جايگاه احكام و وجوبات و نواهي شرعي در نظام حقوقي عصر حاضر
تبهای اولیه
وجوب حجاب يا قانون حجاب
*وجوب حجاب با ادله قطعيه جزء اجماعيات اكثر فرق مسلمين است.*
شايد بتوان گفت كليه انقلابهاي سياسي از آن جهت كه بر عليه نظم جاري موجود ميشوند و به جستجو، خلق و تثبيت نظم اجتماعي جديد برميآيند، قهراً داراي مضمون و رويكردي فرهنگي هم هستند، اما گستردگي و عمق ابعاد فرهنگي حركت و عملكرد آنها، بسته به نوع تفكرها و باورهاي حاكم بر جريان انقلاب متفاوت است. با وجود اين تفاوتها، از جمله تلاشهاي انقلابها همواره ايجاد تغيير در نظم فرهنگي حاكم بر جامعه و سوق دادن آن به سمت مضامين فرهنگي مورد نظر انقلاب و دستگاه رهبري انقلاب بوده است.
با نگاهي به روند حركت حضرت محمد(ص)مبني بر شريعت جديد!ومقايسه فضاي فرهنگي عصرجاهليت وفضاي معنوي و كاملا متضادي كه تنها درطول يك و نيم دهه ايجاد شد!
اين سوال در ذهن تداعي مي كند كه چه عنصري اينچنين تحول و انقلابي در فرهنگ واندبشه مردم آن عصرايجاد كرد؟
به عنوان نمونه همان داستان قانون منع شراب را مثال مي زنم،كه درگرماگرم مهماني وسفره پر ازشراب!وقتي قانون منع شراب را مي شنوند!همه بطري هاي شراب را شكسته وبيرون ريختند.
درماوراي اين حكم در ارتكازذهن اين تازه مسلمانها چه اعتقادي نهفته بود!يا به عبارتي چه مبناومباني ايي جا گرفته بود،كه اينچنين بر رفتار و كردار آنها حاكم شده بود!
واز همه مهمترحضرت محمد(ص)با كدام شيوه وروش تبليغاتي اينچنين توانست تحول بيافريند!
حال اگر به مقوله و معزل بد حجابي كه حتي موضوع ميزگرد و نشست رسانه ها هم قرار گرفته،بنگريم!بايد اين سوال را بپرسيم كه چرا در دل انقلاب و نظامي كه داراي موقعيتي خاص و منحصر به فرد در ميان انقلابهاي معاصر در سطح جهان است: نخست انديشه ايدئولوژي كاملاً ديني حاكم بر انقلاب. دوم وجود رهبري ديني و موقعيت ممتاز و برجسته علماي مذهبي و سازمان روحانيت در فرآيند انقلاب و دستگاه سياسي كشور. علاوه بر اينها، خصلت ديني جامعه و باورهاي ديرين و عميق عمومي به احكام و شعائر ديني ... موضوع بد حجابي به معزل اجتماعي تبديل شده است؟؟
به نظر حقيرو با توجه به نوع نظام ديني كه حضرت محمد(ص) برپا كرده بود،كه اوامر و نواهي تحت عنوان وجوب و محرمات همانند قانون داراي ضمانت اجرايي قوي داشت!
در عصر حاضر هم بايد وشايسته است كه بعضا وجوبات بالخصوص آنهايي كه جنبه اخلاقي بيشتري دارند!به صورت قانون تدوين شده و از سوي دولت داري ضمانت اجرايي باشد!
. [="#ff0000"]در واقع «قانون» با به رسميت شناختن مفاهيم و مناسبات خاص وتعيين ضمانت اجرايي مناسب، در كنار ساير عوامل و نيروهاي اجتماعي رسماً از برخي مناسبات حمايت كرده و در تثبيت و نهادينگي آنها تلاش ميكند.[/]
...
حال سوالي كه مي ماند اين است كه در [="Red"]خصوص حجاب!آيا اجباروضمانت قهري دولت كارگشا است؟؟
به عبارتي آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟[/]
اينجاست كه سوال مذكور در خصوص عنصربنيادين در تحول مباني اعتقادي مردم،قابل مطالعه وبررسي است.
وجوب حجاب يا قانون حجاب
*وجوب حجاب با ادله قطعيه جزء اجماعيات اكثر فرق مسلمين است.*
...
حال سوالي كه مي ماند اين است كه در خصوص حجاب!آيا اجباروضمانت قهري دولت كارگشا است؟؟
به عبارتي آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟
اينجاست كه سوال مذكور در خصوص عنصربنيادين در تحول مباني اعتقادي مردم،قابل مطالعه وبررسي است.
در قرآن مجید و بسياري از روايات، محدوده ی آن به این صورت بیان شده است که زن در برابر نامحرمان تنها می تواند صورت و دو کف دست خود را آشکار کند. بنا بر این تشریع و قانون مند شدن آن ربطی به حکومت ها و نظام های اسلامی و غیر اسلامی ندارد.
موفق باشید ...:Gol:
پاورقی_____________________________________________________
آيا حجاب اجبار بردار است؟؟؟
سلام
حجاب در مقام ظاهر افراد از قبیل فعل است و فعل اجبار بردار هست اما اینکه اثر بخش است یانه به زمینه های فرهنگی و روحی افراد بستگی دارد که باید آنجا خیلی کار کرد
موفق باشید
حجاب در مقام ظاهر افراد از قبیل فعل است
سلام علیکم
همه جوانح قابلیت ظهور و بروز را دارند.
مراد جمع بین دو اصل اعتقادی است
اصل لا اکراه فی الدین که می گوید معارف دین اکراه بردار نیست.
و اصل صیانت از ارزش ها و امر به معروف و نهی از منکر است.
حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند در این خصوص دخالت کند، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید، چنانکه حکم مجازات بی حجاب و بدحجاب به مقتضای دلالت آیه شریفه«اِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
تزاحم مذکور اینجا نمود پیدا می کند که شهروندی می گوید بنده در خصوص حجاب اعتقاد عملی ندارم!
و منع و حتی مجازات شما دخالت در زندگی شخصی است.
حاکم اسلامی چگونه می تواند در مقام صیانت هم رعایت حقوق افراد را نماید هم مانع از اشاعه فحشاء شود.