ، علاوه بر این محرومیت آنها از حق شهادت ، و محکوم بودنشان به فسق و رسوائی نیز از آثار دنیوی آن است.و اما عذاب دردناک آخرت دوری از رحمت خدا و خشم و غضب الهی و آتش دوزخ می‏باشد.

تفسیر نمونه ج : 14 ص : 404

با این حال باید توجه داشت که این آیه عذاب دنیوی را برای کسانی قرار داده است که اشاعه ی فحشاء می کنند ،و اگرچه واژه فاحشه به لحاظ مفهوم لغوی منحصر به انحرافات جنسی و آلودگیهای ناموسی نیست و به معنای مطلق رفتار وگفتار زشت ،می آید اما برای استدلال به این آیه باید بی حجابی بگونه ای باشد که از مصادیق اشاعه ی فحشاء محسوب گردد نه فحشاء.

3) برای آگاهی بیشتر رجوع شود به مقاله ی بی حجابی و مبنای حکم مجازات، علیرضا عظیمی فر.

4) برای مطالعه بیشتر ر.ک: پایگاه اینترنتی اسلام کوئست، مقاله قانون حجاب و دلایل اجبار در اجرای آن، با تغییر و اضافات.

rohollah;122898 نوشت:
آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟

سلام
حجاب در مقام ظاهر افراد از قبیل فعل است و فعل اجبار بردار هست اما اینکه اثر بخش است یانه به زمینه های فرهنگی و روحی افراد بستگی دارد که باید آنجا خیلی کار کرد
موفق باشید

نقل قول:
حجاب در مقام ظاهر افراد از قبیل فعل است

سلام علیکم
همه جوانح قابلیت ظهور و بروز را دارند.
مراد جمع بین دو اصل اعتقادی است
اصل لا اکراه فی الدین که می گوید معارف دین اکراه بردار نیست.
و اصل صیانت از ارزش ها و امر به معروف و نهی از منکر است.
نقل قول:
حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی‌تواند در این خصوص دخالت کند، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید، چنانکه حکم مجازات بی حجاب و بدحجاب به مقتضای دلالت آیه شریفه«اِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»

تزاحم مذکور اینجا نمود پیدا می کند که شهروندی می گوید بنده در خصوص حجاب اعتقاد عملی ندارم!
و منع و حتی مجازات شما دخالت در زندگی شخصی است.
حاکم اسلامی چگونه می تواند در مقام صیانت هم رعایت حقوق افراد را نماید هم مانع از اشاعه فحشاء شود.

موضوع قفل شده است